قرآن و پلورالیسم

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قرآن و پلورالیسم

بسم الله الرحمن الرحیم
قران و پلورالیسم دینی
قران حقانیت طولی شرایع انبیاء الهی را می پذیردو همه آنها در عصر خود اسلام به معنای واقعی کلمه یعنی دین الهی و تسلیم و عبودیت در پیشگاه خداوند یکتا می داند اما حقانیت عرضی را نمی پذیرد.
1-قران رسیدن به حقیقت را ممکن می داند و شکاکان را سرزنش می کند.نحل،66.جاثیه،23.
- ادله پیامبران را روشن و تردید شکاکان را بی وجه می داند.ابراهیم،9و10
- امر به تبعیت از علم ویقین و نهی از پیروی ظن و گمان دارد.اسرا،36.یونس،36ونجم،28
2-قران غیر اسلام دین دیگری را نمی پذیرد.اسلام را تنها دین حق و صراط مستقیم معرفی می کندال عمران،85ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه؛
بقره،120 ولئن اتبعت اهوائهم بعد الذی جائک من العلم مالک من الله من ولی ولا نصیر
3-قرآن دین همه انسانها را اسلام معرفی می کند وپیامبر اسلام را هادی همه انسانها معرفی می کند ؛ما ارسلناک الا کافة للناس؛ماتورا نفرستادیم مگر برای همه مردم.سبأ،28
یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا؛ای مردم من فرستاده خدابه سوی همه شما هستم.اعراف،158.نساء79.حج،49.فرقان،1.انبیاء107،

-قرآن اهل کتاب رانیز به اسلام فرا می خواند مائده،15-16و19.ال عمران،7و 71.بقره،41.
بنابراین دین حق فقط اسلام است که همان آیین توحید به معنای کامل کلمه و در همه ابعاد انستکه دین همه پیامبران الهی بوده و آنان همگان را به سوی آن دعوت کرده اند.لذا تثلیث و ثنوین اساس درستی ندارند.
از منطر اسلام شریعت کثرت طولی دارد یعنی در طول تاریخ آنچه تغییر کرده شریعت الهی بوده و هر پیامبرصاحب شریعتی ،شریعت پیشین را نسخ نموده و شریعتی کامل تر ومتناسب با رشدبشر و مقتضیات زمان عرضه کرده است.بنابر این تکثر طولی - نه عرضی – شریعت وجود داشته است و با شریعت خاتم همه شرایع پیشین نقض شده و تنها دین مقبول،توحید ناب و شریعت محمدی صلی الله علیه و آله است

لورال‏ در لغت، به معناى جمع، جمعى، متکثر و چندگانه است وپلورالیسم به معناى تکثر، چند گانگى، آیین کثرت،کثرت‏گرایى، تعدد مقام، تعدد شغل و شرک فلسفى است.براى پلورالیسم دینی‏ معانى گوناگون و بعضا متضادى ارائه شده که با توجه به مجموع نوشته‏ها در این زمینه، مى‏توان معانى اظهار شده اینگونه طبقه بندی نمود:

  • الف :حقیقت واحد، اما راه‏هاى منتهى بدان‏ها متفاوت است. ادیان ومذاهب گوناگون راه‏هاى رسیدن به‏آن حقیقت واحدند و همه در رسیدن به حقیقت، مشترک مى‏باشند بنابراین، باید به نحوى بین ادیان و مذاهب را جمع کرد. به تعبیر دیگر، ادیان و مذاهب تفسیر و تعبیرهاى گوناگون یک حقیقت‏اند و ادیان بزرگ على‏رغم اختلافات سطحى خود، داراى وحدت متعالى هستند.

    • همه این اختلافات نیز به دو چیز باز مى‏گردد:الف : تکثر و تحول فهم ما از حقایق و متون دینى ب : تنوع تجارب دینی و تفاسیر مربوط به آن.اختلاف تنوع و تحول در این دو زمینه، موجب اختلاف راه‏هاى وصول به حقیقت‏شده است. همه ادیان و مذاهب تجلیات واقعیت واحدى هستند که هر کس به‏قدر توان و قابلیت‏خود به آن نزدیک شده،گرچه ممکن است ‏به‏طور کامل،بدان راه نیافته باشد.

  • ب: از آن‏جا که حقایق متکثر، تو در تو و داراى بطون فراوان‏اند و هر کس از این حقیقت‏سهمى دارد، مى‏توان گفت:ادیان و مذاهب گوناگون داراى بخشى از حقیقت‏اند، گرچه ممکن است‏بخش‏هاى غیر حقیقى را نیز در درون خود داشته باشند. همچنین ادیان و مذاهب قابل تبدیل و تحول به همدیگر نیستند و هیچ کدام در دیگرى مندرج و مستحیل نمى‏شود. همه حقیقت نزد عده‏اى خاص نیست، بلکه همه حقیقت نزد همه است و همیشه حق و باطل در کنار یکدیگرند.

  • ج:حقایق در اصل، متعددند و همه عقاید و ادیان گرچه متناقض باشند، حقیقت دارند و صحیح و درست‏اند و این حقایق قابل تحویل و تبدیل به یکدیگر نیستند.

  • د: مى‏توان با وجود عقاید و ادیان و مذاهب گوناگون، با مسالمت زندگى کرد، یعنى مى‏توان با وجود اعتقادات کاملا متعارض در مقام نظر، در عمل بدون درگیرى و با صلح و صفا و در کنار هم زندگى کرد و عقاید دیگران را تحمل نمود.
منابع

  • فصلنامه معرفت شماره 31
  • محمدرضا باطنی، فرهنگ معاصر
  • فرهنگ انگلیسى، فارسى حیم
موضوع قفل شده است