کمک خدا تا آخرین لحظه عمر

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کمک خدا تا آخرین لحظه عمر

سلام
مدتی است که من با واژه بسپار دست خدا درست می شه مشکل دارم
از این بابت هم خیلی از خودم راضی نیستم و با خود کلنجار میرم که ازن مشکل حل بشه.

این فکر میاد تو ذهن مثلا در مورد سلامتی
من دعا می کنم که خدایا تا آخرین لحظه عمرم سلامتی کامل جسم و روح بده و کمکم کن تا آخرین لحظه عمرم فلان گناه رو انجام ندم از چیزهایی مثل سرطان و بیماری های روحی روانی حفظ کن
بعدش به خودم میگم اگر خدا کمکت نکرد و یکی از این بیماری ها رو دچارت کردچی؟ مثلا شاید صلاح تو این باشه که فلان گناه رو انجام بدی

بعدش میام خودم رو با دلایلی مثل" خدا بهترین ها رو برا همه می خواد" "صلاح خودت رو می تونی تغییر بدی" "صلاح هیچ کس گناه نیست" از این قبیل خودم رو قانع می کنم.
اما از شما می خوام حدیثی روایتی چیزی بگین که دلم قرص بشه و مطمئن بشم تا آخرین لحظه عمرم خداوند من رو از این گناه حفظ میکنه و از من مراقبت می کنه
ممنون:hamdel:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مشکور

amirsh;500340 نوشت:
سلام
مدتی است که من با واژه بسپار دست خدا درست می شه مشکل دارم
از این بابت هم خیلی از خودم راضی نیستم و با خود کلنجار میرم که ازن مشکل حل بشه.
ممنون:hamdel:

سلام و ادب:Gol:

در پاسخ فراز اول سؤالتان گفتنی است: عقیده ی "بسپار دست خدا مشکل حل می شود" همان اعتقاد به "توکل بر خداست" که عقیده ای قرآنی است. در جایی خداوند می فرماید: " ... فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ؛ و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن، زيرا خداوند توكل كنندگان را دوست مى‏ دارد."(آل عمران، 159) و نیز در جای دیگر می فرماید: "... وَ مَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ... ؛ و هر که بر خدا توکل کند ،، خدا او را کافی است.(طلاق، 3)

بدون شک، خداوند کسانی را که دوست دارد (توکل کنندگان) در پیچ و خم زندگی و دشواریها تنها نمی گذارد، بلکه آنها را در شرایط دشوار و در برابر حوادث روزگار نصرت و یاری رسانده ثابت قدمشان می دارد. اگر آنها با ایمان و صبرشان، دین خدا را یاری رسانند. " يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ"(محمد، 7).

البته توکل به این معنا نیست که بدون تدبیر و برنامه ریزی و حرکت و تلاش، تمام کار را به خدا بسپار و گوشه ای بنشین، بلکه توکل به خدا توأم با تدبیر و تلاشگری است. باید در خلال توکل، عوامل و موانع مؤثر در موفقیت و پیروزی را بشناسیم و موضع گیری مناسب نسبت به هر یک اتخاذ کنیم.

بعلاوه، توکل به خدا، به این معنا نیست که انسان متوکل، مورد ازمون های مختلف زندگی(فقر، بیماری، حوادث، نقصان اموال و مرگ عزیزان و ...) قرار نمی گیرد. بلکه توکل بر خدا موجب می شود که انسان مؤمن، اولاً درک بهتری از این آزمون ها داشته و ثانیاً با با ایمان و شکیبایی نسبت به رهایی و خلاصی از آزمونها را به لطف و امداد الهی داشته باشد.

ادامه دارد ...:Gol:

یه حدیثی بود که فرمودن: از خدا چیزی را که خلق نکرده نخواهید. یاران با تعجب پرسیدن: مگر می شود چیزی را که ندیده ایم و خلق نشده بخواهیم. فرمود: آری. شما از خدا آسودگی در دنیا را می خواهید در حالی که خدا چنین چیزی را نیافریده.
بنده با این موضوع که بلا و آزمایش و امتحان به سراغ مومنین می آید مشکل دارم. چونکه بلا برای همه موجودات هست. آیت الله بهجت فرمودند: گرفتاری ها بین همه مردم یکسان تقسیم شده.
همین اسرائیل که پرچمش برگرفته از شیطان پرستیه الان در بدترین وضعیت روانی به سر می بره ولی نوک سوزنی عقب نشینی نمی کنه اونور داره می جنگه اینور پهپادش داره می یاد آسمون ما. همین آمریکا دو برابر ما بلا سرشون می یاد اگر زلزله بم و رودبار و آذربایجان و... برای ما چون مسلمانیم آزمایشه؟ پس زلزله و سیل و گردباد آمریکا براشون چیه؟ یا زلزله 9 ریشتری ژاپن که بعدش سونامی اومد و بعدش نیروگاههای اتمیش رفتن هوا و بعدش به علت خطر اتفاق دوباره دست از سر انرژی هسته ای برداشت؟
بلا برای همه هست اما یکی کجا آن یکی کجا!

amirsh;500340 نوشت:
این فکر میاد تو ذهن مثلا در مورد سلامتی
من دعا می کنم که خدایا تا آخرین لحظه عمرم سلامتی کامل جسم و روح بده و کمکم کن تا آخرین لحظه عمرم فلان گناه رو انجام ندم از چیزهایی مثل سرطان و بیماری های روحی روانی حفظ کن
بعدش به خودم میگم اگر خدا کمکت نکرد و یکی از این بیماری ها رو دچارت کردچی؟ مثلا شاید صلاح تو این باشه که فلان گناه رو انجام بدی

سلام مجدد:Gol:

در آیات قرآن و روایات دینی به تأثیر دعا و توسل بسیار اشاره شده، بدون شک، اگر دعا و توسل، با توجه و رعایت آداب و شرایط آن توأم باشد و نیز برای تحقق آن تدبیر و تلاش و حرکت لازم، صورت پذیرد در کل، نتیجه ی مطلوبی حاصل خواهد شد. چنانکه خداوند وعده فرموده است: "ادعونی استجب لکم؛ بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را".(1) البته باید توجه داشت؛ دعا و خواندن و تقاضا کردن به معنای این نیست که صرفاً خواسته اِمان را از خدا بخواهیم اما برای تحقق آن تلاش و کوششی نکنیم و یا گمان کنیم که چون قدرت خدا نامحدود است پس هرچیزی که می خواهیم باید برآورده شود؟؟؟ در حالیکه بسیاری از خواسته ها یا به صلاح ما نیست؛ یا شرایط تحقق آن فراهم نیست؛ یا خداوند بدلیلی می خواهد تحقق آن را به تأخیر بیندازد؛ یا از این طریق ایمان و صبر بندگانش را آزمایش می کند و یا پای حکمت ها و مصالح دیگری در میان است ...

مثلاً مثالهایی که خود شما اشاره کرده اید: درخواست سلامتی کامل جسم و روح و پرهیز از گناه تا آخر عمر تقاضای گزافی نیست، بلکه تقاضای واردی است که در ادعیه و توصیه های معصومان علیهم صلوات الله نیز بسیار سفارش شده است. مانند توصیه ای که در شبهای قدر شده که معصوم (ع) در پاسخ سائلی که پرسید: در این شبها از خدا چه بخواهیم. فرمود: عافیت (سلامتی در جسم و روح).(2) و یا در دعای جامع و کامل امام زمان، طبق دستور وارده، مجموعه ای متنوع از حوائج مادی و معنوی (جسمانی و روحانی) را از خداوند می خواهیم.(3)

اما تحقق آنها منوط به شرایط و اقتضاءاتی است؛ که از آن جمله است: عزم و اراده و تلاش عبد در جهت تحصیل آنها، برطرف کردن موانع حصول خواسته، صبر و استقامت در پستی و بلندی های زندگی و ... .

همچنین بسیاری از مشکلات و گرفتاری های زندگی نظیر فقر و بیماری و حوادث گوناگون، بر اساس نظام علی و معلولی، لازمه ی زندگی مادی بوده و بعبارتی از جهان ماده تفکیک ناپذیر است. این امور و حوادث، معمولاً یا نتیجه بی تدبیری و اشتباهات خود انسان است و یا عوامل دیگری از محیط پیرامونی زندگی انسان باعث آن می شود. از اینرو بیماری ها و حوادث و مشکلات و گرفتاری ها را نباید به خدای مهربان نسبت داد. زیرا خداوند علاوه بر اینکه خیر محض است، از دخالت در اسباب و مسببات عادی و مادی نیز اِبا دارد.(4) البته این نقصان ها، بیماری ها و حوادث، همه داخل در سنت امتحان و ابتلاء انسانی هستند. یعنی گرچه علتش خود انسان و عوامل پیرامونی است اما خارج از دایره امتحان الهی نیست.(دقت کنید)

بنا بر این جسم انسان، اگر از طرف صاحبش مورد مراقبت قرار نگیرد و افراط و تفریط باشد، زمینه بیماری و نقصان در آن فراهم می شود، به همین دلیل روح انسان نیز اگر مورد توجه و مراقبت نباشد و انسان، بدون توجه به دستورات دین، تقوا و پرهیزکاری را پیشه خود نسازد، به انواع و اقسام رذائل اخلاقی و گناه آلوده خواهد شد.

در نتیجه؛ خداوند برای هیچ کس نقصان و بیماری و آلودگی به گناه نخواسته و نمی خواهد و اصولاً گناه و خذلان به صلاح انسان نیست که مورد اراده خدا قرار گیرد. همه این امور (نقصان های جسمی و روحی) نتیجه عدم شناخت و عدم بکارگیری درست دستورات نورانی دین است.

ادامه دارد ...:Gol:

پاورقی_______________________________________
1. غافر، آیه 60.
2. مفاتیح الجنان، اعمال شبهای قدر.
3. اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ وَ صِدْقَ النِّيَّةِ وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِ وَ أَكْرِمْنَا بِالهُدَى وَ الاسْتِقَامَةِ وَ سَدِّدْ أَلْسِنَتَنَا بِالصَّوَابِ وَ الْحِكْمَةِ ...... وَ عَلَى مَرْضَى الْمُسْلِمِينَ بِالشِّفَاءِ وَ الرَّاحَةِ وَ عَلَى مَوْتَاهُمْ بِالرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ ... خدايا،توفيق فرمانبرى،و دورى از نافرمانى،و درستى نهاد و شناخت واجبات را روزى ما بدار و ما را به هدايت و پايدارى گرامى دار،و زبانمان را به راستگويى و حكمت استوار ساز،.... و بر بيماران شفا و آرامش،و بر مردگان‏ مهر و رحمت ...؛ کفعمی، کتاب مصباح؛ کتاب شریف مفاتیح الجنان.
4. ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها؛ در اخبار و روایاتی که از رسول اکرم(ص) یا ائمه اطهار (علیه السلام) رسیده است، مطلبی به این مضمون به چشم می خورد.

yaHosseinDS;566163 نوشت:
یه حدیثی بود که فرمودن: از خدا چیزی را که خلق نکرده نخواهید. یاران با تعجب پرسیدن: مگر می شود چیزی را که ندیده ایم و خلق نشده بخواهیم. فرمود: آری. شما از خدا آسودگی در دنیا را می خواهید در حالی که خدا چنین چیزی را نیافریده.
بنده با این موضوع که بلا و آزمایش و امتحان به سراغ مومنین می آید مشکل دارم. چونکه بلا برای همه موجودات هست. آیت الله بهجت فرمودند: گرفتاری ها بین همه مردم یکسان تقسیم شده.
همین اسرائیل که پرچمش برگرفته از شیطان پرستیه الان در بدترین وضعیت روانی به سر می بره ولی نوک سوزنی عقب نشینی نمی کنه اونور داره می جنگه اینور پهپادش داره می یاد آسمون ما. همین آمریکا دو برابر ما بلا سرشون می یاد اگر زلزله بم و رودبار و آذربایجان و... برای ما چون مسلمانیم آزمایشه؟ پس زلزله و سیل و گردباد آمریکا براشون چیه؟ یا زلزله 9 ریشتری ژاپن که بعدش سونامی اومد و بعدش نیروگاههای اتمیش رفتن هوا و بعدش به علت خطر اتفاق دوباره دست از سر انرژی هسته ای برداشت؟
بلا برای همه هست اما یکی کجا آن یکی کجا!

سلام عزیز:Gol:

بله فرمایش شما متین است، در روایت جامعی امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «إِنَ‏ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ‏ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَة»(بحارالانوار، ج 78، ص 198)، معلوم می‌شود که بلا برای همه هست. إِنَ‏ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ‏ أَدَبٌ» بلا برای ظالم، برای این است که تأدیبش کند، امّا «وَلِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ» برای مؤمن، به جهت امتحان است؛ پس معلوم است بلا برای مؤمن هم هست و فقط برای ظالم نیست، «أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى». «وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ» لذا هیچ کس استثناء نیست.

بنا بر این؛ سختی‌ها و بلاها را از نگاه‌های متفاوتی می‌توان بررسی کرد. از دیدگاه قرآن و حدیث گرفتاری‌ها،‌ حکمت‌های مختلفی دارد که مهم ترین آن ها عبارتند از: 1. تأدیب: 2. آزمون الهی: 3. ترفیع درجه: 4. کفارة گناهان:

در نتیجه؛ بعضی از مشکلات مانند برخی از بیماری‌ها بر اثر ندانم‌ کاری یا سهل‌انگاری در امور حاصل می‌شود که اثر تکوینی اعمال انسان به شمار می‌رود،‌ مثلاً کسی که اصول بهداشتی را رعایت نکرده و یا در انتخاب همسر دقت ننموده، چه بسا فرزندانش را با مشکل رو به رو می‌سازد که ربطی به خدا ندارد. برخی از مصیبت ها یا سختی ها می تواند از دو جهت باشد. هم کفاره گناهی از انسان باشد و هم آزمون الهی. برخی نیز کفاره گناه است و در عین حال مجازات الهی می شود. این دو گاهی مانند هم هستند، چون چیزی که مجازات است، مجازات به نوعی کفاره برای گناه می شود و گاهی علاوه بر مجازات دنیوی، مجازات اخروی آن باقی می ماند که در این صورت نمی تواند کفاره باشد. و نیز برخی بلاها و مشقت‌ها و مصیبت‌ها برای بندگان خاص (انبیا و اولیای الهی و پیروان صادق آنان) هدیه حق تعالی و نردبان رحمت است تا از این طریق صعود و عروج کنند و به او نزدیک تر شوند.

اما از این نکته نیز نباید غافل شد که بلا و امتحان، همیشه توأم با سختی و دشواری نیست بلکه گاهی رفاه و آسایش می شود موضوع بلا و امتحان، از اینرو خداوند، بندگان خوبش را معمولاً با سختی و دشواری می آزماید و ابتلاءات انها از جنس سختی هاست. ضمن اینکه در روایات نیز آمده است که خدا هر کس را بیشتر دوست دارد بیشتر در بلاء و دشواری قرار می دهد. (البلاء للولاء) درحالیکه بندگان کافر و گناهکار، معمولاً در خوشی و آسایش ظاهری بوده و معمولاً از ابتلاءات و آزمونهای اهل ایمان، کمتر در زندگی ایشان دیده می شود. و این همان، سنت امداد و امهال الهی است.

موفق باشید ...:Gol:

نقل قول:
اما از این نکته نیز نباید غافل شد که بلا و امتحان، همیشه توأم با سختی و دشواری نیست بلکه گاهی رفاه و آسایش می شود موضوع بلا و امتحان، از اینرو خداوند، بندگان خوبش را معمولاً با سختی و دشواری می آزماید و ابتلاءات انها از جنس سختی هاست. ضمن اینکه در روایات نیز آمده است که خدا هر کس را بیشتر دوست دارد بیشتر در بلاء و دشواری قرار می دهد. (البلاء للولاء) درحالیکه بندگان کافر و گناهکار، معمولاً در خوشی و آسایش ظاهری بوده و معمولاً از ابتلاءات و آزمونهای اهل ایمان، کمتر در زندگی ایشان دیده می شود. و این همان، سنت امداد و امهال الهی است.

یه سوال : یعنی الان ایران به واسطه ی رهبری باید بشه ساحل عاج؟ و هیچوقت جهان اول نمی شیم؟ چونکه رهبرمون و مردممون خوبن در نتیجه بلا و بدبختی بیشتر از بقیه می باره چون حتما خدا ما رو بیشتر دوست داره؟ این جملات آدم رو به وحشت می اندازه. یعنی من اگه خیلی خیلی خوب بشم عزیزامو از دست می دم؟ و یاد شاید چیزای دیگه؟

yaHosseinDS;566181 نوشت:
یه سوال : یعنی الان ایران به واسطه ی رهبری باید بشه ساحل عاج؟ و هیچوقت جهان اول نمی شیم؟ چونکه رهبرمون و مردممون خوبن در نتیجه بلا و بدبختی بیشتر از بقیه می باره چون حتما خدا ما رو بیشتر دوست داره؟ این جملات آدم رو به وحشت می اندازه. یعنی من اگه خیلی خیلی خوب بشم عزیزامو از دست می دم؟ و یاد شاید چیزای دیگه؟

سلام:Gol:

نه مقصود این نیست که مؤمنان و اولیاء الهی بخاطر خوب بودن شان، همیشه در بدترین شرایط باشند و با سختی ها و مرارت ها دست و پنجه نرم کنند و یا امکان اول جهان شدن منتفی باشد. بلکه صحبت این است که برای رسیدن به درجات قرب و کمال آزمونهای متعددی را باید بگذرانند باید در کوره های مختلفی آزموده و آبدیده شوند. و البته کسانی که در این وادی وارد می شوند بسته به معرفت و شناختی که تحصیل کرده اند، درک این منازل برایشان آسان می شود، شاید تصور امتحانات سخت و دشوار اولیاء الهی برای امثال ما که در ابتداء راه هستیم دشوار و شکننده و هولناک باشد اما وقتی انسان، پای در آن وادی بنهد ظرفیت لازم را پیدا می کند.

وانگهی آیات دیگری در قرآن هست که برخورداری بیشتر از نعمات مادی و معنوی دنیا را در گرو تقوا و پرهیزکاری معرفی می کند: "وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ؛ و اگر اهل شهرها و روستاها ايمان مى‏ آوردند و پروا پيشه مى‏ كردند مسلّما (درهاى) بركت‏هايى از آسمان و زمين را بر روى آنها مى‏ گشوديم، و لكن (آيات ما را) تكذيب كردند، پس آنها را به سزاى آنچه كسب مى‏ كردند دچار ساختيم."(اعراف، 96)

بنابر این وقتی می گوییم مؤمنان بیشتر مورد امتحان و ابتلاء الهی قرار می گیرند به این معنا نیست که حوادث دردناک زندگی از همه طرف به آنها حمله ور شده و عرصه بر آنها تنگ می شود بلکه مقصود آنست که چون نزد خداوند متاع دنیا قلیل و اندک و بی ارزش است، «مَتَاعُ الدَّنْیَا قَلِیلٌ »(نساء،77) فلذا قلبهای هدایت یافتگان را به سمت دنیا متمایل نمی سازد و از طریق ابتلاءات و امتحانات مختلف، قلب و دلشان را از حب دنیا تهی ساخته و بیشتر متوجه خدا و آخرت می سازد. " مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ؛ آنچه نزد شماست فنا می شود و آنچه نزد خداست باقی می ماند و آنان راکه ، شکيبايی ورزيدند پاداشی بهتر از کردارشان خواهيم داد."(نحل، 96) از آنطرف قلبهای کافران، منافقان و گناهکاران را به انتخاب و اختیار خودشان بیشتر مشتاق و سرگرم دنیا و سرگرمی های آن می سازد تا بیشتر در دره هایی هلاکتی که خود مسبب آن بوده اند سقوط کنند.

موفق باشید ...:Gol:

سلام مجدد:Gol:

نکته دیگری که در باب بلا و گرفتاری لازم بذکر است اینکه: بلا و گرفتاری، از جمله الطاف خفیه الهی به بندگانش است. كلمه "تمحيص" در قرآن كريم به كار رفته است. «وليمحص ما في قلوبكم» (آل عمران/ 154)؛ بعضي گفته اند: تمحيص به معني تطهير است. بعضي ديگر آن را به معني جداكردن خوب و بد و سره از ناسره مي دانند. به تعبير آشكارتر پاك كردن هر چيزي از آلودگي و خالص نمودن و پاك كردن را "تمحیص" مي گويند. به عنوان مثال در طلاسازي وقتي طلا را در بوته آتش مي گذارند تا طلاي خالص را از نقره يا مس جدا كنند به اين كار مي گويند تمحيص. طبيعي است كه براي پاك كردن و خالص كردن طلا آن را در کوره ی آتش مي گذارند تا ذوب شود. و ناخالصی از خالص جدا شود. خداي متعال نيز براي پاك كردن و تمحيص انسان ها و مؤمنين چنين تدبيري را به كار مي برد.

ممكن است بعضي از انسانهاي مؤمن در دل، ناپاكي و آلودگي هايي داشته باشند. خداوند با تدابير و برنامه هايي آنان را پاك و تمحيص مي فرمايد. براساس روايات، خدا مؤمنين را در اين عالم به بيماري يا فقر يا به بلاهايي مبتلا مي كند. اين ابتلا براي آن است تا گناهان انسان پاك شود. در روايت داريم وقتي مؤمن در دنيا گناه مي كند، اصل ايمانش محفوظ است و به آن لطمه اي نمي خورد، اما دل او آلوده مي شود. خداوند براي پاك كردن مؤمن از گناه او را به بيماري مبتلا مي كند. چون در حالت بيماري انسان دچار ضعف، بي خوابي و ناراحتي شده و از لذت هاي دنيا دور و محروم مي شود. همين مسئله باعث مي شود تا انسان از گذشته و اعمال زشت خود پشيمان شده و توبه كرده و با همين بيماري پاك شود. اگر در اثر بيماري از گناه پاك نشد، خداوند او را به بلايي ديگر مبتلا مي كند. بعضي ها به جاي آنكه درمقابل بيماري صبر داشته و با حالت خضوع به طرف خداوند روند، با وسوسه شيطان به ناشكري و ناسپاسي و جزع و فزع و بي صبري و اعتراض مي پردازند.

وقتي بيماري، ناخالصی های انسان ضعيف الايماني را پاك نكرد خداوند او را به فقر مبتلا مي كند تا غرورش را بشكند و او را به ضعف خود توجه داده تا به طرف خدا برود و توبه كند. انسان در فقر، ضعف و نياز خود را به خدا بيشتر درك مي كند. اگر مؤمن خطاكار با بيماري و فقر، پاك و علاج نشود خداوند او را به بلاهاي ديگر مثل فراق، داغ ديدن عزيزان و انواع مشكلات، مصيبت ها و گرفتاري هاي دنيا مبتلا مي سازد. اگر با همه اين ابتلائات باز هم پاك نشد، در لحظه مرگ، خداوند جان او را سخت مي گيرد. يكي از علل اينكه خدا جان بعضي از انسان را سخت مي گيرد، اين است كه مي خواهد آنها را پاك كند تا در عالم برزخ مشكلي نداشته باشد. (بحار/ 78/ 198) خدا نياورد روزي را كه كسي با جان كندن سخت نيز پاك نشود. چرا كه كار چنين انساني در آن عالم بسيار دشوار مي شود.

به هر صورت يكي از حکمتها و فايده هاي گرفتاري و ابتلائاتي كه خدا براي مؤمنين پيش مي آورد اين است كه مؤمنين به خدا توجه پيدا كنند تا از گناه و آلودگی پاك شده و از عوامل گمراهی دور شوند.

موفق باشید ...:Gol:

سلام مجدد :Gol:

در کتاب اصول کافى‏ روایاتى تحت عنوان «باب المُعارین» به چشم مى‏ خورد «مُعار» به کسانى گفته مى‏ شود که ایمانشان عاریه‏ اى است و در لحظه مرگ آن را رها کرده و از دست مى‏ دهند و بدون ایمان از دنیا مى‏ روند.

در یکى از دعاهاى امام سجاد علیه السلام در سحرهاى ماه رمضان مى‏ خوانیم: «الّلهمّ انّى أسئَلُک ایماناً لاأجَلَ لَه دون لقائک» و نیز در بعضى دعاها مى‏ بینیم که اولیاى خدا در حال آرامش و سلامتى، عقائد خود را با خدا مطرح کرده و سپس از خدا مى‏ خواهند: «فَرُدَّه على وَقت حُضورِ مَوتِى» پروردگارا! این عقائدى که الآن با آرامش و بدون اضطراب گفتم، به هنگام فرا رسیدن مرگ که انواع وحشت‏ها در کار است، به من برگردان. از جمله توصیه هایی که در روایات معصومین (ع) شده سفارش به بسیار خواستن حسن عاقبت است. "اللهم اجعل عواقب امورنا خیراً"

از الطاف خدا نسبت به مؤمنان این است که در لحظه مرگ- که به فرموده امام صادق علیه السلام شیطان از هر سو براى ایجاد شکّ و گرفتن ایمان مؤمنان تلاش مى‏ کند. « تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 540»- آنان را در دیندارى پایدار و ثابت قدم نگاه مى‏ دارد. چنانکه قرآن مى‏ فرماید: «یُثَبّتُ اللّه الّذینَ آمَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ فِى الحَیاةِ الدّنیا و فِى الآخِرَة». (ابراهیم/27)

یکى از دعاهاى مؤمنان در قرآن این است که مى‏ گویند: «وتَوفَّنا مَعَ الابرار»(آل عمران/193) پروردگارا! ما را با افراد شایسته و در مسیر و راه و رسم آنان بمیران. و همچنین یکى از دعاهاى ساحرانى که با عشق و خلوص تمام به حضرت موسى ایمان آوردند و از تهدیدهاى فرعون نهراسیدند این بود که‏ «وَ تَوفَّنا مُسلِمین»(اعراف/126) خدایا! ما را مسلمان و تسلیم راه خودت بمیران.

حضرت ابراهیم و یعقوب علیهما السلام هم به فرزندان خود چنین وصیّت مى‏ کنند:«فلاتَموتُنّ الّا و أنتُم مُسلِمون»(بقره/132) خداوند به مؤمنین بعد از امر به تقوا مى‏ فرماید: «و لاتَمُوتُنَّ الّا و أنتُم مُسلِمُون»(آل عمران/102) سعى کنید مرگتان در حالى باشد که مسلمان و اهل تسلیم فرامین الهى باشید. "رزقنا الله و ایاکم ان شاءالله"

موفق باشید ...:Gol:

حاضر
سلام علیکم

:nevisandeh:

اگر انسان درحين مواجهه با مشكلاتي كه از توان او خارج است باور داشته باشد كه خداوند مهربان دركنار اوست و او را راهنمايي مي كند، دچار پريشاني و ترس و اضطراب نخواهد شد. چنين فردي به جاي هراس و خودباختگي با خيال آسوده در مورد حل مشكل فكر مي كند و از ظرفيت و توان فكري خود بهترين استفاده را براي حل مشكل مي برد.

* براي داشتن رفتار متوكلانه لازم است كه به هشت اصل زير ايمان داشت :

1. بايستي اطمينان حاصل كرد كه خداوند كريم كه از رگ هاي گردنمان به ما نزديكتر است به ما لطف و عنايت دارد و هيچ لحظه اي ما را به خود وا نمي گذارد

2. بايستي معتقد باشيم كه خداوند حكيم است و صلاح ما را بهتر از خودمان مي داند. اي بسا پايبندي هاي ما لحظه اي بوده و بر مبناي تمايلات لحظه اي ما تنظيم شده باشند و از دور انديشي لازم برخوردار نباشند، ولي اعتماد به لطف خدا و اعتقاد به حكمت او باعث مي شود كه ما به اتفاقات زندگي با ديده باز نگريسته و معنايي را كه در وراي اتفاقات و حوادث زندگي وجود دارد ملاحظه نمائيم . اين حالت از خود فراروندگي و اعتقاد به معناي اتفاقات زندگي موجب مي شود كه ما تسليم رضاي خداوندي شويم و از بسياري از تنش هاي غيرضروري در امان باشيم.

3. اعتقاد به قدرت خداوند و باور داشتن به اينكه خداوند ناظر تمام حوادث و اتفاقات مي باشد و هيچ امري صورت نمي گيرد مگر به اذن و مشيت او و او توان برآوردن تمام نيازها و خواست هاي ما را دارد. اين اعتقاد به قدرت و تدبير حضرت حق ما را در توكل نمودن به خداوند متعال استوارتر مي گرداند. جملة لاحُولَ وَ لاقُوَّهَ الِاّ باِلله اشاره بر اين عقيده دارد كه به زبان مؤمنين جاري مي شود. شاعري در اين باره مي گويد:

اگر تيغ عالم به جنبد زجاي نبرد رگي تا نخواهد خداي

4. اعتقاد به اينكه خداوند به تمام خواستها و دعاهاي ما پاسخ مي دهد و خواست هاي ما را مستجاب مي كند اگر او را در سختي بخوانيم ما را بدون پاسخ نخواهد گذاشت.

5. اعتقاد به اينكه خداوند پايگاه امني براي ما مي باشد و ما با اتكاء به حضرت باريتعالي مي توانيم جرأت و توان رويارويي با مشكلات را در خود ايجاد كنيم.

6. باور به اينكه خداوند براي ما پناهگاه امن مي باشد و ما در سختي ها براي احساس آرامش به دامن گرم او برمي گرديم و از حضرتش نيرو و توان مي گيريم.

7. تلاش و كوشش متعهدانه و خستگي ناپذير در راه رسيدن به هدف نيز يكي از اركان توكل به خداوند متعال است. فرد متوكل با نگرش مثبتي كه نسبت به نتيجة عمل خود دارد، با كوشش زايد الوصفي در راستاي هدف خود كوشش مي كند و اين كوشش برخاسته از تكيه گاه استواري است كه در آن هيچ گونه شكستي را نمي توان تصور نمود.

8. سپردن بار زندگي به خداوند متعال و يا تفويض امور به او نيز لازمه داشتن توكل به خداوند متعال مي باشد. يكي از مسايلي كه ذهن را خسته و فرسوده مي كند درگير شدن با مسائلي است كه ظاهراً راه حل فوري ومستقيم ندارد، مثل مواجهه با بيماري هاي صعب العلاج شخصي و خانوادگي، اختلافات شديد خانوادگي، مشكلات شغلي و اجتماعي كه در برخي مواقع براي بعضي افراد طاقت فرسا مي باشند افراد متوكل زماني كه احساس كردند مشكلات زندگي بر شانه هاي آنها سنگيني مي كند، مشكل را به خدا سپرده و خود را از فشارهاي رواني آزاد مي سازند اين افراد مطمئن هستند كه خداوند مشكل را براي آنان حل خواهد كرد. اين كناره گيري و واگذاري امر به خداوند نه تنها از بار ذهن خودآگاه مي كاهد و نمي گذارد كه ذهن آدمي خسته و فرسوده گردد، بلكه به روان ناهوشيار (ناخودآگاه) نيز مجال مي دهد كه با راحتي دنبال راه حل هاي لازم بگردد و مطابق حديثي كه از حضرت امام رضا (علیه السلام) نقل شده است خداوند به چنين افرادي كه كار را به او مي سپارند و به او اميد و حسن ظن دارند كمك مي كند كه مشكلاتشان حل شود .

«لِأن الله عَزَّوجَلَّ كَريم يَستحي انِْ يخلُف ظنُّ عَبدُه وَ رَجائَه» (بحار الانوار ج. 68 . ص 145) بدرستي كه خداوند كريم ابا دارد از اينكه خلاف گمان، اميد و انتظار (مثبت) بنده اش عمل كند.

تفاوت توکل به خدا با رفتارهای منفعلانه و اجتنابی
توکل به خدا یک روش فعال برخورد با مسایل و مشکلات می باشد. اساس توکل به خدا در باورها و اعتقادات درونی افراد قرار دارد. توکل به خدا یک روش مقابله ای فعال است که نیروهای فردی را در جهت حل فعالانه مشکل تجهیز می کند در حالی که رفتارهای منفعلانه و اجتنابی ناشی از عقب نشینی در برابر مشکل و انفعال در تجهیز نیروها می باشد. در توکل، فرد به پشت گرمی حمایت خداوند در رسیدن به هدف انرژی مضاعف در خود می یابد و نیروهای طبیعی را از طریق ایمان واقعی به حل مشکل با خود هماهنگ می کند. در حالی که در روش های منفعلانه و اجتنابی افراد نه در جهت تجهیز نیروهای درونی برای حل مشکل سرمایه گذاری می کنند و نه نیروهای طبیعی را با خود هماهنگ می نمایند. توکل چون روش فعال است منجر به جنب و جوش، فعالیت و نشاط و استفاده از روشهایِ موجود و امید و انتظار برای یافتن روش های بدیع برای حل مشکل می گردد در حالی که در روش انفعالی و اجتنابی کوشش برای یافتن راه حل های بدیع کاهش می یابد، و فرد دچار یاس، افسردگی و ناامیدی می گردد.

روش به كارگيري توكل به خداوند متعال
در نحوه به كارگيري روش توكل به خداوند متعال راههاي عملي زير توصيه مي شود:
1. داشتن نگرش مثبت به حل مشكلات و موانع. اين بدان معني است كه افراد در حين مواجهه با مشكلات ايمان داشته باشند كه خداوند متعال توان لازم براي حل مشكلات را در اختيار آنها گذاشته و با توجه به درجه تعهد افراد براي حل مشكل، گام به گام آنها را راهنمايي خواهد كرد

2. نگرش به همراهي خداوند در حل مشكلات موجود. باور داشتن به اينكه خداوندهميشه در كنار آنان بوده و در حل مشكلات به آنان كمك خواهد كرد. باور به اينكه راه حل مشكلات را خداوند از طريق اسباب و علل بروني و يا آمادگي هاي دروني و دادن بينش هاي ناگهاني در اختيار آنان خواهد گذاشت. اين انتظار مثبت به دسترسي خداوند و كمك او ، نقش اساسي را در حل مشكلات خواهد داشت.

3. تعريف دقيق مشكل مورد نظر . تعريف كردن مشكل و تحليل آن به اجزاي تشكيل دهنده اش، تعيين ميزان، شدت و وخامت اثر اين مشكل در كاركرد تحصيلي، اجتماعي، شغلي و زندگي فردي از اهم اموري است كه بايستي صورت گيرد. تجسس در منشأ مشكل و عوامل تشديد كننده و يا نگهدارندة آن نيز به روشن شدن مشكل كمك مي كند.

4. باور داشتن به اينكه مشكل مورد نظر راه حل هايي دارد، و بايستي اين راه حل ها را پيدا كرد، نقش اساسي در حل مشكل مورد نظر دارد.

5. اولويت بندي راه حل هاي موجود قبل از به كارگيري آنها. قبل از اينكه راه حل ها به كار گرفته شوند بايستي از چند نظر مورد بررسي قرار گيرند كه به مهمترين آنها اشاره مي كنيم:
الف) انطباق راه حل موجود با رعايت حدود خداوندي ،در صورتي كه افراد حدود خداوندي را رعايت كنند و تقوي پيشه نمايند خداوند آنها را از مشكلات و مخمصه ها نجات می دهد.
ب) قابل پيش بيني بودن نتايج، بايستي ديد كه تا چه اندازه نتايج قابل پيش بيني است و احتمال خطا در قضاوت چقدر است.
ج) تحليل سود و زيان راه حل هاي بررسي شده و فهرست شده، بدين معني كه اجراي هر كدام از راه حل هاي پيدا شده و ممكن چه پيامدهاي ناگوار و چه پيامدهاي دلپذيري بهمراه دارد؛
د) تحليل انطباق هر كدام از راه حل ها با واقعيت موجود در جامعه مورد نظر، بدين معني كه كداميك از راه حل ها از پيش فرض هايي استفاده مي كند كه پيش فرض هايش منطبق با واقعيت موجود است نه مبتني بر فكر انتزاعي و دور از واقعيت فرد تصميم گيرنده.

ه) مشورت كردن با دوستان با تقوا،خيرخواه، مطلع و دانشمند درمورد انتخاب بهترين راه حل ممكن براي حل مسئله.

6. در صورتی که هنوز ذهن شما روشن نشده و ابهامي در گزينش راه حل مسئله داشته
باشيد به طرق زير عمل كنيد:
الف) از خداوند بخواهيد كه راه حل مشكل رابه شما نشان دهد. در اين درخواست، ذهن، قلب و زبان خود را هماهنگ كنيد. يعني ضمن اينكه به زبان از خداوند متعال كمك مي خواهيد قلب خود را متوجه خداوند سازيد و ذهن خود را نيز با اين درخواست ها هماهنگ كنيد. سعي كنيد كه در ذهن خود غير از خداكسي و چيزي را تجسم نكنيد كه در حل مشكل به شما كمك مي نمايد، قبل از درخواست كمك، خداوند را حمد و ثنا گویيد و از اوبخاطر اينكه به شما در حل مشكل كمك خواهد کرد،سپاسگزاري كنيد.و به حضرت رسول (ص) و اولاد او قبل از اينكه درخواست خود را با خدا در ميان بگذاريد درود بفرستيد. شرايط ديگر دعا ازقبيل با وضو بودن و رو به قبله بودن را رعايت كنيد.

ب) ايمان داشته باشيد و مطمئن باشيد كه خداوند دعاي شما را مي شنود و در حل مشكل به شما كمك مي كند. در اينجا لازم است كه تفاوت اميد داشتن و ايمان داشتن به استجابت درخواست را روشن كنيم. اميد داشتن به معني انتظار برآورده شدن درخواست در آينده است و شايد در اين انتظار شكي نيز وجود داشته باشد ولي در ايمان داشتن به برآورده شدن حاجت هيچ شكي وجود ندارد و شما يقين حاصل مي كنيد كه خداوند راه حل مشكل را به شما نشان خواهد داد.
ج) تجسم كنيد كه مشكل در حال حل شدن مي باشد و خداوند راه حل مشكل مورد نظر را به شمانشان مي دهد. هر روز را روز تازه اي تصور كنيد كه با روزهاي ديگر تفاوت اساسي دارد و منحصر به فرد است. اگر تا به حال نتوانسته ايد راه حل مشكل خود را پيدا كنيد احتمال دارد امروز خداوند اين راه حل را به شما نشان دهد.
د) شب قبل از خوابيدن ضمن ايجاد رابطة صميمانه ذهني، قلبي، كلامي و رفتاري با خداوند متعال (مثل خواندن دو ركعت نماز مستحبي، خواندن قرآن و يا فكر كردن در مورد الطاف خداوند) مراحل ذكر شده فوق را تكرار نمائيدو با ايمان به لطف خداوندي در كمك به حل مسئله بخواب رويد.به خداوند متعال كاملا حسن ظن داشته باشيد. رشته هاي اميد را هر چه مستحكم نگهداريد، و اميد خود را تبديل به ايمان نمائيد.
ﻫ ) با حالت آرامش به خواب رويد و اصلاً در مورد مشكل و مسئله مورد نظر فكر منفي نكنيد. اجازه دهيد كه انرژي رواني شما بر لطف و مرحمت خداوندي متمركز شود و خداوند را پيشاپيش بخاطر كمك به شما درحل مشكل شكرگزار باشيد. سعي كنيد اين سپاس و شكرگزاري رادر عمل نشان دهيد(مثل آرام بودن، داشتن اطمينان قلبي و حمد و سپاس كلامي). اگر دچار اضطرابي شديد و دغدغة خاطر در مورد مسئله موردنظر شديد به آرامي فكر خود را ازمشكل به لطف و مرحمت خداوند متعال معطوف كنيد و به آهستگي زمزمه كنيد كه خداوند حكيم راه حل مسئله را مي داند و شما را در اين مسير راهنمايي مي كند. بدون اينكه به خود فشار بياوريد به درون خود توجه نمائيد و ببينيد كه آيا جوابي بهتر براي مسئله موردنظر داريد؟ به آهستگي زير زباني زمزمه كنيد كه من در اين امر به خداوند توكل كرده ام، او را وكيل خودساخته ام، كار مهم خود را بدو سپرده ام و از بار سنگين اضطراب و ناراحتي و افكار منفي نجات يافته ام و مطمئنم كه او راه حل مشكل را به من نشان خواهد داد. چون به افراد متوكل در قرآن اين قول را داده است و او در وعده خود خلاف نمي كند. صبح به محض بيدار شدن از خواب بخاطر همه چيز از خداوند شاكر باشيد. بخاطر رهنمودها و آرامشي كه به شما داده است وبه آرامي به درون خود رجوع كنيد كه آيا راه حل بهتري براي حل مشكل داريد. آیا اطمینان شما به راه حل انتخاب شده در مرحله پنجم بیشتر شده است و یا اینکه راه حل ديگري را بهينه تشخيص مي دهيد؟ اگر هنوز هم در ذهن ابهامي در حل مسئله مورد نظر وجود دارد نگرش مثبت و ايمان به هدايت خداوندي را حفظ كنيد. خداوند شما را به وسيله اي (شايد توسط كتابي كه بطور تصادفي مي خوانيد، شايد توسط فردي كه به تصادف از كنار شما مي گذرد و شايد توسط آيه اي كه در طول روز آن را از كسي مي شنويد و شايد به وسيلة ديگري ...( راهنمايي خواهد كرد. به خدا ايمان داشته باشيد، ترس و اضطراب و افكار منفي را بخود راه ندهيد و ايمان داشته باشيد كه راه حل مسئله در ناخودآگاه شما وجود دارد و خداوند آن را به سطح خودآگاه هدايت مي كند. اگر موقع آن رسيده است كه بايستي به تصميم خود عمل كنيد و نمي توانيد بيشتر از اين صبر كنيد،با اين همه در شك وترديد به سر مي بريد از قرآن توسط استخاره كمك طلبيد و باتوجه به بافت آيه مورداستخاره روش بهينه را براي رسيدن به هدف انتخاب كنيد، مطمئن باشيد كه موفقيت با شماست اگر ذهن شما روشن شده و نيازي به استخاره نمي بينيد به بهترين راه حل ممكن عمل كنيد و ايمان به موفقيت داشته باشيد خداوند هادي شماست.
7. نظارت بر نتيجه. بعد از به كارگيري روش استمداد از خداوند و توكل به حضرت حق زماني كه بهترين راه حل ممكن را به كار بستيد و نتيجة عيني گرفتيد، سعي كنيد كه بر نتيجه عمل خود نظارت داشته باشيد و اگر نتيجه صد در صد بر وفق مراد شما نبوده است، علت را در چه مي دانيد؟ آيا روش هاي پيدا كردن راه حل را دقيقاً اجرا نكرده ايد و يا اينكه در ارزيابي نتيجه دچار اشتباه شده ايد و يا اينكه ايمانتان به كمك خداوند ضعيف بوده است و در سپردن كارتان به خداوند متعال دچار دودلي شده ايد؟ شايد هم خيري در آينده بر اين تصميم شما مترتب است كه قبلاً به ذهن شما نمي آمد.

پيامدهاي توكل به خدا
انسانها در اثر توكل به خدا وجودشان پر از انرژي و نشاط مي گردد، آمادگي صبر و پايداري در راه رسيدن به اهداف خويش را پيدا مي كنند و در زندگي خود معنا و مفهومي براي اتفاقات پيدا مي كنند. در زير برخي از فوايد توكل به خدا اشاره مي شود:

1. كسب آرامش دروني
2. جرأت پيدا كردن براي مواجهه با مشكلات و ناهمواري هاي زندگي
3. آمادگي براي رشد معنوي و ابراز وجود
4. معنا دادن به اتفاقات زندگي و پيدا كردن معنا در ناهمواري ها، رنج ها، سختي ها
5. ايجاد ارتباط عملي با وجود متعالي
6. رها شدن از ترس هاي واهي كه مانعي در راه اقدام به كارهاي اساسي و رسيدن به اهداف زندگي مي باشد.
7. حركت عملي به سوي پيوند عميق تر با وجود متعالي و رشد و شكوفايي استعدادهاي بالقوه دروني و معنوي و رسيدن به مقام هاي بالاتر در سير و سلوك معنوي (تفويض، تسليم و رضا)
8. هماهنگ ساختن تدريجي انگيزه ها و خواسته ها با قوانين خداوند متعال در اثر ايجاد هماهنگي با قوانين متعالي معنوي
9. تعادل در ابعاد مختلف زندگي فردي، اجتماعي، رواني و معنوي
10. پيوند تدريجي فرد به خود متعالي و حركت به سوي خودشكوفايي تمام عيار در زندگي

رجوع کنید به كتابچه "توکل به خدا بعنوان راهبرد حل مشکلات زندگی ". نوشته دکتر باقر غباري بناب، انتشارات دانشگاه تهران ، زمستان1388.

:Graphic (50):

در پناه خدا باشید.

بنام خدا
سلام و ادب:Gol:
در جمعبندی مبحث "کمک خدا تا آخرین لحظه عمر"، مختصراً نکاتی چند تقدیم می شود:

الف- توکل بر خدا
عقیده ی "بسپار دست خدا مشکل حل می شود"همان اعتقاد به "توکل بر خداست"که اعتقاد و سفارشی قرآنی است. خداوند توکل کنندگان را در پیچ و خم زندگی و دشواریها تنها نمی گذارد. البته توکل به این معنا نیست که بدون تدبیر و برنامه ریزی و حرکت و تلاش، تمام کار را به خدا بسپار و گوشه ای بنشین، بلکه توکل به خدا توأم با تدبیر و تلاشگری است.(نگا: آل عمران، 159 ؛ طلاق، 3) بعلاوه گفتنی است: توکل به خدا، به این معنا نیست که انسان متوکل، مورد ازمون های مختلف زندگی قرار نمی گیرد. بلکه بدین معناست که درک شایسته ای در مواجهه با این آزمونها دارد.

ب- رابطه دعا و شرایط و سنت های الهی
در آیات قرآن و روایات دینی به تأثیر دعا و توسل بسیار اشاره شده، بدون شک، اگر دعا و توسل، با آداب و شرایطش توأم باشد و تدبیر و تلاش نیز ضمیمه شود نتیجه ی مطلوب حاصل خواهد شد. چنانکه خداوند وعده فرموده است: "ادعونی استجب لکم؛ بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را".(غافر، آیه 60) البته باید توجه داشت؛ دعا و تقاضا به معنای این نیست که صرفاً خواسته اِمان را از خدا بخواهیم اما برای تحقق آن تلاش و کوششی نکنیم و یا گمان کنیم که چون قدرت خدا نامحدود است پس هرچیزی که می خواهیم باید برآورده شود؟

همچنین بسیاری از مشکلات و گرفتاری های زندگی، مبتنی بر نظام علی و معلولی بوده، لازمه ی زندگی مادی است. این امور و حوادث، معمولاً یا نتیجه بی تدبیری خود انسان است و یا عوامل دیگری از محیط پیرامونی موجب آن می شود. از اینرو این قبیل مشکلات و گرفتاری ها را نباید به خدای مهربان نسبت داد. زیرا خداوند، خیر محض است ضمن آنکه، از دخالت در اسباب و مسببات عادی و مادی نیز اِبا دارد.( ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها؛ در اخبار و روایاتی که از رسول اکرم(ص) یا ائمه اطهار (علیه السلام) رسیده است، مطلبی به این مضمون به چشم می خورد.)

ج- اقسام بلا و امتحان
از دیدگاه قرآن و حدیث گرفتاری‌ها و بلایا‌ حکمت‌های مختلفی دارد که مهم ترین آن ها عبارتند از: 1. تأدیب 2. آزمون الهی 3. ترفیع درجه 4. کفارة گناهان (رجوع کنید به پست 6؛ بحارالانوار، ج 78، ص 198)

  1. بسیاری از مشکلات، در اثر ندانم‌ کاری یا سهل‌انگاری حاصل می‌شود بعبارتی نتیجه تکوینی اعمال خود انسان است فلذا ربطی به خدا ندارد.
  2. برخی از مصیبت ها یا سختی ها می تواند از دو جهت باشد. هم کفاره گناهان انسان باشد و هم آزمون الهی.
  3. برخی از گرفتاری ها برای تأدیب و توجه دادن بندگان و تذکر به انعم الله است
  4. برخی نیز کفاره گناه است و در عین حال مجازات و عقوبت دنیایی نیز محسوب می شود. و گاهی علاوه بر مجازات دنیوی، مجازات اخروی آن نیز باقی است.
  5. و نیز برخی بلاها و مشقت‌ها برای بندگان خاص (انبیا و اولیای الهی و پیروان صادق آنان) هدیه حق تعالی و نردبان رحمت است(البلاء للولاء) تا از این طریق صعود و عروج کنند و به او نزدیک تر شوند.

اما از این نکته نیز نباید غافل شد که بلا و امتحان، همیشه توأم با سختی و دشواری نیست بلکه گاهی رفاه و آسایش می شود موضوع بلا و امتحان.

د- امتحانات مؤمنان و اولیاء الهی
البته مقصود این نیست که مؤمنان و اولیاء الهی بخاطر خوب بودن شان، همیشه در بدترین شرایط باشند و با سختی ها و مرارت ها دست و پنجه نرم کنند و یا امکان اول جهان شدن منتفی باشد. بلکه صحبت این است که برای رسیدن به درجات قرب و کمال آزمونهای متعددی را باید بگذرانند باید در کوره های مختلفی آزموده و آبدیده شوند. و البته کسانی که در این وادی وارد می شوند بسته به معرفت و شناختی که تحصیل کرده اند، درک این منازل برایشان آسان می شود. چنانکه آیاتی برخورداری بیشتر از نعمات مادی و معنوی دنیا را در گرو تقوا و پرهیزکاری معرفی می کند. (اعراف، 96)

اینکه می گوییم مؤمنان بیشتر مورد امتحان و ابتلاء الهی قرار می گیرند به این معنا نیست که حوادث دردناک از همه طرف به آنها هجوم آورده عرصه را بر آنها تنگ می کند بلکه مقصود آنست که چون نزد خداوند متاع دنیا قلیل و بی ارزش است، «مَتَاعُ الدَّنْیَا قَلِیلٌ »(نساء،77) فلذا قلبهای هدایت یافتگان را به سمت دنیا متمایل نمی سازد و از طریق ابتلاءات و امتحانات مختلف، قلب و دلشان را از حب دنیا تهی ساخته و بیشتر متوجه خدا و آخرت می سازد.

نکته دیگری که در باب بلا و گرفتاری لازم بذکر است اینکه: بلا و گرفتاری، از جمله الطاف خفیه الهی به بندگانش است. كلمه "تمحيص" در قرآن كريم به كار رفته است. «وليمحص ما في قلوبكم» (آل عمران/ 154)؛ بعضي گفته اند: تمحيص به معني تطهير است. بعضي ديگر آن را به معني جداكردن خوب و بد و سره از ناسره مي دانند. ممكن است بعضي از انسانهاي مؤمن در دل، ناپاكي و آلودگي هايي داشته باشند. خداوند با تدابير و برنامه هايي آنان را پاك و تمحيص مي فرمايد.

نتیجه آنکه، همه مشکلات و گرفتاری های حیات مادی از جهتی اقتضاء این دنیایی دارد و از جهتی داخل در طرح حکمت الهی بوده و خارج از برنامه و سنت آزمون و امتحان الهی نیست. فلذا با ایمان و توکل بخدا می توان این گذرگاه ها را به سلامت پشت سر گذاشت.

موفق باشید ...:Gol:

موضوع قفل شده است