حضرت محمّد(ص): موعود موسی(ع)

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
حضرت محمّد(ص): موعود موسی(ع)

در تورات در سفر تثنیه، اصحاح 18، آیات 15 تا 18 حضرت موسی(ع) چنین فرموده اند:

נָבִיא מִקִּרְבְּךָ מֵאַחֶיךָ כָּמֹנִי, יָקִים לְךָ יְהוָה אֱלֹהֶיךָ: אֵלָיו,כְּכֹל אֲשֶׁר-שָׁאַלְתָּ מֵעִם יְהוָה אֱלֹהֶיךָ, בְּחֹרֵב, בְּיוֹם הַקָּהָל, לֵאמֹר: לֹא אֹסֵף, לִשְׁמֹעַ אֶת-קוֹל יְהוָהאֱלֹהָי, וְאֶת-הָאֵשׁ הַגְּדֹלָה הַזֹּאת לֹא-אֶרְאֶה עוֹד, וְלֹאאָמוּת. וַיֹּאמֶר יְהוָה, אֵלָי: הֵיטִיבוּ, אֲשֶׁר דִּבֵּרוּנָבִיא אָקִים לָהֶם מִקֶּרֶב אֲחֵיהֶם, כָּמוֹךָ; וְנָתַתִּי דְבָרַי, בְּפִיו, וְדִבֶּר אֲלֵיהֶם, אֵת כָּל-אֲשֶׁר אֲצַוֶּנּוּ.

ترجمه:

یهوه، خدایت، نبی ای را از میان تو از برادرانت، مثل من برای تو مبعوث خواهد گردانید، او را بشنوید. موافق هر آنچه در حوریب در روز اجتماع از یهوه خدای خود مسئلت نموده، گفت: آواز یهوه خدای خود را دیگر نشنوم، و این آتش عظیم را دیگر نبینم، مبادا بمیرم. و خداوند به من گفت: آنچه گفتند نیکو گفتند. نبی ای را برای ایشان برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد، و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهم گفت.

براساس آیات فوق برای بنی اسرائیل، از بین برادرانشان پیامبری مثل حضرت موسی(ع) خواهد آمد. هیچ پیامبری در طول تاریخ همچون حضرت محمّد(ص) به حضرت موسی(ع) شباهت نداشته است:

«هر دو در کوهی به پیامبری خداوند مبعوث شدند و به سوی قومی بت پرست فرستاده شدند تا آنها را به سوی یکتاپرستی دعوت کنند و معجزاتی را عرضه کردند که از سوی سران قوم این معجزات سحر و جادو خوانده شد. پس از اینکه سران قوم آنها را تکذیب کردند و پیروانی از بین ضعفای قوم یافتند و مأمور به هجرت شدند و هجرت کردند ولی سران کافر قوم به دنبالشان رفتند تا پیامبر را بکشند و خداوند هر دو را با دو معجزه نجات داد و هر دو به همراه پیروان و همراهانشان به مقصد رسیدند و پس از آن احکام و دستورات دینی بدانها داده شد و در برابر دشمنان مأمور به جهاد و جنگ مسلحانه شدند و خداوند هر دو را در برابر دشمنان یاری کرد و در نهایت در بین قوم خود در حالی که در مقام رهبری قوم بودند رحلت کردند. همچنین نباید فراموش کنیم که هر دو پیامبران صاحب شریعت بودند.»

آیا با وجود این همه شباهت که بین حضرت موسی(ع) و حضرت محمّد(ص) وجود دارد شکی در این امر وجود دارد که موعود حضرت موسی(ع) در این آیات حضرت محمّد(ص) است؟

اما یهودیان و مسیحیان از سر تعصب شبهاتی را بر این آیات وارد می کنند که به خیال خود اشاره تورات به نبوت حضرت محمّد(ص) را رد کنند:

اولین شبهه این افراد این است که این آیه فرموده از میان برادران ایشان، پس فرد مبعوث باید از بین بنی اسرائیل باشد تا از برادران آنها حساب شود ولی حضرت محمّد(ص) از بنی اسماعیل است و نه از بنی اسرائیل. پاسخ این شبهه بسیار ساده است، در آن زمان تمام بنی اسرائیل در برابر حضرت موسی(ع) حاضر بودند و اگر حضرت موسی می خواستند بفرمایند از میان بنی اسرائیل باید می فرمودند «از میان ایشان»، نه اینکه بگویند «از میان برادران ایشان» و در تورات بنی اسماعیل نیز برادران بنی اسرائیل خطاب شده اند(سفر تکوین اصحاح 25، آیه 18 و سفر تثنیه اصحاح 2، آیه 5و4)، لذا نظر به اینکه تمام بنی اسرائیل در برابر حضرت موسی حاضر هستند و بنی اسماعیل نیز در تورات برادران بنی اسرائیل خوانده شده اند، موعود مورد نظر باید از میان بنی اسماعیل باشد. فرض کنید 12 برادر تنی هستند که چند برادر ناتنی هم دارند، وقتی شما هر 12 برادر تنی را جمع می کنید و بدانها می گویید که از بین برادرانتان کسی را نزد شما می فرستم، بدون شک منظور شما ممکن نیست کسی از بین همین 12 نفر باشد، بلکه منظور شما فردی از بین برادران ناتنی خواهد بود.

دومین شبهه ای که اهل کتاب وارد می کنند این است که اعراب دشمنان بنی اسرائیل بودند و ممکن نیست خدا بین دشمنانشان برای آنها پیامبر برگزیند!! این شبهه سخن بی پایه و اساسی است و عربها با بنی اسرائیل هیچگونه دشمنی ندارند، چنانکه امروزه نیز اسرائیلیها که خود را بنی اسرائیل می دانند دوستان عربی مثل سران مصر و اردن دارند و اگر سایر کشورهای عربی با آنها دشمنی دارند بخاطر تجاوز آنها به خاک فلسطین و کشتار مردم آن سرزمین است. در تنخ یهود که جزء کتاب مقدسشان است نیز از بنی قیدار سخن رفته است که قیدار از اجداد حضرت محمّد(ص) می باشد و از آنها به نیکی یاد شده است(سفر اشعیا، اصحاح 42) و خداوند در تورات(سفر تکوین، اصحاح17، آیه 20) می فرماید که نسل اسماعیل که شامل بنی قیدار و تمام عرب است را برکت داده است، پس آنها را نمی توان دشمن دانست. از این گذشته اگر هم این ادعای دروغین درست بود، آیا برای خدا منعی دارد که از بین دشمنان یک قوم برایشان پیامبری برگزیند؟ البته که نه.

سومین شبهه این است که ادعا می کنند که بنی اسماعیل بیگانه بودند و بنی اسرائیل هرگز پیامبری بیگانه نداشته است! این ادعا را در پاسخ به شبهه اول رد کردیم و نشان دادیم که در تورات بنی اسماعیل برادران بنی اسرائیل خوانده شده اند و بیگانه محسوب نمی شوند، حتی یکی انبیاء بنی اسرائیل یعنی حضرت اشعیا(ع) نیز در کتاب خود پیشگویی فرموده اند که اعراب نام خدا را جلال خواهند داد. از این گذشته اینکه تا زمان حضرت محمّد(ص) ایشان را پیامبری از غیر بنی اسرائیل نبوده است دال بر این نخواهد بود که آنها باید تا ابد پیامبرانی از بنی اسرائیل داشته باشند.

چهارمین شبهه این است که می گویند طبق تورات خداوند به حضرت ابراهیم(ع) گفته است که اسماعیل را برکت می دهم ولی عهد خود را با اسحاق استوار می کنم، پس این پیامبر نمی تواند از بنی اسماعیل باشد زیرا عهد خدا با اسحاق استوار شده است. سفسطه ای که در این شبهه به کار رفته این است که عهدی که طبق تورات خدا آنرا با حضرت ابراهیم بست و با اسحاق استوار کرد، شامل پیامبری نیست بلکه شامل دادن سرزمینهای نیل تا فرات به حضرت ابراهیم(ع) که این عهد با اسحاق استوار شده است. عهدی که مربوط به داده شدن سرزمین به ابراهیم و اسحاق است، چه ربطی پیامبری و نبوت دارد؟

پنجمین شبهه این است که می گویند از دید خود قرآن در آیه 27 سوره عنکبوت هم سلسله نبوت نه از اسماعیل بلکه از اسحاق بوده است، در این مورد نیز اقدام به دروغگویی می کنند زیرا قرآن نگفته که نبوت به خاندان اسحاق داده شده است، بلکه فرموده است که نبوت را در ذریه ابراهیم قرار داده است و اسماعیل هم مثل اسحاق از ذریه ابراهیم است. ضمن اینکه آیه قرآن چه ربطی به بشارت تورات دارد؟!

ششمین شبهه این است که یهودیان ادعا می کنند که پیامبر مورد نظر حضرت یوشع(ع) است و مسیحیان ادعا می کنند که پیامبر مورد نظر حضرت عیسی(ع) است ولی این سخنشان هم باطل است زیرا حضرت موسی(ع) فرموده است که این نبی مثل حضرت موسی(ع) خواهد بود، ولی هیچگونه شباهت خاصی بین حضرت عیسی(ع) و حضرت یوشع(ع) با حضرت موسی(ع) وجود ندارد حال آنکه چنانکه در صفحات قبل شرح دادیم. سیره حضرت موسی(ع) و حضرت محمّد(ص) بسیار به هم شباهت دارد. حضرت موسی(ع) و حضرت محمّد(ص) هر دو بین قومی کافر قرار گرفتند و مأمور به هجرت از بین کفار شدند ولی حضرت عیسی(ع) و حضرت یوشع(ع) بین یهودیان که قومی خداپرست بودند مبعوث شدند و مأمور به هجرت نشدند. در ضمن حضرت یوشع صاحب شریعت نیست ولی حضرت محمّد(ص) و حضرت موسی(ع) صاحب شریعت هستند. در مورد حضرت عیسی(ع) که شباهتها بسیار کمتر است، زیرا حضرت موسی(ع) و حضرت محمّد(ص) هر دو بر قوم خود فرمانروا شدند و با دشمنان دین خدا به جهاد پرداختند و به مرگ طبیعی از دنیا رفتند ولی حضرت عیسی بر قوم خود فرمانروایی نداشت و به ادعای خود مسیحیان با دشمن به جهاد نپرداخت و مرگش نیز به مرگ طبیعی نیست، بلکه به خیال خودشان روی صلیب کشته شده است. گویا یهودیان و مسیحیان خیال می کنند تمام انبیاء باید از بنی اسرائیل باشند!
ما شباهتهای فراوان حضرت محمّد(ص) و حضرت موسی(ع) را نشان دادیم و هیچ پیامبری مثل حضرت محمّد(ص) به حضرت موسی(ع) شباهت ندارد پس موعود حضرت موسی(ع) در این آیات از تورات، بدون شک حضرت محمّد(ص) است.