قاتل شیطان کیست؟

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قاتل شیطان کیست؟

شیطان به مرگ طبیعی از دنیا نمی رود ، بلکه او را می کشند و در آخرالزمان کشته می شود.حال چه کسی او را
می کشد؟؟؟؟

روایت اول:
بعضی روایت کرده اند وقتی که امام زمان (ع) ظهور کند آن ملعون را می کشد.

امام صادق (ع) در این باره می فرماید : وقتی قائم ما قیام کند ، می آید در مسجد کوفه ، شیطان هم می آید و به زانو در مقابل آن حضرت قرار می گیرد و می گوید:وای از این روز سختی که در کمین من است.در این موقع امام زمان(عج) موهای جلوی پیشانی او را می گیرد و آن ملعون را گردن می زند.

روایت ثانی:
در بعضی روایات آمده که رسول الله (ص) کشنده ی شیطان است.
امام صادق (ع) : شیطان در زمان رجعت روی صخره ی بیت المقدس به دست حضرت رسول(ص) کشته و ذبح
می شود.

روایت ثالث:
عید الکریم خثعمی می گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: وقتی شیطان گفت خدایا مرا تا روز قیامت مهلت ده،خداوند قبول نکرد و در جواب آن ملعون گفت:تو را مهلت می دهم تا وقت معلوم و مراد از آن وقت هنگام رجعت امیرالمومنین علی (ع) به دنیا است.

عبد الکریم می گوید:
از حضرت پرسیدم آیا برای آن حضرت رجعتی هست؟ فرمود: بله ، هیچ امامی نیست ، مگر در وقت رجعت آن امام ، مومن و کافر اهل زمانش با او برمی گردند تا مومنان را بر کافران غالب و پیروز گردانند.

در جایی نیز آمده که پس از رجعت علی (ع) لشکر وی و لشکر ابلیس در سرزمینی به نام "روحا" که در نزدیکی کوفه است می جنگند.

امام صادق (ع) می فرماید: لشکر علی (ع) را میبینم که از سختی جنگ صد گام به عقب رفته اند و پاهای بعضی از آنها در فرات رفته است.

در این هنگام ملائکه ی خشم الهی از پشت آبها فرو می آیند و جنگ به حضرت رسول واگذار می شود.

چون شیطان آن حضرت را می بیند پشت کرده و فرار می کند و در جواب یارانش می گوید : من میبینم آنچه را که شما نمی بینید و من از خداوند عالمیان می ترسم.(انفال 60)

در هنگام رسول اکرم ضربت سختی به او وارد کرده و او را می کشد.

بعد از آن خداوند عالمیان پرستش می شود و عمرها طولانی می گردد به طوری که علی (ع) چهل و چهار هزار سال بر زمین حکم فرمایی می کند و از هر انسان هزار اولاد به وجود می آید.(1)

1-خزینة الجواهر ، صفحه ی 1 ، نقل از بحار جلد 13 و تفسیر برهان (جلد 2 ، ص 343)

دوستان شیطان که جسم و جسد نداره مثل انسان که بشه کشتش ! اگرم فرض بگیریم که به صورت جسم دربیاد با از بین بردن جسمش اون وجود اصلیش از بین نمیره !
خوب مثل فرشته هاست دیگه .. یک وجوده ! آیا میشه یک جسم یک وجود رو بکشه ؟

سلام
کارشناسان عزیز، این روایات می تونه صحت داشته باشه؟

persianboy;23552 نوشت:
سلام
کارشناسان عزیز، این روایات می تونه صحت داشته باشه؟

روایات رو باید به قرآن وعقل عرضه کنیم اگه تایید کردند می پذیریم واگر نه التفات نمی کنیم واهمیت نمی دهیم

تا اونجایی که من می دونم نمی توان از قرآن آیه ای پیدا کرد که تایید کنه شیطان بدست کسی کشته میشه

در ضمن اولا شیطان نامریی چطور یکباره برای گردن زده شدن مریی می شود کی جاشو پیدا می کنه وکی اونو دستگیر می کنه وبه دست محاکم قضایی دنیوی! وسپس جلاد میسپره
دوم چه لزومی در گردن زده شدن شیطان هست که اینکار انجام شود چه فایده ای دارد ؟

مسلمونا باید بجای وقت تلف کردن وتفکر در این موارد بیهوده باید بروند وقت خود را صرف علم ودانش روز وپیشرفت علمی کنند

اینگونه افکار زاییده ی تفکرات آبا و اجداد مان در قرون قبلی بوده که دانش وعلم پیشرفتی نداشته است
شب تاریک وبدون برق که می شده تلویزیون رادیو واینترنت و دهها موضوع روز مره که دیگه برای ما عادی شده وجود که نداشته که افرادسرگرم شده یا تحقیق کنند
هوا تاریک که می شده مردم سریع میرفتن خونه هاشون ومیخابیدن
یک سری افرادی هم که کمی با کلاس تر بودند شبها در نور کم سوی روشنایی مشعل های پیه سوز! برای وقت گذرانی وسرگرمی و یا تفکر وتدبر!دور هم جمع شده وشروع به داستان سرایی و خیالپردازی کرده که بله امشب در ادامه ی بحث های قبل !!!!
در مورد چه حرف بزنیم ؟؟؟؟؟؟
اولی :خوب در مورد شیطان ......
دومی :خوب چراخلق شد؟......
سومی: چراآدم را گول زد؟.......
چهارمی:آخرش می میره یا کشته میشه؟
پنجممی: باید این لامصتب رو به بدترین نحو ممکن بکشند....
....
...آخری!!! : بابا وقت نماز صبه بقیه ی بحث رو بگذاریم برای شب بعد

به نظر اینجانب داستانسرایی ها وخیالپردازی های اغلب بیهوده ی نیاکان ما الان برای ما و دین ما یک معضل شده است

بسیاری از تفکرات آنان بیهوده ووقت کشانه بوده وفایده ی علمی ودینی نداشته است
بنا براین پرداختن به اینگونه تفکرات آنها بهدر دادن وقت گرانبها واین نعمت تکرار نشدنی الهی است

بابا چکار دارین که شیطانو کی میکشه با چاقو می کشه یا دارش میزنه گردن شو میزنه یا زبونشو می کنه
چکار دارین با تفکر در مورد این اباطیل ؟؟
بروید علم ودانش روز رو یاد بگیرد تا عقب ماندگی های چند قرن اخیر رو جبران کنیم

غلامعلی نوری

غلامعلی نوری *;23564 نوشت:
روایات رو باید به قرآن وعقل عرضه کنیم اگه تایید کردند می پذیریم واگر نه التفات نمی کنیم واهمیت نمی دهیم

تا اونجایی که من می دونم نمی توان از قرآن آیه ای پیدا کرد که تایید کنه شیطان بدست کسی کشته میشه

در ضمن اولا شیطان نامریی چطور یکباره برای گردن زده شدن مریی می شود کی جاشو پیدا می کنه وکی اونو دستگیر می کنه وبه دست محاکم قضایی دنیوی! وسپس جلاد میسپره
دوم چه لزومی در گردن زده شدن شیطان هست که اینکار انجام شود چه فایده ای دارد ؟

مسلمونا باید بجای وقت تلف کردن وتفکر در این موارد بیهوده باید بروند وقت خود را صرف علم ودانش روز وپیشرفت علمی کنند

اینگونه افکار زاییده ی تفکرات آبا و اجداد مان در قرون قبلی بوده که دانش وعلم پیشرفتی نداشته است
شب تاریک وبدون برق که می شده تلویزیون رادیو واینترنت و دهها موضوع روز مره که دیگه برای ما عادی شده وجود که نداشته که افرادسرگرم شده یا تحقیق کنند
هوا تاریک که می شده مردم سریع میرفتن خونه هاشون ومیخابیدن
یک سری افرادی هم که کمی با کلاس تر بودند شبها در نور کم سوی روشنایی مشعل های پیه سوز! برای وقت گذرانی وسرگرمی و یا تفکر وتدبر!دور هم جمع شده وشروع به داستان سرایی و خیالپردازی کرده که بله امشب در ادامه ی بحث های قبل !!!!
در مورد چه حرف بزنیم ؟؟؟؟؟؟
اولی :خوب در مورد شیطان ......
دومی :خوب چراخلق شد؟......
سومی: چراآدم را گول زد؟.......
چهارمی:آخرش می میره یا کشته میشه؟
پنجممی: باید این لامصتب رو به بدترین نحو ممکن بکشند....
....
...آخری!!! : بابا وقت نماز صبه بقیه ی بحث رو بگذاریم برای شب بعد

به نظر اینجانب داستانسرایی ها وخیالپردازی های اغلب بیهوده ی نیاکان ما الان برای ما و دین ما یک معضل شده است

بسیاری از تفکرات آنان بیهوده ووقت کشانه بوده وفایده ی علمی ودینی نداشته است
بنا براین پرداختن به اینگونه تفکرات آنها بهدر دادن وقت گرانبها واین نعمت تکرار نشدنی الهی است

بابا چکار دارین که شیطانو کی میکشه با چاقو می کشه یا دارش میزنه گردن شو میزنه یا زبونشو می کنه
چکار دارین با تفکر در مورد این اباطیل ؟؟
بروید علم ودانش روز رو یاد بگیرد تا عقب ماندگی های چند قرن اخیر رو جبران کنیم

غلامعلی نوری


سلام
منم اینکه پیامبر یا امام علی رجعت داشته باشن و با سپاه شیطان بجنگند رو نمی تونم قبول کنم. فکر می کنم که درست نیست

persianboy;23630 نوشت:
سلام
منم اینکه پیامبر یا امام علی رجعت داشته باشن و با سپاه شیطان بجنگند رو نمی تونم قبول کنم. فکر می کنم که درست نیست

.......

قرآن هم جواب خوبی به شب نشینی هاو بیهوده گویی های آنها داده است

لَا خَيرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَينَ النَّاسِ وَمَنْ يفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ

فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا

در بسياري از سخنان وجلسات (جلسات شبانه ومحرمانه) آنها، خير و سودي نيست؛ مگر کسي که (به اين وسيله،) امر به کمک به ديگران، يا کار نيک، يا اصلاح در ميان مردم کند؛ و هر کس براي خشنودي پروردگار چنين کند، پاداش بزرگي به او خواهيم داد.

قاتل شیطان كیست ؟



در روایات وارد شده كه : شیطان به مرگ طبیعى از دنیا نمى رود، بلكه او را مى كشند و در آخرالزمان كشته مى شود. حال چه كسى او را مى كشد، اختلاف است . بعضى از روایات مى گویند: امام زمان (عج ) وقتى ظهور كند آن ملعون را مى كشد. امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتى قائم ما قیام كند، مى آید در مسجد كوفه شیطان هم مى آید و به زانو در مقابل آن حضرت قرار مى گیرد و مى گوید: واى از این روز سختى كه در كمین من است . در این موقع امام زمان (عج ) موهاى جلوى پیشانى او را مى گیرد و آن ملعون را گردن مى زند.(1)
در بعضى از روایات وارد شده كه حضرت رسول كشنده شیطان است . امام صادق علیه السلام فرمود: (شیطان در زمان رجعت روى صخره بیت المقدس به دست حضرت رسول صلى الله علیه و آله كشته و ذبح مى شود).(2)
نیز عبدالكریم خثعمى مى گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم كه فرمود: (وقتى شیطان گفت : خدایا! مرا مهلت ده تا روز قیامت ، قبول نكرد و در جواب آن ملعون فرمود: تو را مهلت مى دهم تا وقت معلوم علیه السلام . و مراد از آن وقت ، هنگام رجعت امیرالمؤمنین علیه السلام به دنیا است ).
عبدالكریم گوید: از حضرت پرسیدند: آیا براى آن حضرت رجعتى است ؟ فرمود: بلى ، هیچ امامى نیست ، مگر آن كه در وقت رجعت آن امام ، مؤمن و كافر اهل زمانش با او برمى گردند. تا مؤمنان را بر كافران غالب و پیروز گردانند.
وقتى امیرالمؤمنین علیه السلام با اصحاب خود رجوع نماید، شیطان هم با لشكرش حاضر شوند و وعده گاه جنگ آنها در زمین (روحا) كه از زمین فرات و در نزدیكى كوفه است ، مى باشد.
پس این دو لشكر مى جنگند، به طورى كه تا آن زمان چنان كشتارى انجام نشده باشد. آن گاه امام صادق علیه السلام فرمود: گویا اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام را مى بینم كه به پشت برگشته اند و از شدت و سختى جنگ صد قدم به عقب رفته اند و گویا آنها را نگاه مى كنیم كه پاهاى بعضى از آنها در آب فرات رفته است .
در این هنگام ملائكه خشم الهى از پشت آب ها فرو مى آیند و جنگ به حضرت رسول صلى الله علیه و آله واگذار مى شود. آن حضرت در جلوى لشكر و حربه از نور در دست مبارك ایشان است ؛ چون شیطان نگاهش به آن حضرت بیفتد، پشت كرده و بگریزد. یاران او وقتى كه فرار او را مى بینند مى گویند: كجا مى روى و حال آن كه بر آنها غالبى ، در جواب گوید: من مى بینم آن چه را شما نمى بینید. من از خداوند عالمیان مى ترسم .(3)
در این هنگام ، حضرت رسول صلى الله علیه و آله به او حمله مى كند و ضربتى بین دو كتف او مى زند كه به همان ضربه نابود مى شود و لشكرش نیز هلاك خواهند شد. بعد از آن ، خداوند عالمیان پرستش مى شود؛ در حالى كه براى او هیچ شریكى در روى زمین باقى نمى ماند و عبادات همه خالصانه است . آن گاه امیرالمؤمنین علیه السلام در زمین چهل و چهار هزار سال پادشاهى مى كند. و عمرها طولانى مى گردد به طورى كه از هر انسانى هزار اولاد به وجود مى آید.(4)
_________________
1- نهج البلاغه خوئى ، ج 2، ص 65 و 64.
2- نهج البلاغه خوئى ، ج 2، ص 65 و 64.
3- انفال (8) آیه 48.
4- خزینة الجواهر صفحه 199 نقل از بحار جلد 13. و تفسیر برهان ، ج 2، ص 343.
منبع: شیطان در كمین گاه، نعمت الله صالحى حاجى آبادى

چون کسی پاسخی نداد دوباره می پرسم .. !
دوستان شیطان که جسم و جسد نداره مثل انسان که بشه کشتش ! اگرم فرض بگیریم که به صورت جسم دربیاد با از بین بردن جسمش اون وجود اصلیش از بین نمیره !
خوب مثل فرشته هاست دیگه .. یک وجوده ! آیا میشه یک جسم یک وجود رو بکشه ؟

غلامعلی نوری *;23564 نوشت:
روایات رو باید به قرآن وعقل عرضه کنیم اگه تایید کردند می پذیریم واگر نه التفات نمی کنیم واهمیت نمی دهیم

تا اونجایی که من می دونم نمی توان از قرآن آیه ای پیدا کرد که تایید کنه شیطان بدست کسی کشته میشه

در ضمن اولا شیطان نامریی چطور یکباره برای گردن زده شدن مریی می شود کی جاشو پیدا می کنه وکی اونو دستگیر می کنه وبه دست محاکم قضایی دنیوی! وسپس جلاد میسپره
دوم چه لزومی در گردن زده شدن شیطان هست که اینکار انجام شود چه فایده ای دارد ؟

مسلمونا باید بجای وقت تلف کردن وتفکر در این موارد بیهوده باید بروند وقت خود را صرف علم ودانش روز وپیشرفت علمی کنند

اینگونه افکار زاییده ی تفکرات آبا و اجداد مان در قرون قبلی بوده که دانش وعلم پیشرفتی نداشته است
شب تاریک وبدون برق که می شده تلویزیون رادیو واینترنت و دهها موضوع روز مره که دیگه برای ما عادی شده وجود که نداشته که افرادسرگرم شده یا تحقیق کنند
هوا تاریک که می شده مردم سریع میرفتن خونه هاشون ومیخابیدن
یک سری افرادی هم که کمی با کلاس تر بودند شبها در نور کم سوی روشنایی مشعل های پیه سوز! برای وقت گذرانی وسرگرمی و یا تفکر وتدبر!دور هم جمع شده وشروع به داستان سرایی و خیالپردازی کرده که بله امشب در ادامه ی بحث های قبل !!!!
در مورد چه حرف بزنیم ؟؟؟؟؟؟
اولی :خوب در مورد شیطان ......
دومی :خوب چراخلق شد؟......
سومی: چراآدم را گول زد؟.......
چهارمی:آخرش می میره یا کشته میشه؟
پنجممی: باید این لامصتب رو به بدترین نحو ممکن بکشند....
....
...آخری!!! : بابا وقت نماز صبه بقیه ی بحث رو بگذاریم برای شب بعد

به نظر اینجانب داستانسرایی ها وخیالپردازی های اغلب بیهوده ی نیاکان ما الان برای ما و دین ما یک معضل شده است

بسیاری از تفکرات آنان بیهوده ووقت کشانه بوده وفایده ی علمی ودینی نداشته است
بنا براین پرداختن به اینگونه تفکرات آنها بهدر دادن وقت گرانبها واین نعمت تکرار نشدنی الهی است

بابا چکار دارین که شیطانو کی میکشه با چاقو می کشه یا دارش میزنه گردن شو میزنه یا زبونشو می کنه
چکار دارین با تفکر در مورد این اباطیل ؟؟
بروید علم ودانش روز رو یاد بگیرد تا عقب ماندگی های چند قرن اخیر رو جبران کنیم

غلامعلی نوری


با سلام

در پاسخ به شما دوست عزیز که قائل هستید در قرآن چیزی در بارۀ زمان مرگ شیطان نفرموده توجه شما رو به آیۀ شریفۀ "قال رب فانظر الی یوم یبعثون قال فانک من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم؛ [شیطان] گفت: پرودگارا! پس مرا تا روزی که برانگیخته خواهند شد مهلت ده، فرمود: تو از مهلت یافتگانی، تا روز [و] وقت معلوم."(1) جلب می کنم.

بعد از آنکه شیطان بر انسان سجده نکرد و مقام خود را برتر از آن دانست که برای انسان خاکی تعظیم کند، خدا او را از رانده شدگان قرار داد و فرمود: «تا روز جزا بر تو لعنت باد.» (2) در این هنگام شیطان از خداوند خواست که او را تا روز برانگیخته شدن انسانها از قبر مهلت دهد و جواب شنید که: تو تا روز و وقت معلومی مهلت داری. او تا «یوم یبعثون » مهلت خواست و خدا «یوم الوقت المعلوم » بدو مهلت داد. سؤال این است که آیا بین این دو روز فرق است؟ و اگر هست به چه نحو است و چه نتایجی دارد؟

مرحوم علامه طباطبایی ذیل این آیه شریفه نکاتی را فرموده اند که باختصار نقل می شود. تفسیر ایشان از این آیه جالب و شیرین و در عین حال قابل تامل است: «با نظری گذرا به دو آیه معلوم می شود که روز «وقت معلوم » با روزی که مردم برانگیخته می شوند، متفاوت است و حتما باید آن روز قبل از روز بعث باشد.»

اما در اینکه روز "وقت المعلوم" چه روزی است؟ در تفاسیر مختلف، روایات مختلفی نقل شده که مرحوم علامه در بحث روایی زمان مرگ شیطان جمع بندی ای دارند. در آنجا سه روایت نقل می کند، که در این مجال، خلاصه آنها و نتیجه گیریشان را بیان می کنیم: در تفسیر البرهان از ابن بابویه از امام صادق، علیه السلام، درباره «انک من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم » نقل شده که منظور روزی است که در صور یک نفخه دمیده می شود و ابلیس می میرد (3)».

در تفسیر عیاشی از امام صادق، علیه السلام، روایتی نقل شده که وهب از حضرت سؤال کرد: «روزی که در آیه شریفه «یوم الوقت المعلوم» آمده چه روزی است؟ حضرت فرمود: یا وهب آیا تو گمان می کنی آن روزی است که خدا مردم را در آن مبعوث می کند؟ (خیر) ولکن خدای عزوجل او را مهلت می دهد تا روزی که قائم ما، علیه السلام، مبعوث شود و جلوی سر او را گرفته گردنش را می زند و آن روز، روز معلوم است » (4)

در تفسیر قمی از قول امام صادق، علیه السلام، نقل شده که «یوم الوقت المعلوم » روزی است که رسول خدا، صلی الله علیه وآله، شیطان را بر روی صخره ای در بیت المقدس سر می برد. در توجیه این روایت علامه می فرماید: «این مربوط به اخبار رجعت است و در این معناومعنای قبلی روایات زیادی از اهل بیت، علیهم السلام، به دست ما رسیده است.»

بعد از این بیان ایشان در جمع بین سه روایت دو راه را پیشنهاد می کند:

اول: روایت اولی حمل بر تقیه شود که در این صورت ایشان روایت دوم و سوم را تقویت می کند.

دوم: چون روایاتی که از ائمه، علیهم السلام، در تفسیر قیامت آمده است گاهی اوقات تفسیر به ظهور حضرت مهدی، علیه السلام، شده اند و گاهی به رجعت و گاهی به قیامت معنا گشته اند، زیرا این سه زمان در ظهور حقایق مشترک هستند گر چه از جهت شدت و ضعف متفاوت اند پس می توان گفت که حکم یکی از آنها در دیگری نیز جاری است. و در انتها فرموده اند «فافهم ذلک »(5)

یعنی آنچه در این بحث مهم است عبارت از اینست که شیطان به جهت مهلتی که خدا به وی داده قبل از واقعۀ عظیم قیامت، از بین می رود، یا در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) که شرایط برای رجعت که به استناد آیات و روایات عدیده از اعتقادات حقۀ شیعۀ اثنی عشری است آماده می شود و یا بنا به وعده ای که خداوند در آیه 106 سوره انبیاء به صالحان داده: "و لقد کتبنا فی الزبور من بعدالذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون...؛ و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد." تحقق رجعت و حکومت صالحان در همین دنیا حتمی است. که لازمۀ آن، برای تحقق حکومت جهانی و همه گیر صالحان به دور از فساد و طغیان و گناه و امنیت و آرامش و عبودیت و طاعت همه گیر و همه جانبۀ خدا، مرگ و نابوی شیطان است.

پس تحقیق و تفکر در اینگونه مسائل از جمله معارف دینی و اسلامی است که هم در زمان اهل بیت (ع) چنانکه از روایات بر می آید و هم توسط عالمان و مفسران دینی در همۀ اعصار مورد توجه بوده و آنگونه نیست که این عزیز، از سر کج فهمی (و البته مخلوط با کمی ادبیات توهین آمیز به اندیشمندان گذشتۀ اسلامی) اشاره کردند که توجه به این مسائل، حاصل بیکاری و سرگرمی و شب نشینی برخی افراد با کلاس در گذشته بوده، اما آیا حقیقت اینگونه است که ایشان گفتند؟؟؟

آیا اینهمه پیشرفت های علمی در رشته های مختلف توسط اندیشمندان اسلامی در رشته های مختلف صورت گرفته و امروزه جهان غرب در بسیاری از این رشته ها مدیون این تلاشهاست را نمی بینند؟؟؟

بعلاوه وقتی می بینیم که مسألۀ شیطان به انحاء مختلف مورد توجه قرآن عزیز بوده و در روایات بسیاری به مسألۀ شیطان پرداخته شده آیا جای پرسشگری و تحقیق و شناخت از این دشمن آشکار «عدو مبین» برای انسان ضرورت نمی یابد.

که بحمدالله این مهم از منظر مفسران و عالمان دینی مخفی نمانده است.

لازم بذکر است؛ توجه دادن به پیشرفت و ترقی های علمی (در کلام کاربر محترم) نباید مانع شناخت و معرفت به حقایق هستی شود که بدون شک، شیطان یک حقیقت از هزاران حقایق هستی است که شناخت و موضع گیری درست در برابر آن، در رشد و کمال انسان و توسعه و پیشرفت حقیقی و یا شکست و زبونی و عقب ماندگی حقیقی انسان مؤثر است. کما اینکه شناخت و معرفت صحیح از دین و حقایق الهی عالم هستی نه تنها مانع پیشرفت و ترقی نیست بلکه عامل مهم و مؤثری در انتخاب و جهت گیری های صحیح علمی است.

اما این مطلب که شیطان جسم نیست و امکان از بین بردن آن توسط انسان (پیامبر و یا امام) بعید و منتفی بنظر می رسد، نیز پاسخ روشن است، این مطلب نشان از عدم آگاهی از قدرت مطلقۀ خداوند و این مطلب است که معجزات و کارهای خارق العاده ای که توسط پیامبر و امام انجام می شود به اذن و اراده و قدرت خداوندی است نه بصورت استقلالی توسط شخص پیامبر و امام.

و در این مسأله نیز اگر اراده خداوند بر مرگ شیطان توسط پیامبر و امام معصوم تعلق بگیرد چه مانعی می تواند وجود داشته باشد. چنانکه در بسیاری معجزات، نظیر "زنده شدن مرده، شکافته شدن آب دریا، اژدها شدن عصا، شق القمر و امثالهم ..." امکان تحقق آن توسط بشر عادی و با قدرت انسان منتفی است اما اگر به منبع قدرت قادر مطلقه و بی پایان خدای متعال نسبت داده شود مسئله به راحتی حل می شود.

موفق باشید ...


پاورقی______________________________________
1. سوره حجر (15)، آیه 36 و 38.
2. همان، آیه 35.
3. ر. ک: البحرانی، السید هاشم، البرهان فی تفسیرالقرآن، ج 2، ص 341. همچنین ر. ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 63، ص 221، ح 63.
4. ر. ک: السلمی السمرقندی، محمدبن مسعودبن عیاشی، تفسیر العیاشی، ج 2، ص 262.
5. بنقل از مجله موعود، مرداد و شهریور 1378، شماره 15، با تغییر و اضافات.

صدیق;23692 نوشت:

در پاسخ به شما دوست عزیز که قائل هستید در قرآن چیزی در بارۀ زمان مرگ شیطان نفرموده توجه شما رو به آیۀ شریفۀ "قال رب فانظر الی یوم یبعثون قال فانک من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم؛ [شیطان] گفت: پرودگارا! پس مرا تا روزی که برانگیخته خواهند شد مهلت ده، فرمود: تو از مهلت یافتگانی، تا روز [و] وقت معلوم."(1) جلب می کنم.با سلام

صدیق;23692 نوشت:

با سلام

اول
اینجانب گفته بودم آیه ای وجود نداره که تایید کنه قرآن بدست چه کسی کشته می شه؟
ولی شما نوشته ی من رو خوب نخونده از قول اینجانب در زمان مرگ گفته بودین !!!!!!
لطفا از قول اینجانب مطلب غیر بیان نکنید

آیه مورد نظر هم که آورده اید من هم میدانستم ولی اشاره ای به قاتل نکرده
چون دانستن این موضوع نفع دینی وعلمی نداردو اصلا به ما انسانها چه ربطی داره که کی باید شیطان را بکشه ؟ ما الان در زندگی مان اگر خیلی هنر کنیم ومواظب باشیم فریبش را نخوریم برای 7 نسلمون هم بسه دیگه چکار داریم که شیطانو کی می کشه!
دوم
چرا بعضی از دوستان هر وقت در توجیه معقول حدیثی یا بحثی کم می آورند ودر تنگنا قرار می گیرن سریعا" دست دامن تقیه می شن؟؟؟
وکلا این دوستان وقتی نمی توانندتوجیه عاقلانه ای از حدیثی ارائه بدهند سه راه گریز در پیش می گیرند که

از پذیرش آن شانه خالی کنند

1- جعلی است 2- روای اش ضعیف است 3-اگردو بهانه ی اول را نتوانند رد کنندمی گویند : امام تقیه فرموده اند!!!
آیا راههایی بهتر از این موارد برای فرار از قبول حدیثی وجود داره ؟؟؟؟

سوم

وقتی که ما با یک حرفی که پایه واساس عقلانی قرآنی ندارد مخالفت کنیم عده ای عالم به اسرار خداوند!!سریع می گویند مگر خدا قادر نیست ؟ یعنی نمی تواند این کار را انجام دهد؟
آقایان محترم !بحث سر قادر بودن خدا نیست
بحث سر حکمت ،مصلحت وفلسفه ای است که به فعل رساندن این توانایی او را ایجاب می کند بحث سر دانستن علتوحکمت فعل اوست

آری قبول دارم خدا می تواند اما.....
بله خدا می تواند همین الان در یک چشم بهم زدن تمام انسانها راقلع وقمع کند اما آیا این کار را انجام میدهد ؟؟؟/
مثال دیگر!
شما همین الان که دارید به رایانه تان نگاه می کنید آیا نمی توانید با یک مشت صفحه ی نمایش آن را خورد وخمیر کنید ؟؟؟
ایا این کار در توان شما نیست؟؟؟بالفعل فعلا بماند آیا شما بالقوه نمی توانید؟
پس خود جواب دهید که بحث سر توانایی خداوند نیست که البته می تواند ولی آیا دلیل عقلانی ومنطقی در پس این انجام توانایی وبه فعل رساندن نباید وجود داشته باشد؟
جالب است برای من که چرا خدا تمام حکمت و دانش توانایی های خود را در اختیار شما قرار داده که هر وقت کم میارین می گویید مگر خدا نمی تواند؟؟؟ ومصلحت وحکمت وخواست شخصی خود اورادر اجرای این توانستن فراموش می کنید !

غلامعلی نوری

سلام
با تشکر از پاسخ استاد صدیق
با نظر جناب نوری موافقم که آیه ای در این زمینه که چه کسی شیطان را می کشد وجود ندارد.
امّا چند سئوال جناب نوری:
1-وقتی مرحوم علامه طباطبایی سه روایت در این مورد نقل می کند. این موضوع نفع دینی وعلمی ندارد.یعنی علامه وقتشو تلف کرده .
2-خیلی از این قبیل سئوالات و حتی بدتر از این رو از پیامبر (ص) و امامان ما پرسیدن آیا نحوه پاسخ گویی و برخورد آنها با سئوالات اینگونه بود که اصلاً نباید مطرح بشه ؟چرا پرسیدید؟وقت با ارزشتون صرف کار دیگری کنیدو از این قبیل ؟
ما همه امیدوار و چشم انتظار به آینده ایم
((الهم عجل لولیک الفرج))

mahnaz;23716 نوشت:
سلام
با تشکر از پاسخ استاد صدیق
با نظر جناب نوری موافقم که آیه ای در این زمینه که چه کسی شیطان را می کشد وجود ندارد.
امّا چند سئوال جناب نوری:
1-وقتی مرحوم علامه طباطبایی سه روایت در این مورد نقل می کند. این موضوع نفع دینی وعلمی ندارد.یعنی علامه وقتشو تلف کرده .
2-خیلی از این قبیل سئوالات و حتی بدتر از این رو از پیامبر (ص) و امامان ما پرسیدن آیا نحوه پاسخ گویی و برخورد آنها با سئوالات اینگونه بود که اصلاً نباید مطرح بشه ؟چرا پرسیدید؟وقت با ارزشتون صرف کار دیگری کنیدو از این قبیل ؟
ما همه امیدوار و چشم انتظار به آینده ایم
((الهم عجل لولیک الفرج))

سلام
ببینین اونا مجبور بودن به عنوان مرجع به سوالای پرسشگران کوته فکر به اندازه ی مخ مخاطبشون جواب بدن
اما خودشون ابتدا به ساکن باب این مطالب رو باز نکردن که
مقصر اون اعرابی ها ی نادان وافراد کوته فکری بوده اند که اینگونه سوالات بی ارزش را به زعم خود پرسیده اند
من یک مثال بزنم
در تسلط علمی حضرت علی کی شک داره؟؟؟
مسلما " هیچ کس
خوب وقتی آون حضرت با آن همه آگهی میگه سلونی قبل ان تفقدونی
اون عرب عقب مانده ی گیج در این حالت از حضرت چی می پرسه :
خوب شما که به همه چیز آگاهید تعداد موهای ریش من چند تاست ؟؟؟
حماقت رو ببین بجای اینکه از آن مقام بلند سوال علمی ودینی اساسی بپرسه میره سراغ چه سوال احمقانه ای

یا موقعی که حضرت داره خطبه عظیم شقشقه را بیان می کنه یک نفر آدم عوضی پا میشه وحرف اونوقطع می کنه ومیگه : ای علی سوالی شرعی !!برام پیش آمده
اگه در سرزمین بی آب وعلفی که چند فرسنگ در چند فرسنگ مساحتشه رها بشیم وآب گیر نیاریم.......

حضرت هم با آن همه کرامت وعظمت وفروتنی که نمی شد بگه :آخه آدم احمق الان موقع اینجور سوالپرسیدنه؟؟
ومی بینیم بدون اینکه عصبانی شود جواب اون کم عقل را با بزرگواری می ده

پس مشکل ما اینجاست ! سوالهای احمقانه وبی ارزش که نه نفع دنیوی داره نه اخروی

سوال کننده باید عاقل باشه
آن بزرگوران وقتی دیدن که بابا یارو تقصیری نداره مخش کم می کشه بنابراین ناراحت نشده اند وجواب طرف را به اندازه ی فهمش دادن
مرحوم طباطبایی هم چاره نداشته ای جز اینکه بیان کنه
بیان کرده تا اگه کسی دوباره اینطور سوالات بی موردی به ذهنش آمد بدونه که قبلا افرادی اینگونه سوال ها را از ائمه داشته اند وآنها هم در حدی که قابل فهم برای اون مخ های کوچک بوده براشون توضیح دادن

وسلام

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب غلامعلی نوری

شما که می گویید احادیث رو باید با آیات قرآن و عقل سنجید و دید درسته یا نه به نظر شما تعداد رکعات نماز را با کدام عقل و کدام آیات قرآن باید سنجید و دید که درسته یا نه؟!

باتشکر - یاعلی

کلمه الله هی العلیا

hamedi;23775 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب غلامعلی نوری

شما که می گویید احادیث رو باید با آیات قرآن و عقل سنجید و دید درسته یا نه به نظر شما تعداد رکعات نماز را با کدام عقل و کدام آیات قرآن باید سنجید و دید که درسته یا نه؟!

باتشکر - یاعلی

سلام

استاد گرانقدر ودوست عزیز تعداد رکعت نماز ها که حدیث نیست عزیز من سنت است
و تمام مسلمونا رکعات آن را به طور عملی با پیامبر به جای آورده اند وسینه به سینه هم فرزندان از والدین دیده و فرا گرفته اند حدیث کجا بود؟؟

چقدر من غافلم که هنوز این دم پیری فرق بین حدیث وسنت را ندانسته ام !

غلامعلی نوری *;23721 نوشت:
سلام
ببینین اونا مجبور بودن به عنوان مرجع به سوالای پرسشگران کوته فکر به اندازه ی مخ مخاطبشون جواب بدن
اما خودشون ابتدا به ساکن باب این مطالب رو باز نکردن که
مقصر اون اعرابی ها ی نادان وافراد کوته فکری بوده اند که اینگونه سوالات بی ارزش را به زعم خود پرسیده اند
من یک مثال بزنم
در تسلط علمی حضرت علی کی شک داره؟؟؟
مسلما " هیچ کس
خوب وقتی آون حضرت با آن همه آگهی میگه سلونی قبل ان تفقدونی
اون عرب عقب مانده ی گیج در این حالت از حضرت چی می پرسه :
خوب شما که به همه چیز آگاهید تعداد موهای ریش من چند تاست ؟؟؟
حماقت رو ببین بجای اینکه از آن مقام بلند سوال علمی ودینی اساسی بپرسه میره سراغ چه سوال احمقانه ای
یا موقعی که حضرت داره خطبه عظیم شقشقه را بیان می کنه یک نفر آدم عوضی پا میشه وحرف اونوقطع می کنه ومیگه : ای علی سوالی شرعی !!برام پیش آمده
اگه در سرزمین بی آب وعلفی که چند فرسنگ در چند فرسنگ مساحتشه رها بشیم وآب گیر نیاریم.......
حضرت هم با آن همه کرامت وعظمت وفروتنی که نمی شد بگه :آخه آدم احمق الان موقع اینجور سوالپرسیدنه؟؟
ومی بینیم بدون اینکه عصبانی شود جواب اون کم عقل را با بزرگواری می ده
پس مشکل ما اینجاست ! سوالهای احمقانه وبی ارزش که نه نفع دنیوی داره نه اخروی
سوال کننده باید عاقل باشه
آن بزرگوران وقتی دیدن که بابا یارو تقصیری نداره مخش کم می کشه بنابراین ناراحت نشده اند وجواب طرف را به اندازه ی فهمش دادن
مرحوم طباطبایی هم چاره نداشته ای جز اینکه بیان کنه
بیان کرده تا اگه کسی دوباره اینطور سوالات بی موردی به ذهنش آمد بدونه که قبلا افرادی اینگونه سوال ها را از ائمه داشته اند وآنها هم در حدی که قابل فهم برای اون مخ های کوچک بوده براشون توضیح دادن
وسلام

دوست عزیز

در این مطلب که هر جا شخص پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) خودشان مطلبی را بالاستقلال و بدون درخواست و سؤال کسی گفته اند، بلحاظ ارتباط آنها با علم لذنی و الهی به خیر و صلاح نزدیک تر بوده، جای تردیدی نیست. اما اینطور نبوده که هر جا اصحاب و یاران و اطرافیان پیامبر (ص) و امامان علیهم السلام، از ایشان سؤالی پرسیده اند، از سر کوته فکری و بی خردی بوده و پیامبر و امام مجبور به پاسخگوئی به این کوته فکران بوده اند.

استناد به دو یا چند قضیه که شما به آنها اشاره کردید، آیا می تواند در برابر آنهمه سؤالات مهم اعتقادی، اخلاقی و فقهی و در همۀ علوم مورد نیاز بشری ... که توسط مردم عادی، یاران و دوستداران و دانش پژوهان زمان از امامان معصوم (ع) پرسیده شده که در کتب حدیثی درج شده، قابل اعتنا باشد؟ سؤالات بسیار خوب و با اهمیت بسیاری که طبق لسان روایات، مورد تقدیر امامان (ع) نیز قرار گرفته اند؟ قطعاً خیر.

اصولاً شیوۀ پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) بر مبنای نیاز مردم و پاسخگوئی به سؤالات و نیازمندی های مردم بوده، چون آنها "طبیب دوار" بودند و خودشان به سراغ مردم می رفتند تا به سؤالات و مشکلاتشان پاسخ دهند. بخش عمده ای از آیات قرآن نیز، در پاسخ به سؤالات مردم، از طرف خداوند نازل شده رجوع کنید به آیاتی که با عبارت "یسئلونک" آغاز می شوند.

اما در پاسخ به نکتۀ سرکار مهناز که البته به بیانی پاسخ به اشکال آقای نوری در پست های گذشته نیز هست:

نقل
نوشته اصلی توسط : mahnaz




سلام
با تشکر از پاسخ استاد صدیق
با نظر جناب نوری موافقم که آیه ای در این زمینه که چه کسی شیطان را می کشد وجود ندارد.




گرامی و بزرگوار

مستحضرید که در قرآن، در بارۀ بسیاری از جزئیات حقایق عالم و اتفاقاتی که افتاده و خواهد افتاد و شیوه و نحوۀ احکام و دستورات، مطلبی ذکر نشده، آیا به صرف اینکه مطلبی در قرآن نبود به معنای عدم امکان تحقق آن در گذشته و آینده است. متأسفانه اهل سنت در استدلالاتشان به همین مطلب تکیه می کنند که برای ما قرآن حجت است، آنچه در قرآن آمده باشد سمعاً و طاعتاً و چون نام امامان (ع) در قرآن نیامده ما ایشان را نمی پذیریم.

بر خلاف ما شیعیان که بنا به صریح قرآن و توصیه پیامبر (ص) در حدیث ثقلین به قرآن و اهل بیت تمسک می جوییم.

ملاحظه بفرمایید چقدر استدلال اهل سنت ضعیف است، در حالیکه اگر به این استدلالِ توجیهی شان واقعاً معتقد باشند باید به بسیاری مسائل دیگر هم معتقد نباشند و عمل نکنند:

1. نام بسیاری از پیامبران از 124 هزار پیامبر در قرآن نیامده، آیا باید در وجود انها شک کنند؟
2. بسیاری از دستورات نظیر نماز، حج و زکوة و ... بصورت کلی بیان شده آیا باید در نحوۀ آن توقف کنند؟ در حالیکه می بینیم به دستوری که در خصوص نحوۀ اعمال وارد شده عمل می کنند.
3. آیا این جای سؤال باقی نمی گذارد که پس چگونه است به مسألۀ ولایت و امامت، که در قرآن بصورت کلی، بنا به حکمت و مصالح الهی بدون ذکر نام افراد، مطرح شده و در آنهمه روایات از قول شیعه و سنی اولواالامر و ولی و اهل بیت (ع) توسط پیامبر ذکر شدهف هیچ اعتنائی نمی کنند.؟؟؟
4. از این قبیل موارد دوگانگی ها بسیار است ...

بگذریم، تنها قصدم این بود که صرف ذکر نشدن در قرآن دلیل بر این نیست که کم و کیفی در بارۀ آن ثابت نیست. بدون شک رجوع به روایات نبی اکرم (ص) و اهل بیت (ع) بسیاری از ابهامات را مرتفع می سازد.

در پاسخ به نکته ای از آقای نوری در پست های قبلی که گفته اند:

غلامعلی نوری *;23721 نوشت:
"وقتی که ما با یک حرفی که پایه واساس عقلانی قرآنی ندارد مخالفت کنیم عده ای عالم به اسرار خداوند!!سریع می گویند مگر خدا قادر نیست ؟ یعنی نمی تواند این کار را انجام دهد؟آقایان محترم !بحث سر قادر بودن خدا نیست
بحث سر حکمت ،مصلحت وفلسفه ای است که به فعل رساندن این توانایی او را ایجاب می کند بحث سر دانستن علتوحکمت فعل اوست

آری قبول دارم خدا می تواند اما.....
بله خدا می تواند همین الان در یک چشم بهم زدن تمام انسانها راقلع وقمع کند اما آیا این کار را انجام میدهد ؟؟؟"


جناب نوری عزیز، انشاء الله در این مطلب که خداوند قدرت از بین بردن شیطان را دارد، تردیدی ندارید؟ مطمناً ندارید و از این بابت الحمدلله ...

و اینکه خداوند کار خلاف حکمت و مصلحت نمی کند نیز انشاء الله مورد اتفاق است. (انشاء الله که چنین است.)

خوب حالا بفرمایید:

اولاً؛ از بین بردن و نابود کردن شیطان که رانده شده و رجیم درگاه الهی است و خداوند به وی تا "یوم الوقت المعلوم" مهلت داده و این موجود رانده شده از هیچ امکانی برای گمراهی بشر غفلت نورزیده، چه مشکل و تنافی ای با حکمت و مصلحت الهی دارد که برای انسان در رجوع به عقل قابل درک نباشد؟

ثانیاً؛ مرگ شیطان،این (اساس و بنیاد حقیقی ظلم و فساد و تباهی) در زمان ظهور منجی عالم بشریت، بدست آخرین حجتش (عج) برای ریشه کنی بنیان فساد و بی عدالتی و یا در زمان رجعت که دوران تحقق وعدۀ الهی مبنی بر حکومت صالحان است، بدست پیامبر اکرم (ص)، کجا با حکمت و مصلحت الهی منافات دارد؟ آیا فهم این مصالح و حکمت ها برای بعضی اینقدر دشوار است؟

ثالثاً؛ چه کسانی بهتر از اهل بیت پیامبر (ص) می توانند مفسر حقیقی قرآن کریم باشند و نکته نکته، رمز و رموز و ابهامات و سؤالاتی که در آیات قرآن نهفته است را برای بشریت، رمزگشائی، پرده برداری و پاسخگوئی کنند. آیا اطلاع با توجه به علم لدنی امام (ع) پاسخ از چگونگی مرگ شیطان، بدست چه کسی و ... از توان امام معصوم خارج است؟

موفق باشید ...:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب غلامعلی نوری

غلامعلی نوری *;23788 نوشت:
استاد گرانقدر ودوست عزیز تعداد رکعت نماز ها که حدیث نیست عزیز من سنت است
و تمام مسلمونا رکعات آن را به طور عملی با پیامبر به جای آورده اند وسینه به سینه هم فرزندان از والدین دیده و فرا گرفته اند حدیث کجا بود؟؟

ببخشید الان برای من و امثال من سنت چگونه می رسد؟! مگر نه اینکه با حدیث به ما می رسد!!!

البته اگر برای شما فقط از طریق سینه به سینه رسیده باشد مطلب دیگری است!!!

یعنی اون حدیثی که در کتب آمده و تعداد رکعات نماز و نحوه برپا داشتن آن را فرموده حدیث نیست و سنت است!!!

غلامعلی نوری *;23788 نوشت:
چقدر من غافلم که هنوز این دم پیری فرق بین حدیث وسنت را ندانسته ام !

البته از شما که جای پدر بزرگ بنده هستید بعید است که دیگران را تمسخر کنید. کمی توجه کنید مطلب آشکار است!!!

باتشکر - یاعلی

سلام

ببین آقای حامدی عزیز
تجربه به من میگه که اینطور که من وشما بحث می کنیم دونفری به جایی نمی رسیم من حرف خودم را می زنم وشما هم حرف خودتون

خوب به نظر اینجانب کار برای دیگه هم هرکسی با توجه به آگهی و اطلاعا تش در بحث شرکت کنه
ولا اقل یک نفر داور آگاه ، مسلط وبی طرف بین ما قضاوت کنه که ببینیم بالاخره کی درستر میگه

پس دوست دارم یک نفر خودش داوطلبانه نقش داور را بجای بیاره

پس کی داورما می شه؟ کسی مایله؟

غلامعلی نوری *;24127 نوشت:
سلام

ببین آقای حامدی عزیز
تجربه به من میگه که اینطور که من وشما بحث می کنیم دونفری به جایی نمی رسیم من حرف خودم را می زنم وشما هم حرف خودتون

خوب به نظر اینجانب کار برای دیگه هم هرکسی با توجه به آگهی و اطلاعا تش در بحث شرکت کنه
ولا اقل یک نفر داور آگاه ، مسلط وبی طرف بین ما قضاوت کنه که ببینیم بالاخره کی درستر میگه

پس دوست دارم یک نفر خودش داوطلبانه نقش داور را بجای بیاره

پس کی داورما می شه؟ کسی مایله؟


سلام بر اساتید بزرگوار
نظر بنده ی حقیر اینه که اگه اساتید موافق باشند قضاوت رو به عهده ی مخاطب بزاریم.
:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب نوری

غلامعلی نوری *;24127 نوشت:
تجربه به من میگه که اینطور که من وشما بحث می کنیم دونفری به جایی نمی رسیم من حرف خودم را می زنم وشما هم حرف خودتون

چرا به نظر من و حتی دیگر دوستان مانند مهناز خانم می شود که خوانندگان مطالب، خودشان قضاوت کنند!

غلامعلی نوری *;24127 نوشت:
خوب به نظر اینجانب کار برای دیگه هم هرکسی با توجه به آگهی و اطلاعا تش در بحث شرکت کنه
ولا اقل یک نفر
داور آگاه ، مسلط وبی طرف بین ما قضاوت کنه که ببینیم بالاخره کی درستر میگه

پس دوست دارم یک نفر خودش داوطلبانه نقش داور را بجای بیاره

پس کی داورما می شه؟ کسی مایله؟

اگر شما می گویید کسی داور بشود من هم مخالفتی ندارم.

ولی اگر شما جوابی به مطلب بنده دارید فعلا بفرمایید. داور و ... را بهانه جواب ندادن خود نکنید.

سنت چگونه به دست ما می رسد؟ مگر نه اینکه با حدیث می رسد؟؟؟!!!

باتشکر - یاعلی

سلام دوستان وکارشناسان محترم
هر چند ، چند ماهی کسی به این جا نیامده
یک سوال برای من پیش آمد
اگر سپاه شیطان به همراه خود شیطان علیه العنه در زمان رجعت رسول الله به درک واصل بشه
آنوقت مردمی که درآن دوران زندگی میکنند نفس اماره سرکرده ای ندارند که در گوششان حرفهای بدبد بزنه در کار خیر و عبادت شک یا تعلل کنند
یعنی این مردم کاملا از گناه بری و هر کدام از یکدیگر در معصومیت برتر وبر کار خیر راسختر
منظورم اینکه چون شیطان با تمامی سپاهش کاملا منهدم شده
و با اون عمر درازی که برایشان پیش ببینی شده
کاسه عمل خیرشان از همه ما بیشتر اونوقت اونها با ما که سراپا تقصیریم به خاطر نجواهای شیطان و ایادیش در یک محکمه گرد می اییم
آنها با چه چیز میزان میشوند
این پناه بر خدا ظلم بر تمامی انسانها نیست
در ضمن با نبود شیطان آن آدمها هنوز مثل ما انسانند
در ضمن در حدیث هست که امام زمان را عجوزه ای یهودی مسموم میکند
حال با نبود شیطان
1- چرا این گناه سر میزند
2-با نبود شیطان چرا آن عجوزه بر دین باطل خود مانده

با سلام، با مطالعه دقیق مطالبی که آورده ام جواب سوالتان را دریافت می کنید:
خوب نابودی شیطان باتوجه به آیه قرآن در وقت معلومی است حال در اين كه "يوم الوقت المعلوم‌" چه روزي است‌، بين مفسران اختلاف نظر وجود دارد.
برخي آن را روز نفخ صور اول مي‌دانند كه تمام موجودات مي‌ميرند، و آن زمان‌، آخرين روز تكليف است كه مخالفت و معصيت‌، قابل تصور است‌.( تفسير نمونه‌، آية الله مكارم و ديگران‌، ج 11، ص 71 و 72، دارالكتب الاسلاميه‌. )
گروهي ديگر با استنادبه رواياتي از امامان‌: آن روز را زمان رجعت پيامبر اكرم‌(بازگشت پيامبر(ص) به دنيا) مي‌دانند، كه ابليس به دست ايشان روي سنگي در بيت المقدس كشته مي‌شود. در روايت ديگري از امام صادق‌نقل شده است كه مراد روزي است كه قائم‌غ ظهور كند، و درآن روز، موي پيشاني ابليس را گرفته‌، گردنش را مي‌زند، روز وقت معلوم‌، آن روز است‌.
علامه طباطبايي‌;، بعد از بيان اين سه حديث مي‌فرمايد: "... ممكن است‌، هر سه روايت را طوري معني كنيم‌، كه منافاتي بين آنها نباشد، به اين بيان كه‌: در روايات وارده از طرق امامان اهل بيت‌: غالب آيات مربوط به قيامت‌، گاهي به روز ظهور حضرت مهدي‌(عج) گاهي به روز رجعت و گاهي به روز قيامت تفسير شده‌. اين سه روز در اين كه روز ظهور حقايقند، مشترك هستند، هرچند كه بُروز حقايق در آن‌ها مختلف و داراي شدت و ضعف مي‌باشد; بنابراين‌، حكم قيامت هم بر آن دو روز ديگر جاري است‌."( تفسير الميزان‌، علامه طباطبايي‌، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني‌، ج 12، ص 252 ـ 253; بنياد فكري علمي علامه طباطبايي (ره‌). )
بر اساس اين نظر، ابليس تا نفخ صور اول زنده است و بعد از ظهور امام زمان‌غ هم زنده خواهد بود، و به شيطنت خود ادامه مي‌دهد، مگر اين كه انسان‌ها، به بلوغ عقلي و ايماني رسيده و وساوس او كم‌تر از هميشه اثر كند و بنابر اين نظر كه پايان مهلت ابليس‌، زمان ظهور امام زمان يا رجعت پيامبر اكرم‌باشد، و به دست ايشان كشته شود، باز هم براي انسان‌ها، زمينة انجام گناه وجود دارد، زيرا با مرگ ابليس‌، نفس امّاره و جلوه‌هاي دنيا، و شهوات نفس و ديگر شياطين غير از ابليس وجود دارند، و انسان كه موجودي آزاد و مختار است‌، حتي در زمان حكومت امام زمان‌غ هم كه زمينة تشخيص خوب و بد و گمراهي و هدايت به خوبي روشن مي‌شود، باز هم مي‌تواند با سوء انتخاب خود، به گناه روي آورد، و اين‌گونه نيست كه انسان‌ها در آن زمان‌، به طور جبري ايمان آورند و گناه نكنند، و به موجودي بي‌اراده و اختيار تبديل گردند.

سلام
متشکرم دوست عزیزجناب فنا
دوست عزیز چنانچه در آن احادیث نقل میشود لشکر شیطان که شامل ابلیس و اجنه و سایر چیزهایی که مارا به بد وسوسه میکنند می باشد کلا منهدم میشوند و سرکرده آنها شیطان گردن زده میشود پس کسی چیزی نیرویی اغوا کننده برای شر باقی نمی ماند که اگر باقی بماند فایده آن جنگ د ر آن ابعاد که خیر وشر هرکدام به تمامی حضور دارند چیست؟
این مقابله خیر وشر در آخر دنیا و وصف جنگ خونینی این چنین با این اسامی جدید تکرار افسانه های زرتشتیان نیست؟
پس همانطور که در پاسخ شما مرقوم بود
با اجازه شما
برای خاتمه بحثی که کارساز زندگی مان نمیباشد
عجالتا به رای آخر علامه طباطبایی احترام بگذاریم
و به عنوان نتیجه به این بسنده کنیم که شیطان اجلش در روز قیامت است
و از تکرار احادیثی که بر حیرتمان می افزایند خوداری کنیم

موضوع قفل شده است