آیا طلوع کردن خورشید از غرب از علایم غیر حتمی است ؟
تبهای اولیه
آیا طلوع کردن خورشید از غرب از علایم غیر حتمی است ؟
از نظر علمی همچین اتفاقی تقریبا غبر ممکن است
تقسیم بندی های گوناگونی پیرامون "علایم ظهور" صورت گرفته، که از جمله آنها: علایم حتمی و غیر حتمی است.پنج علامت – طبق برخی احادیث – از علایم حتمی شمرده شده که در اینجا تنها به ذکر اسامی بسنده می شود: [1]
ابی حمزه ی ثمالی می گوید: "به حضرت امام جعفر صادق (ع) عرض کردم که پدرتان حضرت امام محمد باقر (ع) می فرمودند: خروج شخصی به نام سفیانی از امور حتمی است و انعکاس ندایی در آسمان نیز حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است و چند چیز دیگر هم نام بردند که آن را حتمی می دانستند.
حضرت امام جعفر صادق (ع) نیز گفتار پدر بزرگوارشان را این گونه تکمیل فرمودند: و نیز اختلاف بنی فلان ] شاید بنی امیه یا همان جبهه باطل است [ از امور حتمی است؛ و کشته شدن "نفس زکیه" حتمی است و خروج و قیام قائم (عج) هم حتمی، بلکه میعاد یقینی است. پرسیدم: درباره علامت ندای آسمانی توضیح دهید!؟ پاسخ فرمودند: در آغاز روزی منادی با صدایی بلند – آن گونه که هر ملتی با زبان خودش آن را می فهمد – فریاد می زند:
"الا إن الحق فی علی و شیعته؛ بدانید که حق با علی (ع) و شیعیان اوست". و در آخر روز هم ابلیس ندا می دهد: "الا إن الحق فی سفیانی و شیعته؛ بدانید که حق با سفیانی و پیروان اوست".
این موقع است که نااستواران در حق (اهل باطل) به شک می افتند". [2] ، [3]
دوم) اعتقاد راسخ و ماندگار به وجود حضرت مهدی (عج) و ثبات قدم در دوره آخرالزمان نیاز به خودسازی، مبازه با هواهای نفسانی، توجه و توکل به خدا، تمسک به قرآن و اهل بیت (ع) و تعمیق ارتباط با اهل الذکر و علما و فقها که امناء و جانشینان امامان (ع) هستند دارد؛ زیرا در زمانه غیبت کبری وسوسه های شیاطین و شبهه های دشمنان دین افزایش یافته و جاذبه های فراوان مادی و امکانات رو به رشد دنیایی سرتاسر زندگی عموم مردم را فرا می گیرد. و در این میان ثابتین قدم و راسخان در عقیده به مهدی موعود (عج) حقیقت ظهور مصلح جهانی بسیار اندکند به گونه ای که پیامبر اکرم (ص) در روایت زیر این گروه اندک را به کبریت احمر و کیمیا تشبیه می کنند: "... قسم به آن خدایی که مرا بحق بشارت دهنده و انذار کننده برانگیخت، همانا کسانی که در زمان غیبت او (حضرت مهدی «عج») بر امامت او ثابت قدم باشند از کیمیا کمیاب ترند." [4]
در دوران غیبت عده ای از منحرفان و معاندان، احکامی از قرآن و اسلام را بر طبق میل خود تأویل و تغییر می دهند که بسیاری از حدود و احکام چنان فراموش می شوند که گویا اصلاً از اسلام نبوده است. [5]
قرائت های گوناگون از دین خطرناک ترین حربه ای است که در عصر غیبت با آن مواجه می شویم، هنگامی که امام زمان (عج) تشریف می آورند نه با بت پرستان جاهل که با عالم نمایانی رو به رو می شوند که قرآن را تفسیر به رأی می کنند و قرائت های گوناگون از دین، آن چنان رواج می یابد که همه مردم آن را می پذیرند. [6] مردمی که ارکان و اصول مسلم اسلام را رها کرده و به بعضی ظواهر آن اکتفا نموده اند، از اسلام جز نماز، روزه و اجتناب از نجاسات چیزی نمی دانند، اخلاقیات و دستورات اجتماعی را اصلاً از اسلام محسوب نمی دارند. صفات زشت در نظرآنها هیچ اهمیت ندارد. به بهانه این که واجبات و محرمات اختلافی هستند از زیر بار آنها شانه خالی می کنند. محرمات الاهی را با حیله های گوناگون و تأویلات صوری جایز می شمارند. بنابر این، اگر امام زمان (عج) ظاهر شوند و به آنان بگویند شما از حقیقت و گوهر دین به دور افتاده اید و آیات قرآن و احادیث پیغمبر را بر خلاف واقع تفسیر و تأویل کرده اید و حقیقت نورانی اسلام را رها کرده به بعضی ظواهرش قناعت کرده اید، چنین دین و برنامه ای برایشان تازگی داشته، از آن وحشت می نمایند و آن را اسلام نمی دانند؛ زیرا اسلام را جور دیگری تصور کرده بودند. [7] ، [8] در نتیجه، با این تصور اشتباه عده زیادی از مردم و حتی گروهی از عالم نمایان به ظاهر دین مدار در مقابل حضرت می ایستند و دین و عقاید خود را حق و اسلام حقیقی امام را باطل می شمرند و به این صورت دچار کفر و گمراهی می شوند.
در روایتی نیز امام صادق (ع) می فرمایند: "وقتی قائم ما قیام کرد مردم را از نو به اسلام دعوت می نماید و به سوی چیزی که مردم از آن دور شده اند هدایت می کند. [9]
سوم) طبق روایات وارده پس از ظهور حضرت حجت (عج) حضرت عیسی (ع) به اذن خداوند به زمین نزول خواهد کرد و در حضور همگان بعنوان یکی از یاران حضرت قائم (عج) پشت سر او به نماز خواهد ایستاد. چنانکه در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: "سوگند به آن کسی که مرا مژده آور راستین قرار داد، اگر از عمر جهان، جز یک روز نمانده باشد، خداوند همان یک روز را آن قدر طولانی می کند، تا فرزندم مهدی خروج کند. پس از خروج او، عیسای روح الله فرود می آید و در پشت سر وی نماز می گزارد، آن گاه زمین با فروغ پروردگار خویش روشن می شود و حکومت مهدی به شرق و غرب گیتی می رسد." [10]
از آنجا که در این دوران عده بسیار زیادی از مردم را پیروان حضرت عیسی (ع) تشکیل می دهند و ایشان، آن حضرت را بعنوان منجی و مصلح جهانی می دانند با دیدن این صحنه و به پیروی از پیامبر خود به حضرت مهدی (عج) علاقمند شده و به حضرتش گرایش و ایمان می آورند و این مطلب، خود یکی از اسباب پیروزی آن حضرت، در این حرکت و قیام عظیم جهانی او است.
چهارم) همانطور که پیامبر اکرم (ص) آخرین پیامبر و دین او کاملترین ادیان است، حضرت مهدی (عج) نیز آخرین امام معصوم است که با قیام خود تحولی عظیم در جهان ایجاد می کند و بشر را به کمال نهایی و اوج علم و دانش و عالی ترین سطح تقوا و معنویت و عدالت می رساند.
امام صادق (ع) در باره تکامل علم و دانش در این دوران می فرماید: " علم و دانش 27 حرف (27 نوع) است. تمام آنچه که پیامبران برای مردم آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم تا کنون جز آن دو حرف را نشناخته اند. هنگامی که قائم ما قیام کند، 25 حرف دیگر آن را آشکار و در میان مردم منتشر می سازد و دو حرف دیگر را نیز به آن اضافه می کند تا 27 حرف کامل را منتشر گرداند."
اگر منظور از حرف در این روایت، را رشته و یا شاخه های علم فرض کنیم، یعنی تا زمان ظهور حضرت مهدی (عج) تمام دانشهایی که بشر به آن دست می یابد به اندازه دو رشته از 27 رشته دانشِ در زمان ظهور آن حضرت می باشد و ایشان 25 رشته دیگر از علم و دانش را برای مردم آشکار می سازند. [11]
[/HR] [1] برای اطلاع بیشتر ر.ک: نمایه: علایم ظهور امام زمان (عج)، سؤال 219 (سایت: 2032) .
[2] کمال الدین، ج 2، ص 652.
[3] اقتباس از سؤال 219 (سایت: 2032)، نمایه: علایم ظهور امام زمان (عج).
[4] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج 1، ص 282.
[5] دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص 325.
[6] آفتاب ولایت، محمدتقی مصباح یزدی، ص237.
[7] دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص326.
[8] برای اطلاع بیشتر ر.ک: نمایه: حضرت مهدی(عج) و دین جدید، سؤال 1424 (سایت: 1636).
[9] کشف الغمه، ج3، ص254 و ارشاد مفید ص343.
[10] شیخ صدوق، کمال الدین، ص 163، بنقل از در انتظار خورشید ولایت، نوشته عبدالرحمن انصاری، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، سال 1373.
[11] عبدالرحمن انصاری، در انتظار خورشید ولایت، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، سال 1373، ص 322 با کمی تغییرات.
آیا طلوع کردن خورشید از غرب از علایم غیر حتمی است ؟از نظر علمی همچین اتفاقی تقریبا غبر ممکن است
سلام
هیچ بعید نیست برخی بیانات در خصوص ظهور به نحو کنایه و استعاره باشد
اگر این مطلب را بپذیریم و این مورد را هم از مصادیق بدانیم
معنایش میتواند طلوع تمدن از غرب باشد همانطور که امروز عموم مردم روبه غرب دارند
والله العالم
بنظر بنده معنی باطنی دارد شاید معنی باطنی اش همان ایه ای باشد که مربوط به ذی القرنین است
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُوا عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْراً (83)
إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَ آتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَباً (84)
فَأَتْبَعَ سَبَباً (85)
حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ في عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِنْدَها قَوْماً قُلْنا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فيهِمْ حُسْناً (86)
قالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلى رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذاباً نُكْراً (87)
وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا يُسْراً (88)
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (89)
حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً (90)
كَذلِكَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَيْهِ خُبْراً (91)
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (92)
حَتَّى إِذا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلاً (93)
قالُوا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا (94)
قالَ ما مَكَّنِّي فيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعينُوني بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً (95)
آتُوني زُبَرَ الْحَديدِ حَتَّى إِذا ساوى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُوني أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً (96)
فَمَا اسْطاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطاعُوا لَهُ نَقْباً (97)
قالَ هذا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَ كانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا(98)
طبق روایات مشخص می شود که این عوالمی که ذی القرنین در ان رفت جابرسا و جابلقا بوده و یاجوج و ماجوج مربوط به همین عالم است . این که در قرآن است ذی القرنین به محل غروب خورشید رسید که در درون چشمه ای گل آلود غروب می کند به معنی ورود به عالم جابرسا است که مغرب ماورائی این عالم ملک قرار دارد و در ایه آخر باز این سد شکسته می شود و راه یاجوج و ماجوج به این جهان باز می شود و این در زمان ظهور قائم یا قبل از آن است .و بهمین دلیل می شود گفت که خورشید از غرب طلوع می کند به معنی اینکه راه ماورائی غربی باز و روشن می شود .
از نظر علمی همچین اتفاقی تقریبا غبر ممکن است
با سلام
از لحاظ علمی ممکن است در 780 هزار سال پیش جابجایی قطب روی زمین اتفاق افتاده که جابجایی قطب ها سبب تغییر جهت چرخش زمین میشه و این برای ما بنظر مانند این میاد که خورشید از مغرب طلوع کند