جمع بندی نام جهاد ابتدائی از چه زمانی شنيده شد؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نام جهاد ابتدائی از چه زمانی شنيده شد؟

با سلام و درود
می‌خواستم بدانم عبارت «جهاد ابتدائی» نخستين‌بار در چه منبعی و چه زمانی آمده است.

سپاسگزارم


کارشناس بحث : مجید

سؤال:
عبارت «جهاد ابتدائی» نخستين‌بار در چه منبعی و چه زمانی آمده است.

پاسخ:
در آيه 193 سوره مبارکه بقره به اهداف جهاد در اسلام اشاره شده است که مى‏‌فرمايد: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌوَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ»؛ با آنها پيكار كنيد تا فتنه از ميان برودو دين مخصوص خدا باشد اگر آنها (از اعتقاد در اعمال نادرست خود) دست بردارند (مزاحم آنان نشويد زيرا) تعدى جز به ستمكاران روا نيست.
در آیه شریفه، سه هدف براى جهاد ذكر شده است:
1. از ميان بردن فتنه‏‌ها
2. محو شرك و بت‌پرستى
3. جلوگيرى از ظلم و ستم.
اين احتمال وجود دارد كه منظور از فتنه همان شرك بوده باشد، بنا بر اين هدف اول و دوم در هم ادغام مى‏ شود، و نيز اين احتمال وجود دارد كه منظور از ظلم در اينجا نيز همان شرك باشد چنان كه در آيه 13 سوره لقمان مى‏‌خوانيم: «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ‏»؛ شرک ظلم بزرگى است.»
به اين ترتيب، هر سه هدف، به يك هدف باز مى‏ گردد، و آن مبارزه با شرك و بت پرستى كه سرچشمه انواع فتنه‏ ها و مظالم و ستم هاست.
بعضى نيز ظلم را در اين آيه به معنى آغازگر جنگ بودن دانسته‏ اند، و يا آغازگر جنگ بودن، در حرم امن خدا.
ولى احتمال اول كه آيه سه هدف جداگانه را براى جنگ تعقيب كند قوى‏ تر به نظر مى‏ رسد، درست است كه شرك يكى از مصاديق فتنه است ولى «فتنه» مفهومى گسترده‏ تر از شرك دارد، و درست است كه شرك يكى از مصاديق ظلم است، ولى «ظلم» مفهوم وسيع‏ ترى دارد، و اگر گاهى تفسير به شرك شده بيان يك مصداق است.
به اين ترتيب جهاد اسلامى نه به خاطر فرمانروايى در زمين و كشورگشايى، و نه به منظور به چنگ آوردن غنائم و نه تهيه بازارهاى فروش يا تملك منابع حياتى كشورهاى ديگر، يا برترى بخشيدن نژادى بر نژاد ديگر است.
هدف يكى از سه چيز است: خاموش كردن آتش فتنه‏ ها و آشوب ها كه سلب آزادى و امنيت از مردم مى‏ كند و همچنين محو آثار شرک و بت‌پرستى، و نيز مقابله با متجاوزان و ظالمان و دفاع در برابر آنان است.
نكته‏ ها
1. مساله جهاد در اسلام
در بسيارى از مذاهب انحرافى، جهاد به هيچ وجه وجود ندارد و همه چيز بر محور توصيه‏‌ها و نصايح و اندرزها دور مى‏‌زند، حتى بعضى هنگامى كه مى ‌شنوند جهاد مسلحانه، يكى از اركان برنامه‏‌هاى اسلامى است در تعجب فرو مى‏‌روند كه مگر دين مى‏‌تواند، توأم با جنگ باشد.
اما با توجه به اين كه هميشه افراد زورمند و خودكامه و فرعون‌ها و نمرودها و قارون ها كه اهداف انبياء را مزاحم خويش مى‏‌ديده‏‌اند در برابر آن ايستاده و جز به محو دين و آيين خدا راضى نبودند روشن مى‏ شود كه دينداران راستين در عين تكيه بر عقل و منطق و اخلاق بايد در مقابل اين گردنكشان ظالم و ستمگر بايستند و راه خود را با مبارزه و در هم كوبيدن آنان به سوى جلو باز كنند، اصولا جهاد يكى از نشانه‏ هاى موجود زنده است و يک قانون عمومى در عالم حيات است، تمام موجودات زنده اعم از انسان و حيوان و گياه، براى بقاى خود، با عوامل نابودى خود در حال مبارزه‏ هستند (شرح بيشتر اين سخن را در سوره نساء ذيل آيه 95 و 96 مشاهده بفرمایید.)
به هر حال از افتخارات ما مسلمانان، آميختن دين با مساله حكومت و داشتن دستور جهاد در برنامه‏‌هاى دينى است، منتها بايد ديد جهاد اسلامى چه اهدافى را تعقيب مى‏ كند آنچه ما را از ديگران جدا مى‏ سازد همين است.
2. اهداف جهاد در اسلام
بعضى از غرب‏ زده‏ ها اصرار دارند جهاد اسلامى را منحصرا در جهاد دفاعى خلاصه كنند، و با هر زحمتى كه هست تمام غزوات پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و يا جنگ هاى بعد از آن حضرت را، در اين راستا توجيه كنند، در حالى كه نه دليلى بر اين مساله داريم و نه تمام غزوات رسول اللَّه در اين معنى خلاصه مى‏ شود بهتر اين است به جاى اين استنباط هاى نادرست به قرآن باز گرديم و اهداف جهاد را از قرآن بگيريم، اهدافى كه همه منطقى و قابل عرضه كردن به دوست و دشمن است.
چنان كه در آيات بالا خوانديم جهاد در اسلام براى چند هدف مجاز شمرده شده است.
الف) جهاد براى خاموش كردن فتنه‏‌ها
و به تعبير ديگر جهاد ابتدايى آزادى بخش.
مى‏‌دانيم خداوند دستورها و برنامه‏‌هايى براى سعادت و آزادى و تكامل و خوشبختى و آسايش انسان‌ها طرح كرده است، و پيامبران خود را موظف ساخته كه اين دستورها را به مردم ابلاغ كنند، حال اگر فرد يا جمعيتى ابلاغ اين فرمان‌ها را مزاحم منافع پست خود ببينند و سر راه دعوت انبياء موانعى ايجاد نمايند آنها حق دارند نخست از طريق مسالمت‏ آميز و اگر ممكن نشد با توسل به زور اين موانع را از سر راه دعوت خود بردارند و آزادى تبليغ را براى خود كسب كنند.
به عبارت ديگر: مردم در همه اجتماعات اين حق را دارند كه نداى مناديان راه حق را بشنوند، و در قبول دعوت آنها آزاد باشند حال اگر كسانى بخواهند آنها را از حق مشروعشان محروم سازند و اجازه ندهند صداى مناديان راه خدا به گوش جان آن‌ها برسد و از قيد اسارت و بردگى فكرى و اجتماعى آزاد گردند طرفداران اين برنامه حق دارند براى فراهم ساختن اين آزادى از هر وسيله‏‌اى استفاده كنند، و از اين جا ضرورت «جهاد ابتدايى» در اسلام و ساير اديان آسمانى روشن مى‏‌گردد.
هم چنين اگر كسانى مؤمنان را تحت فشار قرار دهند كه به آيين سابق باز گردند براى رفع اين فشار نيز از هر وسيله‏‌اى مى‏‌توان استفاده كرد.
ب) جهاد دفاعى
آيا صحيح است كسى به انسان حمله كند و او از خود دفاع ننمايد؟ يا ملتى متجاوز و سلطه‏ گر هجوم بر ملت ديگر ببرند و آن‌ها دست روى دست گذارده نابودى كشور و ملت خويش را تماشا كنند.
در اين جا تمام قوانين آسمانى و بشرى به شخص يا جمعيتى كه مورد هجوم واقع شده حق مى‏‌دهد براى دفاع از خويشتن به پا خيزد و آنچه در قدرت دارد به كاربرد، و از هر گونه اقدام منطقى براى حفظ موجوديت خويش فروگذار نكند.
اين نوع جهاد را، «جهاد دفاعى» مى‏‌نامند، جنگ‌هايى مانند جنگ احزاب و احد و موته و تبوک و حنين و بعضى ديگر از غزوات اسلامى جزء اين بخش از جهاد بوده و جنبه دفاعى داشته است.

منبع و مآخذ:
1. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسير نمونه، ج‏ 2، ص 25 - 28.

در پناه امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) باشید.

فريدون;296958 نوشت:
با سلام و درود
می‌خواستم بدانم عبارت «جهاد ابتدائی» نخستين‌بار در چه منبعی و چه زمانی آمده است.

سپاسگزارم

_________________________________________
با صلوات بر محمدو آل محمد
در ادامه پست قبل باید گوش زد گردد که :جهاد ابتدایی از احکام مسلم اسلام می باشد که آیات متعددی بر آن دلالت می نمایدو در سیره نبوی (ص)نیز مشاهده می شود.که به برخی از این آیات اشاره می گردد:
1-قاتلوا الذین لا یومنون بالله(بقره/29)
2-وما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین من الرجال والنساء والولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلهاواجعل لنا من لدنک ولیاًواجعل لنا من لدنک نصیراً(نساء/75)
3-آیات 5و39و41و73از سوره مبارکه توبه و سوره انفال /66.
البته در این باره توجه به این نکته قابل توجه است :
ماهیت جهاد ابتدایی جنگ برای تحمیل عقیده نیست،بلکه اساساًعقیده در اسلام قابل اکراه نمی باشد.در طول تاریخ نیز در جنگ های پیامبر و خلفای بعد از آن حضرت کسی افراد رامجبور به پذیرش اسلام نکرد .بلکه اساساًجهاد ابتدایی نبرد رهایی بخشی در برابر خشونت واختناق وبرای مبارزه با نظام های خشن وفاسدی است که مانع رسیدن آوای حق وتوصیه به گوش مردمان می شوند.به عبارت دیگرجهاد ابتدایی خود نوعی دفاع است،ولی نه دفاع از حقوق شخص یا ملت ،بلکه دفاع از حقوق انسانیت ودفاع از آزادی ،بررسی وشناخت حقیقت وبرداشتن موانع ورسیدن آوای حق به گوش مردمان.
علامه طباطبایی پس از بررسی آیات جهاد می فرماید:«پیکار چه در راه دفاع از اسلام یا مسلمین باشد وچه جهاد ابتدایی همه در واقع دفاع از حقیقت انسانیت است.»(المیزان،ج9،ص67)

سلام و درود
از كارشناس گرامی جناب مجيد بابت توضيحاتشان سپاسگزارم.
پرسشم اين است كه خود عبارت «جهاد ابتدائی» نخستين‌بار در كجا آمده است؟ يعنی نخستين كسی كه اين عبارت را از مفاد قرآن كريم استنتاج كرد چه كسی بوده است. در جايی شنيدم كه امام صادق(ع) يا امام حسن عسكری(ع) چنين عبارتی را برای نخستين‌بار بكار برده‌اند اما گوينده هيچ منبع حديثی ارائه نكرده بود تا مطمئن شوم.

فريدون;301108 نوشت:
سلام و درود
از كارشناس گرامی جناب مجيد بابت توضيحاتشان سپاسگزارم.
پرسشم اين است كه خود عبارت «جهاد ابتدائی» نخستين‌بار در كجا آمده است؟ يعنی نخستين كسی كه اين عبارت را از مفاد قرآن كريم استنتاج كرد چه كسی بوده است. در جايی شنيدم كه امام صادق(ع) يا امام حسن عسكری(ع) چنين عبارتی را برای نخستين‌بار بكار برده‌اند اما گوينده هيچ منبع حديثی ارائه نكرده بود تا مطمئن شوم.


_______________________________________________________-
با صلوات بر محمدوآل محمد
معنی لغوی جهاد


جهاد در لغت از «جَهد» به معنای مشقت و زحمت یا از «جُهد» به معنای وسع و طاقت است.

معنی اصطلاحی جهاد


در اصطلاح عبارت است از بذل جان و مال در راه خدا در نبرد با کافران و باغیان، یا بذل جان، مال و توان خود در راه اعتلای اسلام و برپا داشتن شعائر آن. [۱]

فضیلت جهاد


جهاد از برترین اعمال و دری از درهای بهشت و از ارکان مهم اسلام است و در قرآن و احادیث برای جهاد و مجاهدان فضایل بسیاری ذکر شده است. [۲]

اقسام جهاد


جهاد را به دو قسم ابتدایی و دفاعی تقسیم کرده‏اند. [۳] [۴] [۵] [۶] [۷] [۸]البته برخی، نام جهاد بر قسم دوم نهادن را مَجاز دانسته و گفته‏اند: جهاد ثابت در شرع که دارای احکامی ویژه است، همان جهاد ابتدایی است و قسم دوم از اقسام دفاع است. [۹]

← جهاد ابتدایی
موضوع اکثر کتابهای فقهی در باب جهاد، جهاد ابتدایی است و از جهاد دفاعی به مناسبت بحث کرده‏اند.
جهاد ابتدایی در برابر سه گروه واجب است: کافران غیر ذمّی اعم از اهل کتاب و غیر اهل کتاب؛ کفار ذمّی‏ای که شرایط ذمه را نادیده گرفته‏اند و باغیان. [۱۰]
جهاد با کفار غیر کتابی با هدف دعوت به اسلام انجام می‏گیرد. آنان تنها دو راه در پیش دارند: پذیرش آیین اسلام یا تن دادن به جنگ.
جهاد با کفّار کتابی غیر ذمّی یا ذمّی‏ای که پیمان ذمّه را نقض کرده باشند برای پذیرش اسلام و یا تن دادن به پیمان ذمّه و پرداخت جزیه است. در نتیجه آنان یکی از سه راه را باید برگزینند: گرویدن به اسلام، باقی ماندن بر آیین خود و پرداخت جزیه و یا تن دادن به جنگ.
جهاد با باغیان به جهت نقض پیمان و خروج آنان از بیعت با امام علیه السّلام و وادار کردن ایشان به بیعت مجدد است. [۱۱] [۱۲] [۱۳]
جهاد ابتدایی با فراهم آمدن شرایط آن واجب کفایی است؛ بدین معنا که تا زمان نیاز جبهه نبرد به نیرو، بر همه واجدان شرایط واجب است در آن حضور یابند و با حضور نیرو به مقدار کفایت، جهاد بر دیگران واجب نخواهد بود، [۱۴] [۱۵]مگر آنکه امام علیه السّلام افراد معینی را فرا بخواند، که در این صورت حضور آنان واجب عینی خواهد بود. [۱۶]

←← شرایط جهاد ابتدایی
وجوب جهاد ابتدایی منوط به تحقق این شرایط است: بلوغ، عقل، آزاد بودن (حریتمرد بودن و معذور نبودن.
بنابر این، جهاد ابتدایی بر نابالغ، دیوانه، برده، زن، پیر مرد و معذور از شرکت در امر جهاد، مانند کور، زمین گیر و بیمار ناتوان از سوار شدن بر مرکب و دویدن و همچنین فقیر ناتوان از تأمین مخارج خانواده خویش و نیز هزینه‏های راه و تهیه سلاح، واجب نیست. [۱۷]
علاوه بر شرایط یاد شده، شرط وجوب، بلکه مشروعیت جهاد ابتدایی، حضور امام علیه السّلام و حاکمیت وی، یا نایب خاص ایشان است. بنابر این، جهاد ابتدایی در عصر غیبت مشروعیت ندارد. [۱۸]
لیکن برخی معاصران قائل به جواز آن با وجود فقیه جامع شرایط وحاکمیت وی شده‏اند. [۱۹] [۲۰]

←← احکام و آداب جهاد ابتدایی
جهاد ابتدایی در ماههای حرام (رجب، ذیقعده، ذیحجه و محرّم) حرام است، مگر آنکه دشمن آغازگر جنگ باشد و حرمتی برای ماههای حرام قائل نباشد. [۲۱]
بنابه قولی، جهاد ابتدایی در سال، بیش از یک بار واجب نیست. [۲۲]فرار از جنگ حرام، بلکه از گناهان کبیره [۲۳]است، مگر آنکه شمار مسلمانان کمتر از نصف نیروهای دشمن باشد، که در این صورت مقاومت در برابر آنها واجب نیست. [۲۴]
هنگامی که شمار نیروهای اسلام اندک و سپاه دشمن زیاد باشد، بر امام واجب است تا رسیدن نیرو به حد نصاب صبر کند. [۲۵]بر امام علیه السّلام یا منصوب از جانب ایشان واجب است قبل از آغاز به جنگ، کفار را به اسلام (شهادت به توحید و رسالت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و لوازم آن از اصول و فروع دین) فراخواند، مگر آنکه پیش از آن، دعوت به آنان رسیده باشد، که در این صورت تکرار دعوت مستحب است. [۲۶]
مستحب است آغاز جنگ پس از اقامه نماز ظهر و عصر باشد و شروع آن قبل از زوال و نیز یورش شبانه جز در حال ضرورت مکروه است. [۲۷]
مبارز طلبیدن بدون اذن امام علیه السّلام بنابر قولی مکروه است. برخی آن را حرام دانسته‏اند؛ لیکن با منع امام علیه السّلام شکی در حرمت آن نیست. مبارزه کردن با دعوت امام علیه السّلام، مستحب، و با الزام به آن، واجب است. [۲۸]
جنگیدن با دشمن با هر نوع سلاح و با هر کیفیتی که منجر به پیروزی گردد جایز است؛ لیکن قطع کردن درختان، پرتاب آتش و گسیل کردن آب به سوی دشمن جز در حال ضرورت مکروه است. در حرمت ریختن سمّ بر دشمن یا کراهت آن در غیر حال ضروت اختلاف است. [۲۹] [۳۰] [۳۱]برخی، بریدن درختان، خراب کردن دژها و به کارگیری منجنیق را تنها در صورت توقف پیروزی بر آن جایز دانسته‏اند. [۳۲]
کشتن زنان، کودکان، دیوانگان و نیز ناتوانان از جنگیدن، مانند افراد پیر، نابینا و زمین گیر در صورتی که از فکر و نظر آنان در جنگ استفاده نشود، حرام است، مگر در حال ضرورت، مانند آنکه کفّار از وجود آنان به عنوان سپر استفاده کنند یا چیره شدن بر دشمن منوط به کشتن ایشان باشد. [۳۳] [۳۴]
مثله کردن دشمن به بریدن گوشها، بینی و سایر اعضا حرام است. [۳۵]خدعه در جنگ، جز در صورتی که دشمن امان داشته باشد، جایز است. [۳۶]
پی کردن مرکب مسلمان مکروه است؛ لیکن پی کردن مرکب کافر بنابه تصریح برخی کراهت ندارد. [۳۷]
یاری گرفتن از کفّار در جنگ در صورتی که مصلحت اقتضا کند و خیانت پیشه نباشند جایز است. [۳۸]
تحرف و تحیز در جنگ فرار به شمار نمی‏رود و جایز است.
قرار دادن حق جعاله از سوی فرمانده لشکر برای کسی که سپاه اسلام را در پیشبرد جنگ و کسب پیروزی یاری رساند، جایز است، مانند آنکه بگوید:
هرکس ما را در گشودن در دژ دشمن راهنمایی کند، فلان مبلغ به او می‏دهم. [۳۹]اطاعت از فرمانده بر رزمندگان واجب است. [۴۰]
پوشیدن لباس ابریشمی برای مردان در جنگ جایز است؛ لیکن در صحّت نماز با آن در فرض امکان در آوردن آن، اختلاف است. [۴۱] [۴۲]
تحکیم در جنگ جایز است؛ بدین صورت که دو طرف درگیر پس از تراضی و توافق روی فردی به عنوان «حَکم» متعهد شوند به آنچه وی حکم کند تن دهند. [۴۳]

←← غنیمت در جهاد ابتدایی
اموالی که در جنگ از دشمن به دست مسلمانان می‏رسد، غنیمت به شمار می‏رود و با شرایطی بین رزمندگان تقسیم می‏شود. [۴۴]

←← اسارت در جهاد ابتدایی
کافری که در حال جنگ به اسارت درآمده، کشته می‏شود؛ امّا اگر پس از پایان درگیری اسیر گردد بنابر مشهور کشته نمی‏شود. [۴۵]کشتن باغی‏ای که در حال جنگ اسیر گشته، با داشتن مرکزیت و وجود رهبری که آنان را دوباره سازماندهی و به جنگ با مسلمانان بسیج کند، جایز است. [۴۶]

←← احکام کشته شدگان در جهاد ابتدایی
رزمنده‏ای که در میدان نبرد با دشمن کشته شده، شهید محسوب می‏شود و حکم آن را دارد؛ بدین معنا که پس از اقامه نماز بر پیکرش با لباسهایش دفن می‏گردد. و در صورت مشتبه شدن با کافر، به قول گروهی آن که آلتش کوچک است، دفن می‏شود. در اینکه این نشانه، تنها برای دفن است یا شامل نماز نیز می‏شود، اختلاف است. بنابر قول دوم بر آن که آلتش کوچک است نماز نیز خوانده می‏شود. [۴۷] [۴۸] [۴۹]بسیاری گفته‏اند: نماز بر همه به نیت نماز بر مسلمان، گزارده می‏شود. [۵۰] [۵۱] [۵۲] [۵۳] [۵۴]برخی نیز برای شناخت مسلمان از کافر، برای دفن، رجوع به قرعه را لازم دانسته و گفته‏اند: بر همه آنان یک نماز به نیت نماز بر مسلمان خوانده می‏شود. [۵۵]برخی نیز دفن همه را به احتیاط، واجب دانسته‏اند. [۵۶]

ادامه دارد...

← جهاد دفاعی
جهاد دفاعی عبارت است از پیکار با هدف دفاع از اسلام و سرزمینهای اسلامی در برابر دشمن مهاجمی که اساس اسلام را تهدید می‏کند یا قصد استیلا بر سرزمینهای اسلامی و ناموس و اموال مسلمانان و یا کشتن گروهی از مسلمانان را دارد. [۵۷] [۵۸] [۵۹] [۶۰]
آیا جهاد دفاعی همان جهاد مصطلح در شریعت است تا محکوم به احکام آن، از قبیل حرمت فرار، تقسیم غنایم به کیفیت خاص و غیر آن باشد یا چنین نیست، بلکه از اقسام دفاع است؟ کلمات فقها در این باره مختلف است. قول دوم به ظاهر کلمات آنان نسبت داده شده است. [۶۱] [۶۲]
ظاهر کلمات گروهی این است که دفاع از موجودیت اسلام در برابر تهاجم دشمن، جهاد محسوب می‏شود.
تقسیم جهاد به ابتدایی و دفاعی در کلمات فقها گویای این مطلب است؛ بلکه گروهی، رزمندگان کشته شده در جهاد دفاعی در عصر غیبت را نیز شهید دانسته و احکام آن را بر ایشان جاری کرده‏اند. [۶۳] [۶۴] [۶۵] [۶۶]
البته برخی گفته‏اند: احکام جهاد ابتدایی بر جهاد دفاعی، در صورت حضور امام علیه السّلام یا نایب خاص ایشان مترتب می‏شود. [۶۷]

←← ویژگیهای جهاد دفاعی
جهاد دفاعی دارای ویژگیهایی است که آن را از جهاد ابتدایی متمایز می‏کند. این ویژگیها عبارتند از:
۱. عدم اشتراط حضور امام علیه السّلام یا نایب خاص او؛ برخلاف جهاد ابتدایی.
۲. وجوب بر هر فرد توانمند؛ اعم از مرد و زن، پیر و جوان و غیر آنان؛ برخلاف جهاد ابتدایی که بر گروهی واجب نیست.
۳. اختصاص وجوب به صورت بیشتر از دو برابر نبودن شمار کفار نسبت به مسلمانان در جهاد ابتدایی، برخلاف جهاد دفاعی که ملاک وجوب، توانایی بر جنگیدن است؛ هرچند شمار دشمن بیش از دو برابر خودی باشد.
۴. جواز جهاد دفاعی در ماههای حرام و عدم جواز جهاد ابتدایی در آنها مگر در دو مورد که گذشت.
۵. عدم وجوب دعوت به اسلام در جهاد دفاعی؛ بر خلاف جهاد ابتدایی.
۶. اختصاص وجوب جهاد ابتدایی به یک بار در سال بنابر قول گروهی؛ بدین معنا که در یک سال دو بار جهاد ابتدایی واجب نیست؛ برخلاف جهاد دفاعی. [۶۸] [۶۹]

دیگر اقسام دفاع


دفاع کردن از خود و نیز ناموس خویش، همچنین جان و ناموس مؤمن در برابر تهاجم دشمن، و نیز دفاع از مال خود یا مال مؤمن در برابر غارتگر واجب است؛ لیکن جهاد نامیده نمی‏شود و بر فردی که در این راه کشته می‏شود شهید اطلاق نمی‏گردد و احکام آن را ندارد؛ [۷۰]از این رو، احکام این نوع از دفاع در باب حدود آمده است. [۷۱]


پانویس

۱. جواهر الکلام ج۲۱، ص۳. ۲. مهذّب الاحکام ج۱۵، ص۷۷-۷۸.۳. الوسیلة ص۱۹۹.۴. الجامع للشرایع ص۲۳۳. ۵. تذکرة الفقهاء ج۹، ص۱۹-۲۰. ۶. الروضة البهیه ج۲، ص۳۸۱-۳۸۲. ۷. مسالک الأفهام ج۳، ص۷-۸. ۸. الحدائق الناضرة ج۳، ص۴۱۵. ۹. سداد العباد ص۴۰۹.۱۰. جواهر الکلام ج۲۱، ص۴۶. ۱۱. کشف الرموز ج۱، ص۴۱۸-۴۲۲. ۱۲. المهذب البارع ج۲، ص۳۰۰-۳۱۰. ۱۳. ریاض المسائل ج۷، ص۴۵۶. ۱۴. جواهر الکلام ج۲۱، ص۵. ۱۵. جواهر الکلام ج۲۱، ص۹-۱۰. ۱۶. جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۴. ۱۷. جواهر الکلام ج۲۱، ص۵-۹. ۱۸. جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۳-۱۴. ۱۹. صراط النجاة ج۳، ص۳۵۹. ۲۰. اجوبة الإستفتاءات ج۱، ص۳۳۱.۲۱. جواهر الکلام ج۲۱، ص۳۲-۳۴. ۲۲. جواهر الکلام ج۲۱، س۴۹. ۲۳. جواهر الکلام ج۲۱، ص۵۶. ۲۴. جواهر الکلام ج۲۱، ص۶۱. ۲۵. جواهر الکلام ج۲۱، ص۵۰- ۲۶. جواهر الکلام ج۲۱، ص۵۱-۵۴. ۲۷. جواهر الکلام ج۲۱، ص۸۱-۸۲. ۲۸. جواهر الکلام ج۲۱، ص۸۵-۸۶. ۲۹. جواهر الکلام ج۲۱، ص۶۶-۶۸. ۳۰. اشارة السبق ص۱۴۳.۳۱. إصباح الشیعة ص۱۸۹.۳۲. الروضة البهیه ج۲، ص۳۹۲. ۳۳. جواهر الکلام ج۲۱، ص۶۸. ۳۴. جواهر الکلام ج۲۱، ص۷۳-۷۷. ۳۵. جواهر الکلام ج۲۱، ص۷۷-۷۸. ۳۶. جواهر الکلام ج۲۱، ص۷۸-۷۹. ۳۷. جواهر الکلام ج۲۱، ص۸۲-۸۵. ۳۸. جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۹۳-۱۹۴. ۳۹. جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۱۷-۱۱۸. ۴۰. کشف الغطاء ج۴، ص۳۷۳.۴۱. مستند الشیعة ج۴، ص۳۴۳. ۴۲. العروة الوثقی ج۲، ص۳۴۳-۳۴۴. ۴۳. جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۱۰-۱۱۱. ۴۴. جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۴۷-۱۵۱. ۴۵. جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۲۲-۱۲۶. ۴۶. جواهر الکلام ج۲۱، ص۳۲۸. ۴۷. مختلف الشیعة ج۴، ص۴۵۴-۴۵۵. ۴۸. جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۳۳-۱۳۴. ۴۹. کلمة التقوی ج۱، ۱۹۹.۵۰. المعتبر ج۱، ص۳۱۵. ۵۱. تذکرة الفقهاء ج۲، ص۲۳-۲۴. ۵۲. [http://lib.eshia.ir/۱۰۱۸عنوان پیوند۴/۱/۴۰۱/اشتبه ذكرى الشيعة ج۱، ص۴۰۱.]۵۳. روض الجنان ج۲، ص۸۱۴.۵۴. مصباح الهدی ج۶، ص۳۰.۵۵. کتاب السرائر ج۲، ص۲۰. ۵۶. تذکرة الفقهاء ج۲، ص۲۴. ۵۷. المهذب ج۱، ص۲۹۷. ۵۸. الروضة البهیه ج۲، ص۳۸۱-۳۸۲. ۵۹. مسالک الأفهام ج۳، ص۷-۸. ۶۰. دلیل تحریر الوسیلة ج۳، ص۱۱۵.۶۱. الدروس الشرعیة ج۲، ص۳۰. ۶۲. جامع الشتات ج۱، ص۳۵۶-۳۵۷.۶۳. الحدائق الناضرة ج۳، ص۴۱۵. ۶۴. کشف الغطاء ج۴، ص۲۸۷-۲۹۰.۶۵. کشف الغطاء ج۴، ص۳۷۹-۳۸۰.۶۶. جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۵-۱۶. ۶۷. جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۵. ۶۸. کشف الغطاء ج۴، ص۲۹۰-۲۹۲.۶۹. جواهر الکلام ج۲۱، ص۴۹. ۷۰. کشف الغطاء ج۴، ص۲۹۲-۲۹۳.۷۱. جواهر الکلام ج۲۱، ص۴-۵. دوست گرامی مطلبی در زمینه سوال شما تا کنون پیدا نکرده ام اگر در تحقیقاتم به آن رسیدم خدمت شما ارسال می نمایم.متشکرم.

موضوع قفل شده است