غرور ؛ آفت بزرگ عبادت!

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
غرور ؛ آفت بزرگ عبادت!

بســـــــــم الله الرحمــــــــن الرحیــــــــــم

از آفت های بزرگ عبادت ، «غرور» و عجب است.
چگونه می توان آن را درمان کرد یا به آن گرفتار نشد؟

1. آیا واقعا عبادت کرده ایم:!!::!:

گاهی انسان در جهل مرکب است و می پندارد که به عبادت خدا مشغول است در حالی که به بیراهه می رود و کارهای خودش را بیش از حد بها می دهد.

گاهی رفتارهای ناپسند ، در نظر انسان «کار نیک» جلوه می کند و ابلیس نیز در این زمینه ، فعال است.
قرآن در چند آیه به این «تزئین عمل سوء » اشاره دارد:

أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ

آيا آن كس كه زشتى كردارش براى او آراسته شده و آن را زيبا مى‏بيند [مانند مؤمن نيكوكار است] خداست كه هر كه را بخواهد بى‏راه مى‏گذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى‏كند پس مبادا به سبب حسرتها[ى گوناگون] بر آنان جانت [از كف] برود قطعا خدا به آنچه مى‏كنند داناست

(سوره فاطر آیه 8)

الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا

[آنان] كسانى‏اند كه كوشش‏شان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى‏پندارند كه كار خوب انجام مى‏دهند
( سوره کهف آیه 104 )

[=times new roman]2. آیا عبادت های ما قبول شده است:!!::!:

ارزش مهم عبادت ها و نماز به قبولی آنهاست و خداوند از بندگان شایسته و اهل تقوا عبادت را می پذیرد.

[=times new roman]:ok!: انسانی که به قبولی عبادت مطمئن نیست ، چرا مغرور به آن باشد؟

[=times new roman]3. آیا عبادت های ما تباه نشده است:!!::!:[=times new roman]

برخی از گناهان است که نماز و عبادت های یک عمر را «حبط» و تباه می کند و افراد از بازار عمل تهی دست برمی گردند.

[=times new roman] :ok!: نماز و عباداتی که همراه با معصیت هاست ،
آیا از تباه شدن به سلامت گذشته است تا به آن ها دل خوش کنیم؟!

[=times new roman]4. آیا حسن عاقبت خواهیم داشت:!!::!:

بسیارند آنان که گرفتار فرجام بد و عاقبت سوء شدند .
حسن عاقبت و عاقبت به خیری نعمت بزرگی است که اولیاء خدا همواره از خداوند می طلبیده اند.
حضرت یوسف از خداوند خواست که مرا مسلمان بمیران. (
تَوَفَّنِي مُسْلِمًا [=times new roman])
قرآن می گوید : خردمندان یکی از خواسته هایشان از خدا آن است که آنان را با نیکان بمیراند. (
وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ [=times new roman])

:ok!: مگر شیطان با آن همه عبادت از محضر خدا رانده نگشت؟
:ok!: مگر افرادی پس از یک عمر نماز و عبادت ، در بدترین وضع روحی و عملی و گمراهی از دنیا نرفتند؟
پس نباید به وضع فعلی مغرور شد!

5. مقایسه ی عبادت ها و نعمت ها

هر چه داریم از خداوند است.
نعمت سلامتی ، امکانات و رزق همه از الطاف اوست.
توفیق عبادت هم از جانب اوست.
سراپا غرق در نعمت های اوئیم.

او برای آنکه ما را به سعادت برساند ، دعوت می کند ، راهنما می فرستد ، تشویق می کند ، وسیله می دهد ، ما را در هر مکان و زمان و شرایط و وضعی که هستیم به حضور می پذیرد.
فراریان را هم قبول می کند.

از تکرار درخواست و حضور خسته نمی شود؛
از پذیرایی کم نمی کند؛
عبادت های ناقابل ما را هم می پذیرد و گران هم می خرد ؛
عیوب را می پوشاند و صدها لطف و انعام دیگر.

آیا عبادت های ما در مقابل نیکی های او به چه حسابی می آید؟

و ما قدر اعمالنا فی جنب نعمائک؟

7. مقایسه ی عبادت ها و نیاز

عبادت ها ، توشه ی راه آخرت ما هستند.
راهی دراز و دشوار در پیش داریم.
آیا این عبادت ها ، کفاف آن همه راه و برآوردن آن همه نیاز ما را می کند؟
مگر ناله امام علی علیه السلام بلند نیست که : آه... از کمی توشه و دوری راه!

ما ، بیش از دنیا ، در عقبه های بعدی ، در قبر ، در برزخ ، محشر و آخرت به خدا و انعام او نیازمندیم.


ابودرداء می گوید : در مسجد پیامبر در باره ی اعمال اهل بدر و رضوان گفتگو بود.

من گفتم عبادات و زهد علی (علیه السلام) از همه بیش تر است.
وقتی این سخن بر آنان گران آمد ، این خاطره را که خود شاهد آن بودم نقل کردم:
شبی علی (علیه السلام) را دیدم که در نخلستان پنهان شد.
او را تعقیب کردم ولی از نظرم ناپدید گشت.
فکر کردم به خانه رفت.
ولی... صدای ناله ی او را می شنیدم که می گفت : خدایا... آه از آن گناهی که من فراموشش کردم ولی تو به حسابم نوشته ای... آه از آتش سوزان ...
و آنقدر گریست که بی هوش و بی حرکت شد.
فکر کردم از دنیا رفته است.
به خانه ی زهرا (سلام الله علیها ) رفتم تا خبر دهم ، فرمود: این حالت از خوف خدا برای علی (علیه السلام) پیش می آید.
سپس آبی آوردیم و او به هوش آمد و من نیز می گریستم.
وقتی به هوش آمد گفت: ای ابودرداء! چگونه مرا می بینی آنگاه که در قیامت مرا به سوی حساب فراخوانند ؟
و گنهکاران به عذاب خدا یقین کنند.

غرور به عبادت های ناچیز ، در مقابل وسعت نیاز ما به رحمت پروردگار ، نشان غفلتی دیگر است.

8. مقایسه با عبادت اولیاء خدا

عبادات ناچیز ما ، در مقایسه با عبادت اولیاء الله به راستی که اندک است.
با آنکه آنان معصوم بودند و در عبادت و راز و نیازو وبندگی ، سرآمد عصر خویش و همه ی دوران ها به حساب می آمدند ، اما آن همه اهل توجه به پروردگار و عبودیت در آستان او بودند.

ما که سراپا نقص و عجز و نیازیم باید بسی بیشتر عبادت کنیم.
توجه و شناخت نسبت به عبادت اولیاء خدا ، ما را از مغرور شدن به نماز و دعایمان باز می دارد.

::پیامبر خدا بسیار عبادت می کرد. و در عبادت به خود مشقت وارد می کرد آ تا آنکه این آیه نازل شد:

مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى ﴿سوره ی طه آیه ۲﴾

:: امام حسن مجتبی علیه السلام می فرماید :
عابدتر از فاطمه (سلام الله علیها) کسی در دنیا نبود آنقدر به عبادت می ایستاد تا قدم هایش ورم می کرد.

:: امام باقر علیه السلام نقل می کند:
وارد شدم. پدرم را دیدم که پایش ورم کرده ، رنگش متغیر ، چشمانش سرخ و پیشانی اش نشان سجده دارد.
به گریه افتادم.
وقتی متوجه من شد فرمود: فلان نوشته را بیاور!
در آن نوشته از عبادت های علی (علیه السلام) کمی برایم خواند و کنار گذاشت و فرمود: «چه کسی می تواند همچون علی (علیه السلام) عبادت کند؟»

وقتی بزرگان معصوم ما چنین اند و همواره به قصور خویش در عبادت اعتراف دارند و زبانشان به « ما عبدناک حق عبادتک» گویاست ؛
دیگر چه جای غرور و خود پسندی نسبت به آنچه که به نام عبادت انجام می دهیم؟
میان عبادت ما و عبادت اولیاء خدا ، تفاوت از زمین تا آسمان است.
پس چرا مغرور شدن؟

بنده همان به که ز تقصیر خویش ، عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندی اش ، کس نتواند که به جای آورد

پرتویی از اسرار نماز ، حجة الاسلام والمسلمین قرائتی

با سلام و تبریک عید:Kaf::Kaf::Kaf:

با تشکر از مباحث بسیار عالی که مطرح می کنید.

با سلام و وقت به خیر خدمت دوستان و کارشناسان محترم

یه سوال داشتم که هیچ وقت متوجهش نشدم و در واقع برام متناقض هست

از یه طرف انسان ها به دوست داشتن خودشون توصیه شدن منظورم روایاتی هست که در باب شرافت و عزت نفس اومدن و از طرف دیگه از دوست داشتن خودشون منع شدن یعنی منع از غرور و تکبر و علاوه بر اون روایاتی در باب پست بودن نفس آدمی داریم

آیا عزت نفس و دوست داشتن خود می تونه از مصادیق غرور وتکبر باشه یا اینکه می تونه منجر به غرور و تکبر بشه ؟


آیا اگه اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم که من قادرم بسیاری از کارها رو انجام بدم و فلان توانایی ها رو دارم که دیگران ندارن غرور و تکبر محسوب میشه ؟
یعنی در واقع عزیز و دوست داشتن خودمون و داشتن اعتماد به خودمون و توانایی هامون از رذائل اخلاقی محسوب میشه ؟ چون مقارن با بحث غرور هست آدم دچار تناقض میشه

[="Tahoma"][="Navy"]

روشنا;270571 نوشت:
آیا عزت نفس و دوست داشتن خود می تونه از مصادیق غرور وتکبر باشه یا اینکه می تونه منجر به غرور و تکبر بشه ؟

باسلام
عزت نفس به آن جنبه از وجود آدمی نظر دارد که مورد کرامت الهی واقع شده و دارای جایگاه خلیفه اللهی است
الإسراء : 70 وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَم‏

و این که می توانند از بهترین و والاترین مخلوقات الهی واقع شود.
اعراف: 140وَ هُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعالَمين‏

اما غرور و تکبر، به معنی راضی شدن به صفات و کمالات خویش از این جهت که خودم بدست آورده ام و اراده و توفیق الهی در آن نقشی نداشته، و بسنده کردن به آنهاست و این که خود را از همه بهتر و بالاتر بدانیم و به کرامت و عزت دیگر انسانها -که آنها هم این کرامت را از طرف خدادریافت نموده اند- توجهی نداشته باشیم و فقط به امیال مادی خویش نظر داشته باشیم.
روشنا;270571 نوشت:
آیا اگه اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم که من قادرم بسیاری از کارها رو انجام بدم و فلان توانایی ها رو دارم که دیگران ندارن غرور و تکبر محسوب میشه ؟

اگر توجه به توانایی های نفسمان، بدون در نظر گرفتن خدا باشد یعنی، احساس کنیم که خودمان این توانائی ها را کسب کرده ایم -بدون خواست و اراده ی الهی- و احساس کنیم قدرتهایی که داریم همه از آنِ خودمان است و از طرف خدانیست، این غرور و سر مستی است.
اما اگر به این نکته توجه داشته باشیم که اینها همه از خداست، و خداوند است که بر اعمال من، تاثیر نهاده،و خداست که می تواند این صفات را از من بگیرد، این مطلب، عین توحید و توکل است و چنین انسانی دچار مهلکات عجب و غرور نخواهد شد.
لذا اعتماد به نفس، بدون در نظر داشتن خدا و اراده او،عین خودخواهی است و از رذائل اخلاقی محسوب می شود.[/]

جمع بندی:
سوال:
آیا عزت نفس و دوست داشتن خود می تونه از مصادیق غرور وتکبر باشه یا اینکه می تونه منجر به غرور و تکبر بشه ؟
آیا اگه اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم که من قادرم بسیاری از کارها رو انجام بدم و فلان توانایی ها رو دارم که دیگران ندارن غرور و تکبر محسوب میشه ؟
جواب:
عزت نفس به آن جنبه از وجود آدمی نظر دارد که مورد کرامت الهی واقع شده و دارای جایگاه خلیفه اللهی است
وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَم‏.[1]

و این که می توانند از بهترین و والاترین مخلوقات الهی واقع شود.
وَ هُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعالَمين‏.[2]

اما غرور و تکبر، به معنی راضی شدن به صفات و کمالات خویش از این جهت که خودم بدست آورده ام و اراده و توفیق الهی در آن نقشی نداشته، و بسنده کردن به آنهاست و این که خود را از همه بهتر و بالاتر بدانیم و به کرامت و عزت دیگر انسانها -که آنها هم این کرامت را از طرف خدادریافت نموده اند- توجهی نداشته باشیم و فقط به امیال مادی خویش نظر داشته باشیم.
اگر توجه به توانایی های نفسمان، بدون در نظر گرفتن خدا باشد یعنی، احساس کنیم که خودمان این توانائی ها را کسب کرده ایم -بدون خواست و اراده ی الهی- و احساس کنیم قدرتهایی که داریم همه از آنِ خودمان است و از طرف خدانیست، این غرور و سر مستی است.
اما اگر به این نکته توجه داشته باشیم که اینها همه از خداست، و خداوند است که بر اعمال من، تاثیر نهاده،و خداست که می تواند این صفات را از من بگیرد، این مطلب، عین توحید و توکل است و چنین انسانی دچار مهلکات عجب و غرور نخواهد شد.
لذا اعتماد به نفس، بدون در نظر داشتن خدا و اراده او،عین خودخواهی است و از رذائل اخلاقی محسوب می شود.


[/HR][1] الإسراء : 70

[2] اعراف: 140

موضوع قفل شده است