علت حرام بودن پاسور

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علت حرام بودن پاسور

با سلام
علت حرام بودن پاسور چيست؟

برچسب: 

enayatali127;214792 نوشت:
با سلام علت حرام بودن پاسور چيست؟

با سلام و عرض ادب و خوش آمدگویی خدمت شما در جمع اسک دینی ها

در بيان احكام الهى چند نكته را بايد در نظر داشت:
1. احكام الهى مبتنى بر مصلحت‏ها و مفسده‏ها مى‏ باشد اما بايد دانست كه گستره مصالح و مفاسد شامل ابعاد جسمى و روحى و اجتماعى و سرانجام انسان در آخرت مى ‏باشد.
2. احكام الهى براى پاسخ گويى به نيازهاى بشر مى‏ باشد و نيازهاى بشر دو گونه است: ثابت و متغير براى نيازهاى ثابت احكام ثابت و براى نيازهاى متغير احكام متغير وضع مى ‏شود اين بدان جهت است كه نه وضع قانون ثابت نسبت به موضوعات متغير منطقى است و نه وضع قانون متغير و گوناگون براى همه موضوعات متغير ممكن است چرا كه روز به روز قانون جديد و بلاتكليفى مواجه خواهيم شد. قوانين ثابت بيشتر در جنبه عبادات و مسائل شخصى رخ مى‏ نمايد و قوانين متغير معمولاً در جنبه مسائل اجتماعى بروز مى‏ كند كه از آن به احكام حكومتى تعبير مى‏ كنيم. ناگفته نماند احكام حكومتى و كليه احكام متغير بايد در يك چهار چوب خاصى و حتما منطبق بر اصول كلى بينش‏هاى اسلامى صورت پذيرد لذا همان احكام متغير باز مبانى ثابت دارند مانند تحقق عدالت حفظ حقوق عامه مردم و عنصر زمان، مكان، مصلحت جامعه اسلامى از مؤلفه‏هاى مهم تأثير گذارى در تشخيص و تعيين اين احكام مى ‏باشند.
3. احكام ثابت خود دو دسته است: الف. احكام اوليه مانند حرمت بى حجابى، حرمت خوردن گوشت مردار، وجوب خواندن نماز به شكل صحيح. ب. احكام ثانويه كه به دليل وضعيت خاص مثلاً جهل و نادانى يا اضطرار و ناچارى يا اجبار و اكراه ديگرى، مصلحت شخصى افراد مجوز تخلف از احكام اوليه است مثلاً مصلحت شخصى فرد بيمار اقتضاء مى‏كند كه در ماه مبارك رمضان وجوب روزه گرفتن را ترك كند يا به جاى وضو تيمم بگيرد و يا حتى براى حفظ جان خود حكم حرمت سرقت را ناديده بگيرد البته اين مجوز تا وقتى است كه اين عناوين اضطرار و اكراه و جهالت باقى باشد و در همان حد نيز اجازه تخلف از احكام اوليه است. بنابراين نقش عنصر مصلحت چه در احكام اوليه (كه همان احكام بر اساس مصالح و مفاسد پى ريزى شده‏ اند) و در احكام ثانويه (كه به خاطر مصلحت عارضى، احكام اوليه لازم الاجراء نيست) و چه در احكام حكومتى كه مصلحت جامعه اسلامى(و نه مصلحت اشخاص و افراد) لحاظ مى ‏شود يك امر عقلى و شرعى است. چنانكه رسول خدا(ص) با اينكه گوشت الاغ مكروه است و مسلمانان در يكى از جنگ‏ها به خاطر شدت گرسنگى از آن ارتزاق مى‏ كردند به لحاظ بيم بر جاماندن اسباب و وسايل جنگى و صدمه ديدن توان رزمى سپاهان خوردن گوشت الاغ را به حكم حكومتى حرام نمودند. اما درباره بازى شطرنج و پاسور بايد دانست؛ به طور كلى در اسلام بازى با آلات قمار حرام است و حكم به حرمت بازى با پاسور از باب آن است كه به عنوان يكى از ابزارهاى قمار شناخته مى ‏شود. بنابراين تا زمانى كه به اين عنوان شناخته مى‏شود، حكم آن حرمت خواهد بود. البته اگر مرجع تقليد در صدق عنوان آلت قمار بودن پاسور ترديد كند، فتوا به حرمت نمى‏ دهد؛ چنان كه از فتواى مرحوم آيت‏ الله اراكى(ره) چنين به دست مى‏ آيد.

از نکات قابل توجه دیگر اینکه: بازى‏ ها به چهار گروه تقسيم مى‏ شوند: - بازى با آلات قمار با شرط بندى‏ - بازى با آلات قمار بدون شرط بندى‏ - بازى با غير آلات قمار با شرط بندى‏ - بازى با غيرآلات قمار بدون شرط بندى‏ 2. اگر چه درباره تعريف «قمار» ميان علماء اختلاف نظر هست ولى بدون ترديد، قسم چهارم قمار نبوده، به هيچ وجه حرمتى ندارد. همان طور كه ترديدى در قمار بودن بازى قسم اول و حرام بودن آن نيست.؛ بلكه قسمت سوم نيز تقريبا محل اتفاق نظر علماء دينى است كه حرام است و بسيارى از فقها اصلاً ملاك قماربازى را توأم بودن آن با برد و باخت و شرط بندى مى‏ دانند خواه بازى با آلات قمار باشد و يا مانند فوتبال كه فى‏ نفسه حرام نيست اما اگر با شرط بندى و برد و باخت مالى همراه باشد، قمار محسوب شده و حرام مى‏ گردد، پس شرط بندى در هرگونه بازى حرام است مگر در موارد استثنايى مانند شنا و تيراندازى. تنها مورد محل اختلاف قسم دوم است؛ يعنى، بازى با آلات قمار بدون آنكه با برد و باخت و شرط بندى همراه باشد، لكن قبل از هر چيز بايد متذكر شد كه قمار بازى با بازى با آلات قمار متفاوت است چه اينكه همان طور كه گفته شد ممكن است قمار بازى صورت پذيرد بدون آنكه با آلات قمار همراه باشد وانگهى حرمت بازى ‏ها صرفاً به خاطر قمار بودن نيست، بلكه بازى با آلات قمار نيز براساس روايات و نيز فتواى فقها حرام است. اما مقصود از آلت قمار اين است كه چيزى كه نوعا با آن قمار بازى مى‏كنند به عبارت ديگر در عرف متدينين و كسانى كه تقيد شرعى دارند، آن وسيله را ابزار قمار بازى بدانند ولو آنكه در برخى موارد خاص، چند نفر بدون برد و باخت و شرط بندى؛ بلكه به قصد سرگرمى يا بازى فكرى با آن بازى كنند، اين بازى با آلت قمار است و طبق روايات حرام است اگر چه قمار به حساب نياوريم. 3. اما دليل تغيير حكم برخى بازى‏ ها بدان جهت است كه، ممكن است در گذشته چيزى از آلات قمار محسوب شود ولى رفته رفته تغيير ماهيت داده ديگر در عرف متدينين از ابزار قمار محسوب نشود، بلكه به عنوان يك بازى تفريحى و سرگرمى يا يك بازى فكرى درآيد (چنان كه برخى در مورد شطرنج اظهار مى‏ دارند)، در اين صورت حكم آن تغيير خواهد يافت زيرا حكم تابع موضوع است و اگر موضوع عوض شود، در واقع موضوع جديد، حكم جديد خواهد داشت بنابراين بهتر است به جاى عبارت «تغيير حكم» در اين گونه موارد به عنوان «تغيير موضوع» ياد كنيم تا افرادى كه دقت كافى به عمل نمى‏آورند نگويند اگر حلال و حرام پيغمبر(ص) ابدى است پس چرا حكم خدا عوض مى‏شود و در يك زمان حرام است و در زمانى ديگر حلال. 4. گاهى مرجع تقليد به عنوان يك كارشناس امور دينى، يقين دارد كه يك وسيله‏ اى الان از آلات و ابزار قمار محسوب مى‏ شود، در اين صورت حكم به حرام بودن بازى با آن مى‏ دهد ولى گاهى ممكن است در صدق اين عنوان شك داشته باشد، بنابراين فتواى هر مرجع تقليدى براى مقلدين ايشان اعتبار دارد همان‏طور كه به هر پزشكى اگر مراجعه كنيد با توجه به تخصص او به دستورات او عمل مى‏ كنيد،بنابراين هرگونه بازى اگر همراه شرط بندى باشد و يا با آلات قمار باشد حرام است مانند تخته نرد و شرط بندى در فوتبال ولى در صورتى كه قبلاً از آلت قمار بوده و اكنون شك داريم كه از آلات قمار است و يا در عرف جامعه اسلامى از آلات قمار خارج شده باشد بايد نسبت به حكم آن به مرجع تقليد خود مراجعه كنيم. براى اطلاع بيشتر درباره قمار از ديدگاه آيات و روايات و سابقه تاريخى آن در عصر قبل از بعثت، خوب است به مطالب زير هم توجه شود:

مضرّات قمار خداوند متعال قمار را در رديف مى‏ گسارى و بت‏ پرستى و از كارهاى پليد شيطانى دانسته و دستور به اجتناب داده است. «يا ايها الذين آمنوا انما الخمر والميسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشيطان فاجتنبوه لعلكم تفلحون»؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد. بدانيد كه شراب، قمار، بت‏ها و چوب‏هاى مخصوص برد و باخت، به تمامى پليد و ناپاك و از كارهاى شيطانى است، پس از اين كارها بپريزيد تا رستگار شويد». مائده (5)، آيه 90. «ميسر»، يعنى، قمار و لذا قمارباز را «ياسر» گويند، ريشه آن «يسر» به معنا آسانى است و علت ناميدن قمار به «ميسر» بدان جهت است كه به وسيله قمار، مال ديگران توسط قمارباز به آسانى و بى‏زحمت به چنگ مى ‏آيد. قرشى، سيد على اكبر، قاموس قرآن، ج 7، ص 263. چنان كه از امام رضا(ع) نقل شده است: «الميسر هوالقمار الحر العاملى، محمد بن الحسن، وسائل‏الشيعه، ج 12، ص 119، ح 3.؛ ميسر همان قمار است»، البته براساس روايات متعددى كه از رسول خدا(ص) و ائمه معصومين(ع) نقل شده است بازى با آلات قمار نيز در رديف «ميسر» برشمرده شده است مانند روايت جابر از امام باقر(ع) كه آن حضرت فرمودند وقتى كه آيه فوق نازل شد. «قيل يا رسول الله ما الميسر؟ فقال(ص): كل ما تقومر به حتى الكعاب والجوز»؛ از پيامبر اكرم(ص) پرسيدند يا رسول الله ميسر چيست؟ فرمودند: هر آنچه كه با آن قمار بازى كنند حتى مانند قاب يا گردو» همان، ح 4.. در آيه بعدى نيز خداوند متعال مى‏فرمايد شيطان همواره در صدد ايجاد دشمنى و كينه‏توزى ميان شما اهل ايمان و نيز بازداشتن شما از ياد خدا و برپايى نماز است و قماربازى و مى‏ گسارى ابزار شيطان در نيل به اين هدف است، آيا باز هم دست از اين كار برنمى ‏داريد: «انما يريد الشيطان أن يوقع بينكم العداوة والبغضاء فى الخمر والميسر و يصدّكم عن ذكر الله و عن الصلوة فهل انتم منتهون»؛ مائده (5)، آيه 91. در آيه ديگر خداوند متعال باز هم مى ‏گسارى و قماربازى را در يك رديف و از گناهان كبيره دانسته است كه گرچه ممكن است احيانا داراى منافعى هم باشد اما قطعاً آثار زيان‏بار آن به مراتب بيشتر از سود آن است: «يسئلونك عن الخمر والميسر قل فيها اثم كبير و منافع للناس و اثمهما اكبر من نفعهما»؛ بقره (2)، آيه 219. بر اساس آيه ديگر از قرآنكه مى‏فرمايد: «حرمت عليكم الميتة والدم... وما ذبح على النصب و ان ستقسموا بالازلام ذلكم فسق...»، (مائده، آيه 3) مى‏ توان فهميد كه تقسيم با ازلام نوعى قمار بوده كه در اسلام تحريم شده است. اعراب دوگونه از لام (تيرهاى مخصوص) داشتند: يكى «ازلام» امر و نهى و ديگرى «ازلام قمار». «ازلام قمار» عبارت بود از ده چوب تير به نام‏هاى فذّ، توأم، مسبل، نافس، حلس، رقيب، معلّى، سفيح، منيح، وغد. هفت تاى اولى داراى سهم بود به ترتيب از يك تا هفت سهم و سه تاى اخير سهمى نداشتند و كيفيت آن چنان كه در تفسير مجمع‏البيان طبرسى، پيشين، صص 245 - 244.، آمده است چنان بود كه شترى را سربريده و 28 قسمت مى ‏كردند و قماربازان ده نفر به عدد تيرها بودند، آنگاه تيرها را مخلوط كرده، هر كس يك تير برمى‏ داشت صاحب تير «فذ» يك قسمت و صاحب تير «توأم» دو قسمت، تا آنكه تير «معلى» به نام او آمده بود هفت سهم مى‏برد و آنان كه سه تير «سفيح، منيح يا رغد» به دست آنها آمده بود، نه تنها چيزى نمى ‏بردند، بلكه پول شتر را هم مى‏پرداختند. در اين آيه كريمه، اين كار فسق دانسته شده است يعنى قمار و بازى با آلات قمار كه همراه برد و باخت باشد گناه بزرگ و خروج از طاعت خداوند سبحان و روى‏ آوردن به معصيت مى ‏باشد، همان، ص 245 و نيز: هاشمى رفسنجانى، على‏اكبر، تفسير راهنما، ج 4، قم، دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1374، ص 233. و واضح است كه نه تيرهاى قمار خصوصيتى در تحريم داشته باشند و نه حيوان و گوشت آن‏ داراى ويژگى خاص باشد، بنابراين اموال به دست آمده از هر نوع برد و باخت و قمارى حرام است، (هاشمى رفسنجانى، همان) (جز در مواردى مانند مسابقه تيراندازى يا اسب‏سوارى استثناء شده باشد). خلاصه اينكه بازى قمار كه با برد و باخت مالى همراه است اعم از اينكه با آلات قمار باشد يا با هر وسيله ديگرى حرام است و داخل در عناوين «ميسر»، «ازلام» مى‏باشد و از نمونه‏ هاى تصرف در مال ديگران به نارواست كه براساس آيه شريفه «لاتأكلوا اموالكم بينكم بالباطل»؛ بقره، آيه 188 - نساء، آيه 29 و نيز ر.ك: آيات 161 نساء و 34 توبه. حرام بوده، براساس آيات قطعى قرآن و نيز روايات وارده حرام مى‏باشد. نكته مهم ديگر بازتاب روانى بازى قمار است كه بايد اعتراف كرد قمارباز هميشه بازنده است، چون اگر ببرد حريص‏تر مى‏شود كه باز هم دست به قمار بزند و مسلم است كه او هميشه برنده نخواهد بود و سرانجام همه آن چيزهايى را كه در دفعات قبل برده بود، خواهد باخت. مخصوصا چون ثروت بادآورده است، نه نتيجه كار و كوشش، قدر آن را نمى‏داند و به زودى آن را از دست مى‏ دهد. چه قدر قساوت قلب مى‏ خواهد كسى كه اموال و دارايى و گاهى تمام زندگى و خانه و كاشانه دوستش را بگيرد و او و خانواده‏ اش به روز سياه بيفتد و خود با دارايى آنها به عيش و نوش بپردازد، چنان كه در برخى روايات وارد شده است، ر.ك: وسايل‏الشيعه، پيشين، ج 12، صص 121 - 119. قريش (همان‏طور كه امروزه نيز گاهى به چشم مى‏خورد) آن قدر به قماربازى ادامه مى‏ دادند كه حتى زن و بچه خود را بر سر اين قمار گرو گذاشته و مى‏فروختند و اين است كه بازى با آلات قمار نيز حتى اگر بدون برد و باخت باشد نيز حرام شمرده شده است تا كسى اصلاً به اين وادى خطرناك كه شبكه شيطانى است نزديك نشود. كسى هم كه مى‏بازد و مى‏كوشد براى جبران شكست روحى و مادى خود بازى را ادامه دهد، چون اعصابش خرد شده است چه بسا تمام زندگى خود را مى ‏بازد و براى تسكين شكست و ناراحتى‏ هاى خود به انواع مواد مخدر و مشروبات الكلى كشيده مى‏شود و در منجلاب مفاسد درمى‏ آيد و شايد بدين‏ جهت باشد كه شراب و قمار با هم در اين آيات آمده است. در خصوص برخى بازى‏ها مانند شطرنج، اگرچه از نظر فقهى اشكال آن برطرف شود ولى بايد دانست كه «فقه» مرز نهايى ميان حرام و واجب را مشخص مى‏كند اما از ديدگاه برخى كارشناسان مانند «شانتال شوده»،قهرمان شطرنج فرانسوى، شطرنج يك ورزش خسته‏كننده است... پرداختن به شطرنج ساير منابع ذهنى را از كار مى‏اندازد و ديگر فعاليت‏هاى ذهن، بيهوده و پوچ مى‏شود. شطرنج مى‏تواند به مفهوم «نظريه پاسكالى» با فشارى كه بر يك نقطه از بدن (مغز) وارد مى‏سازد اختلال حواس ايجاد كند. يكى ديگر از مضرات شطرنج، كينه و عداوتى است كه ميان بازيكنان پديد مى ‏آيد، چنان كه «الخين»، قهرمان ديگر شطرنج مى‏گويد: «براى برنده شدن در بازى شطرنج، بايد از حريف خود متنفر شد». مهمتر از همه آنكه بازى با پاسور و شطرنج و... عمر انسان را تلف و اعصابش را فرسوده و روانش را آشفته مى‏ سازد.

منبع:کتاب پرسش ها و پاسخ های دانشجویی،حمدرضا شاکرین،نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها،ج7،ص373

موضوع قفل شده است