آیا حروف ابجد علم خاصی است یا اینکه کاملا قراردادی است؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا حروف ابجد علم خاصی است یا اینکه کاملا قراردادی است؟

کارشناسان محترم لطفا پاسخ دهید:

آیا حروف ابجد علم خاصی است یا اینکه تعیین عدد برای هر حرف کاملا قراردادی است؟اصلا ریشه این علم از کجاست؟

مثلا اینکه برخی می گویند: در تفسیر آیه « لا مَولی لَهُم » کلمه «لا» عددش 21 است و خلیفه ثانی ملعون عددش 210 و چون عدد صفر در حروف ابجد اعتباری ندارد پس عدد خلیفه دوم هم میشود 21
پس کسانی که در این آیه ذکر شده اند، عمر مولای ایشان است!!

آیا این سخن درست است؟

برچسب: 

سلام

فاطمه بانو;185532 نوشت:
« لا مَولی لَهُم »

ادرس ایه را می شود بگویید و البته ایه را کامل بیاورید

و عدد را درست نوشته اید؟

سلام
ببخشید مثل اینکه اشتباه شد:

عدد کلمه لا :31 است و عدد خلیفه ثانی 310 است، با همان تفاسیری که قبلا گفتم.

آدرس آیه هم سوره مبارکه محمد، آیه11:ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ

ممنون میشم اگه جوابمو بدین

با سلام

این لینک و این لینک رو میتونید چک کنید

ولی بنده تصور میکنم استفاده از عددشناسی برای تفسیر آیات قرآن چندان روا نباشد. این علم بیشتر در مذهبهایی مانند کابالا رواج دارد.

با سلام

تاجائیکه من بررسی کردم کلمه لا 427 مرتبه و : ولا : 338 مرتبه در آیات قرآن ذکر گردیده که اگر بخواهیم چنین قضاوتی داشته باشیم به محذوراتی برمیخوریم مانند :

لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا {النبأ/35}
آیا در اینجا هم میتوان مصداق بهشت برین را بر جناب خلیفه ثانی منطبق ساخت ؟!

وَلَوْ قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا {الفتح/22}

آیا در این آیه هم میتوان مثل آیه شما قضاوت کرد ؟

البته که در علوم غریبه شکی نیست اما چنین قضاوتها وتعمیماتی مشکل ساز هستند.

سلام

معنی ایه را ببینید

ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ(محمد/11)
اين براي آن است که خداوند مولا و سرپرست کساني است که ايمان آوردند؛ اما کافران مولايي ندارند!

تاریخ پیدایش «حساب ابجد» یا «حساب جمله‌ها» روشن نیست؛ ولی به احتمالی از سده‌های نخست هجری و به احتمال زیاد، به وسیله ایرانیان درست شده است.

تاریخچة مختصر «حروف ابجد»
تاریخ پیدایش «حساب ابجد» یا «حساب جمله‌ها» روشن نیست؛ ولی به احتمالی از سده‌های نخست هجری و به احتمال زیاد، به وسیله ایرانیان درست شده است.
در ایران و به ویژه بین شاعران ایرانی، نوعی عدد نویسی به یاری حرف‌های الفبا معمول است و به آن «حساب جمله‌ها» یا «حساب جمل» می‌گویند و بیشتر برای بیان تاریخ‌های مهم به کار می‌رود.
همچنین نمادها و قانونهای خاصی برای نمایش عددها داشتند. نمادهایی را که بکار می‌بردند چنین بودند:

ا ب ج د ه و ز ح ط ی
۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰

ک ل م ن س ع ف ص
20 ۳۰ ۴۰ ۵۰ ۶۰ ۷۰ 80 ۹۰

ق ر ش ت ث خ ذ ض ظ ع
۱۰۰ ۲۰۰ ۳۰۰ ۴۰۰ ۵۰۰ ۶۰۰ ۷۰۰ ۸۰۰ ۹۰۰ ۱۰۰۰

و قانونهای دستگاه عددنویسی آنان به شرح زیر بود:
- هر حرف که در سمت چپ حرف دیگر نوشته می‌شود، چنانچه مقدارش از آن حرف کمتر باشد، ارزش آن حرف را زیادتر می‌کند. مثلاَ:
ید(ی،د) = ۱۰+۴= ۱۴ ؛ مب(م،ب) = ۴۰+۲=۴٢
- هر حرف یا ترکیبی از آنها که در سمت راست علامت هزار نوشته می‌شود، ارزش آنرا چندبرابر می‌کند.مثلاَََََ:
جغ(ج،غ) = ۳*۱۰۰۰=۳۰۰۰
همانطور که می‌بینید در این دستگاه عددنویسی نیز رقم صفر وجود نداشته‌است.
مسلمانان برای آنکه ترتیب حروف و عددی را که به آنها منسوب است فراموش نکنند، از حروف فوق کلماتی ساخته بودند و به آنها «حروف ابجد» می‌گفتند:
ابجَد هَوَّز حُطّی کِلَمَن
سَعفَص قِرَشَت ثَخِذ ضَظَغ
و با حفظ کردن این کلمه‌ها، عددهای منسوب به آنها را چنین یادآوری می‌کردند:
۹حرف اول به ترتیب برابرند با عددهای از ۱تا ۹
۹حرف دوم به ترتیب برابرند با مضربهای ۱۰، از ۱۰تا ۹۰
۹حرف سوم به ترتیب برابرند با مضربهای ۱۰۰، از ۱۰۰تا ۹۰۰
و حرف آخر برابر است با ۱۰۰۰.
به نظر شما عددنویسی با حروف ابجد آسانتر است یا در دستگاه دهدهی؟
امروزه در نوشته‌های فارسی، از این اعداد چندجور استفاده می‌شود:
الف- صفحه‌های مقدمة بعضی از کتابها را با این عددها شماره‌گذاری می‌کنند.
ب- تاریخ وقایع مهم را با ترکیب حروف ابجد به صورت یک کلمه یا یک عبارت یا یک جملة معنی‌دار یا شعر درمی‌آورند که به خاطر سپردن آن آسان باشد و بعد با به خاطر آوردن آن کلمه یا عبارت یا جمله یا شعر، تاریخ مزبور را حساب می‌کنند.
وقتی تاریخ یک رویداد را با یک واژه یا یک جمله بیان کنند، به آن «ماده تاریخ» می‌گویند.
ج- گاهی در نوشتن، برای جدا کردن مطالب مختلف از یکدیگر، آنها را با حروف ابجد، مشخص می‌کنند. مثلاً در همین‌جا، برای جدا کردن مطالب مربوط به کاربرد حروف ابجد،
آنها را با سه حرف، الف، ب، ج مشخص کرده‌ایم.
تاریخ تولد و تاریخ مرگ کسی را با نمادهای ابجد چنین نوشته‌اند:
تاریخ تولد: «تابستان رسید» ؛ تاریخ مرگ: «زمستان رفت». این شخص در چه سالی متولد شده‌است و در چه سالی زندگی را بدرود گفته؟ چند سال زندگی کرده‌است؟

حروف ابجد بر دو نوع صغیر و کبیر می باشد .


ابجد صغیر :

(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ، ( ک = 8 ) ، ( ل = 6 ) ، ( م = 4 ) ، ( ن = 2 ) ، ( س = ساقط ) ، ( ع = 10 ) ، ( ف = 8 ) ، ( ص = 6 ) ، ( ق = 4 ) ، ( ر = 8 ) ، ( ش = ساقط ) ، ( ت = 4 ) ، ( ث = 8 ) ، ( خ = ساقط ) ، ( ذ = 4 ) ، ( ض = 8 ) ، ( ظ = ساقط ) ، ( غ = 4 ) .

ابجد کبیر :

(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ،( ک = 20 ) ،( ل =30 ) ، ( م = 40 ) ، ( ن = 50 ) ، ( س = 60 ) ، ( ع = 70 ) ، ( ف = 80 ) ، ( ص = 90 ) ، ( ق = 100 ) ، ( ر = 200 ) ، ( ش = 300 ) ، ( ت = 400 ) ، ( ث = 500 ) ، ( خ = 600 ) ، ( ذ = 700 ) ، ( ض = 800 ) ، ( ظ = 900 ) ، ( غ = 1000 ) .

باید به عرض برسانم که تنها حروف ابجد از جمله خواصی بسیار دارد ، که اکنون به طور خلاصه گفته می شود .

1- هر گاه 28 حرف ابجد را در ورقع ای نوشته و بخواهد آنان را مسخر کند ، ورقه را در آب انداخته و آب را به خورد آنان دهد .

2- می توان با 28 حرف ابجد دشمن را سرگردان کرد .

3- می توان با 28 حرف ابجد دشمن را صدمه زد یا هلاک گردان .

4- هر گاه 28 حرف را بر روی کاغذی نوشته وآن را در خاک دفن کنید به نیت آن غائب احضار گردد بحق تعالی غایب پیدا می گردد .

5- به جهت محبت این حروف را نوشته بر روی کاغذی و آن را آب کشیده و آبرا بخورد مطلوب دهد بیقرار میگردد .

6- هر گاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته و آن را بر گردن طفل آویزان کند هرگز نترسد .

7- هر گاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته وکسی که طالب علم باشد ، کاغذ را آب کشیده بخورد ذهن او قوی گردد .

8- هر گاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته وآن را بر درختی کم ثمر ببندد ثمره آن زیاد می گردد .

هر گاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته ودر چاهی که کم آب می باشد انداخته آب آن چاه زیاد می شود .

باید به عرض برسانم که هر سال 12 ماه دارد ، هر ماه را طالعی گفته اند ، در زمان حضرت سلیمان که هر انسانی روزگار او شبیه یکی از این دوازده طالع می شود و آن 12 طالع به نام :

1 – حمل ، 2 – ثور ، 3 – جوزا ، 4 – سرطان ، 5 – اسد ، 6 – سنبله ، 7 – میزان ،

8 – عقرب ، 9 – قوس ، 10 – جدی ، 11 – دلو ، 12 – حوت ، میباشد .

هر گاه بخواهید طالع شخصی را پیدا کنید :

باید نام و نام مادر او را به ابجد کبیر در آورده و با هم جمع کنید ، سپس حاصل جمع را تقسیم بر 12 کرده و باقیمانده طالع شخص می گردد .

توجه !

اگر زمانی باقیمانده صفر باشد باید نام تنها را تقسیم بر دوازده کنید و باقیمانده طالع آن شخص می شود .

و باید بدانید که فرق حروف ابجد با حروف فارسی این است که در حروف فارسی 32 حرف داریم اما در ابجد 28 حرف داریم و فرق آنها در 4 حرع ( گ- چ- پ- ژ ) میباشد و در هنگام استفاده از حروف ابجد در فارسی این حروف حذف می گردد .

مانند آقای هوشنگ بنت ژاله وقتی می خواهیم طالع آقای هوشنگ را حساب کنیم به طریق زیر عمل می کنیم ،


ه و ش ن گ بنت ژ ا ل ه
5 6 300 50 خالی بنت خالی 1 30 5

361 + 36

جمع عدد هوشنگ به عدد ابجد کبیر می شود ،


50 + 300 + 6 + 5 = 361

جمع عدد ژاله به ابجد کبیر می شود ،

5 + 30 + 1 = 36

مجموع نام و نام مادر می شود ،

361 + 36 = 397

چون که دوازده طالع در سال داریم تقسیم بر 12 می کنیم و باقیمانده از تقسیم طالع هوشنگ می شود ،

397تقسیم بر 12 نتیجه باقیمانده 1 می شود ، و طالع آن حمل میباشد .



هر گاه بخواهید حساب کنید که آیا آقای محمد زاده مریم با خانوم فاطمه زاده بتول


می توانند ازدواج بکنند یا نه ؟ آیا ستاره این دو نفر با هم جفت هست یا نه ؟ و در آینده تا آخر با هم زندگی میکنند یا نه ؟


اول نام ونام مادر هر دو را به ابجد کبیر در آورده و بعد جدا جدا حساب کرده و بعد تقسیم می کنیم .

لطفا به موارد زیر توجه کامل فرمایید ،

اول آقای م ح م د زاده م ر ی م

40 ،8 ،40 ،4 40 ، 200 ،10 ، 40
خانم ف ا ط م ه زاد ب ت و ل

80 ، 1 ، 9 ، 40 ، 5 2 ، 400 ، 6 ، 30


جمع عدد محمد 92 + جمع عدد مریم 290 438 + 135



573 + 382



955


مجموع چهار اسم بالا برابر است با :955

اکنون 955 را بر 5 تقسیم می کنیم ،

اگر باقیمانده تقسیم بالا 1 یا 3 یا 5 شود این دو به هم می رسند و ستاره آنها جفت می باشد وتا آخر با هم زندگی می کنند.

باقی مانده تقسیم بالا 5 می گردد که ستاره این دو نفر با هم جفت است وبه هم می رسند و موفق به ازدواج می شوند .


اگر باقیمانده تقسیم 2 یا 4 گردد این دو نفر به هم نمی رسند وستاره آنها جفت نمی باشد و تا آخر با هم زندگی نمی کنند .


توجه !

اگرزمانی باقیمانده تقسیم صفر گردد معلوم میشود که یک طرف از خانواده طرفین با ازدواج موافق نمی باشند و ستاره آنها به طور قطعی جفت نمی باشد .


فایده بسیارمهم :



هر گاه دعا یا طلسم یا تعویضی آتشی برای خود یا کسی نوشتید باید توجه داشته باشید که در آن نامهای اسم اعظم خداوند بخشنده مهربان و هر نامی از خدا و حروف ابجد نباشد چون آتش زدن این اسما حتما مورد غضب خداوند وموکلین و رجال الغیب خواهد شد .



فایده :


هرگز در شب تعویض ننویسید چرا که بعدأ در منزل خود موجب جنگ و نزاع می گردد و میل نوشتن و تصمیم گرفتن با خودتان می باشد .

خواص طبع ها :

1- طبع آتشی همیشه زود عصبانی می شود و زود خاموش می گردد و کینه در دل نگه نمی دارد وهمیشه بدن او حرارت دارد وتشنه می باشد و زود جنگ شروع میکند .

2- طبع خاکی همیشه متواضع و فروتن و ساکت می باشد و با حرمت وبا احترام با دیگران زندگی میکند .

3- طبع بادی همیشه مغرور و تند خو میباشد و حرکات خود را پنهان از چشم دیگران انجام می دهد و بسیار زیرک وکینه ای می باشد .

4- طبع آبی همیشه مسرور شاد است و سه طبع بالا در وجودش ظاهر می گردد و همیشه از دست زبان به عذاب می افتد .

موضوع قفل شده است