آن همه حج بر هوای نفس بود

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آن همه حج بر هوای نفس بود

آن همه حج بر هوای نفس بود

عبدالله ابن محمد نیشابوری از عارفان بزرگ اواخر قرن سوم و اوایلقرن چهارم هجری است.

ابوالفرج ابن جوزی در صفةالصفوة نوشته است که :

او را گفتند : فلانی بر آبرود1 . گفت : اگر خدای ، او را بر مخالفت هوا قادر فرماید، آن ، از رفتن بر آب ، بسی عظیم تر2بود.

شیخ فریدالدین عطار نیشابوری در ضمن بیان شرح حال ابومحمد مرتعشنیشابوری در تذکرةالاولیاء نوشته است که :

نقل است که گفت : سیزده حج کردم بتوکل3 ، چوننگه کردم4 ، همه بر هوای نفس بود5، گفتند ، چون دانستی؟

گفت: از آنکه ، مادرم گفت : سبوئی آبآر و بر من گران آمد 6. دانستم که آن حج بر شره شهوت بود و هواء نفس....

وفات ابومحمد مرتعش نیشابوری در سال 328 هجری در بغداد اتفاق افتاده است.

زیر نویسها :

1- بر روی آب راه می رود
2- با ارزشتر
3- 13 بار با توکل بر خدا به حج رفتم
4- به نیت اعمال خود توجه کردم
5- همه بخاطر هوای نفس و اعتبار دنیایی بود
6- مادرم از من کوزه ای آب خواست و من اخم کردم و با اکراه انجام دادم

اینترنت محمد صالحی – 30/10/90 http://mahsan.parsiblog.com/

سلام
ما به حج میرویم که خالص بشیم یا باید خالص بشیم که به حج بریم؟

Nejatam;187841 نوشت:
سلام
ما به حج میرویم که خالص بشیم یا باید خالص بشیم که به حج بریم؟

با سلام خدمت Nejatam بزرگوار

سوال دقیق و زیبایی فرمودید و این سوال را می شود درباره تمام عبادات و غیره پرسید ولی جوابی بسیار ساده دارد:

رابطه این دو رابطه زیگ زاکی است.


به این معنا که چون اخلاص دارار مراتب و درجات گوناگون است و نمی توان بدون خود سازی درجات بالاتر را به دست آورد، لازم است عبادت را وسیله ای برای خود سازی قرار دهیم و در این راه بسیار ارزشمند و گران بها پیش برویم.
و اصلا فلسفه عبادت: خودسازی و کسب اخلاص است.
درجه پایین و اول اخلاص شرط انجام عبادت است ولی در اثر انجام عبادت اخلاص زلال تر و قیمیتی تر می گردد.
دقیقا مثل دانشگاه و حوزه که لازم است درجه ای از علم را برای ورود به آن داشته باشی و وقتی وارد دانشگاه می شوی از نظر علمی پیشرفت می کنی و عالم می شوی.

پس قدری اخلاص برای ورود ---> ورود ---> اخلاص بالاتر

برای مطالعه بیشتر
http://www.askdin.com/thread3441.html


همانطور که استاد عرفان بزرگوار فرمودند بین انجام عبادات، اعم از نماز وروزه وزکات وحج و...با پاكسازى روح و صفاى دل و تهذيب نفوس ودر واقع اخلاص ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.

هر قدر عبادت، آميخته با حضور قلب و آداب باشد،اخلاص آن بیشتر وبرعکس هر چه خلوص ما بیشتر باشد عبادتمان نیزپسندیده تر خواهد بود.

اين مسأله كاملًا محسوس است كه انسان وقتى عبادتى را خالصانه و مخلصانه و با حضور قلب انجام مى ‏دهد، بعد از آن نورانيّت و صفاى ديگرى در قلب خود احساس مى ‏كند، ميل او به خوبيها بيشتر مى ‏شود و تنّفر او از بديها نیز زیادتر خواهد شد و خود را به خدا نزديكتر مى‏ بيند .

البته نباید فراموش کنیم که، همه عبادات يك اثر مشترك دارند و هر كدام يك تأثير ويژه، اثر مشترك همه آنها پرورش روح خضوع و اخلاص و تسليم در مقابل حق، و بيدارى و هوشيارى و ترك غفلت است.

و اثر ويژه هر كدام متناسب آن عبادت است؛ نماز نهى از فحشاء و منكر مى ‏كند، و روزه اراده را قوى و هواى نفس را تحت كنترل نيروى عقل در مى ‏آورد؛ حج، انسان را از تمام رزق و برق‏هاى زندگى و تعلّقات حيات دور مى ‏سازد، و زكات، بخل و حرص و دنيا پرستى را كم مى ‏كند.

به اين ترتيب، كسى كه همه اين عبادات را به جا مى ‏آورد، هم از اثرات عامّ آن بهره مى ‏گيرد و هم از تأثيرات ويژه آنها استفاده مى ‏كند؛ و مى ‏تواند فضايل اخلاقى را در پرتو آنها در وجود خود پرورش دهد؛ بنابراين، عبادت و نيايش ما در برابر پروردگار، يكى از گامهاى مؤثّر خود سازى ماست.

موضوع قفل شده است