شبهه ای درباره پس از مرگ امام حسن (ع)

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهه ای درباره پس از مرگ امام حسن (ع)

با توجه به اينكه شيعيان بعد از شهادت امام حسن ـ عليه السّلام ـ مي‎خواستند با امام حسين ـ عليه السّلام ـ بيعت كنند ايشان امتناع كردند فرمودند عهدي ميان معاويه داريم اوّلاً آن عهد چيست؟ ثانياً آن عهد با امام حسن ـ عليه السّلام ـ بود نه ايشان، ثالثاً آن عهد را معاويه خود نقض كرده بود چه لزومي به پايبندي آن حضرت بود؟

بسم الله الرحمن الرحیم


سئوال را به این شکل مطرح می کنیم که : چرا امام حسین ع در زمان معاویه قیام نکردند ؟
این مساله ، ریشه در امور زیادی دارد که برخی از آنها را می توانیم در جملات خود امام حسین بیابیم مهمترین علل آنرا می توان موارد ذیل دانست :
1.وجود صلحنامه امام حسن
2.موقعیت معاویه
3. سیاست داری معاویه
4. شرایط زمان


در این پست تنها به بررسی علت اول( وجود صلحنامه) می پردازم ،
امام حسین ع در یکی از جوابهای خود به نامه های معاویه ، خود را پایبند به صلح امام حسن معرفی می کند واتهام نقض آنرا از خود به دور دانسته است .( موسوعة کلمات الامام الحسینص 239) اما سوال اینجاست که با اینکه معاویه صلحنامه را زیر پا گذاشته وخود را ملتزم به رعایت آن نمی داند و می گوید : انی کنت منیّت الحسن اشیاء واعطیته اشیاء ،( ارشاد شیخ مفید ص355) پس چگونه امام خود راپایبند به صلحنامه ای می داند که در همان ابتدا از سوی طرف مقابل بی اعتبار معرفی شده است ؟

پاسخ این پرسش را می توان از زوایای گوناگونی ارائه کرد :
1.اگر در عبارت معاویه خوب دقت کنیم در عبارت نقل شده از او نقض صلح نامه صریحا فهمیده نمی شود بلکه می گوید : «من به حسن چیزهایی را وعده دادم ». که ممکن است این امور وعده داده شده خارج از مفاد صلحنامه باشد که معاویه خود را پایبن به آنها نمی داند . بنابر این خود را ناقض اصل صلح نامه به حساب نمی آورد و یا لا اقل می تواند ادعای عدم نقض از سوی خود را توجیه کند.


2.باید میان شخصیت سیاسی معاویه و امام حسین ع تفاوت اساسی قائل شد ، معاویه عنصری سیاسی کار بود که حاضر است در راه رسیدن به اهداف خودهر ننگ و نیرنگی را به کار برد ، چنانکه نمونه های فراوانی ازاین نیرنگ ها (مانند قرآن بر نیزه کردن ،تحریک طلحه وزبیر ،بهانه قرار دادن خون عثمان ) را می توانیم در زمان درگیری او با امام علی مشاهده کنیم . اما در مقابل ، امام حسین عنصری ارزشی ،مکتبی و اصولی است که حاضر نیست از هر فرصتی برای پیروزی و موفقیت خود استفاده کند چنانکه حضرت علی با جمله «ولن اطلب النصر بالجور» ( نهج البلاغه خطبه 126) به این اصولگرایی خود اشاره می کند . بنابر این طبیعی استکه امام نتواندتعهدی را که برادرش امام حسن ع به معاویه داده –حتی با وجود نقض معاویه –نادیده بگیرد.

3.باید شرایط آن زمان را در نظر گرفت و به پیامهای عدم تعهد امام به صلحنامه دقت کرد معاویه در آن زمان حاکم بلا منازع جامعه اسلامی بود واز شام تا یمن وعراق و حجاز تحت تسلط او بود ودر هر گوشه عوامل اوبه شدت ازسیاستهای او تبلیغ و دفاع می کردند.
او که در زمان درگیریش با امام علی ع توانست کوتاهی های خود را در کمک رساندن به عثمان در فتنه منجر به قتل او پنهان کرده بلکه برای شامیان خود را تنها منتقم خون عثمان به حساب آورده ، بدیهی است که در این زمان به راحتی می تواند در صورت عدم پایبندی امام حسین ع به صلحنامه او را عنصری سست پیمان و ناقض عهد معرفی کند و افکار عمومی جامعه راعلیه امام شکل دهد که درمیان آنچه به گوش جامعه نخواهد رسید فریادهای امام ویاران اوست.
موضوع قفل شده است