نوع پوشش حضرت زهرا (س)

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نوع پوشش حضرت زهرا (س)

با عرض سلام:Gol:

میخواستم درباره ی نوع پوشش حضرت زهرا (س) بدونم
مطمئننا اون زمان چیزی مثله چادر نبوده اما خیلی دوست دارم اگر در احادیث یا تاریخ نوع پوشش ایشون یا حضرت زینب (س) یا حضرت معصومه (س) یا زنان بزرگ دیگر چیزی درج شده بفرمایید...
اگر جزییات هم باشد که دیگر چه بهتر
اما اگر باشد...:Ghamgin:
با تشکر:Gol:

برچسب: 

با سلام

ابن شهر آشوب و قطب راوندى روايت كرده اند كه :
روزى حضرت على عليه السلام كه به پول احتياج پيدا كرد بود، به ناچار چادر حضرت فاطمه عليها السلام را كه از جنس پشم بود نزد مردى يهودى به نام زيد رهن گذاشت و قدرى جو قرض گرفت . آن مرد يهودى چادررا به خانه برد و در حجره گذاشت . به هنگام شب ، زن مرد يهودى وقتى كه وارد حجره شد نورى از آن چادر مشاهده كرد كه تمام حجره ر روشن كره بود. زن وقتى كه آن حالت عجيب را ديد نزد شوهرش رفت و آنچه ديده بود نقل كرد. شوهرش از شنيدن آن حالت تعجب كرد. (چون فراموش كرده بود كه چادر حضرت فاطمه عليها السلام در خانه اوست ) پس به سرعت داخل حجره شد و متوجه شد كه نور از چادرحضرت فاطمه عليها السلام آن بانوى عصمت است كه مانند بدر منير خانه را روشن كرده است . يهودى از مشاهده اين حالت تعجبش زيادتر شد. پس آن دو به خانه خويشان و دوستان خود رفتند و هشتاد نفر از آنها را به خانه آوردند كه همگى آنها از بركت شعاع (نور) چادر فاطمه عليها السلام به نور اسلام منور گرديدند.

سيد بن طاووس از كتاب زهدالنبى نقل مى كند: هنگامى كه آيات
و ان جهم لمو عدهم اجمعين لها سبعة ابواب لكل باب منهم جزء مقسوم (107)

نازل شد، پيامبر (صلى الله عليه وآله ) گريه شديدى كرد، صحابه نيز از گريه آن حضرت به گريه افتادند. ولى كسى علت گريه آن حضرت را نمى دانست . پيامبر چنان منقلب بود كه كسى نمى توانست از او سؤ ال كند. عادت رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) اين بود كه هرگاه فاطمه عليها السلام را مى ديد خوشحال مى شد، از اين رو يكى از اصحاب به حضور فاطمه عليها السلام رفت تا او را نزد پيامبر بياورد، وقتى كه به خانه زهراء وارد شد ديد كه او مشغول آسيا كردن جو است و آيه و ما عندالله خير و ابقى را مى خواند آن مرد صحابى سلام كرد و جريان گريه رسول خدا را به او خبر داد. فاطمه عليها السلام بى درنگ برخاست و چادركهنه اى كه دوازده وصله از ليف خرما داشت به سر گرفت و از خانه بيرون آمد. سلمان او را ديد و گريه كرد، و گفت : واحزناه دختران قيصر روم و كسرى (شاه ايران ) لباسهاى سندس و حرير بپوشند، اما دختر پيامبر چادرى را كه دوازده وصله دارد و كهنه است به سر كند ! !

شب زفاف فاطمه عليها السلام و على عليه السلام و رسول خدا عليه السلام كاسه اى طلبيد و غذايى در آن نهار و فرمود: اين متعلق به فاطمه و همسرش مى باشد هنگامى كه خورشيد غروب كردت به ام سلمه فرمود: فاطمه را بياور. ام سلمه مى گويد: رفتم و دست فاطمه را گرفته ، در حالى كه دامنش بر زمين كشيده مى شد و عرق شرم و خجالت از چهره اش جارى بود، او را نزد حضرت آوردم . به خدمت حضرت كه رسيد، از شدت خجالت پايش لغزيد. رسول خدا عليه السلام فرمود: خداوند تو را از لغزشهاى دنيا و آخرت نگه دارد. پيش روى حضرت كه قرار گرفت ، حضرت چادراز صورتش به يك سوزد تا على چهره او را ببيند.
بحارالانوار، ج 43

عمرو بن منذر همدانى گويد: جناب امّ كلثوم عليهاالسّلام را ديدم چنانكه پندارى فاطمه زهراء عليهاالسّلام است چادر كهنه بر سر گرفته و روى بندى بر روى بسته ، من نزديك رفتم و امام زين العابدين عليه السّلام و عورات خاندان را سلام كردم مرا فرمودند: اى مؤ من ! اگر بتوانى چيزى بدين شخص ده كه سر حضرت حسين عليه السّلام را دارد تا به پيش برد كه از نظاره گيان ما را زحمت است ، من صد درهم بدادم بدان لعين كه سر داشت كه سر حضرت حسين عليه السّلام را پيشتر دارد و از عورات دور شود بدين منوال مى رفتند تا نزد يزيد پليد بنهادند.

یک سند بسیار محکم ومتین درباره نوع حجاب حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها هنگام خروج از خانه ودفاع از ولایت و خطبه فدکیه است :

من كتاب أبي بكر أحمد بن عبد
العزيز الجوهري في السقيفة وفدك - وأبو بكر الجوهري هذا عالم محدث كثير الادب ثقة

ورع أثنى عليه المحدثون ورووا عنه مصنفاته وغير مصنفاته -. ثم قال:
قال أبو
بكر: حدثني محمد بن زكريا، عن جعفر بن محمد بن عمارة، عن أبيه، عن الحسن بن صالح
قال: حدثني ابن خالات من بني هاشم عن زينب بنت علي بن أبي طالب عليه السلام.
قال: وقال جعفر بن محمد بن عمارة: حدثني ابي، عن جعفر بن محمد ابن علي بن
الحسين، عن أبيه. قال أبو بكر: وحدثني عثمان بن عمران العجيفي، عن نائل بن نجيح، عن
عمرو بن شمر، عن جابر الجعفي، عن أبي جعفر محمد بن علي عليه السلام. قال أبو
بكر: وحدثني أحمد بن محمد بن زيد ، عن عبد الله بن محمد بن سليمان، عن أبيه، عن
عبد الله بن الحسن. قالوا جميعا: لما بلغ فاطمة عليها السلام إجماع أبي بكر على
منعها فدك، لاثت خمارها (

واشتملت بجلبابها
)
وأقبلت في لمة من حفدتها ونساء قومها تطأ ذيولها ،
ما تخرم مشيتها مشية رسول الله صلى الله عليه وآله حتى دخلت على أبي بكر - وقد حشد

الناس من المهاجرين والانصار - فضربت بينهم وبينها ريطة بيضاء،

حضرت زهرا (س) هنگام خروج از منزل مقنعه را محكم بر سر بستند و جلباب و چادر را، به گونه اي كه تمام بدن آن حضرت را مي پوشاند و گوشه هاي آن به زمين مي رسيد که زیر پای حضرتش میرفت (از بلندی یا از بیماری که اولی مناسبتر است) به تن كردند و به همراه گروهي از نزديكان و زنان قوم خود به سوي مسجد حركت نمودند.

حتی :

در آخرين روزهاى عمر پر بركتش ضمن وصيّتى به اسماء فرمود: من بسيار زشت و زننده مى دانم كه جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه اى روى بدنش تشييع مى كنند.
و افرادى اندام و حجم بدن او را مشاهده كرده و براى ديگران تعريف مى نمايند.
مرا بر تخت و برانکاردى كه اطرافش پوشيده نيست و مانع مشاهده ديگران نباشد قرار مده بلكه مرا با پوشش كامل تشييع كن - ، خداوند تو را از آتش ‍ جهنّم مستور و محفوظ نمايد.

ودرباره حضرت زینب سلام الله علیها :

أَمِنَ العَدلِ یابنَ الطُّلَقاءِ تَخدیِرُکَ حَرائِرَکَ و إمائَکَ وَ سَوقُکَ بَناةِ رسولِ الله سَبایا قَد هَتَکتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبدَیتَ وُجوهَهُنَّ. بحار الانوار، ج45، ص 157»، آیا این از عدالت است ای پسر آزاد شده­ها؟ که همسرانت را و کنیزات را پشت پرده ببری که نامحرم نبیند؟ در حالی که دخترهای پیغمبر را در شهرها گردش بدهی؟ پرده حشمت آن­ها را هتک کنی؟ چهره­های اینها را آشکار کنی که مردهای اجنبی ببینند؟

با عرض سلام و خسته نباشید:Gol:
ممنونم از پاسخ بسیار خوبتان:Gol:
ببخشید حدیثی مشاهده نکردید که از ویژگی جلباب بفهمیم همون چادر است؟
جلباب مثل عبا یا چادر عربی است؟

با سلام

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً؛

اي پيغمبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را با چادر خود فرو پوشند، كه اين كار براي اين كه آنها به عفت و حريت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوس رانان آزار نكشند؛ بر آنان بسيار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.

«جلابيب» جمع «جلباب» است و جلباب در كتاب هاي لغت معتبر، مثل لسان العرب، صحاح اللغة و معجم الوسيط، به «ملحفه» معنا شده است و ملحفه پوششي گسترده است كه زن خود را در آن مي پيچد.

در كتاب المفصل في احكام المرأة والبيت المسلم في الشريعة الاسلامية، ج 3، ص 3222 آمده است: انّه الملاءة التي تشتمل بها المرأة فتلبسها فوق ثيابها و تعظي بها جميع بدنها من رأسها الي قدمها و الجلباب بهذا التعريف شبيه العَباءة»

. الجلباب: ثوب اوسع من الخمار دون الرداء: فيومي، المصباح المنير، ريشه ي جلب.
. الجلابيب: القمص و الخمر الواحد الجلباب: راغب اصفهاني، معجم مفردات الفاظ القرآن، ريشه ي جلب.

و در كافى به سند خود از حريز از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه آيه (ان يضعن ثيابهن ) را قرائت نموده و فرمودند: مراد از آن جلباب و خمار است ، در صورتى كه زن سالخورده باشد.

يا ايها النبى قل لازواجك و بناتك و نساء المؤ منين يدنين عليهن من جلابيبهن ...

كلمه (جلابيب ) جمع جلباب است ، و آن جامه اى است سرتاسرى كه تمامى بدن را مى پوشاند، و يا روسرى مخصوصى است كه صورت و سر را ساتر مى شود، و منظور از جمله (پيش بكشند مقدارى از جلباب خود را)، اين است كه آن را طورى بپوشند كه زير گلو و سينه هايشان در انظار ناظرين پيدا نباشد.

در روايتي از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است:
يا ايها الناس اتخذوا السراويلات فأنها من استر ثيابكم و حصّنوا بها نسائكم اذا خرجن؛ اي مردم از شلوارها براي پوشش استفاده كنيد؛ زيرا از پوشاننده ترين لباس ها هستند و زنان خود را هنگامي كه از منزل خارج مي شوند از طريق استفاده از شلوار حفظ كنيد.

در روايت فوق عبارت «استرثيابكم و حصنّوا بها نسائكم اذا خرجن» به خوبي دلالت بر مطلوبيت پوشش كامل زنان در خارج از منزل مي نمايد.

همچنین با بررسی نوع لباس معلوم میشود که در آنزمان زنان مومن چند طبقه لباس میپوشیدند تقریبا مثل روحانیون که عمامه(قناع) عبا(جلباب) خمار(قبا) بوده است :

روزی جابر بن عبدالله انصاری همراه رسول خدا(ص) به سوی خانه فاطمه(س) رهسپار شدند. وقتی که به در خانه رسیدند، پیامبر(ص) اجازه ورود طلبید. فاطمه(س) اجازه داد، پیامبر(ص) فرمود: شخصی همراه من است، آیا اجازه هست با او وارد خانه شویم؟ فاطمه(س) عرض کرد: «ای رسول خدا «قِناع» (یعنی مقنعه و روسری) ندارم.» پیامبر(ص) فرمود: «یا فاطِمَةُ خُذِی فَضْلَ مَلْحَفَتِک فَقِنِعِی بِهِ رأسَکِ؛ ای فاطمه! زیادی لباس بلند روپوش خود را بگیر و سرت را با آن بپوشان».
حضرت فاطمه(س) همین کار را کرد، آن گاه پیامبر(ص) و جابر، با کسب اجازه وارد خانه شدند.اصول کافی

سلامی مجدد:Gol:

بسیار سپاسگذارم
اما چند تا سوال دیگه هم دارم که اگه لطف کنید جواب بدید ممنون میشم...

از جلباب که مثل چادر و خمار که مثل مغنعه بوده بگذریم به جز این دو در زیر جلباب هم لباسی داشتن؟
آیا لباس بلند عربی بوده؟
اگر آره, شلوار هم داشتن؟:Gig:

با سلام

نقل قول:
از جلباب که مثل چادر و خمار که مثل مقنعه بوده بگذریم به جز این دو در زیر جلباب هم لباسی داشتن؟
آیا لباس بلند عربی بوده؟
اگر آره, شلوار هم داشتن؟

با بررسی شواهد تاریخ متوجه میشویم که انواع مختلفی از پوشش حتی قبل از اسلام وجود داشته مثلا حضرت موسی (ع) آنقدر پوشیده بود که قومش گفتند حتما مشکلی دارد !

اما دین مبین اسلام حد پوشش زن را حفاظت وی و جامعه از خطر دانسته و در آیات واخبار طبقاتی از لباس به منظور کاهش حجم بدن زن توصیه شده است :

قد روي عن النبي صلى الله عليه و آله أنه قال:" للزوج ما تحت الدرع، و للابن و الأخ ما فوق الدرع، و لغير ذي محرم أربعة أثواب، درع، و خمار، و جلباب، و إزار . تفسیر مجمع البیان

نمایان ساختن تمام بدن برای زوج رواست و سر و گردن را می توان در برابر پسر و برادر آشكار كرد، اما در برابر نا محرم باید از چهار پوشش استفاده كرد: پیراهن یا قمیص(درع)، روسری یا مقنعه (خمار)، چادر و پوششی وسیع تر از روسری كه بر روی سینه می افتد (جلباب) و شلوار (ازار).

علی بن ابراهيم عن أبيه عن حماد بن عيسى عن حريز بن عبدالله عن ابى -
عبدالله عليه السلام انه قرأ " ان يضعن من ثيابهن " قال : الجلباب والخمار اذا كانت المرأة مسنة .

نداشتن روسری وچادر از لباسهایشان برای زن مسن لزومی ندارد.

عدة من أصحابنا عن احمد بن محمد عن ابن محبوب عن العلا بن رزين
عن محمد بن مسلم عن ابيعبد الله عليه السلام قال في قول الله عزوجل : " والقواعد من النساء
اللاتى لا يرجون نكاحا " ما الذى يصلح لهن أن يضعن من ثيابهن ؟ قال : الجلباب.

نداشتن چادر از لباسهایشان برای زن یائسه مجاز است.

حدیثی دیگر از امام جعفر صادق(ع) آمده است که علی (ع) با یک دینار سه تکه لباس (شامل پیراهن، ازار و ردا) خرید که پیراهن تا بالای قوزک پا، ازار تا نیمه ی ساق پا و ردا از جلو تا پستانهایش و از پشت سر تا سرینهایش می رسید سپس دستانش را بلند کرده و تا به منزل رسید بر به دست آوردن این البسه حمد خدا را به جا آورد و وقتی که داخل منزل شد گفت لباس با این اندازه را باید مسلمانان بپوشند. امام جعفر گفت اما مسلمانان امروز نمی توانند چنین لباسی را بپوشند و اگر امروز این چنین لباسی را بپوشیم ما را به دیوانگی یا ریا بازی نسبت می دهند در حالی که خداوند فرموده است:« و ثیابک فطهر» که معنی آیه چنین است:«لباست را بلند نگاه دار (کوتاه نساز)» و طوری بلند مساز که مجبور باشی آن را بر زمین بکشی و وقتی که امام مهدی ظهور کرد این لباس، معمول و مقرر خواهد شد.نورالثقلین

كنتُ قاعدا في البَقيعِ مَع رسولِ اللّه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم في يَومِ دَجْنٍ ومَطَرٍ ، إذ مَرَّتِ امْرَأةٌ على حِمارٍ ، فَهَوتْ يدُ الحِمارِ في وَهْدَةٍ فسَقَطَتِ المَرأةُ ، فأعْرَضَ النّبيُّ صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم بوجهِهِ ، قالوا : يا رسولَ اللّه ، إنّها مُتَسَرْوِلَةٌ . قالَ : اللّهُمَّ اغْفِرْ للمُتَسرْوِلاتِ ثلاثا يا أَيُّها النّاسُ ، اتَّخِذوا السَّراويلاتِ فإنَّها مِن أسْتَرِ ثِيابِكُم ، وحَصِّنوا بِها نِساءَكُم إذا خَرَجْنَ .
امام على عليه‏السلام : من و پيامبر در يك روز ابرى و بارانى در بقيع نشسته بوديم كه زنى سوار بر الاغ از آن جا گذشت و دست الاغش در گودالى فرو رفت و زن به زمين افتاد . پيامبر صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم رويش را برگرداند . حاضران عرض كردند : اى رسول خدا ! آن زن شلوار به پا دارد . پيامبر سه بار فرمود : خدايا ! زنان شلوار پوش را بيامرز . اى مردم ! شلوار بپوشيد كه شلوار پوشاترين جامه‏هاى شماست و زنان خود را در موقعى كه بيرون مى‏آيند با شلوار حفظ كنيد .

عبداللّه‏ بن‏عباس، مفسّر و شاگرد سرشناس اميرالمؤمنين علي(علیه السلام) گفته است:زن (بايد) مو و سينه و دور گردن و زير گلوي خود را بپوشاند.»( مجمع البيان، ج7)
حضرت على علیه السلام فرموده اند : پوشيده و محفوظ داشتن زن مايه آسايش بيشتر و دوام زيبايى اوست . غرر الحكم

رسول حق (صلی الله علیه وآله) به حولا فرمود :روسرى خود را كه جلب نظر مى كند نشان مده اگر چنين كني دينتان را تباه و خدا را به خشم آورده اي.

الفقيه : باسناده عن الفضيل , عن ابي جعفر (ع ) قال : صلت فاطمة (س ) في درع , و خمارها على راسها, ليس عليها اكثر مما وارت به شعرها و اذنيها.

واز طریق عامه:

وعن الأوزاعي عن مكحول عمن سأل عائشة في كم
تصل المرأة من الثياب؟ فقالت له: سل علي بن أبي طالب ثم ارجع إلي
فأخبرني فأتى عليا فسأله فقال: في الخمار والدرع السابغ فرجع إلى عائشة
فأخبرها فقالت: صدق

الاختمار هو للرأس وللوجه، وأما البدن فلا يقال لما يستر به خمار، بل يقال له ثوب، أو يقال له قميص، أو يقال له درع.

حدثنا عبد الله بن مسلمة عن مالك عن أبي بكر بن نافع عن أبيه عن صفية بنت أبي عبيد أنها أخبرته (أن أم سلمة زوج النبي صلى الله عليه وسلم قالت لرسول الله صلى الله عليه وسلم حين ذكر الإزار: فالمرأة يا رسول الله؟ قال: ترخي شبراً. قالت أم سلمة: إذاً: ينكشف عنها! قال: فذراعاً لا تزيد عليه) ]. قوله: [ في قدر الذيل ] أي: في بيان مقدار الذيل الذي ترخيه المرأة من ثوبها. أورد أبو داود حديث أم سلمة رضي الله عنها (لما ذكر النبي صلى الله عليه وسلم الإزار) يعني: في حق الرجال، قال: (ومن جر إزاره خيلاء لم ينظر الله إليه) قيل: إن هذا من نصف الساق، قالت: إذا ينكشف عنها! قال: ترخي ذراعاً، يعني: شبرين، فتكون بذلك قد غطت قدمها ومعنى ذلك أنها تجر هذا الشيء الذي رخص لها فيه مما يستر قدمها ويزيد على ذلك، فإنها تجر ذلك الذيل الزائد على ستر قدميها، لأنها قالت: (إذاً: تنكشف رجلها) ومعنى هذا أن المرأة لا يجوز لها كشف رجليها. وهذا الحديث من الأدلة الواضحة الجلية على وجوب ستر الوجه، لأنه إذا كانت الشريعة جاءت بتغطية الرجل فالوجه أولى منها بالتغطية؛ لأن الفتنة في الوجه أكثر منها في الرجل، بل لا نسبة بين الفتنة بالوجه والفتنة بالرجل، والناظر إلى المحاسن أول ما ينظر إلى الوجه، لا إلى الرجل. فهذا من أوضح الأدلة الدالة على أن الحجاب واجب وأنه متعين، لأن النساء إذا كن قد أمرن بأن يغطين أرجلهن وألا يكشفن أرجلهن للرجال الأجانب فمن باب أولى أن يغطين وجوههن، وهذا من جملة الأدلة العديدة الدالة على وجوب ستر الوجه وعدم كشفه للرجال الأجانب. قوله: [ (فذراعاً لا تزيد عليه) ]. لأنه إذا حصلت زيادة فمعناه أن فيه إضاعة للمال؛ لأنها ستسحب في الأرض شيئاً كثيراً فيكون في ذلك إتلاف للمال، وإتلاف لذلك الثوب الذي يستعمل. وهذا المقدار إنما هو لطرف الثوب من المؤخر فقط، وكما هو معلوم أن السحب سيكون من الوراء؛ لأنه لو كان من قدام لتعثرت به، ولكنه من الأمام يكون بحيث يغطي قدميها فلا ترى؛ لكن لا يطول أكثر بحيث تتعثر به، أما من الخلف فنعم.

حدثنا أحمد بن عمرو بن السرح و أحمد بن سعيد الهمداني قالا: أخبرنا ابن وهب أخبرنا ابن لهيعة عن موسى بن جبير أن عبيد الله بن عباس حدثه عن خالد بن يزيد بن معاوية عن دحية بن خليفة الكلبي رضي الله عنه أنه قال: (أتي رسول الله صلى الله عليه وسلم بقباطي فأعطاني منها قبطية، فقال: اصدعها صدعين فاقطع أحدهما قميصاً وأعط الآخر امرأتك تختمر به، فلما أدبر قال: وأمر امرأتك أن تجعل تحته ثوباً لا يصفها).

ابن جریر گفته است این که در برخی از روایات لفظ «ازار» آمده به این دلیل است که اکثر مردم در زمان پیامبر (ص) ازار و ردا می‌پوشیدند و حکم قمیص (پیراهن) و انواع لباسهای دیگر که بعداً معمول گردیده است همان حکم ازار است.

ازاسامه‌ی بن زید روایت شده است که گفت: رسول خدا یک لباس ضخیم قبطی را از لباسهایی که دحیه‌ی کلبی به او اهداء کرده بود به من داد. من هم آن را به همسرم دادم. بعداً رسول خدا (ص) از من سؤال کرد: چرا لباس قبطیه را نمی‌پوشی؟ عرض کردم ای رسول خدا آن را به همسرم بخشیدم. فرمود: پس به او بگو زیرجامه‌ای زیر آن بپوشد. زیرا می‌ترسم حجم استخوانهایش را نشان دهد].
قال رسول الله (ص)صنفان من أهل النار لم أرهما: قوم معهم سیاط کأذناب البقر یضربون بها الناس و نساء کاسیات عاریات ممیلات مائلات رؤوسهن کأسنمة البخت المائلة لایدخلن الجنة و لایجدن ریحها و إن ریحها لیوجد من مسیرة کذا و کذا».

[پیامبر فرمود: دو دسته از اهل دوزخ می‌باشند که تا به حال آنها را ندیده‌ام: یکی از این دو دسته قومی هستند که تازیانه‌هایی در دست دارند به مانند دم گاو که با آن تازیانه‌ها، مردم را می‌زنند (اشاره به حاکمان ستمگر). دسته‌ی دوم زنانی هستند که به ظاهر لباس پوشیده‌اند اما در واقع لخت و برهنه هستند و توجه مردان را به سوی خود جلب می‌نمایند، و در حال راه رفتن می‌خرامند. سرهایشان مانند کوهان مایل شتر است. این دسته از زنان نه داخل بهشت می‌شوند و نه بوی آن به مشامشان می‌رسد در حالی که بوی بهشت از فاصله‌های دور به مشام می‌رسد

از ام‌سلمه دختر ابوامیه، همسر رسول خدا (ص) مروی است که هنگامی که پیغمبر در رابطه با بلند بودن ازار هشدار داد گفت پس زن (دامن خود را) چکار کند ای رسول خدا؟ فرمود: آن را یک وجب پایین می‌اندازد. ام‌سلمه گفت در این صورت پاهایش مکشوف می‌ماند. فرمود (زنی که به علت بلندی قد با پایین انداختن لباسش به اندازه‌ی یک وجب باز هم پاهایش لخت و بدون پوشش بماند) در این صورت می‌تواند لباسش را یک ذراع (دو وجب) فرو اندازد. پیشتر از این (چون لازم نیست) اجازه ندارد

ام‌سلمه روایت شده است که گفت:
«لما نزلت آیه الحجاب خرج نساء الأنصار کأن علی رؤوسهنَّ الغربان»
هنگامی که آیه‌ی حجاب نازل شد زنان انصار خارج شدند مثل اینکه کلاغ بر سر آنان نشسته است]. چون سر و صورتهای خود را با پارچه سیاه پوشانده بودند .

باسلام.

خیر البریه;158992 نوشت:
روسرى خود را كه جلب نظر مى كند نشان مده اگر چنين كني دينتان را تباه و خدا را به خشم آورده اي.

یعنی روسری های رنگی که بعضی از چادریها دارن اشکال داره؟

شنیدم حجاب حضرت زهرا بیشتراز روبنده بوده . یعنی چیزی روی سر می گذاشتند تا حتی چاقی یا لاغری ایشان یا... هرچیز دیگری مشخص نباشه.این موضوع صحت داره؟

نقل قول:

یعنی روسری های رنگی که بعضی از چادریها دارن اشکال داره؟

شنیدم حجاب حضرت زهرا بیشتراز روبنده بوده . یعنی چیزی روی سر می گذاشتند تا حتی چاقی یا لاغری ایشان یا... هرچیز دیگری مشخص نباشه.این موضوع صحت داره؟

با سلام

روبند یا پوشیه سابقه ای طولانی دارد در عهد عتیق سفر پیدایش 24-66 میخوانیم :

در ماجراي ازدواج اسحاق (پسر ابراهيم (ع) يا رفقه یا ربكا) گفته: «رفقه چشمان خود را بلند كرد و اسحاق را ديد و از شتر فرود آمد، زيرا كه از خادم پرسيد، اين مرد كيست كه در صحرا به استقبال ما مي‌آيد و خادم گفت آقاي من است، پس برقع خود را گرفته خود را پوشانيد»

واز گفتار سرور زنان است که :

برای زنان بهتر آن است که آنان مردان را نبینند و مردان نیز ایشان را نبینند. پس معلوم میشود که آنحضرت پوشیه داشته اند .

اما در مورد روسری رنگی باید گفت بنص آیات واخبار هر موردی که برای زنان جلب توجه کند از رفتار ولباس و ... ممنوع است .

وجدت في مجموعة عتيقة بخط بعض العلماء، وفيها بعض الخطب، ويظهر من بعض القرائن أنه أخذه من كتاب الخطب لاحمد بن عبد العزيز الجلودي، ما صورته: بسم الله الرحمن الرحيم، حدثنا يحيى بن عمر قال: حدثنا عبس بن مسلم قال: حدثنا عمر بن اسحاق، عن عبد الله بن أبي بكر، عن محمد بن مسلم، عن مهران الثقفي، عنعبد الله بن محبوب، عن رجل قال: إن الحولاء كانت امرأة عطارة لآل رسول الله (صلى الله عليه وآله) فلما كانت يوما من الايام أمرها زوجها بمعروف فانتهرته، فأمسى وهو ساخط عليها، فلما دخل المسجد للصلاة تبعته فأعرض عنها، فمشت إليه وقبلت يده اليمنى وقبلت رأسه فأعرض عنها، فعلمت أنه ساخط، عليها فلطمت وجهها وعفرت، خدها وبكت بكاء شديدا وانتحبت، ورجفت بنفسها مخافة رب العالمين، وخوفا من نار جهنم، يوم وضع الموازين ونشر الدواوين، وإشفاقا من عذاب مالك يوم.... يا حولاء، من كانت منكن تؤمن بالله واليوم الاخر، لا تجعل زينتها لغير زوجها، ولا تبدي خمارها ومعصمها، وأيما امرأة جعلت شيئا من ذلك لغير زوجها، فقد أفسدت دينها، وأسخطت ربها عليها.

ای حولا! هر کس از شما بانوان که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارد، زینتش را برای غیر همسرش قرار نمی دهد و مقنعه و روسری خود را از سرش بر نمی دارد.هر زنی که حتی بخشی از این ها برای غیر همسرش . انجام دهد. قطعا دین خود را فاسد ساخته و پروردگارش را بر خود غضب ناک نموده است.

يا حولاء، لا يحل لامرأة أن تدخل بيتها من قد بلغ الحلم، ولا تملا عينها منه ولا عينه منها، ولا تأكل معه ولا تشرب إلا أن يكون محرما عليها، وذلك بحضرة زوجها " فقالت عائشة عند ذلك: يا رسول الله، وإن كان مملوكا، فقال رسول الله (صلى الله عليه وآله): " وإن كان مملوكا، فلا تفعل شيئا من ذلك، فإن فعلت فقد سخط الله عليها ومقتها ولعنها ولعنتها الملائكة.
مستدرک الوسایل .

حتی در برابر محارم :

عن علي (عليه السلام) أنه قال: " إن رجلا أتى النبي (صلى الله عليه وآله)، فقال: يا رسول الله أمي استاذن عليها إلى أن قال يا رسول الله اختي تكشف شعرها بين يدي ؟ قال: لا، قال: ولم ؟ قال: أخاف ان أبدت شيئا من محاسنها ومن شعرها أو معصمها أن يواقعها .

اى رسول خدا, آيا براى ورود به مادرم بايد اجازه بگيرم؟ ....

اي رسول خدا خواهرم در نزد من موهايش را باز مي دارد حضرت مي فرمايد: نه سزاوار نيست. مرد مي پرسد: چرا؟ فرمود: مي ترسم بر تو، از اينكه چون زيبائي هايش را بر تو نشان دهدبه آميزش بينجامد! ودر نقلی دیگر شيطان سراغ تو آيد.

امام رضا(ع) در پاسخ به پرسشهاى محمد بن سنان مى فرمايد
(وحرم النظر الى شعورالنساء المحجوبات بالازواج الى غيرهن من النساء لما فيه من تهييج الرجال و مايدعوا التهييج اليه من الفساد والدخول فيما لايحل وكذلك ما اشبه الشعور.)علل وعیون صدوق

چشم دوختن به موهاى زنان شوهردار و ديگر زنان را, حرام كرد زيرا ديدن موى زنان شهوت مردان را بر مى انگيزد و انگيخته شدن شهوت, به فساد و به داخل شدن در آنچه كه حلال نيست مى انجامد. نگاه به آنچه بسان موست, نيز به همين جهت حرام شده است.

نقل قول:

ای حولا! هر کس از شما بانوان که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارد، زینتش را برای غیر همسرش قرار نمی دهد

سلام عليكم

ببخشيد متن كامل حديث حولا همراه با ترجمه و منبع دقيق حديث را مي خواستم.

(اسم كتاب همراه با ذكر صفحه)

و اينكه حولا چه كسي بوده ؟

با تشكر

نقل قول:

رسول حق (صلی الله علیه وآله) به حولا فرمود :روسرى خود را كه جلب نظر مى كند نشان مده اگر چنين كني دينتان را تباه و خدا را به خشم آورده اي.

سلام عليكم

ببخشيد متن عربي اين حديث و منبع آن را مي خواستم...!


نقل قول:
سلام عليكم

ببخشيد متن كامل حديث

حولا
همراه با ترجمه و منبع دقيق حديث را مي خواستم.

(اسم كتاب همراه با ذكر صفحه)

و اينكه

حولا چه كسي بوده ؟


با سلام


زينب العطارة الحولاء :
عدها البرقي ممن روى عن رسول الله صلى الله عليه وآله .
روى محمد بن عقوب باسناده ، عن الحسين بن زيد الهاشمي ، عن أبي
عبدالله عليه السلام . قال : جاءت زينب العطارة الحولاء إلى نساء النبي صلى
الله عليه وآله وبناته ، وكانت تبيع منهن العطر ، فجاء النبي صلى الله عليه وآله
وهي عندهن ، فقال صلى الله عليه وآله : إذا أتيتنا طابت بيوتنا ، فقالت : بيوتك
بريحك أطيب يا رسول الله ، ( الحديث ) . الروضة : الحديث 143.معجم الرجال خویی


مرحوم نوری در مستدرکش جز14 ص 238 آورده :

وجدت في مجموعة عتيقة بخط بعض العلماء، وفيها بعض الخطب، ويظهر من بعض القرائن أنه أخذه من كتاب الخطب لاحمد بن عبد العزيز الجلودي، ما صورته: بسم الله الرحمن الرحيم، حدثنا يحيى بن عمر ...

ومتن حدیث چند صفحه است .

انتظار سبز;169792 نوشت:
سلام

با تشكر از شما

متن عربي و منبع اين حديث را داريد؟

رسول حق (صلی الله علیه وآله) به حولا فرمود :روسرى خود را كه جلب نظر مى كند نشان مده اگر چنين

كني دينتان را تباه و خدا را به خشم آورده اي.

سلام می بخشید من در بعضی جاها دیدم که می گویند رنگهای مشکی کراهت داره اگه رنگ روشن گناه داره اینطوری که روحیه ی لطیف خانم ها با رنگ مشکی آزرده میشه.
اگه اشتباه میکنم لطفا توضیح بدید منو روشن کنید.


با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب

با اینکه از زمان ایجاد این تاپیک، زمان زیادی گذشته

اما پاسخ این سوال و سایر سوالاتی که در این تاپیک مطرح شده

در تاپیک زیر توسط کارشناس محترم بیان شده است:

http://www.askdin.com/thread26429.html

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

موضوع قفل شده است