غریب آشنا๑۩๑اشعار و پیامک ویژه شهادت امام رضا (ع)๑۩๑

تب‌های اولیه

61 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
غریب آشنا๑۩๑اشعار و پیامک ویژه شهادت امام رضا (ع)๑۩๑

[
غریب آشنا

๑۩๑اشعار و پیامک ویژه شهادت امام رضا (ع)๑۩๑



خراسان می‎دهد بوی مدینه
خراسان کوه غم دارد به سینه

خراسان را سراسر غم گرفته
در و دیوار آن ماتم گرفته

خراسان! کو امام مهربانت؟
چه کردی با گرامی میهمانت؟

خراسان راز دل‎ها با رضا داشت
چه شب‎هایی که ذکر یا رضا داشت

خراسان کربلای دیگر ماست
مزار زاده‎ی پیغمبر ماست

خراسان! می دهد خاکت گواهی
ز مظلومی، شهیدی، بی گناهی

به دل داغ امامت را نهادند
امامت را به غربت زهر دادند

دریغا! میهمان در خانه کشتند
چه تنها و چه مظلومانه کشتند

امامِ اِنس و جان را زهر دادند
به تهدید و به ظلم و قهر دادند

ز نارِ زهرِ دشمن، نور می‎سوخت
سرا پا همچو نخل طور می‎سوخت

ز جا برخاست با رنگ پریده
غریبانه، عبا بر سر کشیده

گهی بی‎تاب و گه در تاب می‎شد
همه چون شمع روشن آب می‎شد

میان حجره¬ی در بسته می¬سوخت
نمی زد دم ولی پیوسته می سوخت

ز هفده خواهر والا تبارش
دریغا کس نبودی در کنارش

به خود پیچید و تنها دست و پا زد
جوادش را، جوادش را صدا زد

دلش دریای خون، چشمش به در بود
امیدش دیدن روی پسر بود

پدر می‎گشت قلبش پاره پاره
پسر می‎کرد بر حالش نظاره

پدر چون شمع سوزان آب می شد
پسر هم مثل او بی‎تاب می شد

پدر آهسته چشم خویش می‎بست
پسر می‎دید و جان می داد از دست

پسر از پرده‎ی دل ناله سر داد
پدر هم جان در آغوش پسر داد




"غلامرضا سازگار"


خدا در حجره‌ای در بسته‌ام من

چو مرغِ بال و پر بشکسته‌ام من

رسان زیبا جوادم را کنارم

از این هجران و غربت خسته‌ام من





دلم دیوانه‌ی روی رضا شد


دلم آهوی در کوی رضا شد

دلم پروانه شد دورش بگردد

دریغا سوخت از داغش فدا شد




رضا جانم عاشقم به سرایت
رضا جانم جانِ من به فدایت

رضا جانم زهرِ دشمن یزدان


چشیدی تو در دیارِ خراسان

درون حجره ز پا چو فتادی

تو صورت بر خاکِ حجره نهادی

رضا جانم عاشقم به سرایت
رضا جانم جانِ من به فدایت




[/URL][/URL]

من كه اين صحن و سرايم را نمايان كرده‌ام
شرحِ دردِ غربتم در سينه پنهان كرده‌ام


از براي خط سرخِ شيعه‌ي بابم علي
عزم رفتن در غريبي خراسان كرده‌ام



لحظه‌اي كه از مدينه آمدم بر سوي طوس
من وداعي ديدني با نورِ چشمان كرده‌ام


آن دم آمد خاطرم پر مي‌زدم من در عطش
يادي از لب‌هاي خشكِ شاهِ عطشان كرده‌ام


منتظر بودم جوادم تا بيايد از سفر
گريه بر آن زينب زار و پريشان كرده‌ام


در ميان حجره‌ و دلخسته و زار و پريش
بهرِ فرزندم، جوادم ختم قرآن كرده‌ام


تا جوادم آمد و او را بغل كردم به آه
يادِ از آن كرب و بلا و آن يتيمان كرده‌ام


مادرم وقتي سرم را روي زانويش نهاد
دردِ دلها نزد آن زهراي نالان كرده‌ام




حسن فطرس

دلم به هوای تو پر می کشد مولا ضامن آهو
به هر سو سر می کشد , مولا ضامن آهو

می جوید تو را در آیینه دل
شاید بیند تو را با چشم دل , مولا ضامن آهو

شدی ضامن ان آهوی مشکین چشم
من هم آمدم تا تو شوی ضامنم , مولا ضامن آهو

دلم کرده هوای صحن و حرمت را
بپذیر گدای خود را از همین جا , مولا ضامن آهو

کاش بودم جای کبوتران حرمت
پر می کشیدم تا آستانت , مولا ضامن آهو

امید به تو بستم با این دل زار
چه کند نیایش که ندارد جز تو , مولا ضامن آهو


خورشید دین می تابد از خاک خراسان
ظلمت گریزان است و خفاشان هراسان

ایران به اقیانوس عرفان تو وصل است
ما رافقط گنج تولای تو اصل است

ایران ما مدیون لطف بی حد توست
این جلوه های جاودان از مرقد توست

جبرییل می ساید جبین بر آستانت
ملک سلیمان گوشه ای از آستانت

ماه جماران انعکاسی از جمالت
مشتی عطا بگرفته از گنج کمالت

مشهد ز تو، شهر قم از معصومه روشن
لطف شما بر هم زنِ نیرنگ دشمن

بنیان دین، بی مهرتان سست و خراب است
عالم جدا از عشقتان خواب و سراب است

حسن شاه دین شرف بخشید ملک طوس را
شمع، آرى میکند روشن دل فانوس را

دیده را گفتم که این روشندلى از چیست؟ گفت:
طوطیاى خویش کردم خاک شاه طوس را

از براى خاکروبى درش روح الامین
در کف خود هر سحر گیرد پر طاووس را

اى که در اسماء اعظم عمر خود کردى تلف
در خراسان آى وبنگر مظهر قدوس را


من هم یکی


از هـزاران زائــر درد آشـنـا مــن هـــم یـــکـی

زیـن همــه مسـکین سر تا پا گدا من هم یکی

هـر طــرف بـسـتـه دلــی قــفل ضریح مهرِ تو

مُـهـر شـد با خـون دل ایـن قفل را من هم یکی

هر یکی را کاسه‌ای از بی کسی پیشت فراز

پـر شده از اشـک دستِ کاسه‌ها، من هم یکی

پای بوست را ملائک، صف به صف، پر ریـخـته

خوش که ریزم در جوارت دست و پا من هم یکی

کـیـمــیـاگــرتــر ز مـهـرت هیچ اکسیری مباد

مـس دلــان، مـسـکیـنِ ایوان طلا، من هم یکی

راه دوری پـشـت سر دارم، فزون تر پیـش رو

رهـزنــان بـدکـیـن و لطفت رهنما، من هم یکی

هـر غـبــار مرقدت خــاکستر پروانه‌ای است

سوخـتــه، لــب دوخـته، بی ادعا، من هم یکی

گــر چـه خوارم، خار هم با گُل نشیند گاه گاه

در گــلـــســتـــان مــحــبـــان رضا من هم یکی

سید ابوالقاسم حسینی ژرفا

مشکات کبریا




فروغ روشن مشکات کبریاست رضا
نشان زنده آیات هل اتی است رضا

دلیل خلقت کون و حقیقت قرآن
بحار رحمت و سرچشمه بقاست رضا

ضیای کنگره عرش و روشنای زمین
امام هشتم و حاکم به ماسواست رضا

اساس دانش و تقوی، اصول فضل و کرم
پناه امن اسیران مبتلاست رضا

همای دولت او را فضای گیتی تنگ
ز تخته بند تن و آرزو رهاست رضا

شگفت نیست اگر شرط وحدت است چرا
که محو عشق و به دریای حق نماست رضا

وجود هر دو جهان از طفیل هستی اوست
مدار قطب زمین، حجّت خداست رضا

عجب مدار اگر خاک کوی او بویم
که جان خسته ما را شفا رضاست، رضا

شکوه منزلتش را چسان کنم تقریر؟
که جانشین نبی، پور مرتضاست رضا

از آن خدای رضایش لقب نموده رضا
مشیّت ازلی را به حق رضاست رضا



" علاء الدین حجازی"

چشمه‌های خروشان تو را می‌شناسند
موج‌های پریشان تو را می‌شناسند
پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
ریگ‌های بیابان تو را می‌شناسند
نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران تو را می‌شناسند
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
ای كه امواج طوفان تو را می‌شناسند
اینك ای خوب، فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان تو را می‌شناسند
كاش من هم عبور تو را دیده بودم
كوچه‌های خراسان، تو را می‌شناسند

ابرهای اجابت

کـجا؟ ‌کـجا؟‌چــه شتــابی است در پرستوها
کــدام سـمــت افق میدوند آهوها

در ایـن سکــوت مــعطر در ایـن هوای غریب
چقدر عاطفه باریده روی شب بوها

مـسافــران ســراسیــمه مــی‌رسـند از راه
کــبــوتــرانــه، غریبانه از فراسوها

ضریح، شعلهای از چشمهای ملتهب است
در ازدحـام فــروزان ایـن هـیـاهوها

و ابــرهــای اجــابــت بـــهـــانــه هـــا دارند
زمـان تــکیـه سرها به بغض زانوها

پر می کشد امام غریب

دلم برای تو پر می کشد امام غریب
غمت ز سینه شرر می کشد امام غریب

زیارت تو که فوق همه زیارت هاست
دل مرا به سفر می کشد امام غریب

نگاه حسرت زائر به دیده منت
ز خاک پات اثر می کشد امام غریب

غبار جلوه نورانی قدمگاهت
چه سرمه ای به بصر می کشد امام غریب

چه نعمتی است که شوق زیارت حرمت
مرا به دیده تر می کشد امام غریب

چه با صفاست که آغوش مهربانی تو
مرا همیشه به بر می کشد امام غریب

فدای خوی رئوف تو ای گل زهرا
که دست مهر به سر می کشد امام غریب

چه باغبان نجیبی که با نوازش خود
ز خار خسته ثمر می کشد امام غریب

همین که خسته ز باب الجواد می آیم
شب دلم به سحر می کشد امام غریب

لبم ز بوسه خاک قدوم بی بهره است
که نقش بوسه به در می کشد امام غریب

دل رمیده شبیه کبوتری خسته
ز صحن قدس تو پر می کشد امام غریب

تو آن رئوف تر از مادر و پدرهایی
که ناز را به نظر می کشد امام غریب

نگاه تشنه گواهی دهد که کار آخر
ز جام عشق تو سر می کشد امام غریب

فدای سینه سوزان زهر خورده تو
که سخت آه جگر می کشد امام غریب

محمود ژولیده




کـمـک کـن مـثـل مشهد، شهر رؤیا


دلـم پـر ازدحـام از نـور بـاشــد

پـر از پـرواز کـفـتـرهـاى کوچک

سـرم سـبـز و دلـم پـر شور باشد


شهادت امام رضا (ع)تسلیت باد




ای شیعه بزن ناله و فریاد امشب


از غربت آن غریب کن یاد امشب





امام الرضا به حجره غریبانه جان سپرد


او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد





نشسته ام به شفاعت، مرا جواب مکن
از استجابت عشق من اجتناب مکن

مرا که تشنه سرچشمه هاى فیض توأم
اسیر وسوسه ساکت سراب مکن

مرا که دلخوش آرامش حضور توأم
دوباره دستخوش موج اضطراب مکن

ثواب کوچک ما را خدا قبول کند
تو هم گناه بزرگ مرا حساب مکن

نهاده ام به ضریحت سر ارادت و عشق
از آستان امیدت مرا جواب مکن





صحن چشمت همیشه دریایى است
آسمان دلت اهورایى است

دست هایت چه وسعتى دارند
برق گلدسته ات تماشایى است

موج هاى کبوتران حرم
بى نهایت بزرگ و رویایى است

دل من ایى مسافر کوچک
در به در در پى هم آوایى است

بى تو این دل چه قدر بى تاب است
بى تو این دل چه قدر هرجایى است

دست هایم بگیر یک لحظه
دست هایت عجیب غوغایى است






امروز که سر بر حرمت می آیم

انگار تمام عشق کامل شده است

ای ضامن آهو ! به غریبی سوگند

دل کندن از این ضریح مشکل شده است






هر چند حال و روز زمین و زمان بد است


یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای

آنجا برای عشق شروعی مجدد است


سلام بر تو ای عصمت هشتم!

کوچه های توس، هنوز بوی عطرآگین تو را می دهد و آوای غریب ملایک

هنوز در طواف حریم کبریایی ات به گوش می رسند.



ای امام الرئوف!

همراه با کبوتران حرمت، محزون و گریان دل را به دور بارگاه تو پر

مى دهیم تا با زمزمه ملائک همراه شویم




لبریز بال و پر شده ام آسمان کجاست
مولا اشاره کن سحرِ جاودان کجاست

آواى عشق مى رسد از آسمان شهر
اى آشناى راه بگو کاروان کجاست

دستانمان به صبح مجاور نمى رسد
کوتاه مانده دست دعا ریسمان کجاست

سرما گرفته پیکر ایمانمان بگو
تنها بهانه هاى تب ناگهان کجاست

غیر از کنار پنجره حاجتت عزیز
دیگر پناه خستگى زائران کجاست





خسته، اُفتاده ز پا، آمده، زانو مى زد
مشکلى داشت، به آقاى خودش رو مى زد

مى چکید از سر و رویش عرق شرم به خاک
مشت ها وا شده و پنجه به گیسو مى زد

دامنى داشت پر از خاطره تیره و تلخ
دست در دامن آن ضامن آهو مى زد

هم نوا با در و دیوار در آن عصمت محض
ناله یا على و ضجّه یا هو مى زد

پاک مى شد ز دلش غصه ناپاکى ها
کفترى بر سر ذوق آمده «یاهو» مى زد

نم نمک بارشى از مهر به جانش مى ریخت
خادمى داشت در این فاصله جارو مى زد

فرصتى بود و درنگى و به جا مانده هنوز
شعله اى شعر که در آینه سوسو مى زد


[=&quot]

[=&quot]

[=&quot]آن شب که دل گرفت صفا از صفای تو



[=&quot]زان شب شدم اسیر تو و مبتلای تو
:Sham::Sham:

[=&quot]مرغ دلم که در تب و تاب پریدن است

[=&quot]پر میکشد سوی حرم دلربای تو
:Sham::Sham:

[=&quot]مهر محبتت که به پیشانی ام نشست

[=&quot]نذر تو شد سرم که نمایم فدای تو
:Sham::Sham:

[=&quot]تا لب زدم به ساغر و پیمانه ات شدم

[=&quot]بی پا و سر خراب زآب بقای تو
:Sham::Sham:

[=&quot]در یوزگی اگرچه پلشت است و ناپسند

[=&quot]فخراست گر شوم به دو عالم گدای تو
:Sham::Sham:

[=&quot]پای دلم چو آهوی لب تشنه میدود

[=&quot]لب تشنه است تشنه ی بوسه به پای تو
:Sham::Sham:




ابن الرضا به حجره غريبانه جان سپرد

او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد

مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل

از روي شوق در ره جانانه جان سپرد



[=&quot]

[=&quot]هستم علی موسی الرضا،

[=&quot] در حجره افتادم ز پا

:Sham:

[=&quot] [=&quot]تنها و بیقرارم
[=&quot]بر دیدنم ای قرص ماه من بیا

[=&quot]:Sham:
[=&quot]شد قصر مأمون قتلگاه من بیا

[=&quot]می میرم و تا لحظه های آخرین

[=&quot]:Sham:
[=&quot]باشد به راه تو نگاه من بیا

:Sham:

[=&quot]ای شاخ شمشادم بیا،




[=&quot]کی می کنی یادم بیا

:Sham:

[=&quot] [=&quot]من جز تو کس ندارم
[=&quot]بیا ببین می سوزد از پا تا سرم

[=&quot][=&quot]:Sham:
[=&quot]خون می چکد از هر دو چشمان ترم
[=&quot]در گوشه ی حجره جگر گوشه بیا

[=&quot][=&quot]:Sham:
[=&quot]بیا ببین شد پاره پاره جگرم

:Sham:

[=&quot]ای روی تو ماهم جواد،[=&quot]


[=&quot] من دیده بر راهم جواد

[=&quot]:Sham:[=&quot]
[=&quot]بیا در انتظارم

[=&quot]ای که به باغ دل گل یاسی مرا

[=&quot][=&quot]:Sham:
[=&quot]تو هست و بود و عشق و احساسی مرا
[=&quot]در حجره من از بس بخود پیچیده ام

[=&quot][=&quot]:Sham:
[=&quot]من بیم آن دارم که نشناسی مرا

:Sham:
[=&quot][=&quot]

[=&quot]
بیا ببین ای پسرم،
آتش گرفته جگرم

:Sham:
[=&quot] [=&quot]دگر نفس ندارم
[=&quot] [=&quot]بر روی دامان اجل باشد سرم
:Sham:
[=&quot] [=&quot]تنهایم و آتش گرفته پیکرم
[=&quot] [=&quot]من لاله ی زهرای هجده ساله ام
:Sham:
[=&quot] [=&quot]در حجره ام پیچیده بوی مادرم
:Sham:

السّلام ای پــارۀ قــلب پیغمبر
السّلام ای هشتمیـن حجـت داور
ای امـام شیعیــان ای پنــاه عــاشقان

زهـر مأمون شعله زد بر دل و جانت
خون شد ای مولا چرا قلب سوزانت؟
در عزایت ای رضا شد خراسان کربلا

خواهـرت معصومــه شـد بیقـرار تو
خــاتم پیغمبــران سوگـــوار تــو
در عـزایت فاطمه دارد آه و زمزمــه

ای بهشت جــان مــا تربت پاکت
جــان بقربـان تـو و قلب صد چاکت
کوی تو دارالشفاست قبله حاجات ماست

از چــه پرپــر گشتــی ای لاله زهــرا
شــد خــزان از داغ تــو گلشن طاها
ما گــدایان توأیـم دیـده گریـان توأیم

ای کــه فرزنــدت جـواد شد عزادارت
از مدینـــه آمــــده بهـــر دیــدارت
شد دلش خون در غمت کـرده بـر پـا ماتمت

محمد نعیمی



کار تو، همه مهر و وفا بود، رضا جان
پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا جان

آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی
معصوم? مظلومه، کجا بود رضا جان

بر دیدنت آمد چو جوادت ز مدینه
سوز جگرش، یا ابتا بود رضا جان

تنها نه جگر، شمع‌صفت شد بدنت آب
کی قتل تو اینگونه روا بود، رضا جان

تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا
بالای سرت نوحه‌سرا بود رضا جان

یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت
چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا جان

جان دادی و راحت شدی از زخم زبان‌ها
این زهر، برای تو شفا بود رضا جان

از آتش این زهر، تن و جان تو می‌سوخت
اما به لبت، ذکر خدا بود رضا جان

روزی که نبودیم در این عالم خاکی
در سین? ما، سوز شما بود رضا جان

از خویش مران «میثم» افتاده ز پا را
عمری درِ این خانه گدا بود رضا جان




مرغ دلم شور و نوا مي کند

ذکر علي بن رضا مي کند

مي پرد و مي رود از سينه ام

آه که عشق تو چها مي کند





با نام رضا به سینه ها گل بزنید

با اشک به بارگاه او پل بزنید

فرمود که هر زمان گرفتار شدید

بر دامن ما دست توسل بزنید





السلام اي حضرت سلطان عشق


يا علي موسي الرضا اي جان عشق

السلام اي بهر عاشق سرنوشت

السلام اي تربتت باغ بهشت




رواق منظر چشم من آشيانه توست

كرم نما و فرود آ كه خانه خانه توست

كه گفت منظر چشم من آشيانه توست

تو پادشاهي و همه عالم خانه توست




دریای من! درون نگاهت شناورم
بر گنبد زلال ضریحت، کبوترم

می آمدم کنار تو ای ناجی بزرگ!
هر وقت سقف فاجعه می ریخت بر سرم

شرمنده ام که این همه زخم کبود را
هر روز و شب به محضر پاکت می آورم



کی می شود همیشه صبورم! بزرگ سبز!
یک آسمان ترانه برایت بیاورم

امشب دوباره رو به ضریحت نشسته ام
تو آسمانِ آبی و من یک کبوترم



مانند سگ گرسنه و گربه لوس مالیم رخ خود به حریم شه طوس

زیرا که سگ گرسنه و گربه لوس از سفره اغنیا نگردد مایوس

هدیه به محظر خواهرشان حضرت معصومه(س)صلوات

لا حول و لا قوه الا بالله

خورشيد به سوگ مصطفي ميگريد
مهتاب به حال مجتبي ميگريد
در مشهد دل چه كربلايي برپاست
عالم به شهادت رضا ميگريد

بسم الله الرحمن الرحیم

من که کبوتر دلم، انس گرفته با رضا علیه السلام
میشنوم زقدسیان زمزمه رضا، رضا علیه السلام

ای به نثار مقدمت گوهر اشک دیده ام
ای به فدای جان تو، جان به لب رسیده ام

من به بهای هستیم، مهر تو را خریده ام
نیست به جز ولای تو، مشی و مرام ایده ام




بر در دوست به اميد پناه آمده‎ايم

همره خيل غم و حسرت و آه آمده‎ايم

چون نديديم پناهى به همه مُلک جهان


لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ‎ايم



السلام اي حضرت سلطان عشق
يا علي موسي الرضا اي جان عشق

السلام اي بهر عاشق سرنوشت


السلام اي تربتت باغ بهشت

مرد سماوات زمین خورده است
کعبه حاجات زمین خورده است

حضرت خورشید ز خود شسته دست
حجره توحید به حجره نشست

شهادت مظلومانه آقا امام رضا (ع) تسلیت باد

بسم الله الرحمن الرحیم


اى آنكه شبيه تو شه خونجگرى نيست

در راه غم و غربت تو همسفرى نيست

يك يار وفادار كنار تو نبوده

از شيعه مخلص به كنارت اثرى نيست

آن زهر جفا با دل ناز تو چه كرده؟

سوزنده‏تر از سوز دل تو شررى نيست

آن زهر چرا قد تو را كرده كمانى؟

ز آن قامت رعناى تو ديگر خبرى نيست

چون مارگزيده به روى خاك فتادى

آيا به برت خواهر نيكو سيرى نيست

اى كاش به مأمون ستم پيشه بگويند

مظلوم كشى در دل غربت هنرى نيست

هستى تو نماينده زهرا كه به غربت

واللَّه كه مظلوم‏تر از تو پسرى نيست




دلم برای تو پر می کشد امام غریب
غمت ز سینه شرر می کشد امام غریب

زیارت تو که فوق همه زیارت هاست
دل مرا به سفر می کشد امام غریب

نگاه حسرت زائر به دیده منت
ز خاک پات اثر می کشد امام غریب

غبار جلوه نورانی قدمگاهت
چه سرمه ای به بصر می کشد امام غریب

چه نعمتی است که شوق زیارت حرمت
مرا به دیده تر می کشد امام غریب

چه با صفاست که آغوش مهربانی تو
مرا همیشه به بر می کشد امام غریب

فدای خوی رئوف تو ای گل زهرا
که دست مهر به سر می کشد امام غریب

چه باغبان نجیبی که با نوازش خود
ز خار خسته ثمر می کشد امام غریب

همین که خسته ز باب الجواد می آیم
شب دلم به سحر می کشد امام غریب

لبم ز بوسه خاک قدوم بی بهره است
که نقش بوسه به در می کشد امام غریب

دل رمیده شبیه کبوتری خسته
ز صحن قدس تو پر می کشد امام غریب

تو آن رئوف تر از مادر و پدرهایی
که ناز را به نظر می کشد امام غریب

نگاه تشنه گواهی دهد که کار آخر
ز جام عشق تو سر می کشد امام غریب

فدای سینه سوزان زهر خورده تو
که سخت آه جگر می کشد امام غریب






محمود ژولیده

[=Microsoft Sans Serif]

[=Microsoft Sans Serif]بر در دوست به امید پناه آمده‎ایم

[=Microsoft Sans Serif] همره خیل غم و حسرت و آه آمده‎ایم

[=Microsoft Sans Serif] چون ندیدیم پناهى به همه مُلک جهان

[=Microsoft Sans Serif] لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ‎ایم


[=Microsoft Sans Serif]

زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟

بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟

گر چه آهونیستم اما پراز دلتنگی ام

ضامن چشمان آهو به دادم میرسی ؟


[=Microsoft Sans Serif]


شهادت امام هشتم بر شما دوست عزیز تسلیت باد

[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]

ای شیعه بزن ناله و فریاد امشب


[=Microsoft Sans Serif]
از غربت آن غریب کن یاد امشب

[=Microsoft Sans Serif]




[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
اي امام الرئوف!

همراه با کبوتران حرمت، محزون و گريان دل را به دور بارگاه

تو پر مى دهيم تا با زمزمه ملائک همراه شويم.

[=Microsoft Sans Serif]