جمع بندی عاقبت شوم خودارضائی

تب‌های اولیه

109 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عاقبت شوم خودارضائی

سلام خدمت شما مشاورای و کاربرای خوب سایت
قصد طرح کردن سوالی رو ندارم و فقط میخوام راجع به تلخ ترین اتفاق زندگیم بگم تا اگه خدایی نکرده افرادی هستن که درگیرن و یا هنوز به این چاه نیوفتادن بیشتر مراقب خودشون باشن. البته این موضوع جز موضوعات پر تکراری هست که تو این سایت مطرح شده و ممکن براتون تکراری باشه. ولی خوب بازم دلم نیومد که راجع بهش چیزی نگم چون دیدم خیلیا گرفتارن.
من از سن ۱۶ سالگی تو بیماری مهلک خودارضایی افتادم اونم با علم به گناه بودن این کار و بدون دونستن عوارض زیادش. یادمه اولین بار معلم درس حرفه و فن سوم راهنماییمون راجع به این عمل برامون صحبت کرد و از عوارض این کار به عقیم اشاره کرده بود. منم تازه به سن بلوغ رسیده بودم یعنی اون موقع ۱۵ سالم بود و هنوز درگیر نشده بودم و خوب با اون حرفایی که معلممون زده بود بیشتر از خودم مراقبت میکردم ولی یه سال بعد که تازه وارد دبیرستان شده بودم به خاطر بی احتیاطی پدرم که روی سیستم فیلترشکن نصب کرده بودن و همچنین کنجکاوی خودم افتادم تو دام دیدن فیلمای ناجور و بعدشم خودارضایی. اوایل خیلی ناراحت بودم و هر کاری میکردم که دیگه سراغ این عمل نرم لی راهش رو بلد نبودم و بعد از چند روز دوباره به این کار گرفتار میشدم و از طرفی هم کم کم اون لذت و شیرینی گناه زیر زبونم مزه کرده بود و همین باعث شد که دیگه بیخیال ترک این گناه بشم. اون زمان دین و ایمون درست و حسابی هم نداشتم و نمازخون تبودم و خونوادمم هیچ حساسیتی روی نماز خوندن من نداشتن. خلاصه این روند همینجوری ادامه پیدا کرد و به این عمل اعتیاد پیدا کرده بودم. تو دوره دبیرستان هم یادمه یه بار معلم آمادگی دفاعی راجع به حواس پرتی و یه بارم معلم زیست سوم دبیرستان هم راجع به مشکل در رابطه با بچه دارشدن و تاثیر این عمل روی کنکور برامون گفتن ولی نمیدونم چرا هیچ کدوم از این حرفا روی من تاثیر گذار نبود و یه چیزی همش زیر گوشم میگفت این حرفا همش چرت و هیچ اتفاقی برات نمیوفته. خلاصه من این عمل رو همین جوری ادامه دادم و حتی بعضی روزا تا ۵ بار هم این کار رو میکردم. سال کنکور( کنکور ۹۵ ) کم کم عوارض این کار روی حافظه و تمرکز و هموشم نمایان شد و باعث افت تحصیلی من شد و باعث شد نتونم برای کنکور بخونم و خوب گند زدم به کنکورمو نتونستم‌ به رشته مورد علاقم که پزشکی بود برسم ولی با این حال بازم متوجه نبودم که همه ی این بدبختیا به خاطر این کثافته. تصمیم گرفتم برای جبران سال قبل و رسیدن به پزشکی یه سال دیگه هم بخونم و محکم و پر قدرت شروع کردم به خوندن و خودارضایی رو هم تا اونجا که تونستم کمش کردم ولی خوب بازم همراهم بود به خصوص هنگام درس خوندن که واقعا تمرکزم رو از بین برده بود. خلاصه برای کنکور ۹۶ هم تا اونجا که شرایط زندگیم اجازه داد خوندم و تلاش کردم گرچه واقعا با این وضعیت نمیشد خیلی عالی و در حد تواناییام تلاش کنم. نزدیکای کنکور بود تو ماه رمضون که یه چندتا ویس از یه مشاور گوش دادم که راجع به خودارضایی توضیح داده بود که تازه اونجا بود که فهمیدم همه ی این بدبختیا و پسرفتا واسه چیه و خوب شروع کردم به ترک کردن اونم سه هفته مونده بود به کنکور که خوب قطعا خیلی دیر بود و من خیلی از تلاشام به خاطر این کار از بین رفته بود تازه همین ترک رو هم بیشتر از دو هفته نتوستم تحمل کنم جون اصول ترک رو بلد نبودم و دوباره گرفتار شدم. کنکو ۹۶ رو دادم که خوب معلوم بود با این وضعیت نمیتونم نتیجه زحماتم رو بگیرم و دوباره گند زدم به کنکور. بعد از کنکورم دوباره همه ی اون حرفا درباره خودارضایی رو فراموش کردم و به شدت درگیرش شدم. تصمیم گرفتم برم دانشگاه گرچه واقعا برام سخت بود که از پزشکی بگذرم ولی دیگه نای پشت کنکور موندن رو نداشتم. انتخاب رشته کردم و تو رشته پرستاری قبول شدم. بعد از قبولی تو این رشته چیزیایی رو راجع به این رشته متوجه شدم که به شدت تو ذوقم خورد و باعث شد از خواب غفلت بیدار بشم و یه نگاه به گذشتم بندازم که تازه اون موقع بود که فهمیدم همه ی این بدبختیا به خاطر این عمل کثیف بوده ولی حیف که دیگه خیلی دیر متوجه شده بودم و آینده شغلی و تحصیلیم دگرگون شده بود. خودم تبدیل به آدم دیگه شده بودم. خیلی از استعدادام حروم شده بود. حافظ و تمرکز و هوشم نابود شده بود. ظاهرم مثه یه پیرمرد ۷۰ ساله شده . همه ی وجودم شده استرس و اضطراب.زیر چشام کبود.به شدت لاغر.اعتماد به نفس و عزتم نفسم زیر صفر. ریزش مو. ضعیف شدن بدنم و خیلی آسیبای دیگه که هنوزم ظاهر نشده و بیشترشم مربوط به مشکلات جنسی که خوب بعد از ازدواج سرم آوار میشه. من از پارسال آبان ماه به صورت جدی شروع کردم به ترک کردن. حدود یازدماه طول کشید تا بتونم به ثباتی برسم و امروزم که دارم این حرفا رو مینوسم تو روز ۴۸ از ترک هستم ولی متاسفانه حال و روزم افتضاح. خیلی دیر متوجه اشتباهم شدم و تاوان خیلی سنگینی بابت این اشتباهم دارم پس میدم. دیگه امیدی به آینده ندارم و هر شب قبل خواب از خدا میخوام صبح چشام باز نشه. خسته شدم از این زندگی. به خاطر این اتفاقاتی که افتاده به کل قید ازدواج رو زدم چون اصلا دلم نمیخواد با ازدواج یکی دیگه رو بدبخت کنم. ازدواج برای یکی مثه من برخلاف چیزی که میگن حرامه. اینو خودم متوجه شدم و تا جایی که بتونم ازش فرار میکنم و از همین سن و سال دارم تنهایی زندگی کردن رو تمرین میکنم. هیچیم مثه یه جوون ۲۱ ساله نیس. نه شادابی و نشاطی و نه هیچ دیگه. از خودم و از خونوادم متنفرم. من همه چیمو سر نادونیم باختم.
به عنوان یه برادر التماستون رو میکنم که مراقب خودتون باشین. اوناییم که گرفتارن تا دیر نشده ترک کنن.
ممنون بابت وقتی که گذاشتین و حرفامو خوندین‌.

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد صابر

[TD][/TD]

با سلام و احترام خدمت شما دوست بزرگوار، امیدوارم همواره در پیشبرد اهداف زندگی تان موفق باشد.@};-

***در خصوص متن نوشته شده ی شما به چند نکته می پردازیم.***

1.قبل از هر چيز بايد خدا را شاكر باشيد كه متوجه اشتباهتان شده ايد و در صدد رهایی هستید. همين پشيماني و پي بردن به اشتباه است كه شما را به سمت درمان اين مشكل كشانده و اين نشان از طينت پاك شما دارد كه با وجود اين گرفتاري توانسته‌ايد اين احساس را در خودتان حفظ كنيد و با تكيه بر آن ترك عادت نمائيد. قدر اين روحيه را بدانيد و در جهت حفظ و تقويت آن تلاش كنيد كه حتماً در زندگي آينده تان نيز موفق خواهيد بود.

2. نگراني و بيزاري شما از اين عمل، نشان از اين دارد كه روحية تقوا و ايمان در شما زنده است و اين روحيه را بايد قدر بدانيد. يكي از نشانه‌هاي ايمان مؤمن اين است كه وقتي كار خوبي انجام مي‌دهد، خوشحال مي‌شود و در صورت انجام دادن كار زشت و گناه ناراحت مي‌شود. هستند كساني كه چشم‌‌چراني، خود‌ارضايي و بسياري از گناهان ديگر برايشان عادي شده و اصلاً هيچ احساس گناه هم نمي‌كنند. اين را هم بدانيد فردي كه حفظ و تقويت ايمان برايش مهم است، قطعاً شيطان برايش برنامه دارد و او را راحت نمي‌گذارد و هر لحظه مي‌خواهد فريبش دهد. حفظ ايمان كاري سخت و مشكل است و نياز به برنامه‌ريزي و تلاش و كوشش دارد.

3.متاسفانه خود ارضايي علاوه بر داشتن عوارض جسماني و رواني، سبب دوري از خداوند مي گردد. البته اين مشكل نيز به سادگي قابل حل مي باشد؛ چرا كه فردي كه از گناه توبه مي كند و به سوي خدا باز مي گردد مانند فردي است كه اصلا گناهي انجام نداده است و شايد بتوان گفت بزرگترين اميد و مژده اي كه خداوند به بنده اش داده است همين راه برگشت مي باشد.

4. درست است که خودارضایی شما موجب افت تحصیلی شما در مقطعی از زندگی شد ولی این دلیل نمی شود که شما در دیگر مواضع زندگی خودتان را فردی جامانده فرض کنید و ناامید شوید. بله! خودارضایی عوارضی دارد ولی این عوارض جای جبران دارد. لطفا به جنبه های شیرین رشته خود بپردازید و در مورد انها فکر کنید و تمام تلاش خود را برای موفقیت انجام دهید.


«برای جبران هیچگاه دیر نیست و نباید ناامید شوید


5. نكتة ديگري كه بايد مورد توجه قرار گيرد تدريجي بودن درمان‌است. فردي كه چند ماه و يا چند سال گرفتار اين مشكل بوده، نبايد از خودش انتظار داشته باشد كه در عرض چند روز يا چند هفته بتواند اين كار را ترك كند؛ همين كه به تدريج بتواند از تعداد دفعات آن بكاهد، پيشرفت خوبي كرده است. كسي كه به خود‌ارضايي عادت كرده باشد، براي درمانش نياز به زمان دارد؛ درست مثل كسي كه معتاد به مواد مخدر شده باشد. چنين شخصي نبايد در درمان عجله كند و اگر بعد از مدتي ديد هنوز مشكلش حل نشده، نبايد نااميد گردد. درمان مشكلي كه به صورت عادت درآمده است ،در زمان كوتاه، معمولاً غير ممكن و يا خيلي مشكل است. گاهي اوقات درمان خود‌ارضايي، حداقل به همان ميزاني كه فرد مبتلا به اين كار بوده، نيازمند زمان است. البته گاهي اوقات هم فرد با ارادة قوي خودش، پس از سال‌ها ابتلا به خود‌ارضايي، در عرض مدت كوتاهي اين كار را ترك مي‌كند. پس فردي كه گرفتار خود ارضايي است، نبايد عجله كند و از ميدان مبارزه بيرون برود. به هر ميزان كه بتواند تعداد دفعات اين عمل را كم كند, خودش موفقيت به شمار مي‌رود. شما نیز تا موفقیت فاصله ی چندانی ندارید.

6. در رابطه با ازدواج نيز اصلا نگران نباشيد و و نگذارید این افکار به سراغ شما بیاید. این را بدانيد كه با ترك اين عمل مشكل ساز شما به سلامتي اوليه روحي و جسمي و معنوي خويش باز خواهيد گشت و انشاالله خواهيد توانست يك ازدواج موفق و زندگي ايي زيبا و اميدواركننده داشته باشيد و همه اينها در گرو ترك حقيقي خودارضايي با توكل بر خداوند خواهد بود.
پس با یک یا علی تلاش خود را دوباره ادامه دهید. 48 روز ترک یعنی یک موفقیت بزرگ...

سربلند باشید.

سلام ، روز بخیر

خیلی خوب هست که شما تلاش کردین و از اون بهتر اینکه نسبت به دیروز بزرگتر شدین و تجربیات بهتری دارین که خوانندگان میتونن استفاده کنن و چقدر این زیباست که بتونیم به دیگران کمک کنیم.

اما این نقطه پایان شما نیست و آغازی جدید هست. یک امید جدید متولد شده که باید فرصت زندگی شیرین و نعمات حلال رو از خودش نگیره.

تاوان گناهتون مقرر شده اگر مرگ یا ترک زندگی بود خداوند خودش این رو قرار میداد و نیازی به مداخله شما نبود.

تو که عوارضشو می دونستی چرا باز انجام می دادی؟

به نام خدا

سلام
با تشکر از دوست خوب ما که تجربیات خودشان را در اختیار عموم قرار دادن...
دوست من اینقدر احساس گناه نداشته باش، هرچقدر فکر و ذهنت درگیر این مسائل باشه تو را از پا در میاره و احساس ضعف میکنی و ممکنه بازم شکست بخوری و در یه چرخه باطل بیفتی...
جلوی ضرر رو هر موقع بگیری منفعته...اول اینکه همین که عزم برگشت گرفتی و در حال تلاش هستی این خودش یعنی خدا بهت توجه داره و می خواد از این وضعیت نجاتت بده...این یعنی خدا میخواد نفست رو تزکیه کنی... مهم نیست شما چه مدت یا چند بار اینکار رو انجام دادی همین تغییر جهت خودش بخشش میاره و مورد لطف خدا قرار میگیری...
در مورد اثرات دنیایی هم اگر صبر و استقامت نشون بدی کم کم بدنت به روال عادی خودش بر میگرده،شاید این پروسه چند سال طول بکشه...فکر اینکه کلا نخوای زندگی تشکیل بدی رو هم از ذهنت بیرون کن چون نه تنها کمکی بهت نمیکنه بلکه به مشکلات دامن میزنه، اراده خدا در این مسیر قرار گرفته...

[spoiler]
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

و از نشانه هاى او این که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان محبت و رحمت قرار داد. به یقین در این نشانه هایى است براى گروهى که تفکّر مى کنند.
(روم/21)

سعی کن سرت رو با چیزی گرم کنی و به این چیزا فکر نکنی...

چند تا آیه برای تقویت روحیه(خدا شوخی نداره، من که توی زندگی به این نتیجه رسیدم) :

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ

و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههاى خود، هدایتشان خواهیم کرد.و به یقین خداوند با نیکوکاران است.(عنکبوت/69)

وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ

و کسانى که هرگاه مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، خدا را یاد کرده. و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى کنند ـ و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ ـ و اصرار بر گناه، نمی ورزند، در حالى که آگاهند.(آل عمران/135)

أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ

چنین کسانى پاداششان آمرزش پروردگار است، و باغهایى بهشتى که از پاى درختان آن، نهرها جارى است. جاودانه در آن مى مانند. و چه نیکو است پاداش عمل کنندگان!(آل عمران/136)

[="#FF0000"]از دوستان دیگر هم خواهش میکنم به جای آنکه نمک به زخم بپاشن، مرهم باشن...

شما که جای خدا ننشستی که بازخواست و حکم صادر میکنی که چی و چرا...
اگر احساس می کنید که کار خیلی بزرگی انجام دادید که گرفتار همچین مسائلی نشدید و یا هنوز به شما فشار جنسی وارد نشده و نیرویی از درون به شما فشار نیاورده و بخاطر همین تونستید راحت باشید،مغرور نشوید،بدانید و آگاه باشید که ٱزمایش خدا برای شما ٱسان نخواهد بود... [/]
[/spoiler]

سلام خدمت شما استاد صابر عزیز
من اول متنمم گفتم که هدفم بیشتر درد دل و توصیه بود و انتظار پاسخ گویی از طرف مشاور نداشتم فقط دوست داشتم سرگذشتمو بخونن تا اگه بیشتر مراقب خودشون باشن و بتونن تا زمان ازدواجشون سالم و پاک زندگی کنن. اما در ۲ مورد نمیتونم به توصیتون عمل کنم:
۱. در مورد عقب موندگی تو تحصیلات نمیتونم با خودم کنار بیام چون آسیب بدی به آینده تحصیلی و آینده شغلی وارد شده و اصلا اون چیزی که از آینده خودم هم خودم و هم خونوادم انتظار داشتن خیلی فاصله افتاده و باعث دلسردی هم خودم و هم خونوادم شده. آیندم به کل دگرگون شده. یه آینده پر از درد و رنج یه آینده پر از تحقیر و بیگاری. متاسفانه رشته تحصیلی من هیچ نقطه مثبتی نداره که دلمو بهش خوش کنم. نه وجه خوبی داره نه درآمد خوبی و نه حس مفید بودن. من همه ی اون چیزی که دنبالش بودم تو پزشکی خلاصه میشد ولی با این گندی که به زندگیم زدم چندین از سال زندگیم بی خود و بی جهت تلف میشه. میبینین میخوام امیدوار باشم ولی هیچ جوره شونی نیس‌. قابل جبران نیس.
۲. در مورد ازدواج هم هیچ امیدی ندارم چون آدم سالمی نیستم نه از نظر روحی و نه از نظر جسمی. عوارض هم تا اونجا که من میدونم و تحقیق کردم راه درمان قطعی براش وجود نداره.درماناییم که وجود داره عموما به درد نخوره و هزینه سر سام آوری رو تحمیل میکنه. وقتی هم درمان پذیر نباشه تقریبا ازدواج یه کار احمقانه به نظر میاد. یه جوره قماره سر زندگی هم خودت هم یه نفر دیگه. اون طرف مقابل چه گناهی کرده که باید پای گندکاری گذشته من بسوزه. تو این شرایط بهترین تصمیم انتخاب تجرد قطعی هست. آدم خودش بسوزه با کمترین عوارض بهتر از اینه که با زندگی یه نفر دیگه هم بهم بریزی.
خلاصه تو این دو مورد هیچ جوره نمیشه کوتاه اومد.

ali 000;999700 نوشت:
تو که عوارضشو می دونستی چرا باز انجام می دادی؟

واقعا برات متاسفم. من اومدم اینجا تجربیاتمو بگم تا یکی مثه تو ازش استفاده کنه ولی حیف که امثال تو هیچ وقت قدر نمیدونن. میام ثواب کنم اینجوری کبابم میکنی. تو جای من نبودی تا بدونی تو چه شرایطی بودم و چرا به قول تو با وجود دونستن بعضی از عوارضش بازم این کار رو میکردم. من تو این ۵ سال یه آدم لا مذهب بودم و تقریبا هیچ اعتقادی به نماز و خدا اینجور چیزا نداشتم و تازه یه سال هست که دوباره شروع کردم. نمیدونم چی گیر امثال تو میاد که زخم زبون میزنی. حالم بهم میخوره از آدمایی مثه تو.

سلام دوست عزیز
به شدت حس میشه شما برای عدم موفقیت توی کنکورتون دنبال مقصر میگردی و اگه بیشتر برای کنکور وقت میزاشتی و عوامل شکستت رو بررسی میکردی بهتر بود و چه بسا که برای پزشکی ساخته نشدی و در حد همون پرستاری نهایت کشش شما باشه
نکته بعدی که هست شما توی هرکاری که افراط کنی جه خوردن چه اشامیدن چه ورزش چه خودارضایی چه خواب چه ..... همشون نتایج بدی دارن و نباید افراط کرد. شما اگه همسر هم داشتی و روزی به گفته خودت 5 مرتبه با همسرت نزدیکی میکردی نتیجه اش بهتر ازین نمیشد و نه تنها نتایج جسمیش میومد سراغت بلکه وفتی هم برای بقیه کارهات نمیموند

پس بهت توصیه میکنم اعتدال رو رعایت کنی

دختر دهه شصتی;999699 نوشت:
سلام ، روز بخیر

خیلی خوب هست که شما تلاش کردین و از اون بهتر اینکه نسبت به دیروز بزرگتر شدین و تجربیات بهتری دارین که خوانندگان میتونن استفاده کنن و چقدر این زیباست که بتونیم به دیگران کمک کنیم.

اما این نقطه پایان شما نیست و آغازی جدید هست. یک امید جدید متولد شده که باید فرصت زندگی شیرین و نعمات حلال رو از خودش نگیره.

تاوان گناهتون مقرر شده اگر مرگ یا ترک زندگی بود خداوند خودش این رو قرار میداد و نیازی به مداخله شما نبود.

نیت و هدفم این بود که کمک کنم ولی انگار به مضاغ بعضیا خوش نمیاد. بعضی بدجور طلب کارن چون تو شرایط من نبودن که بدونن چی کشیدم. فکر کنم اشتباه کردم که این موضوع رو مطرح کردم.
الان دیگه واقعا نقطه پایان زندگیم آدم برای زندگی کردن نیاز به امید و انگیزه داره که من ندارم و نخواهم داشت. تو سنی که همه ی هم سن و سالام دارن نهایت لذتو ببرن و کیف میکنن من عین یه مرده متحرک یه گوشه افتادم. اونا انگیزه دارن چون به چیزایی که میخواستن رسیدن و عشق میکنن با زندگیشون ولی من نه. اونا دارن با سرعت برق پیشرفت میکنن و کلی اجر و قرب دلرن ولی من نه. من اصلا نمیونم دیگه برای چی باید نفس بکشم. من هیچ فرقی با یه حیوون ندارم حتی حیوونم از من بهتره چون هدف داره از زندگیش و میدونه دنبال چیه.
زندگی الان من هزار بار بدتر از مرگه. تا جای من نباشین نمیفهمین چی میگم. فقط ای کاش خودکشی حرام نبود. ای کاش.....

pcmousavi;999719 نوشت:
سلام دوست عزیز
به شدت حس میشه شما برای عدم موفقیت توی کنکورتون دنبال مقصر میگردی و اگه بیشتر برای کنکور وقت میزاشتی و عوامل شکستت رو بررسی میکردی بهتر بود و چه بسا که برای پزشکی ساخته نشدی و در حد همون پرستاری نهایت کشش شما باشه
نکته بعدی که هست شما توی هرکاری که افراط کنی جه خوردن چه اشامیدن چه ورزش چه خودارضایی چه خواب چه ..... همشون نتایج بدی دارن و نباید افراط کرد. شما اگه همسر هم داشتی و روزی به گفته خودت 5 مرتبه با همسرت نزدیکی میکردی نتیجه اش بهتر ازین نمیشد و نه تنها نتایج جسمیش میومد سراغت بلکه وفتی هم برای بقیه کارهات نمیموند

پس بهت توصیه میکنم اعتدال رو رعایت کنی

سلام
اولا مشخصه شما متن منو کامل و دقیق نخوندی چون من اونجا کاملا توضیح دادم که چرا این اتفاق برام افتاده‌.
دوما همون طور که گفتم به خاطر اعتیاد به این کار مغز من به شدت آسیب دیده و دچار ضعف حافظه و تمرکز و هوش شدم. خوب اینا هم ابزارای اصلی برای موفقیت تو کنکور حالا شما با بهترین مشاور و بهترین منابع هم کنکور بدی باز هم فرقی نمیکنه چون نمیتونی اون حداکثر بازدهی رو داشته باشی و بهترین نتیجه رو بگیری.
سوما تعریف از خود من دانش آموز خیلی خوبی بودم و تو طول دوازده سال تحصیل هم معدلای خوبی داشتم و معدل نهاییم ۱۹ بود و معدل دیپلمم ۱۹/۵. همیشه جز نفرات برتر مدرسه بودم و خیلی خیلی به درس علاقه داشتم و میدونم که ظرفیت خوندن دروس پزشکی رو داشتم ولی متاسفانه به خاطر این بلایی که به سر خودم آوردم دیگه خبری از اون هش و ذکاوت نیس. ایناس که داره منو میسوزونه. من وضعیتم به قدری بد بود که موقع درس خوندن هم فکرای جنسی و ناجور یکسره تو سر میچرخید حالا شما انتظار داری با این وضعیت من پزشکی قبول شم؟؟؟ البته اشتباهاتی هم داشتم برای برنامه ریزی ودرس خوندن ولی خوب هیچ کدوم به پای این عوارض نمیرسه.

o.m.i.d;999720 نوشت:
نیت و هدفم این بود که کمک کنم ولی انگار به مضاغ بعضیا خوش نمیاد. بعضی بدجور طلب کارن چون تو شرایط من نبودن که بدونن چی کشیدم. فکر کنم اشتباه کردم که این موضوع رو مطرح کردم.
الان دیگه واقعا نقطه پایان زندگیم آدم برای زندگی کردن نیاز به امید و انگیزه داره که من ندارم و نخواهم داشت. تو سنی که همه ی هم سن و سالام دارن نهایت لذتو ببرن و کیف میکنن من عین یه مرده متحرک یه گوشه افتادم. اونا انگیزه دارن چون به چیزایی که میخواستن رسیدن و عشق میکنن با زندگیشون ولی من نه. اونا دارن با سرعت برق پیشرفت میکنن و کلی اجر و قرب دلرن ولی من نه. من اصلا نمیونم دیگه برای چی باید نفس بکشم. من هیچ فرقی با یه حیوون ندارم حتی حیوونم از من بهتره چون هدف داره از زندگیش و میدونه دنبال چیه.
زندگی الان من هزار بار بدتر از مرگه. تا جای من نباشین نمیفهمین چی میگم. فقط ای کاش خودکشی حرام نبود. ای کاش.....

آقا امید یکروز من توی یه پیجی بودم طرف یه پست گذاشته بود بعد زیر پستش فحاشی کرده بودن. به بنده خدایی گفت فلانی تو ناراحت نمیشی اینجوری بهت توهین میکنن؟ گفت نه من به جایی تو زندگیم رسیدم که دیگه حرف خوب و بد واسم اثر نداره!
طرف گفت حرف خوب!!!
گفت آره نه از لطف کسی خیلی ذوق میکنم و نه از بد زبونی دیگری ناراحت میشم چون هر دوش یه تاریخ انقضای مشخص داره.

خودارضایی یک تجربه ی تلخ و پاسخ به غریزه ی جنسی به روش اشتباهش هست. خداوند رحمان و توبه پذیره و همچنین راه رو برای زندگی شیرین تر باز گذلشته.

زندگی شیرینه امروز تو خونه بگردین و اعضای خونوادتونو ببینین، دوستان، از پنجره سرک بکشین بیرون آسمونو ببینین ، درختان، پرنده ها. چشم ببندین و نفس بکشین و فصل پاییز هزار رنگ رو تجربه ی جدیدی کنین ... چند تا صلوات و درد دل با خدا.... زندگی زیبایی های خودشو داره. این روزها هم خواهند گذشت. برنامه بریزین برای یه علاقه مندی باحال.
برای آینده شده هزار تومن هزار تومن جمع کنین . برای خانومتون ، پسر کوچولوی شیطونتون و دختر کوچولو قشنگتون. خدا بزرگه هر چیزی از کم شروع میشه گاهی گناهه گاهی تلاش و گاهی امید... حالا اینبار امید و تلاش و ایمان رو از کم ادامش بدین.

o.m.i.d;999430 نوشت:
حافظ و تمرکز و هوشم نابود شده بود. ظاهرم مثه یه پیرمرد ۷۰ ساله شده .
این چیزی که می گید دروغ محضه. درسته که خودارضایی روی تمرکز و حافظه تاثیر می گذاره ولی این قدری نیست که بگی نابود شده. مگه یه پیرمرد هفتادساله چطوره که شما فکرمی کنید ظاهرتون مثل اونه. منظورم اینه که یک توصیف دقیق تر از ظاهرتون داشته باشید .
o.m.i.d;999430 نوشت:
مشکلات جنسی که خوب بعد از ازدواج سرم آوار میشه
مشکلات جنسی ناشی از خودارضایی معمولا انزال زودرس می باشد که این هم با چند جلسه مشاوره و تراپی قابل حله. تازه اگر خودتون خوب وارد باشید می توانید خودتون درمان کنید. مهمترین کاری که می توانید انجام دهید کنترل فکر هست. خودارضایی باعث می شه که فرایند ارضاشدن به طور ذهنی انجام بشه و شما باید با ترک افکار جنسی ذهنی بودن این فرایند را کم کنید. البته تاحدیش برای مجردین طبیعیه و اصل درمان بعد از ازدواج اتفاق می افته. اما اگر خواستید بیشتر در مورد کنترل فکر برایتان توضیح خواهم داد. مطمئن باش ، مطمئن باش ، مطمئن باش که حل می شه. شک نکن.
o.m.i.d;999430 نوشت:
امروزم که دارم این حرفا رو مینوسم تو روز ۴۸ از ترک هستم ولی متاسفانه حال و روزم افتضاح
مگه ترک نکردی؟ پس چرا افتضاحه؟
o.m.i.d;999430 نوشت:
تاوان خیلی سنگینی بابت این اشتباهم دارم پس میدم.
چه تاوانی؟ دقیق تر و واضح تر بنویس.
o.m.i.d;999430 نوشت:
به خاطر این اتفاقاتی که افتاده به کل قید ازدواج رو زدم چون اصلا دلم نمیخواد با ازدواج یکی دیگه رو بدبخت کنم. ازدواج برای یکی مثه من برخلاف چیزی که میگن حرامه. اینو خودم متوجه شدم و تا جایی که بتونم ازش فرار میکنم و از همین سن و سال دارم تنهایی زندگی کردن رو تمرین میکنم
بابا زودانزالی درمان داره. البته اگر خودارضایی را ادامه بدی درمانش سخت تر می شه ولی بازه ی زمانی که شما خودارضایی می کردی که حدود پنج سال است اگر در اثر خودارضایی برات زودانزالی پیش آمده باشه صد در صد قابل درمانه.
o.m.i.d;999430 نوشت:
هیچیم مثه یه جوون ۲۱ ساله نیس. نه شادابی و نشاطی و نه هیچ دیگه.
دوست عزیز 90درصد این حرفات تلقینه.
o.m.i.d;999430 نوشت:
از خونوادم متنفرم
واقعیت اینه که متاسفانه پدر و مادر های ما بسیار بی اطلاع و تا حدی احمق هستند. یک احمق را نباید لعنت کرد.
o.m.i.d;999430 نوشت:
همه ی وجودم شده استرس و اضطراب.زیر چشام کبود.به شدت لاغر
بروید پیش دکتر. این چیزها ممکن است از خودارضایی نباشه. حتما پیش دکتر بروید و آزمایشاتی انجام دهید. ابتدا برو پیش پزشک عمومی و بگو من زیر چشمام کبوده و لاغر هستم. نگو خودارضایی می کنم. بگو برات آزمایش بنویسه یا به یک متخصص معرفیت کنه.
یک توصیه مهم و مهم هم بهت می کنم. برو پیش یک روانشناس و باهاش این مسائل رو در میان بگذار.

UTD;999708 نوشت:
به نام خدا

سلام
با تشکر از دوست خوب ما که تجربیات خودشان را در اختیار عموم قرار دادن...
دوست من اینقدر احساس گناه نداشته باش، هرچقدر فکر و ذهنت درگیر این مسائل باشه تو را از پا در میاره و احساس ضعف میکنی و ممکنه بازم شکست بخوری و در یه چرخه باطل بیفتی...
جلوی ضرر رو هر موقع بگیری منفعته...اول اینکه همین که عزم برگشت گرفتی و در حال تلاش هستی این خودش یعنی خدا بهت توجه داره و می خواد از این وضعیت نجاتت بده...این یعنی خدا میخواد نفست رو تزکیه کنی... مهم نیست شما چه مدت یا چند بار اینکار رو انجام دادی همین تغییر جهت خودش بخشش میاره و مورد لطف خدا قرار میگیری...
در مورد اثرات دنیایی هم اگر صبر و استقامت نشون بدی کم کم بدنت به روال عادی خودش بر میگرده،شاید این پروسه چند سال طول بکشه...فکر اینکه کلا نخوای زندگی تشکیل بدی رو هم از ذهنت بیرون کن چون نه تنها کمکی بهت نمیکنه بلکه به مشکلات دامن میزنه، اراده خدا در این مسیر قرار گرفته...

[spoiler]
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

و از نشانه هاى او این که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان محبت و رحمت قرار داد. به یقین در این نشانه هایى است براى گروهى که تفکّر مى کنند.
(روم/21)

سعی کن سرت رو با چیزی گرم کنی و به این چیزا فکر نکنی...

چند تا آیه برای تقویت روحیه(خدا شوخی نداره، من که توی زندگی به این نتیجه رسیدم) :

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ

و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههاى خود، هدایتشان خواهیم کرد.و به یقین خداوند با نیکوکاران است.(عنکبوت/69)

وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ

و کسانى که هرگاه مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، خدا را یاد کرده. و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى کنند ـ و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ ـ و اصرار بر گناه، نمی ورزند، در حالى که آگاهند.(آل عمران/135)

أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ

چنین کسانى پاداششان آمرزش پروردگار است، و باغهایى بهشتى که از پاى درختان آن، نهرها جارى است. جاودانه در آن مى مانند. و چه نیکو است پاداش عمل کنندگان!(آل عمران/136)

[="#FF0000"]از دوستان دیگر هم خواهش میکنم به جای آنکه نمک به زخم بپاشن، مرهم باشن...

شما که جای خدا ننشستی که بازخواست و حکم صادر میکنی که چی و چرا...
اگر احساس می کنید که کار خیلی بزرگی انجام دادید که گرفتار همچین مسائلی نشدید و یا هنوز به شما فشار جنسی وارد نشده و نیرویی از درون به شما فشار نیاورده و بخاطر همین تونستید راحت باشید،مغرور نشوید،بدانید و آگاه باشید که ٱزمایش خدا برای شما ٱسان نخواهد بود... [/]
[/spoiler]

سلام
تا امروز خیلی مقابل این افکار ناامید کننده مقاومت کردم و سعی کردم که با خودم حلش کنم و به خودم امیدواری بدم ولی دیگه جونم به لبم رسیده. خسته شدم. کم آوردم.
من مخالف صد در صد این جمله ( جلو ضرر رو هر وقت بگیری منفعته) هستم بعضی مواقع کار از کار میگذره و دیگه جایی برای جبران و برگشت نمیمونه. من اگه ترک کردم فقط به خاطر این بود که بدتر نشم وگرنه هیچ امیدی به ادامه زندگی ندارم. سیر شدم از این زندگی نکبتی.
میدونین نمیتونم مثه شما به خدا نگاه کنم و بگم خدا میبخشه و خدا ارحم الرحمین و از تینجور چیزا. خدا تو ذهن من مثه دیو دو سر میمونه که هر لحظه منتظر بندش یه خطایی بکنه تا اونو با سر بکوبونه به زمین. من چیزی از لطف و رحمت خدا تو زندگی ندیدم و امیدی هم بهش ندارم. خدا منو ولم کرده به حال خودم. کاری به کار نداره. البته حقم داره چرا باید به فکر یه حیوونی مثه من باشه؟؟؟ چی گیرش میاد؟؟؟ مخصوصا اینکه من دونسته نافرمانی کردم. نماز میخونم و روزه میگیرم فقط برای رفع تکلیف نه به این دلیل که بهم نگاه بکنه و یا مثلا رحتمشو بهم بده. فقط ازش میترسم همین. چون بد انتقامی ازم گرفته به خاطر گناهم.
در مورد تجرد قطعی تصمیمم تقریبا قطعی هست و دارم از همین الان براش برنامه ریزی میکنم. به خونوادم هم گفتم کاری به کار ازدواجم نداشته باشن و به فکرش نباشن. خودمم اگه مجبور بشم داروها مصرف میکنم برای سرکوب امیالم. اینجوری فقط خودم آسیب میبینم و به کسی دیگه ای آسیب نمیرسونم. به جاش همه ی وقتمو میزارم روی عقب افتادگیام به خصوص تو زمینه تحصیلات و شغل. اینجوری تقریبا تا آخر عمر سرم گرم میشه و دیگه از شر این امیال خلاص میشم تا حدود زیادی.

o.m.i.d;999728 نوشت:
( جلو ضرر رو هر وقت بگیری منفعته)

باسلام

تو همه گناه ها این موضوع هست شما فکر میکنید مثلا یک فردی که حسادت میکند یا هر چیز دیگه از نظر جسمی به خودش ضرر نمی زنه

مهم اینکه شما پی به اشتباهتون بردید و قصد تغییر دارد

یکی از راهها هست که وسوسه شیطان شما رو از اینکه تصمیم به تغییر گرفتید منصرف کنه

شما کاری به این نداشته باشید که تو چه مرحله هستید همه این افکار رو کنار بزارید و فقط و فقط به این فکر کنید که باید از این پس به آنگونه عمل نکنم یعنی مثل کسی که مرتکب کاری نشه باشد

هر چیزی که نیاز هست در مورد خودسازی به کار بگیرد

و ما بقی چیزهایی که به ذهنتون میاد افکار منفی توکل به خدا کنید و از خودش مدد بخواهید

هیچ وقت فراموش نکنید حتی یک نور خیلی ضعیف هم تو وجودتون برای تغییر سو سو میزنه این نظر و لطف خدا هست که میخواهد شما برگردید

همین که فکر میکنید چرا این کار رو انجام دادید همه همه لطف خداست

وگرنه اصلا به این مسائل توجهی نداشتید اگر خدا ولتون کرده بود

o.m.i.d;999728 نوشت:
سلام
تا امروز خیلی مقابل این افکار ناامید کننده مقاومت کردم و سعی کردم که با خودم حلش کنم و به خودم امیدواری بدم ولی دیگه جونم به لبم رسیده. خسته شدم. کم آوردم.
من مخالف صد در صد این جمله ( جلو ضرر رو هر وقت بگیری منفعته) هستم بعضی مواقع کار از کار میگذره و دیگه جایی برای جبران و برگشت نمیمونه. من اگه ترک کردم فقط به خاطر این بود که بدتر نشم وگرنه هیچ امیدی به ادامه زندگی ندارم. سیر شدم از این زندگی نکبتی.
میدونین نمیتونم مثه شما به خدا نگاه کنم و بگم خدا میبخشه و خدا ارحم الرحمین و از تینجور چیزا. خدا تو ذهن من مثه دیو دو سر میمونه که هر لحظه منتظر بندش یه خطایی بکنه تا اونو با سر بکوبونه به زمین. من چیزی از لطف و رحمت خدا تو زندگی ندیدم و امیدی هم بهش ندارم. خدا منو ولم کرده به حال خودم. کاری به کار نداره. البته حقم داره چرا باید به فکر یه حیوونی مثه من باشه؟؟؟ چی گیرش میاد؟؟؟ مخصوصا اینکه من دونسته نافرمانی کردم. نماز میخونم و روزه میگیرم فقط برای رفع تکلیف نه به این دلیل که بهم نگاه بکنه و یا مثلا رحتمشو بهم بده. فقط ازش میترسم همین. چون بد انتقامی ازم گرفته به خاطر گناهم.
در مورد تجرد قطعی تصمیمم تقریبا قطعی هست و دارم از همین الان براش برنامه ریزی میکنم. به خونوادم هم گفتم کاری به کار ازدواجم نداشته باشن و به فکرش نباشن. خودمم اگه مجبور بشم داروها مصرف میکنم برای سرکوب امیالم. اینجوری فقط خودم آسیب میبینم و به کسی دیگه ای آسیب نمیرسونم. به جاش همه ی وقتمو میزارم روی عقب افتادگیام به خصوص تو زمینه تحصیلات و شغل. اینجوری تقریبا تا آخر عمر سرم گرم میشه و دیگه از شر این امیال خلاص میشم تا حدود زیادی.

با سلام دوست عزیز مگه شما آدم کشتید که دیگر جایی برای برگشت نباشد. این کاری است که اکثریت انجام میدهند حالا درست یا غلط بودنش به کنار.مسائلی مانند سیاه شدن زیر چشم و یا لاغری ربطی به اینکار ندارد و گرنه الان باید اکثر مردم زیر چشمشان سیاه بود! به نظرم شما افسردگی دارید حتما به یک روانپزشک مراجعه فرمائید مشکل شما حل خواهد شد.

Reza24;999731 نوشت:
با سلام دوست عزیز مگه شما آدم کشتید که دیگر جایی برای برگشت نباشد. این کاری است که اکثریت انجام میدهند حالا درست یا غلط بودنش به کنار.مسائلی مانند سیاه شدن زیر چشم و یا لاغری ربطی به اینکار ندارد و گرنه الان باید اکثر مردم زیر چشمشان سیاه بود! به نظرم شما افسردگی دارید حتما به یک روانپزشک مراجعه فرمائید مشکل شما حل خواهد شد.

خود ارضایی چون باعث افزایش سودای بدن میشه باعث افسردگی و لاغری و گودی زیر چشم و سیاهی میشه. اگه دقت کنی گفتم گودی زیر چشم.
کی گفته اکثر مردم به خود ارضایی اعتیاد دارن؟

o.m.i.d;999728 نوشت:
تا امروز خیلی مقابل این افکار ناامید کننده مقاومت کردم و سعی کردم که با خودم حلش کنم و به خودم امیدواری بدم ولی دیگه جونم به لبم رسیده. خسته شدم. کم آوردم.
من مخالف صد در صد این جمله ( جلو ضرر رو هر وقت بگیری منفعته) هستم بعضی مواقع کار از کار میگذره و دیگه جایی برای جبران و برگشت نمیمونه.
یک بار دیگه دقیق بگو که اون چه ضرریه که تو داری و کار از کار برات گذشته؟ می دونم گفتی اما یک بار دیگه هم دقیق بگو. بگو تا کمکت کنیم.

o.m.i.d;999714 نوشت:
سلام خدمت شما استاد صابر عزیز
من اول متنمم گفتم که هدفم بیشتر درد دل و توصیه بود و انتظار پاسخ گویی از طرف مشاور نداشتم فقط دوست داشتم سرگذشتمو بخونن تا اگه بیشتر مراقب خودشون باشن و بتونن تا زمان ازدواجشون سالم و پاک زندگی کنن. اما در ۲ مورد نمیتونم به توصیتون عمل کنم:
۱. در مورد عقب موندگی تو تحصیلات نمیتونم با خودم کنار بیام چون آسیب بدی به آینده تحصیلی و آینده شغلی وارد شده و اصلا اون چیزی که از آینده خودم هم خودم و هم خونوادم انتظار داشتن خیلی فاصله افتاده و باعث دلسردی هم خودم و هم خونوادم شده. آیندم به کل دگرگون شده. یه آینده پر از درد و رنج یه آینده پر از تحقیر و بیگاری. متاسفانه رشته تحصیلی من هیچ نقطه مثبتی نداره که دلمو بهش خوش کنم. نه وجه خوبی داره نه درآمد خوبی و نه حس مفید بودن. من همه ی اون چیزی که دنبالش بودم تو پزشکی خلاصه میشد ولی با این گندی که به زندگیم زدم چندین از سال زندگیم بی خود و بی جهت تلف میشه. میبینین میخوام امیدوار باشم ولی هیچ جوره شونی نیس‌. قابل جبران نیس.
۲. در مورد ازدواج هم هیچ امیدی ندارم چون آدم سالمی نیستم نه از نظر روحی و نه از نظر جسمی. عوارض هم تا اونجا که من میدونم و تحقیق کردم راه درمان قطعی براش وجود نداره.درماناییم که وجود داره عموما به درد نخوره و هزینه سر سام آوری رو تحمیل میکنه. وقتی هم درمان پذیر نباشه تقریبا ازدواج یه کار احمقانه به نظر میاد. یه جوره قماره سر زندگی هم خودت هم یه نفر دیگه. اون طرف مقابل چه گناهی کرده که باید پای گندکاری گذشته من بسوزه. تو این شرایط بهترین تصمیم انتخاب تجرد قطعی هست. آدم خودش بسوزه با کمترین عوارض بهتر از اینه که با زندگی یه نفر دیگه هم بهم بریزی.
خلاصه تو این دو مورد هیچ جوره نمیشه کوتاه اومد.

دوست بزرگوارم سلام@};-
حال و احساس شما را می فهمم ولی به نظر خودتان آیا صحیح است که ما برای یک اشتباه در زندگی فکر کنیم همه چیز ما برباد رفته و دچار فناء شده ایم؟ قطعا اینگونه نیست شما نباید همه چیز را سیاه و سفید ببینید خیلی از افراد وضعیت شما را داشته ولی همه گذشته خود را چند برابر جبران کرده اند. شما نیز ناامید نباشید و تلاش خود را چندین برابر کنید.
نکته دیگر اینکه اگر امکان دارد بفرمایید آیا عارضه ای مانع از ازدواج دارید؟ یا اینکه حدس می زنید؟

ابوالبرکات;999741 نوشت:
یک بار دیگه دقیق بگو که اون چه ضرریه که تو داری و کار از کار برات گذشته؟ می دونم گفتی اما یک بار دیگه هم دقیق بگو. بگو تا کمکت کنیم.

عمرم و جوونیم. این که چندین سال از بهترین سالای عمرم بیخود و بی جهت تلف میشه. اینکه برخلاف هم سن و سالام نمیتونم زندگی دلخواهمو تو این سن داشته باشم و کلی عقب افتادم. این که تو آینده باید مثه حمالا کار کنم. دیگه چی بگم.

ali 000;999735 نوشت:
خود ارضایی چون باعث افزایش سودای بدن میشه باعث افسردگی و لاغری و گودی زیر چشم و سیاهی میشه. اگه دقت کنی گفتم گودی زیر چشم.
کی گفته اکثر مردم به خود ارضایی اعتیاد دارن؟

دیگه اینجا پیام نزار. هر موقع اسم کاربریتو میبینم اوقم میگیره و حالم بهم میخوره. مطمئن باش به خاطر این زخم زبونایی که بهم زدی تاوان پس میدی. بد حق الناسی به گردنت افتاد. از مدیریت هم خاهش میکنم اگه امکانش هست پیامای این کاربر نسبتا محترم رو حذف کنن.

o.m.i.d;999827 نوشت:
عمرم و جوونیم. این که چندین سال از بهترین سالای عمرم بیخود و بی جهت تلف میشه. اینکه برخلاف هم سن و سالام نمیتونم زندگی دلخواهمو تو این سن داشته باشم و کلی عقب افتادم. این که تو آینده باید مثه حمالا کار کنم. دیگه چی بگم.

ببخشید که نقل قولتون رو ریپلای میکنم.

این جملاتی که فرمودین گریبانگیر شما نیست گریبان گیر من و دیگرانم هست. نمیخوام کلیشه ای و تکراری بگم آره همه مثل شمان . خیر.

همین الان که دارم تایپ میکنم خیلی ها برای بعد محرم و صفر برنامه جشن و عروسی و تولدت و فلان دارن.
توی رفاه زندگی میکنن از خونه ای گرون قیمت تا ماشینای مدل بالا
شغل دارن و شغلاشون درآمدای آنچنانی داره.
خوشگلن ، خوشتیپن و چیزایی که خودتون میدونین و لازم به ذکر نیست.

واقعا ساختن آینده خیلی سخته چون میبینم و نمیتونم بگم شما چرا فلان تلاش رو نمیکنین و فلان کار رو انجام نمیدین ، فقط میتونم براتون امیدواری به آینده خوب و روزای بهتر و دلخوشی برای داشتن باقی نعمات زندگی بدم.

من و شما تو روزگاری زندگی میکنیم که شب میخوابین و خدا میدونه صبح نرخ دلار و طلا و پیاز و سیب زمینی ... چه تغییری کردن واضح هست قشر ضعیف و متوسط دچار سقوط میشن و ضربه ی اساسی میخورن.

همسن و سال من یه خانمی هست که از دوستان خوب دوران دبیرستانم بود . بتازگی چند ماه پیش ایشون رو از یکی از شبکه های اجتماعی پیدا کردم و خداروشکر دیدم از گذشته زندگی بهتری داره .سوال پیش میاد آیا اون تلاش بیشتری کرد که من نکردم؟

در حقیقت اینطور نیست زمانی که اوایل سال هشتاد بود خرید خوراکی مدرسه ایشون به چند هزار تومن میرسید و از نظر کیف و کفش و ... وضعیت خوبی داشت . مثلا یه دوره ای کفش پنجاه هزار تومنی خانم مثل این بود الان شما کفش چهارصد و پنجاه هزار تومنی بخری. خب ایشون مرتب از این کفشا میخرید و به روز بود.

واضح هست در دوران بزرگسالی به موازات همسن و سالای خودش رشد کرده با شدت و ضعف در مسائل. حتی من سال اخذ مدرک تحصیلیش رو در دانشگاه آزاد حساب کردم دیدم سالها طول کشیده تا یک مقطع رو طی کنه و اینها همه مسلتزم صرف هزینه های بالای دانشگاه بوده.

مسافرت های خارجی و شغل و ... خب پس اینجا غیر از خود یشون عامل دگیری مثل پول نقش بسزایی داشته. پس نباید غصه بخورم چرا من نتونستم مثل اون پیشرفت کنم چون اگر اون هم در شرایط یک فرد معمولی بود قاعدتا موفقیت های چندانی کسب نمیکرد.

جامعه ی ما یکی از بدترین عاداتی که داره این هست یک فرد موفق رو زیر ذره بین میبره و برای مردم بزرگ میکنه. آهای مردم ایشان فرد موفقی هستند ببینید و یاد بگیرید . ( در دراز مدت مردم دچار تلقین میشن و به مقایسه خودشون و افراد موفق دور و بر میافتن)
در حال که شرایط زندگی هر فرد با دیگری تفاوت های زیادی داره و نمیشه همه مثل اون شخص باشن.

مثلا فلان دوازه بان مطرح تیم ملی یک نفر بود که از خوابیدن توی خیابون شهر غریب تونست به اینجا برسه قرار نیست همه سرنوشت ایشون رو پیدا کنن. خیلی از پسران عشق به فوتبال داشتن ولی با تمام تلاششون هیچ وقت موقعیت خوبی برای بروز استعداد پیدا نکردن.

پس جداً نباید این فکر رو داشته باشین حالا من از این قسمت از زندگیم به علت خودارضایی یا هر چیز نسبت به همسالانم جا ماندم چون اصلا شرایط ها شبیه نیست. ممکن هست یک فرد خودارضا همین الان صاحب چند میلیارد ثروت و محبوبیت باشه و مشکل خاصیم احساس نکنه.

ما باید یاد بگیریم مسئول تمام اتفاق ها نیستیم .

سلام
اینکه 48 روز این کار رو نکردید خیلی عالیه و به نظرم پشتکار و عزم و ارادتون خیلی عالیه، ولی به نظرم از این افکار منفی دور بشید...
به نظرم ورزش و تا حدودی روزه می تونه رو روحیات شما و جلوگیری از خود ارضایی کمک کنه!
معمولا وقتی یه مرد حدود یک ماه و اندی رو خودارضایی یا نزدیکی نکنه، شب محتلم می شه و از فشار روانیش خلاص می شه! در نتیجه اگر همین روال رو ادامه بدید، دیگه ماه به ماه با احتلام راحت می شید و دیگه درگیرش نمی شید!
اما در قرآن کریم در آیه ای اشاره شده که خدا می دانست اگر نزدیکی زناشویی را در شب های ماه مبارک رمضان تحریم می کرد، بسیاری از شما به گناهان زیادی کشیده می شدید!
همچنان که می بینید، حتی خود خدای پادشاه قبول داره که مردها و زنان متاهل اگر یک ماه (اونم ماه رمضان که بدن روزه رو تجربه می کنه) دست به کارهای جنسی نزنند، چه بلایی سرشون می یاد!
در نتیجه به نظرم جوانان مجرد ما، بیش از اینکه به ابزار دینی درستش چنگ بزنند و از خدا بخواند کمکشون کنه، دست به مسابقه ریاضت ترک یه گناه بسیار بزرگ می زنن! نمی گم این ریاضت اشتباه هست! می گم ابزار آسانش هم هست!
شاید اگر به حرفها و قولهای خداوند بزرگ در مورد وعده کمک به جوانان در شرف ازدواج اعتماد می کردیم و تلاش می کردیم با فرهنگسازی ازدواج آسان، از راه شرعی این گناه رو ترک و نیاز رو از راه درستش ارضا کنیم، با آسودگی خیلی بیشتری این گناهان رو ترک می کردیم!
در نتیجه به شما پیشنهاد می کنم هر چه زودتر به فکر ازدواج باشید تا هم از نعمت لذت جنسی از راه مشروعش برخوردار باشید و هم دنبال چنین گناهانی نباشید. البته ازدواجی در نهایت فکر و منطق و با دخالت احساس!
هر جا هم پاتون لرزید و ترس یا شک یا ... به دلتون راه پیدا کرد، با واسطه امامان بزرگوار به خدا توکل کنید! درست می شه ان شاءال...
بر باعث و بانیان این فرهنگ شوم ازدواج سخت و هزینه های بالای زندگی صد نفرین و لعنت که در این جامعه اسلامی، راه گناه باز هست ولی راه ثواب و شرع سخت و پر التهاب!

++Hadi++;999834 نوشت:
بر باعث و بانیان این فرهنگ شوم ازدواج سخت و هزینه های بالای زندگی صد نفرین و لعنت که در این جامعه اسلامی، راه گناه باز هست ولی راه ثواب و شرع سخت و پر التهاب!

باسلام

به نظرم این لعنتی که فرمودید اول از همه به اونی برمیگرده که مجرد مونده :-b;))

این فرهنگ که میفرمایید باید چطوری تغییر کنه مثلا یکی از خارج از این مرز و بوم میخواد بیاد بگه اینطور رفتار کنید چه کنید قدم اول رو خود فرد باید برداره بخصوص در مورد اقایان که یکم نسبت به خانم ها دست و بالشون بازتر هست

ایشون انقدر غرق این مشکل شده اند که مطمئنا اصلا به این مسائل فکر نمیکنندهمانطور که اگر اشتباه نکنم اشاره کردن به مجرد موندن دارند فکر میکنند

من تشنه هستم میدونم آب سالم باید بخورم پس نمی خوام از آب تو جوب هم بخورم پس این تشنگی میخواد چطوری برطرف بشه اگه نیاز به آب سالم دارید برای بدست آوردنش تلاش کنید نه اینکه کلا بیخیالش بشید

اینم کارشیطونه انقدر میزنه تو سرت که هاااا بین فلانی این کارو نکرده الان تو چه موقعیتی هست هااا ببین اینا نبود چطوری میشد

تو این لحظه بگو خیلی ببخشید برو گم .... وقتی خود خدا گفته میبخشم برگرد دیگه تو چیکاره هستی اینجا حتی میره برات آیه حدیث میاره ببین اینجا گفته فلان بهمان

همه اینا رو ول کنید اگه یک روز از زندگیتون هم باقی مونده باشه باید خوب باشید حتی اگه 100 سال مونده باشه

شما هم که 48 رو اومدید ما بقی رو هم می تونید ولی بازم میگم فکر نکنید فقط با دوری از این موضوع مشکلتون حل میشه برای ازدواجتون هم فکر بکنید وگرنه بیخودی دارید شرایط رو برای خودتون بدتر میکنید خدا هم نگفته بیخودی خودتون رو تو شرایط سخت قرار بدید

مطمئنا شما می تونید اونی باشید که باید باشید

یاحق

صابر;999812 نوشت:
دوست بزرگوارم سلام@};-
حال و احساس شما را می فهمم ولی به نظر خودتان آیا صحیح است که ما برای یک اشتباه در زندگی فکر کنیم همه چیز ما برباد رفته و دچار فناء شده ایم؟ قطعا اینگونه نیست شما نباید همه چیز را سیاه و سفید ببینید خیلی از افراد وضعیت شما را داشته ولی همه گذشته خود را چند برابر جبران کرده اند. شما نیز ناامید نباشید و تلاش خود را چندین برابر کنید.
نکته دیگر اینکه اگر امکان دارد بفرمایید آیا عارضه ای مانع از ازدواج دارید؟ یا اینکه حدس می زنید؟

سلام
بعضی وقتا اشتباهات تاوان خیلی سنگینی داره که به قیمت از دست دادن کل زندگی تموم میشه. فقط زنده بودن و نفس کشیدن دلیل بر داشتن فرصت نیست. زندگی کردن و فرصت داشتن امید میخواد انگیزه میخواد جسم و روح سالم میخواد دلیل میخواد که من متاسفانه هیچ کدومو ندارم تو وضعیت فعلی. اینا چیزاییم نیست که اگه از دستش بدی بشه به این راحتیا و به این زودیا جبرانش کرد. برای بدست آوردن دوباره نیاز به صبر ایوب داره که من طاقتی ندارم. یعنی میخوام داشته باشم ولی نمیتونم. چون جوی که اطرافمه اجازه نمیده بهم. توانایی تغییر شرایط محیط رو ندارم.
برای ازدواج هم که خوب وضعیتم مشخصه هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی و جنسی مشکل دارم. تعادل لازم رو ندارم و نمیتونم به دستش بیارم. ازدواج با شرایط من بیشتر بهم ضرر میزنه تا اینکه بخواد باری از رو دوش ورداره. هم ضرر روحی روانی داره و هم هم ضرر مالی. به نظر خودم من جز اون مواردی هستم که ازدواج برام حرامه. الانم دارم با تنهایی خو میگیرم و برای سرکوب امیالم تلاش میکنم نه برای پاسخ بهشون.

++Hadi++;999834 نوشت:
سلام

بر باعث و بانیان این فرهنگ شوم ازدواج سخت و هزینه های بالای زندگی صد نفرین و لعنت که در این جامعه اسلامی، راه گناه باز هست ولی راه ثواب و شرع سخت و پر التهاب!

سلام ، روز بخیر

ببخشید باز بودن راه گناه تنها به ازدواج سخت بر نمیگرده .

اتفاقات ریز و درشتی باید در یک جامعه زنده باشن تا افراد از ازدواج فراری بشن.

* تحول در الگوی رفتاری افراد در یک جامعه

* فراهم بودن بستر ارضای نیازهای جنسی بطریق نامشروع در اجتماع و عدم برخورد گسترده با این پدیده

* تحول در اعتقادات و عقاید نسل های جدید بدلیل سهل انگاری و رها شدن

* ورود فرهنگ های جدید از کشورهایی با عقاید و سبک زندگی های متفاوت

* ورود شبکه های مجازی و اینترنت بدون بستر سازی و فرهنگ سازی

* ضعف و کاستی در آموزش نوجوانان و جوانان در مقوله ازدواج و نیاز جنسی

* عدم برخورد جدی و قانونی با الگوهای ناسالم در شبکه های اجتماعی

* کمبود سرگرمی و تفریحات سالم برای تمامی اقشار و برابری اون با برنامه های ناسالم

* مشکلات اقتصادی

دختر دهه شصتی;999832 نوشت:
ببخشید که نقل قولتون رو ریپلای میکنم.

این جملاتی که فرمودین گریبانگیر شما نیست گریبان گیر من و دیگرانم هست. نمیخوام کلیشه ای و تکراری بگم آره همه مثل شمان . خیر.

همین الان که دارم تایپ میکنم خیلی ها برای بعد محرم و صفر برنامه جشن و عروسی و تولدت و فلان دارن.
توی رفاه زندگی میکنن از خونه ای گرون قیمت تا ماشینای مدل بالا
شغل دارن و شغلاشون درآمدای آنچنانی داره.
خوشگلن ، خوشتیپن و چیزایی که خودتون میدونین و لازم به ذکر نیست.

واقعا ساختن آینده خیلی سخته چون میبینم و نمیتونم بگم شما چرا فلان تلاش رو نمیکنین و فلان کار رو انجام نمیدین ، فقط میتونم براتون امیدواری به آینده خوب و روزای بهتر و دلخوشی برای داشتن باقی نعمات زندگی بدم.

من و شما تو روزگاری زندگی میکنیم که شب میخوابین و خدا میدونه صبح نرخ دلار و طلا و پیاز و سیب زمینی ... چه تغییری کردن واضح هست قشر ضعیف و متوسط دچار سقوط میشن و ضربه ی اساسی میخورن.

همسن و سال من یه خانمی هست که از دوستان خوب دوران دبیرستانم بود . بتازگی چند ماه پیش ایشون رو از یکی از شبکه های اجتماعی پیدا کردم و خداروشکر دیدم از گذشته زندگی بهتری داره .سوال پیش میاد آیا اون تلاش بیشتری کرد که من نکردم؟

در حقیقت اینطور نیست زمانی که اوایل سال هشتاد بود خرید خوراکی مدرسه ایشون به چند هزار تومن میرسید و از نظر کیف و کفش و ... وضعیت خوبی داشت . مثلا یه دوره ای کفش پنجاه هزار تومنی خانم مثل این بود الان شما کفش چهارصد و پنجاه هزار تومنی بخری. خب ایشون مرتب از این کفشا میخرید و به روز بود.

واضح هست در دوران بزرگسالی به موازات همسن و سالای خودش رشد کرده با شدت و ضعف در مسائل. حتی من سال اخذ مدرک تحصیلیش رو در دانشگاه آزاد حساب کردم دیدم سالها طول کشیده تا یک مقطع رو طی کنه و اینها همه مسلتزم صرف هزینه های بالای دانشگاه بوده.

مسافرت های خارجی و شغل و ... خب پس اینجا غیر از خود یشون عامل دگیری مثل پول نقش بسزایی داشته. پس نباید غصه بخورم چرا من نتونستم مثل اون پیشرفت کنم چون اگر اون هم در شرایط یک فرد معمولی بود قاعدتا موفقیت های چندانی کسب نمیکرد.

جامعه ی ما یکی از بدترین عاداتی که داره این هست یک فرد موفق رو زیر ذره بین میبره و برای مردم بزرگ میکنه. آهای مردم ایشان فرد موفقی هستند ببینید و یاد بگیرید . ( در دراز مدت مردم دچار تلقین میشن و به مقایسه خودشون و افراد موفق دور و بر میافتن)
در حال که شرایط زندگی هر فرد با دیگری تفاوت های زیادی داره و نمیشه همه مثل اون شخص باشن.

مثلا فلان دوازه بان مطرح تیم ملی یک نفر بود که از خوابیدن توی خیابون شهر غریب تونست به اینجا برسه قرار نیست همه سرنوشت ایشون رو پیدا کنن. خیلی از پسران عشق به فوتبال داشتن ولی با تمام تلاششون هیچ وقت موقعیت خوبی برای بروز استعداد پیدا نکردن.

پس جداً نباید این فکر رو داشته باشین حالا من از این قسمت از زندگیم به علت خودارضایی یا هر چیز نسبت به همسالانم جا ماندم چون اصلا شرایط ها شبیه نیست. ممکن هست یک فرد خودارضا همین الان صاحب چند میلیارد ثروت و محبوبیت باشه و مشکل خاصیم احساس نکنه.

ما باید یاد بگیریم مسئول تمام اتفاق ها نیستیم .

سلام
حرفتون درسته.
ببینید اینایی که گفتین حالاتی هستن که خود شخص تاثیر تو اونا نداره و استعداد و تونایی اشخاص در همین حد بوده ولی قضیه من فرق میکنه. من از نظر تحصیلات استعداد خیلی خوبی داشتم ولی این همه توانایی رو خودم با دستای خودم از بین بردم. یعنی استعداد رو از دست دادم نه اینکه از اول همین قدر استعداد داشته باشم. این دو تا مورد با هم خیلی فرق میکنه.

دختر دهه شصتی;999841 نوشت:
سلام ، روز بخیر

ببخشید باز بودن راه گناه تنها به ازدواج سخت بر نمیگرده .

اتفاقات ریز و درشتی باید در یک جامعه زنده باشن تا افراد از ازدواج فراری بشن.

* تحول در الگوی رفتاری افراد در یک جامعه

* فراهم بودن بستر ارضای نیازهای جنسی نامشروع در اجتماع و عدم برخود گسترده با این پدیده

* تحول در اعتقادات و عقاید نسل های جدید بدلیل سهل انگاری و رها شدن

* ورود فرهنگ های جدید از کشورهایی با عقاید و سبک زندگی های متفاوت

* ورود شبکه های مجازی و اینترنت بدون بستر سازی و فرهنگ سازی

* ضعف و کاستی در آموزش نوجوانان و جوانان در مقوله ازدواج و نیاز جنسی

* عدم برخورد جدی و قانونی با الگوهای ناسالم در شبکه های اجتماعی

* کمبود سرگرمی و تفریحات سالم برای تمامی اقشار و برابری اون با برنامه های ناسالم

o.m.i.d;999839 نوشت:
الانم دارم با تنهایی خو میگیرم و برای سرکوب امیالم تلاش میکنم نه برای پاسخ بهشون.

باسلام با اینکه حرفهاتون رو قبول دارم ولی همه حرفهای شما یه طرف این حرف ایشون هم یه طرف

گاهی ما خودمون داریم برای سختتر شدن شرایط تلاش میکنیم یعنی و قت و انرژی رو در مسیر نادرست هدر میدیم

فکر میکنید این همه آدم تو این شرایط نبودن که الان ازدواج کردن

فقط تفاوت در اینه اونا خواستن

حتی با این فرهنگ که با این توضیحات شما نمیشه به این راحتی بیخیالش شد رو هم دور زدن =d>:>b-)

o.m.i.d;999843 نوشت:
سلام
حرفتون درسته.
ببینید اینایی که گفتین حالاتی هستن که خود شخص تاثیر تو اونا نداره و استعداد و تونایی اشخاص در همین حد بوده ولی قضیه من فرق میکنه. من از نظر تحصیلات استعداد خیلی خوبی داشتم ولی این همه توانایی رو خودم با دستای خودم از بین بردم. یعنی استعداد رو از دست دادم نه اینکه از اول همین قدر استعداد داشته باشم. این دو تا مورد با هم خیلی فرق میکنه.

واقعا همه چیز همین نیست که شما فکر میکنین. متاسفانه در سایتا و شبکه های اجتماعی نمیشه نام از افراد خاص برد ولی کسانی که به مشکلات اخلاقی یا حتی خود ارضایی و ازدواج سفید و خیلی از مشکلات دچارن بعضیاشون در زندگی افراد موفقی هستن!

عده ای بسته به شرایط زندگیشون
عده ای هم بنا به استعداد و تلاش و ...

مثلا توی اینترنت یا تلویزیون وقتی کسی درگیر این مشکلاته من تحقیق کردم و فهمیدم خودارضایی بعد از شکست هاش بیشتر شده و ادامه پیدا کرده ، مثل افرادی که بعد از عصبانیت یا حین نگرانی سیگار میکشن.

پس واقعا ریشه ی نتوانستن و شکوفا نشدن من فقط در مقوله ی خودارضایی نیست و به هزار علت دیگه در پشت پرده بر میگرده. از علل روانی ، تا خانوادگی و خارج از خانه. باید چند مسئله دست به دست بشن تا بتونن من رو با شکست مواجه کنن.

اللیل والنهار;999844 نوشت:
باسلام با اینکه حرفهاتون رو قبول دارم ولی همه حرفهای شما یه طرف این حرف ایشون هم یه طرف

ایشونم باید انشالله بخودش کمک کنه و امید رو از زندگی خودش نگیره. هیچکسی با سرکوب نیازهاش نمیتونه اون ها رو مهار کنه بلکه باید پاسخ صحیح بهش بده.

++Hadi++;999834 نوشت:
سلام
اینکه 48 روز این کار رو نکردید خیلی عالیه و به نظرم پشتکار و عزم و ارادتون خیلی عالیه، ولی به نظرم از این افکار منفی دور بشید...
به نظرم ورزش و تا حدودی روزه می تونه رو روحیات شما و جلوگیری از خود ارضایی کمک کنه!
معمولا وقتی یه مرد حدود یک ماه و اندی رو خودارضایی یا نزدیکی نکنه، شب محتلم می شه و از فشار روانیش خلاص می شه! در نتیجه اگر همین روال رو ادامه بدید، دیگه ماه به ماه با احتلام راحت می شید و دیگه درگیرش نمی شید!
اما در قرآن کریم در آیه ای اشاره شده که خدا می دانست اگر نزدیکی زناشویی را در شب های ماه مبارک رمضان تحریم می کرد، بسیاری از شما به گناهان زیادی کشیده می شدید!
همچنان که می بینید، حتی خود خدای پادشاه قبول داره که مردها و زنان متاهل اگر یک ماه (اونم ماه رمضان که بدن روزه رو تجربه می کنه) دست به کارهای جنسی نزنند، چه بلایی سرشون می یاد!
در نتیجه به نظرم جوانان مجرد ما، بیش از اینکه به ابزار دینی درستش چنگ بزنند و از خدا بخواند کمکشون کنه، دست به مسابقه ریاضت ترک یه گناه بسیار بزرگ می زنن! نمی گم این ریاضت اشتباه هست! می گم ابزار آسانش هم هست!
شاید اگر به حرفها و قولهای خداوند بزرگ در مورد وعده کمک به جوانان در شرف ازدواج اعتماد می کردیم و تلاش می کردیم با فرهنگسازی ازدواج آسان، از راه شرعی این گناه رو ترک و نیاز رو از راه درستش ارضا کنیم، با آسودگی خیلی بیشتری این گناهان رو ترک می کردیم!
در نتیجه به شما پیشنهاد می کنم هر چه زودتر به فکر ازدواج باشید تا هم از نعمت لذت جنسی از راه مشروعش برخوردار باشید و هم دنبال چنین گناهانی نباشید. البته ازدواجی در نهایت فکر و منطق و با دخالت احساس!
هر جا هم پاتون لرزید و ترس یا شک یا ... به دلتون راه پیدا کرد، با واسطه امامان بزرگوار به خدا توکل کنید! درست می شه ان شاءال...
بر باعث و بانیان این فرهنگ شوم ازدواج سخت و هزینه های بالای زندگی صد نفرین و لعنت که در این جامعه اسلامی، راه گناه باز هست ولی راه ثواب و شرع سخت و پر التهاب!

سلام
امروز ۵۲ روز هستش.
من موضعم در ارتباط با ازدواج کاملا معلومه. سرکوب امیال و فرار از ازدواج. درسترین و منطقی ترین راه برای یکی مثه من همینه. ازدواج به دردسراش نمیارزه. باز بعد از ازدواج باید بدویی بری دنبال درمان عوارض جنسی که اونم صبر تحمل زیاد و هزینه های هنگفت روانشناسی و روانپزشکی میخواد. تازه قطعیم درمان نمیشه فقط یه ذره بهبود پیدا میکنه ‌که اونم میخوام صد سال سیاه نشه. میبینین بهترین راه تجرده.

o.m.i.d;999848 نوشت:
سلام
امروز ۵۲ روز هستش.
من موضعم در ارتباط با ازدواج کاملا معلومه. سرکوب امیال و فرار از ازدواج. درسترین و منطقی ترین راه برای یکی مثه من همینه. ازدواج به دردسراش نمیارزه. باز بعد از ازدواج باید بدویی بری دنبال درمان عوارض جنسی که اونم صبر تحمل زیاد و هزینه های هنگفت روانشناسی و روانپزشکی میخواد. تازه قطعیم درمان نمیشه فقط یه ذره بهبود پیدا میکنه ‌که اونم میخوام صد سال سیاه نشه. میبینین بهترین راه تجرده.

در مورد ازدواج کسی بودم که در سنین شما و پایینتر دقیقا هر کی بهم می گفت، می زدم تو دهنش! چند بار سر این موضوع دهن بعضی دوستان رو خونی کردم!
ولی وقتی سن کمی بالاتر می ره خصوصا بالاتر از 30 سال، تحولاتی در فکر شما پدید میاد که می بینید هیچ چیز مثل ازدواج زندگی رو به سمت سلامتی و آرامش و احساس خوشبختی نمی کشونه!
شاید یه روز این تحول در شمام پدید بیاد!
ازدواج فقط ارضای نیاز جنسی نیست دوست عزیز
خیلی فراتر از این حرفها هست!
اگر خدا رو قبول داشته باشید و دینشو، پس باید بدونید خالق من و شما، این مساله رو بهترین راه برا درمان دردهای ما تشخیص داده!
دقیقا راهبه هایی بودن که تارک دنیا شدن، ولی دقیقا همین شهوت بود که اونها رو زد زمین! که زیر کلیساها خانه های فساد درست می کردن و زن و مرد و یا مردها با مغ بچه ها و زن ها همچنین دست به فساد می زدند!
عدم ارضای درست این میل، دقیقا انسان رو به انحطاط می کشونه! هیچ استثنایی هم نداره مگر اینکه از نظر بدنی و روانی مریض باشید!
شهوت خیلی افسار گسیخته هست که خیلی بزرگتر از من و شماهاش درش له می شیم! و بهترین و منطقی ترین و شرعی ترین راهش هم ازدواج هست!
در مورد سختی هاش همچنان که گفتم خدا چه در قرآن و چه به واسطه معصومین این قول رو داده که خودش کمک می کنه! و از طرفی پول الان برای ما شریک خدا شده! چون اگر مولتی میلیاردر باشیم از ازدواج نمی ترسیم ولی وقتی خدا رو داریم که صاحب این گنجینه ها هست، اعتماد نمی کنیم!
بگذار بگم این روزا اول پوله! بعد خدا!
بگذریم که خیلی از مسئولین و مردم و خانواده ها و ... خیانت ها کردن و وضع جامعه رو به اینجا رسوندن!

اللیل والنهار;999844 نوشت:
باسلام با اینکه حرفهاتون رو قبول دارم ولی همه حرفهای شما یه طرف این حرف ایشون هم یه طرف

گاهی ما خودمون داریم برای سختتر شدن شرایط تلاش میکنیم یعنی و قت و انرژی رو در مسیر نادرست هدر میدیم

فکر میکنید این همه آدم تو این شرایط نبودن که الان ازدواج کردن

فقط تفاوت در اینه اونا خواستن

حتی با این فرهنگ که با این توضیحات شما نمیشه به این راحتی بیخیالش شد رو هم دور زدن =d>:>b-)

یکی دیگه از دلایلی که من میخوام قید ازدواج رو بزنم به خاطر برنامه ریزی هایی هستش که برای آیندم کردم. میخوام بعد از تموم کردن پرستاری دوباره برای پزشکی بخونم که خوب اینم یه پروسه طولانی ۲۰ ساله هست و به اندازه کافی وقت و انرژیم رو میگیره و دیگه وقتی برای اینکارا باقی نمیمونه.

o.m.i.d;999858 نوشت:
یکی دیگه از دلایلی که من میخوام قید ازدواج رو بزنم به خاطر برنامه ریزی هایی هستش که برای آیندم کردم. میخوام بعد از تموم کردن پرستاری دوباره برای پزشکی بخونم که خوب اینم یه پروسه طولانی ۲۰ ساله هست و به اندازه کافی وقت و انرژیم رو میگیره و دیگه وقتی برای اینکارا باقی نمیمونه.

فکر می کنم با مزدوج شدن با یه خانم خوب و هم کف و هم فکر، فکرتون بهتر برا پزشکی یاری می ده!
ذهن عذب مثل یه کامپیوتری هست که پر برنامه های ویروسی و نالازم هست و سرعتش اومده پایین و ازدواج هم حکم یه ویروس کش اساسی و مدیریت کننده اساسی رو بازی می کنه! البته اگر مغزتون ویندوزی هست، ازدواج نقش فورمت کردن و نصب دوباره ویندوز رو بازی می کنه!
:>

++Hadi++;999861 نوشت:
فکر می کنم با مزدوج شدن با یه خانم خوب و هم کف و هم فکر، فکرتون بهتر برا پزشکی یاری می ده!
ذهن عذب مثل یه کامپیوتری هست که پر برنامه های ویروسی و نالازم هست و سرعتش اومده پایین و ازدواج هم حکم یه ویروس کش اساسی و مدیریت کننده اساسی رو بازی می کنه! البته اگر مغزتون ویندوزی هست، ازدواج نقش فورمت کردن و نصب دوباره ویندوز رو بازی می کنه!
:>

بعد شکمشو عمم سیر کنه؟؟؟؟ یه حرفایی میزنینا. تحصیلات و ازدواج هیچ جوره بهم نمیخوره.

o.m.i.d;999858 نوشت:
یکی دیگه از دلایلی که من میخوام قید ازدواج رو بزنم به خاطر برنامه ریزی هایی هستش که برای آیندم کردم. میخوام بعد از تموم کردن پرستاری دوباره برای پزشکی بخونم که خوب اینم یه پروسه طولانی ۲۰ ساله هست و به اندازه کافی وقت و انرژیم رو میگیره و دیگه وقتی برای اینکارا باقی نمیمونه.

باسلام

شما یه باز نگری بفرمایید یه جایی هم برای اهداف دیگه بین این اهدافتون باز کنید

دیگه برنامه ریزیتون وحی منزل نیست که حالا فهمیدید این برنامه ریزی یکم ایراد داره رفعش کنید

اللیل والنهار;999866 نوشت:
باسلام

شما یه باز نگری بفرمایید یه جایی هم برای اهداف دیگه بین این اهدافتون باز کنید

دیگه برنامه ریزیتون وحی منزل نیست که حالا فهمیدید این برنامه ریزی یکم ایراد داره رفعش کنید

جایی باقی نمیمونه. پزشکی یه دوره ی تحصیلی سخت و طولانی داره و نیاز به انرژی زیادی هم داره.
اتفاقا حتما و تحت هر شرایطی باید این برنامه ریزی بدون هیچ کم و کاستی انجام بشه وگرنه من این حس تنفر نسبت به خودم رو هیچ وقت نمیتونم حلش کنم. همین الانشم بابت این چند سال عمر تلف شده و دوباره از صفر شروع کردن دارم خودخوری میکنم چه برسه به اینکه بخوام قیدشو بزنم و یا اینکه بابت مسائل بی اهمیت دیگه ای مثه ازدواج به تاخیر بندازم. از هر جهت نگاه میکنم قابل چشم پوشی یا تخفیف نیس. به هر حال اون ۵ سال بدبختی و اعتیاد تو کل زندگیم سایه اش رو انداخته و از بین رفتنی هم نیس. نمیتونم خودمو گول بزنم. خودتونم خوب میدونین اثرش تا عمر دارم همراهم هست و کم شدنی هم نیس.

اللیل والنهار;999866 نوشت:
باسلام

شما یه باز نگری بفرمایید یه جایی هم برای اهداف دیگه بین این اهدافتون باز کنید

دیگه برنامه ریزیتون وحی منزل نیست که حالا فهمیدید این برنامه ریزی یکم ایراد داره رفعش کنید

جایی باقی نمیمونه. پزشکی یه دوره ی تحصیلی سخت و طولانی داره و نیاز به انرژی زیادی هم داره.
اتفاقا حتما و تحت هر شرایطی باید این برنامه ریزی بدون هیچ کم و کاستی انجام بشه وگرنه من این حس تنفر نسبت به خودم رو هیچ وقت نمیتونم حلش کنم. همین الانشم بابت این چند سال عمر تلف شده و دوباره از صفر شروع کردن دارم خودخوری میکنم چه برسه به اینکه بخوام قیدشو بزنم و یا اینکه بابت مسائل بی اهمیت دیگه ای مثه ازدواج به تاخیر بندازم. از هر جهت نگاه میکنم قابل چشم پوشی یا تخفیف نیس. به هر حال اون ۵ سال بدبختی و اعتیاد تو کل زندگیم سایه اش رو انداخته و از بین رفتنی هم نیس. نمیتونم خودمو گول بزنم. خودتونم خوب میدونین اثرش تا عمر دارم همراهم هست و کم شدنی هم نیس.

o.m.i.d;999868 نوشت:
جایی باقی نمیمونه. پزشکی یه دوره ی تحصیلی سخت و طولانی داره و نیاز به انرژی زیادی هم داره.
اتفاقا حتما و تحت هر شرایطی باید این برنامه ریزی بدون هیچ کم و کاستی انجام بشه وگرنه من این حس تنفر نسبت به خودم رو هیچ وقت نمیتونم حلش کنم. همین الانشم بابت این چند سال عمر تلف شده و دوباره از صفر شروع کردن دارم خودخوری میکنم چه برسه به اینکه بخوام قیدشو بزنم و یا اینکه بابت مسائل بی اهمیت دیگه ای مثه ازدواج به تاخیر بندازم. از هر جهت نگاه میکنم قابل چشم پوشی یا تخفیف نیس. به هر حال اون ۵ سال بدبختی و اعتیاد تو کل زندگیم سایه اش رو انداخته و از بین رفتنی هم نیس. نمیتونم خودمو گول بزنم. خودتونم خوب میدونین اثرش تا عمر دارم همراهم هست و کم شدنی هم نیس.

باسلام

بنده عرض نکردم که بیخیال کلا ادامه تحصیلتون بشید ولی اگه فکر میکنید همین تصمیم شما رو از روال عادی زندگی دور نگهداشته باید براش یه فکری بکنید

امیدوارم که به مشکل بر نخورید و ادامه راه رو برید ولی اگه میبنید این مسائل مانع هست بی تفاوت بهنش نباشید

ان شاءالله موفق و عاقبت بخیر باشید

یاحق

o.m.i.d;999839 نوشت:
سلام
بعضی وقتا اشتباهات تاوان خیلی سنگینی داره که به قیمت از دست دادن کل زندگی تموم میشه. فقط زنده بودن و نفس کشیدن دلیل بر داشتن فرصت نیست. زندگی کردن و فرصت داشتن امید میخواد انگیزه میخواد جسم و روح سالم میخواد دلیل میخواد که من متاسفانه هیچ کدومو ندارم تو وضعیت فعلی. اینا چیزاییم نیست که اگه از دستش بدی بشه به این راحتیا و به این زودیا جبرانش کرد. برای بدست آوردن دوباره نیاز به صبر ایوب داره که من طاقتی ندارم. یعنی میخوام داشته باشم ولی نمیتونم. چون جوی که اطرافمه اجازه نمیده بهم. توانایی تغییر شرایط محیط رو ندارم.
برای ازدواج هم که خوب وضعیتم مشخصه هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی و جنسی مشکل دارم. تعادل لازم رو ندارم و نمیتونم به دستش بیارم. ازدواج با شرایط من بیشتر بهم ضرر میزنه تا اینکه بخواد باری از رو دوش ورداره. هم ضرر روحی روانی داره و هم هم ضرر مالی. به نظر خودم من جز اون مواردی هستم که ازدواج برام حرامه. الانم دارم با تنهایی خو میگیرم و برای سرکوب امیالم تلاش میکنم نه برای پاسخ بهشون.



با سلام و احترام خدمت شما
[=&quot]بطور کلي در مورد عوارض و آسيب‌هاي خود‌ارضايي بايد خدمتتان عرض کنيم که:

اولا: اين آسيب‌ها معمولاً مربوط به کساني است که مدت زمان زيادي گرفتار اين انحراف جنسي‌بوده‌اند و يا شدت ابتلايشان بالا بوده است. حال اگر کسی تصميم قطعي بر ترك آن گرفته باشد به هيچ عنوان نبايد نگران عوارض آن باشد. چرا كه اگر برخي از اين عوارض ايجاد شده باشند معمولاً بعد از ترک و به مرور زمان از بين خواهند رفت. بدن انسان مخصوصاً جوان توانايي جبران اين عوارض را دارد و دوباره خودش را بازسازي مي‌کند و به تدريج به وضعيت عادي برمي‌گردد ؛ البته به شرطي که در تصميمتان بر ترک جدي باشيد و خداي ناکرده دوباره گرفتار خود‌ارضايي نشويد.

ثانیا : زمان جبران عوارض از يك شخص با شخص ديگر و همچنين بر اساس شدت گرفتاري متفاوت است. هر چه بدن قوي تر باشد و شدت گرفتاري قبلي نيز كمتر باشد، زمان جبران عوارض كاهش پيدا مي كند. همچنين خوردن مواد قندي مثل خرما، کشمش و عسل انجام ورزش روزانه، تفريح و گردش هاي سالم در بازگشت سلامتي شما بسيار مؤثر است. بدن انسان توانايي جبران عوارض را دارد ولي بايد توجه داشته باشيد كه عوارضي که (مثل لاغري و ...) در طول زمان ايجاد شده به تدريج جبران خواهد شد و البته نبايد توقع داشته باشيد که فورا جبران شود.

ثالثا اینکه دوستان از راهی نیت دارند شما را امیدوار کنند و همه ی راهکارهای خوب را خدمت شما ارائه داده اند ولی ظاهرا شما خودتان را در پیله ای حبس کرده اید و نمی خواهید از آن بیرون آیید. البته حق دارید وضعیت شما مدتی وخیم بوده ولی این دلیل نمی شود خودتان را یک بخت برگشته فرض کنید.

لطفا کمی حرکت کنید...

[=&quot]

صابر;999903 نوشت:


با سلام و احترام خدمت شما
[=&quot]بطور کلي در مورد عوارض و آسيب‌هاي خود‌ارضايي بايد خدمتتان عرض کنيم که:

اولا: اين آسيب‌ها معمولاً مربوط به کساني است که مدت زمان زيادي گرفتار اين انحراف جنسي‌بوده‌اند و يا شدت ابتلايشان بالا بوده است. حال اگر کسی تصميم قطعي بر ترك آن گرفته باشد به هيچ عنوان نبايد نگران عوارض آن باشد. چرا كه اگر برخي از اين عوارض ايجاد شده باشند معمولاً بعد از ترک و به مرور زمان از بين خواهند رفت. بدن انسان مخصوصاً جوان توانايي جبران اين عوارض را دارد و دوباره خودش را بازسازي مي‌کند و به تدريج به وضعيت عادي برمي‌گردد ؛ البته به شرطي که در تصميمتان بر ترک جدي باشيد و خداي ناکرده دوباره گرفتار خود‌ارضايي نشويد.

ثانیا : زمان جبران عوارض از يك شخص با شخص ديگر و همچنين بر اساس شدت گرفتاري متفاوت است. هر چه بدن قوي تر باشد و شدت گرفتاري قبلي نيز كمتر باشد، زمان جبران عوارض كاهش پيدا مي كند. همچنين خوردن مواد قندي مثل خرما، کشمش و عسل انجام ورزش روزانه، تفريح و گردش هاي سالم در بازگشت سلامتي شما بسيار مؤثر است. بدن انسان توانايي جبران عوارض را دارد ولي بايد توجه داشته باشيد كه عوارضي که (مثل لاغري و ...) در طول زمان ايجاد شده به تدريج جبران خواهد شد و البته نبايد توقع داشته باشيد که فورا جبران شود.

ثالثا اینکه دوستان از راهی نیت دارند شما را امیدوار کنند و همه ی راهکارهای خوب را خدمت شما ارائه داده اند ولی ظاهرا شما خودتان را در پیله ای حبس کرده اید و نمی خواهید از آن بیرون آیید. البته حق دارید وضعیت شما مدتی وخیم بوده ولی این دلیل نمی شود خودتان را یک بخت برگشته فرض کنید.

لطفا کمی حرکت کنید...

[=&quot]

سلام
موارد اول و دوم رو که بارها و بارها مطالعه کردم و جاهای مختلفی خوندم ولی متاسفانه اون چیزایی که درمورد عوارض این کار خوندم چنان تاثیر عمیقی روی ناخوآگاه من گذاشته که این جملات حتی ذره ای امیدواری نسبت به بهبود عوارض در من ایجاد نمیکنه. چون تو جاهای مختلف انقدر قاطعانه در مورد درگیر شدن به عوارض خودارضایی و موندگاری و بدبختی ابدی به خاطر این عوارض صحبت شده که واقعا دیگه خودمم باورم شده که اتفاق خاصی قرار نیس بیوفته و تا عمر دارم اثرات این گناه تو زندگیم هست.
مورد سوم هم قبول دارم اکثر دوستان و کاربرا نیتشون خیره ولی متاسفانه این راه حلا نمیتونه گره ای از مشکلات من باز کنه به خصوص راه حل ازدواج. بزارین یه چیز رو صادقانه بگم منم مثه خیلی از جوونای هم سن و سالم دوست دارم تو این سن ازدواج کنم و یه همدم و هم زبون و شریک زندگی برای خودم داشته باشم. باورتون نمیشه وقتی زوجای متاهل رو تو دانشگاه میبینم چقدر حسرتشون رو میخورم ولی متاسفانه به خاطر این بلایی که به سر خودم آوردم نمیتونم ذره ای بهش فکر کنم. شاید اگه به این درد مبتلا نبودم الان منم در شرف ازدواج میبودم چون میدونم که جربزه تشکیل و اداره زندگی رو دارم حتی با این وضعیت.
دیگه نمیدونم باید چه حرکتی بکنم. با چند تا روانشناس در مورد مشکل صحبت کردم. به متخصص طب سنتی اسلامی مراجعه کردم. به پزشک متخصص مراجعه کردم بابت چند تا از عوارض. از همه مهم تر برنامه ریزی برای ترک این گناه. نمیدونم دیگه باید چه کنم. اگه کاری لازم هست که انجام بدم و در توانم باشه خوب بهم بگین.

اگر مطالعتون از اینترنت بوده ، خیلی از مطالب اینترنتی هیچ منبع موثقی ندارن. بیشترشونم من درآوری هست.
جاهای مختلف یه مسئله رو انقدر که بزرگ کردن خود خداوند رحمان با اون عظمتش بزرگش نکرده و بمحض بازگشت فرصت خودسازی میده. این آدمها که از خدای یه مسلمون و مسیحی و ... بالاتر نیستن؟!
دوهزار تا مشاور خبره و روانشناس و رفقا و ..، نمیتونن کمکی کنن تا زمانی که خودتون آماده بشین و استارت رو بزنین ... در اونصورت قدم به قدم با مشاوره راه میرین و ثمر میبینین.

بخدا اگر من مرد بودم الان زن گرفته بودم ( البته مزاحه ) ولی واقعا ازدواج از قدمهای کوچیک برداشتن شروع میشه .

مشکل جوانهای ما اینه که بهشون میگی ازدواج سریع تو ذهنشون یه نوزاد میره بغلشون و هزار تا مشکل زندگی . ولی این نیست که الان گفتن ازدواج آدم فردا بره محضر. ازدواج مسیر نسبتا طولانی و زمان بر هست که تحقیق و تلاش میخواد.... تا اون موقع هم شما چهار تا قدم برداشتین.

شما فکر کردین تموم متاهلان عالم بدون یک خطا ازدواج کردن؟ نه بعضیاشون خودارضایی داشتن اما مسیر اصلی و صحیح رو پیدا کردن تازه بعضیا هم هیچ کسی رو برای درد دل نداشتن.

با سلام خدمت دوست عزیز
همان خداوندی که در پیری به ابراهیم (ع) نوید فرزند می دهد یقینا بر درمان شما توانا است . شما باید با توسل به معصومین (ع) از خدا بخواهید که شما را درمان کند . ولی باید مخلصانه دعا کنید یعنی از رحمت خدا ناامید نباشید و یا از خدا بدهکار نباشید و ... . توسل به معصومین (ع) فراموش نشود . البته آن قسمتی از درمان که به دست شما قابل انجام است به عهده خودتان است ‌. مثلا تقویت بدنی از طریق خوردن غذاهای مقوی . آن قسمت که به دست شما قابل درمان نیست می تواند با دعا درمان شود . البته مثلا خوردن غذای مقوی هم به اذن خدا شما را درمان می کند و باید قبل خوردن بگویید ای خدا تو شفا دهنده ای . در رابطه با ازدواج هم نباید فکرش باشید و آن را به خدا بسپارید او همه مشکلات را حل می کند . خدا یقینا به کسانی که توبه کرده اند توجه ویژه می کند . البته ناگفته نماند شما بیشتر در تاپیکتان افسوس دنیا که فانی است را خورده اید . به فکر آخرت باشید آن موقع که وارد قبر می شوید کسی از شما نمی پرسد آیا بدنتان در دنیا سالم بود و یا از درآمدتان سوال نمی کند بلکه شما می مانید و اعمالتان . پس در این موضوع توبه مهم است که شما انجام داده اید . کمی هم به فکر آخرت باشید نه اینکه همش افسوس دنیا را بخورید .
یا علی

Amir1377;999912 نوشت:
با سلام خدمت دوست عزیز
همان خداوندی که در پیری به ابراهیم (ع) نوید فرزند می دهد یقینا بر درمان شما توانا است . شما باید با توسل به معصومین (ع) از خدا بخواهید که شما را درمان کند . ولی باید مخلصانه دعا کنید یعنی از رحمت خدا ناامید نباشید و یا از خدا بدهکار نباشید و ... . توسل به معصومین (ع) فراموش نشود . البته آن قسمتی از درمان که به دست شما قابل انجام است به عهده خودتان است ‌. مثلا تقویت بدنی از طریق خوردن غذاهای مقوی . آن قسمت که به دست شما قابل درمان نیست می تواند با دعا درمان شود . البته مثلا خوردن غذای مقوی هم به اذن خدا شما را درمان می کند و باید قبل خوردن بگویید ای خدا تو شفا دهنده ای . در رابطه با ازدواج هم نباید فکرش باشید و آن را به خدا بسپارید او همه مشکلات را حل می کند . خدا یقینا به کسانی که توبه کرده اند توجه ویژه می کند . البته ناگفته نماند شما بیشتر در تاپیکتان افسوس دنیا که فانی است را خورده اید . به فکر آخرت باشید آن موقع که وارد قبر می شوید کسی از شما نمی پرسد آیا بدنتان در دنیا سالم بود و یا از درآمدتان سوال نمی کند بلکه شما می مانید و اعمالتان . پس در این موضوع توبه مهم است که شما انجام داده اید . کمی هم به فکر آخرت باشید نه اینکه همش افسوس دنیا را بخورید .
یا علی

این خدایی که شما ازش اسم میبری یه صفت داره به اسم عدالت. عدالت خدا اینجوری حکم میکنه که منی که چندین سال به این کار مبتلا بودم یه تفاوت فاحشی با کسی که تا حالا حتی بهش فکر هم نکرده داشته باشم که خوب بخش قابل توجهی از این تفاوتا برمیگرده به این عوارض. من نمیتونم دید شما رو نسبت به خدا داشته باشم چون به غیر از خشم و غضب خدا چیز دیگه ای ازش ندیدم و اون امیدی که شما ازش حرف میزنی رو من ندارم. نماز میخونم روزه میگیرم ولی از سر رفع تکلیف بیشتر. من هر کاری از دستم برم میومده و اطلاعات داشتم انجام دادم. همین الانم تحت نظر روانشناسم.

دختر دهه شصتی;999911 نوشت:
اگر مطالعتون از اینترنت بوده ، خیلی از مطالب اینترنتی هیچ منبع موثقی ندارن. بیشترشونم من درآوری هست.
جاهای مختلف یه مسئله رو انقدر که بزرگ کردن خود خداوند رحمان با اون عظمتش بزرگش نکرده و بمحض بازگشت فرصت خودسازی میده. این آدمها که از خدای یه مسلمون و مسیحی و ... بالاتر نیستن؟!
دوهزار تا مشاور خبره و روانشناس و رفقا و ..، نمیتونن کمکی کنن تا زمانی که خودتون آماده بشین و استارت رو بزنین ... در اونصورت قدم به قدم با مشاوره راه میرین و ثمر میبینین.

بخدا اگر من مرد بودم الان زن گرفته بودم ( البته مزاحه ) ولی واقعا ازدواج از قدمهای کوچیک برداشتن شروع میشه .

مشکل جوانهای ما اینه که بهشون میگی ازدواج سریع تو ذهنشون یه نوزاد میره بغلشون و هزار تا مشکل زندگی . ولی این نیست که الان گفتن ازدواج آدم فردا بره محضر. ازدواج مسیر نسبتا طولانی و زمان بر هست که تحقیق و تلاش میخواد.... تا اون موقع هم شما چهار تا قدم برداشتین.

شما فکر کردین تموم متاهلان عالم بدون یک خطا ازدواج کردن؟ نه بعضیاشون خودارضایی داشتن اما مسیر اصلی و صحیح رو پیدا کردن تازه بعضیا هم هیچ کسی رو برای درد دل نداشتن.

پس مطالبی که راجع به عوارض خودارضایی تو همین سایت موجوده هم چرته و بی اهمیت. درسته؟؟؟؟
در مورد ازدواج من اصلا مشکلم بحثای مالی و یا مشکلای رایج نیس. دیدگاه من در مورد ازدواج کاملا مشخصه و واضح. تصمیمم رو گرفتم و بهترین راه حل برای من تجرد. خداروشکر خونوادمم حساسیتی روی ازدواج من ندارن و به خودم سپردن و گفتن اگه دوست داری ازدواج کن و نخواستی هم ازدواج نکن. با اینکه تصمیم خیلی سختیه ولی بهترینه برای وضعیت من.
در مورد باقی افراد هم برام هیچ اهمیتی نداره که چجوری زندگی میکنن. هستن دوست و رفیقام که تو این سن ازدواج کردن ولی اونا حتی یه درصد مشکلای من رو هم ندارن و تونستن مسیر طبیعیه زندگیشون رو بدون انحراف و آسیب پشت سر بگذرونن. هیچ وقت اهل سرک کشیدن تو زندگی این و اون نبودم و برام اهمیتی نداره وضعیت زندگی بقیه. فقط و فقط خودم مهمم.

[="Times New Roman"][="Black"]

o.m.i.d;999926 نوشت:
این خدایی که شما ازش اسم میبری یه صفت داره به اسم عدالت. عدالت خدا اینجوری حکم میکنه که منی که چندین سال به این کار مبتلا بودم یه تفاوت فاحشی با کسی که تا حالا حتی بهش فکر هم نکرده داشته باشم که خوب بخش قابل توجهی از این تفاوتا برمیگرده به این عوارض. من نمیتونم دید شما رو نسبت به خدا داشته باشم چون به غیر از خشم و غضب خدا چیز دیگه ای ازش ندیدم و اون امیدی که شما ازش حرف میزنی رو من ندارم. نماز میخونم روزه میگیرم ولی از سر رفع تکلیف بیشتر. من هر کاری از دستم برم میومده و اطلاعات داشتم انجام دادم. همین الانم تحت نظر روانشناسم.

کمک خداوند اینجوری نیست که تو شب بخوابی و صبح بیدار بشی و با امداد غیبی خودارضایی رو ترک کرده باشی

اینو بدون که خداوند در شرایط فعلی هیچ اقدامی برای تو نمی کنه

نه اینکه تو مقصر باشی. خدا دنیارو اینجوری خلق کرده که هرکاری از طریق اسبابش صورت بگیره

شما هرچی حساسیت و نگرانی بیشتری داشته باشی تلاشهات مثل دویدن روی تردمیل می مونه

به هیچ جا نمی رسی هرچقدر هم تلاش کنی.

پس اول ای جان دفع شر موش کن وانگهان در جمع گندم کوش کن

اول از همه باید نگرانی و حساسیت و غم و غصه رو بزاری کنار

خب باید بگم برای شروع نمی تونی.

روز اول: سعی میکنی به چیزای خوب فکر کنی. می بینی سخته اذیت میشی فکر میکنی مسخره بازیه
روز دوم: خیلی خوب می تونی افکارت رو کنترل کنی و خوشحالی
روز سوم: حتی یه فکر مثبت هم نمی تونی بکنی
روز چهارم و پنجم: مقداری مثبت فکر میکنی
روز ششم: افکارت رو بهتر می تونی کنترل کنی و بر خودت مسلط میشی
روز هفتم هشتم نهم: عملکردت فاجعه باره. جوری که حس میکنی تلاشت توی یه هفته همش به باد هوا رفته
روز دهم: از خواب بیدار میشی می بینی خیلی به خودت مسلط شدی
و.......همینطوری که پیش بری بعد از مدتی می بینی کاملا به خودت مسلط شدی و این عادت بد رو هم ترک کردی
ترک کردن پستی بلندی داره. نباید دم به دقیقه نتیجه رو چک بکنی
شما تلاشت رو بکن بعد رهاش کن. اونوقت ببین چجوری موفق میشی

پدر من بازنشسته بانک صادرات هست. زمانی که کوچکتر بودم بهم میگفت:
مسعود همیشه کسایی توی قرعه کشی بانک برنده میشن که از همه بیخیال ترن
یه مشتری داریم هرروز هفت صبح میاد میگه آقا قرعه کشی نشد ؟ برنده نشدم ؟
بهش میگم بابا تو کار و زندگی نداری خوب اگر برنده بشی بهت زنگ میزنیم دیگه
این آقا هیچوقت یک ریالی هم برنده نشد
بعد یه مشتری داریم فقط پنج هزارتومن توی حسابش بود قسطهاش هم چند ماه عقب افتاده
بهش زنگ زدیم گفتیم بنز برنده شدی
میگفت نه شما می خواید با این حرفا منو بکشونید بانک دستگیرم کنید بخدا میام قسطهامو میدم ندارم بخدا
حالا هرچی ما بهش میگفتیم بخدا بنز برنده شدی مگه باور میکرد.

بیخیال بودن به معنای تلاش نکردن نیست. به معنای وابسته نبودن هست.

به قول دکتر فرهنگ:

[SPOILER]
عدم حساسیت:حساسیت یعنی جذب شرایطی که از آن فراری هستیم. هرچه حساسیت بیشتر هدف از شما دورتر

مثلا کسی که به زمان حساس است. بدتر همیشه زمان را از دست میدهد . اصلا نباید به چیزی حساسیت داشت.

عدم نگرانی: نگرانی مادر واقعه هاست.

نگرانی یعنی ایجاد چیزی که نمی خواهی . نگرانی مانع اجابت خواسته می شود. مانع شنیدن ؛ دیدن و فهمیدن میشود.

البته باید بدانید که برای رهایی از نگرانی خواسته هایتان را رها نکنید.
مثل کسی که نگران قبول شدن در کنکور است و به جای رها کردن نگرانی ؛ شرکت در کنکور را رها میکند! در حالی که عاقلانه این است که وابستگی به نتیجه را رها کنیم و به وظیفه خود عمل کنیم.

امام علی در این باره فرموده اند: اگر به خواسته خود نرسیدید از شرایطی که دارید نگران نباشید.

بحث نیروی درون که خیلی افراد به کمک آن از بیماری نجات پیدا کرده اند منتهی به این امر میشود که آنها از نگرانی ها و منفی ها دور شدند.
باور کردند که خوب می شوند. باور کردند که قوی هستند

افکار ما زندگیه ما را شکل میدهد و ما از زندگی همانی را دریافت میکنیم که انتظارش را داریم. زیرا " ذهن ما معمار زندگی ماست".

شما به همه خواسته هایتان میرسید به جز خواسته هایی که که خیلی برایتان مهم است. زیرا هر چه خواسته مهمتر ؛ نگرانی بیشتر و هر چه نگرانی بیشتر نرسیدن بیشتر.

امام رضا فرمودند: "هرگاه از اجابت یا عدم اجابت خواسته ای به یک اندازه راضی باشی فوق العاده به اجابت خواسته نزدیکی"

تطابق حالات فیزیکی بدن و چهره با خواسته های درون:کسی که میخواهد قدم در راه موفقیت بگذارد باید چهره ای همانند انسان های موفق و شاد و خوشبخت را داشته باشد.
***** من تفاقر افتقر : کسی که خودش را به فقز بزند فقیر میشود. (پیامبر اکرم)*****

*****امام علی فرمودند:" اگر میخواهید صبور بشوید ادای انسان های صبور را در بیاورید."

[/SPOILER]

تلاشتو بکن و بعد رهاش کن و بیخیالش شو. ترکش کردی دمت گرم. نکردی هم بضاعتت در همین حد بوده خدا هم خیلی دوستت داره. همین

یکی از کارشناسان آنلاین عقاید مرکز ملی یه جمله ی جالبی بهم گفت: خدایی که نتونه مشکل بنده اش رو حل کنه خدا نیست.

ولی مسئله اینه که شما می خوای سلسله مراتب رشدت رو از ابتدا تا انتها ببینی که اینجوری نیست

شما قدم اول رو بردار و یه ده پانزده روز به توصیه های کارشناس محترم عمل کن

بعد قدم بعدی که باید برداری خودش رو بهت نشون میده. نگاهت عوض میشه. دیدت باز میشه

چیزهایی رو دو هفته بعد می بینی که امروز نمی دیدی

و همینطور جلو میری.

ان شاء الله همه ی گره های زندگیت باز بشن[/]

o.m.i.d;999927 نوشت:
پس مطالبی که راجع به عوارض خودارضایی تو همین سایت موجوده هم چرته و بی اهمیت. درسته؟؟؟؟
در مورد ازدواج من اصلا مشکلم بحثای مالی و یا مشکلای رایج نیس. دیدگاه من در مورد ازدواج کاملا مشخصه و واضح. تصمیمم رو گرفتم و بهترین راه حل برای من تجرد. خداروشکر خونوادمم حساسیتی روی ازدواج من ندارن و به خودم سپردن و گفتن اگه دوست داری ازدواج کن و نخواستی هم ازدواج نکن. با اینکه تصمیم خیلی سختیه ولی بهترینه برای وضعیت من.
در مورد باقی افراد هم برام هیچ اهمیتی نداره که چجوری زندگی میکنن. هستن دوست و رفیقام که تو این سن ازدواج کردن ولی اونا حتی یه درصد مشکلای من رو هم ندارن و تونستن مسیر طبیعیه زندگیشون رو بدون انحراف و آسیب پشت سر بگذرونن. هیچ وقت اهل سرک کشیدن تو زندگی این و اون نبودم و برام اهمیتی نداره وضعیت زندگی بقیه. فقط و فقط خودم مهمم.

تابحال قرص از داروخونه خرید کردین؟ اکثرا داخل جعبش عوارضشو نوشته حدود دو سه خط ... بقول یکی از کاربرای اینترنتی گفت عوارضشو خوندم دیگه نخریدم! ایشون حساسیت داشت.

وقتی عوارض رو مینویسن یعنی اینکه ممکنه این اتفاقات با شدت و ضعف برای یک فرد بیافته نه اینکه همه ی این بلاها سر ( امید ) میاد.

در یک تحقیقی گروهی از بیماران رو بردند و بهشون قرص بی اثر دادن مثلا قرص نعناع. بهشون گفتن این قرص عالیه و فلان. وقتی بیماران خوردن احساس بهتری داشتن. این تحقیق برای شدت تلقین روی افراد بود.

شما دچار تلقین بیش از حد شدین و از طرفی دچار افراط و تفریط شدین. چطور میخواین غریزه و نیاز جنسی رو سرکوب کنین ؟ با نماز ؟ با روزه؟

نمیشه و راه گناه همچنان باز هست. ما از پیامبر اکرم بالاتر نداریم ولی ایشون ازدواج کردن. درسته که شاید یک آدم مؤمن هیچ وقت خودارضایی نکرده باشه اما دلیل نمیشه شما خودتونو با اون مقایسه کنین.

دکتر به یک مریض میگه فلان غذا رو نخور ... مردم عادی میتونن بخورن شما نخورین. اما الان کسی به امید توصیه نمیکنه ازدواج نکن ، بشین غصه بخور یا بیا سرزنشت کنیم. همه دارن میگن حالا که برگشتی تلاش کن و زندگی رو از نو بساز.

یادمه تو کامنت قبل گفتین خشم و غضب خدا.... واقعا فکر میکنین خشم و غضب خدا اینه؟

خشم و غضب خدا رو از سرنوشت قوم های مختلف و عذاب الهی مرور کنین ، از سرگذشت انسانهای سرکش در این دنیا از ابتدا تا الان.

اگر خداوند میخواست با ناراحتیش با ما برخورد کنه سزاوار بدتر از این بودیم این رحمتشه که جلوی غضبش رو میگیره وگرنه چه تعارفی با ما داره؟ این رحمتشه که شما الان اینجایی!

همین نماز و روزه ی از سر تکلیف چه لذتی داره؟ نه برای خدا و نه برای شما. باید هر کاری با عشق و خوشبینی انجام بشه. اینجوری این عبادته از حالت یک تکلیف در میاد و به یک حالت شیرین و تجربه ی خوب میرسه که مدام دوست داری تکرارش کنی.

من این پیغاممو می نویسم و دیگه تو این بحث شرکت نمی کنم!
ظاهرا استارتر بحث تصمیم خودشونو گرفتن و مدام همونو تکرار می کنند و البته بیشتر حس می کنم (با عرض معذرت از استارتر) تفکراتشون در عوالم دوران کودکی و نوجوانی مونده و شاید در آینده ای نزدیک متحول شه! خود منم طرز فکرم در مورد ازدواج همین بود که متاسفانه خیلی منو عقب انداخت!
انسان مثل همه موجودات زنده نیازهایی داره که اگر به صورت متعادل در جهت رفع اونها بره، می تونه بیشتر عمر کنه و کیفیت زندگی رو بالاتر ببره!
ما معتقدیم اصول مذهبی به صورت موازی با فطرت بشریمون، تلاش می کنه ما رو به سر منزل نهایی برسونه! انسان همواره باید از افراط و تفریط دور شه و مسیر تعادل رو بره!
همچنان که هر موجود زنده ای نیاز به خوردن و آشامیدن و تنفس و خوابیدن و دفع فضولات و یه سری نیازهای دگه مثل بازی کردن و ... داره، نیاز به نزدیکی جنسی و برخورداری درست از شهوات داره!
انسانها به خاطر اختیارشون، یه سری بندهای من درآوردی جدید به شهوات اضافه کردن که متاسفانه روز به روز هم وسعت و تنوعش زیاد می شه! نیاز به گفتن نداره! مثل همجنس گرایی و کودک آزاری و حیوان آزاری و عروسک های ...
یک انسان برای اینکه کمیت و کیفیت زندگیشو بالا ببره نیاز به برخورداری از همه این مواهب داره ولی به اندازه درست!
اینکه یک نفر ده تا پیتزا در یک ساعت بخوره تعادل نیست! اینکه یک نفر سه روز هم غذا نخوره تعادل نیست! این درسته که سر زمان معین به اندازه کافی بخوره!
اینکه یک نفر ده گالن آب در یک روز بخوره تعادل نیست! اینکه سه روز هم آب نخوره تعادل نیست! بلکه روزی چند لیوان!
و ... و ...
یکی از اون نیازها، غریزه جنسی هست! اگر انسان در یک روز با 20 نفر مجامعت جنسی داشته باشه تعادل نیست! اینکه 10 سال هم هیچ فعالیتی نداشته باشه نشاندهنده مریضی فیزیکی یا روحیش هست! اینکه یک همسر داشته باشه و هر چند روز یه بار بر اساس نیاز مجامعت داشته باشه درست هست!
غریزه جنسی هم برای تولید نسل هست، هم الفت ساز هست، هم لذت بخشه و یک محفلی به اسم خانواده به وجود میاره که باعث تولد و رشد و تربیت یک یا چند انسان جدید می شه! و از طرفی یکی از ابزار امتحان انسانها هست و طغیانها و مصیبت های زیادی رو هم به بار آورده! تجربیات تاریخی در کلیسا گویای این مساله بوده که عدم برآورده شدن این نیاز، فجایع و فسادهای زیادی به بار آورده! چرا که باعث شده پدران و مادران مقدس زیادی در عدم ارضای صحیح این نیاز، دست به فساد های زیادی بزنند و رسوایی های زیادی به بار بیارند!
اگر همه انسانها همجنس گرا بودن، نسل بشر منقرض می شد! اگر همه عالم آزار دهنده حیوانات یا بچه ها بودن، هم نسل منقرض می شد و هم موجودات بی گناه مثل حیوانات و کودکان در امان نبود!
اگر همه انسانها زناکار بودن و به صورت غیر شرعی و غیر رسمی و ازدواج سفید با هم زندگی می کردن، چون بیشتر بر پایه لذت با هم بودن، بچه دار شدن مساوی بود با وبال گردن! در نتیجه هم تولدها پایین میومدن و انسانها رو به انقراض نزدیک می کردن و هم تولد کودکان خارج از شرع، غیر از مسایل ماورای طبیعی و مذهبی، باعث می شد در مقیاس وسیع(احتمال بالا)، یکی از طرفین کودکان و جفتشو رها کنند و کودکان با احتمال بیشتری فقط از یکی از والدین برخوردار بشند و تربیتشون ناقص باشه!
نکته مهم در مسایل جنسی، شرطی شدن و بوجود اومدن fetish های جنسی هست که باعث شرطی شدن ذهن بشر و بوجود آمدن سلایق خوراکی یا پوشاکی و ... جنسی جدیدی برای اونها می شه و این می تونه عامل کلیدی برای تجربیات جدید جنسی من جمله همجنسگرایی و یا آزار کودکان و حیوانات و عروسک های جنسی و ... بشه!
در نتیجه تعادل در ازدواج هست تا تولید و پرورش نسل با درصد موفقیت بیشتری پیش بره تا زوجین مطمئن از امنیت روابطشون و با برخورداری از مزایای رسمی، محفلی برای تربیت نسل آینده به وجود بیارند! همین الان برخی از کشورهای پیشرفته دنیا به خاطر آزادی های نامشروع جنسی، در خطر کاهش تولید مثل و تربیت ناصحیح فرزندان و پیر شدن جمعیتشون هستند! به طوری که موسسه pew.com اعلام می کنه یکی از علل رشد اسلام در اروپا غیر از convert کردن، تولد بالای مهاجران مسلمان در اروپا هست! چرا؟ چون استراتژی اسلام رشد و تربیت نسل آینده هست، در صورتیکه همجنس گرایی و ازدواج سفید و ابزار آلات جنسی فقط و فقط جلوی رشد نسل آینده رو می گیره!
از این رو در عین حالی ما باید تلاش کنیم دست به فعالیت های اجتماعی و تحصیلات و کارهای مفید جامعه مون بزنیم تا خدمتی به بشر انجام بدیم و کسب درآمد داشته باشیم، حواسمون باشه که پرداختن به این امور نباید ما رو از اهداف پایه و اصلی زندگی مثل خوردن و خوبیدن و ازدواج و پیوند عاطفی دور کنه! چون برای همه موجودات زنده، این مسایل اصول اساسی هستند!
در نتیجه برای حفظ تعادل باید تلاش کرد هر چه سریعتر با فردی مناسب ازدواج ارتباط مناسبی در چهارچوب مذهب (در صورت اعتقاد) و فرهنگ در جهت شناخت طرفین پیدا کرد و نهایتا پس از کسب اعتماد و اطمینان نسبی، پیوند زناشویی شکل داد!
چون این پیوند هست که هم کمیت زندگی (طول عمر) و هم کیفیتشو بالاتر می بره و از طرفی هم خداوند قول داده در این مسیر به بندگان مومن (از نظر اقتصادی و ...) کمک خواهد کرد!
باز هم عقاید شما محترم!
بنده دیگه در این تایپیک شرکت نخواهم کرد!
موفق باشید...

Im_Masoud.Freeman;999928 نوشت:
[="Times New Roman"][="Black"]
کمک خداوند اینجوری نیست که تو شب بخوابی و صبح بیدار بشی و با امداد غیبی خودارضایی رو ترک کرده باشی

اینو بدون که خداوند در شرایط فعلی هیچ اقدامی برای تو نمی کنه

نه اینکه تو مقصر باشی. خدا دنیارو اینجوری خلق کرده که هرکاری از طریق اسبابش صورت بگیره

شما هرچی حساسیت و نگرانی بیشتری داشته باشی تلاشهات مثل دویدن روی تردمیل می مونه

به هیچ جا نمی رسی هرچقدر هم تلاش کنی.

پس اول ای جان دفع شر موش کن وانگهان در جمع گندم کوش کن

اول از همه باید نگرانی و حساسیت و غم و غصه رو بزاری کنار

خب باید بگم برای شروع نمی تونی.

روز اول: سعی میکنی به چیزای خوب فکر کنی. می بینی سخته اذیت میشی فکر میکنی مسخره بازیه
روز دوم: خیلی خوب می تونی افکارت رو کنترل کنی و خوشحالی
روز سوم: حتی یه فکر مثبت هم نمی تونی بکنی
روز چهارم و پنجم: مقداری مثبت فکر میکنی
روز ششم: افکارت رو بهتر می تونی کنترل کنی و بر خودت مسلط میشی
روز هفتم هشتم نهم: عملکردت فاجعه باره. جوری که حس میکنی تلاشت توی یه هفته همش به باد هوا رفته
روز دهم: از خواب بیدار میشی می بینی خیلی به خودت مسلط شدی
و.......همینطوری که پیش بری بعد از مدتی می بینی کاملا به خودت مسلط شدی و این عادت بد رو هم ترک کردی
ترک کردن پستی بلندی داره. نباید دم به دقیقه نتیجه رو چک بکنی
شما تلاشت رو بکن بعد رهاش کن. اونوقت ببین چجوری موفق میشی

پدر من بازنشسته بانک صادرات هست. زمانی که کوچکتر بودم بهم میگفت:
مسعود همیشه کسایی توی قرعه کشی بانک برنده میشن که از همه بیخیال ترن
یه مشتری داریم هرروز هفت صبح میاد میگه آقا قرعه کشی نشد ؟ برنده نشدم ؟
بهش میگم بابا تو کار و زندگی نداری خوب اگر برنده بشی بهت زنگ میزنیم دیگه
این آقا هیچوقت یک ریالی هم برنده نشد
بعد یه مشتری داریم فقط پنج هزارتومن توی حسابش بود قسطهاش هم چند ماه عقب افتاده
بهش زنگ زدیم گفتیم بنز برنده شدی
میگفت نه شما می خواید با این حرفا منو بکشونید بانک دستگیرم کنید بخدا میام قسطهامو میدم ندارم بخدا
حالا هرچی ما بهش میگفتیم بخدا بنز برنده شدی مگه باور میکرد.

بیخیال بودن به معنای تلاش نکردن نیست. به معنای وابسته نبودن هست.

به قول دکتر فرهنگ:

[SPOILER]
عدم حساسیت:

حساسیت یعنی جذب شرایطی که از آن فراری هستیم. هرچه حساسیت بیشتر هدف از شما دورتر

مثلا کسی که به زمان حساس است. بدتر همیشه زمان را از دست میدهد . اصلا نباید به چیزی حساسیت داشت.

عدم نگرانی: نگرانی مادر واقعه هاست.

نگرانی یعنی ایجاد چیزی که نمی خواهی . نگرانی مانع اجابت خواسته می شود. مانع شنیدن ؛ دیدن و فهمیدن میشود.

البته باید بدانید که برای رهایی از نگرانی خواسته هایتان را رها نکنید.
مثل کسی که نگران قبول شدن در کنکور است و به جای رها کردن نگرانی ؛ شرکت در کنکور را رها میکند! در حالی که عاقلانه این است که وابستگی به نتیجه را رها کنیم و به وظیفه خود عمل کنیم.

امام علی در این باره فرموده اند: اگر به خواسته خود نرسیدید از شرایطی که دارید نگران نباشید.

بحث نیروی درون که خیلی افراد به کمک آن از بیماری نجات پیدا کرده اند منتهی به این امر میشود که آنها از نگرانی ها و منفی ها دور شدند.
باور کردند که خوب می شوند. باور کردند که قوی هستند

افکار ما زندگیه ما را شکل میدهد و ما از زندگی همانی را دریافت میکنیم که انتظارش را داریم. زیرا " ذهن ما معمار زندگی ماست".

شما به همه خواسته هایتان میرسید به جز خواسته هایی که که خیلی برایتان مهم است. زیرا هر چه خواسته مهمتر ؛ نگرانی بیشتر و هر چه نگرانی بیشتر نرسیدن بیشتر.

امام رضا فرمودند: "هرگاه از اجابت یا عدم اجابت خواسته ای به یک اندازه راضی باشی فوق العاده به اجابت خواسته نزدیکی"

تطابق حالات فیزیکی بدن و چهره با خواسته های درون:کسی که میخواهد قدم در راه موفقیت بگذارد باید چهره ای همانند انسان های موفق و شاد و خوشبخت را داشته باشد.
***** من تفاقر افتقر : کسی که خودش را به فقز بزند فقیر میشود. (پیامبر اکرم)*****

*****امام علی فرمودند:" اگر میخواهید صبور بشوید ادای انسان های صبور را در بیاورید."

[/SPOILER]

تلاشتو بکن و بعد رهاش کن و بیخیالش شو. ترکش کردی دمت گرم. نکردی هم بضاعتت در همین حد بوده خدا هم خیلی دوستت داره. همین

یکی از کارشناسان آنلاین عقاید مرکز ملی یه جمله ی جالبی بهم گفت: خدایی که نتونه مشکل بنده اش رو حل کنه خدا نیست.

ولی مسئله اینه که شما می خوای سلسله مراتب رشدت رو از ابتدا تا انتها ببینی که اینجوری نیست

شما قدم اول رو بردار و یه ده پانزده روز به توصیه های کارشناس محترم عمل کن

بعد قدم بعدی که باید برداری خودش رو بهت نشون میده. نگاهت عوض میشه. دیدت باز میشه

چیزهایی رو دو هفته بعد می بینی که امروز نمی دیدی

و همینطور جلو میری.

ان شاء الله همه ی گره های زندگیت باز بشن

[/]

سلام
من میخوام بیخیالش باشم اصلا انگار نه انگار که همچین چیزی وجود نداره ولی چه کنم که عوارضش مثه خوره داره روح و روانمو از بین میبره. شرایط الان زندگیم که هر لحظش عذاب برام و هر لحظه منو به یاد گذشته و اشتباهاتم میندازه. گذشته عین سایه دنبالمه. زندگی الان من حاصل اشتباهات گذشتمه و الان منم خواه ناخواه روی آیندم به شدت اثر میزاره. یادمه یکی از عوارضی که برای خودارضایی ذکر شده بود همین دگرگون شدن سرنوشت و آینده بود که دقیقا الان من درگیرشم و خوب فکر میکنم جز عوارض جبران ناپذیره این اشتباه باشه. یه جا دیگه نوشته خیلی از آدمایی مثه من بعد از بیدار شدن از خواب غفلت دردناک ترین حس رو دارن.

[="Times New Roman"][="Black"]

o.m.i.d;999981 نوشت:
سلام
من میخوام بیخیالش باشم اصلا انگار نه انگار که همچین چیزی وجود نداره ولی چه کنم که عوارضش مثه خوره داره روح و روانمو از بین میبره. شرایط الان زندگیم که هر لحظش عذاب برام و هر لحظه منو به یاد گذشته و اشتباهاتم میندازه. گذشته عین سایه دنبالمه. زندگی الان من حاصل اشتباهات گذشتمه و الان منم خواه ناخواه روی آیندم به شدت اثر میزاره. یادمه یکی از عوارضی که برای خودارضایی ذکر شده بود همین دگرگون شدن سرنوشت و آینده بود که دقیقا الان من درگیرشم و خوب فکر میکنم جز عوارض جبران ناپذیره این اشتباه باشه. یه جا دیگه نوشته خیلی از آدمایی مثه من بعد از بیدار شدن از خواب غفلت دردناک ترین حس رو دارن.

سلام

امید جان به این نوشته هایی که می خونی توجه نکن

اشتباه شما اینه که می خوای همه ی مسائل رو باهم حل کنی

شما از امروز فقط و فقط روزی نیم ساعت تمرین کن فقط نیم ساعت

نقاط مثبت خودت رو روی کاغذ بنویس و جاهایی که کار مثبت انجام دادی و کار قابل تقدیری انجام دادی

هرچقدر هم کوچک باشه مهم نیست. مهم با ارزش بودنشه.

هرروز فقط نیم ساعت این نقاط مثبت رو مرور کن و بخونشون

بعد از یکی دو هفته احساست نسبت به خودت عوض میشه

بعد کم کم میری سراغ مراحل بعدی

هرچقدر هم غرق مشکلات باشی حتما روزی نیم ساعت می تونی وقت بزاری

پس دیگه بهانه نیار و اینکارو انجام بده[/]

دختر دهه شصتی;999929 نوشت:
تابحال قرص از داروخونه خرید کردین؟ اکثرا داخل جعبش عوارضشو نوشته حدود دو سه خط ... بقول یکی از کاربرای اینترنتی گفت عوارضشو خوندم دیگه نخریدم! ایشون حساسیت داشت.

وقتی عوارض رو مینویسن یعنی اینکه ممکنه این اتفاقات با شدت و ضعف برای یک فرد بیافته نه اینکه همه ی این بلاها سر ( امید ) میاد.

در یک تحقیقی گروهی از بیماران رو بردند و بهشون قرص بی اثر دادن مثلا قرص نعناع. بهشون گفتن این قرص عالیه و فلان. وقتی بیماران خوردن احساس بهتری داشتن. این تحقیق برای شدت تلقین روی افراد بود.

شما دچار تلقین بیش از حد شدین و از طرفی دچار افراط و تفریط شدین. چطور میخواین غریزه و نیاز جنسی رو سرکوب کنین ؟ با نماز ؟ با روزه؟

نمیشه و راه گناه همچنان باز هست. ما از پیامبر اکرم بالاتر نداریم ولی ایشون ازدواج کردن. درسته که شاید یک آدم مؤمن هیچ وقت خودارضایی نکرده باشه اما دلیل نمیشه شما خودتونو با اون مقایسه کنین.

دکتر به یک مریض میگه فلان غذا رو نخور ... مردم عادی میتونن بخورن شما نخورین. اما الان کسی به امید توصیه نمیکنه ازدواج نکن ، بشین غصه بخور یا بیا سرزنشت کنیم. همه دارن میگن حالا که برگشتی تلاش کن و زندگی رو از نو بساز.

یادمه تو کامنت قبل گفتین خشم و غضب خدا.... واقعا فکر میکنین خشم و غضب خدا اینه؟

خشم و غضب خدا رو از سرنوشت قوم های مختلف و عذاب الهی مرور کنین ، از سرگذشت انسانهای سرکش در این دنیا از ابتدا تا الان.

اگر خداوند میخواست با ناراحتیش با ما برخورد کنه سزاوار بدتر از این بودیم این رحمتشه که جلوی غضبش رو میگیره وگرنه چه تعارفی با ما داره؟ این رحمتشه که شما الان اینجایی!

همین نماز و روزه ی از سر تکلیف چه لذتی داره؟ نه برای خدا و نه برای شما. باید هر کاری با عشق و خوشبینی انجام بشه. اینجوری این عبادته از حالت یک تکلیف در میاد و به یک حالت شیرین و تجربه ی خوب میرسه که مدام دوست داری تکرارش کنی.

آره درست میگین دچار تلقین شدم. این حرفو روانشناس هم بهم میزنه. در مورد سرکوب و کنترل این نیاز با استفاده از همین راه حلایی که تا الان تونستم خودارضایی رو ترک کنم این کار رو انجام میدم. خوشبختانه تو این سایت پر از راهکارایی برای سرکوب این عمل هستش. از همونا و راه حلای خودم استفاده میکنم. من برام حرف قرآن تو اولویت تا سنت پیامبر. قرآن میگه اگه شرایط و امکان ازدواج رو ندارین این غریزه رو سرکوب و کنترل کنین. گفتین راه گناه بازه هنوزم ولی یه نکته ای که وجود داره اینه که من اون امیدم ۵ سال پیش نیستم و الان از لحاظ اعتقادی و مذهبی خیلی خیلی مقیدتر شدم و سخت تر تن به گناه میدم. من با اصل ازدواج هیچ مشکلی ندارم و به نظرم یکی از بهترین و قشنگ ترین اتفاقای زندگی هر شخصی هست ولی این برای همه جوابگو نیست. لازم نیس حتما کسی به من توصیه راجع به ازدواج یا عدم ازدواج بکنه من خودم عقل و شعورم کار میکنه و الان با توجه به وضعیت وخیمی که برای خودم رقم زدم ازدواج برام ضرر داره برام. گفتن اینکه زندگی رو از نو بساز فقط حرف از نظر من وگرنه شدنی نیس. برای ساختن نیاز به مصالح داره که اونا از دسترس من خارج شده متاسفانه و دیگه هم بهم برنمیگرده. من به هیچ وجه به کمتر از اون آدم قبلی رضایت نمیدم یا اون آدم قبلی یا هیچی.
خشم و غضب خدا حالتای خیلی مختلفی داره. درسته عذابی که به زندگی من انداخته به اندازه قوم ثمود و .... نیس ولی اینم یه جورشه.
وقتی یک کاری رو با علاقه شروع میکنی ولی اون نتایجی رو که ازش انتظاری داری رو نمیبینی کم کم دلسرد میشی. نمازم برای من همچین حالتی داره. الان اگه میخونم بیشتر به خاطر ترس از خدا و عذابش میخونم و عشقی در کار نیس. قبلا هم گفتم خدا مثه غولی تو ذهن من میمونه به خاطر این اتفاقات و خوب تا چشمه ای از لطف و رحمتش نبینم مثه شماها نمیتونم راجع بهش فکر کنم.

موضوع قفل شده است