آیا حضرت آد م به دست حوا فریب خورد ؟-1

تب‌های اولیه

105 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا حضرت آد م به دست حوا فریب خورد ؟-1

آیا حضرت آد م به دست حوا فریب خورد ؟

قسمت اول

تحقیق : محمد صالحی – 11 / 8 / 89


در تمام مذاهب و اديان الهى آمده است كه حضرت آدم و حوا پس از آن که توسط شیطان فریب خوردند از بهشت رانده شده و به دنیای زمینی تبعید شدند . اما آیا تصور و توهم فریب خوردن حوا توسط شیطان و سپس فریب دادن حضرت آدم بوسیله حوا از کجا ناشی شده است ؟

در اینجا به اختصار نگاه ادیان " اسلام – مسیحی و یهودی " برای پاسخ به سوال فوق مورد بررسی قرار می گیرد :

1- قرآن

از نظر قرآن كريم ، آدم و حوّا از کرامت و جایگاه یکسانی نزد خداوند برخوردار بوده بطوری که از هر دوى آنها به يك لحن سخن مى‏گويد و همانطور که در ادامه آورده شده است ، هر دو را به طور يكسان در سرپيچى از حكم خداوند مقصّر می داند .

پس از خلقت همسر آدم ، خداوند به اين دو مي‌فرمايد كه در بهشت ساكن شوند واز ميوه هر درختى كه بخواهند ميل نمايند .

آنجا که می فرماید :

" و‌قلنا يا آدم اسكن أنت و‌ زوجك الجنّه فکلا منحيث شئتما " 1

" و گفتيم: « اى آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن ؛ و از ( نعمتهاى ) آن ، از هر جا مى‏خواهيد ، گوارا بخوريد . "

ولى به يكى از درختان اشاره مي‌كند و امر می نماید كه بهآن درخت نزديك نشوند ، كه نزديكى به آن درخت موجب ظالم شدن آنان مي‌گردد .

آنجا که حضرتش مي‌فرمايد :

" و‌ لا تقربا هذه الشجره فتكونا من الظالمين ." 2

" (اما) نزديک اين درخت نشويد ؛ که از ستمگران خواهيد شد. "

و نيز به آنانهشدار داده بود كه شيطان دشمن آنان مي‌باشد و مواظب باشند كه آنان را از بهشت خارجنكند كه به رنج و زحمت خواهند افتاد :

آنجا که می فرمایند :

" فقلنا يا آدم إنّ هذا عدوّ لك و‌لزوجك فلايخرجنّكما من الجنّه فتشقى . " 3

" پس به آدم گفتیم : این ( شیطان ) دشمن تو و همسر توست ، مباد که با وسوسه هایش شما را از بهشت بیرون کند و باعث مشقت شما گردد . "

اما در نهایت این شیطان بود که پیروز میدان وسوسه آدم و حوا بود ؛

آنجا که خداوند می فرمایند :

" فوسوس لهما الشيطان " 4

" سپس شيطان ( هر دو ) آنها را وسوسه كرد . 5

و با این وسوسه هر دو را گمراه كرد .

آنجا که می فرماید :

" فَاَزَلَّهما الشيطان " 6

" پس شيطان موجب لغزش آنها از بهشت شد. "

پس از آن بود که هر دو مورد توبيخ خداوند قرار گرفتند .

آنجا که می فرماید :

"و ناداهما ربّهما الم أنهكما عن تلكما الشجرة و اقل لكما انّ الشيطان عدو مبين "7
" و پروردگارشان آن دو را ندا داد كه : آيا شما را از آن درخت نهى نكردم و نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است ؟! "

و تبعا مجازات هر دوى آنها با بيرون رانده شدن از بهشت مساوى بود .

آنجا که می فرماید :

" فَاَخْرَجَهُما ممّا كانا فيه " 8

" و آن دو را از آنچه در آن بودند ( بهشت ) ، بيرون كرد .

البته آن دو بدرگاه حضرت ربوبی استغاثه کرده و توبه کردند .

آنجا که می فرماید :

" قالا ربّنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنكوننّ من الخاسرين " 9
" گفتند: پروردگارا ! ما به خويشتن ستم كرديم ! و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نكنى ، از زيانكاران خواهيم بود !

و خداوند نیز توبه آنها را پذیرفت .

آنجا که می فرماید :

" فتاب عليه انّه هو التّواب الّرحيم " 10

" و خداوند توبه او را پذيرفت چرا كه خداوند توبه‏پذير و مهربان است. "

پس نتيجه اين مى‏شود كه از نظر قرآن شیطان هر دو ( آدم و حوا ) را مورد وسوسه و فریب قرار داده و هر دو در امر تخلف از امر الهی مقصرند ؛ و تبعا هیچکدام از آن دو بر دیگری سبقتی در این امر نداشته و باعث فریب دیگری نبوده است .

ادامه دارد

با سلام
بعضی داستان فریب انسان را اینگونه گفته اند که:
در كتاب «آيا مي‌دانيد» تأليف رضا جاهد، صفحة 23، چنين آمده است‌: «چون مار، شيطان را در مقابل حضرت آدم و حوا آورد شيطان از دهان مار صدا زد» و از كتاب تفسير امام حسن عسگري‌(ع) نيز چنين برداشت مي‌شود كه‌: «شيطان اول از دهان مار حوّا را فريب داد و حوّا حضرت آدم را» و در جاي ديگر از همين كتاب يكي از وصيتهاي حضرت آدم را چنين نقل مي‌كند كه‌: «به رأي زنان عمل نكنيد كه من به ميل زن عمل كردم از درخت خوردم و پشيمان شدم‌»
امّا خداوند در قرآن كريم آنجا كه از وسوسه‌هاي شيطاني صحبت مي‌كند ضميرها را به شكل تثنيه آورده و مي‌فرمايد: «شيطان آن دو را وسوسه كرد»....
حال با توجه به مطالب فوق بفرماييد: آيا حوّا در فريب دادن حضرت آدم‌(ع) نقش داشته است‌؟

در جواب عرض می کنیم که:
در روايات صحيح و معتبر دربارة چگونگي آمدن شيطان و وسيله‌اي كه آنها را فريب داد مطلبي وارد نشده است‌. و اخباري كه «مار» و «طاووس‌» را به عنوان كمك كار شيطان معرفي كرده‌اند معتبر نبوده و علامه طباطبايي (;) در تفسير الميزان از ذكر آنها صرفنظر كرده است و مي‌فرمايد: به نظر مي‌رسد كه اين اخبار، از اخبار مجعوله باشند و گويا اين مطلب عيناً برگرفته از تورات است كه خلاصة آن به شرح زير مي‌باشد: در فصل دوم از سفر اول (يعني سفر تكوين و خلقت‌) مي‌گويد: «خداوند آدم را از خاك زمين صورت داد و نسيم حيات را بر دماغش دميد و بعد او را در باغ عدن گذاشت و خداوند در اين زمين درخت خوش‌نما و به خوردن نيكو و هم درخت حيات در وسط باغ و درخت دانستن نيك و بد در وسط باغ قرار داد... و خداوند آدم را امر كرد كه از تمامي درختان باغ مختاري كه بخوري‌، امّا از درخت دانستن نيك و بد مخور... و خداوند خدا گفت‌: بودن آدم تنها خوب نيست به جهت او ياري را بسازم كه با او باشد و... خداوند از پهلوي آدم يكي از استخوانهاي او را برداشت و زني ساخت‌...»
سپس در فصل سوّم مي‌گويد: «و مار از جانوران صحرا حيله‌سازتر بود كه خدا آفريده بود كه زن را فريفت و گفت‌: خوردن از اين درخت نيك و بد شما را نمي‌ميراند بلكه چشمانتان گشوده مي‌شود و چون اين سخن در نظر زن نيكو بود از درخت ميوه‌اي گرفت و خورد و به شوهرش نيز داد كه بخورد...»(42). با مطالعه سرگذشت آدم و حوا در قرآن و تورات و مقايسة بين رواياتي كه در اين زمينه از شيعه و سني نقل شده است‌، روشن مي‌شود كه روايات مربوط به مار جعلي است و از تورات گرفته شده است‌.(43) امّا آنچه از آيات قرآن در مورد فريب دادن حضرت آدم فهميده مي‌شود اين است كه حضرت آدم‌(ع) و حوا(س) شيطان را مشاهده مي‌كردند و شيطان براي آنها مرئي بود مانند آيه «فقُلْنا يا آدم‌ُ اِن‌َّ هَذَا عَدُوُّ لَك‌َ لِزَوْجِك‌; اي آدم اين دشمن تو و همسرت است‌»(44)
و همچنين در قرآن آمده كه شيطان به حضرت آدم گفت‌: «يا آدَم‌ُ هَل‌ْ ادُلُّك‌َ علي شجرة الخُلْدِ; اي آدم آيا تو را به اين درخت (هميشه زنده ماندن‌) و جادواني هدايت بكنم‌»(45).
آية فوق ظهور در اين دارد كه حضرت آدم‌(7) شيطان را مشاهده نموده است‌. چون جمله به صورت خطاب بوده و خطاب در جايي مي‌آيد كه گوينده مشخص و معلوم باشد. همچنين در سورة اعراف از شيطان نقل مي‌شود كه براي ايشان قسم خورد و قسم نيز در جايي است كه گوينده در ميان باشد «وقَاسَمَهُمَا اِنّي لَكُمَا لَمِن‌َ النّاصحين‌; (شيطان‌) براي آنها قسم خورد كه من خيرخواه شما هستم‌»(46).
از آيات فوق درمي‌يابيم كه فريب دادن حضرت آدم‌(ع) مستقيم بوده و حضرت حوا(ع) نقشي در آن نداشته است‌.
و از سويي ديگر آياتي داريم كه مي‌رساند شيطان هر دوي آنها را فريب داده است مانند آيات زير: «فَأزلَّهُمَا الشيطان‌ُ...(47); شيطان هر دوي آنها را به لغزش انداخت‌» «فَدلّيَهما بغرور(48); شيطان اينها را تدليه كرد» تدليه يعني آويزان كردن‌، زير پا را خالي كردن به نحوي كه انسان بلغزد.
همانطور كه مي‌بينيد در اين آيات ضمير مثني آورده شده است كه نشان مي‌دهد شيطان هر دو آنها را فريب داد و در هر دو مستقيماً نفوذ كرد. نه اينكه از راه زن‌، مرد را فريب دهد.(49) براي كسب اطلاعات بيشتر مي‌توانيد به تفسير الميزان و تفسير نمونه‌، سوره‌هاي اعراف (آيات 19 تا 16)، طه‌(آيات 115 تا 116) و بقره (آية 36) مراجعه نماييد.
پاورقي:
-42 با مطالعة موارد مذكور مي‌توان دريافت كه در تورات فعلي كه صدها ميليون پيرو دارد، تنها در ذكر يك داستان چه نسبتهاي ناروا به خدا و پيامبرش داده شده و چه مطالب موهوم و بي‌اساسي وجود دارد.
-43 تفسير الميزان‌، علامه طباطبايي‌، برگرفته از صفحات 184-188. -44 طه‌، آية 117.
-45 طه‌، آية 120.
-46 اعراف‌، آية 21.
-47 بقره‌، آية 36.
-48 اعراف‌، آية 22.
-49 كتاب زن در آيينة جلال و جمال‌، آيت‌الله جوادي آملي‌، صفحة 108-109.

آیا حضرت آد م به دست حوا فریب خورد ؟

قسمت دوم

2- تورات

در تورات زن و مار نقش اصلى سرپيچى از فرمان خداوند را متحمل هستند و به تبع زن ، آدم نيز داخل اين بازى مي‌شود و داستان از باغ عدن و نهى خداوند آغاز مي‌شود .

در كتاب مقدس آمده :

" خداوند آدم را در باغ عدن گذاشت تا در آن کار کند و از آن نگهداری نماید ، و به او گفت : از همه میوه درختان باغ بخور ، بجز میوه درخت شناخت نیک و بد ، زیرا اگر از میوه آن بخوری ، مطمئن باش که خواهی مرد . " 11

" پس از خلقت آدم و همسرش ، مار كه از همه حيوانات مكّارتر بود به زن گفت :

آيا خداوند گفته است از هيچ درخت اين باغ نخوريد؟زن گفت :

ما اجازه داریم از ميوه همه درختان اين باغ بخوریم ، اما خداوند گفته كه از ميوه درختى كه در ميان اين باغ است نخوريد و آن را لمس نكنيد ، مبادا بميريد ، مار گفت :

حتما نخواهيد مرد زيرا خداوند مي‌داند روزى كه از آن بخوريد چشمان شما باز مي‌شود و مانند خداوند ميان نيك و بد را تشخيص خواهيد داد .

زن ديد كه آن درخت براى خوراك ، نيكو و براى چشمها، هوس انگيز است و براى معرفت دار شدن ، پسنديده است . از ميوه آن گرفت و خورد و به شوهرش هم داد ، چشمان هر دو گشوده شد ، دانستند كه عريان‌اند . برگ‌هاى درخت انجير را به هم دوخته ، وسيله سترعورت براى خويشتن ساختند .

" سپس مورد خطاب خداوند قرار مي‌گيرند كه چرا از آن درخت خوردند كه آدم جواب داد :

اين زن كه يار من ساختى از آن ميوه به من داد ، من هم خوردم . آن‌گاه خداوند از آن ( زن ) پرسيد :

اين چه كارى بود كه كردى ؟ زن گفت:

مار مرا فريب داد ، آنگاه خداوند هر سه را مجازات مي‌نمايد . " 12

3- انجیل

در انجیل نیز همانند تورات نقش اصلی فریب حضرت آدم را به حوا داده است که پس از فریب خوردن توسط شیطان ( در جلد مار ) اقدام به فریب آدم می کند .

" ( وقتی که خداوند آدم و حوا را آفرید ) به ایشان فرمود : بنگرید بدرستی که عطا می کنم شما را هر ثمری که بخورید از آن ، بجز سیب و گندم . پس فرمود : حذر کنید از از اینکه بخورید چیزی را از این ثمرها . زیرا شما ناپاک خواهید شد . در اینصورت نمی پسندم برای شما که در اینجا باقی باشید ؛ بلکه خواهم راند شما را و فرود می شود به شما بدبختی بزرگ . " 13

" شیطان با شنیدن سخنان فوق ، از مار که نگهبان بهشت بود خواست تا اجازه دهد وارد آنجا شود . پس بجا آورد مار آن وقت آن کار را . شیطان را نهاد به پهلوی حوا ، زیرا جفتش آدم به خواب بود . پس شیطان دگرگون شد برای آن زن به صورت فرشته ای خوشرویی و گفت او را :

چه جهت دارد که نمی خورید از این سیب و این گندم ؟ حوا جواب داد :

خدای به ما فرموده ، بدرستیکه اگر ما از آن بخوریم ناپاک می شویم و از آن روی ما را از بهشت خواهد راند . پس شیطان جواب داد :

او راست نگفته . پس واجب است بشناسی که ، خدای شریر و حسود است ....... لیکن هر گاه تو و شوهرت به پند من عمل کنید ، بدرستی که شما خواهید خورد از این ثمرها ، چنان که از غیر آنها می خورید . آنگاه فروتن نمانید برای دیگران . بلکه خیر و شر را خواهید شناخت مثل خدای ، و خواهید کرد آنچه را که می خواهید . ..

پس گرفت حوا آن وقت و خورد از این ثمرها . چون جفتش بیدار شد او را خبر داد به هر آنچه شیطان گفته بود . پس برداشت از آنها آنچه را که پیش کرد زن او برای او و خورد . " 14

" آن وقت هر دوشان دریافتند که ایشان برهنه اند . .... ناگاه جبروت خدای ظاهر شد و آدم را ندا در داد : ...

ممکن نمی شود شما را پس از این در بهشت درنگ نمائید . آدم جواب داد :

ای پروردگار ! همانا آن زنی که به من عطا فرمودی از من طلب کرد که بخورم ؛ پس خوردم از آن . آن وقت خدای زن را فرمود :

چه جهت داشت که به جفت خود طعامی مانند این دادی ؟ حوا جواب داد :

بدرستی که شیطان مرا فریب داد ؛ پس خوردم . .... پس خدای به آدم فرمود :

باید زمین به عمل تو ملعون باشد ؛ زیرا تو گوش دادی به سخن زن خود و آن ثمر را خوردی . ... آنگاه با حوا تکلم نموده فرمود :

توئی آنکه به شیطان گوش دادی . به جفت خود آن طعام را خوراندی ؛ پس درنگ خواهی کرد زیر تسلط مرد که با تو چون کنیز رفتار کند . " 15

ادامه دارد

آیا حضرت آد م به دست حوا فریب خورد ؟


قسمت سوم

3- نتیجه :

قرآن كريم عارى از داستان‏هايى است كه در تورات و انجيل براى تحقير زنان جعل گرديده‏اند ، و در آن كوچك‏ترين اشاره نشده كه ارزش اوّلين زنى كه خداوند خلق فرمود كمتر از اوّلين مرد بوده و يا اين‏كه زن از نظر احساسات و تمایلات آنچنان ضعیف بوده که ضمن افتادن در دام شیطان ، باعث فریب آدم نیز شده است .

همانطور که استاد مطهرى مي‌نويسد :

" اسلام از نظر فلسفى و از نظر تفسير خلقت [نه تنها] نظر تحقيرآميزى نسبت به زن نداشته ، [بلكه] قرآن با كمال صراحت در آيات متعددى مي‌فرمايد : « كه زنان را از جنس مردان و از سرشتى نظير سرشت مردان آفريده‌ام » ".16

بنابراین :

1- اعتقاد تورات و انجیل بهآفرينش غيرمستقل زن ، و در كنار آن ، پذيرش اغواى آدم به وسيله حوا ، نگرش منفى نسبتبه شخصيت زن به وجود آورده است ، به طورى كه زنان در تورات و انجیل شخصيتى وابسته به مرددارند و در مرتبه پايين‌تر از او قرار مي‌گيرند . و تبعا از بسيارى از حقوق انسانى و مزاياىاجتماعى نيز محروم‌اند .

2- قرآن كريم با اعتقاد به آفرينش مستقل زن و رد اغواى آدم به وسيله حوا ، همواره زن را انسانى مستقل دانسته و بر هر گونه تصور نادرستى ازشخصيت زن خط بطلان كشيده است . زن بنابر آيات قرآن كريم ، مي‌تواند از تمام مزاياىانسانى و اجتماعى همچون حق انتخاب آزادى عمل ، حق مالكيت و…برخوردارباشد .

زیرنویسها :

1- اعراف – آیه 19

2- همان

3- سوره طه – آیه 117

4- سوره اعراف – آیه 20

5- در رابطه با وسوسه شیطان و پیام او به حضرت آدم و درخت ممنوعه بحث مجزایی را می طلبد .

6- سوره بقره – آیه 36

7- سوره اعراف – آیه 22

8- سوره بقره – آیه 36

9- سوره اعراف – آیه 23

10- سوره بقره – آیه 37

11- تورات – سفر پیدایش – باب 2 – آیات 15 تا 17

12- همان – باب 3 – آیات 1 تا 14

13- انجیل برنابا – فصل 39 – آیات 36 تا 39

14- همان – فصل 40 – آیات 1 تا 27

15- همان – فصل 41 – آیات 1 تا 17

16- مرتضى مطهري، نظام حقوق زن در اسلام/ ص 152

منابع :

1- قرآن کریم

2- تورات ( عهد قدیم )

3- انجیل برنابا

4- مقاله : مقايسه جايگاه زن در قران و تورات http://www.tondar.ir/articles/258-1388-12-16-06-46-03.html

5- مقاله : آیا زن از دنده چپ مرد آفریده شده است ؟ - محمد صالحی - http://mahsan.parsiblog.com

با سلام خدمت دوستان عزیزم:Gol:
یک سوال داشتم!
در قران خداوند میفرمایند که آدم و حوا هر دو وسوسه شدن و هر دو فریب خوردن:

«فَوَسوَسَ لَهُما الشَّيطانُ»

«وَ قاسَمَهُما اِنّي لَكُما مِنَّ النّاصِحينَ»

«فَدَ لاّهُما بِغُرُورٍ»

اما در برخی روایت ها هست که حضرت آدم به دست حوا فریب خورد...:

أَوَّلُ مَنْ أَطَاعَ النِّسَاءَ آدَمُ فَأَنْزَلَهُ اللَّهُ مِنَ الْجَنَّةِ

اول كس كه پيروى زن شد آدم بود و خدايش از بهشت بيرون كرد،

این دو مطلب با هم تناقض ندارند؟؟؟؟؟؟؟

نقل قول:

پس نتيجه اين مى‏شود كه از نظر قرآن شیطان هر دو ( آدم و حوا ) را مورد وسوسه و فریب قرار داده و هر دو در امر تخلف از امر الهی مقصرند ؛ و تبعا هیچکدام از آن دو بر دیگری سبقتی در این امر نداشته و باعث فریب دیگری نبوده است .



با سلام قبلا مفصل در لینک در این موضوع بحث شده و گفته شد که از قرآن نمیتوان در شروع اغوای آدم یا حوا یا هردو چیزی استنباط کرد و باید به اخبار مراجعه کرد.

خیر البریه;103303 نوشت:

با سلام قبلا مفصل در لینک در این موضوع بحث شده و گفته شد که از قرآن نمیتوان در شروع اغوای آدم یا حوا یا هردو چیزی استنباط کرد و باید به اخبار مراجعه کرد.

سلام علیکم ، وقتی قرآن صراحتا اعلام نکرده ، شما چه اصراری بر اینکار دارید که با برخی احادیث جعلی نتایج غلط بدست آورید. حتما لازم نبوده که اشاره نشده. چون بالاخره اول یا دوم هر دو از شیطان تبعیت کردن و از اوامر الهی سرپیچی کردند.

سلام مجدد

خیر البریه;103303 نوشت:
با سلام قبلا مفصل در لینک در این موضوع بحث شده و گفته شد که از قرآن نمیتوان در شروع اغوای آدم یا حوا یا هردو چیزی استنباط کرد و باید به اخبار مراجعه کرد.

با تشکر از قرار دادن این لینکه مفید:Gol:

اما خوده خداوند در قران میفرمایند که:

«شيطان آن دو را وسوسه كرد.» (اعراف /20)

«شيطان آن دو را به فريب راهنمايي كرد (فريب داد).» (اعراف /22)

آن وقت شما میگویید باید به اخبار مراجعه کرد؟؟؟!!!
در مواقعی که کاملا توضیح داده نشده حق با شماست
اما در قران خداوند خودشان از ضمیر "هما" استفاده کرده اند!
اگر اشتباه بود خداوند میفرمودند شیطان حوا (هی) را وسوسه کرد!

قرآن با نظر رايج آن عصر كه «زن عنصر گناه است و از وجود زن شر و وسوسه بر مي خيزد, مرد در ذات خود از گناه مُبَر‎ّاست و اين زن است كه مرد را به گناه مي كشاند و آدم نيز از طريق حوا فريب شيطان را خورد و...» سخت به مبارزه پرداخت و آن جا كه داستان فريب خوردن آدم از شيطان را مطرح مي كند نه حوا را به عنوان مسئول اصلي معرفي مي كند و نه او را از حساب خارج مي كند, بلكه ضميرها را به شكل تثنيه مي آورد و اين خطا را به هر دو نسبت مي دهد

سلام به همه دوستان :Gol:

hedi;103318 نوشت:
خوده خداوند در قران میفرمایند که:

«شيطان آن دو را وسوسه كرد.» (اعراف /20)

«شيطان آن دو را به فريب راهنمايي كرد (فريب داد).» (اعراف /22)

آن وقت شما میگویید باید به اخبار مراجعه کرد؟؟؟!!!
در مواقعی که کاملا توضیح داده نشده حق با شماست
اما در قران خداوند خودشان از ضمیر "هما" استفاده کرده اند!


:Kaf:

جناب خیر البریه اگه انسان بخواد آیات واضح قرآنو با احادیثی که کاملا باهاش مغایره تفسیر کنه هیچی از قرآن نمیمونه .

پس ائمه چرا گفتن اگه حدیثی با قرآن مغایر بود اونو رها کنید و کنار بگذارید از نظر شما حدیثی که مغایر با ضمایر موجود در آیه قرانه برای تفسیر آیه بر نص صریح آیه حمل میشه ؟!!!

اسلام اومد حقارت هایی که برای زن ایجاد شده بود و اعراب جاهلی قبول داشتنو کنار بزاره و قرآن در نص خودش کاملا این امرو نشون میده . چطور میشه قبول کرد ائمه و پیامبر به این مسائل بی اهمیت که کی اول فریب خورد و تقصیر کی بود بپردازن و دامن بزنن به طرز تفکر منفی در مورد زنان در حالیکه قرآن همه جا مثنی به کار برده !؟!

m_salehy;60404 نوشت:
پس نتيجه اين مى‏شود كه از نظر قرآن شیطان هر دو ( آدم و حوا ) را مورد وسوسه و فریب قرار داده و هر دو در امر تخلف از امر الهی مقصرند ؛ و تبعا هیچکدام از آن دو بر دیگری سبقتی در این امر نداشته و باعث فریب دیگری نبوده است .

سلام
شیطان قوه خیال حضرت آدم است و حوا به عنوان یک زن ، موضوع آن بوده است . نتیجه میل آدم ع به حوا ع نیز ایجاد شجره ذریه و بقای نسل او بوده است
موفق باشید

حامد;103337 نوشت:
شیطان قوه خیال حضرت آدم است و حوا به عنوان یک زن ، موضوع آن بوده است . نتیجه میل آدم ع به حوا ع نیز ایجاد شجره ذریه و بقای نسل او بوده است موفق باشید

یعنی بلاخره تقصیره هر دوشون بوده؟:Gig:

hedi;103340 نوشت:
یعنی بلاخره تقصیره هر دوشون بوده؟:gig:

منظورشون اینه که آقای آدم داشته به خانم حوا فکر می کرده ، خب چرا قوه خیالش را کنترل نکرده ؟ در ثانی چه ربطی به خانم حوا داره که آقای آدم داشته بهش فکر می کرده؟
سوال دیگر هم اینکه شیطان قوه خیال آدم هست یعنی شیطان وجود ندارد؟
مثل اینکه داره برعکس می شه و شیطان آدم را فریب داده!

tobeh;103343 نوشت:
منظورشون اینه که آقای آدم داشته به خانم حوا فکر می کرده ، خب چرا قوه خیالش را کنترل نکرده ؟ در ثانی چه ربطی به خانم حوا داره که آقای آدم داشته بهش فکر می کرده؟

:Gig::Gig::Gig::Gig::Gig::Gig:....

نقل قول:
سلام علیکم ، وقتی قرآن صراحتا اعلام نکرده ، شما چه اصراری بر اینکار دارید که با برخی احادیث جعلی نتایج غلط بدست آورید. حتما لازم نبوده که اشاره نشده. چون بالاخره اول یا دوم هر دو از شیطان تبعیت کردن و از اوامر الهی سرپیچی کردند.


با سلام

لطفا مطالب لینک را بدقت بخوانید مشکل اکثر ماها اینست که دقت نمیکنیم !

اولا که خیلی از چیز ها در قرآن نیامده .

ثانیا اتفاقا خداوند فرمود که آدم فریب خورد نه حوا : وَعَصَى آَدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى !

وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آَدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا (115) وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآَدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى (116) فَقُلْنَا يَا آَدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى (117) إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى (118) وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى (119) فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آَدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى (120) فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآَتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آَدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى (121) ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى (122) قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى (طه123)


حالا متوجه شدید که نمیتوان به ضمیر تثنیه در این آیات وآیات دیگر استناد کرد و گفت چون گفته : هردو پس نتیجه میشود هردو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نقل قول:
اما خوده خداوند در قران میفرمایند که:

«شيطان آن دو را وسوسه كرد.» (اعراف /20)

«شيطان آن دو را به فريب راهنمايي كرد (فريب داد).» (اعراف /22)

آن وقت شما میگویید باید به اخبار مراجعه کرد؟؟؟!!!
در مواقعی که کاملا توضیح داده نشده حق با شماست
اما در قران خداوند خودشان از ضمیر "هما" استفاده کرده اند!
اگر اشتباه بود خداوند میفرمودند شیطان حوا (هی) را وسوسه کرد!



مطالب بالا را دوباره بخوانید ! خداوند در سوره طه فرمود : آدم پروردگارش را عصیان کرد وگمراه شد ؟ چرا نمیگویید طبق این آیه اول آدم گمراه شد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

مفهومه یا بیشتر توضیح دهم .آیات 115 تا 123 سوره طه را بدقت بخوانید لطفا .



نقل قول:
جناب خیر البریه اگه انسان بخواد آیات واضح قرآنو با احادیثی که کاملا باهاش مغایره تفسیر کنه هیچی از قرآن نمیمونه .

پس ائمه چرا گفتن اگه حدیثی با قرآن مغایر بود اونو رها کنید و کنار بگذارید از نظر شما حدیثی که مغایر با ضمایر موجود در آیه قرانه برای تفسیر آیه بر نص صریح آیه حمل میشه ؟!!!



دوست گرامی من نه برای اینکه مرد هستم میخواهم به نفع خودم تفسیر کنم ،ما باید ابناء دلیل باشیم اما اینکه فرمودید آیات قرآن با احادیث مخالفند کدام آیه ؟

ضمنا کدام احادیث جعلیند ؟ چرا ؟ ضمنا اغوای حضرت آدم توسط حوا ، در تورات نیز آمده وبا احادیثی که از فریقین رسیده تقویت میشود.


یکبار دیگر به آیات سوره طه دقت کنید و

سوال : چرا خطابی که به حضرت آدم وهمسرش بود به یکباره به حضرت آدم محدود میشود ؟ بزبان دیگر چرا: یخرجنکما : بصورت مثنی آمده اما : لک : وانک : والیه و.... بصورت مفرد وخطاب به ادم آمده است؟ ودوباره در آیه 121 ضمیر به دونفر برگشته : فاکلا : ودوباره در آیه 122 به آدم برگشته ؟ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ .....یعنی خداوند آدم را برگزید نه هر دو را ودر آیه 123 دوباره ضمیر به دونفر خطاب شده : اهْبِطَا ؟

پس نتیجه میگیریم که در این مورد نمیتوان به آیات قرآن استناد کرد .

خیر البریه;103400 نوشت:
ضمنا کدام احادیث جعلیند ؟ چرا ؟ ضمنا اغوای حضرت آدم توسط حوا ، در تورات نیز آمده وبا احادیثی که از فریقین رسیده تقویت میشود.

با سلام
شما از تورات تحریف شده این داستان را پذیرفته اید؟:Gig:

رضا;103391 نوشت:
قرآن بر خلاف آنچه كه در عهد عتيق (عهد عتيق از كتاب مقدس، سفر پيدايش، باب سيّم، آيات 1 تا 13. البته نيازي به ذكر نيست كه به عقيده يهود و غير يهود، تورات فعلي تحريف شده و اين كتابي نيست كه بر موسي (ع) نازل گرديده چون داستان مرگ موسي و حوادث بعد از آن را نيز ذكر مي كند.) (=تورات) و بعضي ديگر آثار ادبي جهان آمده، زن را عنصر گناه و شيطان كوچك نمي داند و حوّا را علت رانده شدن آدم از بهشت معرفي نمي كند، بلكه مي گويد شيطان آن دو را وسوسه كرد و فريفت.(ر.ك: بقره (2): 35،36؛ اعراف (7): 19-23؛ طه (20):117 -122.)

دوست گرامی خیر البریه سلام

quote=خیر البریه;103400]حالا متوجه شدید که نمیتوان به ضمیر تثنیه در این آیات وآیات دیگر استناد کرد و گفت چون گفته : هردو پس نتیجه میشود هردو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:Gol:

خیلی هم ضمیر تثنیه معتبره . [="Indigo"]شیطان هر دو را وسوسه کرد و هر دو را به فریب راهنمایی کرد [/]

خیر البریه;103400 نوشت:

«شيطان آن دو را وسوسه كرد.» (اعراف /20)

«شيطان آن دو را به فريب راهنمايي كرد (فريب داد).» (اعراف /22)

ولی

اون آدم بود که نافرمانیو در عمل بروز داد در واقع سخنان شما کاملا تایید اینه که زن عامل اصلی انحراف ادم نبوده به همین دلیل گفته شده آدم از پروردگارش سرپیچی کرد :ok:

در هر صورت وقتی آیه صراحتا حوارو به تنهایی ذکر نکرده بلکه آدمو به تنهایی ذکر کرده باید بحث این باشه که آیا آدم و حوا با هم فریب خوردن یا آدم . نه اینکه یه مساله کاملا خارج از آیرو که نقش حواست به آیه داخل کرد !!!!!!

نقل قول:

شما از تورات تحریف شده این داستان را پذیرفته اید؟


با سلام

کی گفته همه آیات تورات تحریف شده اند ؟


نقل قول:

خیلی هم ضمیر تثنیه معتبره . شیطان هر دو را وسوسه کرد و هر دو را به فریب راهنمایی کرد


من میگم بنص آیه وَعَصَى آَدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ( طه121) حضرت آدم فریب خورد نه حوا ؟؟؟!!!!


نقل قول:

در هر صورت وقتی آیه صراحتا حوارو به تنهایی ذکر نکرده بلکه آدمو به تنهایی ذکر کرده باید بحث این باشه که آیا آدم و حوا با هم فریب خوردن یا آدم . نه اینکه یه مساله کاملا خارج از آیرو که نقش حواست به آیه داخل کرد !!!!!!


اگر بخواهیم مثل شما باآیات قرآن بازی کنیم که کار زنان زار است ! ببینید :

بنص قرآن :

چرا در آیه 37 بقره اسمی از همسر حضرت آدم نیست با اینکه در آیه قبل وبعد ضمیر تثنیه (وجمع) بکار رفته اما در این آیه فقط حضرت آدم لیاقت آموختن کلمات را از پروردگارش پیدا کرده است وخدای سبحان هم فقط بسوی او رجوع کرد (فرمود فتاب علیه نفرمود فتاب علیهما یا فتابا علیه ) ؟

آیا همسر حضرت آدم لایق برگزیدگی و رجوع و توبه و خطاب خدای متعال نبوده بنص آیات؟

پس دوباره میرسیم سر خط :

نتیجه میگیریم که در این مورد نمیتوان به آیات قرآن استناد کرد و باید به اخبار رجوع نمود.

خیر البریه;103424 نوشت:
کی گفته همه آیات تورات تحریف شده اند ؟

یعنی کسی نگفته؟؟؟؟!!!:Narahat az:
جناب خیر البریه چطوری میشه فهمید که کدام قسمته تورات تحریف شده کدام نشده؟

hedi;103340 نوشت:
یعنی بلاخره تقصیره هر دوشون بوده؟

سلام
حسنات الابرار سیئات المقربین . اگر این را فراموش نفرمایید بله
موفق باشید

نقل قول:
یعنی کسی نگفته؟؟؟؟!!!
جناب خیر البریه چطوری میشه فهمید که کدام قسمته تورات تحریف شده کدام نشده؟


سلام علیکم

1-نزل عليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه و انزل التورية و الانجيل ( ال عمران3)

او كتاب را به حق بر تو نازل كرد، در حالى كه آن كتاب تصديق كننده كتب پيشين بود و نيز تورات و انجيل را قبل از قرآن به منظور هدايت مردم و سپس فرقان را نازل كرد.

قل من كان عدوا لجبريل فانه نزله على قلبك باذن اللّه مصدقا لما بين يديه و هدى و بشرى للمؤ منين
بگو آنكس كه دشمن جبرئيل است بايد بداند كه وى قرآن را باذن خدا بر قلب تو نازل كرده نه از پيش خود قرآنيكه مصدق كتب آسمانى قبل و نيز هدايت و بشارت براى مؤ منين است ( بقره97)
و أ نزلنا إ ليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتب و مهيمنا عليه فاحكم بينهم بما أ نزل الله و لا تتبع أ هواءهم عما جاءك من الحق لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجا و لو شاء الله لجعلكم أ مة وحدة و لكن ليبلوكم فى ما ءاتئكم فاستبقوا الخيرات إ لى الله مرجعكم جميعا فينبئكم بما كنتم فيه تختلفون ( مائده48)

اين كتاب را هم كه به حق بر تو نازل كرده ايم مصدق باقيمانده از كتابهاى قبلى و مسلط بر حفظ آنها است پس در بين مسلمانان طبق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و پيروى هوا و هوس آنان تو را از دين حقى كه نزدت آمده باز ندارد، براى هر ملتى از شما انسانها، شريعتى قرار داديم و اگر خدا مى خواست همه شما را امتى واحد مى كرد و در نتيجه يك شريعت براى همه ادوار تاريخ بشر تشريع مى كرد و ليكن خواست تا شما امتها را با دينى كه براى هر فرد فردتان فرستاده بيازمايد، بنابراين به سوى خيرات از يكديگر سبقت بگيريد، كه بازگشت همه شما به سوى خدا است ، در آن هنگامه ، شما را بدانچه در آن اختلاف مى كرديد خبر مى دهد(48)


پس از دوراه یکی موافقت با قرآن مجید و دیگری موافقت با اخبار صحیح.

سلامی مجدد:Gol:

جناب خیر البریه متوجه ی منظورتان شدم
ممنونم:Gol:
اما سوالی که داشتم اینه که از کجا میدونید داستانه آدم و حوا در تورات تحریف نشده؟

با سلام

نقل قول:

جناب خیر البریه متوجه ی منظورتان شدم
ممنونم:gol:
اما سوالی که داشتم اینه که از کجا میدونید داستانه آدم و حوا در تورات تحریف نشده؟

گفتم که با مقایسه با آیات وروایات ؛ ضمنا این موضوعات بررسی و تحقیق زیادی میخواهد اگر به لینکی که در این مورد داده بودم مراجعه کنید پاسخ سوالتان راتا حد زیادی خواهید گرفت .

hedi;103295 نوشت:
با سلام خدمت دوستان عزیزم:Gol:
یک سوال داشتم!
در قران خداوند میفرمایند که آدم و حوا هر دو وسوسه شدن و هر دو فریب خوردن:

«فَوَسوَسَ لَهُما الشَّيطانُ»

«وَ قاسَمَهُما اِنّي لَكُما مِنَّ النّاصِحينَ»

«فَدَ لاّهُما بِغُرُورٍ»

اما در برخی روایت ها هست که حضرت آدم به دست حوا فریب خورد...:


أَوَّلُ مَنْ أَطَاعَ النِّسَاءَ آدَمُ فَأَنْزَلَهُ اللَّهُ مِنَ الْجَنَّةِ

اول كس كه پيروى زن شد آدم بود و خدايش از بهشت بيرون كرد،

این دو مطلب با هم تناقض ندارند؟؟؟؟؟؟؟


با سلام و تشکر از همه دوستان:Gol:

چنانکه در پست اول همین تایپیک، ادم و حوا در آیات الهی قرآن بطور یکسان مورد خطاب خداوند بوده اند. و این بر خلاف آن جعلیات و تحریفاتی است که در تورات و انجیل آمده است.

از منظر قرآن، شیطان در جریان وسوسه و فریب، هر دو، یعنی (آدم و حوا) را مورد وسوسه و فریب قرار داده و هر دو در امر تخلف از امر الهی بطور یکسان مقصرند؛ و تبعا هیچکدام از آن دو بر دیگری سبقتی در این امر نداشته و باعث فریب دیگری نبوده است.

و بی شک، استناد به صراحت بیان قرآن، برای اهل دقت و حقیقت، استناد و موضوعیت دارد و این خود نشان دیگری است بر این مطلب که اسلام نسبت به دیگر ادیان، نگاه برتر، عمیق تر و کاملتری نسبت به جایگاه و شخصیت زن دارد از اینروست که:

قرآن كريم عارى از داستان‏هايى است كه در تورات و انجيل براى تحقير زنان جعل گرديده‏اند، و در آن كوچك‏ترين اشاره ای نشده كه ارزش اوّلين زنى كه خداوند خلق فرمود، كمتر از اوّلين مرد بوده و يا اين‏كه زن از نظر احساسات و تمایلات آنچنان ضعیف بوده که ضمن افتادن در دام شیطان، باعث فریب آدم نیز شده است.

همانطور که استاد مطهرى مي‌نويسد:

" اسلام از نظر فلسفى و از نظر تفسير خلقت [نه تنها] نظر تحقيرآميزى نسبت به زن نداشته، [بلكه] قرآن با كمال صراحت در آيات متعددى مي‌فرمايد: « كه زنان را از جنس مردان و از سرشتى نظير سرشت مردان آفريده‌ام.» "( مرتضى مطهري، نظام حقوق زن در اسلام/ ص 152).

موفق باشید ...:Gol:

پس ادعاهای این دوتا لینک باطل میشه:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=8638

http://www.askdin.com/showthread.php?t=11574


منتقد;104834 نوشت:
پس ادعاهای این دوتا لینک باطل میشه:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=8638

http://www.askdin.com/showthread.php?t=11574




با سلام:Gol:

منتقد عزیز، دوست گرامی

این کلی گویی پسندیده چون شمائی نیست گر چه نام شما منتقد است لکن ابطال هر انچه در دو تایپیک مذکور جریان داشته خلاف بداهت است، همانگونه که تأیید کلی انها نیز جای تأمل دارد.

پس زحمت تان افزوده شد، باید برای اثبات ادعایتان، پست هایی که منظور نظرتان است و یا مطالب افرادی که با پست اخیر بنده متناقضند و از این طریق ابطال می شوند را لینک بزنید تا مطلب روشن و برای دوستان جهت بحث مشخص شود، و در این راستا بتوانیم از نقطه نظرات، اشکالات و سؤالات دوستان در مسیر غنای بحث بهره مند شویم.

حداقل مشخص کنید اگر مطالب بنده با نظر دیگر کارشناسان در تایپیک های مذکور تناقض دارد، جای بحث و تأمل و البته دقت بیشتر وجود دارد.

با تشکر ... :Gol:


جناب صدیق به موارد زیر توجه کنید:

خیر البریه;103303 نوشت:
با سلام قبلا مفصل در لینک در این موضوع بحث شده و گفته شد که از قرآن نمیتوان در شروع اغوای آدم یا حوا یا هردو چیزی استنباط کرد و باید به اخبار مراجعه کرد.

خیر البریه;103400 نوشت:
با سلام

لطفا مطالب لینک را بدقت بخوانید مشکل اکثر ماها اینست که دقت نمیکنیم !

اولا که خیلی از چیز ها در قرآن نیامده .

ثانیا اتفاقا خداوند فرمود که آدم فریب خورد نه حوا : وَعَصَى آَدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى !

وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آَدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا (115) وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآَدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى (116) فَقُلْنَا يَا آَدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى (117) إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى (118) وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى (119) فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آَدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى (120) فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآَتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آَدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى (121) ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى (122) قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى (طه123)

حالا متوجه شدید که نمیتوان به ضمیر تثنیه در این آیات وآیات دیگر استناد کرد و گفت چون گفته : هردو پس نتیجه میشود هردو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خیر البریه;103424 نوشت:
اگر بخواهیم مثل شما باآیات قرآن بازی کنیم که کار زنان زار است ! ببینید :

بنص قرآن :

چرا در آیه 37 بقره اسمی از همسر حضرت آدم نیست با اینکه در آیه قبل وبعد ضمیر تثنیه (وجمع) بکار رفته اما در این آیه فقط حضرت آدم لیاقت آموختن کلمات را از پروردگارش پیدا کرده است وخدای سبحان هم فقط بسوی او رجوع کرد (فرمود فتاب علیه نفرمود فتاب علیهما یا فتابا علیه ) ؟

آیا همسر حضرت آدم لایق برگزیدگی و رجوع و توبه و خطاب خدای متعال نبوده بنص آیات؟

پس دوباره میرسیم سر خط :

نتیجه میگیریم که در این مورد نمیتوان به آیات قرآن استناد کرد و باید به اخبار رجوع نمود.


hedi;103447 نوشت:
جناب خیر البریه چطوری میشه فهمید که کدام قسمته تورات تحریف شده کدام نشده؟

خیر البریه;103482 نوشت:
سلام علیکم

1-نزل عليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه و انزل التورية و الانجيل ( ال عمران3)

او كتاب را به حق بر تو نازل كرد، در حالى كه آن كتاب تصديق كننده كتب پيشين بود و نيز تورات و انجيل را قبل از قرآن به منظور هدايت مردم و سپس فرقان را نازل كرد.

قل من كان عدوا لجبريل فانه نزله على قلبك باذن اللّه مصدقا لما بين يديه و هدى و بشرى للمؤ منين
بگو آنكس كه دشمن جبرئيل است بايد بداند كه وى قرآن را باذن خدا بر قلب تو نازل كرده نه از پيش خود قرآنيكه مصدق كتب آسمانى قبل و نيز هدايت و بشارت براى مؤ منين است ( بقره97)
و أ نزلنا إ ليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتب و مهيمنا عليه فاحكم بينهم بما أ نزل الله و لا تتبع أ هواءهم عما جاءك من الحق لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجا و لو شاء الله لجعلكم أ مة وحدة و لكن ليبلوكم فى ما ءاتئكم فاستبقوا الخيرات إ لى الله مرجعكم جميعا فينبئكم بما كنتم فيه تختلفون ( مائده48)

اين كتاب را هم كه به حق بر تو نازل كرده ايم مصدق باقيمانده از كتابهاى قبلى و مسلط بر حفظ آنها است پس در بين مسلمانان طبق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و پيروى هوا و هوس آنان تو را از دين حقى كه نزدت آمده باز ندارد، براى هر ملتى از شما انسانها، شريعتى قرار داديم و اگر خدا مى خواست همه شما را امتى واحد مى كرد و در نتيجه يك شريعت براى همه ادوار تاريخ بشر تشريع مى كرد و ليكن خواست تا شما امتها را با دينى كه براى هر فرد فردتان فرستاده بيازمايد، بنابراين به سوى خيرات از يكديگر سبقت بگيريد، كه بازگشت همه شما به سوى خدا است ، در آن هنگامه ، شما را بدانچه در آن اختلاف مى كرديد خبر مى دهد(48)

پس از دوراه یکی موافقت با قرآن مجید و دیگری موافقت با اخبار صحیح.

و همچنین این پست ها:

حامد;103333 نوشت:
سلام
شما از این آیه چه می فهمید ؟ غیر از اینکه حوا از آدم خلق شده است ؟
آنچه شما آنرا اثبات می کنید وحدت نوعی و یکسان بودن گوهر انسانی در مرد و زن است اما ثابت نمی کند از لحاظ جسمانی زن بطور مستقل خلق شده است .
در جریان خلقت انسان نیز اشاره ای به خلقت مستقل حوا نشده است بلکه در همه موارد خلقت آدم مطرح است و خلقت حوا را پس از خلقت آدم و از او دانسته اند .
به نظر ما :
حوا از آدم و به توجه ایجادی خود حضرت آدم ع خلق شده است و منظور از خلقت از دنده چپ که یک بیان رمزی است آنستکه که حوا از جهت وجودی آدم ع که میل به مادون دارد خلق گردیده است .
پس در عین یکی بودن گوهر انسانی در آدم و حوا ، به جهت تقدم وجودی و خلقت ، آدم ع بر حوا مقدم بوده و به توجه ایجادی الهی ادم ع حوا خلق شده است .
موفق در پناه حق

حامد;103606 نوشت:
سلام
از آیات مرتبط به خلقت حوا قابل استباط است چه اینکه آیه مربوطه می فرماید :
و از آدم ، حوا را آفرید
من در اینجا یا من تبعیض است که در روایات اشاره ای به این از بعض بودن هم شده است مثلا بیان شده از زیادی گل آدم .
پس حوا دربردارنده بخشی از کمالات وجودی آدم است .
اگر من را من ابتدای غایت بگیریم یعنی مبدا خلقت حوا آدم بوده است و این مبدئیت مانند مبدئیت خلقت مار از وجود حضرت موسی است آنگاه که عصا را مار فرمود
لذا با انضمام این دو معنا به یکدیگر : حضرت حوا به عنوان صاحب بخشی از کمالات حضرت آدم ع و با اراده ایجادیه ( اعجاز ) خود او خلق شده است .
لذا نسبت خلقت حضرت حوا به خدای تبارک و تعالی از قبیل نسبت خلقت معجزات پیامبران به اوست .
موفق باشید

نقل قول:
این کلی گویی پسندیده چون شمائی نیست گر چه نام شما منتقد است لکن ابطال هر انچه در دو تایپیک مذکور جریان داشته خلاف بداهت است، همانگونه که تأیید کلی انها نیز جای تأمل دارد.

سلام:Gol:
همشونو نگفتم اونایی یکه میگفت :حوا از دنده چپ ادم افریده شده یا مرد برتر از زنه چون اولین گناهو زن انجام داد اولین بار فریب خورد و گناه کرد
اینا رو میگفتم

زیتون;105045 نوشت:
جناب صدیق به موارد زیر توجه کنید:

با سلام و تشکر:Gol:

از اینکه زحمت زیادی کشیده و مطالب را در دو پست 26 و 27 ارائه دادید کمال تشکر را دارم، اما بنظرم در بحث های مطروحه و در تایپیک زیر:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=7662

با عنوان "اول آدم گول خورد یا حوا" که کارشناسان زیادی مطلب ارائه کرده اند، در مباحث ایشان، مطالبی مخالف آنچه بنده در پست قبلی تقدیم کردم، مشاهده نشد.

در هر صورت، گرچه نظرات برخی کاربران عزیز و فرهیخته، نشان دقت و مطالعه خوب آنهاست، لکن گاهی عاری از برداشت های شخصی نیست، اما بدون شک دیدگاه های مطروحه از سوی کارشناسان سایت، بدلیل رسالتی که دارند از اتقان و استحکام بیشتری برخوردار بوده و از این جهت می بایست بیشتر مورد اعتناء قرار گیرد.

موفق باشید ...:Gol:

زیتون;105045 نوشت:
سلام

سلام علیکم:Gol:

خیرالبریه;105045 نوشت:
با سلام

لطفا مطالب لینک را بدقت بخوانید مشکل اکثر ماها اینست که دقت نمیکنیم !
اولا که خیلی از چیز ها در قرآن نیامده.


با سلام:Gol:

یعنی چی خیلی از چیزها در قران نیامده؟ مگر نه انکه قرآن کتاب الهی دین خاتم و معجزۀ نبی خاتم بوده و از انجا که مربوط به آخرین و کاملترین دین الهی است قطعاً از ویژگی کاملترین کتاب الهی برخوردار است.

قرآن هر انچه برای هدایت و سعادت بشریت لازم است را واجد و داراست، اما از انجائیکه در موارد بسیاری دستورات قرآن بصورت کلی است برای درک و فهم درست آیات الهی و شناخت جزئیات و فروع دین باید به مفسران حقیقی آن یعنی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) رجوع کرد و یا آیات متشابهات را به آیات محکمات ارجاع داد.

پس عبارت "خیلی چیزها در قرآن نیامده" از جهتی درست و از جهتی نادرست است، اگر مقصود آنست که جزئیات بسیاری امور در قرآن نیامده درست و اگر مقصود آنست که بسیاری امور اعم از کلی و جزئی مرتبط با نیازمندی بشر برای تحصیل راه سعادت و هدایت در قران نیامده، حمله ای نادرست است.


خیرالبریه;105045 نوشت:
ثانیا اتفاقا خداوند فرمود که آدم فریب خورد نه حوا : وَعَصَى آَدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى !
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آَدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا (115) وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآَدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى (116) فَقُلْنَا يَا آَدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى (117) إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى (118) وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى (119) فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آَدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى (120) فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآَتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آَدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى (121) ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى (122) قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى (طه123)
حالا متوجه شدید که نمیتوان به ضمیر تثنیه در این آیات وآیات دیگر استناد کرد و گفت چون گفته : هردو پس نتیجه میشود هردو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در پاسخ به این نکته باید گفت: اوامر و نواهى الهى بر دو قسم است: الف. مولوى يا قانونى، ب. ارشادى.

قسم اول تكليف‏آور است و خداوند به طور جدى خواستار انجام آن مى‏باشد و براى انجامش پاداش و در مقابل ترك آن عذاب قرار داده است. و از همه بازخواست می کند.

قسم دوم در حقيقت تكليفى از ناحيه پروردگار نيست،؛ بلكه خداوند بدان وسيله آدمى را به حكم عقل يا واقعيتى تكوينى كه نتيجه آن عمل است - ارشاد مى‏كند؛ مانند طبيبى كه به مريض دستور مى‏دهد فلان غذا را نخور. اين دستور يك تكليف قانونى نيست كه اگر خلاف كند او را به مجازات برساند؛ بلكه به اين معنا است كه تخلف از آن با بهبودى او ناسازگار است.

بهشتى كه آدم در آن بوده، مرحله ماقبل تكليف و تشريع بوده است و نهى جنبه ارشادى داشته است؛ زيرا آن درخت داراى ويژگى و اثر تكوينى خاصى بوده كه چون آدم و حوا از آن خوردند، به فرموده قرآن: «فبدت لهما سواتهما». از اينرو شرايط زيستى ديگرى براى آنان لازم شد.

بنابر اين حضرت آدم، مرتكب گناه تكليفى نشده، ولى در عين حال عمل او متناسب با آن مقام منيع آموزگارى ملائك نبوده است. به عبارتی ترک اولی از او سر زده است، از اين رو هم از آن مقام بلند تنزل يافت و هم ديگر آن بهشت جاى مناسبى براى او نبود.

از همين جا معناى آياتى مثل: «فعصى آدم ربه فغوى» و ... روشن مى‏شود كه اين عصيان نه عصيان به معناى گناه است؛ بلكه سرپيچى در مقابل نهى ارشادى است كه شايسته جايگاه رفيع او یعنی حضرت آدم (ع) نبوده.

بی شک، اگر این کار آدم و حوا (ع) عصیان و گناه تکلیفی بود، خدا هر دوی انها را مخاطب این عصیان و نافرمانی قرار می داد. دلیل آنکه در آیه «فعصى آدم ربه فغوى» و

آیه بعدش «ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى» ضمیر مفرد آورده می شود بر خلاف آیات دیگری که ذکر انها گذشت، و در آن آیات با ضمیر تثنیه هر دو را خطاب قرار می داد، این است که مخالفت با امر ارشادی خداوند با توجه به مقام منیع و والای حضرت ادم (ع) و رسالتی که وی بعنوان پیامبر الهی داشت ناسازگار بوده، از اینرو این سرپیچی در حقیقت شایسته شأن و منزلت و جایگاه حضرت ادم نبوده نه حضرت حوا (ع)، لذا در مسأله عصیان (سرپیچی از نهی ارشادی) و توبه از این سرپیچی، با ضمیر مفرد و تنها به حضرت ادم اشاره می کند. گرچه اثر وضعی مخالفت با این نهی ارشادی گریبانگیر هر دوی انها شد.

اما چنانکه در واقع دیده می شود هر دو وسوسه شده، فریب می خورند و پس از خوردن از میوه ممنوعه، بدلیل اثر وضعی خوردن از ان میوه، شایستگی ماندن در بهشت مثالی دنیا را از دست می دهند و به زمین هبوط می کنند و چنانکه در روایات آمده هر دو به درگاه الهی توبه می کنند تا با اذکار تعلیمی که توسط جبرئیل (ع) صورت می گیرد توبه شان مقبول درگاه الهی می افتد.

موفق باشید ...:Gol:


نقل قول:
جناب صدیق به موارد زیر توجه کنید:



نقل نوشته اصلی توسط : خیر البریهبا سلام قبلا مفصل در لینک در این موضوع بحث شده و گفته شد که از قرآن نمیتوان در شروع اغوای آدم یا حوا یا هردو چیزی استنباط کرد و باید به اخبار مراجعه کرد.



نقل قول:

پس دوباره میرسیم سر خط :

نتیجه میگیریم که در این مورد نمیتوان به آیات قرآن استناد کرد و باید به اخبار رجوع نمود.



با سلام

اگر منظورتان تناقض در نوشته های اینجانب است لطفا نشان دهید کجا تناقض وجود دارد ؟

در اولین پست (شماره 6) من در این موضوع نوشتم که :

با سلام قبلا مفصل در لینک در این موضوع بحث شده و گفته شد که از قرآن نمیتوان در شروع اغوای آدم یا حوا یا هردو چیزی استنباط کرد و باید به اخبار مراجعه کرد.

ودر وسطش (پست 14) هم گفتم که

پس نتیجه میگیریم که در این مورد نمیتوان به آیات قرآن استناد کرد .

ودر آخرش (پست 17) هم گفتم که :

پس دوباره میرسیم سر خط :

نتیجه میگیریم که در این مورد نمیتوان به آیات قرآن استناد کرد و باید به اخبار رجوع نمود.



کجاش تناقضه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


ظاهرا بعضی افراد دیر مطالب را میگیرند ! اگر به علامت تعجب در انتهای جمله دقت کنید متوجه میشوید که این مطلب را برای تنبیه گفتم نه اینکه عقیده من باشد :

ثانیا اتفاقا خداوند فرمود که آدم فریب خورد نه حوا : وَعَصَى آَدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى !

بعلامت تعجب دقت نکردید :Cheshmak:



نقل قول:
پس عبارت "خیلی چیزها در قرآن نیامده" از جهتی درست و از جهتی نادرست است، اگر مقصود آنست که جزئیات بسیاری امور در قرآن نیامده درست و اگر مقصود آنست که بسیاری امور اعم از کلی و جزئی مرتبط با نیازمندی بشر برای تحصیل راه سعادت و هدایت در قران نیامده، حمله ای نادرست است.


جواب من بر این مطلب جناب منتقد بود :



نقل قول:
وقتی قرآن صراحتا اعلام نکرده ، شما چه اصراری بر اینکار دارید که با برخی احادیث جعلی نتایج غلط بدست آورید. حتما لازم نبوده که اشاره نشده. چون بالاخره اول یا دوم هر دو از شیطان تبعیت کردن و از اوامر الهی سرپیچی کردند.



شکی نیست که قرآن کریم ؛ کامل است اما در کجای قرآن به تعداد رکعات نماز وتعداد چرخش بدور کعبه و سنگسار و....تصریح کرده است ؟


نقل قول:


اما چنانکه در واقع دیده می شود هر دو وسوسه شده، فریب می خورند و پس از خوردن از میوه ممنوعه، بدلیل اثر وضعی خوردن از ان میوه، شایستگی ماندن در بهشت مثالی دنیا را از دست می دهند و به زمین هبوط می کنند و چنانکه در روایات آمده هر دو به درگاه الهی توبه می کنند تا با اذکار تعلیمی که توسط جبرئیل (ع) صورت می گیرد توبه شان مقبول درگاه الهی می افتد


مقصود ما این بود که بصرف آیات قرآن نمیتوان قضاوتی در باره شروع فریب آدم یا حوا نمود وباید به اخبار مراجعه کرد.

نقل قول:
شکی نیست که قرآن کریم ؛ کامل است اما در کجای قرآن به تعداد رکعات نماز وتعداد چرخش بدور کعبه و سنگسار و....تصریح کرده است ؟
پس هرچی غیرعقلانی هم بود باید قبول کنیم! چون توضیح داستانهای قرآن هستن!!!!
حتی اگه احادیث ضعیف باشن!!
پارسال از نمایشگاه قرآن یه کتاب خریدم اسمش "نقد و بررسی اسرائیلیات" بود

توش از اکثر علما نظر گذاشته بود،گفته بود خیلی از داستانها اسرائیلی و جعل یهودیا هستن

یا یهودیایی که مسلمون شده بودن،به عنوان تفصیل داستانهای قرآن مثل قبل قبول داشتن و به مردم دیگه هم میگفتن

اصلا من چرا دارم از اسلام دفاع میکنم؟؟
اصلا شما راست میگی اسلام دین ظلم به زن و توهین به زنه
ارزش زن رو پایین آورده مثل بقیه دینا
این همه هم پاسخگوای باسوادتر از شما گفتن این حدیثا اسرائیلیه،بازم شما قبول ند اری!!!

به جای اینکه شما از اسلام دفاع کنین و به من بگین اسلام ارزش برابر به زن و مرد داده،بدترش میکنین
شما رسات میگی اصلا دین همینه!

نقل قول:

پس هرچی غیرعقلانی هم بود باید قبول کنیم! چون توضیح داستانهای قرآن هستن!!!!
حتی اگه احادیث ضعیف باشن!!

با سلام

دوست عزیز با غوغا وجنجال کاری درست نمیشود ، الحمد لله که فضا باز است وشما میتوانید مستدل هر چه بخواهید بنویسید وجواب بگیرید منتها بدور از عصبانیت ودر جوی آرام .

البته بحث بر سر همین عقله ! یعنی مهار احساسات و عمل به منطق.

نقل قول:
پارسال از نمایشگاه قرآن یه کتاب خریدم اسمش "نقد و بررسی اسرائیلیات" بود[/quote]

اگر شما پار سال این کتاب را خریدید ما چند سال پیش .

نقل قول:

توش از اکثر علما نظر گذاشته بود،گفته بود خیلی از داستانها اسرائیلی و جعل یهودیا هستنیا یهودیایی که مسلمون شده بودن،به عنوان تفصیل داستانهای قرآن مثل قبل قبول داشتن و به مردم دیگه هم میگفتن

خوب کدام داستانها وبه چه علت اسرائیلیات هستند ؟

اگر مطلبی مستدل دارید بنویسید تا ببینیم واگر هم علم کافی ندارید پس فعلا عصبانی نشوید وبیشتر مطالعه کنید .

نقل قول:

اصلا من چرا دارم از اسلام دفاع میکنم؟؟




نقل قول:

اصلا شما راست میگی اسلام دین ظلم به زن و توهین به زنه

ارزش زن رو پایین آورده مثل بقیه دینا

این همه هم پاسخگوای باسوادتر از شما گفتن این حدیثا اسرائیلیه،بازم شما قبول ند اری!!!

به جای اینکه شما از اسلام دفاع کنین و به من بگین اسلام ارزش برابر به زن و مرد داده،بدترش میکنین






نقل قول:

شما رسات میگی اصلا دین همینه!



قبلا هم گفتیم ما کاری به غرب وشرق نداریم هر چه خالق حکیم و عادل در مورد زن فرموده درست است و این امر دلبخواهی نیست.ویک راه خراب کردن اسلام هم همین روش دفاع غلط از آنست !

مگر اروپا برای ما ملاکه ؟! اروپایی که :

ویل دورانت می نویسد: « دربریتانیای قدیم والدین ثروتمند درمدت پنج سال بحرانجوانی، دختران خود را درکلبه ها زندانی می نمودند. زنان سالمند پاکدامنی را بهزندانبانی می گماردند، دختران حق خروج از این کلبه ها را نداشتند و تنها اقارب ونزدیکان می توانستند آنان را ببینند. بعضی ازقبایل جزیره برنئو نیزعمل مشابهی داشتهاند».

آیا این تمدنه ؟

یک روز آنچنان ویک روز اینچنین که زن غربی آرامش ندارد ، کدامیک درست است ؟

بنابراین راه وروش درست تنها در انحصار دین مترقی اسلام است وبس.

نقل قول:

قبلا هم گفتیم ما کاری به غرب وشرق نداریم هر چه خالق حکیم و عادل در مورد زن فرموده درست است و این امر دلبخواهی نیست.ویک راه خراب کردن اسلام هم همین روش دفاع غلط از آنست !


حرفای خالق حکیم تو قرآنه نه توی حدیث حدیث ممکنه تحریف بشه جعل بشه هزار بلا سرش میاد
حرفای تورات حرفای خدا نیست! اگه قرار بود درست باشه تو قرآن میومد
پس خدا قرآنو برا چی قرار داده برا اینکه احادیثو باهاش بسنجیم اگه باهاش تناقض داشت بندازیمش دور
اگه هرچی ایراد توراته با احادیث به قران و داستاناش برا تکمیلشون بکار ببریم اون قوت دینمون چه فرقی با یهودیا داره؟
نقل قول:
مگر اروپا برای ما ملاکه ؟! اروپایی که
من کی اروپا رو ملاک قرار دادم شما تا کم میارین ایراد دیگرانو مطرح میکنین
چون جواب ندارین

نقل قول:
چون جواب ندارین


با سلام

ده بار جواب دادیم اما هرگز نرود میخ بر سنگ خارا !

https://sites.google.com/site/hojjah/adam.hava.zip

خلقکم من نفس واحده

نفس زن و مرد یکین،گل جسم مادیشونم یکیه،اگه اینجوریه که شما میگین ادم و حوا چجور از بهشت نزول کردن؟؟روحشون تو بهشت بود که جنسیت بردار نیست،جسمشونم رو زمین تو اطوار طولانی آفریده شد حالا مث تکامل بوده که اول یه جسم بودن یا جنسیت دیگه از اون یکی خلق شد نمیدونم ولی از دنده چپ مرد با خلقیات بد آفریده نشده خلقتش ایراد دار نیست ناقص العقل نیست! از مرد پست تر نیست ..
اون فایلی که قبلا گذاشتین اشتباهه، علمی نیست
دنده زن و مرد تعدادش برابره طول و عرضشم هم به قد و هیکل ربط داره

خیر البریه;114458 نوشت:

با سلام

ده بار جواب دادیم اما هرگز نرود میخ بر سنگ خارا !

https://sites.google.com/site/hojjah/adam.hava.zip
فأخذت حواءُ فأكلَتْ منها ثم ذهبت بها إلى آدم فقالت: انظرْ إلى هذه الشجرة! ما أطيبَ ريحها وأطيبَ طعمها وأحسنَ لونها! فأكل منها آدم

سلام باز هم دور باطل! :Narahat az::Gig:
جناب خیرالبریه این جوابهایی که می دهید را ما از حفظ بلد هستیم ، ما می خواهیم حقیقت روشن بشه،آنچنان که در قرآن هست، شما نعوذبالله چرا سعی می کنی حرفی متفاوت با قرآن بزنی ، در ضمن در مورد حوا که اینطور راحت و مطمئن نظر می دهی ، اگر غلط باشه در قیامت چه جوابی خواهی داد؟ در ثانی یادتون باشه ، شما خودتون یکی از فرزندان حوا هستی

نقل قول:
جناب خیرالبریه این جوابهایی که می دهید را ما از حفظ بلد هستیم ، ما می خواهیم حقیقت روشن بشه،آنچنان که در قرآن هست، شما نعوذبالله چرا سعی می کنی حرفی متفاوت با قرآن بزنی ، در ضمن در مورد حوا که اینطور راحت و مطمئن نظر می دهی ، اگر غلط باشه در قیامت چه جوابی خواهی داد؟ در ثانی یادتون باشه ، شما خودتون یکی از فرزندان حوا هستی


با سلام

ای کاش ، یک خانمی پیدا میشد وتا آخر این مناظره دوام می آورد ! نه هر روز در سایتی و در تاپیکی !

چون اسم از قران آوردید فقط یک سوال اگر جواب دادید که معلوم است پای سخنتان که اعتقاد به قرآن دارید هستیدو اگر نه وقت ما وخودتان را تلف نکنید :

چرا خداوند در قرآن فرموده که کید شیطان ضعیفه اما کید زنان بزرگ ؟!

لطفا احساسی نشوید شاید این هم یکی از دلایل برتری خانما بر آقایونه !


نقل قول:

دنده زن و مرد تعدادش برابره طول و عرضشم هم به قد و هیکل ربط داره


خلقکم من نفس واحده

اول بگویید که منظور از نفس واحده کیه ؟

فقط یک سوال ساده چون بحث با شما باستناد قرآن و احادیث بیفایده است از لحاظ زیست شناسی وارد میشویم ؛ که اگر درست جواب بدین ما دیگه هیچ حرفی نمیزنیم :

سر آقایون (وزن مغزشون) بزرگتره یا سر خانمها ؟

برعکس پایین تنه خانمها بزرگتره یا آقایون ؟

البته جای ناراحتی نیست چون خودتان تفاوت هیکل را دلیل آوردید .

نقل قول:
چرا خداوند در قرآن فرموده که کید شیطان ضعیفه اما کید زنان بزرگ ؟!
میشه منم یه جوابی بهتون بدم؟ فقط احساسی نشینا

این آیه خطاب به زنانیه که برای یوسف نقشه کشیده بودن اونم از زبون کی؟ از زبون عزیز مصر نه خدا،خدا فقط نقل میکنه، اونم بخاطر صفتی که بیشتر تو مردها بروز پیدا میکنه و اون شهوته
یعنی کید مردهای سواستفاده گر شهوت پرست عظیمه
هرکسی که این ویژگیو داشته باشه کیدش عظیمه اون زنها هم هیمنطور بودن

سلام مجدد ، خب من می خواستم پاسخ بدم که دوست عزیزم منتقد پیش دستی کردند:Gol:

همچنان سرکار منتقد گفتند ، این فقط یک نقل قول هست ، و ربطی به پروردگار ندارد ، همچنان که در پست شماره 37 بنده از شما درباره حضرت حوا (ع) نقل قول کردم ولی نظر شخصیم نیست.

نقل قول:

سلام مجدد ، خب من می خواستم پاسخ بدم که دوست عزیزم منتقد پیش دستی کردند:gol:

همچنان سرکار منتقد گفتند ، این فقط یک نقل قول هست ، و ربطی به پروردگار ندارد ، همچنان که در پست شماره 37 بنده از شما درباره حضرت حوا (ع) نقل قول کردم ولی نظر شخصیم نیست.




با سلام

چطور ربطی به پروردگار ندارد ؟درکل سخن خدای متعال است .بدلیل اینکه در آیه 34 فرمود :

قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ {يوسف/33}

این سخن چی ؟ آیا اینهم نقل قول است ؟!

فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ {يوسف/34}

وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ فَلَمَّا جَاءهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللاَّتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ {يوسف/50}

خیر البریه;114540 نوشت:

با سلام

چطور ربطی به پروردگار ندارد ؟درکل سخن خدای متعال است .بدلیل اینکه در آیه 34 فرمود :

قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ {يوسف/33}

این سخن چی ؟ آیا اینهم نقل قول است ؟!

فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ {يوسف/34}

وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ فَلَمَّا جَاءهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللاَّتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ {يوسف/50}

منتقد;114506 نوشت:
میشه منم یه جوابی بهتون بدم؟ فقط احساسی نشینا

این آیه خطاب به زنانیه که برای یوسف نقشه کشیده بودن اونم از زبون کی؟ از زبون عزیز مصر نه خدا،خدا فقط نقل میکنه، اونم بخاطر صفتی که بیشتر تو مردها بروز پیدا میکنه و اون شهوته
یعنی کید مردهای سواستفاده گر شهوت پرست عظیمه
هرکسی که این ویژگیو داشته باشه کیدش عظیمه اون زنها هم هیمنطور بودن

سلام مجدد

منظورم از ربط نداشتن به خداوند این نبود که قرآن از طرف پروردگار نیست ، بلکه به این مفهوم هست که این آیه در مبارکه یوسف : فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ ﴿۲۸﴾ ، نظر همسر زلیخا! هست. در ثانی شما بهتر از من می دانید که این ضمیرها مربوط به گروه خاصی از زنان هست ، زنانی که در آن برهه از زمان سوء قصد نسبت به حضرت یوسف (س) داشتند. و نمی شه این مطلب را به تمام زنان تعمیم داد ،

و اما در همین سوره یوسف کید و حیله گری برادران یوسف به وضوح قابل مشاهده می باشد و ما بر اساس این مطالب نمی توانیم بگیم تمام مردان حیله گر و دروغگو هستند ، ولی شما با یک صحبت عزیز مصر ! این برداشت را در مورد تمام زنان می کنید! :
وَجَاؤُواْ أَبَاهُمْ عِشَاء يَبْكُونَ ﴿۱۶﴾
قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ! وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لِّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ ﴿۱۷﴾
وَجَآؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾

نکته آخر هم اینکه قرآن کریم برای تذکر دادن هست ، تا از انجام موارد مشابه جلوگیری بشه ، نه وسیله ای برای فرو دست کردن همدیگر

با تشکر

نقل قول:
فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ ﴿۲۸﴾ ، نظر همسر زلیخا! هست. در ثانی شما بهتر از من می دانید که این ضمیرها مربوط به گروه خاصی از زنان هست ، زنانی که در آن برهه از زمان سوء قصد نسبت به حضرت یوسف (س) داشتند. و نمی شه این مطلب را به تمام زنان تعمیم داد ،

با سلام و صلوات

اولا که از ضمایر معلوم نیست که این سخن از کیست از شاهد اهل یا از عزیز مصر و یا یوسف.

ثانیا همانطور که گفتم این سخن را خدای متعال در همین آیه (چون بعد از آن ردش نکرده) و در آیات دیگر تایید کرده یعنی براینکه مکر زنان بزرگ است صحه گذارده مثلا در آیه 34 فرمود :
گفت پروردگارا زندان براى من از گناهى كه مرا بدان مى خوانند خوشتر است و اگر نيرنگشان را از من دور نكنى متمايل به ايشان مى شوم و از جهالت پيشه گان مى گردم .(33)

پروردگارش اجابتش كرد و مکرشان را از او دور ساخت كه او شنوا و داناست .(34)

شاه گفت : او را نزد من آريد، ولى هنگامى كه فرستاده او پيش وى آمد، گفت سوى صاحبت باز گرد، و از او بپرس قصه زنانى كه دستهاى خويش را بريدند چه بود كه پروردگار از نيرنگشان آگاه است .(.5)
يوسف (عليه السّلام ) در گفتار خود كمال ادب را رعايت نموده به فرستاده دربار گفت : (نزد صاحبت برگرد و بپرس داستان زنانى را كه دستهاى خود را بريدند چه بود و چرا بريدند)، و در اين گفتارش هيچ اسمى از همسر عزيز به ميان نياورد، و هيچ بدگويى از او نكرد، تنها منظورش اين بود كه ميان او و همسر عزيز بحق داورى شود.

ثالثا اینکه فرمودید مخصوص زنان آن زمان بوده ، کلامی درست نیست چون زن همیشه زن است و اگر غیر از این باشد اساس تعالیم انبیاء بیهوده میشود ومن هم میگویم که قرآن مخصوص مردم آنزمان است والان کاربرد ندارد ! اما شکر همواره شیرین است و نمک از میلیونها سال قبل شور بوده است وتا قیامت هم خواص مخصوص بخود را دارد وفطرت انسان همیشه متمایل به خوبی وعدالت ومتنفر از ظلم وعداوت.

نقل قول:
نکته آخر هم اینکه قرآن کریم برای تذکر دادن هست ، تا از انجام موارد مشابه جلوگیری بشه ، نه وسیله ای برای فرو دست کردن همدیگر

متاسفانه برداشت شما اشتباه است وما هدفی جز قرار گرفتن زن در جایگاه صحیح خودش را نداریم وهمه جرو بحثها سر همین موضوع است که جایگاه عادلانه زن کجاست ؟ آیا آمدن بی حد و قید در جامعه و داعیه تساوی با مردان را داشتن و یا پرداختن به وظایفی که برای آن خلق شده است .

اما در مورد برادران یوسف و ازآن بدتر مردانی مانند فرعون ونمرود وقارون وشداد که هیچ زنی در قرآن بسان اینان توبیخ ونکوهش نگردیده ؛ صحبت بر سر کید عظیم بود واینکه مکر زنان بزرگ است و نوع آن و روشهایی که برای اغواء مردان بلدند که هیچ مردی از آن قدرت فرار ندارد مگر آنکه معصوم باشد .

یک نکته مهم نیز در سوره یوسف که دلیل غلبه احساسات بانوان بر تعقل آنهاست ماجرای بریدن دستشان است که هنگام دیدن چهره یوسف بود ، آیا شما تابحال شنیده اید که مردان از دیدن چهره یوسف بیخود وشیدا شوند ؟؟!!!!

پس بریدن دست و بیخودی زنان در اثر جمال یوسف دلیل دیگری بر ضعف عقلانیت در آنهاست .

وموضوع این بحث در مورد شروع فریب حضرت آدم بوسیله حواء بود که بدینجا کشید.

درآخر هم بگم که هنوز جواب سوالات اساسی ما داده نشده ؟ منظور از نفس واحده و خلقت زوجش از آن و مقدار وزن مغز بانوان و ......

نقل قول:
اولا که از ضمایر معلوم نیست که این سخن از کیست از شاهد اهل یا از عزیز مصر و یا یوسف.
آیه قبل و بعدشو میخوندی ضایع نشی:

[=Nazanin]قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَن نَّفْسِي وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا إِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الكَاذِبِينَ (26) وَإِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِن الصَّادِقِينَ (27) فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ (28) يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَـذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنبِكِ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ (29)
شاهدی راهنماییشون میکنه که اگه پیرهن از پشت دریده شده بود یوسف تقصیرکاره اگه نه برعکس، بعد که عزیز مصر میبینه میگه کید شما زنان عظیم است! بعد رو به یوسف ادامه میده: ای یوسف از این ماجرا بگذر ...

نقل قول:
ثانیا همانطور که گفتم این سخن را خدای متعال در همین آیه (چون بعد از آن ردش نکرده) و در آیات دیگر تایید کرده یعنی براینکه مکر زنان بزرگ است صحه گذارده مثلا در آیه 34 فرمود :
گفت پروردگارا زندان براى من از گناهى كه مرا بدان مى خوانند خوشتر است و اگر نيرنگشان را از من دور نكنى متمايل به ايشان مى شوم و از جهالت پيشه گان مى گردم .(33)

پروردگارش اجابتش كرد و مکرشان را از او دور ساخت كه او شنوا و داناست .(34)

شاه گفت : او را نزد من آريد، ولى هنگامى كه فرستاده او پيش وى آمد، گفت سوى صاحبت باز گرد، و از او بپرس قصه زنانى كه دستهاى خويش را بريدند چه بود كه پروردگار از نيرنگشان آگاه است .(.5)
يوسف (عليه السّلام ) در گفتار خود كمال ادب را رعايت نموده به فرستاده دربار گفت : (نزد صاحبت برگرد و بپرس داستان زنانى را كه دستهاى خود را بريدند چه بود و چرا بريدند)، و در اين گفتارش هيچ اسمى از همسر عزيز به ميان نياورد، و هيچ بدگويى از او نكرد، تنها منظورش اين بود كه ميان او و همسر عزيز بحق داورى شود.

حرفاتون کاملا بیربط و بیخوده
هم مردها کید میکنن هم زنها ، اتفاقا تو این سوره اول از کید برادران یوسف بخاطر حسادت(1) بر اثر شنیدن خواب یوسف برادر خودشونو فروختن یاد میکنه بعد از کید زنان ،تو این ایاتم از عظمت کید زنان بطور اخص یادی نشده ،اون تیکه فقط حرف عزیز مصر بود که از تعجب نسبت به زنش گفت،بعدشم ضمیر مونث جمع دلیل این نیست که همه مخاطبین از اون جنس مد نظر گوینده باشن
اولش اومدی گفتی خدا میگه کید زنها بزرگه! ما هم نشون دادیم عجله کردیو احساسی برخورد کردی
نقل قول حرفای شیطوون تو قرآن حرف خداست؟؟
نقل قول:
متاسفانه برداشت شما اشتباه است وما هدفی جز قرار گرفتن زن در جایگاه صحیح خودش را نداریم وهمه جرو بحثها سر همین موضوع است که جایگاه عادلانه زن کجاست ؟ آیا آمدن بی حد و قید در جامعه و داعیه تساوی با مردان را داشتن و یا پرداختن به وظایفی که برای آن خلق شده است .
تساوی که انسانیت و توحید میخوان اینه که خدا فطرت، ذات و روح هردو رو انسانی قرار داده باشه هردو به یه اندازه فرصت و استعداد رشد داشته باشن، شما فکر میکنی زن برای مرد آفریده شده! وظیفشم براساس علت خلقتش خدمت به مرده!!!
فازلهما الشیطان هردوتاشون گول خوردن ، سوره یوسف برای زنها هم هست، آزمایش جمال و جلاله! زن هم هردوتاشونو داره ،برعکس نظر شما این سوره برای زنها که جمال بیشتری دارن بیشتر پیام داره تا برای مردها
قبلا با همین سوره و یادش خودمو حای یوسف میذاشتم تا از گناهایی که سر راهمه جلوگیری کنم
افسوس که اون احادیث نشون داد قرآن برای مردهاست و حضرت محمد پیامبر مردها! سوره یوسفم برا زنها ممنوعه!
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11839&page=3
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11689&page=12
نقل قول:
یک نکته مهم نیز در سوره یوسف که دلیل غلبه احساسات بانوان بر تعقل آنهاست ماجرای بریدن دستشان است که هنگام دیدن چهره یوسف بود ، آیا شما تابحال شنیده اید که مردان از دیدن چهره یوسف بیخود وشیدا شوند ؟؟!!!!

پس بریدن دست و بیخودی زنان در اثر جمال یوسف دلیل دیگری بر ضعف عقلانیت در آنهاست

ما بدترشو دیدیم،از خود بیخود شدنشو دیدیم که مختصات مردهاست
تازه زنها جنس مخالف یوسف بودن
هی تلقی خودتونو به قران نسبت ندین تفسیر به رای خودتون نکنین تا مثل قسمت اول جوابم،شتاب زدگیتون معلوم نشه


(1) حالا کی حسودتره؟ زنها یا مردا؟؟


tobeh;114604 نوشت:

وَجَاؤُواْ أَبَاهُمْ عِشَاء يَبْكُونَ ﴿۱۶﴾
قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ! وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لِّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ ﴿۱۷﴾
وَجَآؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾

با تشکر

خیر البریه;114728 نوشت:

با سلام و صلوات

ثانیا همانطور که گفتم این سخن را خدای متعال در همین آیه (چون بعد از آن ردش نکرده) و در آیات دیگر تایید کرده یعنی براینکه مکر زنان بزرگ است صحه گذارده مثلا در آیه 34 فرمود :
گفت پروردگارا زندان براى من از گناهى كه مرا بدان مى خوانند خوشتر است و اگر نيرنگشان را از من دور نكنى متمايل به ايشان مى شوم و از جهالت پيشه گان مى گردم .(33)

پروردگارش اجابتش كرد و مکرشان را از او دور ساخت كه او شنوا و داناست .(34)

شاه گفت : او را نزد من آريد، ولى هنگامى كه فرستاده او پيش وى آمد، گفت سوى صاحبت باز گرد، و از او بپرس قصه زنانى كه دستهاى خويش را بريدند چه بود كه پروردگار از نيرنگشان آگاه است .(.5)

ثالثا اینکه فرمودید مخصوص زنان آن زمان بوده ، کلامی درست نیست چون زن همیشه زن است و اگر غیر از این باشد اساس تعالیم انبیاء بیهوده میشود ومن هم میگویم که قرآن مخصوص مردم آنزمان است والان کاربرد ندارد ! اما شکر همواره شیرین است و نمک از میلیونها سال قبل شور بوده است وتا قیامت هم خواص مخصوص بخود را دارد وفطرت انسان همیشه متمایل به خوبی وعدالت ومتنفر از ظلم وعداوت.

سلام ، در مورد ضمایر سرکار منتقد توضیح دادند، ولی در مورد استدلالی که فرمودید مخصوص زنان آن زمان نبوده و مختص تمام زنان هست ، پس با این روش استدلایی که شما در پیش گرفتید تمامی مردان حسود (برادران یوسف) (قابیل) ، از فطرت برگشته (فرعون) ، غیر خدا پرست (ازر) و ............ هستند. چون مرد همیشه مرد هست.

ولی بنده معتقد به چنین روشی نیستم و این موارد فقط برای هشدار و آگاهی هست.
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا سوره ۲۵: الفرقان - جزء ۱۸

خیر البریه;114728 نوشت:

و مقدار وزن مغز بانوان و ......

از آنجایی فیزیک زنان کوچکتر از فیزیک مردان می باشد به تناسب آن مغز زنان نیز کوچکتر از مغز مردان می باشد ، و این کاملا یک امر طبیعی می باشد. در ضمن انسانها از تمام مغز خودشون استفاده نمی کنند که مشتبه بر این امر بشه که چون مغز مردان بزرگتر هست پس از زنان عاقل ترند.

قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿۵﴾
[يعقوب] گفت اى پسرك من خوابت را براى برادرانت‏حكايت مكن كه براى تو نيرنگى مى‏انديشند زيرا شيطان براى آدمى دشمنى آشكار است (۵)
نقل قول:
از آنجایی فیزیک زنان کوچکتر از فیزیک مردان می باشد به تناسب آن مغز زنان نیز کوچکتر از مغز مردان می باشد ، و این کاملا یک امر طبیعی می باشد. در ضمن انسانها از تمام مغز خودشون استفاده نمی کنند که مشتبه بر این امر بشه که چون مغز مردان بزرگتر هست پس از زنان عاقل ترند.

اندازه بدن تاثیر چندانی تو اندازه مغز نداره حتی جمجمه بزرگم دلیل بزرگی مغز نیست
تازه استعداد و توانایی مغز بیشتر به تعداد شیارهای روی مغزه نه بزرگی کوچیکیش

نقل قول:

شاهدی راهنماییشون میکنه که اگه پیرهن از پشت دریده شده بود یوسف تقصیرکاره اگه نه برعکس، بعد که عزیز مصر میبینه میگه کید شما زنان عظیم است! بعد رو به یوسف ادامه میده: ای یوسف از این ماجرا بگذر ...


با سلام

یک سوال : شما چه نسبتی با جناب توبه دارید که از جانب ایشان دفاع میکنید ؟! عجیب است ؟!

آیه قبل و بعدشو میخوندی ضایع نشی ؛ اتفاقا اگر در آیات قبل وبعد تعقل کنید میبینید که صراحتی در اینکه از جناب عزیز باشد نیست چون نه او نه همسرش به خدا معتقد نبودند که بگوید : واستغفری لذنبک !

وشاید این سخن از شاهد باشد در هر صورت مقصود ما صحت این جمله است که در آیات بعد واقع شده است.

وهمانطور که گفتیم بحث بر سراین بود که آیا این سخن درست است که مکر زنان بزرگ است یانه که اگر در آیات بعد دقت کنید به نتیجه ما میرسید .

فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ ... این سخن چی؟ آیا اینهم مقبول بانوان نیست ؟!!!!


نقل قول:
حرفاتون کاملا بیربط و بیخوده


دیروز هم گفتم مادامیکه از جواب دادن به سوالات اصلی فرار کنید وبحث را منحرف سازید دیگر جوابی نمیدهم .


منظور از نفس واحده و خلقت زوجش از آن و مقدار وزن مغز بانوان و ......


الرجال قوامون على النساء بما فضل اللّه بعضهم على بعض .صدق الله العلی العظیم


نقل قول:
آیه قبل و بعدشو میخوندی ضایع نشی ؛ اتفاقا اگر در آیات قبل وبعد تعقل کنید میبینید که صراحتی در اینکه از جناب عزیز باشد نیست چون نه او نه همسرش به خدا معتقد نبودند که بگوید : واستغفری لذنبک !
تو تورات و روایات اسرائیلی تو اسلام اومده عزیز مصر به خدا ایمان داشت بعدنم به یوسف ایمان میاره،همون روایتایی که توش گفتن حوا آدمو فریب داد،تازه اونجا گفتن اون شاهد یه بچه بوده به اذن خدا حرف میفته
بعدشم اون شاهد قدرتی نداشت عزیز مصر بود که دستور داد به یوسف تا بگذره از اون ماجرا
نقل قول:
وهمانطور که گفتیم بحث بر سراین بود که آیا این سخن درست است که مکر زنان بزرگ است یانه که اگر در آیات بعد دقت کنید به نتیجه ما میرسید .

[=times new roman]فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ ... این سخن چی؟ آیا اینهم مقبول بانوان نیست ؟!!!!

تو آیات بعد اشاره میکنه که خدا کید زنها رو از یوسف دور کرد نگفته کید زنها بزرگه، اون جمله که تنها شاهد شما بود از دهن یه آدم دیگه دراومده بود نه یوسف یا خدا!
اینو چی اینو مردا قبول ندارن؟؟
قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿۵﴾
[يعقوب] گفت اى پسرك من خوابت را براى برادرانت‏حكايت مكن كه براى تو نيرنگى مى‏انديشند زيرا شيطان براى آدمى دشمنى آشكار است (۵)
نقل قول:
دیروز هم گفتم مادامیکه از جواب دادن به سوالات اصلی فرار کنید وبحث را منحرف سازید دیگر جوابی نمیدهم .
منظور از نفس واحده و خلقت زوجش از آن و مقدار وزن مغز بانوان و ......

http://www.askdin.com/showthread.php?p=104025
اینجا بحث فریب دادن حواست،دیگه چیزای دیگرو اینجا نیاریا
تو تاپیکای خودشون مطرح کن جواب شما توشون هست
نقل قول:
الرجال قوامون على النساء بما فضل اللّه بعضهم على بعض .صدق الله العلی العظیم
قوام از نظر مفسرای بزرگ و علما معنی قیم نداره چون قیم اختیار مال و خیلی چیزای تحت تکفلشو داره ولی قوام یعنی ایستاده و کسیکه مخارج زن گردنشه
تو اسلام زن اختیار مال خودشو داره

نقل قول:

پس با این روش استدلایی که شما در پیش گرفتید تمامی مردان حسود (برادران یوسف) (قابیل) ، از فطرت برگشته (فرعون) ، غیر خدا پرست (ازر) و ............ هستند. چون مرد همیشه مرد هست.

ولی بنده معتقد به چنین روشی نیستم و این موارد فقط برای هشدار و آگاهی هست.




با سلام

شاید صدها صفحه نوشتیم وتکرار کردیم اما دریغ از فهم یک نکته ! خود من شاید 20 بار گفته باشم که منظور از زنان اغلب زنان اند نه همه آنها .

بزبان ساده تر وقتیکه میگوییم زنان ناقص العقل اند منظور این نیست که زن کامل العقلی پیدا نشود .

آیا بازهم تکرار کنم .:Ghamgin:

همچنین هنگامیکه خدای متعال فرمود : ان کیدکن عظیم : یعنی جامعه نرمال زنان نه همه آنها (شما را بخدا دقت کنید !) دارای مکر بزرگی هستند .

وهنگامیکه فرمود :
خلق الانسان هلوعا منظور همه انسانها نیستند بلکه اغلب انسانها حریص هستند .

یا هنگامیکه فرمود : الرجال قوامون علی النساء : بدان معنی نیست که مرد بی غیرتی پیدا نشود که مخارج معروف زنش را تامین نکند .

آیا کافیه یا هنوز مثال بزنم ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!

نقل قول:

از آنجایی فیزیک زنان کوچکتر از فیزیک مردان می باشد به تناسب آن مغز زنان نیز کوچکتر از مغز مردان می باشد ، و این کاملا یک امر طبیعی می باشد. در ضمن انسانها از تمام مغز خودشون استفاده نمی کنند که مشتبه بر این امر بشه که چون مغز مردان بزرگتر هست پس از زنان عاقل ترند.

باز شکر که شما برخلاف دوستتان حقایق و واقعیات را قبول دارید !

ما هم جامعه نرمال مردان ونرمال زنان را مقایسه میکنیم نه استثنائات را .

چون زنان از مردان آفریده شده اند پس همتشان مردان هستند وسعی میکنند بهر نحو ممکن مردی را جذب خود کنند و همت مردان تلاش و خدای تعالی .

موضوع قفل شده است