اگاه بودن شیطان به عاقب خویش

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اگاه بودن شیطان به عاقب خویش

سلام خدمت همه دوستان

یه سوالی داشتم که البته قبل از سوال یه مثال میزنم تا بتوانم سوالم را به صورت واضح بیان کنم!!

برفرض مثال هر ادم عاقلی میدونه که اگر از بالای یه ساختمان بلند به پایین بپره نتیجه اش مرگه یا اینو میدونه که اگر به سیم لخت برق دست بزنه بازم نتیجه اش مرگه !!!

حالا سوال:

سوالم اینه که شیطان میدونه یا میدونست که اخر عاقبت نافرمانی از خدا جهنم است با اون همه درد و رنج و سختی و اتش و......... که شاید بهتر و بیشتر از انسانها میدونست که چه عاقبت سختی در پیش دارد با این حال چرا از فرمان خدا سرپیچی کرد که اون جایگاه را از دست بدهد و عاقبت ذلت باری برای خود رقم بزند ایا شیطان دیگری هم وجود داشت که اونو از راه راست منحرف کند؟؟؟؟

اخه میگن که همه فرشته ها همون طور که برنامه ریزی شده اند کار انجام میدن اما چرا شیطان مگه داری اختیار بود که از فرمان خدا سرپیچی کرد؟؟

با تشکر

موفق باشید

با سلام خدمت شما دوست گرامی

در مورد سوال شما چند نکته به نظر میرسد :

1. شیطان از ملائکه نبوده است و در آیات قرآن هم او را به عنوان یکی از اجنه معرفی کرده اند . اجنه هم مانند انسان ها دارای اختیار اند و امکان معصیت برای آن ها هم فراهم است ، بر خلاف ملائکه که معصوم هستند .
2. تعجب شما تعجب به جایی است ولی اگر به مثال های دیگری در این زمینه توجه کنیم شاید عادی تر به نظر برسد . مثلا ما انسان ها می دانیم که گناه کردن عاقبت خوبی ندارد و انسان را مستحق عقوبت الهی می کند ولی با این حال گاها گناه می کنیم . نمونه ساده تر بحث سیگار کشیدن است . افرادی که سیگار می کشند اگرچه عکس ریه های انسان های سیگاری را بر روی جعبه سیگار می بینند و میدانند این بلا بر سر آنها نیز خواهد آمد ولی باز سیگار میکشند .
3. اما چرا انسان (یا به طور کلی موجود مکلف ) به جایی می رسد که با اینکه میداند که عاقبت خوبی در انتظارش نیست باز کار ناپسندی را انجام میدهد ؟ این سوال دلائل مختلفی می تواند داشته باشد یکی از آنها هوای نفس است . ظاهرا شیطان دیگری وجود نداشته تا ابلیس را فریب دهد بلکه او از هوای نفس خود شکست خورد . ما انسان ها نیز دو دشمن داریم . دشمنی در درون که هوای نفس است و دشمنی بیرونی که شیطان باشد . صفات رذیله ای مانند خودخواهی ، خودبرتربینی ، حسادت که مانع شد ابلیس به انسان سجده کند و از درگاه الهی رانده شود را می توان تحت عنوان هوای نفس نام گذاری کرد .
(شیطان به عبادت های چندهزار ساله اش مغرور شد و به انسان سجده نکرد و از درگاه او مطرود گشت)
اگر ابهامی بود بفرمایید .
موفق باشید

ممنون از جواب شما

روی همون مثال شما فکر کردم و به جواب رسیدم ( مثال کشیدن سیگار )

موفق باشید

با سلام مجدد خدمت شما دوست گرامی

خواهش می کنم

موفق باشید

همانطور كه بسياري از ما انسان ها مي دانيم عاقبت گناه چيست ولي باز از دستور خدا سرپيچي مي كنيم.

دانستن دليل بر اين نمي شود چون انسان مي داند پس چرا گناه مي كند.

انسان مختار آفريده شده است تا با اختيار خود راه صحيح را انتخاب كند همانطور هم شيطان.

حضرت علی (ع ) نیز می فرمایند: ‹‹فاعتبروا بما کان من فعل الله بابلیس اذا حبط عمله الطویل و جهده الجهید و کان قد عبدالله سته آلاف ..؛ پند و عبرت گیرید به آنچه خداوند با ابلیس رفتار کرد, در آن هنگام که اعمال و عبادات طولانی و تلاش و کوشش های او را که شش هزار سال بندگی خدا کرده بود... به ساعتی تکبر ورزیدن بر باد داد... ›› (نهج البلاغه , خطبه 192 (قاصعه ) صبحی صالح.)

ابلیس به علت کثرت عبادت از مقام و منزلت بزرگی برخوردار بوده است . اما از سوی دیگر در آیه ‹‹و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین ››(بقره , آیه 34)آمده است : ‹‹و کان من الکافرین›› و چنان که علامه طباطبایی در تفسیر این آیه گفته است (المیزان , ج 1, ص 119) این تعبیر نشان می دهد که شیطان از قبل , در ضمیر خود این رذیله نفسانی را داشت اما تا زمان وجوب سجده , مجالی برای بروز آن پیدا نشده بود. روایاتی نیز مؤید این مطلب وجود دارد که علامه طباطبایی در ذیل همین آیه ذکر کرده است .

از مجموع صدر و ذیل آیه می توان دریافت که عبادت شیطان گرچه طولانی بود, اما وجود رذایل نفسانی در او باعث شد که در مجال بروز آن رذایل , واقعیت رذایل خود را نشان دهد و ضمیر پنهان خود را با کفر آشکار کند و این همان معنای هشدار علی (ع ) و عبرت گیری از شیطان است .

به هر حال با توضیحی که داده شد می توان گفت شیطان یا خود عامل فریب خویش گردید و حتما لازم نیست عامل فریب شیطان بیرونی باشد. همان طوری که انسان ها هستند، گاهی عوامل و شیطان های برونی وسوسه گر و محرک انسان به سوی گناه هستند و گاهی عوامل درونی مثل هوای نفسانی زمینه لغزش و انحراف آدمی را فراهم می کنند از این رو قرآن کریم گاهی عامل انحراف سقوط انسان را هوای نفس خودش معرفی می کند: «افرأیت من اتخذ اله هویه و اضله الله علی علم؛ آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهی گمراه ساخته است» (جاثیه، آیه 23)

پرسش:


سلام خدمت همه دوستان
سوالم اینه که شیطان میدونه یا میدونست که اخر عاقبت نافرمانی از خدا جهنم است با اون همه درد و رنج و سختی و اتش و......... که شاید بهتر و بیشتر از انسانها میدونست که چه عاقبت سختی در پیش دارد با این حال چرا از فرمان خدا سرپیچی کرد که اون جایگاه را از دست بدهد و عاقبت ذلت باری برای خود رقم بزند ایا شیطان دیگری هم وجود داشت که اونو از راه راست منحرف کند؟؟؟؟


پاسخ:


با سلام خدمت شما


شيطان از جنس جن مى‏باشد و مانند انسان موجودى مختار است [1]در سوره «كهف» آيه 50 مى‏خوانيم: فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ: «همگى سجده كردند جز ابليس كه از طائفه جن بود».

انگيزه او در اين مخالفت، كبر، غرور و تعصب خاصى بود كه بر فكر او چيره شد، او چنين مى‏ پنداشت: از آدم عليه السلام برتر است، و نمى‏ بايست دستور سجده بر آدم بر او داده شود، بلكه او بايد مسجود باشد و آدم بر او سجده كند...و علت كفر او نيز همين بود كه فرمان حكيمانه پروردگار را نادرست شمرد.

نه تنها عملًا عصيان كرد، از نظر اعتقاد نيز معترض بود، و به اين ترتيب خودبينى و خودخواهى، محصول يك عمر ايمان و عبادت او را بر باد داد، و آتش به خرمن هستى او افكند، و كبر و غرور، از اين آثار بسيار دارد!.
تعبير «كانَ مِنَ الْكافِرِيْن» نشان مى‏دهد او قبل از اين فرمان نيز حساب خود را از مسير فرشتگان و اطاعت فرمان خدا جدا كرده بود، و در سر فكر استكبار مى‏ پروراند، و شايد به خود مى‏گفت: اگر دستور خضوع و سجده به من داده شود قطعاً اطاعت نخواهم كرد، ممكن است جمله ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ «آنچه را كتمان مى‏كرديد» اشاره‏ اى به اين معنى باشد.
در حديثى كه در تفسير «قمى» از امام عسكرى عليه السلام نقل شده نيز همين معنى آمده است.[2] [3]

دانستن دليل بر اين نمي شود چون انسان مي داند پس چرا گناه مي كند همانطور كه بسياري از ما انسان ها مي دانيم عاقبت گناه چيست ولي باز از دستور خدا سرپيچي مي كنيم.
انسان مختار آفريده شده است تا با اختيار خود راه صحيح را انتخاب كند همانطور هم شيطان.
حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز می فرمایند: ‹‹فاعتبروا بما کان من فعل الله بابلیس اذا حبط عمله الطویل و جهده الجهید و کان قد عبدالله سته آلاف ..؛ پند و عبرت گیرید به آنچه خداوند با ابلیس رفتار کرد, در آن هنگام که اعمال و عبادات طولانی و تلاش و کوشش های او را که شش هزار سال بندگی خدا کرده بود... به ساعتی تکبر ورزیدن بر باد داد... ››[4]


از مجموع صدر و ذیل آیه می توان دریافت که عبادت شیطان گرچه طولانی بود, اما وجود رذایل نفسانی در او باعث شد که در مجال بروز آن رذایل , واقعیت رذایل خود را نشان دهد و ضمیر پنهان خود را با کفر آشکار کند و این همان معنای هشدار علی (علیه السلام) و عبرت گیری از شیطان است .


به هر حال با توضیحی که داده شد می توان گفت شیطان یا خود عامل فریب خویش گردید و حتما لازم نیست عامل فریب شیطان بیرونی باشد. همان طوری که انسان ها هستند، گاهی عوامل و شیطان های برونی وسوسه گر و محرک انسان به سوی گناه هستند و گاهی عوامل درونی مثل هوای نفسانی زمینه لغزش و انحراف آدمی را فراهم می کنند از این رو قرآن کریم گاهی عامل انحراف سقوط انسان را هوای نفس خودش معرفی می کند: «افرأیت من اتخذ اله هویه و اضله الله علی علم؛ آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهی گمراه ساخته است»[5][6]


[1] ر.ک : کهف، 50، رحمن، 39 ، انعام، -30، اعراف، 328 ، احقاف، 18 ،جن، 17


[2] تفسير« الميزان»، جلد اول، صفحه 124-« بحار الانوار»، جلد 11، صفحه 106، حديث 11، و صفحه 141، حديث 7، و جلد 60، صفحه 273، حديث 161- تفسير« قمى»، جلد 1، صفحه 41( مؤسسه دار الكتاب).»

[3] تفسير نمونه، ج‏1، ص:227- 228

[4] نهج البلاغه(صبحی صالح) , خطبه 192

[5] جاثیه، آیه 23

[6]قسمتی از پاسخ بر گرفته از سایت حوزه می باشد.

موضوع قفل شده است