و این آیه در پیش است ؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
و این آیه در پیش است ؟

سلام
یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون ( بقره 183)
ای کسانی که ایمان آورده اید روزه بر شما واجب شد همچنانکه بر پیشینیان واجب شده بود تا پرهیزکار شوید

ماه رمضان ماه تقوی است . ماه پرهیز از خود محدود و دواطلب شدن برای پیوستن به خود نامحدود . از مشتهیات خود گذشتن برای درک مشتهیات و نیازهای دیگران از لذت جسم گذشتن برای درک لذتی دیگر برتر و بالاتر . از نگاه خود گذشتن و به افق نگاه الهی رسیدن از خواستن نیکیها برای خود عبور کردن و به گستره طلب نیکیها برای همگان رسیدن ووو

این ماه چگونه خواهیم بود ؟
و هوالله الموفق

تفسیر آیه از تفسیر نمونه :

[سوره البقرة (2): آيات 183 تا 185]

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (183) أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (184) شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (185)
ترجمه:
183- اى افرادى كه ايمان آورده ‏ايد، روزه بر شما نوشته شد همان گونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شده، تا پرهيزكار شويد.
184- چند روز معدودى را (بايد روزه بداريد) و كسانى كه از شما بيمار يا مسافر باشند روزهاى ديگرى را (بجاى آن روزه بگيرند) و بر كسانى كه قدرت انجام آن را ندارند (همچون بيماران مزمن و پير مردان و پيره زنان) لازم است كفاره بدهند، مسكينى را اطعام كنند، و كسى كه كار خير را پذيرا شود براى او بهتر است، و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانيد.
185- (آن چند روز معدود) ماه رمضان است كه قرآن براى راهنمايى مردم و نشانه‏ هاى هدايت و فرق ميان حق و باطل در آن نازل شده، پس آن كس كه در ماه رمضان در حضر باشد روزه بدارد، و آن كس كه بيمار يا در سفر باشد روزهاى ديگرى را بجاى آن روزه بگيرد، خداوند راحتى شما را مى‏ خواهد نه زحمت، هدف اين است كه اين روزها را تكميل كنيد، و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده بزرگ بشمريد و شايد شكرگزارى كنيد.

تفسير: روزه سر چشمه تقوا

به دنبال چند حكم مهم اسلامى كه در آيات پيشين گذشت در آيات مورد بحث به بيان يكى ديگر از اين احكام كه از مهمترين عبادات محسوب مى ‏شود مى‏ پردازد و آن روزه است، و با همان لحن تاكيد آميز گذشته مى‏ گويد:" اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد روزه بر شما نوشته شده است آن گونه كه بر امتهايى كه قبل از شما بودند نوشته شده بود" (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ).
و بلافاصله فلسفه اين عبادت انسان‏ ساز و تربيت‏ آفرين را در يك جمله كوتاه اما بسيار پرمحتوا چنين بيان مى ‏كند:" شايد پرهيزكار شويد" (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ).
آرى روزه چنان كه شرح آن خواهد آمد عامل مؤثرى است براى پرورش روح تقوا و پرهيزگارى در تمام زمينه‏ها و همه ابعاد.
از آنجا كه انجام اين عبادت با محروميت از لذائذ مادى و مشكلاتى- مخصوصا در فصل تابستان- همراه است تعبيرات مختلفى در آيه فوق به كار رفته كه روح انسان را براى پذيرش اين حكم آماده سازد.
نخست با خطاب يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى مؤمنان! سپس بيان اين حقيقت كه روزه اختصاص به شما ندارد، بلكه در امتهاى پيشين نيز بوده است.
و سرانجام بيان فلسفه آن و اينكه اثرات پربار اين فريضه الهى صد در صد عائد خود شما مى ‏شود، آن را يك موضوع دوست داشتنى و گوارا مى ‏سازد.
در حديثى از امام صادق نقل شد كه فرمود:لذة ما فى النداء ازال تعب العبادة و العناء
!:" لذت خطاب" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا" آن چنان است كه سختى و مشقت اين عبادت را از بين برده است"!
در آيه بعد براى اينكه باز از سنگينى روزه كاسته شود چند دستور ديگر را در اين زمينه بيان مى ‏فرمايد نخست مى ‏گويد:
" چند روز معدودى را بايد روزه بداريد" (أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ).
چنان نيست كه مجبور باشيد تمام سال يا قسمت مهمى از آن را روزه بگيريد بلكه روزه تنها بخش كوچكى از آن را اشغال مى ‏كند.
ديگر اينكه:" كسانى كه از شما بيمار يا مسافر باشند و روزه گرفتن براى آنها مشقت داشته باشد از اين حكم معافند و بايد روزهاى ديگرى را بجاى آن روزه بگيرند" (فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ).
سوم" كسانى كه با نهايت زحمت بايد روزه بگيرند (مانند پير مردان و پير زنان و بيماران مزمن كه بهبودى براى آنها نيست) لازم نيست مطلقا روزه بگيرند، بلكه بايد بجاى آن كفاره بدهند، مسكينى را اطعام كند" (وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ)
" و آن كس كه مايل باشد بيش از اين در راه خدا اطعام كنند براى او بهتر است" (فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ) . يطيقونه" از ماده" طوق" در اصل به معنى حلقه ‏اى است كه به گردن مى ‏اندازند و يا بطور طبيعى در گردن وجود دارد (مانند حلقه رنگين گردن بعضى از پرندگان) سپس به معنى نهايت توانايى به كار رفته است، جمله" يطيقونه" در اينجا با توجه به اينكه ضمير آخر آن به روزه بر مى ‏گردد مفهومش اين است كه براى انجام روزه نهايت توانايى خود را بايد به كار برند يعنى شديدا به زحمت بيفتند، و اين در مورد پيران و بيماران غير قابل علاج مى ‏باشد، بنا بر اين آنها از حكم روزه معافند، و تنها بجاى آن فديه مى ‏پردازند (ولى بيمارانى كه بهبودى مى ‏يابند موظفند قضاى روزه را بگيرند).

بعضى نيز گفته‏ اند مفهوم جمله" يطيقونه" اين است كه در گذشته توانايى داشته‏ اند (كانوا يطيقونه) و الان توانايى ندارند (در بعضى از روايات نيز همين معنى آمده است).
و بالاخره در پايان آيه اين واقعيت را بازگو مى‏ كند كه" روزه گرفتن براى شما بهتر است اگر بدانيد" (وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
گرچه بعضى خواسته ‏اند اين جمله را دليل بر اين بگيرند كه روزه در آغاز تشريع، واجب تخييرى بوده و مسلمانان مى ‏توانستند روزه بگيرند يا بجاى آن" فديه" بدهند تا تدريجا به روزه گرفتن عادت كنند به هر حال حكم بالا نسخ نشده و امروز هم به قوت خود باقى است و اينكه بعضى گفته‏ اند روزه در آغاز به صورت واجب تخييرى بوده و مردم مى ‏توانستند روزه بگيرند و يا فديه بدهند با قرائن موجود در آيه نمى ‏سازد و دليلى بر آن نداريم.
ولى ظاهر اين است كه اين جمله تاكيد ديگرى بر فلسفه روزه است، و اينكه اين عبادت- همانند سائر عبادات- چيزى بر جاه و جلال خدا نمى ‏افزايد بلكه تمام سود و فائده آن عائد عبادت كنندگان مى ‏شود.
شاهد اين سخن تعبيرهاى مشابه آن است كه در آيات ديگر قرآن به چشم مى ‏خورد، مانند ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ كه بعد از حكم وجوب نماز جمعه ذكر شده است (سوره جمعه آيه 9).
و در آيه سوره عنكبوت مى‏ خوانيم: وَ إِبْراهِيمَ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ:" او به بت پرستان گفت: خدا را پرستش كنيد و از او بپرهيزيد، اين براى شما بهتر است اگر بدانيد".

و به اين ترتيب روشن مى‏ شود كه جمله" أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ" خطاب به همه روزه‏ داران است نه گروه خاصى از آنها.
آخرين آيه مورد بحث زمان روزه و قسمتى از احكام و فلسفه‏هاى آن را شرح مى‏ دهد نخست مى ‏گويد:" آن چند روز معدود را كه بايد روزه بداريد ماه رمضان است" (شَهْرُ رَمَضانَ).
" همان ماهى كه قرآن در آن نازل شده" (الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ).
همان قرآنى كه مايه هدايت مردم، و داراى نشانه‏ هاى هدايت، و معيارهاى سنجش حق و باطل است" (هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ).
سپس بار ديگر حكم مسافران و بيماران را به عنوان تاكيد بازگو كرده مى‏ گويد:" كسانى كه در ماه رمضان در حضر باشند بايد روزه بگيرند، اما آنها كه بيمار يا مسافرند روزهاى ديگرى را بجاى آن روزه مى‏گيرند" (فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ.
تكرار حكم مسافر و بيمار در اين آيه و آيه قبل ممكن است از اين نظر باشد كه بعضى به گمان اينكه خوردن روزه مطلقا كار خوبى نيست به هنگام بيمارى و سفر اصرار داشته باشند روزه بگيرند، لذا قرآن با تكرار اين حكم مى‏خواهد به مسلمانان بفهماند همانگونه كه روزه گرفتن براى افراد سالم يك فريضه الهى است افطار كردن هم براى بيماران و مسافران يك فرمان الهى مى ‏باشد كه مخالفت با آن گناه است.


در قسمت آخر آيه بار ديگر به فلسفه تشريع روزه پرداخته مى‏ گويد:

" خداوند راحتى شما را مى‏ خواهد و زحمت شما را نمى ‏خواهد" (يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ).

اشاره به اينكه روزه داشتن گرچه در ظاهر يك نوع سختگيرى و محدوديت است اما سرانجامش راحتى و آسايش انسان مى ‏باشد، هم از نظر معنوى و هم از لحاظ مادى (چنان كه در بحث فلسفه روزه خواهد آمد).

اين جمله ممكن است به اين نكته نيز اشاره باشد كه فرمانهاى الهى مانند فرمان حاكمان ستمگر نيست، بلكه در مواردى كه انجام آن مشقت شديد داشته باشد وظيفه آسانترى قائل مى ‏شود، لذا حكم روزه را با تمام اهميتى كه دارد از بيماران و مسافران و افراد ناتوان برداشته است.سپس اضافه مى ‏كند:" هدف آن است كه شما تعداد اين روزها را كامل كنيد" (وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ).

يعنى بر هر انسان سالمى لازم است در سال يك ماه روزه بدارد، چرا كه براى پرورش جسم و جان او لازم است، به همين دليل اگر ماه رمضان بيمار يا در سفر بوديد بايد به تعداد اين ايام روزه را قضا كنيد تا عدد مزبور كامل گردد، حتى زنان حائض كه از قضاى نماز معافند از قضاى روزه معاف نيستند.
و در آخرين جمله مى ‏فرمايد:" تا خدا را به خاطر اينكه شما را هدايت كرده بزرگ بشمريد، و شايد شكر نعمتهاى او را بگذاريد" (وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ).

آرى شما بايد به خاطر آن همه هدايتها در مقام تعظيم پروردگار بر آئيد، و در مقابل آن همه نعمتها كه به شما بخشيده شكرگزارى كنيد.قابل توجه اينكه مساله شكرگزارى را با كلمه" لعل" آورده است، ولى مساله بزرگداشت پروردگار را به طور قاطع ذكر كرده، اين تفاوت تعبير ممكن است به خاطر اين باشد كه انجام اين عبادت (روزه) به هر حال تعظيم مقام پروردگار است، اما شكر كه همان صرف كردن نعمتها در جاى خود و بهره ‏گيرى از آثار و فلسفه‏ هاى عملى روزه است شرائطى دارد كه تا آن شرائط حاصل نشود انجام نمى‏ گيرد، و مهمترين آن شرائط اخلاص كامل و شناخت حقيقت روزه و آگاهى از فلسفه‏هاى آن است.


نكته‏ ها:

1- اثرات تربيتى، اجتماعى، و بهداشتى روزه
روزه ابعاد گوناگونى دارد، و آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مى گذارد، كه از همه مهمتر" بعد اخلاقى" و فلسفه تربيتى آن است.

از فوائد مهم روزه اين است كه روح انسان را" تلطيف"، و اراده انسان را" قوى"، و غرائز او را" تعديل" مى ‏كند. روزه ‏دار بايد در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب و همچنين لذت جنسى چشم بپوشد، و عملا ثابت كند كه او همچون حيوان در بند اصطبل و علف نيست، او مى ‏تواند زمام نفس سركش را به دست گيرد، و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد.

در حقيقت بزرگترين فلسفه روزه همين اثر روحانى و معنوى آن است، انسانى كه انواع غذاها و نوشابه‏ ها در اختيار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مى ‏رود، همانند درختانى است كه در پناه ديوارهاى باغ بر لب نهرها مى‏ رويند، اين درختان نازپرورده، بسيار كم مقاومت و كم دوامند، اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شود پژمرده مى‏ شوند، و مى ‏خشكند.

اما درختانى كه از لابلاى صخره‏ ها در دل كوه‏ها و بيابانها مى ‏رويند و نوازشگر شاخه ‏هايشان از همان طفوليت طوفانهاى سخت، و آفتاب سوزان، و سرماى زمستان است، و با انواع محروميتها دست به گريبانند، محكم و با دوام و پر استقامت و سخت‏كوش و سخت‏ جانند!.

روزه نيز با روح و جان انسان همين عمل را انجام مى ‏دهد و با محدوديتهاى موقت به او مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت مى ‏بخشد، و چون غرائز سركش را كنترل مى‏ كند بر قلب انسان نور و صفا مى ‏پاشد.

خلاصه روزه انسان را از عالم حيوانيت ترقى داده و به جهان فرشتگان صعود مى‏ دهد، جمله لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (باشد كه پرهيزگار شويد) اشاره به همه اين حقايق است.

و نيز حديث معروف
الصوم جنة من النار
:" روزه سپرى است در برابر آتش دوزخ" اشاره به همين موضوع است
در حديث ديگرى از على ع مى ‏خوانيم كه از پيامبر ص پرسيدند:

چه كنيم كه شيطان از ما دور شود؟ فرمود:
الصوم يسود وجهه، و الصدقة تكسر ظهره، و الحب فى اللَّه و المواظبة على العمل الصالح يقطع دابره، و الاستغفار يقطع وتينه

" روزه روى شيطان را سياه مى ‏كند، و انفاق در راه خدا پشت او را مى‏ شكند، و دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع مى‏ كند، و استغفار رگ قلب او را مى ‏برد"! در نهج البلاغه به هنگامى كه امير مؤمنان على ع فلسفه عبادات را بيان مى‏كند به روزه كه مى‏ رسد چنين مى‏ فرمايد:

و الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق
:" خداوند روزه را از اين جهت تشريع فرموده كه روح اخلاص در مردم پرورش يابد"!
و نيز در حديث ديگرى از پيامبر ص مى‏ خوانيم:

ان للجنة بابا يدعى الريان لا يدخل فيها الا الصائمون
:" بهشت درى دارد به نام" ريان" (سيراب شده) كه تنها روزه ‏داران از آن وارد مى‏ شوند.

مرحوم صدوق در" معانى الاخبار" در شرح اين حديث مى ‏نويسد انتخاب اين نام براى اين در بهشت به خاطر آن است كه بيشترين زحمت روزه دار از ناحيه عطش است، هنگامى كه روزه ‏داران از اين در وارد می ‏شوند چنان سيراب مى ‏گردند كه بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد

اثر اجتماعى روزه

بر كسى پوشيده نيست. روزه يك درس مساوات و برابرى در ميان افراد اجتماع است، با انجام اين دستور مذهبى، افراد متمكن هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس در مى ‏يابند، و هم با صرفه‏ جويى در غذاى شبانه روزى خود مى توانند به كمك آنها بشتابند.

البته ممكن است با توصيف حال گرسنگان و محرومان، سيران را متوجه حال گرسنگان ساخت، ولى اگر اين مساله جنبه حسى و عينى به خود بگيرد اثر ديگرى دارد، روزه به اين موضوع مهم اجتماعى رنگ حسى مى‏ دهد، لذا در حديث معروفى از امام صادق ع نقل شده كه" هشام بن حكم" از علت تشريع روزه پرسيد، امام ع فرمود:

انما فرض اللَّه الصيام ليستوى به الغنى و الفقير و ذلك ان الغنى لم يكن ليجد مس الجوع فيرحم الفقير، و ان الغنى كلما اراد شيئا قدر عليه، فاراد اللَّه تعالى ان يسوى بين خلقه، و ان يذيق الغنى مس الجوع و الالم، ليرق على الضعيف و يرحم الجائع
:" روزه به اين دليل واجب شده است كه ميان فقير و غنى مساوات بر قرار گردد، و اين به خاطر آن است كه غنى طعم گرسنگى را بچشد و نسبت به فقير اداى حق كند، چرا كه اغنياء معمولا هر چه را بخواهند براى آنها فراهم است، خدا مى‏ خواهد ميان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگى و درد و رنج را به اغنياء بچشاند تا به ضعيفان و گرسنگان رحم كنند"

راستى اگر كشورهاى ثروتمند جهان چند روز را در سال روزه بدارند و طعم گرسنگى را بچشند باز هم اينهمه گرسنه در جهان وجود خواهد داشت؟!

اثر بهداشتى و درمانى روزه

در طب امروز و همچنين طب قديم، اثر معجزه ‏آساى" امساك" در درمان انواع بيماريها به ثبوت رسيده و قابل انكار نيست، كمتر طبيبى است كه در نوشته ‏هاى خود اشاره‏ اى به اين حقيقت نكرده باشد، زيرا مى‏ دانيم عامل بسيارى از بيماريها زياده روى در خوردن غذاهاى مختلف است، چون مواد اضافى، جذب نشده به صورت چربيهاى مزاحم در نقاط مختلف بدن، يا چربى و قند اضافى در خون باقى مى‏ ماند، اين مواد اضافى در لابلاى عضلات بدن در واقع لجنزارهاى متعفنى براى پرورش انواع ميكربهاى بيمارى‏ هاى عفونى است، و در اين حال بهترين راه براى مبارزه با اين بيماريها نابود كردن اين لجنزارها از طريق امساك و روزه است!.

روزه زباله‏ ها و مواد اضافى و جذب نشده بدن را مى ‏سوزاند، و در واقع بدن را" خانه تكانى" مى ‏كند.

بعلاوه يك نوع استراحت قابل ملاحظه براى دستگاههاى گوارشى و عامل مؤثرى براى سرويس كردن آنها است، و با توجه به اينكه اين دستگاه از حساسترين دستگاههاى بدن است و در تمام سال به طور دائم مشغول كار است، اين استراحت براى آنها نهايت لزوم را دارد.

بديهى است شخص روزه ‏دار طبق دستور اسلام به هنگام" افطار" و" سحور" نبايد در غذا افراط و زياده روى كند، تا از اين اثر بهداشتى نتيجه كامل بگيرد، در غير اين صورت ممكن است نتيجه بر عكس شود.

" الكسى سوفورين" دانشمند روسى در كتاب خود مى‏ نويسد:

" درمان از طريق روزه فائده ويژه‏ اى براى درمان كم خونى، ضعف روده ‏ها التهاب بسيط و مزمن، دملهاى خارجى و داخلى، سل، اسكليروز، روماتيسم، نقرس، استسقاء، نوراستنى، عرق النساء، خراز (ريختگى پوست)، بيماريهاى چشم، مرض قند، بيماريهاى جلدى، بيماريهاى كليه، كبد و بيماريهاى ديگر دارد.

معالجه از طريق امساك اختصاص به بيماريهاى فوق ندارد، بلكه بيماريهايى كه مربوط به اصول جسم انسان است و با سلولهاى جسم آميخته شده همانند:
سرطان سفليس، سل و طاعون را نيز شفا مى ‏بخشد"!

در حديث معروفى پيغمبر ص اسلام مى‏ فرمايد:"

صوموا تصحوا
":" روزه بگيريد تا سالم شويد"

و در حديث معروف ديگر نيز از پيغمبر ص رسيده است"

المعدة بيت كل داء و الحمية راس كل دواء
":" معده خانه تمام دردها است و امساك بالاترين داروها"! (بحار الانوار جلد 14 قديم).

2- روزه در امتهاى پيشين

از تورات و انجيل فعلى نيز بر مى‏ آيد كه روزه در ميان يهود و نصارى بوده و اقوام و ملل ديگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه روزه مى‏گرفته‏اند، چنان كه در" قاموس كتاب مقدس" آمده است:" روزه كليه در تمام اوقات، در ميان هر طائفه و هر ملت و مذهب، در موقع ورود اندوه و زحمت غير مترقبه، معمول بوده است"

و نيز از تورات بر مى‏ آيد كه موسى ع چهل روز روزه داشته است چنان كه مى‏ خوانيم:" هنگام بر آمدنم به كوه كه لوحهاى سنگى يعنى لوحهاى عهدى كه خداوند با شما بست بگيرم آن گاه در كوه چهل روز و چهل شب ماندم نه نان خوردم و نه آب نوشيدم"

و همچنين به هنگام توبه و طلب خشنودى خداوند، يهود روزه مى ‏گرفتند:

" قوم يهود غالبا در موقعى كه فرصت يافته مى‏ خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمايند روزه مى ‏داشتند تا به گناهان خود اعتراف نموده بواسطه روزه و توبه، رضاى حضرت اقدس الهى را تحصيل نمايند"

" روزه اعظم با كفاره، محتمل است كه فقط روزه يك روز ساليانه مخصوص بود كه در ميان طائفه يهود مرسوم بود. البته روزه‏هاى موقتى ديگر نيز از براى يادگارى خرابى اورشليم و غيره مى‏داشتند"
حضرت مسيح نيز چنان كه از" انجيل" استفاده مى‏ شود چهل روز روزه داشته:" آن گاه عيسى از قوت روح به بيابان برده شد تا ابليس او را امتحان نمايد ...

پس چهل شبانه روز روزه داشته عاقبة الامر گرسنه گرديد
و نيز از انجيل" لوقا" بر مى ‏آيد كه حواريون مسيح نيز روزه مى ‏گرفتند باز در قاموس كتاب مقدس آمده است:" بنا بر اين حيات حواريون و مؤمنين ايام گذشته عمرى مملو از انكار لذات و زحمات بى‏ شمار و روزه دارى بود"

به اين ترتيب اگر قرآن مى ‏گويد" كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ" (همان گونه كه بر پيشينيان نوشته شد) شواهد تاريخى فراوانى دارد كه در منابع مذاهب ديگر- حتى بعد از تحريف- به چشم مى‏خورد.

3- امتياز ماه مبارك رمضان

اينكه ماه رمضان براى روزه گرفتن انتخاب شده بخاطر اين است كه اين ماه بر ساير ماهها برترى دارد، در آيه مورد بحث نكته برترى آن چنين بيان شده كه قرآن كتاب هدايت و راهنماى بشر كه" فرقان" است يعنى با دستورات و قوانين خود روشهاى صحيح را از ناصحيح جدا كرده و سعادت انسانها را تضمين نموده است در اين ماه نازل گرديده، و در روايات اسلامى نيز چنين آمده است كه همه كتابهاى بزرگ آسمانى" تورات"،" انجيل"،" زبور"،" صحف"، و" قرآن" همه در اين ماه نازل شده‏اند.

امام صادق ع مى‏فرمايد:" تورات" در ششم ماه مبارك رمضان و" انجيل" در دوازدهم و" زبور" در هيجدهم و" قرآن مجيد" در شب قدر نازل گرديده است

به اين ترتيب ماه رمضان همواره ماه نزول كتابهاى بزرگ آسمانى و ماه تعليم و تربيت بوده است چرا كه تربيت و پرورش بدون تعليم و آموزش صحيح ممكن نيست، برنامه تربيتى روزه نيز بايد با آگاهى هر چه بيشتر و عميقتر از تعليمات آسمانى هماهنگ گردد، تا جسم و جان آدمى را از آلودگى گناه شستشو دهد.
در آخرين جمعه ماه شعبان پيامبر اسلام ص براى آماده ساختن ياران خود جهت استقبال از ماه مبارك رمضان خطبه‏ اى خواند و اهميت اين ماه را چنين گوشزد نمود:

" اى مردم! ماه خدا با بركت، آمرزش و رحمت به سوى شما رو مى ‏آورد. اين ماه برترين ماهها است.

روزهاى آن برتر از روزهاى ديگر، و شبهاى آن بهترين شبها است، لحظات و ساعات اين ماه بهترين ساعات است.
ماهى است كه به ميهمانى خدا دعوت شده‏ ايد و از كسانى كه مورد اكرام خدا هستند مى‏ باشيد.

نفسهاى شما همچون تسبيح، خوابتان چون عبادت، اعمالتان مقبول، و دعايتان مستجاب است.
بنا بر اين با نيتهاى خالص و دلهاى پاك از خداوند بخواهيد تا شما را در روزه داشتن و تلاوت قرآن در اين ماه توفيق دهد، چرا كه بدبخت كسى است كه از آمرزش الهى در اين ماه بزرگ محروم گردد.
با گرسنگى و تشنگى خويش در اين ماه به ياد گرسنگى و تشنگى رستاخيز باشيد، بر فقراء و بينوايان بخشش كنيد، پيران خويش را گرامى داريد، به خردسالان رحمت آوريد، پيوند خويشاوندى را محكم سازيد.
زبانهايتان را از گناه باز داريد، چشمان خويش را از آنچه نگاه‏ كردنش حلال نيست بپوشانيد، گوشهاى خويش را از آنچه شنيدنش حرام است فرا گيريد بر يتيمان مردم شفقت و محبت كنيد، تا با يتيمان شما چنين كنند ..."

4- قاعده لا حرج
در آيات فوق اشاره‏ اى به اين نكته شده بود كه خدا بر شما آسان مى ‏گيرد و نمى‏ خواهد به زحمت بيفتيد، مسلما اين اشاره در اينجا ناظر به مساله روزه و فوائد آن و حكم مسافر و بيمار است، ولى با توجه به كلى بودن از آن يك قاعده عمومى نسبت به تمام احكام اسلامى استفاده مى‏شود و از مدارك قاعده معروف" لا حرج" است.
اين قاعده مى ‏گويد: اساس قوانين اسلام بر سختگيرى نيست، و اگر در جايى حكمى توليد مشقت شديد كند، موقتا برداشته مى‏ شود، چنان كه فقها فرموده ‏اند" هر گاه وضو گرفتن يا ايستادن به هنگام نماز و مانند اينها انسان را شديدا به زحمت بيندازد، مبدل به تيمم و نماز نشسته مى ‏شود".
در آيه 78 سوره حج نيز مى‏ خوانيم: هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ:" او شما را برگزيد و در دين خود تكليف مشقت بارى براى شما قرار نداد".
حديث معروف پيامبر ص:
بعثت على الشريعة السمحة السهلة
:" من مبعوث به آئين سهل و آسانى شده ‏ام" نيز اشاره به همين مطلب است .
تفسير نمونه، ج‏1
والله الموفق

سلام
در ماه مبارک بی خواب و خوراک می شویم
اما ببین چه کسانی بی خواب و خوراک می شوند:
غم زدگان
غریبان
اهل فراق
و عاشقان
و گاهی مریضان
غم زده ایم شاید برای همه رنجهایی که بر انسانیت رفته و می رود
غریبیم شاید بخاطر دور افتادن از عالم جان
شاید به فراق دچار شده ایم چون مولایمان را نمی بینیم
و
شاید عاشقیم عاشق رویی که هست و نمی بینیم
و مریضیم قطعا ! پس باید پرهیز کنیم
و هوالله الحنان

حامد;362720 نوشت:
و مریضیم قطعا ! پس باید پرهیز کنیم

سلام
حالا که در ماه مبارک نقش غمزدگان ، غریبان و حتی عاشقان را بازی می کنیم بیاییم حقیقتا برای یک چیز دیگر هم نقش بازی کنیم برای بهبود یک بیماری ، چون گفتیم قطعا از مریضانیم .
این ماه مبارک را فقط روی یک خصیصه بد که می شود از آن پرهیز کرد سرمایه گذاری کنیم . اگر عبوسیم با نقش انسان خنده رو با آن مبارزه کنیم اگر زبانی رها داریم با کنترل زبان و اگر دلی صد رنگ داریم با پرهیز ار 99 رنگ وووو بالاخره یک نقش پرهیزکارانه را در فیلم نامه این ماه خودت بنویس .
من که تصمیم گرفته ام نقش آدمای ناعصبانی را بازی کنم یعنی می خواهم اصلا عصبانی نشوم .
شما چی ؟
وهوالله الموفق المعین
موضوع قفل شده است