شيعه در زمان پيامبر(ص)

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
شيعه در زمان پيامبر(ص)

آيين تشيّع از كجا به وجود آمد، و چگونه رشد پيدا كرد؟ نخستين كسى كه بذر تشيّع را پاشيد كه بود؟ و چگونه اين نهال برومند رشد كرد و به ثمر رسيد و گل و ميوه داد؟ تا آنجا كه حتى بسيارى از زمامداران اسلام به آن گرويدند، و جمعى از خلفاى بنى عباس، و وزراى معروف دولت عباسى در برابر آن خضوع نمودند؟

چه كسانى با خونهاى پاك خود اين نهال را آبيارى كردند؟ و چگونه بر اثر اشتباهات و انحرافات خلفاى اموى و عباسى، مردم به ائمه اهل بيت(عليهم السلام) پناه بردند؟ اينها مسايلى است كه در اين فصل بايد مورد بررسى قرار گيرد.

زمخشرى در كتاب «ربيع الأبرار» از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود: «يا عَلِيُّ إذا كانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أخَذْتُ بِحُجْزَةِ اللهِ تَعالى وَأخَذْتَ أنْتَ بِحُجْزَتِي وَأخَذَ وُلْدُكَ بِحُجْزَتِكَ وَأخَذَ شِيعَةُ وُلْدِكَ بِحُجْزِهِمْ فَتَرى أَيْنَ يُؤْمَرُ بِنَا؟!; در روز رستاخيز من متمسك به خدا مى شوم، و تو به من، و فرزندانت به تو متمسك مى شوند و شيعيان آنها به آنها،

نخستين كسى كه بذر تشيّع را در سرزمين اسلام پاشيد شخص بنيانگذار جهان اسلام حضرت محمّد(صلى الله عليه وآله) بود، يعنى بذر «تشيّع» و «اسلام» همراه هم و ملازم يكديگر افشانده شدند و پيامبر همواره آن را آبيارى مى كرد و مراقبت مى نمود تا نهال آن برومند، و شاخه هاى آن پر گل شد(1)، و سرانجام بعد از وفات او ميوه داد.

گواه اين سخن، احاديثى است كه از شخص پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل شده. و راويان آن شيعه نيستند، تا به گفته احمد امين و امثال او چون عقيده به «رجعت» دارند روايات آنها اعتبار نداشته باشد! و يا تصور شود كه مى خواهند كوره آتش خود را سوزان تر كنند!

نخير بلكه، راويان اين احاديث تمام از بزرگان علماى اهل سنّت مى باشند، اين احاديث از طرق معتبره اى نقل شده كه هيچ عاقلى (با در نظر گرفتن اوضاع و احوال اين احاديث) نمى تواند در صحت آنها ترديد كند، يا احتمال جعل و دروغ در مورد آنها بدهد.

در اينجا تنها به قسمتى از اين احاديث اشاره مى شود:

1. سيوطى دانشمند معروف اهل سنّت در كتاب تفسير خود به نام «الدر المنثور فى تفسير كتاب الله بالمأثور» در ذيل آيه شريفه (أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ)(1)از «ابن عساكر» از جابربن عبدالله از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) چنين نقل مى كند: «كُنّا عِنْدَ النَّبِيِّ(صلى الله عليه وآله)فَأقْبَلَ عَلِيٌ(عليه السلام) فقال النَّبِىُّ(صلى الله عليه وآله): وَالَّذي نَفْسِي بِيَدِهِ إنَّ هَذَا وَ «شِيعتَهُ» لَهُمُ الْفَائِزُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ; جابر مى گويد: ما نزد پيامبر(صلى الله عليه وآله) بوديم كه على(عليه السلام) به سوى ما آمد، پيغمبر فرمود: اين و «شيعيان» او رستگاران در روز قيامتند» و در اين هنگام آيه شريفه (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ)(2) نازل گرديد.(3)

2. و نيز از ابن عدى از ابن عباس نقل مى كند: «لَمّا نَزَلَتْ (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ...) قَالَ رَسُولُ اللهِ لِعَلِيٍّ: هُوَ أنْتَ وَشِيعَتُكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ رَاضِينَ مَرْضِيِّينَ; هنگامى كه آيه شريفه (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ) نازل گرديد پيامبر(صلى الله عليه وآله) به على(عليه السلام)فرمود: اين درباره تو و شيعيان تو در روز قيامت است، هم شما از خدا خشنود خواهيد بود، و هم او از شما».(4)

3. و همچنين ابن مردويه از على(عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود:

«قالَ لِي رَسُولُ اللهِ: أَلَمْ تَسْمَعْ قَوْلِ اللهِ (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ) هُمْ أنْتَ وَشِيعَتُكَ وَمَوْعِدِي وَمَوْعِدُهُمُ الْحَوْضَ إذا جاءَتِ الاُمَمُ لِلْحِسَابِ تُدْعَوْنَ غُرّاً مُحَجَّلِينَ; پيغمبر خدا به من فرمود آيا اين كلام خدا را نشنيده اى كه مى فرمايد: كسانى كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بهترين مخلوقات هستند؟ منظور، تو و شيعيانت مى باشند، و ميعادگاه من و آنها حوض كوثر است، هنگامى كه امّت ها براى حساب در پيشگاه خداوند حاضر مى گردند دعوت مى شويد در حالى كه پيشانى و دست و پاى شما مى درخشد».(5)

اين سه حديث را سيوطى در «الدرّ المنثور» نقل كرده، و دانشمند معروف اهل سنّت «ابن حجر» نيز بعضى از آنها را در كتاب خود «صواعق» از «دارقطنى» نقل نموده است.(6)

4. و نيز ابن حجر از «ام سلمه» از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود: «يا عَلِيُّ أنْتَ وَأصْحَابُكَ فِي الْجَنَّةِ; تو و ياران تو در بهشت خواهيد بود».(7)

5. ابن اثير در «نهايه» در ماده لغت «قمح» چنين نقل مى كند: «وفِي حَدِيثِ عَلِيٍّ(عليه السلام) قَالَ لَهُ النَّبِيُّ(صلى الله عليه وآله): سَتَقْدِمُ عَلَى اللهِ أنْتَ وَشِيعَتُكَ رَاضِينَ مَرْضِيِّينَ، وَيَقْدِمُ عَلَيْكَ عَدُوُّكَ غِضَاباً مُقْمِحِينَ، ثُمَّ جَمَعَ يَدَهُ إلى عُنُقِهِ يُرِيهُمُ كَيْفَ الإقْمَاح؟!; در حديث على(عليه السلام)وارد شده كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به او فرمود: تو و شيعيانت به زودى بر خدا وارد خواهيد شد در حالى كه هم شما از او خشنود هستيد، و هم او از شما، و دشمنان تو با قيافه هاى تاريك در حالى كه سرهاى آنها از تنگى غل و زنجير به بالا نگهداشته شده بر تو وارد مى شوند».(8)

اين حديث را نيز «ابن حجر» گويا در «صواعق»(9) و جمع ديگرى از طرق ديگر نقل كرده اند و از مجموع آنها استفاده مى شود كه اين حديث از احاديث مشهوره است.(10)

جابر مى گويد: ما نزد پيامبر(صلى الله عليه وآله) بوديم كه على(عليه السلام) به سوى ما آمد، پيغمبر فرمود: اين و «شيعيان» او رستگاران در روز قيامتند» و در اين هنگام آيه شريفه (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ)(2) نازل گرديد

6. زمخشرى در كتاب «ربيع الأبرار» از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود: «يا عَلِيُّ إذا كانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أخَذْتُ بِحُجْزَةِ اللهِ تَعالى وَأخَذْتَ أنْتَ بِحُجْزَتِي وَأخَذَ وُلْدُكَ بِحُجْزَتِكَ وَأخَذَ شِيعَةُ وُلْدِكَ بِحُجْزِهِمْ فَتَرى أَيْنَ يُؤْمَرُ بِنَا؟!; در روز رستاخيز من متمسك به خدا مى شوم، و تو به من، و فرزندانت به تو متمسك مى شوند و شيعيان آنها به آنها، سپس خواهى ديد ما را به كجا مى برند (به سوى بهشت)».(11)

و اگر كتابهاى حديث مانند «مسند احمد بن حنبل» و «خصائص نسائى» و امثال آنها را بررسى و تتبع كنيم به آسانى مى توانيم چندين برابر اين احاديث را جمع آورى نماييم.(12)

بنابراين هنگامى كه شخص بنيانگذار اسلام(صلى الله عليه وآله) كراراً در سخنان خود از «شيعه» على بن ابيطاب(عليه السلام)نام مى برد و مى گويد: آنها در روز قيامت در امانند، رستگارانند، از خداوند راضى اند، و خدا هم از آنها راضى است، و در اين هم ترديد نيست كه تمام كسانى كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را به عنوان فرستاده خدا مى شناسند و به مقام نبوّت او ايمان دارند و مى دانند سخنى از روى هوا و هوس نمى گويد (وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحَى)(13) به اين گفته ها ايمان خواهند داشت.(14)

______________

1 . سوره بينه، آيه 7.

2 . سوره بينه، آيه 7.

3 . درالمنثور، ج 6، ص 379 .

4 . همان مدرك به نقل از ابن عدي .

5 . همان مدرك به نقل از ابن مردويه; روح المعانى، ج 30، ص 207.

6 . الصواعق المحرقه، ص 96 .

7 . مجمع الزوائد، ج 10، ص 21; الصواعق المحرقه، ص 96 .

8 . النهاية في غريب الحديث والأثر، ج 4، ص 106، ماده «قمح».

9 . الصواعق المحرقه، ص 154 چاپ قاهره ; فصول المهمة، ص 105 ; مجمع الزوائد، ج 9، ص 131 به نقل از معجم اوسط طبرانى; لسان العرب، ج 2، ص 564، چاپ بيروت; شواهد التنزيل حسكانى، ج 2، ص 357 ; كنزالعمال، ج 13، ص 156 چاپ حلب .

10 . الصواعق المحرقه، ص 96 .

11 . ربيع الأبرار، ج 1، ص 808 ; اساس البلاغة، ص 155; نظم درالسمطين، ص 243.

13 . شيخ محمّد امين انطاكى همان عالم مجاهدى كه در گذشته يكى از دانشمندان معروف اهل سنّت در «سوريه» محسوب مى شد و اكنون پس از مطالعات فراوانى مذهب «اهل بيت(عليهم السلام)» را اختيار كرده در كتاب جالب خود كه به نام «لماذا اخترت مذهب اهل البيت»؟ (چرا مذهب تشيّع را انتخاب كردم؟) در فصلى تحت عنوان مدح النبى(صلى الله عليه وآله) شيعة على واهل بيته(عليهم السلام) والواضع الاول لاسم التشيّع: (نخستين كسى كه نام شيعه را وضع كرد) احاديث فراوانى از مدارك معروف دانشمندان اهل سنّت در اين زمينه نقل نموده است شرح حال شيخ محمد مرعى امين انطاكى در كتاب المستبصران، ج 1، ص 371 به بعد آمده است.

13 . سوره نجم، آيه 3 و 4.

14. آئين ما، محمدحسين كاشف الغطاء، ترجمه و تحقيق، ناصر مكارم شيرازى

منبع: انجمن فرهیختگان