سایه مرگ وامید به اهداف زندگی

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سایه مرگ وامید به اهداف زندگی

در صورتی كه میدانیم هر لحظه ممكن است بمیریم با چه امیدی میتوان در زندگی هدف داشت؟

به به چه سئوالی!
در واقع این سئوال ریشه در عمیق ترین سئوال های بشری دارد
از کجا آمد ه ام؟
آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم؟
مکاتب فلسفی مختلف که سرمایه وحی نداشته اند به این سئوال ها که رسییده اند نتوانسته اند جواب آرامبخشی به بشر بدهند.
ریشه بسیاری از افسردگی ها و اضطراب ها ریشه در ندانستن این سئوال هاست چون انسان امید به زندگی نخواهد داشت و زندگی برایش مسخره خواهد بود.
هدف و معنای زندگی ساختنی است یا بافتنی
اغلب اعتراف دارند که زندگی بدون هدف و معنا پوچ و بی ارزش است و تبعات بد روان شناختی دارد به همین دلیل افرادی هم که برای جهان و آدم هدفی قایل نیستند افراد را تشویق می کنند تا هدفی ببافند و بسازند.
مکاتب فلسفی دینی با کمک وحی به سه اصل دین خود پاسخ داده اند
توحید------------------------------از کجا آمد ه ام؟
نبوت-------------------------------آمدنم بهر چه بود؟
معاد ------------------------------به کجا می روم؟
مکاتب فلسفی دینی اغلب هدف و معنا را یافتنی نه ساختنی می دانند
الکسیس کارل تاسف می خورد از نظام آموزشی و پرورشی و می گوید ما آموزش می دهیم که فلا کشور مثلا چقدر جمعیت دارد و...؟ اما هدف زندگی را که اساس زندگی است به آنها آموزش ندهد.
جهان بینی توحیدی دقیق ترین پاسخ های وحیانی - عقلانی را به این سئوال ها داده است.

در واقع
در عالم هرچه تمایل فطری و غریزه داریم برایش منبع ارضا در بیرون (یا در درون)داریم.
تشنگی-------------------آب
گرسنگی-----------------غذا
شهوت جنسی------------جنس مخالف
مهرطلبی-------------------عشق به دیگر
میل به بقا------------------- زندگی ابدی(والاخره خیر و ابقی)

در جهان بینی توحیدی چون کل زندگی معنا دارد زندگی انسان معنا دارد و در سایه آن همه شئوون و اجزاء زندگی می یابد. هر جزء کوچک از زندگی در این دنیا منیاتوری از زندگی ابدی آن دنیا است.
انسان موحد به همین دلیل هر لحظه از زندگی اش(دردش، خوشی اش، فرازش و نشیبش و....)سرشار از امید است. ولی بی معنای در افکار مکاتب الحادی آنها را به پوچی و نا امیدی و حتی خودکشی کشانده است.

محمد;6146 نوشت:
در صورتی كه میدانیم هر لحظه ممكن است بمیریم با چه امیدی میتوان در زندگی هدف داشت؟


با سلام

زیستن در بیم و امید است که زندکی در سایه سار دین را معنی می دهد به این سولات شاید خارج از حوزه دین نتوان جابی پیدا کرد

زیرا دین میگوید چنان زندگی کن و چنان پاک زندگی کن که انکار چند لحظه دیکر خواهی مرد و این بیم است

و از طرفی می گوید چنان برنامه ریزی کن وطرح وبرنامه برای ساختن و پیشرفت در زندکی در دستور کارت قرار بده

که انگار هزار سال می خواهی در این دنیا بمانی و این امید است

که به زندکی معنا می بخشد و فلسفه دینی زندکی کردن را پر رنک تر می کند

اگر انسان فارغ از این فلسفه بود و ازادانه و بی قید و بند بود و به مردن و حیات اخروی نمی اندیشید

و زمان حساب و کتاب را فراموش می کرد و یا در وقت معینی باید برای رفتن اماده می شد هرکاری که از دستش می امد می کرد

و فقط چند سال اخر عمر خویش به عبادت می پرداخت ودرب های توبه هم که همیشه باز است

از طرفی اصل در حیات انسانها حیات اخروی است و این دنیا گذرکاه است

حال در این کذرگاه اکر برنامه ای هم ناقص ماند و به اهدافی هم در زندکی نرسیدیم چیزی از دست نداده ایم و در اخرت ماجوریم

انچه به زندکی معنا می دهد زیستن در بیم و امید است وبس

اگر هدف از زندگی را بدانیم و بدانیم برای چه زنده ایم ،
حتی اگر تا مردن ثانیه ای فاصله نداشته باشیم
خوب زندگی می کنیم.:Gol:
موضوع قفل شده است