تکرار آیه " ولا انتم عابدون ما اعبد
تبهای اولیه
به نام یگانه هستی بخش
امام ع فرمود: سبب نزول اين آيات و تكرار آن اين بود كه قريش به رسول خدا پيشنهاد كردند كه يك سال تو خدايان ما را بپرست، سال ديگر ما خداى تو را مىپرستيم، و همچنين سال بعد تو خدايان ما را بپرست و سال ديگر (سال چهارم) ما خداى تو را مىپرستيم، آيات فوق نازل شد و تمام اين پيشنهادها را نفى كرد.
بعلاوه عبادت شما از بتها از روى تقليد كوركورانه نياكان است و عبادت من نسبت به خدا از روى تحقيق و شكر است.
در اينجا تفسير سومی نيز وجود دارد و آن اينكه در آيه دوم مىفرمايد:
:Gol::Gol:
[="]درحالیکه از لحاظ فتحه کسره ضمه و..... دقیقا یکسان باشد وبا این حال معنی وتفسیر دیگری از آن داشت ؟ آیا دو جمله یکسان از هر لحاظ می تواند دو معنی متفاوت داشته باشد ؟ لطفا توضیح دهید ؟[/]
با سلام
هیچ ایرادی ندارد که در یک سوره کوچک برخی عبارات آن بنا بر حکمتهایی تکرار گردد و این مورد بی سابقه ای در ادبیات عرب نیست.
درباره تکرار این آیه مفسران به مواردی اشاره کرده اند:
1- تاکید.بخصوص در مورد این سوره که مشرکین پیوسته به رسول الله برای تایید بت پرستی خود رجوع می کردند(أن التكرير يفيد التوكيد و كلما كانت الحاجة إلى التأكيد أشد كان التكرير/ أحسن، و لا موضع أحوج إلى التأكيد من هذا الموضع، لأن أولئك الكفار رجعوا إلى رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلم في هذا المعنى مرارا، و سكت رسول اللّه عن الجواب، فوقع في قلوبهم أنه عليه السلام قد مال إلى دينهم بعض الميل، فلا جرم دعت الحاجة إلى التأكيد و التكرير في هذا النفي و الإبطال)
2- عبارت اول اشاره به زمان حال و عبارت دوم اشاره به زمان آینده است.یعنی :شما نه اکنون آنچه را من می پرستم عبادت می کنید و نه در آینده(لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ في الحال، وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ في الحال، وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ في الاستقبال، وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ في الاستقبال.)
طبرسی در این رابطه می گوید: (لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ) يعنى نمىپرستم خدايانى را كه شما در امروز و در اين حال مىپرستيد.
(وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ) و شما هم عبادت كننده نيستيد خدايى را كه امروز من او را عبادت ميكنم و نيز در اينحال مىپرستم.
(وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ) و من عبادت كننده نيستم بتهايى را كه شما عبادت ميكنيد در آينده و بعد از امروز.
(وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ) و شما هم عبادت كننده نيستيد خدايى را كه من عبادت ميكنم، در ما بعد امروز از اوقات آينده.
زجاج گويد: پيغمبر (ص) باين سوره نفى فرمود، عبادت خدايان ايشان را از خودش در حال و آينده، و نفى فرمود از ايشان عبادت خدا را در حال و آينده، و اين در باره قومى مثل حارث بن قيس سهمى و عاص ابن وائل و وليد بن مغيره و سه نفر ديگر بود كه خداوند سبحان آن حضرت را اعلام نمود بعدم ايمان ايشان مانند قول او قصه نوح (ع) أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ، البتّه هرگز ايمان نياورد از خويشان تو مگر آنكه قبلا ايمان آورده.
و نيز فراء در وجه تكرار گويد: چون قرآن به لغت عرب نازل شده و از عادت ايشان تكرار كلام بوده براى تأكيد و فهمانيدن طرف تا اينكه جواب دهند ميگويد بلى بلى و ممتنع ميگويد لا لا .و مثل آنست قول خداى تعالى كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُون(مجمع البیان)
تکراروعدم تکراریک سخن بستگی کامل داردبه فضای موجود میان متکلم ومخاطب وچون درخواست واصرار زیاد کافران در دست برداشتن پیامبر ازاعتقداتش بوده جواب هم باتکرار وتاکید است و اين تكرار براى تاكيد و مايوس كردن كامل مشركان، و جدا نمودن مسير آنها از مسير اسلام است، و اثبات عدم امكان سازش ميان توحيد و شرك مىباشد، و به تعبير ديگر چون آنها در دعوت پيغمبر اكرم ص به سوى شرك اصرار مىورزيدند و تكرار مىكردند قرآن نيز رد آنها را تكرار مىكند.