خودسازی آیت الله فقیه خراسانی

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
خودسازی آیت الله فقیه خراسانی

بسم الله رحمن رحیم
[h=1]خودسازی آیت الله فقیه خراسانی[/h]

آیت الله فقیه خراسانی دارای استعدادی بسیار سرشار، علاقه مند به فراگیری علوم و معارف، بی علاقه به زخارف مادی و بالاتر از همه روحیه قوی ایمانی و حافظه بسیار قوى

آیت الله فقیه خراسانی دارای استعدادی بسیار سرشار، علاقه مند به فراگیری علوم و معارف، بی علاقه به زخارف مادی و بالاتر از همه روحیه قوی ایمانی و حافظه بسیار قوى ایشان می فرمودند: «حافظه من در حوزه اصفهان زبان زد طلاب بود؛ به گونه ای که پس از یک سال می توانستم درس استاد را بدون کم و زیاد تقریر نمایم و لذا آیت الله بروجردی که آن زمان در اصفهان بودند، در برخی از درس ها که نمی توانستند شرکت کنند از تقریرات و نوشته من کمک می گرفتند و به آن اعتماد می کردند.

یکی از شاگردان معظم له که در سال های پایان عمر آن بزرگوار، توفیق درک محضرشان را پیدا کرده بود می گوید به جرأت می توانم ادعا کنم که در این وادی گوی سبقت را از دیگران ربوده و تاکنون کم تر شخصیتی را همانند ایشان در این جهات سراغ دارم. توجه به خودسازی و تزکیه نفس از دوران کودکی تا روزهای آخر عمرشان مشهود بوده است.

شاگرد معظم له به نقل از ایشان می فرمایند: «در سنین کودکی همراه با مادرم در کوچه که گذر می کردیم من روی دیوارهای کوتاه گِلی در کنار جاده راه می رفتم و گاهی به زمین می خوردم. وقتی مورد اعتراض مادر قرار می گرفتم به ایشان می گفتم که می خواهم عبور از صراط را تمرین کنم». این برداشت شیرین کودکانه مشخص می کند که از همان ایام، این بزرگوار تاریخ تشیع خودسازی را مد نظر داشته اند.

در جای دیگری برای مبارزه با هوای نفس می فرمودند: «هرگاه غذای مطبوع، یا لباس مرغوبی به دستم می رسید،‌ آن را کنار می گذاشتم و خطاب به نفس می گفتم: شرط استفاده از این غذا و لباس به جا آوردن فلان عمل عبادى یا امساک یا شب زنده داری است، وقتی آن عمل را انجام می دادم آن لباس و غذا را به طلاب دیگر می دادم و خودم از غذای ساده و لباس معمولی استفاده می کردم و به نفس خطاب کرده می گفتم: که نباید همیشه تو بر من حاکم باشی و خواسته های خودت را به من تحمیل کنى، من هم در مبارزه باید سر تو کلاه بگذارم و غالب شوم.

آیت الله فقیه خراسانی توجه تمام و کمالی به دعاها، مناجات ها و آیات شریف قرآن مجید داشتند و باطرح آنها بر روی منابر مخاطبانش از مضامین آن ها متأثر می شدند و آثار آن مضامین در وجودشان مشاهده می گردید. بررسی این جهات به گونه ای نیست که بتوان با زبان توصیف کرد، یا با قلم به رشته تحریر درآورد.

از دیگر صفات بارز و برجسته در زندگی این عالم فرهیخته می توان به تواضع، ساده زیستى، محبت و علاقه خاص ایشان به طلابِ موفق و تشویق آنان به ادامه تحصیل، نشست و برخاست با مردم عادی از اقشار مختلف، رسیدگی به ضعفا و بی نوایان، احترام زیاد ایشان به سادات و ذریه ی حضرت زهرا(س)، گریزان بودن از القاب و عناوین ظاهرى، تلاش زیاد برای رفع مشکل دیگران حتی اقلیت های مذهبی و صدها جهات دیگر، اشاره کرد و به راستی خود را در پیشگاه پروردگار حاضر می دانست و از هرگونه وابستگی به ماسوی الله بر حذر بود.

هرگاه کسی می خواست دست ایشان را ببوسد، ایشان امتناع می فرمود و اگر در این هنگام نگاهشان به یکی از سادات می افتاد، به آن شخص می گفتند: «دست این سید را ببوس، نه دست من را که خود را نوکر سادات می دانم.

در برنامه های عبادى علاوه بر واجبات که با توجه خاصی انجام می دادند، خود را موظف به عمل به مستحبات در حدّ توان می دانستند. هرگاه نافله ای از ایشان فوت می شد، مقید بودند قضای آن را به جا آورند. روز اوّل هر ماه مقید به خواندن نماز اول ماه بودند و به دیگران نیز تذکر می دادند.

در لیلة الرغائب تا اواخر عمر شریفشان نمازهای مخصوص بین مغرب و عشا را ترک نکردند. در یکشنبه های ماه ذی قعده نماز توبه را می خواندند و دیگران را نیز به خواندن آن یادآور می شدند. هرگاه خبر درگذشت یکی از مۆمنین به ایشان می رسید، مقید بودند نماز لیلةالدفن برایش بخوانند. زبانشان غالباً مشغول ذکر بود.

در رکعت اول نمازهای واجب سوره های نسبتاً طولانی را بعد از سوره ی حمد می خواندند و در دعاهای پس از پایان منبر بیشتر به ادعیه مأثوره از قبیل دعاهای موجود در زیارت امین الله، و دعای مخصوص شب نیمه شعبان: «أللهمّ اقسم لنا من خشیتک...» و دعای معروف: «أللّهمّ ارْزُقنا توفیق الطّاعة...» توجه داشتند و از این دعاها استفاده می کردند.
________________
منبع:سایت حوزه نت
تهیه و فرآوری: فریادرس- گروه حوزه علمیه تبیان