روز در قرآن

تب‌های اولیه

72 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
روز در قرآن

قُلْ أَ ئنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِى خَلَقَ الاَرْض فى يَوْمَينِ وَ تجْعَلُونَ لَهُ أَندَاداً ذَلِك رَب الْعَلَمِينَ(9)
وَ جَعَلَ فِيهَا رَوَسىَ مِن فَوْقِهَا وَ بَرَك فِيهَا وَ قَدَّرَ فِيهَا أَقْوَتهَا فى أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سوَاءً لِّلسائلِينَ(10)
ثمَّ استَوَى إِلى السمَاءِ وَ هِىَ دُخَانٌ فَقَالَ لهََا وَ لِلاَرْضِ ائْتِيَا طوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طائعِينَ(11)
فَقَضاهُنَّ سبْعَ سمَوَاتٍ فى يَوْمَينِ وَ أَوْحَى فى كلِّ سمَاءٍ أَمْرَهَا وَ زَيَّنَّا السمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصبِيحَ وَ حِفْظاً ذَلِك تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ(12)
فصلت(9-12)

9 - بگو: آيا شما به آن كسى كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد؟ و براى او همانندهائى قائل مى شويد؟ او پروردگار جهانيان است .
________________________________________
تفسير نمونه ، جلد: 20، صفحه : 222
10 - او در زمين كوههائى قرار داد، و بركاتى در آن آفريد، و مواد غذائى مختلف آن را مقدر فرمود، اينها همه در چهار روز بود، درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان !
11 - سپس اراده آفرينش آسمان فرمود در حالى كه به صورت دود بود، به آن و به زمين دستور داد به وجود آئيد و شكل گيريد، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه ! آنها گفتند: ما از روى طاعت مى آئيم !
12 - در اين هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد، و آنچه را مى خواست در هر آسمانى مقدر فرمود، و آسمان پائين را با چراغهاى (ستارگان ) زينت بخشيديم و (با شهابها) از استراق سمع شياطين حفظ كرديم ، اين است تقدير خداوند دانا.

میگه در دو روز زمین رو خلق کرده.در چهار روز کوه و مواد غذایی و و ...
و نیز در دو روز دیگر هفت آسمانو.

چند سوال:
1-خلقت آسمان ها و زمین که شد در هشت روز!!!!
2-اول زمین بعد هفت آسمان!!!! هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۹﴾اوست آن كسى كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد سپس به [آفرينش] آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار كرد و او به هر چيزى داناست (۲۹)

اونم زمین در شش روز و آسمان در دو روز! علم که عکس اینو میگه!
3- دِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﴿۱۱۷﴾
[او] پديد آورنده آسمانها و زمين [است] و چون به كارى اراده فرمايد فقط مى‏گويد [موجود] باش پس [فورا موجود] مى‏شود (۱۱۷)

کار خدا مگه کن فیکون نیست.پس چرا باسه این یکی هشت روز طول کشیده!
4-
سپس آهنگ [آفرينش] آسمان كرد و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمان‏پذير آمديم (۱۱) ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿۱۱﴾

این دیگه چیه!!!!
مگه آسمان و زمین انسان هستند که ارادی کار کنند!

5-منظور از روز چیست؟
وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿۴۷﴾
و از تو با شتاب تقاضاى عذاب مى‏كنند با آنكه هرگز خدا وعده‏اش را خلاف نمى كند و در حقيقت‏يك روز [از قيامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى‏شمريد (۴۷)

تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿۴﴾
فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى‏روند (۴)

روز مال اونیه که روی یه سیاره ای مانند زمین زندگی می کنه و به دور خورشید می چرخه! این آیات یکم عجیب نیست؟

تفسیر نور یه جوابی داده بود که برای من قابل قبول نبود.
لطفاً شما هم وقتی جواب میدید پاسخ های شفاف و کامل با ارائه ادله کافی پاسخ بدهید.

کارشناس بحث : هدی

به نام خدا

keen fighter;264492 نوشت:
قُلْ أَ ئنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِى خَلَقَ الاَرْض فى يَوْمَينِ وَ تجْعَلُونَ لَهُ أَندَاداً ذَلِك رَب الْعَلَمِينَ(9) وَ جَعَلَ فِيهَا رَوَسىَ مِن فَوْقِهَا وَ بَرَك فِيهَا وَ قَدَّرَ فِيهَا أَقْوَتهَا فى أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سوَاءً لِّلسائلِينَ(10) ثمَّ استَوَى إِلى السمَاءِ وَ هِىَ دُخَانٌ فَقَالَ لهََا وَ لِلاَرْضِ ائْتِيَا طوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طائعِينَ(11) فَقَضاهُنَّ سبْعَ سمَوَاتٍ فى يَوْمَينِ وَ أَوْحَى فى كلِّ سمَاءٍ أَمْرَهَا وَ زَيَّنَّا السمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصبِيحَ وَ حِفْظاً ذَلِك تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ(12) فصلت(9-12) 9 - بگو: آيا شما به آن كسى كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد؟ و براى او همانندهائى قائل مى شويد؟ او پروردگار جهانيان است . ________________________________________ تفسير نمونه ، جلد: 20، صفحه : 222 10 - او در زمين كوههائى قرار داد، و بركاتى در آن آفريد، و مواد غذائى مختلف آن را مقدر فرمود، اينها همه در چهار روز بود، درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان ! 11 - سپس اراده آفرينش آسمان فرمود در حالى كه به صورت دود بود، به آن و به زمين دستور داد به وجود آئيد و شكل گيريد، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه ! آنها گفتند: ما از روى طاعت مى آئيم ! 12 - در اين هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد، و آنچه را مى خواست در هر آسمانى مقدر فرمود، و آسمان پائين را با چراغهاى (ستارگان ) زينت بخشيديم و (با شهابها) از استراق سمع شياطين حفظ كرديم ، اين است تقدير خداوند دانا. میگه در دو روز زمین رو خلق کرده.در چهار روز کوه و مواد غذایی و و ... و نیز در دو روز دیگر هفت آسمانو. چند سوال: 1-خلقت آسمان ها و زمین که شد در هشت روز!!!! 2-اول زمین بعد هفت آسمان!!!! هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۹﴾اوست آن كسى كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد سپس به [آفرينش] آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار كرد و او به هر چيزى داناست (۲۹) اونم زمین در شش روز و آسمان در دو روز! علم که عکس اینو میگه!


اياتي كه در قرآن كريم در خصوص خلقت آسمانها و زمين سخن گفته اند ؛ چند دسته هستند؛ در برخي از آيات خلقت آسمان و زمين را در شش روز بيان مي نمايد :
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَکُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا شَفِیعٍ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ
خداوند کسى است که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است در شش روز [= شش دوران‏] آفرید، سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت؛ هیچ سرپرست و شفاعت کننده‏ اى براى شما جز او نیست؛ آیا متذکّر نمى ‏شوید؟!( السجده/4)

در آیات (ق/38،اعراف/54،حدید/4،فرقان/59) نیز خلقت آسمانها و زمین در شش روز مطرح شده است.
اما ايات 9-12 سوره مباركه فصلت در مورد تعداد روزهاي خلقت آسمان و زمين؛ بيان متفاتي وجود دارد در اين چند آيه ؛ ظاهرا مجموع ايامي كه برشمرده شده است ؛ 8 روز مي شود :
دو روز خلقت زمین .چهار روز استواری کوهها و تقدیر ارزاق و دو روز خلقت آسمانها.
ولي بايد گفت كه آيات 9-12 فصلت با ساير آياتي كه خلقت زمين و آسمانها را در شش روز بيان نموده است ؛ متفاوت است زيرا در تمامی آیاتی که بیان می دارد خلقت آسمانها و زمین در شش روز خلق شده از فعل " خلق" استفاده شده
اما در آیات مورد بحث که مجموع آن می شود 8 روز و مربوط به آسمانها است از فعل " خلق" استفاده نشده بلکه از فعل " قضی" استفاده شده است.

اين دو فعل با هم متفاوتند." قضي" معنی تحکیم کردن و محکم کردن آسمانها را دارد نه خلق آن را .


پس اين دسته از آيات نمي گويد که در شش روز زمین و تقدیرات و..خلق شده و در دو روز آسمانها که بگوییم مجموع آن می شود 8 روز که با دیگر آیات تناقض داشته باشد
وانگهي آیه دهم ( و جَعَلَ فیها رَوَاسِیَ ...)هم در مورد خلقت زمین نیست بلکه در مورد استوار کردن کوه ها و تقدیر کردن اوقات هست که این مرحله بعد از خلقت صورت گرفته .
لذا در آیات سوره فصلت فقط تصریح شده كه زمين در دو روز خلق شده است .اما در مورد اینکه آسمانها در چند روز خلق شده اند هیچ مطلبي در این آیات نیامده است.
بنابراين می توان گفت خلقت زمین دوروز بوده اما اینکه آسمانها در چند روز بوده را دلیلی از قرآن نداریم که چند روز بوده .
پس قرآن دو چیز را تصریح نموده :زمین به تنهایی در دو روز خلق شده و مجموع زمین و آسمانها در شش روز.
که این دو باهم هیچ تناقض و تضادی ندارند.
ادامه...

keen fighter;264492 نوشت:
-منظور از روز چیست؟ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿۴۷﴾ و از تو با شتاب تقاضاى عذاب مى ‏كنند با آنكه هرگز خدا وعده ‏اش را خلاف نمى كند و در حقيقت‏ يك روز [از قيامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى ‏شمريد (۴۷) تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿۴﴾ فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى ‏روند (۴) روز مال اونیه که روی یه سیاره ای مانند زمین زندگی می کنه و به دور خورشید می چرخه! این آیات یکم عجیب نیست؟

يوم در عرف به معناى پاره اى محدود از امتداد زمان است ؛ كم باشد يا زياد و از اين رو هم بر فاصله بين طلوع و غروب خورشيد اطلاق مى شود و هم بر مقاطع وسيعترى از زمان.(1)
در واقع مراد از «ايّام» و " يوم " دربرخي آيات شريفه من جمله آياتي كه در خصوص خلقت آسمان و زمين است به معناي ،‌ دوران و مرحله‌ها است. زيرا روز به معناي متعارف آن، پس از خلقت زمين و آسمان قابل فرض است زيرا روز از گردش زمين به دور خورشيد حاصل مي شود لذا " روز " يا " يوم " در اين آيات به معناي مرحله و دوره است كه ممكن است ميليونها يا ميلياردها سال بطول انجامد .

(1)- تفسير تسنيم ، ذيل آيه 3 سوره مباركه حمد

قرآن میگه آسمان ها و زمین را در شش روز خلق کردیم.
آسمان ابتدا به صورت دود بود.سپس آنرا به صورت هفت آسمان محکم کردیم.
خب آسمان ها و زمین در شش روز آفریده شده.آسمان ها در دو روز و زمین در دو روز.
آسمان خلق نشده بلکه از قبل به صورت دود بوده.این هفت آسمان بوده که در دو روز ساخته شده!
پس در دو روز زمین و در دو روز هفت آسمان خلق شده! اینکه شد چهار روز!!!؟؟

هم چنین از هفت آسمان یکیش آسمان خودمونه که بعد از زمین به وجود آمده و ستاره ها بعد از زمین به وجود آمده اند!(به گفته قرآن)

keen fighter;265129 نوشت:
قرآن میگه آسمان ها و زمین را در شش روز خلق کردیم. آسمان ابتدا به صورت دود بود.سپس آنرا به صورت هفت آسمان محکم کردیم. خب آسمان ها و زمین در شش روز آفریده شده.آسمان ها در دو روز و زمین در دو روز. آسمان خلق نشده بلکه از قبل به صورت دود بوده.این هفت آسمان بوده که در دو روز ساخته شده! پس در دو روز زمین و در دو روز هفت آسمان خلق شده! اینکه شد چهار روز!!!؟؟

آيات قران كريم در خصوص مراحل يا ايام خلقت به چند دسته تقسيم مي شوند كه براي دريافت صحيح مراحل مجزاي خلقت و تفكيك زمان يا مراحل خلقت هر يك از آسمان يا زمين و ... بايد آيات خاص خودش را مد نظر قرار داد .
همانگونه كه در پستهاي قبل به عرض رسيد آيات بسياري وجود دارد كه خلقت آسمانها و زمين را در شش روز - يا شش مرحله - بيان مي نمايد .مانند :
وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ في سِتَّةِ أَيّامٍ (هود/7)
هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ في سِتَّةِ ايام(حديد/4)
دسته ديگر تبيين مي كند كه اين شش روز خصوص زمين و آسمان نيست بلكه مابين آسمان و زمين را هم شامل مي شود ( لطفا دقت كنيد ) :

وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما في سِتَّةِ أَيّامٍ (ق/38)
اما دسته اي ديگر از آيات وجود دارند كه به تفكيك و تقسيم زمان خلقت هم مي پردازند :
قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذي خَلَقَ اْلأَرْضَ في يَوْمَيْنِ (فصلت /9)
فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ في يَوْمَيْنِ
اين مي شود چهار روز كه اگر از مجموع شش روز خلقت زمين و اسمان و مابين آنها كم كنيد ، مي‌ماند دو روز كه اين دو روز مال آن بين الارض و السماء است (1) يعني مابين زمين و آسمان هم در دو روز خلق شد .
توضيح مجدد :
مجموع آسمانها و زمين و مابين آنها در شش روز خلق شد
دو روز زمين
دو روز آسمان
دو روز بين آسمان و زمين
بنده نه تناقضي مي بينم و نه كمي و زيادي درميان مجموع روزهاي خلقت و تفكيك زماني هر يك از آنها .

(1)- جهت مطالعه بيشتر ر.ك: سايت بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء ، ذيل آيه 7 سوره مباركه اعراف

keen fighter;264492 نوشت:
دِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﴿۱۱۷﴾ [او] پديد آورنده آسمانها و زمين [است] و چون به كارى اراده فرمايد فقط مى‏گويد [موجود] باش پس [فورا موجود] مى ‏شود (۱۱۷) کار خدا مگه کن فیکون نیست.پس چرا باسه این یکی هشت روز طول کشیده!

متوجه منظور شما از 8 روز نشدم اما درباره پرسشتان از اينكه كار خدا كن فيكون است پس چرا مراحل خلقت زمان دار است، توضيح مفسر يزرگ معاصر استاد جوادي آملي را خدمتتان عرض مي كنم :
" كار خدا زمان مند نيست آن كه فيض خدا را دريافت مي‌ كند او زماندار است اما كار خدا بي زمان است لذا آنچه را كه به خودش اسناد مي‌دهد مي‌فرمايد ﴿انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون﴾ يا "و ما امرنا الا واحدة كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ" آنچه كه به الله اسناد دارد زماني نيست چون او فوق زمان است و فوق زمان كار مي‌كند آن موجودي كه متزمن است يعني در زمان زندگي مي‌كند آن زمان‌ مند است زمان پذير است يا دفعي يا تدريجي فيض را قبول مي‌كند ...مي‌توان گفت كه آنچه به ذات اقدس اله برمي‌گردد منزه از زمان است و آنچه به فيض خدا برمي‌گردد چون اين متضمن است در زمان معين، متمكن است در مكان معين آن زمان و مكان دارد ..."(1)

(1) - با اندكي تلخيص، همان

هدی;265336 نوشت:
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما في سِتَّةِ أَيّامٍ (ق/38)
دو روز زمين
دو روز آسمان
دو روز بين آسمان و زمين

دو روز بین زمین و آسمان! به نظر نمیرسه ادله محکمی ارائه کرده باشید!
از کجا معلوم آنچه بین زمین و آسمان است را در طی همون خلقت هفت آسمان نیافریده باشه!
از طرفی اول زمین آفریده شده سپس در طی چهار روز کوه و برکات و مواد غذایی و ... آفرید بعدش هفت آسمان!
فَقَضاهُنَّ سبْعَ سمَوَاتٍ فى يَوْمَينِ وَ أَوْحَى فى كلِّ سمَاءٍ أَمْرَهَا وَ زَيَّنَّا السمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصبِيحَ وَ حِفْظاً ذَلِك تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ(12)
کوه و برکات و مواد غذایی و ... در بین آسمانها و زمین نیستند؟ و نیز آنچه در ادامه آیه فوق آمده!

keen fighter;265543 نوشت:
دو روز بین زمین و آسمان! به نظر نمیرسه ادله محکمی ارائه کرده باشید!
.
در بحثهاي تفسيري ، استناد به آيات قرآن ، اعتبار بسياري دارد و از محكم ترين ادله بشمار مي رود .
در بحث فوق نيز آياتي كه دلالت بر خلقت آسمان و زمين و ما بين آسمان و زمين دارد ، خدمتتان ارائه شد .
يعني آنچه خداوند در مرحله اول بر شمرده است خلقت در سه بخش آسمان ، زمين و مابين آنها بوده و نيز بيان مجموع زمان خلقت هر سه .
سپس در آيات ديگر به تقسيم و تفكيك زمان خلقت زمين و آسمان پرداخته است .
لذا در يك سير كاملا منطقي و معقول و واضح ، آنچه باقي مي ماند زمان خلقت آن چيزي است كه ما بين آسمان و زمين محسوب مي شود .
شما به چه دليلي اين توضيح منطقي و واضح را دليل محكم تلقي نمي كنيد ؟اگر نقدي منطقي و عقلايي به اين مطلب عقلي داريد بيان بفرماييد يا اگر دليل يا ايه اي خلاف اين مطلب وجود دارد ارائه نماييد وگرنه صرف رد كردن يك دليل ، قابل پذيرش نيست .

keen fighter;265543 نوشت:
از کجا معلوم آنچه بین زمین و آسمان است را در طی همون خلقت هفت آسمان نیافریده باشه!

از آنجا كه آيات بر غير اين مورد دلالت دارند :
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما في سِتَّةِ أَيّامٍ (ق/38)
وقتي ايه شريفه بيان مي كند كه خلقت در سه بخش ، آسمان ، زمين و ما بين آنهاست ، و آيات ديگر به تفكيك زمان خلقت آسمان و زمان خلقت زمين پرداخته است آيا منطقي اين است كه بگوييم زمان باقي مانده مربوط به خلقت مابين آسمان و زمين است ؟ يا ابتدا بر خلاف نص صريح قرآن بگوييم ما بين آسمان و زمين هم در ضمن خلقت آسمانها خلق شده و سپس اشكال كنيم كه پس دو روز باقيمانده چه مي شود و اين اختلاف زمان شش روز - يعني مجموع زمان خلقت- و چهار روز- يعني زمان خلقت آسمان و زمين - چه شده است و ادعا كنيم آيات با هم متناقضند ؟

یه سوال دیگه منو جواب ندادید:
ثمَّ استَوَى إِلى السمَاءِ وَ هِىَ دُخَانٌ فَقَالَ لهََا وَ لِلاَرْضِ ائْتِيَا طوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طائعِينَ(11)
قرآن میگه اول زمین خلق شد و سپس در روی زمین مواد غذایی و کوه و ... به وجود آمد سپس خدا به آفرینش هفت آسمان و ستارگان و .... پرداخت.
یعنی کوه و مواد غذایی و ... بعد از پیدایش ستارگان بوده اند! در حالی که علم میگه خود زمین بعد از ستارگان به وجود آمد!

و خدا [هم] او را به كيفر دنيا و آخرت گرفتار كرد (۲۵)

فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى ﴿۲۵﴾

در حقيقت براى هر كس كه [از خدا] بترسد در اين [ماجرا] عبرتى است (۲۶)

إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن يَخْشَى ﴿۲۶﴾

آيا آفرينش شما دشوارتر است‏يا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است (۲۷)

أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا ﴿۲۷﴾

سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معين] درست كرد (۲۸)

رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا ﴿۲۸﴾

و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد (۲۹)

وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿۲۹﴾

و پس از آن زمين را با غلتانيدن گسترد (۳۰)

وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا ﴿۳۰﴾

keen fighter;266395 نوشت:
یه سوال دیگه منو جواب ندادید: ثمَّ استَوَى إِلى السمَاءِ وَ هِىَ دُخَانٌ فَقَالَ لهََا وَ لِلاَرْضِ ائْتِيَا طوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طائعِينَ(11) قرآن میگه اول زمین خلق شد و سپس در روی زمین مواد غذایی و کوه و ... به وجود آمد سپس خدا به آفرینش هفت آسمان و ستارگان و .... پرداخت. یعنی کوه و مواد غذایی و ... بعد از پیدایش ستارگان بوده اند! در حالی که علم میگه خود زمین بعد از ستارگان به وجود آمد!

keen fighter;266402 نوشت:
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا ﴿۳۰﴾

مرحوم علامه طباطبايي در الميزان ذيل اين مطلب كه مفاد كلمه (ثم) تأخر زمانى خلقت آسمان نيست نظرات ساير مفسرين در خصوص ترتيب خلقت - و اينكه بر طبق آيات سوره فصلت و نازعات اول آسمانها خلق شد يا اول زمين - را بيان مي كنند :
"ظـاهـر ايـنكه جمله را با كلمه (ثم ) عطف كرد، اين است كه خلقت آسمانها بعد از خلقت زمـيـن بـوده. و ليـكـن بـعـضى گفته اند كلمه (ثم ) كه بعديت را مى رساند، صرفا بـعـديـت در خـبـر را مـى رسـانـد، نـه بـعـديـت بـه حـسـب وجـود و تـحـقـق را. مؤيد ايـن قـول آيـه (ام السـمـاء بـنـيـهـا... و الارض بـعـد ذلك دحـيـهـا اخـرج منها ماءها و مرعيها و الجبال ارسيها) است كه خلقت زمين را بعد از آسمان مى داند.
(1)
توضيح اينكه كلمه " ثم " تاخر را مي رساند اما اين تاخر همواره زماني نيست بلكه گاه تاخر در بيان است نه زمان .
اما نظر خود علامه بر اين است كه اين اشاره را دارد كه كلمه (ثم ) در جمله (ثم استوى ) تاءخر رتبى كلام را مى رساند، نه بعديت زمانى را.(2)

(1)- ر.ك: الميزان ،سوره فصلت ، ذيل آيات 1-12
(2)- همان

keen fighter;264492 نوشت:
سپس آهنگ [آفرينش] آسمان كرد و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمان‏پذير آمديم (۱۱) ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿۱۱﴾
این دیگه چیه!!!! مگه آسمان و زمین انسان هستند که ارادی کار کنند!

بدون شك مـورد و مـقـام آيـه مـورد تـكـويـن است، در نتيجه اينكه به آسمان و زمين فرمان مى دهد كه (ائتـيـا طـوعا او كرها چه بخواهيد و چه نخواهيد بايد بياييد)، كلمه و فرمان تكوينى اسـت، نه اينكه خداوند چنين سخنى گفته باشد، بلكه همان امر تكوينى است كه در هنگام ايـجـاد مـوجـودى صـادر مـى كـنـد و آيـه (انـمـا امـره اذا اراد شـيـئا ان يقول له كن فيكون ) از آن خبر مى دهد.
و مجموع دو جمله (ائتيا...) و جمله (اتينا...) كه اولى فرمان خدا و دومى پاسخ زمين و آسـمـان اسـت، صفت ايجاد و تكوين را ممثل مى كند، تا فهم مردم ساده آن را درك كند.

در جمله (ائتيا طوعا او كرها) آمدن را بر آن دو واجب كرده و مخيرشان كرده به اينكه به طوع بيايند و يا به كراهت، و اين را مى توان به وجهى توجيه كرد، به اينكه منظور از طوع و كره - كه خود نوعى قبول كردن و نكردن و ملايمت و سازگارى و عدم آن است، اين بـاشـد كـه آسـمـان و زمـين موجود شوند، چه اينكه قبلا استعداد آن را داشته باشند، و چه نداشته باشند. در نتيجه جمله (ائتيا طوعا او كرها) كنايه مى شود از اينكه چاره اى جز هـسـتـى پذيرفتن ندارند و هست شدن آن دو امرى است كه به هيچ وجه تخلف پذير نيست، چـه بـخـواهـند و چه نخواهند چه درخواست داشته باشند و چه نداشته باشند، بايد موجود شـونـد. آسـمـان و زمـيـن هـم ايـن فـرمـان را پـذيـرفـتـنـد و پـاسخ گفتند كه ما امر تو را پـذيـرفـتـيـم، امـا نـه بـه كـراهـت، يـعـنـى نـه بـدون داشـتـن اسـتـعـداد قـبـلى و قـبـول ذاتـى، بلكه با داشتن آن و بدين جهت گفتند (اءتينا طائعين ) يعنى ما، استعداد پذيرفتن هستى را داريم.(1)

(1)- با تلخيص ، ر.ك: الميزان ، ذيل آيه 11 سوره مباركه فصلت


میشه در مورد حرف ثم بیشتر توضیح بدید.

یه سوال دیگه چرا زمان به وجود آمدن آسمان و زمین یکیه؟ علم که چیز دیگه ای رو میگه؟
دو روز زمین و چهار روز ادامش.شش روز برای به وجود آمدن زمین و تکامل آن زمان صرف شده درحالی که برای آسمان دو روز!
در حالی که این نسبت در علوم امروزی عکس اینه!

keen fighter;267103 نوشت:
میشه در مورد حرف ثم بیشتر توضیح بدید.

حرف"ثم " براي تراخي و فاصله است اما همواره و هميشه فاصله و تراخي زماني را بيان نمي كند بلكه گاه بيانگر تراخي بياني يا رتبي است .مثلا شما و برادر و خواهرتان در يك ميهماني وارد شده ايد فردي از شما مي پرسد چه كساني از خانواده شما به مهماني آمده اند شما مي گوييد خواهرم ، برادرم و من . منظور شما اين نيست كه كدام يك ابتدا آمده اند بلكه مثلا از بزرگ به كوچك يا به نسبت نزديكي و دوري نسبتتان به ميزبان ،نام خواهر و برادرتان و خودتان را مرتب مي كنيد و آن را بيان مي نماييد يا علت ديگري غير از زمان ورود را در نظر داريد . در اينجا ترتيب زماني مد نظر نيست بلكه ترتيب رتبي مثلا مد نظر شماست .در زبان عربي كلمه " ثم" اين ويژگي را دارد كه گاه براي فاصله و تراخي زماني بكار مي رود و گاه رتبي يا بياني .
keen fighter;267103 نوشت:
یه سوال دیگه چرا زمان به وجود آمدن آسمان و زمین یکیه؟

اولا سوال شما علمي و منطقي نيست زيرا زماني كه مصروف كاري مي شود چندان با حجم و بزرگي ظاهري امور متناسب و مرتبط نيست مثلا ساختن يك شهرك ممكن است دو سه سال وقت ببرد اما ساختن يك نيروگاه اتمي با آنكه از نظر وسعت مكاني كوچكتر از شهرك است ممكن است به زمان بيشتري نياز داشته باشد .
ثانيا توضيحات قبل را مد نظر داشته باشيد زيرا عرض شد كه يوم و روز در آيات مربوط به خلقت ، به معناي فاصله زماني ميان طلوع و غروب خورشيد نيست بلكه به معناي مرحله و دوره است . لذا وقتي روز را به معناي مرحله و دوره نگيريد به نظرتان بيان قرآن با علم متفاوت است .

هدی;267249 نوشت:
اولا سوال شما علمي و منطقي نيست زيرا زماني كه مصروف كاري مي شود چندان با حجم و بزرگي ظاهري امور متناسب و مرتبط نيست مثلا ساختن يك شهرك ممكن است دو سه سال وقت ببرد اما ساختن يك نيروگاه اتمي با آنكه از نظر وسعت مكاني كوچكتر از شهرك است ممكن است به زمان بيشتري نياز داشته باشد .
ثانيا توضيحات قبل را مد نظر داشته باشيد زيرا عرض شد كه يوم و روز در آيات مربوط به خلقت ، به معناي فاصله زماني ميان طلوع و غروب خورشيد نيست بلكه به معناي مرحله و دوره است . لذا وقتي روز را به معناي مرحله و دوره نگيريد به نظرتان بيان قرآن با علم متفاوت است .

حاج آقا شما چقدراز علم فیزیک و نجوم آگاهی دارید؟
خلقت تمامی کائناتی که در جهان وجود دارند در 13.7 میلیارد سال پیش آنهم بطور یکجا بصورت انرژی بوده است. از آن موقع به بعد آن انرژی نظم گرفت . ابتدا اتم هیدروژن ساخته شد بعد از آن کهکشانها شکل گرفتند بعد ستاره ها شکل گرفتند و بعد در دل ستاره ها عناصر شکل گرفتند و بهم برخورد کردند و سیارات را ساختند .
زمانی که زمین بوجود آمده بود آسمانها بطور کامل بوجود آمده بود
زمانی که خورشید در حال بوجود آمدن بود ناگاه منفجر میشود و انرژی زیادی را آزاد میکند که در آن حرارت بالا ، اتمهای آهن و ... بوجود می آیند و پس از برخورد با یکدیگر ، کرات آسمانی را بوجود می آورند . این یک فرضیه نیست یک مطلب علمی ثابت شده است. هنوز هم گهگاه بخشی از خورشید ازش کنده میشود و به شهاب آسمانی تبدیل میگردد . زمین از برخورد این شهابهای آسمانی بوجود آمده است که در ابتدای بوجود آمدن منظومه شمسی بسیار زیاد بودند. دانشمندان تصاویری از بوجود آمدن ستارگان دیگر دارند و دقیقا نشان داده شده که چگونه سیارات بوجود می آیند. 4.5 میلیارد سال دیگر خورشید منفجر میشود
زمین در چهار میلیارد سال ساخته شده است . شما فکر میکنی که حیات یکدفعه بر روی زمین بوجود آمد . حیات بصورت تکاملی در زمین بوجود آمده است و هنوز هم که هنوزه این تکامل ادامه دارد . جهان هم هنوز در حال انبساط است. همین الان که من و تو داریم صحبت میکنیم میلیونها ستاره از بین میروند و میلیونها ستاره و حیات جدید بوجود می آیند .

در ضمن در مورد روزها هم اینجا روزهاش یکیه!
اون آیات دیگه هم روزهای مال مناسبات دیگه است.یکی مال فرشتگان و دیگری مال جهنم.

قرار بود حرف ثم را بیشتر بازش بکنید.مشابه این کاربرد را در آیات دیگر بیان کنید.در مورد دحا هم توضیح بدید.

در خصوص ترتيب خلقت آسمانها و زمين ، يعني اينكه اول آسمانها خلق شد بعد زمين و يا بعكس ، ميان مفسرين اختلاف است و بنده تا حدودي به اين اختلاف نظر در پست شماره 13 اشاره كردم .
برخي از مفسران با توجه به آياتي كه در آن ظاهر لفظ ، خلقت آسمانها را بعد از زمين بيان مي كند ، حكم به تقديم خلقت زمين بر آسمان نموده اند و برخي هم با توجه به اياتي چون آيه 30 سوره مباركه نازعات ، خلقت زمين را پس از آسمان مي دانند .همچنين به شواهدي ديگر از لفظ " سماوات " و " سماء " و تفاوت كاربرد اين دو در آيات مربوطه استشهاد نموده و تفسير و برداشتي قابل تعمق ارائه داده اند كه ان شاء الله در پستهاي آتي به بيان آنها خواهيم پرداخت .

keen fighter;268713 نوشت:
حاج آقا شما چقدراز علم فیزیک و نجوم آگاهی دارید؟
خلقت تمامی کائناتی که در جهان وجود دارند در 13.7 میلیارد سال پیش آنهم بطور یکجا بصورت انرژی بوده است. از آن موقع به بعد آن انرژی نظم گرفت . ابتدا اتم هیدروژن ساخته شد بعد از آن کهکشانها شکل گرفتند بعد ستاره ها شکل گرفتند و بعد در دل ستاره ها عناصر شکل گرفتند و بهم برخورد کردند و سیارات را ساختند .
زمانی که زمین بوجود آمده بود آسمانها بطور کامل بوجود آمده بود
زمانی که خورشید در حال بوجود آمدن بود ناگاه منفجر میشود و انرژی زیادی را آزاد میکند که در آن حرارت بالا ، اتمهای آهن و ... بوجود می آیند و پس از برخورد با یکدیگر ، کرات آسمانی را بوجود می آورند . این یک فرضیه نیست یک مطلب علمی ثابت شده است. هنوز هم گهگاه بخشی از خورشید ازش کنده میشود و به شهاب آسمانی تبدیل میگردد . زمین از برخورد این شهابهای آسمانی بوجود آمده است که در ابتدای بوجود آمدن منظومه شمسی بسیار زیاد بودند. دانشمندان تصاویری از بوجود آمدن ستارگان دیگر دارند و دقیقا نشان داده شده که چگونه سیارات بوجود می آیند. 4.5 میلیارد سال دیگر خورشید منفجر میشود
زمین در چهار میلیارد سال ساخته شده است . شما فکر میکنی که حیات یکدفعه بر روی زمین بوجود آمد . حیات بصورت تکاملی در زمین بوجود آمده است و هنوز هم که هنوزه این تکامل ادامه دارد . جهان هم هنوز در حال انبساط است. همین الان که من و تو داریم صحبت میکنیم میلیونها ستاره از بین میروند و میلیونها ستاره و حیات جدید بوجود می آیند .

در ضمن در مورد روزها هم اینجا روزهاش یکیه!
اون آیات دیگه هم روزهای مال مناسبات دیگه است.یکی مال فرشتگان و دیگری مال جهنم.

قرار بود حرف ثم را بیشتر بازش بکنید.مشابه این کاربرد را در آیات دیگر بیان کنید.در مورد دحا هم توضیح بدید.

شما چقدر از علم نجوم و فیزیک می دونین؟؟؟ حرف عوامانه ای زدین. این که جهان از چه زمانی تشکیل شده و چگونه تشکیل شده رو دانشمندا نتونستن بفهمن چه جوری بوده. فقط در حد فرضیه و بیان تخیلاتشونه همه ی جوابا به این سوال. دیروز بیگ بنگ امروز نظریه ریسمان فردا چیز دیگر. پس از خود نگویید قرآن اشتباه است. این اطلاعات ناقص ماست که باعث میشه بگیم قرآن اشتباست.

امیر حسین999;269058 نوشت:
شما چقدر از علم نجوم و فیزیک می دونین؟؟؟ حرف عوامانه ای زدین. این که جهان از چه زمانی تشکیل شده و چگونه تشکیل شده رو دانشمندا نتونستن بفهمن چه جوری بوده. فقط در حد فرضیه و بیان تخیلاتشونه همه ی جوابا به این سوال. دیروز بیگ بنگ امروز نظریه ریسمان فردا چیز دیگر. پس از خود نگویید قرآن اشتباه است. این اطلاعات ناقص ماست که باعث میشه بگیم قرآن اشتباست.

حقیقت اینه که بنده دانشجوی رشته مهندسی مکانیک هستم و در مورد بیگ بنگ و نجوم و ... هم مطالعه می کنم.
وقتی که اون پست حاج آقا رو دیدم فهمیدم که ایشون هیچی در این باره نمی دونند و قریب به یقین میدونم که از شما خواسته اند تا به این پست پاسخ بدین.
ببین عزیزم تو در این پست چیز جدیدی به من نگفتی.این چیزی نبود که من ندونم.
من نیومدم اینجا که علممو به رخ بقیه بکشم.بحثی که ما در اینجا داریم اینه که آیا زمان به وجود آمدن آسمان ها و زمین یکسان بوده اند یا خیر.خود تو چی فکر می کنی؟
اینکه قرآن صحیح یا غلط گفته چیزی هستش که الآن داریم درموردش تحقیق می کنیم!
زمین در 4/5 میلیارد سال پیش از برخورد شهاب سنگ های آسمانی به وجود آمد و ما فقط به این زمان به وجود آمدن و نه دیگر تغییرات آن کار داریم.با این علمی که امروزی من فکر می کنم که می توانیم ثابت کنیم زمان به وجود آمدن آسمان ها وزمین یکسان نیست.

هدی;268956 نوشت:
در خصوص ترتيب خلقت آسمانها و زمين ، يعني اينكه اول آسمانها خلق شد بعد زمين و يا بعكس ، ميان مفسرين اختلاف است و بنده تا حدودي به اين اختلاف نظر در پست شماره 13 اشاره كردم .
برخي از مفسران با توجه به آياتي كه در آن ظاهر لفظ ، خلقت آسمانها را بعد از زمين بيان مي كند ، حكم به تقديم خلقت زمين بر آسمان نموده اند و برخي هم با توجه به اياتي چون آيه 30 سوره مباركه نازعات ، خلقت زمين را پس از آسمان مي دانند .همچنين به شواهدي ديگر از لفظ " سماوات " و " سماء " و تفاوت كاربرد اين دو در آيات مربوطه استشهاد نموده و تفسير و برداشتي قابل تعمق ارائه داده اند كه ان شاء الله در پستهاي آتي به بيان آنها خواهيم پرداخت .

من از شما میخوام که بیشتر و بیشتر در مورد حرف «ثم » توضیح بدید.

keen fighter;270709 نوشت:
حقیقت اینه که بنده دانشجوی رشته مهندسی مکانیک هستم و در مورد بیگ بنگ و نجوم و ... هم مطالعه می کنم. وقتی که اون پست حاج آقا رو دیدم فهمیدم که ایشون هیچی در این باره نمی دونند و قریب به یقین میدونم که از شما خواسته اند تا به این پست پاسخ بدین.

حقیقتم اینه که من یه دانش آموز سال سوم متوسطه رشته ی ریاضی فیزیک از سمپادم. کسی هم از من چیزی نخواسته که بیام اینجا بگم.

keen fighter;270709 نوشت:
ببین عزیزم تو در این پست چیز جدیدی به من نگفتی.این چیزی نبود که من ندونم.
اگه می دونستین که علم با قطعیت راجع به خلقت سخن نگفته تا به این لحظه پس کامنت 17 تون چیه؟؟ یه بار نوشتتون رو بخونین. اون قدر با قطعیت سخن گفته اید که من که خوندم اونو این طور به ذهنم رسید می خواید استاد هدی رو ضایع کنین. در حالی که ...

keen fighter;270709 نوشت:
من نیومدم اینجا که علممو به رخ بقیه بکشم.بحثی که ما در اینجا داریم اینه که آیا زمان به وجود آمدن آسمان ها و زمین یکسان بوده اند یا خیر.خود تو چی فکر می کنی؟

اولا باید بگین که منظورتون از :"آیا زمان به وجود آمدن آسمان ها و زمین یکسان بوده اند" در قرآنه یا در حقیقت. البته که هنوز علم تجربی بشر به حدی نیست که به این سوال پیچیده جواب دهد. علم بشر هنوز از آغاز خلقت جهان اطلاع دقیق ( بخوانید حتی غیر دقیقی) ندارد. چرا که هر چه هست فرضیه است. وقتی از خود خلقت علمی نیست چگونه راجع به ویژگی اش علمی باشد. اول باید دید که زمان همزمان با جهان خلق شده یا خیر. که ظاهرا جواب خیر است چون اگر زمان قبل از خلقت جهان می بود پس قبل از این جهان چه بوده؟! البته باز فرضیاتی در علوم تجربی( صرفا فرضیه و تخیل) هست که می گه جهان های دیگری بوده اند و با هم بر خورد کرده جهان ما از بینش بیرون آمده. که باز در اینجا این سوال مطرح می شود که قبل از خلقت آن چهان ها چه بوده است؟

نتیجه گیری: وقتی دلیل و سند و مدرک علمی در دست نیست، آیا این عاقلانه است که گفته های قرآن را نقض کرد صرفا به این دلیل که با تخیلات یه سری انسان ( دانشمند) سازگار نیست؟!

keen fighter;270709 نوشت:
زمین در 4/5 میلیارد سال پیش از برخورد شهاب سنگ های آسمانی به وجود آمد و ما فقط به این زمان به وجود آمدن و نه دیگر تغییرات آن کار داریم.با این علمی که امروزی من فکر می کنم که می توانیم ثابت کنیم زمان به وجود آمدن آسمان ها وزمین یکسان نیست.

شهاب سنگا با چی برخورد کردند و زمین بوجود اومد؟! تا اونجایی که من می دونم شهاب سنگا صرفا در انتقال آب یا حیات به زمین نقش می توانند داشته باشند( اینم فقط نظریه و فرضیه است،‌قطعی نیست)
. درباره ی پدید آمدن ماه هم همچین نظراتی هست ولی هم مخالفانی دارد و هم موافقانی. البته مطلب دقیق تری هم در این باره هست که زمین نیز مجزا" از خود سحابی متولد شده است.
و یا این نظر که یک جسم بزرگتر مثلا یه ستاره متلاشی شده و سایر سیارات از بقایای آن بوجود آمده اند.

"با این علمی که امروزی من فکر می کنم که می توانیم ثابت کنیم زمان به وجود آمدن آسمان ها وزمین یکسان نیست." : علم امروزتان در ساده ترین مسایل مانده چه برسد به خلقت. هنوز قطعی نیست که آیا سقف سرعت ،سرعت نور است یا خیر. هنوز قطعی نیست که ماده تاریک هست یا نه. هنوز از ماهیت ذرات پرده برداری نشده. هنوز قادر به دیدن الکترون نشده در حالی که هزاران نظر و فرضیه از آن و بعد از آن ارایه شده. هنوز علمتان نمی تواند زلزله را پیش بینی کند و ... . حالا با این علم می خواهی برای کتاب خدا تناقض بیاری؟!

keen fighter;268713 نوشت:
زمین در چهار میلیارد سال ساخته شده است . شما فکر میکنی که حیات یکدفعه بر روی زمین بوجود آمد . حیات بصورت تکاملی در زمین بوجود آمده است و هنوز هم که هنوزه این تکامل ادامه دارد . جهان هم هنوز در حال انبساط است. همین الان که من و تو داریم صحبت میکنیم میلیونها ستاره از بین میروند و میلیونها ستاره و حیات جدید بوجود می آیند .

اصلا فرض می کنم شما درست می گید و حیات یکدفعه در زمین ایجاد نشد . شاید از فضا به زمین منتقل گشت. حالا سوال من: در فضا چگونه حیات بوجود آمد و بعدا به زمین منتقل شد؟!
حیات به صورت تکاملی بوجود اومد؟؟ پس اولین حلقه ی این زنجیر تکامل ، خود چگونه بوجود اومد؟؟ آیا این که سیاراتت و ستاره های جدید خلق می شن و یا تغییراتی در جهان بوجود می آد تناقضی با آموزه های اسلام و قرآن داره؟

اصلا یه سوال: شما به خلق الساعه اعتقاد داری؟؟ اگه داری نظریه تکاملت هیچه. اگه نداری پس طبق همون بیگ بنگت خلقت جهان همون خلق الساعه است. که به یکباره...

به نام خدا

keen fighter;270709 نوشت:
قریب به یقین میدونم که از شما خواسته اند تا به این پست پاسخ بدین.

هر چند بابت تاخير چند روزه - كه به دليل مشغله كاري نتوانستم حضور متمركز در بحث داشته باشم - عذرخواهي ميكنم اما اين بيان شما قضاوتي عجولانه بود .جناب جنگنجوي مشتاق ! بنده به عنوان يك مسلمان محقق ، در بحثها حضور پيدا مي كنم و سعي مي كنم آنچه تا كنون در خصوص موضوع مورد بحث ، تحقيق و پژوهش شده است را بيان و بررسي نمايم . قرآن كريم به ما آموخته است كه ولاتقف ما ليس لك به علم ، لذا در هر موردي كه مطلبي را ندانم به دنبال توجيه و چسباندن چيزي به قرآن كريم نيستم و به صراحت مي گويم نميدانم و نمي دانمِ من، به معني نقض آيات قرآن شريف نيست بلكه به معني اين است كه من اطلاع بيشتري ندارم اميدوارم اين موضوع كاملا مشخص و شفاف شده باشد .
يك نكته ديگر در مورد
keen fighter;270709 نوشت:
با این علمی که امروزی من فکر می کنم که می توانیم ثابت کنیم زمان به وجود آمدن آسمان ها وزمین یکسان نیست.

ظاهرا شما در خصوص كلمه "يوم " هنوز نپذيرفته ايد كه " يوم " در قران ، صرفا به معني زمان و روز نيست ، بلكه به معناي مرحله نيز مي باشد در پستهاي قبل اين مطلب بيان شده بود . شما اگر كاري را در چند مرحله انجام دهيد لزوما به معناي صرف زمان برابر براي هر مرحله نيست . لطفا دقت بفرماييد .


و اما آنچه وعده داده بودم :

هدی;268956 نوشت:
همچنين به شواهدي ديگر از لفظ " سماوات " و " سماء " و تفاوت كاربرد اين دو در آيات مربوطه استشهاد نموده و تفسير و برداشتي قابل تعمق ارائه داده اند كه ان شاء الله در پستهاي آتي به بيان آنها خواهيم پرداخت .

در تحقيقي كه داشتم به چند توضيح در مورد آيات 29 سوره بقره و جمع آن با آيات سوره نازعات ، برخورد كردم كه به توضيح مطلب پرداخته و اثبات نموده بودند كه تناقضي در آيات قرآن از باب بحث تقدم خلقت آسمان بر زمين يا زمين بر آسمان وجود ندارد . البته توضيحات در دو بخش و از دو زاويه متفاوت صورت گرفته است كه جهت غناي بيشتر بحث به بيان هر دو توضيح مي پردازم .[قبلا عرض مي كنم كه صرفا به نقل توضيحات مذكور مي پردازم تا تحقيقات صورت گرفته را بيان نمايم .]
توضيح و تبيين اول :
در آيه 29 سورهء بقره چنين آمده است: " هوالذی خلق لکم مافی الارض جميعاً ثم استوی الی السماء فسواهن سبع سماوات" ترجمهء اين آيهء کريمه درتفسير کابلی چنين است:" وآن ذاتی است که بيافريد برای شما آنچه درزمين است همه را باز قصد کرد بسوی آسمان (پس) برابر کرد آنهارا هفت آسمان ها".

ادامه دارد ...

از طرفي کلمه ي " دحی" درفرهنگ بزرگ نوين عربی چنين ترجمه شده است: ( دحا) البطن دحواٌ : بزرگ شد شکم او وفروهشته گرديد. دحاالله الارض: گسترد وفراخ گردانيد خدازمين را.
پس " دحاها " به معني " خلقها " نيست بلكه به معني هموار كردن و گسترش دادن و فراخ نمودن است نه خلق كردن .

توضيح و تبيين دوم :

keen fighter;268713 نوشت:
قرار بود حرف ثم را بیشتر بازش بکنید.مشابه این کاربرد را در آیات دیگر بیان کنید.در مورد دحا هم توضیح بدید.

keen fighter;270709 نوشت:
من از شما میخوام که بیشتر و بیشتر در مورد حرف «ثم » توضیح بدید.

به دليل اينكه تبيين دوم بر مبناي حروف " ثم " و " بعد ذلك" است ، به نوعي پاسخ سوالات شما در اين خصوص نيز خواهد بود [ قبلا خدمتتان بيان كرده بودم كه ثم از حروفي است كه براي بيان فاصله و تراخي بكار مي روند اما اين تراخي همواره بيان فاصله زماني و ترتيب زماني نيست بلكه گاهي براي تراخي بياني يا رتبي بكار مي رود ] :
برخي ازمفسرين با استناد به قواعد زبان عربی، چنين نظر داده اند که کلمات " بعد ذالک" و " ثم " درآيات سورهء البقره و النازعات وسوره های ديگری که درآنها مسئله آفرينش آسمانها وزمين تشريح شده است، معنی تراخی زمانی را افاده نمی کنند ؛ يااگر ساده تر بگوئيم ، ترتيب زمانی را افاده نمی کنند بلکه به معنی " مع ذالک" يعنی " اضافه براين" و يا " علاوه براين" و.. می باشند ومثالهای اين گونه تراخی که آن را تراخی فی الاخبار ويا تراخی رتبی نيز می گويند درزبان عربی ودرقرآن کريم بسياراست،
مثلا در آيه 152 سوره مباركه انعام مردم را به نخوردن مال يتيم وانصاف دردادوستد وعدالت درگفتار و..توصيه نموده و سپس در آيه 154 فرموده " ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ ..." آنگاه به موسى كتاب داديم...
اگر کلمه ي " ثم " را به معنی تراخی زمانی ويا ترتيب زمانی بگيريم، معنی اين آيه چنين می شود که " بعدازتوصيه ي شما ای امت محمد به نخوردن مال يتيم وانصاف دردادوستد وعدالت درگفتار و.. به موسی کتاب را بخشيديم " ؛ درحاليکه چنين نيست.
يا مثلا درآيه های 10 تا 13سورهء القلم درمورد يکی ازکفار امده است :" ولاتطع کل حلاف مهين هماز مشاء بنميم مناع للخير معتد اثيم عتل بعد ذالک زنيم" يعنی " واطاعت مکن سخن هربسيارسوگند خورندهء محقررا بسيار عيب گوی سخن چين رابسيارمنع کننده خيرازحد گذرنده درظلم را ، بسيارگنه کننده را درشت خوی وبا اينهمه بدنام را".
درينجا کلمهء " بعد ذالک" ترتيب زمانی را نشان نمی دهد( چون همهء اين صفات دروجود آن شخص، دريک زمان وجودداشت ونه درزمانهای گوناگون وپی درپی) بلکه به معنی "اضافه براين " است.
لذا ترجمه ايات سوره نازعات هم اينگونه خواهد بود :" آيا آفرينش شما دشواراست يا آسمان، بنانمود آن را ، برافراشت بلندی آن را... واضافه براينها زمين را نيز مهيا وآماده برای ز ندگی تان نموده است"


البته در ادبيات عرب نيز از اينگونه كاربردها در خصوص " ثم " و " بعد ذلك" وجود دارد .شاعری دروصف يکی ازامراء عرب می گويد:
" قل لمن ساد ثم ساد ابوه
ثم قد ساد قبل ذالک جده "
يعنی " بگو به کسيکه خودش پيشوا بوده وپدرش نيز واضافه برآن ، پدربزرگش قبلاً آقايی وپيشوايی کرده است".
ملاحظه می فرمائيد که دراينجا کلمهء " ثم " بکار رفته است ولی هرگز معنی ترتيب زمانی را افاده نمی کند، وگرنه بايد معنايش چنين می بود: بگو به کسيکه پيشوابوده وپدرش بعد ازوی پيشوا بوده وپدربزرگش بعد ازهردوی ايشان پيشوا بوده است!..
آيا چنين چيزی معقول است؟!..
پس کلمهء " ثم "دراينجا نه ترتيب زمانی بلکه نوع ديگری ازترتيب را افاده می کند که آن را درزبان عربی" الترتيب الذکری" ويا " الترتيب الاخباری " می گويند؛ وشاعر دراين شعرتنها مسئله ي پيشوايی وسيادت آقايی خويش وپدرش وپدربزرگش را ياد می کند بدون اينکه منظورش آقايی وسيادت خويش پيش از سيادت پدرش وپدربزرگش باشد .


ايت الله جوادي آملي نيز بر اين عقيده اند كه ظاهر عطف به ثم تاءخر آفرينش آسمانها از زمين است ليكن در اين آيه كريمه ثم براى افاده تفاوت درجه وجود و نيز تراخى به حسب مقام بيان و گزارش است، نه به حسب وجود و تحقق خارجى و به عبارت ديگر ديگر ثم در اين جا مفيدى ترتيب ذكرى است، نه ترتيب واقعى.(1)

(1)- ر. ك : تفسير تسنيم ، ذيل آيه 29 سوره مباركه بقره
.

حاج آقا در مورد اینکه قرآن آسمان ها و زمین را در مدت یکسان خلق کرده بیشتر توضیح بدید.(و حتی ادامه شکل گیری زمین دو برابر شکل گیری آسمان ها و ستاره ها زمان برد! )
حاج آقا آیا این ادعا درسته که با توجه به آیات قرآن می توان نتیجه گرفت خلقت آسمان ها و زمین یکسان هستند؟

keen fighter;273171 نوشت:
در مورد اینکه قرآن آسمان ها و زمین را در مدت یکسان خلق کرده بیشتر توضیح بدید.

جناب جنگجو ! بنده نه چنين ادعايي داشتم و نه چنين مطلبي را از قرآن كريم نقل كردم .
بنده در پست شماره 26 همين تاپيك نيز پاسخ ارائه شده قبلي رابه شما يادآور شدم كه يوم در قرآن كريم تنها به معني روز و زمان نيست ، بلكه به معني مرحله نيز آمده است و در ايات مورد بحث ما به معني مرحله است و دارا بودن چند مرحله در يك كار لزوما به معني صرف وقت و زمان مساوي در هر مرحله نيست .
مثلا حيات انسان داراي دو مرحله است يكي مرحله جنيني و يكي پس از تولد اما مرحله جنيني معمولا نه ماه بطول مي انجامد ولي پس از تولد ممكن است براي انساني تا 120 سال و يا بيشتر هم طول بكشد .يعني ضمن اينكه حيات فرد دو مرحله دارد ، اما اين دو مرحله زمان برابري ندارند .
قران كريم هم ادعا نكرده كه زمان خلقت زمين با آسمانها يكسان است . بلكه يوم درآيه مربوطه به معناي مرحله است . لطفا دقت مضاعف مبذول بفرماييد .
keen fighter;273171 نوشت:
آیا این ادعا درسته که با توجه به آیات قرآن می توان نتیجه گرفت خلقت آسمان ها و زمین یکسان هستند؟

متوجه اين سوال شما نشدم . يكسان از چه جهت ؟

هدی;273665 نوشت:
جناب جنگجو !

حاج آقا keen fighter به معنی مبارز تیز(باهوش) است.یعنی برای به دست آوردن حقیقت به یک شیوه خاص مبارزه می کنم.
هدی;273665 نوشت:

بنده در پست شماره 26 همين تاپيك نيز پاسخ ارائه شده قبلي رابه شما يادآور شدم كه يوم در قرآن كريم تنها به معني روز و زمان نيست ، بلكه به معني مرحله نيز آمده است و در ايات مورد بحث ما به معني مرحله است و دارا بودن چند مرحله در يك كار لزوما به معني صرف وقت و زمان مساوي در هر مرحله نيست .

حاج اقا متوجه بودم،ولی قانع نبودم که به معنی مرحله است.اثبات کنید که یوم به معنی مرحله است.شواهد بیشتری نشون بدید.آیات مشابه و ...

منظور از روز چیست؟
وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿۴۷﴾
و از تو با شتاب تقاضاى عذاب مى‏كنند با آنكه هرگز خدا وعده‏اش را خلاف نمى كند و در حقيقت‏يك روز [از قيامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى‏شمريد (۴۷)

تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿۴﴾
فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى‏روند (۴

در اینجا زمان روزها (با توجه به موقعیت آنها) متفاوت است.
و من فکر نمی کنم به کاربردن دوره در اینجا صحیح باشد!

به نام خدا

keen fighter;273701 نوشت:
اثبات کنید که یوم به معنی مرحله است.شواهد بیشتری نشون بدید.آیات مشابه و ...

در قرآن كريم و همچنين در لغت و كاربرد زباني ، يوم به معاني مختلفي بكار مي رود :
1- يوم به معناي متداول آن يعني فاصله ميان طلوع تا غروب خورشيد .مانند:

فمن لم يجد فصيام ثلاثة ايام في الحج(1)

در اينجا سه روز يعني سه روزي كه فاصله طلوع تا غروب خورشيد را شامل مي شود .

2- زمان خارج از مفهوم مادي مثل : اليوم الاخر، يوم القيامة و ...

چرا خارج از مفهوم مادي است ؟ زيرا

وقتى آسمانها و زمين طومار گونه برچيده شد، ديگر حركت وضعى و انتقالى زمين يا كره ديگر مطرح نيست تا از آن شب و روز و سال و ماه پديد آيد، بلكه بساط متحرك و حركت برچيده مى شود.(2)

(1)- بقره /196
(2)- تفسير تسنيم ، ذيل آيه 3 سوره مباركه حمد

3- در قرآن كريم يوم به معناى ظهور نيز آمده است ؛ مانند: (كل يوم هو فى شاءن ) (3) در اين آيه كريمه يوم به معناى متعارف آن نيست ؛ زيرا خود يوم به معناى متعارف نيز شاءن جديد فيض ‍ خداست ...مقصود اين نيست كه خداوند در هر شبانه روز يا در هر روز ( در مقابل شب ) كارى دارد، زيرا خود روز هم شانى از شئون الهى و كارى از كارهاى اوست. پس (كل يوم ) به معناى كل ظهور است (4)
4- به معناي دوره ، دوران ، مرحله
مانند:
تلك الايام نداولها بين الناس(5)
ما اين روزها [ي شكست و پيروزي] را ميان مردم به نوبت مي‌گردانيم
يعني اين دوران و مراحل شكست و پيروزي را به نوبت مي گردانيم .




(3)- الرحمن/29
(4)- تفسير تسنيم ، همان
(5)-آل عمران / 140


كاربرد يوم به معناي دوران و مرحله حتي در لغت محاوره و زبان گفتار هم رايج است .

در حديثي از اميرالمومنين علي (ع) آمده است:

« الدهر يومان يوم لك و يوم عليك .» (6)
روزگار دو روز (دوره) است يك دوره به نفع تو و يك دوره بر عليه توست

مشخص است كه دو روز در جمله فوق به معناي دو بيست و چهار ساعت يا دو طلوع و غروب خورشيد نيست بلكه به معناي دو دوره و مرحله است .

لذا با توجه به معاني و كاربردهاي يوم و روز در قرآن كريم ، سته ايام در آيات مربوط به خلقت ، به معني مرحله و دوران مي باشد .

(6)- نهج البلاغه ، حكمت 390

به نظر میرسه که شما میخواین یه جوری این اشتباهات رو بپوشونید.معنی کلمات رو عوض می کنید و ...
بعضی کلمات هستند مثل شیر که واقعاً معانی متفاوتی دارند.بعضی کلمات مجاز و استعاره و ... هستند.

تلك الايام نداولها بين الناس(5)
ما اين روزها [ي شكست و پيروزي] را ميان مردم به نوبت مي‌گردانيم
يعني اين دوران و مراحل شكست و پيروزي را به نوبت مي گردانيم .
روز های پیروزی و شکست.
« الدهر يومان يوم لك و يوم عليك .» (6)
روزگار دو روز (دوره) است يك دوره به نفع تو و يك دوره بر عليه توست
منظور روزهای پیروزی و شکست است.

حاج آقا درباره حرف ثم،این حرف بالاخره یک تاخیری رو میرسونه.نگاه کنید:
" قل لمن ساد ثم ساد ابوه
ثم قد ساد قبل ذالک جده
بگو به کسيکه خودش پيشوا بوده وپدرش نيز پس(آنگاه) پدربزرگش قبلاً آقايی وپيشوايی کرده است".

در مورد 154 انعام، الآن این قرآنی که تو دست منه ثم را سپس معنی کرده.
ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِيَ أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿۱۵۴﴾

فولادوند: آنگاه به موسى كتاب داديم براى اينكه [نعمت را] بر كسى كه نيكى كرده است تمام كنيم و براى اينكه هر چيزى را بيان نماييم و هدايت و رحمتى باشد اميد كه به لقاى پروردگارشان ايمان بياورند

مکارم: سپس به موسي كتاب (آسماني) داديم، (نعمت خود را) بر آنها كه نيكوكار بودند تكميل كرديم، و همه چيز را (كه مورد نياز آنها بود در آن) روشن ساختيم، كتابي كه مايه هدايت و رحمت بود، تا به لقاي پروردگارشان (به روز رستاخيز) ايمان بياورند.

خرمشاهی: بارى به موسى كتاب آسمانى داديم، براى اينكه نعمت را بر كسى كه نيكى پيش گرفته بود، تمام كنيم و براى آنكه همه چيز را به روشنى بيان كنيم و رهنمود و رحمتى باشد، تا به لقاى پروردگارشان ايمان بياورند

تفسیر نور در این باره:
در آيات قبل ، سخن از ده حكم اساسى و اصولى اسلام در ميان بود، كه در حقيقت زير بناى بسيارى از احكام اسلامى محسوب مى شود، و از تعبيراتى مانند: ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه (اين راه مستقيم من است ، از آن پيروى كنيد) و مانند آن بر مى آيد كه اين احكام ، مخصوص ‍ آئين و مذهب معينى نبوده ، بويژه اينكه تمام آنها از اصولى است كه عقل به روشنى ، آنها را تصديق و تاييد مى كند، و به اين ترتيب مضمون آيات گذشته بيان احكامى است كه نه تنها در اسلام بلكه در تمام اديان بوده است .
به دنبال آن در اين آيات ، مى گويد: سپس به موسى ، كتاب آسمانى داديم و نعمت خود را بر افراد نيكوكار و آنها كه تسليم فرمان ما و پيرو حق بودند كامل ساختيم (ثم آتينا موسى الكتاب تماما على الذى احسن ).
از آنچه گفتيم معنى كلمه ((ثم )) كه در لغت عرب معمولا براى ((عطف با تاءخير)) مى باشد روشن مى گردد، و معنى آيه چنين خواهد بود، نخست به انبياى پيشين ، اين فرمانهاى همگانى و عمومى را ابلاغ كرديم ، سپس به موسى كتاب آسمانى داديم ، و اين برنامه ها و تمامى برنامه هاى لازم را در آن شرح داديم .

هدی;264858 نوشت:
درباره پرسشتان از اينكه كار خدا كن فيكون است پس چرا مراحل خلقت زمان دار است، توضيح مفسر يزرگ معاصر استاد جوادي آملي را خدمتتان عرض مي كنم :
" كار خدا زمان مند نيست آن كه فيض خدا را دريافت مي‌ كند او زماندار است اما كار خدا بي زمان است لذا آنچه را كه به خودش اسناد مي‌دهد مي‌فرمايد ﴿انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون﴾ يا "و ما امرنا الا واحدة كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ" آنچه كه به الله اسناد دارد زماني نيست چون او فوق زمان است و فوق زمان كار مي‌كند آن موجودي كه متزمن است يعني در زمان زندگي مي‌كند آن زمان‌ مند است زمان پذير است يا دفعي يا تدريجي فيض را قبول مي‌كند ...مي‌توان گفت كه آنچه به ذات اقدس اله برمي‌گردد منزه از زمان است و آنچه به فيض خدا برمي‌گردد چون اين متضمن است در زمان معين، متمكن است در مكان معين آن زمان و مكان دارد ..."(1)

دِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﴿۱۱۷﴾
[او] پديد آورنده آسمانها و زمين [است] و چون به كارى اراده فرمايد فقط مى‏گويد [موجود] باش پس [فورا موجود] مى‏شود (۱۱۷)
1-خدا همه چیز را در صفر ثانیه می آفریند.
2-خدا به آن چیز دستور می دهد که به وجود بیا در نتیجه شروع می کند به وجود آمدن با زمان.
مثلاً به آب دریا میگه بخار شو.بعد ابر شو.بعد بارون شو.
به این شکل بارون به خواست خدا اومد ولی زمان برای خدا معنی پیدا کرد!
ولی بارون کن فیکونی نیومد.


keen fighter;280448 نوشت:
به نظر میرسه که شما میخواین یه جوری این اشتباهات رو بپوشونید.معنی کلمات رو عوض می کنید و ... بعضی کلمات هستند مثل شیر که واقعاً معانی متفاوتی دارند.بعضی کلمات مجاز و استعاره و ... هستند.

من تصور مي كنم آنچه از زبان و ادبيات عرب و نيز توضيحات مفسرين - يعني صاحب نظران و متخصصين فن - در مورد كلمه روز و نيز ارائه مثالها و توضيحات آنها لازم بود ، عرض شده است .
اينكه آيا اين توضيحات اشتباه هستند و اينكه آيا كلمه ي " يوم" به معاني ايي كه گذشت بكار مي روند يا خير ، مساله اي نيست كه با عرض بنده و يا انكار شما ، اثبات يا نقض شود بلكه اين مساله يك مطلب ادبي است كه از نظر اهل فن، ثابت است و همانگونه كه نمونه هايش را از قرآن كريم و ادبيات عرب عرض كردم ، بايد به شكلي علمي مورد بررسي و همچنين مورد نقد قرار گيرد و صرف استبعاد و انكار و رد شما ، نه چيزي را اثبات مي كند و نه دليلي بر رد آن است .
وانگهي من اشتباهي ملاحظه نمي كنم كه بخواهم آنرا بپوشانم .تصور من اين است كه شما مصريد در رابطه با برداشتهاي قرآني ، ديدگاههاي اديبان و مفسران را ناديده بگيريد ، در حالي كه شما در قرآن كريم با الفاظي سر و كار داريد كه بناچار بايد معاني دقيق آنها را بدانيد و كاربردهاي مختلفشان را از اهل فن ، بررسي كنيد . متاسفانه با وجود اينكه توضيحات و مثالهاي مختلف در اين زمينه در موضوع تاپيك ،بيان شد ، اما شما آنرا مورد مداقه قرار نداديد و لذا مجددا در بررسي مثالها دچار اشكال شديد . كه ان شاء‌الله در ادامه به موارد اشكال شما خواهم پرداخت .

به نظر مي رسد در توضيحات ارائه شده قبلي ، دقت لازم را نكرده ايد .مثلا در اين مثال :

keen fighter;280448 نوشت:
« الدهر يومان يوم لك و يوم عليك .» (6) روزگار دو روز (دوره) است يك دوره به نفع تو و يك دوره بر عليه توست منظور روزهای پیروزی و شکست است.
آقاي فايتر ، لطفا دقت كنيد .اگر يوم در جمله و روايت بالا به معناي روز به معناي متداولش يعني بيست و چهار ساعت شبانه روز باشد و به معني دوره و مرحله برهه و ...نباشد آنگاه آيا روايت فوق از نظر معنا صحيح است ؟ يعني الدهر يومان به اين معنا مي شود كه روزگار ، دو روز - يعني دو بيست و چهار - ساعت است .
آيا بنظر شما اين منطقي و صحيح است ؟
همان كلمه روز كه در بخش قرمز رنگ از ترجمه و برداشت شما نقل كردم هم به معناي دوره و مرحله و برهه و ... است .
مي بينيد كه حتي اگر واژه روز را هم در برخي جملات بكار ببريد ، باز معناي بيست و چهار ساعت شبانه روز را كه مد نظر شماست ، نمي دهد و هر چه كنيد ،معناي مرحله و دوره و برهه را نمي توانيد از معنا استنباط نكنيد .

keen fighter;280452 نوشت:
حاج آقا درباره حرف ثم،این حرف بالاخره یک تاخیری رو میرسونه.نگاه کنید: " قل لمن ساد ثم ساد ابوه ثم قد ساد قبل ذالک جده بگو به کسيکه خودش پيشوا بوده وپدرش نيز پس(آنگاه) پدربزرگش قبلاً آقايی وپيشوايی کرده است".

اگر معتقديد كه "ثم " صرفا تاخير را مي رساند ، لطفا سياست يك بام و دو هوا را اتخاذ نكنيد و در يك جمله ، هر حرف "ثم" كه بكار رفته را با همان معناي تاخيري كه معتقديد ، ترجمه كنيد نه اينكه يكي را تاخيري و ديگري را بصورتي ديگر ترجمه نماييد .
در جمله اي كه بنده شاهد مثال آوردم اينگونه آمده است :
قل لمن ساد ثم ساد ابوه
يعني :بگو به کسيکه خودش پيشوا بوده وپدرش نيزواضافه برآن ، پدربزرگش قبلاً آقايی وپيشوايی کرده است".
اگر " حرف "ثم" معناي به اصطلاح شما تاخيري داشت ، ترجمه بايد چنين مي شد :
بگو به کسيکه پيشوابوده وپدرش بعد ازوی پيشوا بوده...- زيرا ثم را به معناي تاخيري و " بعد از" گرفته ايم -
اما شما در ترجمه همين بخش " ثم " را تاخيري ترجمه نكرده ايد و آورده ايد :

keen fighter;280452 نوشت:
بگو به کسيکه خودش پيشوا بوده وپدرش نيز

در واقع حتي خود شما هم ترجمه " ثم" را در اينجا بر مبنايي كه ادعا مي كنيد نياورده ايد و آنرا به جاي " پس از آن " ،" نيز " تر جمه كرده ايد .
ادامه...

هدی;282472 نوشت:
مساله اي نيست كه با عرض بنده و يا انكار شما ، اثبات يا نقض شود بلكه اين مساله يك مطلب ادبي است كه از نظر اهل فن، ثابت است و همانگونه كه نمونه هايش را از قرآن كريم و ادبيات عرب عرض كردم ، بايد به شكلي علمي مورد بررسي و همچنين مورد نقد قرار گيرد و صرف استبعاد و انكار و رد شما ، نه چيزي را اثبات مي كند و نه دليلي بر رد آن است .

ببینید حاج آقا اطلاعاتی که در مورد سیاست و دین و یا حتی چیزهای دیگر داده می شود اطلاعات عادی نیستند! اطلاعاتی نیستند که ناقلانشان با بی طرفی اونا رو به ما بدهند! بلکه با تعصبات و ملاحظات زیادی ارائه می شوند! اینطور نیست؟
به خاطر همین بنده بیشتر سخت می گیرم.
و نیز هیچ حرفی صرفاً به گفته دیگران صحیح نیست!
هدی;282472 نوشت:
.تصور من اين است كه شما مصريد در رابطه با برداشتهاي قرآني ، ديدگاههاي اديبان و مفسران را ناديده بگيريد

اگه اینطور بود که الآن اینجا نبودم! من اومدم نظرات موافق و مخالف رو ببینم و بعد تصمیم بگیرم کی درست میگه کی غلط.
حاج آقا ملاحظه کنید:
ثم
سپس , پس (از ان) , بعد , انگاه , دران هنگام , در انوقت , انوقتی , متعلق بان زمان.
http://www.jasjoo.com/books/dictionary/?ask=%D8%AB%D9%85&langid=ar
اليوم
روز , یوم , امروز.
http://www.jasjoo.com/books/dictionary/?ask=%DB%8C%D9%88%D9%85&langid=ar

خب میبینید که معانی که شما ارائه داده بودید چندان متداول نیستند! شما با توجه به شواهدی اثبات کردید که فلان معنی را می توان به کار برد.ولی بنده به کمک علمای خودتون اینو رد کردم!
یوم در اسلام با یوم امروزی متفاوت است.یوم(روز) در اسلام از اذان صبح آغاز می شود به خاطر همین مدت روز ها در اسلام متفاوت است
ان اليوم الإسلامي يبدأ نهاره مع صلاة الفجر وحتى صلاة المغرب ويبدأ ليله من بداية الليل حتى صلاة الفجر.
http://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%8A%D9%88%D9%85

keen fighter;282528 نوشت:
ببینید حاج آقا اطلاعاتی که در مورد سیاست و دین و یا حتی چیزهای دیگر داده می شود اطلاعات عادی نیستند! اطلاعاتی نیستند که ناقلانشان با بی طرفی اونا رو به ما بدهند! بلکه با تعصبات و ملاحظات زیادی ارائه می شوند! اینطور نیست؟

خير با اين صحبت شما موافق نيستم .شايد اين قضاوت و نتيجه گيري ، ناشي از فقدان اطلاعات شما در زمينه فرايند مطالعاتي و تحقيقاتي مفسران باشد .يك مفسر نيازمند پيش نيازهاي بسياري در تحقيق است كه جاي شرحش در اينجا نيست و نيز روايات بسياري ، تفسير به راي را تقبيح و نكوهش كرده اند (1) بنابراين مفسر متعهد ، هرگز بر مبناي دلخواه خود قرآن را تفسير نمي كند و عقايد خود را بر قرآن تحميل نمي نمايد . منابعي كه يك مفسر براي تفسير قرآن از آنها بهره مي برد ، بايد منابع دست اول باشد چه در زمينه شناخت و بررسي لغات و الفاظ قرآن و چه در زمينه روايات . لذا تحقيقي عميق و بسيار تخصصي در تفسير يك آيه صورت مي گيرد و هيچ ملاحظه و تعصبي نبايد دخيل باشد .

keen fighter;282528 نوشت:
اگه اینطور بود که الآن اینجا نبودم! من اومدم نظرات موافق و مخالف رو ببینم و بعد تصمیم بگیرم کی درست میگه کی غلط. حاج آقا ملاحظه کنید: ثم سپس , پس (از ان) , بعد , انگاه , دران هنگام , در انوقت , انوقتی , متعلق بان زمان. http://www.jasjoo.com/books/dictiona...9%85&langid=ar اليوم روز , یوم , امروز. http://www.jasjoo.com/books/dictiona...9%85&langid=ar خب میبینید که معانی که شما ارائه داده بودید چندان متداول نیستند! شما با توجه به شواهدی اثبات کردید که فلان معنی را می توان به کار برد.ولی بنده به کمک علمای خودتون اینو رد کردم! یوم در اسلام با یوم امروزی متفاوت است.یوم(روز) در اسلام از اذان صبح آغاز می شود به خاطر همین مدت روز ها در اسلام متفاوت است ان اليوم الإسلامي يبدأ نهاره مع صلاة الفجر وحتى صلاة المغرب ويبدأ ليله من بداية الليل حتى صلاة الفجر. http://ar.wikipedia.org/wiki/%d9%8a%d9%88%d9%85

در اينصورت از بابت قضاوت نادرستي كه در مورد شما داشتم عذر خواهي مي كنم.
اما يك نكته مهم و آن اينكه منابعي كه در تفسير و بررسي آيات و الفاظ قرآن كريم بكار مي رود منابعي كاملا تخصصي هستند . منابع و سايتهايي كه از آنها در تحقيق استفاده كرده ايد و در بالا لينكشان را داديد ، سايتهايي عمومي مانند جس جو و يا نه چندان تخصصي مانند ويكي است كه اين منابع در تحقيقات بسيار تخصصي تفسيري ، تقريبا جايگاهي ندارند .
مثلا در بحث واژه شناسي ، يك مفسر از كتاب " العين " استفاده مي كند و يا در بررسي الفاظ غريب قرآن ،از كتبي مانند مفردات راغب استفاده مي شود و نيز كتب تخصصي ديگر ، لذا شما نيز اگر مايل به تحقيق صحيح و اصولي هستيد بايد از منابع تخصصي بهره بگيريد .
زبان و ادبيات عرب و كاربرد متداول برخي واژه ها نيز خود تاييدي براي كاربردهاي مختلف كلمات است كه بنده در پستهاي پيشين سعي كردم نمونه هايي از آن را ارائه نمايم مانند واژه " يوم " در سخن معروف حضرت امير (ع) : الدهر يومان
جناب فايتر !انصافا توضيح ويكي از يوم اسلامي در اين سخن حضرت امير (ع) ،كاربرد دارد ؟
لذاست كه ما در بررسي آيات و حتي روايات نيازمند منابع و رفرنسهاي كاملا تخصصي هستيم .
سايتهايي مانند ويكي پديا ، يك دائرة المعارف نسبتا عمومي محسوب مي شوند نه منابع تخصصي .

(1)- مانند اين روايت از پيامبر (ص):كسي كه قرآن را به رأي و نظر خود تفسير كند، جايگاهش آتش جهنم است [معرفت، محمدهادي، همان، ج 1،ص61]

و اما ادامه نقد بر مطالبتان :

keen fighter;280452 نوشت:
در مورد 154 انعام، الآن این قرآنی که تو دست منه ثم را سپس معنی کرده. ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِيَ أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿۱۵۴﴾ فولادوند: آنگاه به موسى كتاب داديم براى اينكه [نعمت را] بر كسى كه نيكى كرده است تمام كنيم و براى اينكه هر چيزى را بيان نماييم و هدايت و رحمتى باشد اميد كه به لقاى پروردگارشان ايمان بياورند مکارم: سپس به موسي كتاب (آسماني) داديم، (نعمت خود را) بر آنها كه نيكوكار بودند تكميل كرديم، و همه چيز را (كه مورد نياز آنها بود در آن) روشن ساختيم، كتابي كه مايه هدايت و رحمت بود، تا به لقاي پروردگارشان (به روز رستاخيز) ايمان بياورند. خرمشاهی: بارى به موسى كتاب آسمانى داديم، براى اينكه نعمت را بر كسى كه نيكى پيش گرفته بود، تمام كنيم و براى آنكه همه چيز را به روشنى بيان كنيم و رهنمود و رحمتى باشد، تا به لقاى پروردگارشان ايمان بياورند تفسیر نور در این باره: در آيات قبل ، سخن از ده حكم اساسى و اصولى اسلام در ميان بود، كه در حقيقت زير بناى بسيارى از احكام اسلامى محسوب مى شود، و از تعبيراتى مانند: ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه (اين راه مستقيم من است ، از آن پيروى كنيد) و مانند آن بر مى آيد كه اين احكام ، مخصوص ‍ آئين و مذهب معينى نبوده ، بويژه اينكه تمام آنها از اصولى است كه عقل به روشنى ، آنها را تصديق و تاييد مى كند، و به اين ترتيب مضمون آيات گذشته بيان احكامى است كه نه تنها در اسلام بلكه در تمام اديان بوده است . به دنبال آن در اين آيات ، مى گويد: سپس به موسى ، كتاب آسمانى داديم و نعمت خود را بر افراد نيكوكار و آنها كه تسليم فرمان ما و پيرو حق بودند كامل ساختيم (ثم آتينا موسى الكتاب تماما على الذى احسن ). از آنچه گفتيم معنى كلمه ((ثم )) كه در لغت عرب معمولا براى ((عطف با تاءخير)) مى باشد روشن مى گردد، و معنى آيه چنين خواهد بود، نخست به انبياى پيشين ، اين فرمانهاى همگانى و عمومى را ابلاغ كرديم ، سپس به موسى كتاب آسمانى داديم ، و اين برنامه ها و تمامى برنامه هاى لازم را در آن شرح داديم .

اولا از آيات قبل كاملا مشهود است كه خطاب آيات با مسلمانان است و فراميني را براي آنها بيان مي نمايد - چه اين فرامين در اديان پيشين بوده باشد چه نبوده باشد - بهر حال روي سخن با مسلمانان است و پس از آن در آيه 154 مي فرمايد "ثم اتينا موسي " كه اگر ثم را در اينجا حرفي براي تاخير زماني بگيريم ، انسجام و ترتيب آيات درست در نمي آيد .
ثانيا بنده به تفسير نور مراجعه كردم ،ذيل آيه 154 سوره مباركه انعام ، اين توضيح آمده بود :
"« ثُمَّ » : سپس . در اينجا براي ترتيب زماني و عطف معني بر معني نيست . بلكه براي عطف خبر بر خبر است . مانند شعر زير : وَ لَقَدْ سادَ ثُمَّ سادَ أَبُوهُ‏"(1)

لذا حرف " ثم " صرفا براي تاخير زماني بكار نمي رود .
لطفا اگر نقدي بر مطالب داريد بفرماييد .

(1)- مطلب فوق را در اين لينك ذيل آيه 154 انعام ملاحظه كنيد :http://tafseerenoor.persiangig.com/6.htm

تعداد روز هاي خلقت شش روز يا هشت روز
پرسش:
با توجه به آيات 9-12 سوره فصلت خلقت آسمان ها و زمین در هشت روز صورت گرفته است اما در آيات ديگري همچون آيه اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ...(سجده/4) خلقت آسمانها و زمين در شش روز بيان شده است اين تناقض چگونه قابل حل است ؟
پاسخ :
آيات قران كريم در خصوص مراحل يا ايام خلقت به چند دسته تقسيم مي شوند كه براي دريافت صحيح مراحل مجزاي خلقت و تفكيك زمان يا مراحل خلقت هر يك از آسمان يا زمين و ... بايد آيات خاص خودش را مد نظر قرار داد .
آيات بسياري وجود دارد كه خلقت آسمانها و زمين را در شش روز - يا شش مرحله - بيان مي نمايد .مانند :
وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ في سِتَّةِ أَيّامٍ (1)
هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ في سِتَّةِ ايام(2)
دسته ديگر تبيين مي كند كه اين شش روز خصوص زمين و آسمان نيست بلكه مابين آسمان و زمين را هم شامل مي شود ( لطفا دقت كنيد ) :
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما في سِتَّةِ أَيّامٍ (3)
اما دسته اي ديگر از آيات وجود دارند كه به تفكيك و تقسيم زمان خلقت هم مي پردازند :
قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذي خَلَقَ اْلأَرْضَ في يَوْمَيْنِ (4)
فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ في يَوْمَيْنِ
اين مي شود چهار روز كه اگر از مجموع شش روز خلقت زمين و اسمان و مابين آنها كم كنيد ، مي‌ماند دو روز كه اين دو روز مال آن بين الارض و السماء است (5) يعني مابين زمين و آسمان هم در دو روز خلق شد .
و اما اربعة ايام كه در آيه 10 سوره فصلت آمده است مربوط به خلقت آسمان و زمين نيست بلكه مربوط به تقدير ارزاق در زمين است ( دقت كنيد تقدير است نه خلق ) مراد از تقدير اقوات زمين در چهار روز ، تقدير آن در چهار فصل است(6)
ايامي كه در اين آيات براي خلقت آسمانها و زمين آمده ، چهار روز است دو روز براي خلقت زمين ، و دو روز براي به پا داشتن آسمانهاي هفتگانه ، بعد از آنكه دود بود ، و اما ايامي كه در آن اقوات درست شده ايام تقدير اقوات است ، نه خلقت آنها ، و آنچه كه در كلام خداي تعالي مكرر آمده اين است كه خداي تعالي آسمانها و زمين را در شش روز آفريده ، نه مجموع خلق و تقدير را.(7)
در نتيجه آنچه در آيات 9-12 سوره مباركه فصلت آمده است مربوط به سه مطلب است :
1-خلقت زمين در دو روز
2-بر پا داشتن آسمانهاي هفتگانه در دو روز
3-تقدير ( و نه خلق ) اقوات در چهار روز
يعني ضمن اينكه از آيات مذكور به انضمام آيه 38 سوره مباركه ق كه فرمود :" وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما في سِتَّةِ أَيّامٍ" استنباط مي شود كه ما بين آسمان و زمين هم در دو روز خلق شده است ، تقدير (و نه خلق) اقوات در چهار روز يا چهار فصل هم است صراحتا بيان شده است و از آنجا كه تقدير اقوات با خلق زمين متفاوت است هيچ تعارضي در آيات و شماره روزهاي خلقت وجود ندارد .

(1)- هود/7

(2)- حديد/4
(3)- ق/38
(4)- فصلت /9
(5)- جهت مطالعه بيشتر ر.ك: سايت بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء ، ذيل آيه 7 سوره مباركه هود
(6)- ر.ك: الميزان ، ج 17 ، ص 551
(7)- همان ، ص 552

بي زماني فعل خداوند و زمانمندي در خلقت

پرسش:

با توجه به آياتي كه كار خدا را كن فيكون بيان مي كنند چرا خلقت زمين و اسمان شش روز بطول انجاميد ؟
پاسخ :

استاد جوادي آملي در پاسخ به اين پرسش مي فرمايند :
" كار خدا زمان مند نيست آن كه فيض خدا را دريافت مي‌ كند او زماندار است اما كار خدا بي زمان است لذا آنچه را كه به خودش اسناد مي‌دهد مي‌فرمايد ﴿انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون﴾ يا "و ما امرنا الا واحدة كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ" آنچه كه به الله اسناد دارد زماني نيست چون او فوق زمان است و فوق زمان كار مي‌كند آن موجودي كه متزمن است يعني در زمان زندگي مي‌كند آن زمان‌ مند است زمان پذير است يا دفعي يا تدريجي فيض را قبول مي‌كند ...مي‌توان گفت كه آنچه به ذات اقدس اله برمي‌گردد منزه از زمان است و آنچه به فيض خدا برمي‌گردد چون اين متضمن است در زمان معين، متمكن است در مكان معين آن زمان و مكان دارد ..."(1)

(1)- جهت مطالعه بيشتر ر.ك: سايت بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء ، ذيل آيه 7 سوره مباركه هود

میخواین تاپیکو ببندید هنوز یه چیزایی مونده که بگم و ممکنه در آینده سوالاتی پیش بیاد.پس بهتره که نبندید

معاني و كاربرد كلمه " يوم" در قرآن و محاورات
پرسش:منظور از روز چیست؟
پاسخ :
يوم درعرف به معناى پاره اى محدود از امتداد زمان است،كم باشد يا زياد و از اين رو هم بر فاصله بين طلوع و غروب خورشيد اطلاق مى شود و هم بر مقاطع وسيعترى از زمان.(1
)
در واقع مراد از «ايّام» و " يوم " دربرخي آيات شريفه من جمله آياتي كه در خصوص خلقت آسمان و زمين است به معناي ،‌ دوران و مرحله‌ها است. زيرا روز به معناي متعارف آن، پس از خلقت زمين و آسمان قابل فرض است زيرا روز از گردش زمين به دور خورشيد حاصل مي شود لذا " روز " يا " يوم " در اين آيات به معناي مرحله و دوره است كه ممكن است ميليونها يا ميلياردها سال بطول انجامد .
پرسش: اثبات کنید که یوم به معنی مرحله است.شواهد بیشتری نشان بدهید.
پاسخ: در قرآن كريم و همچنين در لغت و كاربرد زباني ، يوم به معاني مختلفي بكار مي رود :
1- يوم به معناي متداول آن يعني فاصله ميان طلوع تا غروب خورشيد .مانند:
فمن لم يجد فصيام ثلاثة ايام في الحج(2)
در اينجا سه روز يعني سه روزي كه فاصله طلوع تا غروب خورشيد را شامل مي شود .
2- زمان خارج از مفهوم مادي مثل : اليوم الاخر، يوم القيامة و ...
چرا خارج از مفهوم مادي است ؟ زيرا
وقتى آسمانها و زمين طومار گونه برچيده شد، ديگر حركت وضعى و انتقالى زمين يا كره ديگر مطرح نيست تا از آن شب و روز و سال و ماه پديد آيد، بلكه بساط متحرك و حركت برچيده مى شود.(3)
- در قرآن كريم يوم به معناى ظهور نيز آمده است ؛ مانند: (كل يوم هو فى شاءن ) (4)در اين آيه كريمه يوم به معناى متعارف آن نيست ؛ زيرا خود يوم به معناى متعارف نيز شاءن جديد فيض ‍ خداست ...مقصود اين نيست كه خداوند در هر شبانه روز يا در هر روز ( در مقابل شب ) كارى دارد، زيرا خود روز هم شانى از شئون الهى و كارى از كارهاى اوست. پس (كل يوم ) به معناى كل ظهور است (5)
4- به معناي دوره ، دوران ، مرحله
مانند:
تلك الايام نداولها بين الناس(6)
ما اين روزها [ي شكست و پيروزي] را ميان مردم به نوبت مي‌گردانيم
يعني اين دوران و مراحل شكست و پيروزي را به نوبت مي گردانيم .
كاربرد يوم به معناي دوران و مرحله حتي در لغت محاوره و زبان گفتار هم رايج است .
در حديثي از اميرالمومنين علي (ع) آمده است:
« الدهر يومان يوم لك و يوم عليك .» (7)
روزگار دو روز (دوره) است يك دوره به نفع تو و يك دوره بر عليه توست
مشخص است كه دو روز در جمله فوق به معناي دو بيست و چهار ساعت يا دو طلوع و غروب خورشيد نيست بلكه به معناي دو دوره و مرحله است .
لذا با توجه به معاني و كاربردهاي يوم و روز در قرآن كريم ، سته ايام در آيات مربوط به خلقت ، به معني مرحله و دوران مي باشد .


(1)- تفسير تسنيم ، ذيل آيه 3 سوره مباركه حمد

(2)- بقره /196
(3)- تفسير تسنيم ، همان
(4)- الرحمن/29
(5)- تفسير تسنيم ، همان
(6)- آل عمران / 140
(7)- نهج البلاغه ، حكمت 390

با سلام مجدد
با وجود اینکه چند بار این شعر رو خوندم :
قل لمن ساد ثم ساد ابوه
ثم قد ساد قبل ذالک جده
متوجه اون ثم قرمز نشدم و فکر می کردم منظورتون ثم آبی رنگ هستش.
بعد که اونو در گوگل سرچ کردم متوجه شدم که چقدر این شعر مشهور است برای پاسخ به شبهات نصاری ها!
بعد که در مترجم گوگل ثم را از عربی به انگلیسی زدم:
اونو moreover هم ترجمه کرد و هم چنین یوم:
یوم • (youm)
7. aeon
8. epoch
9. period
10. age
11. era
12. day

Noun
یوم (yevm)
3. day
4. era
http://en.wiktionary.org/wiki/%DB%8C%D9%88%D9%85
http://en.wiktionary.org/wiki/%D8%AB%D9%85

خب با توجه به اینها دیگه من فکر نمی کنم که ادامه بحث قبلی فایده ای داشته باشد و ظاهراً که حرف شما درست بود!
برای من این عجیب بود که چرا نتیجه این تاپیک مثل نتیجه تاپیک "قلب" نشد! علتش این بود که اون تاپیک ازجنس تعارض بین قرآن و علم بود ولی این تاپیک تعارض بین آیات قرآن!
به هر حال دیگه مخالفتی با حرف شما ندارم.ولی حالا میریم سر پرسش های جدید
اول میشه آدرس بزرگ ترین و بهترین فرهنگ لغت های عربی را بزارید؟
1-میدونیم که خدا در دو دوره (اگر غیر از دوره بگیم صد در صد غلط میشه) زمین را خلق کرده.در دو دوره هم آسمان را.در چهار دوره مابین آسمان و زمین را.که درمجموع شد هشت دوره! دوره دیگه مثل روز نیست که بگیم دو روز آسمان و زمین با هم اتفاق میفتند!
و من آياته خلق السموات و الارض و ما بث فيها من دابة و هو علي جمعهم اذا يشاء قدير1»« و از نشانه‌هاي [قدرت] اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از [انواع] جنبنده در ميان آن دو پراكنده است و او هر گاه بخواهد برگرد آوردن آنان تواناست.»

ولله يسجد ما في السموات و ما في الارض من دابة و الملائكة‌ و هم لايستكبرون»« و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين از جنبندگان و فرشتگان است، براي خدا سجده مي‌كنند و تكبر نمي‌ورزند»

2- خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى‏ فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِكُمْ وَ بَثَّ فيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَريمٍ (او) آسمانها را بدون ستونى كه آن را ببينيد آفريد، و در زمين كوه‏هايى افكند تا شما را نلرزاند (و جايگاه شما آرام باشد) و از هر گونه جنبنده‏اى روى آن منتشر ساخت و از آسمان آبى نازل كرديم و بوسيله آن در روى زمين انواع گوناگونى از جفتهاى گياهان پر ارزش رويانديم‏.
چرا گفته کوه ها روی زمین افکنده شدند؟

keen fighter;289952 نوشت:
برای من این عجیب بود که چرا نتیجه این تاپیک مثل نتیجه تاپیک "قلب" نشد! علتش این بود که اون تاپیک ازجنس تعارض بین قرآن و علم بود ولی این تاپیک تعارض بین آیات قرآن!

قرآن كريم هيچگونه تعارضي با علم ندارد مگر اينكه يا تبيين آيات بصورت صحيح صورت نگيرد و يا بخواهيم اكتشافات علمي و ... را بدون بررسي و پژوهش دقيق و بشكلي عجولانه و غير تخصصي و غير علمي به ايات قرآن بچسبانيم كه طبيعتا نتيجه اش مفيد و مطلوب نخواهد بود . بنده از تاپيك قلب اطلاعي ندارم اين مساله را بصورت كلي عرض كردم .
keen fighter;289952 نوشت:
اول میشه آدرس بزرگ ترین و بهترین فرهنگ لغت های عربی را بزارید؟

كتب لغت در بررسي كلمات قرآن كريم قدري تخصصي تر از كتب لغت عمومي زبان عربي است به اين معنا كه شما اگرمثلا بخواهيد ترجمه يك واژه عربي امروزي را بيابيد شايد بهترين فرهنگ ، فرهنگ لاروس باشد اما در ترجمه لغات قرآن بايد به كتاب لغتي مراجعه كنيد كه نزديك ترين فاصله زماني را به زمان نزول قرآن داشته باشد تا بتوانيد بفهميد كه مثلا فلان واژه در عصر نزول يا زمان نزديك به آن چه كاربرد معنايي داشته است و يكي از بهترين كتب در اين زمينه كتاب " العين " خليل بن احمد فراهيدي است . همچنين لسان العرب نيز كتاب مفيدي است . كتبي هم در زمينه فروق اللغه نگاشته شده اند كه تفاوت معاني واژگان نزديك به هم را بيان مي كنند . كتبي مانند "المفردات في غريب القرآن" راغب اصفهاني و نيز مجمع البحرين طريحي هم منابع خوبي براي فهم صحيح و درست واژگان قراني هستند .

موضوع قفل شده است