شکل گیری یه عشق؟؟؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شکل گیری یه عشق؟؟؟


سلام:Gol:

به مناسبت روز عشق(شنیده ها)؛ :Cheshmak:
سوالایی در مورد عشق دارم!

اینکه آخرش من متوجه نشدم این عشق چیه؟ فرآیند شکل گیریش چه جوریه؟
این که میگن عشق همونیه که آدمی رو به خدا برسونه ، چه جوری می شه که آدم از یه عشق زمینی به خدا برسه؟
اصلا راه درست ِ عاشق شدن چیه؟ میشه کنترل شده باشه یا همون قول معروف با یه نگاه عاشق شدن به همین شکلی که پر شده بین جوونا و فکر میکنن که عاشقن درسته؟
اول شناخت بعد عشق یا اول عشق بعد شناخت؟
کلاً نمی دونم فرآیند شکل گیری عشق چیه؟؟؟؟

زندگیتون پر از آرامش:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
عشق انواع دارد:

حقیقی و مجازی –حلال و حرامآسمانی و زمینی

حقیقی: عشق به خدا
مجازی: عشق به غیر خدا

آسمانی:عشق به ایثار و شهادت – عشق به هدایتگری و...
زمینی:

حلال: عشق مادر به فرزند – زن وشوهر – عشق به حرفه – عشق به طبیعت – عشق هنرمند به هنرو اثر هنری اش و....
حرام(کاذب): عشق های هوس آلود

منظورشما کدام است؟!

سلام دوستان
عرض ادب و احترام
یک جزوه به همراه سه سخنرانی از خانم دکتر بهرامی به پیوست در مورد عشق
حتما استفاده کنید به نظر من که خیلی مفید است.

سلام
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارق از جام الستش کرده بود
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
خسته ام زین عشق دل خونم نکن
من که مجنونم تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو...من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی

سلام:Gol:

نی نوا;84770 نوشت:
منظورشما کدام است؟!

فکر می کردم منظورمو رسونده باشم!!
زینب سادات;84765 نوشت:
چه جوری می شه که آدم از یه عشق زمینی به خدا برسه؟

زینب سادات;84765 نوشت:
با یه نگاه عاشق شدن به همین شکلی که پر شده بین جوونا و فکر میکنن که عاشقن درسته؟

و اینم انجمن مربوطه:

بیشتر تأکیدم روی عشق زمینی هست که اصلاً وجود داره؟ شایدم وجود نداره و اسمش علاقه است نه عشق!
که نمی دونم چرا شما این یه دونه رو تعریف نکردید! :Gig: زمینی : ...........

سلام
اول این که بنده اسم این روز رو روز عشق نمیدونم چون بیشتر شبیه فساد هست....
و جعل بينهما مودّة و رحمة
همونطور که جناب نی نوا گفتند عشق جنبه های مختلفی داره...در مورد عشق زمینی:
علاقه و عشق چیزیه که خدا در دل ما قرار داده ..و ما نمیتونیم اسم رابطه ای رو که با یک نگاه حرام به وجود میاد و با رابطه حرام ادامه پیدا میکنه و اساس ان شهوت هستش رو عشقی الهی بنامیم..اگر هم عشقی باشه عشق شیطانی هست نه عشقی که خدا قرار داده در دل های ما....
از آنجایی که هیچ چیز شیطانی دوام نداره عشق شیطانی هم همینطوری میشه و به جایی نمیرسه...اما اگر عشق عشقی باشه که معبود در دل ما قرار داده باشه میتونه اغازی باشه برای عشق الهی....

زینب سادات;84765 نوشت:
سلام به مناسبت روز عشق(شنیده ها)؛ سوالایی در مورد عشق دارم! اینکه آخرش من متوجه نشدم این عشق چیه؟ فرآیند شکل گیریش چه جوریه؟ این که میگن عشق همونیه که آدمی رو به خدا برسونه ، چه جوری می شه که آدم از یه عشق زمینی به خدا برسه؟ اصلا راه درست ِ عاشق شدن چیه؟ میشه کنترل شده باشه یا همون قول معروف با یه نگاه عاشق شدن به همین شکلی که پر شده بین جوونا و فکر میکنن که عاشقن درسته؟ اول شناخت بعد عشق یا اول عشق بعد شناخت؟ کلاً نمی دونم فرآیند شکل گیری عشق چیه؟؟؟؟

سلام
عشق آن است که او فرمود .
در حدیث است که خداوند به داود علیه السلام فرمود :
ای داود مرا دوست بدار و بندگانم را نیز دوست دار من ساز
داود عرض کرد :
چگونه بندگان را دوست دار توسازم
فرمود :
نعمتهایم را برایشان بازگو
پس یک راه محبت به خدا یادآوری نعمتهای الهی است .
در قرآن هم فرمود :
و اما بنعمه ربک فحدث
و اما نعمت پروردگارت را بازگو
خدایا سراپای وجودمان نعمت و لطف و مهر توست . مرا دوست داشته ای که چنین به ما عنایت فرموده ای پس مارا نیز دوستدار خود ساز
بمحمد آله التامین فی محبتک
موفق در پناه حق

سلام علیکم...
کسی میتونه عشق را معنی کنه که هیچ وقت نتونه عشقو لمس کنه!!!!
چون کسی که عشق را لمس کرد از عالم کلمه بیرون میره با نگاه حرف میزنه....با دل راه میره....با زمزمه نسیم پر میکشه...تنهایی را با اون بودن میدونه ......عشق کلمه ای نیست که دنبال معنیش بگردیم ....عشق مفهومیه که باید دنبال کلمش بگردیم....
وقتی برای عشق روزی را معین میکنند مطمین باشید عاشق واقعی در این روز چشماش گریونه........
وقتی چیزی که خود بها دهندست ، بها میدی در اصل اونا بی بهاءش کردی.....
در این روز خیلی ها به هم دیگه پیام میدند...کادو میخرند...هم دیگه را دعوت میکنند به میهمانی و....
اما عشق چیزی جز سکوت دل نیست.....
نمی دونم چرا این مفهوم را در یک کلمه زندانی کردیم همانند به زنجیر کشیدن اسم انسانیت و اصلی همچون آزادی....
ببخشید دوستان که اینگونه سخن می گویم....من منکر معنای بعد از مفهوم این حبس کشیده تنها نیستم.....
من ازدرون آتش سرد احساسم لب به سخن باز کردم.....
اگر خواستید اصل این واژه را درون شخصی بیابید باید اول شخص را درون آن واژه بیابید........
در این هزار توی نیرنگ و حیله بهترین معنی برای عشق را بر زبان آوردن ناتوانی برای معنی کردنش میدانم......
عشق او بود که ندانستیم......او.....
معذرت حالم اصلا خوب نیست ...که بخوام در مورد چیزی سخن بگم که نمیشناسمش.....بی خیال .....
یا علی...

سلام
من واقعا قصد ندارم بحث رو منحرف کنم.اما فکر کنم سوالم خودبه خود باعث انحراف بحث بشه.
اما چون جوابش برام مهمه مطرح میکنم.
دوستان به بزرگی خودشون ببخشن

quote[=تنهاترین سردار;84779]
...اما اگر عشق عشقی باشه که معبود در دل ما قرار داده باشه میتونه اغازی باشه برای عشق الهی....

ازکجا بفهمیم که عشق(یا بهتربگم علاقه) ای که در دل یک انسان ایجاد میشه،معبود یگانه در دل قرار داده یا از دامهای شیطانه که با زیبا نشان دادن گناه(یا حتی الهی نشان دادن آن) سعی در انحراف
انسانها داره؟؟

سیده مریم;84801 نوشت:
ازکجا بفهمیم که عشق(یا بهتربگم علاقه) ای که در دل یک انسان ایجاد میشه،معبود یگانه در دل قرار داده یا از دامهای شیطانه که با زیبا نشان دادن گناه(یا حتی الهی نشان دادن آن) سعی در انحراف انسانها داره؟؟

وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً
و از نشانه‏هاي او اينكه همسراني از جنس خود شما براي شما آفريد، تا در كنار آنها آرامش يابيد، و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد،

اول این که خدا به ما قدرت تفکر داده که با کمک آن میتونیم تشخیص بدیم و،ملاک تشخیص هم میتونه آیات و احادیث باشه...
بعضی چیز ها کاملا قابل تشخیصه.. مثلا علاقه ای که با یک رابطه حرام ایجاد میشه و یا علاقه ای که از روی احساسات بی پایه و بدون تفکر ایجاد میشه..کاملا مشخصه نمیتونه از طرف خدا باشه..همونطور هم که می بینید دوام چندانی هم ندارند
اگر رابطه ای پاک باشه و کار حرامی انجام نشه و با تفکر شکل بگیره و با توکل به خدا و توجه به دستورات الهی اغاز بشه امکانش خیلی کمه که به شکست منجر بشه...این روی از روی آمار و نگاه به اطراف میشه فهمید...
البته بعضی مواقع خدا مودت رو بین دو نفر قرار میده و دو طرف به مرور زمان با رفتار اشتباه این مودت رو از بین می برند..
به طور کلی صد در صدنمیشه فهمید اما تا 90 در صد میشه مدیریت کرد....

زینب سادات;84765 نوشت:
کلاً نمی دونم فرآیند شکل گیری عشق چیه؟؟؟؟

سلام به همگی:Gol:

دوستان و کارشناسان محترم!!!

چی شد پس؟:vamonde:


:hey:

عشق چیزیه که میدونم الان شده اسباب بازی پسرا و دخترا!!!!!!!!!!!!!!!!

زینب سادات;85594 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : زینب سادات کلاً نمی دونم فرآیند شکل گیری عشق چیه؟؟؟؟ سلام به همگی دوستان و کارشناسان محترم!!! چی شد پس؟

اگر عشق زمینی است ..فرایند شکل گیری عشق میتونه دلایل بسیار مختلفی داشته باشه(..... به عنوان مثال شهوت و نیاز میتونه فرایند تشکیل عشق بشه به این صورت که اون عشق به وجود اومده مجازیه و واقعی نیست دلیل براین ادعا هم این که بعد از برطرف شدن شهوت هیچ اثری از اون عشق و علاقه باقی نمیمونه و جای خودش رو به نفرت میده...
به طور کلی به نظر من فرایند اصلی تشکیل عشق از کمبود ها سرچشمه میگیره...یعنی عشق پر کردن کمبود هاست حالا در یکی کمبود عاطفه و در دیگری تنهایی و حسادت و عقده و....زیاد نباید به عشق زمینی در وحله اول بها داد بلکه باید با شناخت و تفکر طرف مقابل رو شناخت در این صورت اگر انتخاب طرفین صحیح باشه علاقه خودش به وجود می آد که دوامش خیلی بیشتره...
کسی که بدون تفکر و فقط برای کمبودهاش عاشق میشه هیچ وقت نمیتونه فرد مطمینی باشه و حتی بعد از ازدواج هم میتونه به خاطر بعضی کمبود ها عاشق بشه یا با رفع اون کمبود ها عشقش از بین بره و بنای ناسازگاری بذاره....

سلام:Gol:

hossein_y_71;85674 نوشت:

عشق چیزیه که میدونم الان شده اسباب بازی پسرا و دخترا!!!!!!!!!!!!!!!!

خب نمی دونید قبل از اسباب بازی شدن چه جوری بوده؟
تنهاترین سردار;85700 نوشت:
به طور کلی به نظر من فرایند اصلی تشکیل عشق از کمبود ها سرچشمه میگیره...یعنی عشق پر کردن کمبود هاست حالا در یکی کمبود عاطفه و در دیگری تنهایی و حسادت و عقده و....

باید به یک تعریف از عشق رسید تا نتیجه بهتری گرفته بشه!
فکر نمی کنم این تعریف و دلیلی که برای عشق آوردید درست باشه! یعنی هرکی که کمبود داره می ره عاشق میشه که این عقده شو خالی کنه؟؟؟
شاید در مورد خیلی از این روابطی که الان بین دختر و پسرا زیاد شده این نظر درست باشه! چون هیچ بویی از عشق در این روابط نیست!
قصد منم رسیدن به همین چگونگی شکل گیری یه عشق پاک هست!
اصلاً میشه هم پاک بود هم عاشق شد؟ چه جوری؟ بدون گناه عاشق شدن چطور اتفاق میفته؟؟
وقتی میگم کلاً نمی دونم فرآیند شکل گیری عشق چیه برای همینه! چرا که در این حد می دونم که فرقه بین هوس و عشق!
تنهاترین سردار;85700 نوشت:
کسی که بدون تفکر و فقط برای کمبودهاش عاشق میشه

این یعنی ، عشق منطق برداره؟! یعنی میشه که کنترل شده باشه؟!!!!!!!

با سلام و تشکر موضوع عشق یکی از پیچیده ترین موضوعاتی است که بیشتر زوایای روان شناختی دارد البته صرف عشق بدون تأیید منطق یک نوع احساس پاتولوژیک به شمار می اید که ریشه در کمبودهای و مشکلات دوران کودکی دارد معمولا افرادی که از نظر شخصیتی مستقل نیستند بیشتر دچار وابستگی مرضی شده و در دام عشق ها یا به عبارت دقیقتر وابستگی های روانی پاتولوژیک می شوند اما قصه ناگفته عشق که مطالب آن مورد تأیید بنده است در این لینک مشاهده کنیدhttp://sepidehdanaee.ir/1388/11/4/SepideDanaei/32/Page/32/

سلام :Gol:
مقالاتی که استاد امیدوار بزرگوار آدرس دادند رو میارم تا هم بقیه دوستان راحتتر بخونن ، هم اینکه اگه سوالی بود روش بحث بشه.:Gol:
و فونتش رو هم درشت کردم که دوستان حوصله کنن و بخونن :ok:

قصه ناگفته عشق
قرن ها انسان با این سؤال مواجه بود که عشق چیست، سازوكار آن چگونه است و چه اتفاقی می افتد که فرد عاشق در حضور معشوق زمان و مکان را به کلی فراموش می‌كند؟ . طی قرن بیستم، با رشد علم روان‌شناسی در مغرب زمین، برخی از روان‌شناسان درصدد برآمدند‌ به مطالعه علمی عشق بپردازند و آن را در آزمایشگاه‌ها بررسی كنند. هرچند این رویکرد که با نگاه عرفانی به عشق و تعاریف قدما از آن سازگاری نداشت و ندارد با نظرهاي مخالفی به‌ویژه در مشرق زمین مواجه شد، تا حدودی توانست به برخی از سؤالات درباره فیزیولوژی بدن عاشق پاسخ دهد. از جمله این روان‌شناسان می توان به زیگموند فروید، کارل گوستاو یونگ و اریک فروم اشاره کرد که در نیمه اول قرن بیستم نظریاتی جالب در مورد عشق ارائه دادند‌. داد. این یافته ها را می‌توان به سه مؤلفه زیست‌شناختی، آموخته‌شده و شناختی تقسیم کرد که در اینجا به برخی از این یافته ها اشاره می شود.


[=b mitra]مؤلفه زیست‌شناختی
وقتی فرد عاشق می‌شود، حالت روان‌شناختی سرخوشی را تجربه می‌کند. عشق به دوپامین و نوراپی‌نفرین، که هردو در حالت سرخوشی دخالت دارند، ربط داده شده است. عشق همچنین با فنیل‌تیلانین رابطه دارد که باعث می‌شود در مواجهه با غریبه‌ها لبخندی‌ بر لبان فرد نقش ببندد. وقتی با فرد جذابی روبه‌رو می‌شوید، سوت کارخانه تولید فنیل‌تیلانین زده می‌شود. باوجود این، فنیل تیلانین مدت‌ درازی باقی نمی‌ماند و بعد از دو - سه سال افت می‌کند. این نکته با این مشاهده که در 62 فرهنگ متفاوت میزان طلاق در چهار سال اول ازدواج به اوج خود می‌رسد، همخوانی دارد. هورمون اوکسی توسین نیز به عشق ربط داده شده است. این ماده شیمیایی که توسط مغز تولید می شود، تارهای عصبی را حساس می‌کند و باعث تحریک عضلات می شود. تصور می شود که این ماده رفتار در آغوش گرفتن را برمی انگیزاند و ارگاسم را افزایش می دهد.


[=b mitra]مؤلفه آموخته شده

وقتی فرد عاشق می‌شود،‌ دلبستگی عاطفی به شخص دیگری پیدا می کند. این فرایند می تواند سریع یا تدریجی صورت گیرد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که فرد غالباً عاشق کسانی می‌شود که ایده‌آل او نیستند. طی مطالعه‌ای فقط 40 درصد آزمودنی ها گزارش کردند که تجربه شدید عشقی آنها در ارتباط با فرد ایده‌آل آنها بوده است. به بیان دیگر، عاشق شدن به عواملی غیر از آنچه فکر می کنیم و دنبالش هستیم‌ بستگی دارد. تفکر در مورد شخص دیگر و فراوانی دیدارها تأثیر فراوانی در عاشق شدن دارند. جالب است که در سایر شرایط، ملاقات تصادفی بیشتر به عاشق شدن منجر می‌شود. شاید به این دلیل که عشق به‌خودی‌خود کیفیتی تصادفی پیش می‌کشد و ملاقات‌های تصادفی نیز ما را با امکانات بیشتر هماهنگ می‌کند. از نظر رابرت استرنبرگ، استاد روان‌شناسی دانشگاه ییل، عاشق‌شدن یا نشدن به مقدار زیادی در اختیار خود فرد است. این عمل به کمک آمادگی شناختی فرد صورت می‌گیرد. اگر فرد آماده عاشق‌شدن باشد، عاشق خواهد شد. براساس نظر استرنبرگ عشق لزوما تصادفی نیست و می‌تواند برنامه‌ریزی شده باشد. فرد از طریق اعمال خود عاشق می‌شود و از طریق اعمال خود عاشق می‌ماند.
[=b mitra]
مؤلفه شناختی
طبق نظر استرنبرگ، عاشق‌ماندن بستگی به این دارد که فرد تصمیم بگیرد کسی را دوست داشته باشد و مایل به صرف وقت و انرژی لازم برای تداوم این رابطه باشد. در نهایت، این تصمیم فرد است که او را عاشق نگه می‌دارد.


بعد از بررسی مؤلفه‌های زیست‌شناختی، آموخته‌شده و شناختی عشق، اجازه دهید الگویی را بررسی کنیم که این سه بعد را به هم پیوند می‌دهد و رابرت استرنبرگ با عنوان نظریه سه‌ضلعی عشق از آن یاد می‌کند.
[=b mitra]

الگوی تعاملی استرنبرگ

استرنبرگ مفهوم عشق را در سه جزء كلي كه مي‌توانند اضلاع يك مثلث باشند، شرح داده است:

1- صميميت: شامل احساس نزديكي، برقراري ارتباط متقابل، و دلبستگي در رابطه است و جزء عاطفي و هيجاني عشق را دربرمی‌گیرد.


2- شهوت: جنبه انگيزشي عشق و مبتني بر انگيزه‌هاي جنسي و جذابيت‌هاي جسماني است.

3- تعهد: در كوتاه‌مدت، به شكل تصميم براي برقراري رابطه و در طولاني‌مدت، به شكل تعهد و احساس مسئوليت براي حفظ و تداوم آن رابطه تظاهر مي‌يابد. اين مؤلفه جنبه شناختي عشق را شامل مي‌شود.


اين سه جزء در تركيب با يكديگر هشت نوع متفاوت از عشق را به وجود مي‌آورند كه هر كدام ويژگي‌ها، معايب و محاسن خاص خود را دارند، به طوري كه برخي از انواع عشق با سطوح بالاتري از رضايت در رابطه زوجي همبستگي دارند.

وي اعتقاد دارد كه زوج‌هاي موفق داراي مثلث‌هاي هماهنگ با همند. به عبارت ديگر، هر قدر اين مثلث‌ها به هم شبيه باشند زندگي و ازدواج موفق‌تر و پايدارتر است.الگوی استرنبرگ از عشق‌ تعاملی است. اگر رابطه‌ای یکی – دو مؤلفه از سه مؤلفه را نداشته باشد چه اتفاقی می افتد؟ استرنبرگ موارد زیر را عنوان می کند:


هوس خالی= شیفتگی. این عشق غالباً غیرمنتظره است و فقط با یک نگاه، یک لمس یا یک کلمه رخ می‌دهد و با احساسات بدنی، سوزش، ضربان شدید قلب و احساس گرما مشخص می‌شود. گاهی مردم براساس این نوع عشق دست به عمل می زنند. این عشق اغلب با خیال‌بافی همراه است. گاهی اوقات این عشق حالت وسواسی پیدا می‌کند. برای مثال، نوجوانان ممکن است عاشق ستاره سینما یا خواننده‌ای شوند. از آنجا که شیفتگی بسیار محدود است، موجب رضایت کامل نمی‌شود. اگر فرد نتواند از شیفتگی فراتر برود، هرگز به خوشبختی واقعی نخواهد رسید

صمیمیت خالی = دوست داشتن. دوست داشتن وقتی رخ می دهد که فرد احساس نزدیکی بدون عواطف تند و توأم با تعهد داشته باشد. روابط محیط کار می تواند از این نوع باشد. چنین روابطی خارج از محیط کار اهمیتی ندارند. رابطه، به طور کلی، بر پایه دوست‌داشتن است. فرد از مبادله اندیشه‌ها و احساساتش لذت می‌بردزیرا این عمل در او احساس همسازبودن با دیگری به وجود می‌آورد.

تعهد خالی= عشق بی‌حاصل. اغلب در پایان رابطه درازمدت فقط می‌توان شاهد تعهد بود، زمانی که والدین دیگر برای هم جذابیتی ندارند و روابط عاطفی میانشان قطع شده است. در جوامعی که همسرگزینی مصلحتی انجام می‌شود عشق بی‌حاصل از همان ابتدای رابطه با تعهد شروع می‌شود و با رشد هوس و صمیمیت ادامه می‌یابد.

احساسات تند+صمیمیت=عشق رمانتیک. عاشقان رمانتیک چیزی بیش از جذابیت جسمی را تجربه می‌کنند. آنها از هیجان با‌هم‌بودن، تجربه احساسات مشترک، و نزدیکی عاطفی لذت می‌برند. با وجود این، آنها در مورد اینکه‌ این حالات ادامه خواهد یافت یا نه هیچ نظری ندارند. گاهی عشق رمانتیک با احساسات تند شروع می‌شود. گاهی هم با دوستی شروع می‌شود و با گذشت زمان به عشق می‌انجامد.

احساسات تند+تعهد= عشق غیرواقعی. این عشق ضرب‌المثل ازدواج‌های هالیوودی است. بعد از عشقی طوفانی، دو نفر بدون صرف‌کردن زمانی برای ایجاد صمیمت ازدواج می‌کنند و بعد از ماه‌عسلی زیبا، هر کس به دنبال کار خود می‌رود. از آنجایی که صمیمیتی وجود ندارد، تعهد واقعی هرگز به‌وجود نمی‌آید. وقتی احساسات تند شکست می‌خورد، دیگر چیزی وجود ندارد که دو دلداده را کنار هم نگه دارد.

صمیمیت+تعهد=عشق همدلانه. این عشق را شاید بهتر باشد دوستی متعهدانه درازمدت بنامیم. گاهی وقتی هوس فروکش می‌کند، افراد صمیمیت و تعهد خود را حفظ می‌کنند. روابط خانوادگی اغلب با تعهد و صمیمیت مشخص می‌شوند.

صمیمیت+ احساسات تند+ تعهد= عشق کامل. این عشق ترکیبی از صمیمیت، احساسات و تعهد است. دست‌یابی به آن سخت و نگه داشتن آن سخت تر است. این عشق چیزی است که مردم برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند، ولی کمتر به آن می رسند.

منبع:http://sepidehdanaee.ir/1388/11/4/SepideDanaei/32/Page/32/

این نتیجه بحث بین سقراط با دیوتیما از همان مجله معرفی شده ی استاد امیدوار هستش که به دلیل طولانی بودن بحثشون رو نیاوردم !!!

ماهیت عشق :hamdel:

سقراط: اي ديوتيماي دانشمند! بگذار نتيجه درس عشق را كه به من آموختي بازگويم: انسان به صورتي زيبا دل مي‌بندد. اگر راه را درست برود، از اين دلبستگي افكار خوب و زيبا برايش پديد مي‌آيد. سپس پي مي‌برد زيبايي يك تن مانند زيبايي تن ديگر است. از اين رو، دلبسته زيبايي تن به طور كلي مي‌شود، زيرا نادان است اگر نتواند ببيند زيبايي در هر اندامي كه باشد در اصل يكي است. چون به اين مرحله رسيد، از شدت عشقي كه به يك اندام داشت كاسته مي‌شود. آن گاه درك مي‌كند زيبايي جان برتر از زيبايي تن است. به اين سبب، اگر به جاني بافضيلت برخورد كند كه حتي از زيبايي صورت بهره‌اش كم بود، به او دل مي‌بندد. سپس به افكار زيبا و خوب رهنمون مي‌شود كه به پرورش و تربيت جان مي‌انجامد. با تأمل به درك زيبايي قوانين و سازمان‌هاي اجتماع مي‌رسد. متوجه علوم مي‌شود و زيبايي را در آنها درمي‌يابد. با دوري از كوته‌بيني، به سوي درياي پهناور زيبايي كشيده مي‌شود و مفاهيم و انديشه‌هاي زيبا و فاخر مي‌آفريند. تا اينكه به او موهبت درك معرفت واحد اعطا مي‌شود كه آن معرفت به تمام زيبايي‌هاي جهان است. اين زيبايي پاينده است. چنين نيست كه از يك لحاظ زيبا باشد و از لحاظ ديگر نه. چنين نيست كه به چشم يكي زيبا باشد و به چشم ديگري زيبا نيايد. صفا و خلوص اين زيبايي، بي‌نظير است. اين هنگام است كه چنين انساني، با پرهيزگاري، دوست و هم صحبت خداوند شده و به جاودانگي رسيده است.

منبع: «پنج رساله»، افلاطون، ترجمه محمود صناعي، انتشارات هرمس.

برای دیدن مناظره کلیک کنید


سلام:Sham:(دیدم بحث عشقه گفتم شمع بذارم :Cheshmak:)


با توجه به :

زینب سادات;85773 نوشت:
با نگاه عرفانی به عشق و تعاریف قدما از آن سازگاری نداشت و ندارد با نظرهاي مخالفی به‌ویژه در مشرق زمین مواجه شد،

و تعریف عشق از سقراط در پست 18 اینجوری برداشت کردم که بین عشقی که این روانشناسان تعریف کرده اند با عشقی که نزد ماست تفاوت وجود داره!(تعریف عشق غرب و شرق متفاوته!!!!)
چرا؟ خب همگی انسانیم دیگه! با غرایز و امیال یکسان!
که منم بیشتر همین مسأله مد نظرمه ، چرا که طبق تعریف شرقی باید از این عشق به خدا رسید (همونطور که سقراط هم اشاره کرده!!!!)
یه سوال: طبق آموزه های دینی ما عشق به جنس مخالف وجود داره یا نه؟ یا هر چی هست فقط علاقه است نه عشق؟ :Gig:
زینب سادات;85773 نوشت:
جالب است که در سایر شرایط، ملاقات تصادفی بیشتر به عاشق شدن منجر می‌شود. شاید به این دلیل که عشق به‌خودی‌خود کیفیتی تصادفی پیش می‌کشد و ملاقات‌های تصادفی نیز ما را با امکانات بیشتر هماهنگ می‌کند.

اینم همون مصداق با یه نگاه عاشق شدنه؟ اگه اینجوری باشه که همه چی اون عشق بر میگرده به ظاهر!

زینب سادات;85712 نوشت:
باید به یک تعریف از عشق رسید تا نتیجه بهتری گرفته بشه! فکر نمی کنم این تعریف و دلیلی که برای عشق آوردید درست باشه! یعنی هرکی که کمبود داره می ره عاشق میشه که این عقده شو خالی کنه؟؟؟ شاید در مورد خیلی از این روابطی که الان بین دختر و پسرا زیاد شده این نظر درست باشه! چون هیچ بویی از عشق در این روابط نیست! قصد منم رسیدن به همین چگونگی شکل گیری یه عشق پاک هست! اصلاً میشه هم پاک بود هم عاشق شد؟ چه جوری؟ بدون گناه عاشق شدن چطور اتفاق میفته؟؟ وقتی میگم کلاً نمی دونم فرآیند شکل گیری عشق چیه برای همینه! چرا که در این حد می دونم که فرقه بین هوس و عشق!

سلام
ضمن تشکر از استاد امیدوار بزرگوار
منم دوست داشتم این تعریف درست نبود اما بعضی وقت ها واقعیت تلخه....واقعا سرچشمه عشق کمبود هاست..
اگر بیشتر موضوع عشق رو باز کنم شاید از این کلمه تنفر پیدا کنید ...یکی از ارمغان های عشق خیانت است...در مورد عشق قبل از ازدواج:عشق چشمان معشوق رو کور میکنه و منطق رو و حتی ایمانش رو ازش میگیره...واگر به وصال نرسه آثار بسیار بد روحی در پی داره...حالا که اینطوریه چرا انسان خودش رو گرفتار این بلا بکنه؟؟؟در صورتی که میتونه با عقل و منطق و همسان گزینی یه انتخاب صحیح داشته باشه ...بعد از انتخاب صحیح اگر در طول زندگی گذشت و ایثار باشه علاقه واقعی ایجاد میشه....
بجای عشق از واژه علاقه استفاده کنیم ..تعبیر من از این که علاقه زمینی میتونه ما رو به خدا بروسونه اینه:شما اگر همسری داشته باشید که واقعا بهش علاقه داشتید و این احساس پاک باشه آرامش بیشتری خواهید داشت و زیبایی های خدا رو بیشتر حس خواهید کرد چنانچه میبینید در خانواده هایی که این علاقه نیست واختلاف زیاده خدا خیلی کمرنگه براشون ......

زینب سادات;85712 نوشت:
این یعنی ، عشق منطق برداره؟! یعنی میشه که کنترل شده باشه؟!!!!!!!

عشق نقطه مقابل منطق است و همانطوری که گفتم اگر اجازه بدیم بر ما غلبه کنه به مشکل می افتیم...

سلام به همه دوستان :Gol:

زینب سادات;84774 نوشت:
بیشتر تأکیدم روی عشق زمینی هست که اصلاً وجود داره؟

[="Indigo"]عشق زميني همون احساس شدید دوست داشتنه [/]

[="Purple"]كارشناس بزرگوار مقاله خوبي معرفي كرده بودند در مورد انواع عشق و تقسيم بندي اون توسط اشترنبرگ[/]

[="Indigo"]بد نيست به عوامل تسهيل كننده ايجاد , بروز عشق زميني هم يه اشاره اي بشه
[/]

[="DarkOrchid"]عشق در برخي از زمانها , موقعيت ها و شرايط راحت تر به سراغ ادمي مي آيد و گو اينكه آدمي آماده پذيرش عشق است . [/]

[="DarkRed"]عوامل عمومي [/]

آشنايي : گذران وقت با هم , نزديك يكديگر زندگي كردن , با هم مواجه شدن به هم انديشيدن و انتظار تعامل با هم را داشتن .

خصوصيات مثبت : ظاهر , ويژگي هاي فيزيكي , خصوصيات شخصيتي مانند مهرباني , هوش , بذله گويي, ...

شباهتها : نگرشهاي مشابه , ويژگي هيا شخصيتي و روشهاي فكر مشابه

دوستي متقابل : فهميدن اين كه ديگري ما را دوست دارد .

هنجارهاي اجتماعي : هنجارهاي جذابيت اجتماعي مانند : موقعيت , شيوه زندگي , اهداف مورد تاييد جامعه , تاييد ديگران و مقبوليت اجتماعي

برآوردن نياز : براوردن نيازهايي همچون عاطفه , دوستي , عزت نفس , امنيت , حمايت و كمك

[="DarkRed"]عوامل موقعيتي :[/]

غير معمول بودن موقعيت : مكان ويژه يا نااشنا , تجربه ي داستان گونه , فعاليت هاي غير تكراري مانند سفر

راز آلودگي و ابهام : چه در موقعيت و چه در خود فرد و يا در آينده ارتباط

برانگيختگي فيزيولوژيك : برانگيختگي ناشي از هيجان يا فعاليت جسماني همچون تهييج , اضطراب , خنده , فعاليت هاي ماهيچه اي و ...

انزوا از ديگران و تنها بودن

[="DarkRed"]عوامل فردي[/]

خصوصيات فردي : برخي از خصوصيات فردي مانند صدا , چشم ها , حالت چهره قيافه و يا حركاتي كه به شخص جذابيت مي دهد

آمادگي فردي : براي ورود به يك ارتباط , دلبستگي هاي قبلي , هنجارهاي اجتماعي درباره ي زمان همسر گزيني و عوامل موقعيتي , شخصي و روانشناختي .

منبع : جزوه اموزش پيش از ازدواج , مهدي مير محمد صادقي ( کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی) نشر سازمان بهزيستي كشور

[="indigo"]خصوصيات فرد عاشق [/]

[="purple"]تمركز عشق بر يك نفر و احساس ناتواني در عشق ورزيدن به فردي ديگر در همان زمان [/].

[="darkorchid"]افكار نا خوانده و وسواس فكري و اشتغال ذهني دائمي[/]

[="indigo"]ايده آل ساختن , پافشاري بر روي وجوه مثبت فرد و پوشاندن وجوه منفي او و يا تعبير نادرست اشتباهات او .[/]

[="darkorchid"]پاسخ هاي رواني -جسماني بي ثبات مثل شعف , سرخوشي , وجد , شرم , افزايش انرژي , بي خوابي و اضطراب و ...
[/]

[="indigo"]آرزوي محبت از جانب او و آرزوي يكي شدن و پيوند با او [/]

[="darkorchid"]وابستگي هيجاني , حسادت , ترس از طرد نوسان خلق همراه با كيفيت ارتباط[/]

[="indigo"]همدلي احساس مسئوليت و ميل به فداكاري براي او
[/]

[="darkorchid"]تغيير اولويت هاي روزانه , براي در دسترس او بودن و تغيير عادتها و ارزشها براي تحت تاثير قرار دادن معشوق
[/]
[="indigo"]ناملايمات و سختي ها شور و شوق به ارتباط را تشديد ميكند [/].

[="Navy"][="Magenta"]سلام[/]:Gol:

زینب سادات;84765 نوشت:
کلاً نمی دونم فرآیند شکل گیری عشق چیه؟؟؟؟

جواب سوالمو پیدا کردم:ok: ؛

و از نشانه‏هاى او آن است كه از جنس خودتان همسرانى براى شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید ، [="Green"]و میان شما و همسرانتان علاقه‏ى شدید و رحمت قرار داد[/] بى شك در این (نعمت الهى) براى گروهى كه مى‏اندیشند نشانه‏هاى قطعى است.
(روم /21 )

به نظر من که همه این عشق و تعاریف و هرچی که راجبش اومده ، بازی با کلماته!
عشق واقعی رو خداوند در همین آیه برامون تعریف کرده و قولشو داده و " خداوند خلف وعده نمیکنه "

مودت و رحمت رو بین همسران ایجاد میکنه که طبق تفسیر ؛
هدیه خداوند به همسرانه
مودت بدون رحمت اثری نداره ، پس خدا هردو رو با هم میده.
و....

[="Magenta"]زندگیتون پر از آرامش [/]:Gol:[/]

موضوع قفل شده است