جمع بندی چشم زخم چه قدر واقعيت داره؟ (تخم مرغ شكستن)

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چشم زخم چه قدر واقعيت داره؟ (تخم مرغ شكستن)

خانواده من با اينكه ادم هاي خرافي نيستن ولي خيلي به چشم زخم اعتقاد دارن مثلا پدر بزرگ من با اعتقاد خاصي سوره حمد رو مينويسه رو تخم مرغ و براي رفع چشم زخم ميشكونه من خودم اعتقاد دارم به چشم و نظر ولي نه ديگه اينجور كه هر اتفاقي ميوفته ميگن چشم و نظر بچه سرما ميخوره ميگن چشم و نظره هر اتفاق بد رو ميكن چشم و نظره از بچگي براي من وان يكاد خريدن انداختن دور گردنم كل بچه هاي فاميل به خصوص بچه ها دارن اين گردنبند رو
تا اين حد لازمه اعتقاد به چشم زخم ، ؟ تخم مرغ شكستن واقعيت داره اصلا ؟
من خودم حس ميكنم هرچي به اين چيزها اعتقاد داشته باشي به خاطر قانون جذب انرژي منفي رو جذب ميكني و فكر ميكني چشم زخمه
مدام به من هشدار ميدن از خوشي هاي زندگيت پيش هيچ كس نگو تا ميتوني خودت رو بدبخت و مشكل دار نشون بده Fool
من خيلي مخالفت ميكنم با اين برخوردهاشون چون به اين شكل به چشم زخم اعتقاد ندارم ولي اونها بهم ميگن تو بي اعتقادي ولي همچين چيزي هست
حتي پدربزرگم ميكه برخي شياطين هستن كه تا تو از خوشيت ميگي ميان سراغت
اينها خرافه است يا سند داره ؟ ( مخصوصا مساله تخم مرغ كه شده معضل خانواده ما تا يكي يه عطسه ميكنه براش ميشكونن)

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد تذکره

چشم زخم در قرآن و روایات :
در عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ميان قبيله بني اسد بد چشماني بودند كه چشمانشان اثرات به خصوصي در اشيا مي ‏نهاد. اينان تصميم گرفتن با چشم خويش پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را صدمه و زياني بزنند كه آيه: «و إنْ يكاد الّذين...»(1) نازل شد.
مرحوم طبرسي مي‏ فرمايد: «معناي آيه اين است كه وقتي ذكر (قرآن) را از تو مي‏ شنوند، با نظري سرشار از كينه و خشم به تو نظر مي‏ كنند، به طوري كه مي‏ خواهند با نگاه تيزشان تو را بكشند».(2)
حضرت يعقوب (علیه السلام) به فرزندانش فرمود: «اي فرزندانم! از يك در داخل نشويد و از درهاي گوناگون وارد شويد».(3) مفسران نقل نموده ‏اند كه حضرت يعقوب(علیه السلام) بيم آن داشت كه مردم به فرزندانش رشك برده و مورد چشم زخم واقع شوند،(4) زيرا، اين احتمال را مي‏ داد كه وقتي يازده برادر جوان و رشيد با هم وارد بر عزيز مصر شوند، مورد چشم زخم قرار گيرند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «چشم زخم حقيقت دارد تا آن جا كه قلّه كوه را فرود آورد» و اميرمؤمنان (علیه السلام) مي‏ فرمايند: «چشم زخم حق است و توسّل به دعا براي دفع آن نيز حق است».(5)
روح انسان بر اثر رياضت‏ ها به درجه ‏اي مي‏ رسد كه آثاري در جسم بر جاي مي ‏گذارد، حال جسم گاهي اعضاي بدن است كه شمشير و سوزن و ميخ و آتش در آن اثر نمي‏ كند و گاهي چشم است كه مي ‏تواند آثاري را بر جاي گذارد كه چشم زخم از آن جمله باشد.
پس اگر چه مسئله از جهت علمي كاملاً روشن نمي‏ باشد، اما جايي براي انكار وجود ندارد و نظريه‏ هاي علمي نمي ‏تواند خلاف آن را ثابت كند.
مرحوم طباطبائي(ره) در ذيل آيه 51 سوره قلم مي‏ فرمايد: «... مراد از آيه چشم زدن است كه نوعي از تأثيرات نفساني است و دليل عقلي بر نفي آن نداريم، بلكه حوادثي ديده شده كه با چشم زدن منطبق است و رواياتي طبق آن وارد شده، دليلي ندارد كه آن را انكار نموده و بگوييم عقيده خرافي است».(6)
راه ها وادعيه مقابله با چشم زخم :
در روايات وارد شده كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) براي امام حسن (علیه السلام) و امام حسين(علیه السلام) اين دعا را خواندند: «أعيذكما بكلمات التامة و أسماء اللَّه الحسني كلّها عامة، مِن شر السامة و الْهامة، و مِن شرِّ كل عينٍ لامة، و مِن شر حاسدٍ إذا حسد؛ شما را به كلمات تامه و اسماي حسناي خداوند از شر مرگ و حيوانات موذي و هر چشم بد و حسود آن گاه كه حسد ورزد مي‏ سپارم».(7)
حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هرگاه بخواهيد با هيأتي آراسته و چشمگير از خانه بيرون رويد، معوذتين (قل اعوذ برب الفلق... و قل اعوذ بربّ النّاس...) را بخوانيد تا چشمي در شما اثر نكند«.(8)
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده :"چشم [زخم] حق است .... اگر در اين مورد ترسيدي ، پس بگو: ما شاءالله [لا حول و] لا قوّه إلاّ بالله العليّ العظيم،(9)
اين جملة سه بار ادا شود"
در هر صورت پذيرش وجود چشم زخم، نبايد آدمي را به دامان خرافه و امور عوامانه سوق دهد. در خصوص تخم مرغ شكستن هم مدركي وجود ندارد .با تعاليم و فرهنگ ديني و عقل هم فاصله دارد . اصولاً پناه بردن به برخي امورخرافي براي دفع چشم زخم موجب توهين به دين وخلاف شرع است ولي در هر حال اين كارها چه درست وچه غلط شرك نيست زيرا استفاده از ابزاري براي حل مشكل است ؛مانند استفاده از دارو جهت رفع بيماري .
مشكل شرك زماني آغاز مي شود كه انسان همه راه ها و ابزارها را جداي از قدرت خدا داراي تاثير بداند و آنها را مستقل از قوانين حاكم بر عالم كه خداوند قرار داده فرض كند. ولي خيلي بعيد است كسي چنين اعتقادي داشته باشد .
در مجموع نبايد فراموش كرد دامنه تأثير اموري مانند چشم زخم و... محدود است و همه عالم هستي تحت فرمان خدا است .با وجود توكل به خدا نبايد از اين گونه امور به وحشت افتاد و دست به كارهاي نامعقول زد كه مصداق اسراف وحرام است .
راجع به شکستن تخم مرغ :
شكستن تخم مرغ براي چشم زخم از خرفات است كه متاسفانه مرسوم شده به جاي شكستن و دور انداختن آن كه نوعي اسراف است آن را به فقير صدقه بدهيد
راجع به عطسه کردن :
عرب جاهلي عطسه كردن را شوم و نكبت‌زا می‌دانست و چون عطسه را علامت بلا و حادثه تلخ می‌دانست، دست به كاری نمی‌زد. اعتقاد به تأثيرگذاری عطسه هنوز هم در جوامع امروزي كم و بيش اعتبار دارد و به نظر برخی، يک عطسه نشانه نحوست و بدی آن كار و دو عطسه نشانه خوبی و ميمنت آن كار است.
با مطالعه تاريخ گذشته، به اين نكته پی می‌بريم كه به اثرگذاری عطسه بسيار توجه شده است به طوری كه در توصيف دلاوری و شجاعت جنگجويی می‌گفتند: او آن چنان دلاوری است كه عطسه او را از به كام شير رفتن و نبرد باز نمی‌دارد.
اسلام با اين پندار خرافی مبارزه كرده، عطسه را نعمتی برای بدن برشمرده است كه مستلزم حمد و شكر پروردگار است.
پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمايد: خداوند عطسه را دوست می‌دارد و خميازه را مكروه می‌داند. هر گاه كسی عطسه كند، حمد خدا گويد و هر مسلمانی كه عطسه را می‌شنود، او را دعا گفته و از خداوند مزيد رحمت طلب كند (10) و در برخی روایات آمده که عطسه موجب دفع بیماری می‌شود. یعنی عطسه در حقیقت نوعی مکانیسم دفاعی است از سوی بدن برای بیرون راندن عوامل مزاحم مثل میکروب‌ها یا گرد و غبار و عوامل حسّاسیّت‌زا.
در نتيجه اين كه؛ در مورد عطسه، صبر كردن لازم نيست.
پس در اين باره دستورى در اسلام نداريم و اساسا روح اسلام با اين گونه مطالب سازش ندارد، تا آن جا كـه دسـتـور مى‌دهد هنگامى كه تصميم بر كارى گرفتيد، اگر كسى فال بد زد اعتنا نكنيد و بر خـدا تـوكـل نـمـوده به دنبال هدف روان شويد و فال بد زدن را نشانه شرک قرار داده است.
آرى دربـاره عـطسه وارد شده است كه هرگاه يكى از شما عطسه كرد، در حق او دعا كنيد و بگوييد: يـرحـمكم اللّه؛ رحمت خدا شامل حال شما گردد، طرف نيز متقابلاً دعا كند و بگويد: يغفر اللّه لكم؛ خداوند شما را بيامرزد. اما صبر كردن و قدرى مكث نمودن و يا فرق گذاردن بين يک عطسه و دو عطسه، همگى افسانه است كه بايد مسلمان آگاه و دانا از اين افسانه‌ها بپرهيزد. (11)

پي‌نوشت‏ ها:
1. قلم (68) آيه 51.
2. مجمع البيان، ج 10، ص 341.
3. يوسف (12) آيه 67.
4. اين قول به مفسراني همچون ابن عباس، قتاده و ضحاك نسبت داده شده است.
5. نهج البلاغه، حكمت 400.
6. تفسير الميزان، ج 19، ذيل آيه.
7. تفسير نور الثقلين، ج 5، ص 400.
8. بحارالانوار، ج 95، ص 133.
9. همان، ج 60، ص 26، حديث 23 چاپ بيروت.
10- بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع الصحيح، ج 5، ص 2290.
11-مکارم شیرازی، ناصر/ سبحانی، جعفر، پاسخ به پرسش‌هاى مذهبى.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[/]

جمع بندی
پرسش :
[h=2]چشم زخم چه قدر واقعيت داره؟ (مثل تخم مرغ شكستن و عطسه کردن) [/h]پاسخ:
چشم زخم در قرآن و روایات :
در عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ميان قبيله بني اسد بد چشماني بودند كه چشمانشان اثرات به خصوصي در اشيا مي ‏نهاد. اينان تصميم گرفتن با چشم خويش پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را صدمه و زياني بزنند كه آيه: «و إنْ يكاد الّذين...»(1) نازل شد.
مرحوم طبرسي مي‏ فرمايد: «معناي آيه اين است كه وقتي ذكر (قرآن) را از تو مي‏ شنوند، با نظري سرشار از كينه و خشم به تو نظر مي‏ كنند، به طوري كه مي‏ خواهند با نگاه تيزشان تو را بكشند».(2)
حضرت يعقوب (علیه السلام) به فرزندانش فرمود: «اي فرزندانم! از يك در داخل نشويد و از درهاي گوناگون وارد شويد».(3) مفسران نقل نموده ‏اند كه حضرت يعقوب(علیه السلام) بيم آن داشت كه مردم به فرزندانش رشك برده و مورد چشم زخم واقع شوند،(4) زيرا، اين احتمال را مي‏ داد كه وقتي يازده برادر جوان و رشيد با هم وارد بر عزيز مصر شوند، مورد چشم زخم قرار گيرند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «چشم زخم حقيقت دارد تا آن جا كه قلّه كوه را فرود آورد» و اميرمؤمنان (علیه السلام) مي‏ فرمايند: «چشم زخم حق است و توسّل به دعا براي دفع آن نيز حق است».(5)
روح انسان بر اثر رياضت‏ ها به درجه ‏اي مي‏ رسد كه آثاري در جسم بر جاي مي ‏گذارد، حال جسم گاهي اعضاي بدن است كه شمشير و سوزن و ميخ و آتش در آن اثر نمي‏ كند و گاهي چشم است كه مي ‏تواند آثاري را بر جاي گذارد كه چشم زخم از آن جمله باشد.
پس اگر چه مسئله از جهت علمي كاملاً روشن نمي‏ باشد، اما جايي براي انكار وجود ندارد و نظريه‏ هاي علمي نمي ‏تواند خلاف آن را ثابت كند.
مرحوم طباطبائي(ره) در ذيل آيه 51 سوره قلم مي‏ فرمايد: «... مراد از آيه چشم زدن است كه نوعي از تأثيرات نفساني است و دليل عقلي بر نفي آن نداريم، بلكه حوادثي ديده شده كه با چشم زدن منطبق است و رواياتي طبق آن وارد شده، دليلي ندارد كه آن را انكار نموده و بگوييم عقيده خرافي است».(6)
راه ها مقابله با چشم زخم :
در روايات وارد شده كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) براي امام حسن (علیه السلام) و امام حسين(علیه السلام) اين دعا را خواندند: «أعيذكما بكلمات التامة و أسماء اللَّه الحسني كلّها عامة، مِن شر السامة و الْهامة، و مِن شرِّ كل عينٍ لامة، و مِن شر حاسدٍ إذا حسد؛ شما را به كلمات تامه و اسماي حسناي خداوند از شر مرگ و حيوانات موذي و هر چشم بد و حسود آن گاه كه حسد ورزد مي‏ سپارم».(7)
حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هرگاه بخواهيد با هيأتي آراسته و چشمگير از خانه بيرون رويد، معوذتين (قل اعوذ برب الفلق... و قل اعوذ بربّ النّاس...) را بخوانيد تا چشمي در شما اثر نكند«.(8)
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده :"چشم [زخم] حق است .... اگر در اين مورد ترسيدي ، پس بگو: ما شاءالله [لا حول و] لا قوّه إلاّ بالله العليّ العظيم،(9)
اين جملة سه بار ادا شود"
در هر صورت پذيرش وجود چشم زخم، نبايد آدمي را به دامان خرافه و امور عوامانه سوق دهد. در خصوص تخم مرغ شكستن هم مدركي وجود ندارد .با تعاليم و فرهنگ ديني و عقل هم فاصله دارد . اصولاً پناه بردن به برخي امورخرافي براي دفع چشم زخم موجب توهين به دين وخلاف شرع است ولي در هر حال اين كارها چه درست وچه غلط شرك نيست زيرا استفاده از ابزاري براي حل مشكل است ؛مانند استفاده از دارو جهت رفع بيماري .
مشكل شرك زماني آغاز مي شود كه انسان همه راه ها و ابزارها را جداي از قدرت خدا داراي تاثير بداند و آنها را مستقل از قوانين حاكم بر عالم كه خداوند قرار داده فرض كند. ولي خيلي بعيد است كسي چنين اعتقادي داشته باشد .
در مجموع نبايد فراموش كرد دامنه تأثير اموري مانند چشم زخم و... محدود است و همه عالم هستي تحت فرمان خدا است .با وجود توكل به خدا نبايد از اين گونه امور به وحشت افتاد و دست به كارهاي نامعقول زد كه مصداق اسراف وحرام است .
راجع به شکستن تخم مرغ :
شكستن تخم مرغ براي چشم زخم از خرفات است كه متاسفانه مرسوم شده به جاي شكستن و دور انداختن آن كه نوعي اسراف است آن را به فقير صدقه بدهيد
راجع به عطسه کردن :
عرب جاهلي عطسه كردن را شوم و نكبت‌زا می‌دانست و چون عطسه را علامت بلا و حادثه تلخ می‌دانست، دست به كاری نمی‌زد. اعتقاد به تأثيرگذاری عطسه هنوز هم در جوامع امروزي كم و بيش اعتبار دارد و به نظر برخی، يک عطسه نشانه نحوست و بدی آن كار و دو عطسه نشانه خوبی و ميمنت آن كار است.
با مطالعه تاريخ گذشته، به اين نكته پی می‌بريم كه به اثرگذاری عطسه بسيار توجه شده است به طوری كه در توصيف دلاوری و شجاعت جنگجويی می‌گفتند: او آن چنان دلاوری است كه عطسه او را از به كام شير رفتن و نبرد باز نمی‌دارد.
اسلام با اين پندار خرافی مبارزه كرده، عطسه را نعمتی برای بدن برشمرده است كه مستلزم حمد و شكر پروردگار است.
پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمايد: خداوند عطسه را دوست می‌دارد و خميازه را مكروه می‌داند. هر گاه كسی عطسه كند، حمد خدا گويد و هر مسلمانی كه عطسه را می‌شنود، او را دعا گفته و از خداوند مزيد رحمت طلب كند (10) و در برخی روایات آمده که عطسه موجب دفع بیماری می‌شود. یعنی عطسه در حقیقت نوعی مکانیسم دفاعی است از سوی بدن برای بیرون راندن عوامل مزاحم مثل میکروب‌ها یا گرد و غبار و عوامل حسّاسیّت‌زا.
در نتيجه اين كه؛ در مورد عطسه، صبر كردن لازم نيست.
پس در اين باره دستورى در اسلام نداريم و اساسا روح اسلام با اين گونه مطالب سازش ندارد، تا آن جا كـه دسـتـور مى‌دهد هنگامى كه تصميم بر كارى گرفتيد، اگر كسى فال بد زد اعتنا نكنيد و بر خـدا تـوكـل نـمـوده به دنبال هدف روان شويد و فال بد زدن را نشانه شرک قرار داده است.
آرى دربـاره عـطسه وارد شده است كه هرگاه يكى از شما عطسه كرد، در حق او دعا كنيد و بگوييد: يـرحـمكم اللّه؛ رحمت خدا شامل حال شما گردد، طرف نيز متقابلاً دعا كند و بگويد: يغفر اللّه لكم؛ خداوند شما را بيامرزد. اما صبر كردن و قدرى مكث نمودن و يا فرق گذاردن بين يک عطسه و دو عطسه، همگى افسانه است كه بايد مسلمان آگاه و دانا از اين افسانه‌ها بپرهيزد. (11)

پي‌نوشت‏ ها:

1. قلم (68) آيه 51.
2. مجمع البيان، ج 10، ص 341.
3. يوسف (12) آيه 67.
4. اين قول به مفسراني همچون ابن عباس، قتاده و ضحاك نسبت داده شده است.
5. نهج البلاغه، حكمت 400.
6. تفسير الميزان، ج 19، ذيل آيه.
7. تفسير نور الثقلين، ج 5، ص 400.
8. بحارالانوار، ج 95، ص 133.
9. همان، ج 60، ص 26، حديث 23 چاپ بيروت.
10- بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع الصحيح، ج 5، ص 2290.
11-مکارم شیرازی، ناصر/ سبحانی، جعفر، پاسخ به پرسش‌هاى مذهبى.

موضوع قفل شده است