جمع بندی سکوت آیت الله قاضی

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سکوت آیت الله قاضی

مرحوم آیت اله قاضی برای اینکه سکوت کنند چند سال متوالی از یه تکه سنگ در زیر زبان خود استفاده کردند به گفته خودشون به این مهم دست یافتند و این عمل رو به چندی از شاگردان خویش هم توصیه کرده اند اما چندی پیش در قم یه عزیزی در درس اجلاق این عمل رو ناپسند قلمداد کرد دلیلش هم این بود که از ائمه در این مورد حدیثی نداریم به نظر دوستان عزیز دلیل ایشون درست بوده آیا ما باید برای انجام هر چیزی باید اول ببینیم درموردش حدیثی هست تا اگر بود انجام بدیم و اگر نبود انجام ندیم؟

کارشناس بحث : سمیع

سبوی تشنه;238294 نوشت:
مرحوم آیت اله قاضی برای اینکه سکوت کنند چند سال متوالی از یه تکه سنگ در زیر زبان خود استفاده کردند به گفته خودشون به این مهم دست یافتند و این عمل رو به چندی از شاگردان خویش هم توصیه کرده اند اما چندی پیش در قم یه عزیزی در درس اجلاق این عمل رو ناپسند قلمداد کرد دلیلش هم این بود که از ائمه در این مورد حدیثی نداریم به نظر دوستان عزیز دلیل ایشون درست بوده آیا ما باید برای انجام هر چیزی باید اول ببینیم درموردش حدیثی هست تا اگر بود انجام بدیم و اگر نبود انجام ندیم؟

کارشناس بحث : سمیع


باسمه تعالی
با سلام
سخن گر چه هر لحظه دلکش تر است
چو بینی خموشی از آن خوشتر است
در فتنه بستن دهان بستن است
که گیتی به نیک وبد آبستن است
پشیمان ز گفتار دیدم بسی
پشیمان نگشت از خموشی کسی(1)

این عمل مرحوم آقای قاضی دستور العمل تازه ای نبوده چون در زمان پیامبر گرامی اسلام (ص)این کار توسط بعضی از صحابه انجام می شد چنانچه مرحوم نراقی در معراج السعادة ص 588 این گونه بیان کردند:بعضی از اصحاب رسول خدا (ص) سنگریزه به دهان خود می گذاردند تا بی اختیار سخن نگویند ،و چون اراده تکلم به سخنی که از برای خدا بود می کردند آن را از دهان خود بیرون می آوردند
و اعتراضی هم از پیامبر (ص) برای این کار آنها نقل نشده است
ای عزیز تا دهن بسته نشد دل باز نمی شود(2)

و برای صحت یک عمل گاهی فعل معصوم حجت است یعنی عملی که معصوم آن را انجام داده باشد گاهی قول معصوم حجت است یعنی حدیث یا روایتی که از معصوم (ع)بیان شده باشد وگاهی هم تقریر معصوم حجت می شود یعنی خود معصوم (ع)عملی را انجام نمی دهد و فرمایشی هم ندارد ولی زمانی هم که اصحاب و یاران در مقابل او انجام می دهند هیچ اعتراضی از سوی معصوم (ع)صورت نمی گیرداین عمل هم برای ما حجت شرعی دارد
پی نوشت:
1- امیر خسرو دهلوی
2-کتاب انسان در عرف عرفان ص42

سبوی تشنه;238294 نوشت:
آیا ما باید برای انجام هر چیزی باید اول ببینیم درموردش حدیثی هست تا اگر بود انجام بدیم و اگر نبود انجام ندیم؟


با سلام

احکام عبادی به 5 دسته تقسیم میشوند که در وسط آنها مباحات هستند که دستوری از جانب شرع مبنی بر واجب وحرام یا مکروه ومستحب ندارند و بسته به حکم ثانوی ، بطرف چپ و راست میل میکنند ودر زمره مستحبات یا مکروهات یا واجبات ویا محرمات جای میگیرند .

این عمل مرحوم قاضی رحمه الله بفرض هم که امری مولوی نباشد چون برای کمالی دیگر ودر شرایطی تجویز شده در زمره مستحبات قرار میگیرد .

ضمن اینکه اخبار بسیاری در فضیلت سکوت و صَمت وارد شده است .

پیامبر اعظم(ص) می فرماید «من صمت نجی» آن کس که سکوت کند نجات می یابد. (الحقایق فی محاسن الاخلاق، ص ۶۵) همچنین امام صادق(ع) در این زمینه می فرماید: «قال لقمان لابنه یا بنی! ان کنت زعمت ان الکلام من فضه فان السکوت من ذهب» لقمان به فرزندش گفت: فرزند عزیزم! اگر گمان می کنی سخن گفتن از نقره است به درستی که سکوت از طلا است (اصول کافی، ج ۲، ص ۱۱۴).

فلن اكلّم اليوم انسيا ؛ وحضرت مریم (س) فرمود :و امروز با انسانى سخن نخواهم گفت، ...

سلام
حالا چه جور سنگی باید باشه و چه جوری باید در دهان قرار بدیم ؟
اگه قورتش دادیم چی؟

be name khoda;240048 نوشت:
سلام
حالا چه جور سنگی باید باشه و چه جوری باید در دهان قرار بدیم ؟
اگه قورتش دادیم چی؟

سکوت در اینجا به منظور حرف بیهوده نزدن است

وراج ها به جهنم مي روند.

be name khoda;240048 نوشت:
سلام
حالا چه جور سنگی باید باشه و چه جوری باید در دهان قرار بدیم ؟
اگه قورتش دادیم چی؟

برادر عزیز منظور از سنگ یه ذره شن که زیر زبان قرار میدن برای اینکه هروقت خواستی حرف بزنی و زبانت به گردش بیاد سنگ رو احساس کنی و بفهمی که سنگ رو واسه چی گذاشتی

بله

بعضی ها زبانشان آنهارو جهنمی میکنه

غیبت ،تهمت ،دروغ ،توهین،و..

همه از افت های زبانه ..

کسی که اراده قوی برای کنترول اینها رو داشت نیازی به سنگ نداره

کشتی نجات;240140 نوشت:
بله

بعضی ها زبانشان آنهارو جهنمی میکنه

غیبت ،تهمت ،دروغ ،توهین،و..

همه از افت های زبانه ..

کسی که اراده قوی برای کنترول اینها رو داشت نیازی به سنگ نداره


بله دوست عزیز کسی که بتونه اونهارو کنترل کنه نیاز به سنگ نداره
لابد آیت اله قاضی حتما نتونسته کنترل کنه از سنگ استفاده کرده
اگر باتوجه به حرفای شما آقای قاضی اراده قوی نداشتن دیگه وای به حال بقیه
ایشون برای سکوت کردن از سنگ استفاده کردن تا در وجودشون سکوت ملکه بشه

منظورم این نبود که ایشون اراده نداشتن و ما اراده مون آهنینه..

بنده هم همین رو میگم ما چون این سنگه رو ندارم گرفتار انواع افات زبان میشیم

دیگه صحبت کردن ها عوض شده مثلا توی چت روم غیبت نمیشه ؟؟ چرا

ولی سنگ گذاشتنم کاربردی نداره..
شما سنگ بزارید توی دهنتون و برید چت روم ..فایده نداره
در اینجا افکار رو انگشتان دست انتقال میده نه زبان

موفق باشید

احسنت بر توجه تو دوست عزیز
کسی از سنگ استفاده میکنه که دیگه بخواد دست از گناه بشوره
مثلا کسی که نماز نمیخونه بره از سنگ استفاده کنه اچه فایده ای داره
استفاده از سنگ برا اول راه نیست انسان باید خیلی از مسائلش رو حل کنه بعد بخواد از سنگ برای سکوتش استفاده کنه اینجور آدمی دیگه قید چت بازی و اینجور کارهایی رو باید خیلی وقت پیش زده باشه
یاحق

سبوی تشنه;240159 نوشت:
انسان باید خیلی از مسائلش رو حل کنه بعد بخواد از سنگ برای سکوتش استفاده کنه اینجور آدمی دیگه قید چت بازی و اینجور کارهایی رو باید خیلی وقت پیش زده باشه
یاحق

منظورتون از خیلی مسائل چیه برادر؟

اونچیز که روشن و داد میزنه اینه که

وقتی انسانی گناهی میکنه مخصوصا گناه کبیره برای گناهش یه لیست در میاره تا نفس لوامه (سرزنش گرش) رو سرکوب کنه و اون رو به سکوت وادار کنه

گه گاهی این نفس لوامه یه پاتک هایی میزنه به انسان

اون شخص گناه کار مثلا فرض کنیم گناهش این بوده که شبها که آقا پلیسه هم خوابه توی خونه مردم جاسوسی میکرده

اون شخص گناهکار ظاهرا مشخصه تابلوئه دیگه چه گناه کبیره ای کرده

ولی از دید اون اینطور نیست اگه گناهش رو قبول کنه مجبوره تا ابد با این نفس بجنگه و عذاب وجدان بگیره پس به ناچار مجبوره عمل مقابله و سرکوب رو انجام بده

و تلاشم میکنه تا ثابت کنه افکارش درسته با بزرگ نشون دادن بعضی مسائل سعی میکنه نفس سرزنش گرش رو قانع کنه که فلانی باید مثلا تنبیه میشده .. یا این چوب خدا بوده که ..و...

همه اینها چیزی نیست جز سرکوب افکار نفس سرزنش گر

تا قیامت هم مجبوره انکار کنه گناهی که کرده چقدر خبیث و زشت بوده

خودش اون رو زیبا می پنداره چون مجبوره ..

[=&quot]«[/][=&quot]فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ»[/]
[=&quot]
[/]

[=&quot]ترجمه :[/]
[=&quot]
[/]
[=&quot]پس نفس ( سركش یا امّاره ) او تدريجاً كشتن برادرش (هابیل یا نفس لوامه)را در نظرش آراست و او را مصمم به كشتن كرد ، و ( عاقبت به نداي وجدان گوش فرا نداد و ) او را كشت ! و از زيانكاران شد ( و هم ايمان خود را و هم برادرش را از دست داد ) .{مائده:30}[/]


در مورد بوسیدن و گذاشتن کنار هم باید بگم جایی که نفس لوامه افراد سکوت کرده همون بوسیدن بهترین کاره

[=&quot]به نظر این موارد به این بحث مرتبط باشه[/]

[=&quot][/]
[=&quot]سکوت نفس لوامهدر مقابل گناهان:
[/]

[=&quot]
[/]

[=&quot]نفس لوّامه ملامت کننده:[/][=&quot]
[/]
[=&quot]که آن فس ظالم جاهلی است که خداوند – عزّ و جلّ – آن را سرزنش مینماید.[/]
[=&quot]نفس لوّامه غیر ملامت کننده:[/]
[=&quot][/][=&quot]که آن نفسی است که هیچ موقع صاحبش را بر گناهانش ملامت و سرزنش نمی کند.[/]

کشتی نجات;240174 نوشت:
منظورتون از خیلی مسائل چیه برادر؟

اونچیز که روشن و داد میزنه اینه که

وقتی انسانی گناهی میکنه مخصوصا گناه کبیره برای گناهش یه لیست در میاره تا نفس لوامه (سرزنش گرش) رو سرکوب کنه و اون رو به سکوت وادار کنه

گه گاهی این نفس لوامه یه پاتک هایی میزنه به انسان

اون شخص گناه کار مثلا فرض کنیم گناهش این بوده که شبها که آقا پلیسه هم خوابه توی خونه مردم جاسوسی میکرده

اون شخص گناهکار ظاهرا مشخصه تابلوئه دیگه چه گناه کبیره ای کرده

ولی از دید اون اینطور نیست اگه گناهش رو قبول کنه مجبوره تا ابد با این نفس بجنگه و عذاب وجدان بگیره پس به ناچار مجبوره عمل مقابله و سرکوب رو انجام بده

و تلاشم میکنه تا ثابت کنه افکارش درسته با بزرگ نشون دادن بعضی مسائل سعی میکنه نفس سرزنش گرش رو قانع کنه که فلانی باید مثلا تنبیه میشده .. یا این چوب خدا بوده که ..و...

همه اینها چیزی نیست جز سرکوب افکار نفس سرزنش گر

تا قیامت هم مجبوره انکار کنه گناهی که کرده چقدر خبیث و زشت بوده

خودش اون رو زیبا می پنداره چون مجبوره ..

[=&quot]«[/][=&quot]فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ»[/]
[=&quot]
[/]

[=&quot]ترجمه :[/]
[=&quot]
[/]
[=&quot]پس نفس ( سركش یا امّاره ) او تدريجاً كشتن برادرش (هابیل یا نفس لوامه)را در نظرش آراست و او را مصمم به كشتن كرد ، و ( عاقبت به نداي وجدان گوش فرا نداد و ) او را كشت ! و از زيانكاران شد ( و هم ايمان خود را و هم برادرش را از دست داد ) .{مائده:30}[/]


در مورد بوسیدن و گذاشتن کنار هم باید بگم جایی که نفس لوامه افراد سکوت کرده همون بوسیدن بهترین کاره


وای خدا برادر عزیز
منظور منو با دقت ملاحظه نفرمودین
ببین به نظرت آقای قاضی به چه دلیل از سنگ استفاده کردن دلیلش میشه جواب شما
ببین دلیل سنگ گذاشتن چیه؟واسه ملکه کردن سکوت
حالا عکس سکوت میشه چی؟خوب میشه زیاد حرف زدن
آیا زیاد حرف زدن حرامه؟نه فقط کراهت داره
نتیجه:آقای قاضی خواستن از مکروهات دوری کنن
پس اول از محرمات دوری کردن که حالا دارن از مکروهات دوری میکنن
منظورم از خیلی مسائل این بود
انسان باید اول از محرمات دل بکنه به همه واجبات عمل بکنه بعد بره سراغ مکروهات و مستحبات
یاحق

پرسش:
مرحوم آیت الله قاضی برای اینکه سکوت کنند چند سال متوالی از یک تکه سنگ در زیر زبان خود استفاده کردند به گفته خودشون به این مهم دست یافتند و این عمل رو به چندی از شاگردان خویش هم توصیه کرده اند اما چندی پیش در قم یک عزیزی در درس اخلاق این عمل را ناپسند قلمداد کرد دلیلش هم این بود که از ائمه در این مورد حدیثی نداریم به نظر دوستان عزیز دلیل ایشان درست بوده آیا ما باید برای انجام هر چیزی باید اول ببینیم درموردش حدیثی هست تا اگر بود انجام بدیم و اگر نبود انجام ندیم؟

پاسخ:
«سخن گر چه هر لحظه دلکش تر است
چو بینی خموشی از آن خوشتر است
در فتنه بستن دهان بستن است
که گیتی به نیک وبد آبستن است
پشیمان ز گفتار دیدم بسی
پشیمان نگشت از خموشی کسی» (1)

این عمل مرحوم آقای قاضی دستور العمل تازه ای نبوده چون در زمان پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) این کار توسط بعضی از صحابه انجام می شد چنانچه مرحوم نراقی این گونه بیان کردند:بعضی از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سنگریزه به دهان خود می گذاردند تا بی اختیار سخن نگویند ،و چون اراده تکلم به سخنی که از برای خدا بود می کردند آن را از دهان خود بیرون می آوردند
و اعتراضی هم از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای این کار آنها نقل نشده است.

«ای عزیز تا دهن بسته نشد دل باز نمی شود.» (2)

و برای صحت یک عمل گاهی فعل معصوم حجت است یعنی عملی که معصوم آن را انجام داده باشد گاهی قول معصوم حجت است یعنی حدیث یا روایتی که از معصوم (علیه السلام) بیان شده باشد وگاهی هم تقریر معصوم حجت می شود یعنی خود معصوم (علیه السلام) عملی را انجام نمی دهد و فرمایشی هم ندارد ولی زمانی هم که اصحاب و یاران در مقابل او انجام می دهند هیچ اعتراضی از سوی معصوم (علیه السلام) صورت نمی گیرد، این عمل هم برای ما حجت شرعی دارد.
پی نوشت:
1- امیر خسرو دهلوی.
2.نراقى، احمد بن محمدمهدى‏، معراج السعادة،ص588، ناشر: موسسه انتشارات هجرت‏، قم( ايران)، 1378 ه. ش‏، چاپ: 6
3.حسن زاده آملی،حسن،هزار و یک کلمه، ج 5،ص271،قم،بوستان کتاب.

موضوع قفل شده است