پاسخگويي به پرسشهاي اخلاقي (چرا نباید برای همه دعا کنیم؟)

تب‌های اولیه

136 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پاسخگويي به پرسشهاي اخلاقي (چرا نباید برای همه دعا کنیم؟)

من دختری 23 ساله هستم، دو هفته است که پسری به من ابراز علاقه کرده است و من امروز او را دیدم ... او به من دست زد ... من دختری خدا ترس و معتقد هستم و الان دارم از شدت گناه و عذاب وجدان دیوانه می شوم. از همین الان توبه کردم و استغفار گفتم ... و می شود راههای توبه به من بگوید و این کار من چه حکمی دارد؟ تو رو خدا بگین چیکار کنم که خدا منو ببخشه ... « نماز شب بخوانم ... روزه بگیرم ... چه کنم؟

از این که پرسشگر خدا جویی با ما در ارتباط است خدا را شاکریم، و امیدواریم بتوانیم پاسخ گوی مناسبی برای حس اعتماد شما باشیم.

«غفلت»
پرسشگر گرامی بیان نداشته اید دو هفته ای قبل که این پسر به شما ابراز علاقه نموده است، واکنش شما به این درخواست چه بوده است و چه روش و منشی را در پیش گرفته اید؟ اما به نظر می رسد ایشان یک نوع چراغ سبزی را از شما دریافت کرده اند، و این چراغ سبز عاملی برای عبور ایشان از حدود عرفی و دینی شده است. اگر چه این فرد به جای عبور از خیابان به حریم عابر پیاده نیز تعدی نموده است. به هر صورت این اتفاق نامیمون رخُ داده است. باید درس مناسبی از این اتفاق برگیریم تا در زندگی اهل عبرت باشیم.
چون گرفتى عبرت از گرگ دنى--- پس تو روبه نیستى شیر منى‏
عاقل آن باشد که عبرت گیرد از--- مرگ یاران در بلاى محترز
یک غفلت، بی توجهی عامل اصلی و مشکل ساز برای شما گشته است. از این رو همواره توجه داشته باشید که احساسات و نیازهای روحی و روانی را فرد باید با دور اندیشی هدایت و کنترل نماید، و الا در زندگی با مشکلات فراوانی بر خورد خواهد نمود.
گوش را اکنون ز غفلت پاک کن--- استماع هجر آن غمناک کن‏

«علاقه بود؟!»
دختران که برخی مواقع کلمات، ادب و طرز رفتار پسران را نسبت به خود مشاهده می کنند، فریب این نوع دلنوازی ها را می خوردند؛ غافل از این که این نوع افراد برای رفع نیازهای خود به این دختران رو می آورند. در حال حاضر شما یک نمونه از این افراد را خود دیده اید. این به شما نشان می دهد که منظور از علاقه این پسر و امثال آنها چیست؟ گمان نکنید اینان فرهاد زمانه هستند و شما را شیرین پنداشته اند؟ بلکه آنها به دنبال شیرینی شهوات خود هستند و بس.
عشقهایى کز پى رنگى بود--- عشق نبود عاقبت ننگى بود
که از او اندر گریزى در خلا--- استعانت جویى از لطف خدا

«عذاب وجدان»
چون ز بند دام باد او شکست---نفس لوامه بر او یابید دست‏
این ملامت گری حکایت از روح حیاء و عفت در شما دارد، که از این جهت شایسته و بایسته است به شما تبریک بگوئیم. این که بلافاصله از اتفاق افتاده ناراحت شده اید این ملاک و نشانی خوبی برای عفت و پاکی شما دارد. اما عذاب وجدان و یا نفس لوامه که شما را به ملامت گری کشانده است، اگر تا حدی باشد که شما را از تکرار بی احتیاطی دور گرداند لازم و نشان از سلامت روح شما دارد. اما اگر بیش از حد بخواهید خود را سرزنش کنید، نه تنها این کار پسندیده نیست، و هیچ فایده ی بر آن مترتب نیست، بلکه نامطلوب است و شما را از زندگی الهی دور می گرداند. در ضمن مقداری زمان لازم است، تا حال و هوای شما از اتفاق افتاده فاصله بگیرد. از نوشته ای شما بر می آید که احتمال این اتفاق و آن هم به این صورت را اصلاً نمی دادید؛ بنابراین باید جهت توجه خود را به این سمت هدایت کنید، و درس بگیرید که دیگر با رفتار خود امکان اعمال این گونه را نسبت به خود اصلاً اجازه ندهید، و اگر ایشان بدون رضایت شما به این کار اقدام کرده اند از این جهت چیزی بر گردن شما نیست.

«توبه ی شما»
لازم نیست برای توبه روزه بگیرید یا نماز شب بخوانید. اگر چه نماز شب برای اهل ایمان و برای بندگان خدا لازم است. همین مقدار که از کار پیش آمده در دل خود احساس پشیمانی می کنید، و عزم خود را جزم کرده اید که دیگر با احتیاط قدم بردارید و متانت خود را حفظ کنید، توبه در حق شما تحقق یافته است و شامل این آیه ی شریفه می شوید: «قل یا عبادی الـّذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله انّ الله یغفر الذنوب جمیعاً انّه هو الغفور الرّحیم، بگو ای بندگان من که اسراف و ستم کرده اید از رحمت خداوند ناامید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. (سوره زمر/ آیه 53)
من غریبم از بیابان آمدم--- بر امید لطف سلطان آمدم
بوی لطف او بیابانها گرفت--- ذره های ریگ هم جانها گرفت
خدا وعده ی بخشش به همگان داده است از جمله به شما. بنابراین خود را ببخشید و با عزمی جزم به سمت خدا حرکت کنید، و خدا را شکر کنید که شما را آگاه گردانید، و پرده از حقیقت درخواست این جوان غوطه ور در شهوت برداشت. یادمان باشد اهل دنیا رفتار و گفتارشان این گونه است، و اهل آخرت اهل غیرت و انسانیت اند.

حدیث پایانی:
امام علی -علیه السلام- می فرماید:
«سزاوار است که خردمند از مستی ثروت ومستی قدرت ومستی دانش ومستی ستایش ومستی جوانی پرهیز کند ؛ زیرا هر یک از این مستیها بادهای پلیدی دارد که عقل را می رباید و وقار را از بین می برد».( میزان الحکمه/ج 5/ ص 332 )

چیکار کنم که امید و حوصله زندگی کردن پیدا کنم؟ دعا، نماز، ذکر، قرآن می خونم ولى امیدم برنمیگرده؟
با سلام به پرسشگر گرامی. از این که به ما اعتماد نموده و سوال خود را با ما در میان گذاشته اید از شما متشکریم. امیدواریم پاسخ گوی مناسبی برای این اعتماد شما باشیم.

«مدرسه ی زندگی»
اگر به جهان پیرامون خود نگاه کنیم، خواهیم دید دنیا مدرسه ی زندگی است. درس هایی می دهد که در کودکی، نوجوانی و جوانی از آن بی خبر بودیم. اما به مرور تجارب گرانقدری را به ما می آموزد و انتقال می دهد. اگر دقت کنیم، خواهیم دید دنیا محل فراز و نشیب است. اگر این مطلب را به خوبی درک کنیم، آن وقت است که احساس هایی همچون ناامیدی، غم و اندوه از صفحه ی زندگی بشر رَخت بر خواهد بست. منتهی ما توجهی به حقیقت دنیا نداریم.
به این مثال دقت کنید: برخی تا لیوانی را که تا نصف در آن آب است می بینند، می گویند نصف این لیوان خالی است. عده ای دیگر می گویند نصف آن پُر است. افرادی نیز هستند به پُری لیوان دقت دارند و در آن هنگام از خالی بودن آن نیز غفلت نمی کنند. این اشخاص افراد واقع بینی هستند. نه منفی بافی می کنند و نه مُثبت اندیش و خیال باف هستند.

که هر دوی این نگاه ها تک بُعدی است، اما قسم سوم واقع بین و واقع نگرانه است. با این توضیحات روشن می شود که ما نیز باید در دینا هم خوبی ها و ناخوشی ها، کودکی و پیری، سلامتی و بیماری و همه و همه چیز را با هم نگاه کنیم. در این صورت در زندگی امیدمان و انگیزهایمان واقعی، تنظیم و به اندازه می شود. نه بیش از اندازه اهل آرزو های طول و دراز می شویم و نه زانوی غم بغل می گیریم و راکد و نشسته می شویم.

اگر ما نیز با دنیا آن طور که است و واقعیت دارد، نگاه کنیم و روبرو شویم بسیاری از ناامیدی ها و نگرانی ها، تبدیل به امید و آرامش می شود. آن وقت است که به آینده خوش بین خواهیم بود و با این دید امید در ما شکل می گیرد و اهل حرکت و تلاش خواهیم شد.

لازم است به برخی از ویژگی های دنیا و واقعیات آن اشاره کنیم:
1.مشکلات در آن دائمی نیست. توجه به این مطلب در مشکلات توان افراد را افزایش می دهد. در این صورت در غم و اندوه آن آدمی چشم به راه گشایش است. این نگرش و توجه امید را به ارمغان می آورد، و پنجره ای جلوی دیدگان انسان می گشاید که همیشه در مشکلات می توان به آن چشم امید دوخت.
گرم و سردش نو بهار زندگى است--- مایه‏ى صدق و یقین و بندگى است
ز آن که زو بستان جانها زنده است--- این جواهر بحر دل آگنده است
2. بیشتر اتفاقات در دنیا عام و فراگیر است، و یا لااقل عده زیادی را در بر می گیرد. به طور نمونه زلزله ای اتفاق بیافتد عده ای در آن جان خود را از دست می دهند. توجه به این مورد توان ما را در مشکلات بالا می برد. چرا که متوجه می شویم مشکلات فقط در خانه ی ما را نزده است، و فقط در کنار ما ننشسته است. این عمومیت و فراگیر بودن عاملی برای توان افزائی ما در زندگی و مشکلات است، که در ضمن آن امید و حرکت در ما شکل می گیرد.
3. دنیا همان طور که خود محدود است، مشکلات آن نیز همین گونه است. توجه به فانی بودن و امید به جهان باقی نیز خود امید را در انسان پرفروغ می سازد و شعله ای خاموش امید را به روشنائی می کشاند.
در مسائل زندگی گام هایی لازم است به ترتیب برداریم تا به نتیجه ی مطلوب برسیم.


«گام اول»
در هر اتفاقی به نظر می رسد گام اول باید علت شناسی آن موضوع و مسئله باشد. در غیر این صورت به راهکار عملی، نظری دقیق و کارشناسانه نخواهیم رسید. از این رو لازم است که اطلاعات بیشتری در مورد شما پرسشگر گرامی داشته باشیم. از این رو در صورت تمایل اطلاعات دقیق تری برای ما ارسال کنید، تا پاسخ دقیق تری ارائه دهیم.
چرا که ناامیدی و کم حوصله گی علل گوناگونی می تواند داشته باشد و هر کدام از آنها نیز شیوه ای خاص خود را می طلبد.
به طور مثال باید بدانیم این مسئله از چه موقعی در شما پدید آمده و منشأ آن چیست؟ آیا مشکل مالی دارید؟ یا در غربت زندگی می کنید؟ یا در سن و سال کهنسالی به سر می برید و به خاطر برخی مسائلی هم چون کم شدن توان و انرژی در این سنین امید و حرکت در زندگی شما کم رنگ شده است؟
مسئله ی شما به هر صورتی که باشد با اندیشه و فکر بر روی مطالب ذکر شده بسیار می تواند مفید فائده باشد.

«گام دوم»
بعد از علت شناسی، قدم بعدی اصلاح نگرش در افراد است. چرا که بین نگرش و احساساتی همچون امید و تلاش رابطه ی مستقیمی وجود دارد. منظور از نگرش نوع دیدن خود، اطرافیان، و جهان هستی است. هنگامی افراد امید را از کف می دهند و رفتار هدفمند در زندگی ندارند، مطمئناًً پای یک فکر ناکارآمد در میان است، که باید آن فکر را شناسائی و اصلاح و تغییر داد. با تغییر آن است که افراد احساس مناسبی و واقع بینانه ای به خود و محیط پیرامون خود خواهند داشت.
به نظر می رسد پرسشگر ما احساس و توان حرکت را در زندگی در خود نمی بیند، و یا از یک مسئله ای احساس نارضایتی دارد. به آن مسئله و اتفاقی که زندگی شما را مختل کرده است، برخورد واقع بینانه ای کنید. اگر آن عامل را می شود حذف کرد، با کمک گرفتن از دیگران و صبر آن علت را کنار بگذارید. آری صبر در زندگی هر فردی لازم و بلکه ناچار از آن است. از این رو امام علی -علیه السلام- فرمودند:«همانا دین داران را نشانه هایی است که با آنها شناخته می شوند : ... صبر و حوصله داشتن ...».( میزان الحکمه/ج 4/ ص 199).
اگر آن مسئله یک امر طبیعی و لازمه ی زندگی است با آن برخوردی واقعی کنید. به طور مثال اگر با پیری این حالت در شما ایجاد شده است، با آن کنار بیاید و واقعیت آن را بپذیرید. آیات قرآن به دوران پیری اشاره نموده است«اللَّهُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَ شَیْبَةً یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ هُوَ الْعَلیمُ الْقَدیر؛ خدا همان کسى است که شما را آفرید در حالى که ضعیف بودید سپس بعد از ناتوانى، قوّت بخشید و باز بعد از قوّت، ضعف و پیرى قرار داد او هر چه بخواهد مى‏آفریند، و دانا و تواناست»(روم/54).
خود پذیرش دوران پیری و طبیعی بودن آن می تواند آرامش و امید را برای بزرگانی که این دوران را سپری می کنند، بسیار کار آمد باشد. در ضمن نگرش واقع بینانه در مسن سالی این می تواند باشد که فرد بپذیرد سنی را سپری نموده است، اما تجارب گران قدری را با خود دارد و دارای وقار و متانت و سنگینی است که در جوانی جای آن خامی بوده است.
امام علی -علیه السلام- در این باره به خوبی اشاره فرموده اند:« وقار پیری، نزد من دوست داشتنی تر از خرّمی جوانی است».( میزان الحکمه/ج 6/ص 105)
امام صادق -علیه السلام- نیز بیان جالبی دارند که اگر به آن دقت کنیم، ما نیز آن را تصدیق خواهیم کرد:«[در روزگاران گذشته ]موی [سر و ریش] مردم سفید نمی شد. ابراهیم - علیه السلام- موی سپیدی در محاسن خود دید، عرض کرد: پروردگارا! این چیست؟ خداوند فرمود : این وقار است. عرض کرد: پروردگارا! بر وقار من بیفزای». (میزان الحکمه/ج 6/ص 105)

«راه کار دیگر»
به خود تلقین کنید و باورتان را به این سمت جهت بدهید و خود را شبیه اهل امید و تلاش در آورید. در روایات این توصیه و راهکار عملی در مورد افرادی که بردبار نیستند به چشم می خورد «اگر بردبار نیستى، وانمود کن که بردبارى؛ زیرا کمتر کسى است که خود را شبیه گروهى کند و بزودى یکى از آنان نشود . (نهج البلاغة / حکمت 207). این روایات یک مطلب کلی را دارد به افراد متذکر می شود، و آن این که خود را به یک روشی آراستن و نزدیک نمودن انسان را به آن گونه در می آورد. در روایت دیگر اشاره ی وجود دارد و از آن می توان چنین نتیجه گرفت که بدون وادار کردن خود به کاری دست یافتن به آن را دور دست و دست نیافتنی معرفی می کند« کسى که خود را به بردبارى وادار نکند، بردبار نشود». (غرر الحکم / 4965)


«افکار»
از افکار مزاحم امید دوری کنید و اندیشه های واقع بینانه را در ذهن خود پرورش دهید. چرا که افکار منفی مزاحم رویش امید و حرکت هستند. تا هنگامی که خدا هست، یاری و توجه او وجود دارد. آری خدا با اهل تقوا است« وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقین؛ و بدانید خداوند با پرهیزگاران است»(توبه/36). تا خدا هست و همه چیز در ید قدرت او است جای امید و حرکت فقط است، فقط.


«عبادت»
خدای متعال ریشه تمام امیدواری انسان است, راهکار رسیدن به این امیدواری نیز عبادت است. هر عبادتی اثری دارد. هر کس شناخت او از خدا و عبادت بهتر و بیشتر باشد، بهره ی بیشتری از طاعت می برد. اما باید دقت نمود که گاهی یک نگرش و فکر نادرست باعث می شود از طاعت آن طور که باید و شاید، بهره گیری نکینم.
در ضمن حتماً همین دعا و نماز از نگرانی های بیشتر شما را دور نگه داشته است. اگر به مطالب بیان شده در قرآن در مورد دنیا و فانی بودن و از موقتی بودن آن دقت کنید و فکر کنید حتماً پر امیدتر و بانشاط تر زندگی را سپری خواهید کرد.


حدیث پایانی:
امام صادق -علیه السلام- می فرماید:« از دو خصلت بپرهیز: بیتابی و تنبلی؛ زیرا اگر بیتاب و کم حوصله باشی، بر حقّ شکیبایی نکنی و اگر سست و تنبل باشی، حقّی را نپردازى». (میزان الحکمه/ ج3 /ص 486)


http://amoozeh.ir/1811470.htm


موقع صبر در هنگام سختیها و مشکلات چه باید کرد؟ خودمان را با چه سرگرم کنیم که این سختی طاقتمان را طاق نیاورد؟ کلا چگونه صبر کنیم و صبر چیست؟

برای اینکه در فراز و نشیب زندگی دارای آرامش همراه با تلاش باشیم و درون مان دائماً آماج طوفان ها نگردد، امور زیر بسیار لازم و توجه به آنان ضروری است:
1.واقع گرایی: یکی از عوامل مهم در افزایش توان بردباری و یکی از مهارتهای لازم برای مقابله با فشارهای روانی، شناخت واقعیت های موجود درباره ی سختی های زندگی در دنیا است. از این رو باید بپذیریم که دنیا محل مشکلات و حوادث است. این پذیرش و این دید به دنیا انتظارات ما را تنظیم می کند. چرا که اگر دنیا را محلی برای رسیدن به خواسته هایمان بپنداریم، در صورت نرسیدن به آن کنترل خود را از دست می دهیم و به عصبانیت و خشم خود را پیوند می زنیم.
بنابراین در ابتدا لازم است که شکل واقعی دنیا را بپذیریم. یکی از کلیدهای اصلی رضایت از زندگی و توان افزائی و صبر در این نگرش نهفته است. بنابراین توجه به این که دنیا خواستگاه مشکلات است، انسان را از جهت روانی آماده و صبر را در آدمی نهادینه می سازد.
فکر آن باشد که بگشاید رهى--- راه آن باشد که پیش آید شهى‏
بدانید که زندگی شما به عنوان یک واقعیت خارجی، آن قدر تلخ و گزنده نیست؛ آنچه آن را تحمل ناپذیر و بسیار تلخ جلوه می دهد، تصورات و انتظاراتی است که از دنیا و زندگی داریم و اکنون آنها را بر آورده شده نمی بینید و به همین جهت ناراضی و کم صبر می شویم.
به این مثال دقت کنید: اگر در یک میهمانی یک لیوان چای داغ برای ما بیاورند، ما از این نوشیدنی انتظار یک نوشیدنی خُنک را نداریم و از این رو از داغ بودن آن، نالان و ناراحت نمی شویم؛ بلکه اگر آن را سرد بیابیم، معترض می شویم؛ چون انتظاری که از چای داریم، بر آورده نشده است. روایات فراوانی این مطلب را به ما گوش زد می کنند و این دید و بینش را می خواهند در ما نهادینه سازند، که انتظارات خود را نسبت به دنیا تغییر و واقعی کنید.
پیامبر خدا-صل الله علیه و اله و سلم- می فرماید:«هر کس چیزی را طلب کند که آفریده نشده، خود را به زحمت انداخته و چیزی نصیب او نمی گردد».(جامع الخبار/ص517). در ادامه روایت حضرت آن چیزی را که خلق نشده و مردم به دنبال آن هستند را بیان می کند و آن را«راحتی در دنیا»بر می شمارند.
خداوند متعال به داوود - علیه السلام- وحى فرمود: اى داوود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار دادم، اما مردم آنها را در پنج چیز دیگر مى جویند؛ از این رو آنها را نمى یابند . . . آسایش را در بهشت قرار دادم، اما آنها آسودگى را در دنیا مى جویند از این رو آن را نمى یابند.( میزان الحکمه/ ج1/ص 304 ).


2. توجه به پایان پذیری و محدود بودن دنیا توان انسان را در مشکلات افزایش می دهد. چرا که این نگرش عاملی می شود تا مشکلات را همیشگی نپندارد، و این باور فرد را با انگیزه می سازد که با صبر و امید در زندگی حرکت کند. سختی های دنیا اگر چه محدود هستند، اما در ضمن همیشگی و در طول حیات در دنیا نیز نیستند. آری در دل این مشکلات آسایش نیز نهفته است« فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً؛ به یقین با (هر) سختى آسانى است»(شرح/5).
توجه به این واقعیت که با هر سختی آسانی است، با هر فرازی، نشیبی وجود دارد، عاملی است که نور امید، توان صبر و تلاش برای حرکت را در زندگی و مشکلات در وجود انسان روشن کرده و روشن نگاه می دارد. بنابراین یکی از عوامل دیگر که از واقعیات دنیا است، پایان پذیری بودن مشکلات آن است. توجه به این واقعیت برای افزایش توان بسیار موثر است، و خوش بینی راه نسبت به آینده در دل انسان ایجاد می کند و با این خوش بینی فرد اقدام به اعمال و رفتار مناسب می نماید و چنین شخصی هرگز دچار افسردگی نخواهد شد.
شخص از نیازمندی خود به حضرت صادق-علیه السلام- شکایت کرد. حضرت در پاسخ وی فرمود:« بردبار باش که به زودی خداوند، فرج تو را خواهد رساند».(کافی/ج2/ص250).
صبر و ایثار و سخاى نفس و جود---باد داده کان بود اکسیر سود



3.پذیرش موقعیت: آیا تا به حال افرادی که در مشکلات بی تابی کرده و سخن به شکایت بر می گشایند را دیده اید؟ آیا با این روش مشکلات آنها حل می شود و یا گره ای بر کار خود می اندازند؟ به راستی در این موقع چه باید کرد؟
یکی از مواردی که در مشکلات باید مورد توجه قرار داد، پذیرش موقعیت است، که خود این عاملی می شود که فرد توانش را افزایش دهد و به جای بی تابی کردن، توان تاب آوردن در مشکلات در او ایجاد شود و با فکر و اندیشه، مشورت و مشاوره، توکل و توسل راهی برای عبور از این مانع ایجاد شده بیابد.
از طرف برخورد حذفی با مشکل نباید به کار گرفت چرا که نتیجه ی معکوس خواهد داد؛ اما مدیریت کردن موقعیت های ناخوشایند، می تواند به کاهش تنیدگی و گذر سالم از دوران ناخوشایند، کمک کند. چرا که بسیاری از مسائل پیش آمده در زندگی نیاز به زمان دارد، تا از مسیر از زندگی ما کنار روند و حذف کردن آن قبل از زمان رسیده کاری بیهوده و مشکل آفرین خواهد بود.
امام على -علیه السلام- به خوبی به این مطلب اشاره می فرماید :« همانا گرفتاریها را نهایتى است که ناگزیر در آن جا پایان مى پذیرند. پس، هرگاه یکى از شما گرفتار مصیبتى شد، باید در برابر آن سر خود را پائین بیاورد [تسلیم و شکیبا باشد ]تا بگذرد؛ چه، هرگاه گرفتاریها روى آورند، چاره اندیشى، آن ها را نا خوشایندتر مى گرداند».(میزان الحکمه/ج2/ص161)

4.تفسیر: به نظر شما اسوه ی صبر یعنی حضرت زینب –سلام الله علیها- چگونه توانست بر مشکلات فائق آید؟ با دقت به مطالب زیر عامل صبر حضرت را می توان دریافت.
هر موقعیت ناخوشایندی، توسط انسان، ارزیابی می گردد. این ارزیابی ها تأثیر مستقیمی برفشار روانی حاصل از موقعیت دارد. اگر موقعیت ناخوشایند را مثبت بنگریم و یا دارای بار مثبت بدانیم، قابل تحمل خواهد بود. اما اگر آن را منفی ارزیابی کنیم، از کنترل ما خارج و غیر تحمل می گردد. در حقیقت، ما آن گونه که حوادث را تفسیر می کنیم، به آن واکنش نشان می دهیم. به بیان دیگر، حوادث، تعیین کننده نیستند؛ بلکه تفسیر ما از موقعیت ناخوشایند است که در کاهش یا افزایش تنیدگی و فشار روانی، تعیین کننده است. بنابراین، ما به وسیله ی تفسیرهایمان می توانیم موقعیت های ناخوشایند را کنترل و مدیریت کنیم، و توان خود را بالاببریم.
حضرت زینب- سلام الله علیها- در پاسخ یزید لعین هنگامی که از حضرت در باره ی حادثه ی کربلا سوال کرد، حضرت فرمود:« ما رأیت إلا جمیلا؛ چیزی جز زیبایی ندیدم». البته توضیح این مطلب جایش در این جا نیست اما می توان اشاره داشت که اهل ایمان چون همه چیز را از سوی خدا می دانند همه چیز را خیر، خوب و در رشد کمال و انسان سازی چون می بینند. بر این اساس است که این نگرش صبر و توان آنها را بسیار افزایش می دهد. بنابراین ما هم باید تفسیر مناسبی از مسائل در زندگی داشته باشیم. چرا که مشکلات بر اساس علم و حکمت خداوند شکل می گیرد و از آن جا که خداوند خیر است و رشد و کمال بندگان را می خواهد عموماً این مشکلات در این جهت هستند.

5.کاهش دل دادگی: فقدان و از دست دادن دل داشته ها از حوادث تلخی است که موجب تنیدگی می گردد. انسان به آن چه دارد، هم احساس تعلق پیدا می کند و هم نسبت به آنها دلبسته می شود. از این رو است که اگر مالی و چیزی را که نسبت به آن احساس تعلق و مالکیت داریم را از دست دهیم، بی تابی نموده و زبان شکایت باز می کنیم.
اما اگر در زندگی توجه داشته باشیم، مالک سرزمین وجود ما خدا است در سختی ها غم و اندوه تبدیل به رضا و تسلیم خواهد شد. در این موقع خواهیم دانست: مواردی که از دست ما رفته امانت بوده نه این که مال ما بوده است. آن چرا داده اند پس گرفته اند. نه این که از ما گرفته اند. این که گمان کنیم از ما گرفته اند حس مالکیت ما را نشان می دهد، از این رو دچار غم و اندوه می شویم.
امام علی –علیه السلام- می فرماید:«مال، امانت است».(غررالحکم/ح8327).
در حقیقت، مالک اصلی خداست---این امانت، بهر روزی نزد ماست
باور و نگرش که همه چیز از خدا است اگر در کسی شکل بگیرد، و به آن ایمان پیدا کند، یقیناً صبر و رضا در او تحقق خواهد گرفت.


6.کنترل اِسنادی: اِسناد یعنی تعیین این که منشأ امور، چه کسی است و چه کسی آن را هدایت و برنامه ریزی کارها را در دست دارد. برای انسان، خیلی مهم است که بداند آن چه را می بیند، از چه منبعی صادر شده و به چه کسی منسوب است. این که چه کسی مورد منشأ کارها است، نقش زیادی در کاهش یا افزایش فشارهای روانی دارد. برای انسان، خیلی مهم نیست که چه اتفاق افتاده؛ مهم تر از آن، این است که بداند چه کسی این کار را انجام داده است. اگر سختی ها را تصادفی بدانیم، آنها ما را نگران می سازد و رهزن صبر و بردباری ما می شود. اگر بدانیم و باور داشته باشیم که سختی های زندگی، بر اساس مقدرات خدای که رحیم، علیم و حکیم است، پیش آمده، بدون شک، این باور، فشار روانی را کم و قابل تحمل می کند« ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیم؛ هیچ مصیبتى رخ نمى‏دهد مگر به اذن خدا! و هر کس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت مى‏کند و خدا به هر چیز داناست».(تغابن/11).

7. با توضیحات ذکر شده می توان دریافت که یکی از عوامل مهم در افزایش تحمل و توان خویشتن داری توجه به خدا، قدرت او و یاری اوست. از این رو ایمان خود را با دوری از گناه، انجام فرامین الهی، تلاوت قرآن و خواندن نماز افزایش دهیم، تا صبر ما نیز افزایش یابد. بهترین دل کاری که در مشکلات بلکه قبل از مشکلات باید انجام داد، توجه به خالق هستی بخش است«الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آنها کسانى هستند که ایمان آورده‏اند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مى‏یابد».(رعد/28)
در مشکلات دست به دعا بودن را فراموش نکنید« قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ؛ بگو: «پروردگارم براى شما ارجى قائل نیست(توجهی نمی کرد) اگر دعاى شما نباشد»(فرقان/77).
منبع جهت مطالعه بیشتر؛
رضایت از زندگی/عباس پسندیده/ ناشر دارالحدیث.( در این نوشتار از این کتاب استفاده شده است).

چه چیزی باعث می شود که اسم خاصی از پروردگار در دل آدمی متجلی شود؟

در پاسخ نکات ذیل قابل دقت است :
1- هر موجودی متناسب با نوع ظرفیت و آثار و خصوصیات و قابلیت آن مظهر قسمتی از اسما و صفات خداوند متعال است .

2- در بین همه موجودات عالم انسان تنها موجودی است که جامع جمیع اسمای الهی و مظهر همه اسما و صفات و کمالات حق تعالی و کون جامع است . خداوند در قران کریم به این موضوع تصریح کرده آنجا که می فرماید : و علم آدم الاسماءکلها (بقره – 31)

3- جامع جمیع اسما و صفات الهی بودن انسان به حسب قوه و شانیت است نه به صورت فعلیت
. به عبارت دیگر انسان این ظرفیت و شانیت و قوه و استعداد را دارد که به مرحله ای از کمال برسدکه همه اسما و صفات الهی در او تجلی و ظهور پیدا کند چنانچه این مطلب در مورد انبیا و اولیا صدق می کند و آنها با بندگی کامل و عبودیت خالصانه و تسلیم محض حق بودن و با مجاهدت و عبادت مظهر همه کمالات و مجلای همه اسما و صفات الهی شده اند و پیروان راستین آنها نیز با تبعیت و اطاعت کامل از انها به اندازه ظرفیت خود جامع این کمالات شده اند .

4- در بسیاری از انسانها به خاطر تقصیر در بندگی و ارتکاب گناهان و بر طرف نکردن موانع موجود بر سر راه نیل به کمال و سرباز زدن از مجاهدت همه این شان و قوه به فعلیت نمی رسد و در نتیجه نمی توانند جامع همه کمالات و اسما و صفات الهی گردند و تنها چند اسم و یا صفت در آنها به فعلیت می رسد و ظهور می یابد .

5- ظهور اسمی خاص در درون انسان و ظهور آن مربوط به شرایط خاص درونی و روحی و توجه خاص به اسمی خاص از اسمای الهی و سنخیت یافتن با آن و ایجاد بستر و زمینه مناسب باطنی برای پذیرا شدن و استقبال آن اسم خاص است . مثلا کسی که طالب علم و دانش است مجموع شرایط درونی و روحی او را به سمت اسم علیم می کشاند و زبان حال و یا قال ذکرش یا علیم می شود و اسم علیم در او ظهور می یابد و با استقرار این حالت و تمکن این اسم در روح و درونش عالم می گردد و یا کسی که تشنه هدایت است و احساس می کند در بیابان دنیا گم شده و در ظلمات آن سر گشته و حیران است و به دنبال راهنما و هادی می گردد ذکر او یا دلیل و یا هادی است و همه وجودش این اسم شریف را صدا می کند و با تمکن این اسم در جان و باطنش مظهر اسم یا هادی می گردد و کسی که به علم طب بسیار علاقه دارد با تلاش فراوان در این راستا مظهر اسم یا طبیب خواهد شد .


چگونه ذهن خود را از رفتن به سوی نامحرم باز داریم؟



«فکر»
فکر آن باشد که بگشاید رهى--- راه آن باشد که پیش آید شهى‏
گاهی شده است که چشم خود را به منظره ی زیبای دوخته ایم و فارغ از خوب و بد روزگار به اُفاق های دور و دراز نظر می کنیم. اما این حالت در ما زیاد به طول نمی انجامد و احساس می کنیم آشفته حالیم! مقداری که تأمل می کنیم متوجه می شویم که ذهن در حال پردازش درس و دانشگاه و آینده است. این امر عامل ایجاد احساس نامطلوب و سرسبزی اطراف ما را مانند فصل پاییز به صورت خزان به ما نشان می دهد.
از این اتفاق چند مطلب را می خواهیم نتیجه بگیریم:


1. فکر و ذهن به اموری که برای ما موضوعیت دارند، توجه می کنند.
اگر یک مسئله ای برای ما خیلی مهم جلوه کند، درون ما به آن مشغول می شود و فکر ما در خلوت و جلوت به آن می پردازد. بنابراین اگر چه اصل گرایش به جنس مکمل در انسان وجود دارد، اما باید توجه داشت اگر تمام ظرف زندگی فرد معطوف به آن شود، در کوزه همان تراود که در اوست.
2. افکار همان گونه که شادی برانگیز هستند، می توانند زندگی با صفا را برآشفته سازند. وقت گذاری روی یک اندیشه گاهی انسان را به خطا رفتن، درست تصمیم نگرفتن و عجولانه رفتار کردن می کشاند. برای این که حال و آینده ی خود را روشن ببینیم و صحیح پی ریزی کنیم، باید واقع بین باشیم. برای واقع بین بودن توجه به این که فکر کردن در مورد دیگران در این موقعیت و شرایط چه ارمغانی برای شما خواهد داشت؟ آیا مشکلی از شما را حل خواهد کرد؟ آیا زندگی بهتری را برای شما رقم خواهد زد؟
پاسخ با اندیشه و اندیشه ی روشن بخش در این امور خود عامل مهمی برای دیدن واقعیت در این مقطع مهم از زندگی است. حدیث پیامبر خدا -صلى الله علیه و آله- در این زمینه بسیار راه گشا است« اندیشیدن، مایه حیات دل شخص با بصیرت است و همان گونه که اگر شخصِ چراغ به دست در تاریکیها در پرتو نور [چراغ] راه رود، بخوبى خود را نجات مى دهد و کمتر درنگ و توقف مى کند». ( بحار الأنوار / 92/17/17)
خانه‏ى سر جمله پر سودا بود--- صدر پر وسواس و پر غوغا بود
باقى اعضا ز فکر آسوده‏اند--- و آن صدور از صادران فرسوده‏اند
«قلب»
به نظر دقیق تر توجهات و تمرکزهای ما از دل آغاز می شود و به سوی فکر سرازیر می گردد. قلب هنگامی که به یک چیزی مشغول شد، آنگاه است که ذهن به آن موضوع می پردازد. بنابراین باید مراقب باشیم، هر چیزی را وارد دل خود نکنیم، تا خود مشغولی که نه تنها لازم نیست، بلکه مُخرب جوانی، استعدادها و تحصیل است، در درون ما ایجاد نشود.
چگونه می توان راه دل را کنترل نمود؟
الف. هنگامی که انسان به یک چیزی چشم دوخت و آن را دید، دل مشغولی قلب نیز رقم می خورد. چشم و دیده پنجره ی قلب آدمی است. بنابراین اگر چشم چیزی و کسی را دید، پنجره ی قلب شخص نیز بسوی او گشوده می شود. خود بِکرات این مسئله را تجربه نموده ایم. دوستمان، همکلاسی مان و فامیلان لباسی و یا طلائی خریده اند که تا چشم مان به آن افتاد، بلافاصله خواستیم آن را داشته باشیم. دقیقاً از همین جا بود که دل مشغولی ما کلید می خورد. از این رو است که شاعر به خوبی سروده است:
بسازم خنجری نیشش ز پولاد--- زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
ب. آدمی در کودکی دل به بازی و اسباب بازی می دهد، در نوجوانی و جوانی دل او احساس دل دادگی می کند، در پیری به مال و آرزوی عمر زیاد دل خود را می سپارد. دل آدمی در زندگی مشغول است. به نظر می رسد که اگر دل به دل دار حقیقی سپرده شود، چون شعاع این دل دادگی بسی بزرگ است، تمام دل را مُسخر خود می کند و جای برای دل مشغولی انسان در زندگی نمی گذارد. نه این که در این صورت انسان دیگران را نمی خواهد، نیازهایش را پاسخ نمی گوید و به تلاش دست نمی زند، نه! بلکه هر چیزی اگر مزاحم این عشق الهی خواست بشود و این پاکی را از انسان برباید، آدمی با دقت نیازهای خود را تعدیل و پاسخ می گوید.
اگر فیلم حضرت یوسف-علیه السلام- را در خاطر داشته باشید، زلیخائی که عاشق یوسف بود، هنگامی که فهمید خدا کیست؛ او خالق زیبائی یوسف و عشق یوسف است، دیگر یاد یوسف او را به خود مشغول و او را آزار نمی داد اگر چه یوسف را دوست می داشت. زلیخا در یافته بود که عطش دل را تنها خدا پاسخ گو است. اگر ما هم توجه ی قلبی خدا را به خدا معطوف کنیم، ما هم عاشق جمال و جلال الهی می شویم، آن وقت سر خواهیم داد: خدای کاری بکن تمام جان ما و لحظه لحظه ی وجود ما به یاد تو باشد.
آخر از روزن ببیند فکر تو--- دل گواهى مى‏دهد زین ذکر تو
http://amoozeh.ir/1823931.htm

سلام دوستان
جناب سادات اجازه میدین منم یه راه میان بر پیشنهاد بدم؟
زمزمه این آیه:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
" و اما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه سمیع علیم" (اعراف/200)
و چنانچه بخواهد از طرف شیطان در تو وسوسه و جنبشی پدید آید به خدا پناه بر که او به حقیقت شنوا و داناست.
واقعا اگه از ته دل خونده بشه معجزه میکنه...امتحان کنید:Labkhand:

سوال:من در مراسم های مذهبی، اشک از چشمانم جاری نمی شود، چه کارهایی برای جاری شدن اشک می توانم انجام دهم؟

انسان ها از جهات گوناگون با همدیگر متفاوتند از جمله در استعدادها, عواطف و روحیات . بیش تر این تفاوتها ناشی از شرایط و زمینه ها و امکانات متفاوتی است که افراد در آن پرورش یافته اند البته خداوند در وجود انسان نیروی عقل و اراده را قرار داده است و هیچگاه انسان محبوس شرایط محیطی و... نمی باشد انسان می تواند با افعال اختیاری خود علیرغم همه شرایط محیطی و خانوادگی و پرورشی سعادتمند شود و بالعکس البته آنها که زمینه تربیتی بهتری دارند آسان می توانند در مسیر سعادت گام بردارند و کسانی که شرایط مناسبی ندارند به همت و اراده قوی تری نیاز دارند خلاصه این که راه خوشبختی برای آنها نیز باز است .



درباره مسأله گریه نیز باید به تفاوت های فردی توجه داشت همه مثل هم نیستند و شما اگر کم تر می توانید گریه کنید خیلی نگران نباشید رعایت نکات زیر می تواند مؤثر واقع شود: 1- خوردن عدس . 2- اجتناب از پرخوری. 3- اجتناب از مجالس لهو و لعب . 4- رفتن به عیادت بیماران . 5- کمک به مستمندان . 6- معاشرت با افراد صالح ونیکوکار . 7- دلجویی از ایتام و افراد بی سرپرست .



البته اگر با رعایت نکات فوق نیز تاثیر چندانی حاصل نشد می توانید در مجالس عزاداری حالت گریه به خود بگیرید همین مقدار نیز برای شما مفید است . بعضی ها هم راحت گریه می کنند و هم راحت می خندند و بعضی ها نمی توانند به آسانی بخندند در گریه کردن هم به سختی گریه می کنند. این مطلب تا حدودی به وضعیت روحی و روانی افراد و از طرفی به رشد عواطف انسان بستگی دارد سعی کنید با عمل به نکاتی که در بالا ذکر شد عواطف خود را تقویت کنید یکی دیگر از عواملی که می تواند به شما کمک کند تجسم وقایع گذشته ای است که برای ائمه(ع) پیش آمده است سعی کنید خودتان را در آن صحنه ها قرار دهید و نقشی را به عهده بگیرید مثلا حمایت از خانواده و فرزندان امام حسین(ع) را سپس تصور کنید که امام حسین(ع) از این کار شما راضی است و شما را در روز قیامت مورد تفقد قرار می دهد ؛ تداعی این صحنه ها می تواند رقت قلب را زیادتر کند.



آنچه در این میان مهم و اساسی است مساله معرفت وشناخت نسبت به معارف و آموزه های دینی و آشنایی با روح دیانت است .



اگر چنین معرفتی روزی انسان گردد، اعمال و عباداتش دارای روح و مغز است و چنین شخصی به بارگاه ربوبی قرب بیشتری می یابد . شکستگی دل چیزی نیست که ما موظف به تحصیل آن باشیم بلکه باید در کسب معرفت و شناخت عمیق کوشید و تأکید و پافشاری در احادیث بر همین مطلب است . بسیار دیده شده فردی که معرفتی کوتاه و بینشی سطحی نسبت به معارف و اولیای دین دارد، در وقت شرکت در مراسم مذهبی و یا روضه بیشتر به یاد گرفتاری و سختی های خود می افتاد و دلش می شکند نه اینکه مصیبت وارد بر امام معصوم (علیه السلام) و آشنایی او با ا ئمه -علیهم السلام _ عامل شکستگی دل او باشد و بر عکس دیده شده بزرگانی با معرفت کامل چنین گریه و بی قراری از آنها دیده نشده است . اگر معرفت وجود داشت و شرایط روحی و روانی و شرایط فیزیکی و جسمانی فراهم بود ، معمولا شکستگی دل به دنبال می آید ، آن هم دل شکستگی حاصل از معرفت و شناخت که دارای ارزش و اهمیت ویژه ای است. پس بطور خلاصه شکستگی دل هر چند ارزشمند است ولی مهمتر از آن اصل «معرفت» و «محبت» و «متابعت» است. اگر چه اشکی جاری نگردد.




حال با توجه به این مقدمات به نکات ذیل توجه نمایید :



1- حالت تباکى و حزن و اندوه داشتن در هنگام ذکر مصیبت، امرى ارزشمند است؛ چنان که در روایات بدان تصریح شده است (خصائص الحسینیه، ص 142 و وسائل‏الشیعة، ج 4 ، ص 1121، ص 1124



2- منشأ گریه ارزشى، معرفت است؛ ازاین‏رو اگر احساس مى‏کنیم که در هنگام ذکر مصیبت، حالت گریه نداشته و اشکى از چشمانمان جارى نمى‏شود، حتى قلبمان نیز متأثر و اندوهگین نمى‏گردد - البته به شرط آن که مطمئن باشیم نداشتن اشک ریشه در عوارض جسمانى ندارد .



3- برای جاری شدن اشک باید زمینه‏هاى ایجاد و توسعه معرفت به اهل‏بیت(ع) را در خود تقویت کرده و موانع معرفت را از میان برداریم. زمینه‏هاى ایجاد و توسعه معرفت به اهل‏البیت(ع) عبارت است از:



1- مطالعه تاریخ زندگانى آنان



2- مطالعه و تفکّر در سخنان ایشان



3- شناخت خدا؛ زیرا آنان تجلى‏گاه اوصاف الهى‏اند وبا شناخت خدا و اوصاف او، مى‏توان فضایل آنان را دریافت ( نگا: آیین مهرورزى، بخش محبت به اهل‏بیت(ع )







4- موانع معرفت؛ عمدتاً به عملکرد ما برگشته، موجب قساوت قلب مى‏شود،«من علامات الشقاء جمود العین» [حضرت رسول(ص)]، میزان‏الحکمه، ج 1، ص 455، روایت 1845 و قال على(ع): «ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب و ما قست القلوب الالکثرة الذنوب». ( همان، ص 455، روایت 18406) و موجب مى‏گردد که حتى احساسات و عواطف ما در سیطره عقل ما نباشد. این موانع عبارتند از:



1. زیاد سخن گفتن درغیر ذکر خدا (بحارالانوار، ج 71، ص 281 )



2. گناه زیاد (همان، ج 70، ص 55)



3. آرزوى زیاد (، ج 78، ص 83 )



4. گوش سپارى به امور لهو (بحارالانوار، ج 75، ص 370 )



5. جمع کردن مال ( مستدرک‏الوسائل، ج 2، ص 341 )



6. ترک عبادات‏ (تنبیه الخواطر، ص 360 )



7. همنشینى با افراد گمراه و ستمگر(بحارالانوار، ج 1، ص 203 )



8. همنشینى با افراد فرومایه و پست‏(همان، ج 77، ص 45 )



9.. خنده زیاد(همان)



5- براى از بین رفتن قساوت قلب در روایات امورى ذکر شده که مهم‏ترین آنها عبارت است از:



1. یاد مرگ‏ ،همان، ج 14، ص 30. v



2. پند و اندرز،همان، ج 77، ص 199.



3.تفکر در آیات الهى، قیامت و حال خویشتن‏ ،همان، ج 78، ص 115.



4. ، همنشینی با اندیشمندان‏ ،همان، ص 308.



5. معاشرت با اهل فضل‏ ،معجم الفاظ غررالحکم، ص 863.



.6. گفت و گوى علمى‏ ،بحارالانوار، ج 1، ص 203).



7. اطعام تهى‏دستان‏ ،مشکاةالانوار، ص 107.



8. مهربانى و محبت به ایتام‏ ،همان.



9. ذکر خدا،نهج‏البلاغه، خ 222. v



10. ذکر فضایل و مناقب و مصائب اهل‏بیت(ع)) ،همانجا)



11. قرائت قرآن‏ ،همان، خ 176.



12. استغفار،بحارالانوار، ج 93، ص 284. v



13. مهم‏تر از تمامى این امور، آن است که از خداوند متعال عاجزانه بخواهیم: به ما چشم اشک‏بار عنایت کند و در این میان، اهل‏بیت(ع) را واسطه قرارداده و از خود آنان نیز استمداد جوییم.



چون زتنهایى تو نومیدى شوى‏



زیر سایه یار خورشیدى شوى



رو بجو یار خدایى را تو زود



چون چنان کردى خدا یار تو بود




مثنوی دفتر 2، ابیات 22 و 23)


سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

سؤال : حضور خانمها در ایام عاشورا وتاسوعا به دنبال دسته های عزاداری ایا از نظر شرعی و اخلاقی صحیح است یا نه ؟

حضور بانوان وخانمها در اجتماعات با رعایت این موازین میتواند بلامانع باشد .

اولا" رعایت پوشش وحجاب کامل بشود.
متاسفانه گاها" مشا هده میشود که این امر اتفاق نمی افتد وخانمی بدون رعایت موازین شرعی حجاب در حالیکه لباس مشکی عزا هم بر تن دارد و اشک هم میریزد اما موهای وی با آرایشی که جلب توجه هم میکند (موهای رنگ شده و....) پوشیده نشده ودر پاسخ ارشاد دیگران بر حفظ حجاب میگویند دل ما از چادر شما روشن تر است .
اما بنده با اطمینان میگویم بزرگواران عزاداری برای امام حسین (ع) و قبول این عزاداری شرایط میخواهد. ورود در جمع عزاداان حسینی مجوز لازم دارد .
و آن هم احترام به خون شهدا ی کربلا و سالار این شهدا می باشد .
اگر از شنیدن فجایع کربلا اشک از چشمانتان سرازیر میشود اندکی صبر وتأمل کنید ودلیل پذیرفتن این فجایع را توسط حسین(ع) وسایر شهدا را با خود مرورکنید آیا این نبود که حسین (ع)فرمود که اگر دین محمد(ص) جز با ریختن خون من احیا نمیشود پس ای شمشیرها مرا دریابید ؟
وآیا احیای دین محمدی جز با رعایت احکام شرعی آن میسر است؟
وآیا ازحکم رعایت حجاب برای (زن مسلمان) هم حکمی محکم تر داریم ؟ نماز زن بدون حجاب ممکن است ؟ حج زن بدون حجاب ممکن است ؟ ....... نتیجه این که عزاداری بدون حجاب ؟؟؟؟

از اولین آداب عزاداری برای بانوان رعایت حجاب شرعی است.

ثانیا" گاها" شنیده میشود در مجالس عزاداری بانوان از بلندگو و آمپلی فایر استفاده میشود(زمانی که مداح ونوحه خوان خانم باشد) وبه این وسیله صدای بانوان محترم در معابر عمومی شنیده میشود ویا امکان شنیده شدن صدای ایشان توسط نامحرم زیاد است .
با توجه به ممنوعیت این امر که توسط اکثر علما نهی شده این از ادب عزاداری امام حسین (ع) به دور است که خلاف شرع در این عزاداریها به دلیل شنیده شدن صدای زن نامحرم توسط مردان اجنبی صورت بگیرد .

....................................................................... حق یارتان :roz:..............................................................................

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

یکی از موانع حضور بانوان در عزاداری ایام محرم اذن واجازه ی همسر می باشد.

گاها" در مراسم عزاداری می بینیم که خانمی اظهار میدارد که بدون اجازه ی همسرش در مراسم شرکت کرده و حتی اظهار می دارند که اگر همسرم حتی رفتار خشونت آمیز هم داشته باشد و به هرقیمتی من باز هم عزاداری امام حسین(ع) را ترک نمیکنم !!!وعزاداری در ایام محرم را محدود به حضور در اجتماعات و .... میدانند.وعزاداری تابع احساساتلحظه ای و آنی را با عزاداری واقعی جابجا تفسیر میکند.
حضور این دسته از بانوان گرامی عرض میکنم که :
اطاعت زن از خواسته ها و دستورات شرعی و عرفی همسر امر واجب شرعی و از لحاظ عرف اجتماعی هم ازمحسنات اخلاقی خانواده ی متعادل به شمار میرود.

گرچه زیارت و عزاداری برای حسین(ع) فضیلت است اما اطاعت از سرپرست
ومدیر خانه هم جایگاه ویژه ای داردکه محیط بر مستحبات است . وهم یکی از نظامهای اجتماعی در خانواده میباشد . و هرکجا نظم اجتماعی حتی در اجتماع کوچک خانواده مورد تهدید قرار بگیرد عواقب آن تشنج و نتیجه ی منفی در رسیدن به اهداف است.که قطعا" یکی از پیامهای عاشورا تربیت فرزندان مطیع امر خداوند میباشد که هذف اصلی تشکیل خانواده است

در صورت عدم رضایت همسر برای شرکت در اجتماعات عزاداری رضایت صاحب عزای عاشورا «فاطمه زهرا(س) » برطبق( روایات متعدد از ایشان در مورد اهمیت رعایت از شوهر ) در اطاعت محض خانم از همسرش وعزادری در خلوت خانه میباشد .

............................................................................. حق یارتان :roz:..................................................................................

مشکل من مربوط به چشم چرانی و همین طور کنجکاوی همسرم در مسائل جنسی اطرافیان است که مرا بسیار آزار می دهد، باید چکار کنم؟


پرسشگر گرامی، حساسیت شما نسبت به سلامت روانی و معنوی اطرافیان بویژه همسرتان، ستودنی است. و از اینکه این مجمومه را برای پرسش خود انتخاب کرده اید متشکریم و امیدواریم راهکارهائی که ارائه می کنیم راهگشای مشکل شما باشد.
معنای چشم چرانی:
چشم چرانی در مقابل غض بصر و چشم پوشی, به معنای نگاه خیره و شهوت آلود به نامحرم است که با انگیزه لذت طلبی جنسی انجام می شود. ما در روابط اجتماعی خود با دیگران چه جنس مخالف یا موافق به طور طبیعی با آنها ارتباط حضوری و کلامی داریم و به آنها نگاه می کنیم, نگاهی که به هیچ وجه در آن بحث تحریک شهوت و لذت جنسی مطرح نیست, این نگاه ها داخل در مقوله چشم چرانی نیستند, ولی نگاه های ادامه داری که با انگیزه لذت جنسی انجام می شود و به تحریک شدن غریزه و میل جنسی می انجامد, تحت عنوان چشم چرانی تعریف می شود.

عوامل بروز چشم چرانی:
محرومیت جنسی:
ویلهم اشتگل محرومیت های جنسی را عامل این بیماری دانسته و می گویند : محرومیت های جنسی باعث می شود که (لی یبدو) در اعصاب چشم متمرکز شود، با این تمرکز، بستگی عصب چشم با اعصاب جنسی توسعه یافته وشخص از چشم چرانی لذت می برد و با دیدن اندام جنس مخالف تحریک می شود.[1]
خود نمایی زنان:
بیشترین عامل بروز این بیماری در مردان حس خودنمایی در زنان است. مردان به طور طبیعی نسبت به زیبایی و اندام جنس مخالف حساس اند و زنان بد یا بی حجاب با خودنمایی در عرصه جامعه این گرایش مردان را تحریک می نمایند. در تفاسیر شیعه وسنی ذیل آیه 30 سوره نور, نقل کرده اند که: «روزی در هوای گرم مدینه، زن جوانی در حالی که روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوش او، پیدا بود، از کوچه ای عبور می کرد، مرد جوانی از انصار، آن حالت را مشاهده کرد و چنان غرق تماشا شد که از خود و اطرافش غافل گردید و به دنبال آن زن حرکت نموده تا این که صورتش به شی ای اصابت کرد و مجروح گردید، هنگامی که به خود آمد، خدمت پیامبر(ص) رفت و جریان را برای او بیان داشت، این جا بود که آیات سوره مبارکه نور در مورد پوشش زنان نازل گردید[2]
قرآن کریم برای رفع این معضل اجتماعی در آیات شریفه سوره نور، از یک طرف مؤمنان اعم از زنان و مردان را مخاطب قرار داده دستور می دهد که نگاه های خود را کوتاه ساخته و به نامحرم خیره نشوند و از فساد و آلودگی دوری کنند و از سوی دیگر به خانم ها دستور می دهد پوشش مناسب را رعایت کرده و زیورآلات خود را آشکار نسازند. تا حوادث نظیر حادثه ای که آیه در ارتباط با آن نازل شده است، اتفاق نیفتد و جوانان از خود بی خود نشده و دنبال زنان و دختران نامحرم راه نیفتند و امنیت و آرامش خود و دیگران را خدشه دار نسازند.
در سوره احزاب نیز در یک جا به خانم ها دستور می دهد: «در محاورات روزمره حالت عادی داشته و با ناز و کرشمه و طنازی صحبت نکنید و در کوچه و خیابان با بدن های نیمه عریان و لباس های بدن نما، ظاهر نشوید.»[3] چند آیه بعد می فرماید: «با چادر و مقنعه اندام خود را بپوشانید.»[4] تمام این برنامه و تأکیدها برای آن است که: مردم، زن ها را به عنوان افراد عفیف و پاکدامن بشناسند و موجبات آزار و اذیت آنان را فراهم نسازند.[5] و چشم طمع ندوزند،[6]و در نتیجه امنیت و آرامش قشر خانم ها در سایه چادر و رعایت ضوابط شریعت و پوشش اسلامی، تأمین شود.
در ادامه قرآن کریم می فرماید: با این راه و روش، اگر بیماردلان هوسباز اصلاح نشدند و به آزار و اذیت خانم ها ادامه داده و امنیت و آرامش آنان را تهدید کردند. برخورد شدیدتری با آنان صورت خواهد گرفت: «اگر منافقان و بیماردلان «شهوت پرست» و کسانی که در شهر، اضطراب و نگرانی به وجود می آورند از اعمال زشت خود دست برندارند، ترا «ای رسول» علیه ایشان می شورانیم، در آن صورت، مدت کمی در مجاورت با تو در این شهر زندگی خواهند کرد و نابود خواهند شد.»[7] تا آرامش و امنیت در جامعه تأمین شود.
از مجموع مطالب یاد شده این نتیجه به دست می آید که رعایت حجاب و پوشش اسلامی برای زنان و مردان مؤمن ومسلمان، تکلیف الهی است. رعایت آن، علاوه بر این که موجب عمل به دستورات الهی می شود، شخصیت فردی اجتماعی و معنوی انسان محجوب و پاکدامن، سیر صعودی پیدا کرده و نردبان تعالی و تکامل را یکی پس از دیگری طی خواهد کرد و از سوی دیگر در تأمین بهداشت روحی و روانی و آرامش خانواده ها و صفا، نورانیت و امنیت در جامعه نقش به سزایی ایفا می کند. به امید روزی که جوامع اسلامی و انسانی از تمام آلودگی ها تصفیه شود و زمینه حضور زنان و دختران بدون دغدغه و دلواپسی، در اجتماعات فراهم شود.

عدم ارضاء صحیح( در زندگی مشترک):
علت بسیاری ازهرزگی های مردان و زنان امروز این است که خلوات و اتاق خواب موفقی ندارد.

با وجود اینکه ارضاء جنسی در اوج لذت جنسی صورت می پذیرد اما متاسفانه اکثر افراد در عمل زناشوئی با شریک جنسی خود نمی توانند این اوج را به حد کفایت برسانند و به بیان دیگر به طور ناقص ارضاء می شوند، لازمه ی ارضاء شدن به صورت کامل آن است که دو طرف پیش از برقراری رابطه ی جسمانی، رابطه ی عاطفی را تجربه کرده باشند.
بیش از 60 درصد افراد در اکثر موارد به طور ناقص ارضاء می شوند، اما این کامیابی های ناقص در جامعه و فرهنگ جنسی جهان چه تاثیری خواهد داشت؟
مردان و زنانی که نتوانند از طریق آمیزش با شریک جنسی خود به ارضاء کامل برسند، به مانند گرسنگانی هستند که همه چیز را غذا می بینند، آنان همواره در جستجوی لذت جنسی اند و هیچ گاه سیر نمی شوند، طبعا اشخاصی که در آمیزش جنسی به ارضاء کامل جنسی دست می یابند به عمل زناشوئی با تک همسر یا تک معشوقه ی خود قانع اند، اما اگر کسی کاملا ارضاء نشود به آمیزش با شریک جنسی خود قانع نبوده و همواره در پی کشف فردی زیباتر و شهوت انگیز تر و یا روشی جدید برای ارضای جنسی خویش است، به بیان ساده تر ریشه ی اصلی تنوع طلبی جنسی، همجنس بازی، چشم چرانی و…، نرسیدن به ارضای کامل جنسی و گرسنه ماندن است.
تنوع طلبی جنسی ذاتی و برخواسته از طبیعت انسان نیست، بلکه پدیده ای است که هرگاه عشق در روابط زناشویی جامعه کمرنگ می شود، از ارضاء ناقص جنسی متولد می گردد، بنابراین میزان تنوع طلبی جنسی با میزان عشق در جامعه رابطه ی عکس دارد، در جامعه ای که عشق معنای خود را از دست بدهد، مردان و زنان در طمع کسب لذت بیشتر و ارضای تنوع طلبی خویش، به دنبال چشم چرانی و تماشای فیلم ها و تصاویر شهوت انگیز، همجنس بازی، چشم چرانی و… خواهند رفت.
اشتباه است اگر بگوییم که فردی که تنوع طلب نیست با تک شریک جنسی خود ارضاء می شود و فردی که تنوع طلب هست با چند شریک جنسی، صحیح تر آن است که بگوییم، فقط کسانی به معنای واقعی و کامل ارضاء می شوند که تنوع طلب نیستند، تنوع طلبی برخواسته از ارضاء های ناقص جنسی است و شخص تنوع طلب هیچ گاه به طور کامل ارضاء نمی شود، چنانچه شخص تنوع طلب بتواند چندین بار در عمل زناشوئی با یکی از شرکای جنسی خود ارضای کامل جنسی را تجربه کند، میل به تنوع طلبی در او کمرنگ و به مرور زمان ریشه کن خواهد شد!

[=Mitra]راهکارها:
1- سعی کنید با طرقی که ایشان ناراحت نشود و این احساس را نداشته باشد که شما با چشم چرانی ایشان مشکلی دارید یا اطلاع دارید یا حساسیت دارید، به طرق غیر مستقیم با عواقب چشم چرانی و نتایج مثبت خود کنترلی در این موضوع که در بالا هم اشاره شد، آشنا بشود،مثلا یک
[=Times New Roman]cd[=Mitra] که حاوی سخنرانیهای متعدد مذهبی از جمله موضوع مورد نظر را داراست تهیه کنید، واز ایشان بخواهید درهر روز یا هفته ای چند روز تراکهای مختلف آن را با هم گوش کنید، البته سعی کنید در مراحل اول سراغ تراکهائی که دراین موضوع سخنرانی دارد نروید،بلکه بعد مدت زمانی که تراکهای متعدد را گوش دادید، سراغ این تراکها بروید، چرا که با این کار حساسیت ایشان را بر نمی انگیزید. و شما به راحتی می توانید به چیزی که می خواهید برسید.[21]
2- همانطور که اشاره شد عدم ارضاء صحیح در امور جنسی می تواند عامل بروز این نوع انحرافات در فرد شود. بنابراین سعی کنید در مسائل جنسی نسبت به ایشان کوتاهی نکنید، بنا برسفارش پیامبر خدا (ص) یکی از حقوق مرد بر زن این است که) تعرض نفسها علیه غدوه و عشیه)[22] صبحگاههان و شبانگاهان خود را را بر شوهر عرضه کند.
نکته مهمی که دراین روایت اشاره دارد این است که زن خود را به مرد عرضه کند، چرا که در درخواست رابطه جنسی اصولا مرد پیش قدم می شود و زنان با انگیزه های مختلف – از جمله حیایی که در وجود آنها بیشتر است- گاهی پاسخ مثبت به این در خواست نمی دهند و به نحوی در قضاوت خودشان این استنکاف را نشانه برتری می دانند. روایات این انگیزه ها را نادرست و باعث دوری از برتری می داند و یه زنان سفارش می کند که با نمونه های حقیقی برتری آشنا شوند. در روایتی پیامبر گرامی اسلام(ص9 می فرماید) بهترین زنان شما قریش هستندکه ... برای همسرانشان«مجنون» هستند... اصحلب پرسیدند: یا رسول الله «مجنون» کیست؟ فرمودند:زنی که از بهره برداری شوهرش جلو گیری نمی کند)[23]
مهمترین عاملی که در روابط جنسی،می تواند آن را سالم، مطلوب و حتی در بعضی از موارد باعث اوج لذت جنسی طرفین شود، شناخت آداب، روشها ، و مهارتهای روابط جنسی و به کارگیری آنها دراین روابط است، متاسفانه خیلی از متاهلینی که دچار مشکلات جنسی هستند ریشه در عدم شناخت مهارتهای روابط جنسی دارد. اینجاست شما می توانید به همراه همسرتان با مطالعه وبه کارگیری کتابهای که دراین مورد بحث کرده اند[24] روابط جنسیتان را سالم و مطلوب سازید، تا بدین وسیله از انحرافات همسرتان جلوگیری کنید.

3- اظهار محبت را فراموش نکنید. چرا که محبت مانند اکسیری است که می تواند قلب آدمی را از حالی به حال دیگر تبیدل کند، البته این نکته را به یاد بسپارید که محبت زمانی می تواند مانند اکسیر عمل کند که اظهار شود،امام صادق(ع) فرمودند( هرگاه کسی را دوست داشتی، به اعلام کن چرا که این کار مودت میان شما را پایدارتر می کند.)[25]
البته اظهار محبت راهای گوناگونی دارد، که برای تاثیر گذاری بیشتر، مناسب است به یک راه بسنده نشود و هر بار از راهی بدیع و تازه محبت خود را به همسر ابراز کنیم. متداولترین شیوه ابراز محبت، عبارتند از: گفتن من تورا دوست دارم، نامه نگاری،فرستادن اس ام اس های محبت آمیز،مسافرت،استفاده از مهارت گوش دادن،تعریف بجا وسنجیده شده در جمعهای غیر خانواده،وهمچنین انجام دادن بعضی از کارهی شخصی ایشان که حساسیت برانگیز برای ایشان نباشد و....
4- سعی کنید هرنوع پوشش و لباسی ویا هرنوع مدل مو و آرایشی را که مورد پسند ایشان هست در زمان خلوت شخصی خودتان داشته باشید.

[=Mitra]5- اگر ابزارهای مانند ماهواره و [=Times New Roman]cd[=Mitra]های غیر مجاز مانند شو و.... در منزل استفاده می کنید به بهانه ای از همسرتان بخواهید که آنها را بفروشید، مثلا به بهانه بد آموز ی برای بچه ها (البته در صورتی که بچه دارید) و بهانه های دیگر...
6- یک وقت مخصوصی را در طول روز یا هفته برای شوهرتان بگذارید، تا با یکدیگر، هم صحبت شوید واز خاطرات گذشته صحبت کنید مثلا از روزهای خوش نامزدی و... در واقع وقتی برای دردل مانند دو دوست بگذارید.
مطالعه کتابهای ذیل برای شما مفید است.
1- مهارتهای زندگی در قرن 21( روابط همسران) نوشته علیرضا بهار انتشارات نقش نگین ( اصفهان)
2- همسران سازگار( راهکارهای سازگاری) علی حسن زاده- انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ( فم)
---------------------------------
[1] - اصول روانکاوی فروید ، صص 257 ـ 259
[2] - ر.ک: تفسیر صافی، ج3، ص 430؛ الدر المنثور، ج5، ص 40؛ کافی، ج5، ص .521
[3] - برداشت از آیه 32 و 33 سوره احزاب
[4] - احزاب/ 59: ترجمه آزاد
[5] - برداشت از آیه 59 سوره احزاب
[6] -، احزاب/ 32
[7] - احزاب/ 60
[8] -بر گرفته از سایت(
[=Times New Roman]http://www.tabnak.com/nbody.php?id=9988[=Mitra])
[9] - بحارالانوار، ج 101، ص 35.
[10] - روضة المتقین، ج 9،‌ص 434.
[11] - بحارالانوار، ج 104، ص 38
[12] - بحارالانوار، ج 101، ص 35.
[13] - غررالحکم و درر الکلم، ج5، ص 449
[14] - ثواب الاعمال، ص 338
[15] - بحارالانوار، ج 101، ص 41.
[16] - شرح غررالحکم، آمدی،‌ج 5، ص 449
[17] - میزان الحکمه، ج 10، ص 7.
[18] - بحارالانوار، ج 101، ص 37.
[19] - بحارالانوار، ج 101، ص 38
[20] - نهج‌ الفصاحه، پاینده، حدیث 299، ص 58.
[21] -
[=Times New Roman]cd[=Mitra] های که حاوی این موضوعات است در بازار موجود است
[22] - وسائل الشیعه ج20ص158
[23] -همان ص 37
[24] یکی از کتابهای موفیدی که در این مورد بحث کرده اند( کتاب درمانهی جنسی(412 در برای موفقیت در رفتارجنسی) نوشته علی اسلامی نسب، انتشارات نسل نو اندیش ، تهران) وهمچنین کتاب زندگی موفق زناشوئی و جنسی با همسر خود- نوشته داگمار اوکانر،ترجمه قدیر گلکاریان،
[25] -همان ج12 ص
54

••ostad••;67486 نوشت:
حضور خانمها در ایام عاشورا وتاسوعا به دنبال دسته های عزاداری ایا از نظر شرعی و اخلاقی صحیح است یا نه ؟

با سلام

خدمت سرکار بزرگوار استاد

بنده در مورد این تایپک زیبای شما سوالاتی داشتم

اولا که این عمل بانوان مربوط به عاشورا و تاسوعا نمی شود و 10 روز محرم ادامه دارد و گاها دیده می شود اقایان به خانه ها برگشته اند و خانم ها هنوز در تحلیل مراسم دسته جات حسینی از نوع طبل زدن فلان جوان و مداحی فلان مداح و ...... به سر می برند و اوج این جلسات در سه شب اخر است

بنده سوالات خود را در مورد این مطلب شما بزرگوار ادامه می دهم:

••ostad••;67486 نوشت:
حضور بانوان وخانمها در اجتماعات با رعایت این موازین میتواند بلامانع باشد .


این بلامانع بودن از چه نظر است؟؟؟ یعنی چه که بلا مانع است؟؟؟

بنده از اصل حضور خانم ها سوال دارم

خانم ها در این شبها به چه منظور در خیابان ها سرگردان اند؟؟؟

ایا این حضور به خاطر عزاداری است؟؟
عزاداری راه و رسم مخصوص به خود را دارد این خانم ها اگر عزادار حسین (ع) اند بین اقایان و دسته جات عزاداری چه می کنند؟؟

اگر این خانم ها عزادار حسین (ع) چرا در تکایا و حسینه ها جمع نشده و عزاداری نمی کنند؟؟؟

این خانم ها بر کدامین اعتقاداند؟؟؟ بر کدامین مکتب اند؟؟

مکتب حسین کجا گفته خانم ها شب ها ؛ زندگی خود را رها کرده و ارایش کرده و پشت سر اقایان در جمع نامحرم ها پرسه بزنند و گریه کنند؟؟

گریه بر چه می کنند؟؟؟ بر کی گریه می کنند؟؟؟

حسین (ع) گشته شد که حجاب حفظ شود نه این که پررویی پیدا شود و بگوید دل من از چادر روشن تر است

کجا اهل بیت (ع) گفته اند بی حجاب شوید و بر ما عزاداری کنید؟؟؟

سرکار استاد گرامی اصل مساله دچار مشکل است و بنده سوال از اصل مساله دارم شما بزرگوار شرط تعیین می کنید؟؟
چرا؟؟؟

ادامه دارد......


طاها;68263 نوشت:

با سلام

خدمت سرکار بزرگوار استاد

بنده در مورد این تایپک زیبای شما سوالاتی داشتم

اولا که این عمل بانوان مربوط به عاشورا و تاسوعا نمی شود و 10 روز محرم ادامه دارد و گاها دیده می شود اقایان به خانه ها برگشته اند و خانم ها هنوز در تحلیل مراسم دسته جات حسینی از نوع طبل زدن فلان جوان و مداحی فلان مداح و ...... به سر می برند و اوج این جلسات در سه شب اخر است

بنده سوالات خود را در مورد این مطلب شما بزرگوار ادامه می دهم:

این بلامانع بودن از چه نظر است؟؟؟ یعنی چه که بلا مانع است؟؟؟

بنده از اصل حضور خانم ها سوال دارم

خانم ها در این شبها به چه منظور در خیابان ها سرگردان اند؟؟؟

ایا این حضور به خاطر عزاداری است؟؟
عزاداری راه و رسم مخصوص به خود را دارد این خانم ها اگر عزادار حسین (ع) اند بین اقایان و دسته جات عزاداری چه می کنند؟؟

اگر این خانم ها عزادار حسین (ع) چرا در تکایا و حسینه ها جمع نشده و عزاداری نمی کنند؟؟؟

این خانم ها بر کدامین اعتقاداند؟؟؟ بر کدامین مکتب اند؟؟

مکتب حسین کجا گفته خانم ها شب ها ؛ زندگی خود را رها کرده و ارایش کرده و پشت سر اقایان در جمع نامحرم ها پرسه بزنند و گریه کنند؟؟

گریه بر چه می کنند؟؟؟ بر کی گریه می کنند؟؟؟

حسین (ع) گشته شد که حجاب حفظ شود نه این که پررویی پیدا شود و بگوید دل من از چادر روشن تر است

کجا اهل بیت (ع) گفته اند بی حجاب شوید و بر ما عزاداری کنید؟؟؟

سرکار استاد گرامی اصل مساله دچار مشکل است و بنده سوال از اصل مساله دارم شما بزرگوار شرط تعیین می کنید؟؟
چرا؟؟؟

ادامه دارد......


با سلام
اگه حجاب رعایت شود چه اشکالی داره حضور داشته باشیم؟؟؟
اگه دسته های عزاداری در خیابانها فرقی با حسینیه ها نداره چرا اقایون هم همونجا عزاداری نمیکنن تا باعث ترافیک هم نشه!!!

po0neh;68270 نوشت:
اگه حجاب رعایت شود چه اشکالی داره حظور داشته باشیم؟؟؟

با سلام

سرکار بزرگوار

سوال اولتان موضوع بحث است و حتما به طور مفصل در مورد ان به بحث خواهیم نشست

و اما در مورد سوال دوم :
بزرگوار این که زن خود را در تمام مسایل با مرد مقایسه کند و هرکاری را که مردها میکنند زن ها هم بخواهند بکنند اشتباهی است بس بزرگ که دست اورد غرب است و البته جای این تابپک نیست و به جای خود باید بحث شود

و اما در مورد عزاداری در مورد امام حسین (ع)
امام حسین (ع) و حرکت عاشورای ایشان در سال 61 هجری حرکتی بود ماندگار و به طور خلاصه بگوییم این حرکت و این قیام مانع از نابودی اسلام عزیز بود و این شرایط پس از ایشان در زمان هیچ یک از امامان بعد تکرار نشد

حرکت امام حسین (ع) عملی بود برای جلوگیری از نابودی دین و این یعنی شعایر الهی
خداوند امر به تعظیم شعایر فرموده اند و زنده نگداشتن شعایر الهی
حرکت امام حسین (ع) به قدری مهم است و ارزشمند که پاسداشت ان هم باید به همان اندازه مهم باشد

پس امری هر چقدر مهم شد تعظیم ان هم به همان اندازه مهم خواهد بود

از طرفی تظاهر به شعایر هم یکی از اصول دین ماست یعنی ظاهر کردن این اصول

مردمان همه باید تعظیم این شعایر را ببینند باید این تعطیم به حسین (ع) و قیام او به صورت علنی باشد تا همه از ان اگاهی داشته باشند

باید این حرکت در جهان صدا کند تا همه بپرسند چه خبر است و چه شده است؟؟؟
باید این پاسداشت به صورت علنی باشد تا همه از ان بپرسند که چرا این گونه عزاداری می کنید ؟؟؟ تا ماجرای عاشورا و کربلا و امام حسین (ع) زنده بماند

البته این مطالب هم مورد تایید دوستان و همه است و باز به جای خود باید بحث شود

در پایان مطلبی را ذکر میکنم :
نقل است که به یکی از علما گفتند چرا برای امام حسین (ع) هم مانند دیگر ایمه یک روز عزاداری نمی کنید و از این حرف ها
جواب جالب و در خورد تفکری داد بودند:
فرمودند :
ما باید در ماجرای غدیر هم 10 روز یا بیشتر عید می گرفتیم تا اهمیت ان در دنیا و بین مردم زیاد باشد و در دنیا صدا کند تا نتوانید ان را حاشا کنید و منکر شوید
از بس این کار را نکردیم که غدیر را منکر شدید و امامت مولا را از یادها بردید و دیگر در مورد عاشورا این خطا را نمیکنیم و هر چقدر هم که بتوانیم ان را بیشتر و بهتر برگذار می کنیم

بزرگوار
ماجرای عاشورا و حسین(ع) باید در جهان صدا کند و از شعایری است که تعطیم ان باید به صورت علنی باشد و در ملاء عام به ان تظاهر شود
اقایان هم در دسته جات حسینی بدان تظاهر می کنند و ان را در جهان برپا می کنند

البته وجه تظاهر و علنی کردن تعزیه یک بخش از بحث است و کل ماجرای عاشورا تظاهر نیست
حال که این امر از طرف اقایان بسته به نیاز زمان برطرف می شود
فکر نمی کنید که خانم ها هم دیگر وظایفی بر عهدا دارند که باید ان را انجام دهند
خانم ها هم می توانند با عزاداری در تکایا و حسینیه ها وجه دیگری از قیام کربلا را زنده کنند

ادامه دارد......

طاها;68263 نوشت:

[=arial]با سلام

[=arial]خدمت سرکار بزرگوار استاد

[=arial]بنده در مورد این تایپک زیبای شما سوالاتی داشتم

[=arial]اولا که این عمل بانوان مربوط به عاشورا و تاسوعا نمی شود و 10 روز محرم ادامه دارد و گاها دیده می شود اقایان به خانه ها برگشته اند و خانم ها هنوز در تحلیل مراسم دسته جات حسینی از نوع طبل زدن فلان جوان و مداحی فلان مداح و ...... به سر می برند و اوج این جلسات در سه شب اخر است

[=arial]بنده سوالات خود را در مورد این مطلب شما بزرگوار ادامه می دهم:

[=arial]این بلامانع بودن از چه نظر است؟؟؟ یعنی چه که بلا مانع است؟؟؟

[=arial]بنده از اصل حضور خانم ها سوال دارم

[=arial]خانم ها در این شبها به چه منظور در خیابان ها سرگردان اند؟؟؟

[=arial]ایا این حضور به خاطر عزاداری است؟؟
[=arial]عزاداری راه و رسم مخصوص به خود را دارد این خانم ها اگر عزادار حسین (ع) اند بین اقایان و دسته جات عزاداری چه می کنند؟؟

[=arial]اگر این خانم ها عزادار حسین (ع) چرا در تکایا و حسینه ها جمع نشده و عزاداری نمی کنند؟؟؟

[=arial]این خانم ها بر کدامین اعتقاداند؟؟؟ بر کدامین مکتب اند؟؟

[=arial]مکتب حسین کجا گفته خانم ها شب ها ؛ زندگی خود را رها کرده و ارایش کرده و پشت سر اقایان در جمع نامحرم ها پرسه بزنند و گریه کنند؟؟

[=arial]گریه بر چه می کنند؟؟؟ بر کی گریه می کنند؟؟؟

[=arial]حسین (ع) گشته شد که حجاب حفظ شود نه این که پررویی پیدا شود و بگوید دل من از چادر روشن تر است

[=arial]کجا اهل بیت (ع) گفته اند بی حجاب شوید و بر ما عزاداری کنید؟؟؟

[=arial]سرکار استاد گرامی اصل مساله دچار مشکل است و بنده سوال از اصل مساله دارم شما بزرگوار شرط تعیین می کنید؟؟
[=arial]چرا؟؟؟

[=arial]ادامه دارد......

سلام بر بقیةالله العظم ومنتظرانش

باتشکر از دقت نظر استاد بزرگوار :Gol:

بزرگوار بنده هم مطلقا" موافق حضور بانوان در این شبها و در کل در این ایام در خیابانها وهمراه آقایان نیستم .
اما روزی در محضر استاد علامه ... حضور داشتیم و یکی از دوستان مطلبی را مبنی بر اینکه وقتی امر به معروف ونهی از منکر نمودن تأثیر چندانی ندارد بلکه موجب گریز برخی از افراد از دینداران میشود تکلیف چیست ؟ فرمودند که با آنها کنار بیایید تا جبهه گیری ایشان کمتر شده ولجاجت کمتری بنمایند وشما هم بتوانید آهسته آهسته احکام شرع را بر ایشان عرضه کنید .
بزرگوار پاسخ بدهم حضورتان که در میان این جمع ؛ اکراه دارد و البته قرین به عدم جواز است را بگوییم ،بهتر میپذیرند یا شرایط سخت شرعی را عنوان کنیم وبگوییم اگر رعایت شود جایز هستید؟
البته بنده هنوز موارد را کامل نکرده بودم که سرکار سادات مطلب جدید را قرار دادند .

گذشته از آن فکر نمیکنید که قسمت اعظم این اختلال رفتاری خانمها در امور حضور اجتماعی به سبب کم اقتداری آقایان میباشد؟

به خانمی در مورد نحوه ی رفتار وحضورش در اجتماع تذکر ی دادم (در مکان عمومی با صدای بلند وقهقه میخندید ) قبل از اینکه خانم اعتراض ویا پاسخی داشته باشد آقایی پیش امد وبه بنده تذکر داد که سرت به کار خودت باشد و به کار دیگران دخالت نکن !!! و ادامه دادمن همسرش هستم واو را اینطوری دوست دارم!!!:!!!:
فکر نمیکنید حضور این بانوان با رضایت وهدایت همان اقایان است .

اگر مردان جامعه این حضور را زشت اعلام کنند لازم نیست که برای ایشان
ما از زشتی این حضور بگوییم . ایا فکر میکنید تمام مواردی که آقایان انجام میدهند بدون منعی است؟ این یک سنت فراگیر شده که از سنتهای اصیل سر پیچی میکنند و این ما هستیم که به هر شکل ومهارتی که داریم باید در احیای آنها بکوشیم . حال هرکس باتوجه به مهارت خود و مقبولیتی که دارد.

در هر صورت بحث ادامه دارد و زمانی که این روش کار ساز تر است بهتر است که مطالب قدم به قدم پیش برود .
در ضمن در مورد حرمت این حضور به طور مطلق در فقه چیزی را نیافتم.
اما شرایط حضور را به نظرم رسید که عرض کردم .

به هر صورت از تذکر ولطف شما سپاسگزارم .

.............................................................................. حق یارتان :roz:....................................................................................

با سلام خدمت شما استاد عزیز :Gol:
من کاملا با سخن شما در مورد فراگیر شدن این حادثه ی عظیم موافق هستم
حالا کاری نداریم خوش به سعادت بیماری که درون امبولانس پشت دسته قرار گرفته و در این راه به شهادت میرسه!!!
واقعا معذرت میخوام که خودمونو با شما مقایسه کردم
باز هم کار نداریم بچه ها حسنیه را با پارک اشتباه میگیرن و جنس مذکر هم متذکر بشن خانم بچتو ساکت کن!!!!
ولی فکر نمیکنید در مخابره این مراسم بهتره خانم ها هم با حجابی در شان این مراسم حضور پیدا کنن؟؟؟تا جهانیان بگن ببین الکیه که اینا خانم ها را محدود کردن و..... در تمامیه صحنه ها در کنار اقایون هستن؟

[=Arial Black]سلام به همه بزرگواران
[=Arial Black]نظر من کمی متفاوت با بقیه دوستان است
[=Arial Black]چرا به همه ی مسائل با دید جنسیتی نگاه می کنید و با این کلیت حکم صادر می کنید:Gig:
[=Arial Black]واقعا اگر حضور بانوان مفسده ای نداشته باشه ؛ چه اشکالی داره ؟!
[=Arial Black]مگر نوعی تعظیم شعائر نیست ؟
[=Arial Black]هر چه این مراسم با شکوه بیشتری برگزار بشه بهتره
[=Arial Black]هر کدوم از ما لااقل یک یا چند خاطره در دوران بچگیمون داریم همراه با مادرامون در عزاداریها و دسته جات عزاداری شرکت میکردیم
[=Arial Black]برای بچه ها مخصوصا این دسته جات خیلی جذابه الان لابد می فرمایید با پدراشون برن خب خیلی وقتا پدرا یا نمی تونن یا حوصله بچه داری ندارن
[=Arial Black]
[=Arial Black]یعنی اگر از بزرگان دین بپرسیم که خانمها با رعایت شئونات اسلامی به قصد اقامه عزای امام حسین به پای دسته جات بروند کار اشتباه و گناهی انجام میدهند ، انها مثل شما جواب میدن ؟
[=Arial Black]چطور همه جا در کوچه و مغازه و اداره جات و جامعه باشند نوبت عزاداری امام حسین که میرسه بگیم چرا میایید؟!!!

••ostad••;68285 نوشت:
سلام بر بقیةالله العظم ومنتظرانش

باتشکر از دقت نظر استاد بزرگوار :Gol:

بزرگوار بنده هم مطلقا" موافق حضور بانوان در این شبها و در کل در این ایام در خیابانها وهمراه آقایان نیستم .
اما روزی در محضر استاد علامه ... حضور داشتیم و یکی از دوستان مطلبی را مبنی بر اینکه وقتی امر به معروف ونهی از منکر نمودن تأثیر چندانی ندارد بلکه موجب گریز برخی از افراد از دینداران میشود تکلیف چیست ؟ فرمودند که با آنها کنار بیایید تا جبهه گیری ایشان کمتر شده ولجاجت کمتری بنمایند وشما هم بتوانید آهسته آهسته احکام شرع را بر ایشان عرضه کنید .
بزرگوار پاسخ بدهم حضورتان که در میان این جمع ؛ اکراه دارد و البته قرین به عدم جواز است را بگوییم ،بهتر میپذیرند یا شرایط سخت شرعی را عنوان کنیم وبگوییم اگر رعایت شود جایز هستید؟
البته بنده هنوز موارد را کامل نکرده بودم که سرکار سادات مطلب جدید را قرار دادند .

گذشته از آن فکر نمیکنید که قسمت اعظم این اختلال رفتاری خانمها در امور حضور اجتماعی به سبب کم اقتداری آقایان میباشد؟

به خانمی در مورد نحوه ی رفتار وحضورش در اجتماع تذکر ی دادم (در مکان عمومی با صدای بلند وقهقه میخندید ) قبل از اینکه خانم اعتراض ویا پاسخی داشته باشد آقایی پیش امد وبه بنده تذکر داد که سرت به کار خودت باشد و به کار دیگران دخالت نکن !!! و ادامه دادمن همسرش هستم واو را اینطوری دوست دارم!!!:!!!:
فکر نمیکنید حضور این بانوان با رضایت وهدایت همان اقایان است .

اگر مردان جامعه این حضور را زشت اعلام کنند لازم نیست که برای ایشان
ما از زشتی این حضور بگوییم . ایا فکر میکنید تمام مواردی که آقایان انجام میدهند بدون منعی است؟ این یک سنت فراگیر شده که از سنتهای اصیل سر پیچی میکنند و این ما هستیم که به هر شکل ومهارتی که داریم باید در احیای آنها بکوشیم . حال هرکس باتوجه به مهارت خود و مقبولیتی که دارد.

در هر صورت بحث ادامه دارد و زمانی که این روش کار ساز تر است بهتر است که مطالب قدم به قدم پیش برود .
در ضمن در مورد حرمت این حضور به طور مطلق در فقه چیزی را نیافتم.
اما شرایط حضور را به نظرم رسید که عرض کردم .

به هر صورت از تذکر ولطف شما سپاسگزارم .

سلام بر بقیةالله العظم ومنتظرانش

استاد بزرگوار جناب طاها این مطلب را یکی از دانشجویان که به عنوان مهمان تاپیک را مطالعه کرده بودند تلفنی ازبنده سؤال کردند که پاسخ را در ابتدا بر عهده ی شما میگذارم وتقاضا دارم که جواب را ابتدا شما بفرمایید ومتعاقبا" خودم نیز نظراتم را خواهم نوشت

البته ایشان قرار است عضو شده ومطالب دیگر در این زمینه را خودشان دنبال کنند.

سؤال : شما که از امام حسین در زمینه ی حضور بانوان پیشقدم تر هستید بفرمایید اگر اکنون خانمها نباید در عزاداری در خیابانها شرکت کنند اولا" چرا امام حسین (ع) با تمام خانواده اش در این جنگ حضور یافت ؟ مگر از وقوع این حادثه خبر نداشت یا احتمال نمیداد ؟ اگر منع شرعی بود ابتدا ایشان باید جنگ را مردانه اعلام میکرد وبانوان را همراه نمی برد . ثانیا" چرا حضور خانمها در راهپیمایی پشت سر آقایان - همراه آقایان - ودر پیش روی آقایان بلامانع است اما در پشت دسته های عزاداری ممنوع است ؟ با توجه براینکه مطالب قبلی تا حدی در ارتباط با این موضوع بود آن رانیز ضمیمه نمودم .البته بنده تا حدودی پاسخ دادم به ایشان اما ....

بله استاد ما با این افراد حاضر جواب دست و پنجه نرم میکنیم که روش گام به گام را درپیش گرفته ایم .

......................................................................... حق یارتان :roz:........................................................................

با سلام.

حرفهاي استاد طاها درست.

اما خيلي جاها هست كه خانم ها امكان شركت در مراسم جداگانه را ندارند مثل خيلي از شهرستانها كه اكثر عزاداريها به صورت دسته و مراسم خاصي هست. اما در تهران ماشاالله قدم به قدم مردم خانه هاشون رو براي عزاداري قرار دادند و خانم ها مي روند و در اين مراسم شركت مي كنند و بعد راهي خانه شان مي شوند.
درست است كه متاسفانه خيلي از خانمها و دختران با وضع نامناسب به تماشاي دسته مي روند اما نبايد به همه به يك چشم نگاه كرد شايد در ميان آنها هم كساني باشند كه به عشق امام حسين آمده باشند و شايد همين مراسم باعث تحول در ايشان شود. شايد آمده باشد تا از همين دسته و مراسم حاجت بگيرد و دست به دامن امام حسين شود تا گناهانش بخشوده شود.

در دستگاه امام حسين همه چيز فرق ميكند. آقا به همه دوستدارانش نظر دارد.

سيد بزرگوار عالم ربّاني مرحوم سيد محمود عطاران (رضوان الله تعالي عليه) فرمود :

سالي در ايام عاشورا جزء دسته ي سينه زنان محله ي سردزك بودم . جواني زيبا در اثناء زنجير زدن به زنان نگاه مي كرد من طاقت نياورده و او را سيلي زدم و از صف خارجش كردم .

چند دقيقه بعد دستم درد گرفت و تدريجا شدت كرد تا اين كه به ناچار به دكتر مراجعه كردم . دكتر گفت : اثر درد و جهت آن را نفهميدم ولي روغني است كه دردش را ساكت مي كند .

روغن را به كار بردم نفعي نبخشيد بلكه ديدم هر لحظه دردش شديد تر و ورمش و آماسش بيشتر مي شود .

به خانه آمدم و فرياد مي زدم ، شب خواب نرفتم ، آخر شب لحظه اي خوابم برد . حضرت شاهچراغ (ع) را ديدم ، فرمود بايد آن جوان را راضي كني .

چون به خود آمدم دانستم سبب درد چيست . رفتم جوان را پيدا كردم و معذرت خواستم و بالاخره راضي اش كردم در همان لحظه درد ساكت و ورم ها تمام شد . و معلوم شد كه من خطا كرده بودم و سوء ظن بوده است و به عزادار حضرت سيدالشهدا (ع) توهين كرده بودم . (1)

1- داستان هاي شگفت

منبع : كتاب كرامات الحسينيه ( معجزات سيدالشهداء (ع) بعد از شهادت ) ؛ تأليف : حجت الاسلام والمسلمين شيخ علي مير خلف زاده

••ostad••;68300 نوشت:

استاد بزرگوار جناب طاها این مطلب را یکی از دانشجویان که به عنوان مهمان تاپیک را مطالعه کرده بودند تلفنی ازبنده سؤال کردند که پاسخ را در ابتدا بر عهده ی شما میگذارم وتقاضا دارم که جواب را ابتدا شما بفرمایید ومتعاقبا" خودم نیز نظراتم را خواهم نوشت

البته ایشان قرار است عضو شده ومطالب دیگر در این زمینه را خودشان دنبال کنند.

سؤال : شما که از امام حسین در زمینه ی حضور بانوان پیشقدم تر هستید بفرمایید اگر اکنون خانمها نباید در عزاداری در خیابانها شرکت کنند اولا" چرا امام حسین (ع) با تمام خانواده اش در این جنگ حضور یافت ؟ مگر از وقوع این حادثه خبر نداشت یا احتمال نمیداد ؟ اگر منع شرعی بود ابتدا ایشان باید جنگ را مردانه اعلام میکرد وبانوان را همراه نمی برد . ثانیا" چرا حضور خانمها در راهپیمایی پشت سر آقایان - همراه آقایان - ودر پیش روی آقایان بلامانع است اما در پشت دسته های عزاداری ممنوع است ؟ با توجه براینکه مطالب قبلی تا حدی در ارتباط با این موضوع بود آن رانیز ضمیمه نمودم .البته بنده تا حدودی پاسخ دادم به ایشان اما ....

بله استاد ما با این افراد حاضر جواب دست و پنجه نرم میکنیم که روش گام به گام را درپیش گرفته ایم .

سلام و درود:Gol:

عرض شود که به لطف همین جوانان و افراد حاضر جواب است که بازار دوستی ها و قرار ملاقات ها سال به سال داغ تر می شود:Nishkhand::Khandidan!::Khandidan!:

باور کنید در حال حاضر بچه ها ( دخترا و پسرا) برای ملاقات بدون دردسر و ارتباطات مخفیانه دور از چشم خانواده ها از همین حربه ی شرکت در مراسمات عزاداری استفاده می کنند:Labkhand::Nishkhand:

به فیلم هایی که از عزاداری های مختلط در گوشه کنار موجوده دقت کنید یا اصلاً نه همه ی اونا مونتاژ شده است:Khandidan!: خودتون یک دور بین در زاویه ای مناسب قرار بدید بعد نتیجه رو ببینید:khandeh!:

فقط کم کم ببینید چون یک دفعه احتمال سکته هست:Nishkhand::Khandidan!:

پارسال بود فک کنم در مورد یک هیئت زنجیر زنی که خیلی هم شناخته شده بود یه همچین کاری کردند و در نهایت اون هیئت توقیف شد :Khandidan!::khandeh!:

خوب شد سراغ همه ی هیئت ها نرفتند:Labkhand::Labkhand:

نمی دونم دوستان از پشت صحنه ی عزاداری ها با خبرند:Nishkhand::Khandidan!:

کی این خانواده ها از خواب خرگوشی بیدار می شن و گوش ما جوونای حاضر جواب و شیطون رو می گیرن نمی دونم:khandeh!::Nishkhand::Khandidan!: :Khandidan!:

یا علی

••ostad••;68285 نوشت:
اما روزی در محضر استاد علامه ... حضور داشتیم و یکی از دوستان مطلبی را مبنی بر اینکه وقتی امر به معروف ونهی از منکر نمودن تأثیر چندانی ندارد بلکه موجب گریز برخی از افراد از دینداران میشود تکلیف چیست ؟ فرمودند که با آنها کنار بیایید تا جبهه گیری ایشان کمتر شده ولجاجت کمتری بنمایند وشما هم بتوانید آهسته آهسته احکام شرع را بر ایشان عرضه کنید . بزرگوار پاسخ بدهم حضورتان که در میان این جمع ؛ اکراه دارد و البته قرین به عدم جواز است را بگوییم ،بهتر میپذیرند یا شرایط سخت شرعی را عنوان کنیم وبگوییم اگر رعایت شود جایز هستید؟ البته بنده هنوز موارد را کامل نکرده بودم که سرکار سادات مطلب جدید را قرار دادند . گذشته از آن فکر نمیکنید که قسمت اعظم این اختلال رفتاری خانمها در امور حضور اجتماعی به سبب کم اقتداری آقایان میباشد؟

با سلام

این مطلب شما درست و به جاست و باید که در برخورد با افراد تکلم الناس قدر عقولهم را رعایت کرد

این مطلب مکمل مطلب قبلی بود و نیت شما را بیشتر و بهتر اشکار کرد اگر این مطلب را قبلا می فرمودید بهتر بود

شاید هم قسمت بود با مطلب شما بحث مهمی پا بکیرد

استاد بزرگوار برای شاگرد شما

••ostad••;68300 نوشت:
چرا حضور خانمها در راهپیمایی پشت سر آقایان - همراه آقایان - ودر پیش روی آقایان بلامانع است اما در پشت دسته های عزاداری ممنوع است ؟


به طور کلی حضور زنان در دسته جات عزاداری در این شبها اصلا قابل قیاس با حضور زنان در دیگر مراسمات نیست

اولا در هر مراسمی که زن ومرد با هم مختلط شوند و محرم و نامحرم رعایت نشود اشکال شرعی دارد حال برای هر امری می خواهد باشد راهپیمایی باشد یا عزاداری

ما در بیان احکام الهی از هیچ انگ و برچسبی هم اباء نداریم که الان زمان ان مطالب گذشته است و شما متهجرید و..... همچنان که در تایپک عدم اختلاط دختر و پسر در دانشگاه گفتیم و شنیدیم

رعایت محرم ونامحرم باید در تمام مراسمات باشد مخصوصا دختر و پسر و هیچ عملی نمی تواند ان را توجیه کند

ثانیا و از همه مهمتر
این مراسمات به نام اهل بیت (ع) است و کسانی که در ان شرکت می کنند به نام اهل بیت (ع) شناخته می شوند و همان ماجرای پارچه سفیدی است که زود لکه سیاه به خود می بیند

در دیکر تجمعات از بی حجاب و باحجاب گرفته در کنار هم اند و کسی هم بدان خرده نمی گرید و گاها صدا وسیما بی حجاب ها را بیشتر به رخ می کشد که از نظام چنین افرادی حمایت می کنند

ولی ایا می شود چنین قیاسی را با عزاداران ابا عبدالله (ع) هم داشت؟؟؟
که طرف با ارایش و خنده و.....در مراسمات حضور یابد و اگر هم حرفی زده شود بگوید که برای عزاداری امده است

بزرگوار بنده سخن ام این است:
-- عزادار امام حسین (ع) با حجاب است و کسی که رعایت حجاب نمی کند و با ارایش در میان جماعت مردان پرسه می زند و باعث وهن عزاداری اقا اباعبد الله می شود نمی تواند چنین ادعایی داشته باشد

-- کسانی که عزای حسین(ع) بر پا می کنند ابتدا باید سخن ایشان را در عمل نشان دهند-- لا اقل مخالفت علنی نکند--- و دستورات دینی را که به خاطر ان به شهادت رسیده بود را رعایت کند و بعدا دم از حسین (ع) بزند

-- اگر چنین افرادی به نیت عزاداری امده اند می توانند همان عزا را در تکایا و منازل و حسینیه ها برپا دارند و به دور از نامحرم و بدور از اختلاط با مردان و ... باشد

-- از طرفی فکر نمی کنید کسانی که با ارایش و خنده و بی حجابی و ..... شب ها بیرون می زنند و با نام حسین(ع) هر کاری دلشان می خواهند می کنند

-- مراسمات و عزای حسینی را کم رنگ تر می کنند

-- باعث تحریک پسران می شوند برای نگاه و اشتباه گرفتن با پارک و .....

-- و.................

و در اخر هم خود را عزادار حسین (ع)می خوانند تا پوششی برای کارهای خود داشته باشد

به نظر حضور چنین افرادی در این مراسمات مشکوک نیست؟؟؟

واقعا انها برای عزاداری بیرون می ایند؟؟؟

اگر برای عزاداری است پس این حرکات و سکنات چیست؟؟؟

ارایش برای چیست؟؟؟

ارتباط با پسران برای چیست؟؟؟


سر زیر برف گرفته و سخنشان را قبول کنیم؟؟

فردا همین افراد نمی گویند این هم از عزادارن و طرفدارن حسین(ع) که عده ای دختر و پسر .........هستند که برای ....... بیرون می ایند و شیها باهم پرسه می زنند

جواب اینها را چه کسی خواهد داد؟؟

واقعا فردا برای این حرف جوابی داریم؟؟؟

استاد بزرگوار

همین شاگردان فردا سرکلاس از شما و بنده خواهند پرسید چرا عزاداران حسین (ع) بی حجاب اند و .....


ادامه دارد......

مسلما هر مسلمانی و هر عقل سلیمی از این رفتارها و حرکات باید اعلام انزجار کند و مجلس عزاداری سیدالشهدا را از این افراد و رفتارهایشان پاک کند
ولی استاد طاها شما در پستهای قبل با لحن دیگری نوشته بودید بصورت کلی تر و خشک را با یک دید نگاه کرده بودید

po0neh;68270 نوشت:
خانم ها در این شبها به چه منظور در خیابان ها سرگردان اند؟؟؟ ایا این حضور به خاطر عزاداری است؟؟ عزاداری راه و رسم مخصوص به خود را دارد این خانم ها اگر عزادار حسین (ع) اند بین اقایان و دسته جات عزاداری چه می کنند؟؟ اگر این خانم ها عزادار حسین (ع) چرا در تکایا و حسینه ها جمع نشده و عزاداری نمی کنند؟؟؟ این خانم ها بر کدامین اعتقاداند؟؟؟

همین لحن شما باعث موضع گیری عده ای شد حالا به راحتی موضوع را به سمت دیگری که مورد توافق همه است تغییر دادید و معترض این رفتارها شدید
وقتی این مسائل در کار باشه که دیگه نیازی به این همه دلیل و توجیه نیست چون اصلا اختلاف نظری پیش نمیاد همه این ناهنجاریها را قبول دارند و خواستار رفع اون هستند

صلوات;68405 نوشت:
ولی استاد طاها شما در پستهای قبل با لحن دیگری نوشته بودید بصورت کلی تر و خشک را با یک دید نگاه کرده بودید


با سلام

اگر منظورتان از تر خانم های با حجاب و متین است و منظورتان از خشک خانم های بی حجاب ؛عارض ام خدمتتان که روی سخن بنده هر دو طرف بوده و است ولی در تایپکی که مد نظر شما بزرگوار است توضیح بیشتری در مورد یک قسم دادم

حال سوالات بنده از خانم هایی که با حجاب اند و در جمع مردان تا پاسی از شب بیرون از منزل اند

-- علت حضور شان در دسته جات مردانه چیست؟؟
-- اگر برای عزاداری است که در تایپ های قبلی گذشت می توانند در مجالس زنانه شرکت کنند
-- اگر برای غیر عزاداری است که.......؟؟؟؟

بزرگوار

فکر نمی کنید با حضور خانم ها در محافل مردانه است که برخی از دخترها و خانم ها چنین سوء استفاده می کنند؟؟؟

فکر نمی کیند اگر همین خانم های با حجاب و متین با چادر مشگی حضور نیابند و در محافل و مجالس زنانه باشند این خانم ها فرصتی برای حضور بی حجاب خود نمی یابند؟؟؟

فکر نمی کنید در همین جمع ها است که تر و خشک با هم می سوزند؟؟؟ اکر ترها به جای خود باشند برای خشک ها فرصتی برای عرض اندام پیش نمی اید؟؟؟

فکر نمی کنید شریک جرم اعمال برخی خانم ها برخی خانم های دیگر با نه دانم کاری خود هستند؟؟

فکر نمی کنید خانم های باحجاب زمینه ساز حضور برخی خانم ها برای انجام برخی اعمال خوداند؟؟؟

و باز سوال اصلی بنده همچنان پابرجاست که خانم ها برای چه در خیابانها سرگردانند؟؟؟

خانم های سایت ابراز نظر نمی فرمایند ؟؟
هر چه باشد شما هم بخشی از ماجرا هستید
نظر شما می تواند مفید باشد
منتظریم

سلام .

حرفهاي شما كاملا درست و منطقيه استاد.:salavat(10):

واقعا حرفي براي گفتن ندارم.

سلام
باید بگم که من خودم عاشق هیئتم مخصوصا وقتی صداش بلند میشه و شروع میکنند به زنجیر زنی ولی هیچ وقت توی هیت شرکت نکردم مگر یک بار اون هم دلیل خاصی داشت که فکر نمیکنم نیازی به گفتنش باشه
من با شما کاملا موافقم این شرکت کردن خانمها ممکنه خودش کلی مفسده داشته باشه ولی خانمها میتونن توی حسینیه ها شرکت کنند که بعضی جاها واقعا مراسم رو عالی برگزار می کنند ولی برای بعضی ها که مثل من عاشق هیئتن هیچی مثل صدای هیئت نمیشه ولی اگه بیاییم این جوری فکر کنیم
که اصلا چرا ما هیئت رو دوست داریم؟
چرا زنجیر زنی عزاداری امام حسین رو دوست داریم؟
خوب جوابش کوتاهه
چون خدا این کار رو دوست داره
مگه نه؟
پس ما می خواییم کاری کنیم که خدا دوست داره یعنی عزاداری امام حسین علیه اسلام
خوب حالا آیا من که بخوام واسه ی امام حسین عزاداری کنم خدا چه نوع عزاداری رو میپسنده؟
خوب اگه حالا من بیام توی هیئت و دلم خوش باشه که دارم کاری میکنم که خدا دوست داره آیا واقعا خدا دوست داره یه دختر وسط این همه جمعیت مردها که حتی بعضی مواقع اینقدر شلوغ میشه که آدم تنه میخوره به نامحرم آیا واقعا خدا این رو دوست داره؟
پس اگه بیام و توی هیئت شرکت کنم این نشون میده که من نه بخاطر اینکه خدا عزاداری برای امام حسین رو دوست داره من تو هیئت شرکت میکنم این نشون میده که من نفسم رو دوست دارم و تابع نفسم هستم نه کاری به خدا دارم نه امام حسین

طاها;68518 نوشت:


با سلام

اگر منظورتان از تر خانم های با حجاب و متین است و منظورتان از خشک خانم های بی حجاب ؛عارض ام خدمتتان که روی سخن بنده هر دو طرف بوده و است ولی در تایپکی که مد نظر شما بزرگوار است توضیح بیشتری در مورد یک قسم دادم

حال سوالات بنده از خانم هایی که با حجاب اند و در جمع مردان تا پاسی از شب بیرون از منزل اند

-- علت حضور شان در دسته جات مردانه چیست؟؟
-- اگر برای عزاداری است که در تایپ های قبلی گذشت می توانند در مجالس زنانه شرکت کنند
-- اگر برای غیر عزاداری است که.......؟؟؟؟

بزرگوار

فکر نمی کنید با حضور خانم ها در محافل مردانه است که برخی از دخترها و خانم ها چنین سوء استفاده می کنند؟؟؟

فکر نمی کیند اگر همین خانم های با حجاب و متین با چادر مشگی حضور نیابند و در محافل و مجالس زنانه باشند این خانم ها فرصتی برای حضور بی حجاب خود نمی یابند؟؟؟

فکر نمی کنید در همین جمع ها است که تر و خشک با هم می سوزند؟؟؟ اکر ترها به جای خود باشند برای خشک ها فرصتی برای عرض اندام پیش نمی اید؟؟؟

فکر نمی کنید شریک جرم اعمال برخی خانم ها برخی خانم های دیگر با نه دانم کاری خود هستند؟؟

فکر نمی کنید خانم های باحجاب زمینه ساز حضور برخی خانم ها برای انجام برخی اعمال خوداند؟؟؟

و باز سوال اصلی بنده همچنان پابرجاست که خانم ها برای چه در خیابانها سرگردانند؟؟؟

خانم های سایت ابراز نظر نمی فرمایند ؟؟
هر چه باشد شما هم بخشی از ماجرا هستید
نظر شما می تواند مفید باشد
منتظریم


با سلام خدمت دوستان گرامی :Gol:
استاد عزیز مگه دسته جات زنانه هم هست؟؟؟
در هر شرایطی افرادی هستن که سو استفاده کنن
مثلا
موبایل یا اینترنت یا... هم میشه درست استفاده کرد هم....

اگه اینطور باشه در دانشگاهها هم با حجابا نرن که بی حجابها هم...

اینا همه پاک کردن صورت مسالس
شما با نیمی از افراد جامعه طرفین قبول کنید اون فضایی که در دسته ها هست حسینه ها یا مجالس زنانه ندارن اگه مشکل بی حجابیه باید یه جوره دیگه حل بشه نه با حذف بانوان

نمی دونم منظورم رو درست رسوندم یا نه ولی امیدورام منظورم رو درست رسونده باشم

با سلام

شرکت در مراسمات هم برای زنان و هم برای مردان ضروری و باعث صفای روح است و همچنین تاثیر گذاری روی فرزندان
اما امری که بسیار مهم به نظر میرسد شکل این مراسمات است بنحوی که مقصودی که عرض شد بدست اید. چیزی که بنده از دسته های عزاداری دیده ام در برخی مکانهای خاص و بصورت منظم و در حدی معقول تماشای شور حسینی و دسته جاتی که واقعا متانت و سنگینی عزا را بر انها می بینیم حضور خانم ها از جایگاهی برای رویت و همچنین مشارکت(قلبی) در این عزا می تواند مفید باشد اما هر چیزی که از قائده خارج شود اثرات مفیدش از بین رفته باعث اثر منفی می شود مثل دنبال دسته راه افتادن زنان به قول جناب طاها تا پاسی از شب ضرورتی ندارد بلکه من بوفور شنیده ام که مثلا می گویند: بریم دسته ببینیم حالا این وسط اشکی هم روان شد اما اصل قضیه چیست واقعا عزاداری یا بازار سرگرمی!
بنده بشخصه موافق این حضور های بی ثمر نیستم
چه بسا که روندی که دسته ها در پیش گرفته اند نیز از مسیر اصلی کمی تکان خورده ،شده کورس مسابقه که فلان هیات ماشالله چه دسته ای داشت!!
باید اندیشید به کجا میرویم! دیده ام ظهر عاشورا دسته جات کفش از پا در نمی اورند و حداقل ظهر عاشورا نماز را بپا دارند و خیل زنان همچنان سرگرم تماشا و بچگان معصوم در این جمع پر غفلت ! واقعا چه می آموزند
سرگرم ظواهر شدن ما را از اصل غافل نکند
خودم بشخصه اصلا تمایلی به شرکت ندارم جز در مساجد
با تشکر یا حق

po0neh;68529 نوشت:
مگه دسته جات زنانه هم هست؟؟؟

با سلام

بزرگوار

یعنی چه که دسته جات عزاداری برای خانم ها هست یا نیست ؟؟

خواهر گرامی

بنده سوال ام این است که حضور خانم ها شبها در خیابان چه ضرورتی دارد؟؟؟

برای چیست؟؟؟

اگر برای عزاداری است که راه خود را دارد و اگر برای عزاداری نیست و برای ............بگویید؟؟؟؟

همان طور خواهرای سایت بهتر از بنده می دانند و بهتر فرمودند زیرا در جمع خانم ها بیشتر هستند و بهتر مطالب را درک میک نند

این خانم ها بیشتر برای دیدن می ایند همان طور که خواهر بزرگوار اشاره فرمودند

بی دل;68534 نوشت:
بلکه من بوفور شنیده ام که مثلا می گویند: بریم دسته ببینیم حالا این وسط اشکی هم روان شد اما اصل قضیه چیست واقعا عزاداری یا بازار سرگرمی!

همین دیدن ها است که مفسده انگیز است

فضایی فراهم می کند گل الود برای ماهی گیری برخی هر دو طرف هم دختر و هم پسر و هم مرد و هم زن

po0neh;68529 نوشت:
اگه اینطور باشه در دانشگاهها هم با حجابا نرن که بی حجابها هم...

سرکار گرامی این چه برداشت وارونه ای است که از مطالب بنده داشتید؟؟؟

بنده عرض می کنم حضور بی مورد خانم ها در خیابان ان هم نصف شب باعث به وجود امدن فضاهایی برای سوء استفاده برخی در اعمال

غلط و اشتباه است ؟؟؟

انصافا این پاک کردن مساله است بزرگوار؟؟؟

po0neh;68529 نوشت:
شما با نیمی از افراد جامعه طرفین قبول کنید اون فضایی که در دسته ها هست حسینه ها یا مجالس زنانه ندارن اگه مشکل بی حجابیه باید یه جوره دیگه حل بشه نه با حذف بانوان

آیا منظورتان فضای دسته جات حسینی مردانه تبل و زنجیر و ......است ؟؟؟

یا مطلب دیگری مد نظرتان است؟؟؟


با سلام :Gol:
-- علت حضور شان در دسته جات مردانه چیست؟؟

مگه دسته جات زنانه هم هست؟؟؟

این هم یه راهشه دیگه
من کاملا قبول دارم که این مجالس گاهی اوقات بیشتر باعث گناه میشه :Ghamgin:

اما اگه جایگاهی برا خانمها در نظر گرفته بشه اشکالی درش نمیبینم

یک نکته ی دیگه به غیر از حضور یا عدم حضور بانوان

اینکه تا پاسی از شب چرا؟؟؟

نه اینکه پخش صدای تبل باعث ازاره بیماران و مسن تر ها میشه؟

چرا بجای کمیت به کیفیت نمی اندیشیم

فضای روحانیشو گفتم :Sham:

سلام ، بنده مخالف حضور زنان در اجتماع نیستم ، زنان می توانند با رعایت اصول اسلامی در موارد ضروری در اجتماع حضور داشته باشند ، هر چند در این نوع حضور (با رعایت شئون اسلامی) نیز آسیب هایی خواه ناخواه از طرف برخی مردان متوجه زنان هست.

ولی حضور در دسته جات (جایی که احتمال گناه می رود) به نظرم غیر ضروری می باشد. خانمها می توانند در منزل شخصی به صورت فردی با استفاده از امکانات سمعی و بصری و یا منازلی که عزاداری امام حسین (ع) در آنها برپاست ،عزاداری نماید.

نیایش سبز;68649 نوشت:
سلام ، بنده مخالف حضور زنان در اجتماع نیستم ، زنان می توانند با رعایت اصول اسلامی در موارد ضروری در اجتماع حضور داشته باشند ،


با سلام

سرکار بزرگوار

حضور خانم ها در اجتماع که مورد بحث نیست هرچند همین مجالس عزاداری می تواند بخشی از اجتماع باشد

مصداقا در این تایپک حضور خانم ها در بین عزاداران مرد --- ان هم تا پاسی از شب است -- مورد بحث است
نظرات خود را در این مورد بفرمایید

نیایش سبز;68649 نوشت:
هر چند در این نوع حضور (با رعایت شئون اسلامی) نیز آسیب هایی خواه ناخواه از طرف برخی مردان متوجه زنان هست.

منظورتان از اسیب ها برای زنان چیست ؟؟؟

به نظر همان دید کلی شما بزرگوار به بحث است

نیایش سبز;68649 نوشت:
ولی حضور در دسته جات (جایی که احتمال گناه می رود) به نظرم غیر ضروری می باشد. خانمها می توانند در منزل شخصی به صورت فردی با استفاده از امکانات سمعی و بصری و یا منازلی که عزاداری امام حسین (ع) در آنها برپاست ،عزاداری نماید.

این نوع شرکت در عزاداری هم می تواند کمک کار بحث مان باشد

خانم ها غیر از مراسماتی که برای خود می توانند به پا کنند از امکانات سمعی و بصری هم می توانند استفاده کنند و از حضور در مجالس مردانه اجتناب کنند

po0neh;68556 نوشت:
اما اگه جایگاهی برا خانمها در نظر گرفته بشه اشکالی درش نمیبینم

با سلام

این جایگاه به چه منظور است ؟؟؟
برای عزاداری بانوان ؟؟؟
خب چرا در جمع مردانه ؟؟؟
مگر عزاداری برای خانم ها در جمع های مخصوص خانم ها چه اشکالی دارد؟؟؟

po0neh;68556 نوشت:
اینکه تا پاسی از شب چرا؟؟؟ نه اینکه پخش صدای تبل باعث ازاره بیماران و مسن تر ها میشه؟


بله بزرگوار مطالب تان به جاست و متین

اینها همان دغدغه های مشترک ما و شماست

که به جای خود باید بحث شود

طاها;68728 نوشت:

[=arial]با سلام

[=arial]این جایگاه به چه منظور است ؟؟؟
[=arial]برای عزاداری بانوان ؟؟؟
[=arial]خب چرا در جمع مردانه ؟؟؟
[=arial]مگر عزاداری برای خانم ها در جمع های مخصوص خانم ها چه اشکالی دارد؟؟؟

سلام بربقیةالله الاعظم ومنتظرانش

به نظر می رسد که خانمها در احقاق حق خود دراینجا هم دچار کمی وسواس زنانه (یا دفاع از حق وحقوق ویژه ی خود شده اند). (دیدگاه فمنیستی )

بزرگواران آنچه را که جناب استاد طاها و بنده عرض میکنیم خدمتتان در اصل از یک منبع ریشه وسرچشمه می گیرد . آن هم شرع مقدس اسلام است .
که در آن به روشنی ؛ بحث از حتی المقدور دور بودن هرگونه اختلاط میان خانمها و آقایان می باشد. این توصیه نیز در هر صورت به نفع بانوان میباشد .

تعارف که نداریم !!! در این اختلاط ها هرگونه مفسده ای ایجاد شود این خانم است که دچار خسارت (اعم از خسارتهای احساسی و حیثیتی و شخصیتی) می شود.

در این میان حضور حتی حاشیه ای خانمها از عزاداری کردن آقایان باید با هزار شرط و شروط رعایت شود .

یکی از شروط منع کننده یا حداقل محدود کننده این است که مسلمان وظیفه ی شرعی دارد تا از سلامت حیثیت رفتارهای اجتماعی خود مراقبت نماید .

جوانی که در اوج احساسات قرار دارد و در این ایام با عزاداری یکی از شعبات احساسی اش به قلیان در می آید ودر این مواقع عقلش مغلوب احساساتش میشود با حضور خانمها ان هم از( نوع فریبکارشان که با بزک کردن خود ودر معرض دید عموم قرار دادن این فریبکاری شان) به جای عزاداری وارد مبحث شیطان داری شده و به شیطنت می پردازند .که همین امر سبب بدنامی و بی اعتباری بیشتر همین قشر از بانوان ودختر خانمها میشود . گر به واقع قصد عزاداری است پس رعایت احترام صاحب عزا واجب تر است .(همانطور که در پست اول گفتم)

شما برای حضور بزک کردگان در حواشی عزاداری ها تعریف دیگری هم به جز شیطنت دارید ؟
اما حضور بانوان محجبه که اگر با خیال عزاداری در حواشی دسته جات آقایان حرکت میکنند اگر خودشان توضیحاتی دارند بفرمایند تا ماهم مستفیذ شویم.

البته اینها متفاوت است با حضور خانمها در اجتماع . والبته منع شرعی مستقیم بر حضور نیست اما منع بر رفتارهای این حضور بسیار است . که اصل حضور را به کلی زیر سؤال میبرد.

بزرگواران هرکسی جایگاهی دارد .جایگاه بانوان در حاشیه ی حضور آقایان نیست واین حضور به دنبال دسته ها دور از شأن آنها است .یک زن باید جایگاه خود را در قلب ومرکز توجه آقایان بداند . جایگاه یک زن سلطنت بر قلب مردانش است .(پدرس - برادرش - همسرش - پسرانش ومحارمش )

و اینکه افتخار ی برای جامعه اش باشد .

و این مرکزیت برای 98% آقایان در عفاف و حیای یک زن ایجاد میشود . زن با حیا نه فقط برای آقایان بلکه برای عموم اجتماع از احترام وصلابت برخوردار است .

صد مرتبه هم که توجیح کنیم ما برای عزا داری دنبال این دسته ها میرویم !
خودمان هم میدانیم که داریم به خودمان دروغ میگوییم مگر انکه ...

ادامه دارد انشائالله .............

..................................................................................... حق یارتان :roz:..............................................................................

نقل قول:
بزرگواران هرکسی جایگاهی دارد .جایگاه بانوان در حاشیه ی حضور آقایان نیست واین حضور به دنبال دسته ها دور از شأن آنها است

نقل قول:
صد مرتبه هم که توجیح کنیم ما برای عزا داری دنبال این دسته ها میرویم !
خودمان هم میدانیم که داریم به خودمان دروغ میگوییم مگر انکه ...

دست شما درد نکنه سرکار استاد عالی گفتین! سر دنبال دسته رفتن که این همه بحث نداره فقط یه وجدان بیدار می خواد به دور از تسلیم عادتها شدن

در پناه خدا:Gol:

سلام بقیةالله العظم ومنتظرانش

وای بر آنان که خود را عزادار حسین (ع) میدانند و عزای حسین را با عروسی و جشن اشتباه میگیرند وبا آن وضع فجیع حجاب در صف غذای متبرک امام حسین می ایستند ویا حتی در میان دسته های عزاداری مردان میروند تا ضمن عبور با دوربین از این عزاداری فیلم تهیه کنند !!!! یا به دنبال دسته های عزاداری با ان قیافه های فشن وبزک کرده و حجابهای .... راه میافتند و......

امروز درد دیدن این بزک کرده های سرگردان دلم را بیشتر بر مظلومیت حسین سوزاند .

کجاست حفظ حریم حرمتها ؟
بزرگواران شما ازدرد حضور این بانوان در کنار دسته های عزاداری مردانه میگویید و ما ازدرد توجیح بزک کرده هایی که خود را عزادار امام حسین (ع) وهمدرد زینب (س) میدانند !!!! وکسی هم نیست تا به آنها بگوید که عزادار عزاداری میکند نه این که با این لباسها ومانتوهای فجیع وصورتک های عاریه ای که میترسید اگر یک قطره اشک بریزید ..... شما فلسفه یعاشورا را در چه میبینید ؟ فرهنگ عاشورا را چگونه نفسیر میکنید ؟ شهادت حسین(ع) ویارانش را برای چه امری میدانید ؟

نگویید که دل باید پاک باشد ! چرا که دل در زلال شریعت پاک میشود ورعایت احکام آن ، نه در ظلمت هوای نفس و پیرو ی از دستورات شیطانی .

امروز در یک عبور وحضور یک ساعت و نیمه از خیابانها ویک نگاه سطحی به دسته های عزاداری و حواشی آن چنان دلم به درد آمد که از زن بودن خودم و اشتراکم در این هویت شرمنده شدم . :geryeh:

............................................................................ حق یارتان :roz:.......................................................................................

••ostad••;68954 نوشت:

امروز در یک عبور وحضور یک ساعت و نیمه از خیابانها ویک نگاه سطحی به دسته های عزاداری و حواشی آن چنان دلم به درد آمد که از زن بودن خودم و اشتراکم در این هویت شرمنده شدم . :geryeh:

سلام استاد بزرگوار.
ناراحت نباشيد استاد:Graphic (61):

كساني بايد شرمنده باشند كه ارزش و كرامت زن را پايمال مي كنند.

چه افتخاري بالاتر از اينكه سيده اهل بهشت و اولين كسي كه وارد بهشت مي شود يك زن است.

سلام به دوستان و کارشناسان عزیز :Gol:
بله متاسفانه سال به سال هم بدتر میشود :geryeh::geryeh::geryeh:
به کجا چنین شتابان؟؟؟؟
خدا میداند.

خدایا مهدی فاطمه را برسان:Sham:

سلام علیکم....
سالهاست برای این وضعیت به دنبال دسته جات سینه زنی و زنجیر زنی داخل خیابان نرفته ام....
اما می دانم این راه حل نیست...
اما چکار میشه کرد....
متاستفانه عزاداری های ما سلیقه ای شده....
خیلی کم میشه محلی را برای عزاداری واقعی پیدا کرد....
اما دوستان هیچ چیزش بدتر از این نیست که میدونی دل آقا هم از این ایام خونه هم از این وضعیت شیعیانش......
آقا ببخش .......:Ghamgin:

هر سال شب عاشورا دسته فوق العاده زیبای فاطمیون زنجان به سمت گلزار شهدا حرکت میکنه و پشت سرشون هم زنان به راه میفتن که دسته خیلی منظم و زیباییه.
اما متاسفانه شاهد صحنه های زشتی تو دسته حسینیه اعظم زنجان امسال بودیم.بدبختانه زنانی که برای تماشای دسته اومده بودن قسمتی از پیاده رو رو گرفته بودن و حتما عظمت این دسته رو دیدین.برای اینکه مردان با زنان برخورد نکنن مردها دیواره انسانی جلوی زنان کشیدن تا از برخورد جلوگیری بشه.با حرکت دسته و هجوم افراد اون قسمت شلوغ شد و زنان هم به هیچ وجه دسته رو ترک نمیکردن.کار به پلیس کشید.ولی اونها هم نتونستن مردم رو متفرق کنن.بعد از مدتی پلیس مجبور شد از گاز اشک آور استفاده کنه که حال دو نفر از مردها خیلی بد شد و چشمهاشون هم نمیدید و بدبختانه دسته به اون عظمت و زیبایی به خاطر چند زن نفهم در گوشه ای خاطره ای بد برای ما ساخت
من فکر میکنم برای جلوگیری از تکرار چنین صحنه هایی مراجع باید وارد بشن و حکم بدن

موضوع قفل شده است