چه تعدا از زنان در کربلا شهید شدند؟ چگونه ؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه تعدا از زنان در کربلا شهید شدند؟ چگونه ؟

چه تعدا از زنان در کربلا شهید شدند؟ چگونه ؟

روز عاشورا در كربلا يك زن شهيد شد و دو زن جنگيدند:

و با سر يك نفر از دشمن را كشت ، آنگاه ستون خيمه را گرفت و به دشمن حمله كرد و اين رجز را مى خواند:
انا عجوز فى النّساء ضعيفة
بالية خاوية نحيفة
اضربكم بضربة عنيفة
دون بنى فاطمة الشّريفة
(( پير زنى هستم كه در ميان زنان هم ناتوانم كه استخوانم سست و ساختمان وجودم فرو ريخـتـه و اندامـم ضعـيف است اما ضربات مهلكم را بر شما وارد مى سازم و از فرزندان فاطمه دفاع مى كنم . ))
حسين عليه السلام آمد و زن را به خيمه باز گردانيد.

(( يعنى خدا ترا بيامرزد برگرد كه خدا جهاد را از تو برداشته .(269) )) 1 ـ زن شهيده همسر عبدالله بن عمر كلبى بود . 2 ـ يكى از زنانى كه در كربلا به ميدان رزم قدم نهاد و به كارزار پرداخت بحريه دختر مسعود خزرجى همسر جناده و مادر عمروبن جناده است كه پس از شهادت فرزندش دشمن سر او را بريد و بطرف مـادر كه جلو خـيمـه بود پرتاب كرد، مادر سر فرزند را برداشت و به سينه چسبانيد و احسنت و مرحبا گفت و سپس سر را با شدت و حِدّت هر چه تـمـامـتـر بسوى دشمـن پـرتاب نمود بدين معنى : سرى را كه در راه خدا دادم پس ‍ نمى گيرم . 3 ـ مـادر وهب بن عبدالله كلبى پس از كشته شدن فرزندش عمود خيمه را گرفت تا به دشمـن حمـله كند، حسين عليه السلام او را برگردانيد و فرمود: ارجعى رحمك الله فقد وضع اللّه عنك الجهاد.

آیا حضور جن ها در روز عاشورا واقعیت دارد؟واینکه چرا به امام حسین کمک نکردند؟

با سلام به محضر matin 'گرامی:Gol::Gol:

با رجو ع به منابع در می یابیم حضور جنییان در روز عاشورا با واقعیت مطابقت دارد وآنان از امام حسین (ع)در خواست کردند تا اجازه شرکت در جنگ را به آنان بدهد، اما حضرت با توجه به موارد ذیل با در خواست آنان موافقت ننمودند.وآنان را دعا کرد.

در منابع اینگونه آمده است که در کربلا تعدادی از جنییان به یاری امام حسین(ع) آمدند وعرضه داشتند که ما یاوران توهستیم، هر چه خواهی فرمان ده که اگر فرمان دهی همه دشمنانت را می کشیم .در آن هنگام حضرت برای آنان از خداوند پاداش نیک درخواست نمود .وفرمود:من از گفتار جدم رسول خدا(ص) سر نمی تابم که فرمود هر چه زودتر نزد او درآیم ،اینک لحظاتی در خواب بودم که رسول خدا مرا به سینه چسبانیده بود ومیان دو دیدگانم را بوسید وفرمود:حسین جان خدا وند میخواهد تو را کشته وآغشته به خون ،خونین محاسن وسر جدا و...ببیند . آنگاه امام حسین فرمود:به خدا سوگند پایدار میمانم تا خدا فرمان خود را براند که او بهترین حاکمان است.(1)
ونیز آمده است که زمانی که حضرت قصد میدان رفتن داشت شخص با هیبتی بر مرکبی نمایان شد برامام حسین(ع)و بر جد وبر پدر ومادر او علیهم السلام سلام داد .امام او را پاسخ دادو فر مود توکیستی؟عرض کرد ای فرزند رسول خدا من زعفر زاهد،پادشاه جنیانم ولشگرم در این دشت است ،اینک اجازه ده تا با دشمنان بجنگم.
حضرت فرمود :نه ،زیرا شما آنان را می بینید اما ایشان شما را نمی بینند.دوباره عرض کرد : ما به شکل آنان در آییم چنانکه کشته شویم شهید راه تو خواهیم بود.
امام حسین فرمود خدا به شما پاداش نیک دهد در رویا دیدهام که امروز خدا را در حالی که شهید شده ام وبه خاک افتاده ام،دیدار میکنم. کاری به اینان نداشته باش، پس زعفر برگشت.(2)

منابع:

1.المنتخب ،فخر الدین طریحی نجفی،انتشارات شریف رضی،قم،1413ق،ص450:ناسخ التواریخ،محمد تقی سپهر، کتابخانخه الاسلامیه،تهران،1363.ج2،ص358
2.معالی السبطین،شیخ محمد مهدی حائری،انتشارات شریف رضی،قم،1409ق ج2،ص18.ونیز رجوع کنید به:موسوعه کلمات الامام الحسین(ع)، گروه حدیث پژوهشکده باقر العلوم(ع)، ترجمه علی مویدی،نشر معروف،قم،صص.540،539

matin;72457 نوشت:
آیا حضور جن ها در روز عاشورا واقعیت دارد؟واینکه چرا به امام حسین کمک نکردند؟

[=Century Gothic]با سلام
دوست گرامی در این تاپیک توضیح داده شده .

http://www.askdin.com/showthread.php?t=9386

َ[=&quot][/]در واقعه کربلا، جدای از رشادت‌های مردان، زنانی نیز در کنار سرور خود، سیدالشهداء(ع) پا به میدان جنگ گذاشتند که در این میان ام وهب ‌بنت‌عبد، شیر زنی بود که در کنار همسرش، وهب‌ بن‌عبدالله کلبی، در کربلا به شهادت رسید.
در واقع کربلا سه تن از بانوان رشید، کاروان اباعبدالله الحسین(ع) به مبارزه با یزیدیان پرداختند. بحریه بنت مسعود خزرجى، همسر جناده و مـادر وهب‌بن‌عبدالله کلبى به میدان جنگ رفتند که با فرمان امام حسین(ع) از میدان جنگ خارج شدند، اما ام وهب بنت عبد در میدان مبارزه به شهادت رسید.
«ام وهب دختر عبد» از قبیله نمربن قاسط، از زنان نادر و شجاعى بود که ضمن وفادارى به همسر خویش عبدالله بن وهب، شیفته امام حسین(ع) و از شیعیان خالص آن حضرت نیز به شمار مى‌رفت. شخصیت‌هایى نظیر این زن، نه تنها در تاریخ جهان، بلکه در تاریخ اسلام و شیعه که زنان فداکارى را در خود دیده، نادر و اندک است.
نقل شده است، چون در روز عاشورا عبدالله به میدان رفت، ام وهب نیز عمودى برداشت و به سوى همسر خویش رفت تا در کنار او بجنگد. عبدالله با مشاهده «ام وهب» در میدان جنگ، به کنار او آمد و از او خواست تا به سوى زنان کاروان بازگردد و کار جنگ را به مردان بسپارد. ام وهب در این حال شوهر خویش را گرفت و به او گفت: «تو را رها نمى‌کنم تا آنکه در کنار تو و همراه تو بمیرم.»
امام حسین(ع) که شاهد این همه عشق و علاقه بود به همسر عبدالله خطاب کرد: «اى ام وهب، از خداوند پاداش خیر به تو رسد، به سوى زنان باز گرد و در کنار آنان بنشین که جهاد بر زنان واجب نیست.» ام وهب چون این سخن را از امام حسین (ع) شنید، ناگزیر بازگشت.
او پس از بازگشت همچنان ناظر شجاعت و رشادت همسرش عبدالله بود. بعد از شهادت شوهرش، با شتاب به کنار جنازه او رفت و خطاب به عبدالله گفت: «همسرم، بهشت بر تو گوارا باد.»
[=&quot]چون مشاهده شجاعت و دلیرى و عشق ام وهب به امام حسین (ع) و راه همسرش ممکن بود برخى از کوفیان سپاه ابن زیاد را دگرگون کند، بنابراین شمر بى‌درنگ به رستم، غلام خویش دستور داد تا عمودى بر سر ام وهب بکوبد و او را به شهادت برساند. رستم چنین کرد و بدین‌سان همسر عبدالله نیز کمى پس از شهادت شوهر، به شهادت رسید[/]

احسنت به این زنان دلیر خدا کند که ما هم اینچنین بمیرییم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم

موضوع قفل شده است