سوء استفاده از مقام و پست

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوء استفاده از مقام و پست

سلام خدمت همه ي بزرگواران . يكي از دوستان بنده با همسرش مدتي است كه اختلافي پيدا كردند . از آنجا كه همسرشون بعنوان بازرس يكي از سازمانهاي حساس هستند و از اين مسائل حقوقي و قضائي تو كارشون زياد ديدند ، دائماً تهديد مي كنند و ادعا مي كنند كه با اين موقعيتي كه دارند مي تونند هر كاري كه بخوان انجام بدن و به قول خودشون راههاشو بلدن . آيا اين به معناي سوء استفاده از موقعيت نيست ؟مگه نمي گن كه آدمايي كه تو اين حوزه كار مي كنن گردنشون از مو باريكتره ؟؟؟؟ آيا مي شه از اين برخورد به دادگاه يا سازمان خودشون شكايت كرد ؟ به نظر شما بهترين راه حل براي حل اين مشكل چيست ؟ منظورم مشكل اساسي اين دونفر نيست بلكه چه جوابي مي شه به اين جور افراد داد كه تا از خودشون كم مي يارن دستگير پست و.... مي شن ؟؟؟؟
با تشكر

گلبهار;189713 نوشت:
سلام خدمت همه ي بزرگواران . يكي از دوستان بنده با همسرش مدتي است كه اختلافي پيدا كردند . از آنجا كه همسرشون بعنوان بازرس يكي از سازمانهاي حساس هستند و از اين مسائل حقوقي و قضائي تو كارشون زياد ديدند ، دائماً تهديد مي كنند و ادعا مي كنند كه با اين موقعيتي كه دارند مي تونند هر كاري كه بخوان انجام بدن و به قول خودشون راههاشو بلدن . آيا اين به معناي سوء استفاده از موقعيت نيست ؟مگه نمي گن كه آدمايي كه تو اين حوزه كار مي كنن گردنشون از مو باريكتره ؟؟؟؟ آيا مي شه از اين برخورد به دادگاه يا سازمان خودشون شكايت كرد ؟ به نظر شما بهترين راه حل براي حل اين مشكل چيست ؟ منظورم مشكل اساسي اين دونفر نيست بلكه چه جوابي مي شه به اين جور افراد داد كه تا از خودشون كم مي يارن دستگير پست و.... مي شن ؟؟؟؟
با تشكر

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

این مسئله را میتوان از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داد البته این دو دیدگاه مکمل یکدیگرند که عبارتند از دیدگاه دینی واخلاقی 2- دیدگاه فقهی وحقوقی .
ابتدا میپردازیم به دیدگاه اخلاقی ودینی:

به دلیل اهمیت (حب دنیا)، در قرآن کریم ، سخنان پیامبر اکرم و امامان معصوم (ع) بسیار به آن تـوجـه شـده اسـت و بـراى احـسـاس خـطرهاى بنیان کن آن ، توجه به این حدیث از امام سجاد(ع) بسیار مؤ ثر است :
(حُبُّ الدُّنیا رَاءْسُ کُلُّ خَطیئَةٍ)
دوستى دنیا، اساس هر خطا و گناه است .
هـر لغـزشـى کـه از انـسـان سر مى زند، ریشه اصلى آن ، (حب دنیا) است . دنیا دوستى بر دو نوع است : دنیاى ممدوح و دنیاى مذموم .

دنـیـای ممدوح

دنـیـایـى کـه انـسـان از آن بـراى انـسـانـیـت ، کـمـال و تـقرب به درگاه الهى استفاده مى کند و ازابـزارى کـه در اخـتـیار دارد، براى کسب سلامتى و انجام وظایف دینى بهره گیرد و به درگاه خدا راز و نیاز و تضرع نماید و نیز به صله ارحام ، مهمان نوازى یتیم نوازى و احسان به خلق خدا بپردازد، (ممدوح است ، زیرا) همه اینها عبادت است و امکانات دنیایى ، ابزار آن مى باشد.
در قرآن کریم ، از مال دنیا به (خیر) تعبیر شده و مى فرماید:
(کُتِبَ عَلَیْکُمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ اِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَالاَْقْرَبینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقینَ.)
بـراى شـمـا مـقـرر شـده اسـت کـه اگـر یکى از شما به مرگ نزدیک شد و چیزى در دنیا باقى گذاشت ، به پدر و مادر و نزدیکان وصیت کنید که از آن خیر به آنان داده شود.
امیر مؤ منان على (ع) به مردى که دنیا را مذمت مى کرد، فرمود:
(اَیَّهـُا الذّامُّ لِلدُّنـْیا، اِنَّ الدُّنْیا... مَسْجِدُ اَحِبّاءِ اللّهِ وَ مُصَلّى مَلائِکَةِ اللّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْىِ اللّهِ وَ مَتْجَرُ اَوْلِیاءِ اللّه .)
اى مـذمـت کـنـنـده دنـیـا! دنـیـا... سـجـده گـاه دوسـتـان خـدا و مـحـل نـمـاز و دعـاى مـلائکـه خـدا و مـحـل فـرود آمـدن وحـى خـدا و محل تجارت اولیاء و دوستان خداوند است .
دنـیـاى مـذموم
دنـیـاى مـذمت شده آن است که انسان را از یاد خدا بى خبر کند. نگاه ، توجه ودلبستگى به دنیا، کـه مـوجـب غـفـلت انـسـان از خـدا و جذب به دنیا شود و فرمان خداوند را پشت سر گذارد، دنیاى نـکـوهـش شـده اسـت . اگـر انـسـان بـه مـحـبـت فـرزنـد مـشـعـوف شـود و او را از یـاد خـدا غافل کند و در فصل جهاد مانع شرکت فرزندش در جبهه شده و بگوید: من راضى نمى شوم که نور چشمم ، میوه دلم و مایه امیدم را به جبهه بفرستم ! یا آنکه خود نیز به جبهه نمى رود و از امکانات مادى خود نیز در کمک رسانى به جبهه دریغ ورزد. این ها مظاهر دنیا دوستى است که بر همگان روشن و قابل فهم مى باشد.
رمـز مـوفقیت انسان در رویارویى با دنیا عبارت است از: شناخت مصادیق خطرهاى دنیا و شناخت راه هاى رهایى از این خطرها.

در مورد سوءاستفاده از مقام به این دو آیه از قرآن کریم که منطبق با بحث ما میباشند نظری داشته باشیم

لا یتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ ... (آل عمران، 28)
نباید سرپرست مؤمنان از غیر خودشان باشد..در جامعه اسلامی، ایمان داشتن شرط اصلی برای انتخاب مدیر و سرپرست است و اصولاً پست‌های كلیدی (همچون مدیریت)، نباید به افراد بی ایمان واگذار شود، چون امكان سوء استفاده در این سمت‌ها فراوان است.

ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ یؤْتِیهُ اللّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یقُولَ لِلنّاسِ كُونُوا عِبادًا لی ... (آل عمران، 79)
هیچ انسانی كه خداوند به او كتاب و حكمت و نبوت و حكومت داده است، حق ندارد به مردم بگوید: بندگان من باشید.
سوء استفاده از موقعیت و مسؤولیت، برای هیچ كس مجاز نیست و باید با آن به شدت برخورد نمود.

حق یارتان :Gol:

••ostad••;269005 نوشت:
حق ندارد به مردم بگوید: بندگان من باشید. سوء استفاده از موقعیت و مسؤولیت، برای هیچ كس مجاز نیست و باید با آن به شدت برخورد نمود.

سلام و ممنون از پاسخ تون
به نظر می رسه از دوستان و کارشناسان کسی با این جور مسائل برخورد نکرده و ندارند که پاسخشون رو ندیدیم و نه شنیدیم
بگذریم...
متاسفانه یا خوشبختانه همسر دوستم، به ظاهر و حتی می شه گفت تا حد زیادی در عمل هم مومن و مودب به آداب اسلامی هستند.
شاید بتوان گفت دل نازک و ساده اما زبان تندی دارند که غالب حرفاشون که یه جورایی به تهدید می مونه در این زمینه ( قراردادن مقام شون به عنوان آلت فشار روانی) است.
البته نظر شما کاملاً درسته و متین ولی من دنبال راهکار عملی هستم.
عنایت دارید که تو بحث هایی که می شه و علی القاعده جو کمی متشنج می شه نمی شه از ایمان و ارکان و باید و نباید ها حرف زد چون اون موقع سنسورهای این جور حرفا خاموش هستند.

گلبهار;269029 نوشت:
متاسفانه یا خوشبختانه همسر دوستم، به ظاهر و حتی می شه گفت تا حد زیادی در عمل هم مومن و مودب به آداب اسلامی هستند.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

از عواملی که باعث بوجود آمدن سوءاستفاده از مقام میشود

1-احساس گناه و ارتباط آن با عقده ی حقارت
گناه کاری و عصیان، یکی دیگر از علل عقده حقارت است؛ چون کسی که مرتکب گناه شد و پرده احترام به قانون را دریده است، همواره در فشار و شکنجه های وجدان اخلاقی است و خویشتن را انسانی پلید، آلوده و شرمسار می بیند. لذا همواره کوشش می کند که گناهان خود را مخفی نگه داشته و حتی صحنه های شرم آور آنها را نیز فراموش کند؛ ولی وجدان اخلاقی گناه کار او را آرام نمی گذارد و با سرزنش های مداوم خود می کوشد که گناهان را در خاطر وی زنده نگه دارد و او را رنج دهد.
این شرمساری و حقارتی که در اثر گناه دامن گیر او شده، همواره او را در نظر او پست و زبون جلوه می دهد و بر شخصیت و استقلال وی ضربه وارد می سازد و گناه کار نیز می کوشد تا از راه خودسازی تصنعی، ضعف روانی خود را پوشانده و خود را فردی نیرومند، با شخصیت و صاحب احترام جلوه دهد. لکن از رفتار تملق آمیز او باطن پلیدش شناخته می شود.

2-عجب وخود بزرگ بینی
عُجب و خود بزرگ بینی و راه های درمان آن :
از جمله بیماری های روانی و صفات ناپسند انسانی که متأسفانه اغلب در انسان های به ظاهر وارسته، ظاهر و باعث نگرانی و افسردگی می شود، بیماری عُجب و خود بزرگ بینی است که از صفات قلبی و از گناهان جوانی انسان است که از نظر زشتی و خطرآفرینی از گناهان جوارحی و اعضای ظاهری به مراتب شدیدتر و از جهت عموم و شمول دایره اش وسیع تر است؛ زیرا کمتر موءمنی پیدا می شود که مبتلا به عجب و خودخواهی نباشد. چنان که امام صادق علیه السلام فرمودند:
«اِنَّ اللّهَ عَلِمَ اَنَّ الذَّنْبَ خَیرٌ لِلمُوءْمِنِ مِنَ العُجْبِ وَلَوْلا ذلِک لَما أبْتَلی مُوءمِنٌ بِذَنب اَبَداً؛ یعنی خدا می داند که گناهی که از اعضا و جوارح موءمن سرمی زند برای او بهتر است از عجب که از گناهان قلبی است.»
زیرا گناهانی که از جوارج انسان صادر شود به راحتی می توان آنها را به وسیله توبه، عبادات و طاعات از بین برد، ولی عجب از صفات نفسانی است که ازاله و از بین بردن آن به آسانی میسر نبوده و آثار سوء آن نیز در اِفساد و حبط اعمال صالحه موءمن بیش از گناهان دیگر است. لذا امام فرمودند که خدا می داند گناهان دیگر برای موءمن از عجب بهتر است، و اگر عجب نبود هیچ موءمنی مبتلا به گناه نمی شد (یعنی تنها گناهی که موءمن از آن رهایی ندارد، عجب است، ولی نسبت به گناهان دیگر ممکن است بتواند خود را حفظ کرده و وارد در آن نشود).

گلبهار;269029 نوشت:
البته نظر شما کاملاً درسته و متین ولی من دنبال راهکار عملی هستم.

اگر کمی تأمل بفرمایید به راهکارهای عملی هم خواهیم رسید .

برگوار شایسته ترا ین است که ابتدا مسأله ریشه یابی شود وسپس به آن پرداخته شود انشاءالله درپست های بعدی به آن قسمت هم پرداخته میشود

حق یارتان :Gol:

سلام بر بقیالله الاعظم ومنتظرانش

اما تعلق این عنوان(سوءاستفاده از مقام ) ومجازات آن در قوانین ایران به این شکل تعریف شده است

ماده ۵۷۰
هر یک از مقامات و مأمورین دولتی که بر خلاف قانون، آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند یا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسی محروم نماید علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیت ‌سه تا پنج سال از مشاغل دولتی به حبس از شش ماه تا سه سال ‌محکوم خواهد شد .(قانون مجازات اسلامی ایران /کتاب 5 / تعزیرات ومجازاتهای بازدارنده)

البته اثبات این ادعا خیلی هم راحت نیست ونیاز به ادله و اسناد دارد .

از طرفی درقانون رسیدگی به تخلفات اداری انواع عنوانهای محرمانه در این باب به این شرح امده است

تخلفات اداري

ماده 8 ـ تخلفات اداري به قرار زير است :
1- اعمال ورفتار خلاف شئون شغلی یا اداری
2- نقض قوانین ومقررات مربوط
3- ایجاد نارضایتی در ارباب رجوع با انجام ندادن وتاخیر در انجام امور قانونی آنها بدون دلیل
4-ایراد تهمت وافتراء هتک چیثیت
5-اخاذی
6- اختلاس
7- تبعیض یا اعمال غرض یا روابط غیر اداری در اجرای قوانین ومقررات نسبت به اشخاص
8- ترک خدمت در خلال ساعات موظف اداری
9- تکرار درتاخیر ورود به محل خدمت یا تکرار خروج از ان بدون کسب مجوز
10ـ تسامح در حفظ اموال و اسناد وجوه دولتي ، ايراد خسارات به اموال دولتي .
11ـ افشاي اسرار و اسناد محرمانه اداري .
12ـ ارتباط و تماس غير محاز بااتباع بيگانه .
13ـ سرپيچي از اجراي دستورهاي مقامهاي بالاتر در حدود وظايف اداري .
14ـ كم كاري يا سهل انگاري در انجام وظايف محول شده .
15ـ سهل انگاري رؤسا و مديران در ندادن گزارش تخلفات كارمندان تحت امر.
16ـ ارائه گواهي يا گزارش خلاف واقع در امور اداري .
17ـ گرفتن وجوهي غير از آنچه در قوانين و مقررات تعيين شده يا اخذ هر گونه مالي كه درعرف رشوه خواري تلقي ميشود.
18ـ تسليم مدارك به اشخاصي كه حق دريافت آن را ندارند يا خودداري از تسليم مدارك به اشخاصي كه حق دريافت آن را دارند.
19ـ تعطيل خدمت در اوقات مقرر اداري .
20ـ رعايت نكردن حجاب اسلامي .
21ـ رعايت نكردن شوون و شعاير اسلامي .
22ـ اختفا ، نگهداري ، حمل ، توزيع و خريد و فروش مواد مخدر.
23ـ استعمال با اعتياد به مواد مخدر .
24ـ داشتن شغل دولتي ديگر به استثناي سمتهاي آموزشي و تحقيقاتي .
25ـ هرنوع استفاده غيرمجاز از شوون يا موقعيت شغلي و امكانات و اموال دولتي .
26ـ جعل يا مخدوش نمودن و دست بردن دراسناد اوراق رسمي يا دولتي .
27ـ دست بردن در سئوالات ، اورق ، مدارك و دفاتر امتحاني ، افشاي سئوالات امتحاني يا تعويض آنها.
28ـ دادن نمره و يا امتياز برخلاض ضوابط .
29ـ غيبت غيرموجه به صورت متناوت يا متوالي .
30ـ سوءاستفاده از مقام و موقعيت اداري .
31ـ توقيف . اختفاء ، بازرسي يا بازكردن پاكتها و محمولات پستي يا معدوم كردن آنها و استراق سمع بدون مجوز قانوني .
32ـ كارشكني و شايعه پراكني ،وادار ساختن يا تحريك ديگران به كار شكني يا كم كاري و ايراد خسارت به اموال دولتي و اعمال فشارهاي فردي براي تحصيل مقاصد غيرقانوني .
33ـ شركت در تحصن ، اعتصاب و تظاهرات غيرقانوني يا تحريك به برپائي تحصن ، اعتصاب و تظاهرات غيرقانوني و اعمال فشارهاي گروهي براي تحصيل مقاصد غيرقانوني .
34ـ عضويت دريكي از فرقه هاي ضاله كه از نظر اسلام مردود شناخته شده اند.
35ـ همكاري با ساواك منحله بعنوان مامور يا منبع خبري و داشتن فعاليت يا دادن گزارش ضد مردمي .
36ـ عضويت در سازمانهائي كه مرامنامه يا اساسنامه انها مبتني بر نفي اديان الهي است ياطرفداري وفعاليت به نفع انها .
37ـ عضويت درگروههاي محارب يا طرفداري و فعاليت به نفع آنها.
38- عضويت درتشكيلات فراماسونري .

که مورد شما در عبارت 30 به عنوان یکی از تخلفات ماموران دولت می باشد .و شما به عنوان یک اقدام بازدارنده میتوانید به این ماده قانونی مراجعه نمایید .
ادامه دارد .....

حق یارتان :Gol:

سلام :Gol:

گلبهار;269029 نوشت:
سلام و ممنون از پاسخ تون به نظر می رسه از دوستان و کارشناسان کسی با این جور مسائل برخورد نکرده و ندارند که پاسخشون رو ندیدیم و نه شنیدیم


دوست گرامی سرکار ••ostad•• در این زمینه خودشون استاد هستن و من از ایشون خواهش کردم که شما رو راهنمایی کنن

البته علت اصلی اینکه شما دیر پاسخ گرفتید این بوده که به اشتباه سوالتون رو در انجمن دیگه ای مطرح کردید و این سوال به تازگی به انجمن احکام منتقل شد جهت پاسخگویی

از سرکار ••ostad•• هم به خاطر راهنمایی هاشون تشکر می کنم

:Gol:

پیروز باشید

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

آنچه در پست قبل اشاره شد یکی از تخلفات مأموران دولتی میباشد که شما به عنوان یک اقدام باز دارنده میتوانید در مورد شخص مورد نظرتان انجام داده وبه این ترتیب عمل نمایید

1- یک دادنامه با استناد بر این بند از قانون محازاتهای بازدارنده ی اداری در سه نسخه تهیه نموده یک نسخه به اداره ای که شخص در آن شاعل است را پس از ثبت دبیرخانه برای مدیر بخش مربوطه ویا دایره ی حقوقی اداره ی مربوطه ارسال نمایید . یک نسخه را باضمیمه ی اظهار نامه ی کتبی دادگستری به آدرس شخص مورد نظر ارسال نمایید و یک نسخه را هم به دیوان عدالت اداری برده وثبت نمایید

این حداقل اقدام شما دراین مورد میتواند باشد

واما بعد این مسئله میتواند از دید قانون مجازاتهای اسلامی هم جرم محسوب شود طبق ماده ی 669 قانون مجازات اسلامی .که این جرم علاوه بر سوءاستفاده ی از مقام میباشد . ودر ارتباط با تهدید واخاذی (حتی اخاذی عاطفی ) میباشد

ماده 669 قانون مجازات اسلامی را به شرح ذیل مورد بحث قرار می دهیم . لازم به ذکر است تهدید در حقوق جزای عمومی که کلیات جرائم را بررسی می کند به عنوان موردی از مصادیق معاونت مورد بحث قرار می گیرد و شامل اقدامات کتبی و شفاهی است که شخص انجام می دهد تا دیگری را بر خلاف باطنی اش به ارتکاب جرم وادار سازد البته احتمال خطر جانی ، مالی ، شرافتی و ... که شخص به آن تهدید می شود بایستی وجود داشته باشد و اولاً تهدید کننده قادر به انجام آن باشد ، ثانیاً : با توجه به وضعیت تهدید شونده احتمال وقوع آن باشد ، بنابراین تهدید امری نسبی است که با توجه به وضعیت تهدید شونده و تهدید کننده مورد قضاوت قرار می گیرد و ضابطه تشخیص عرفی است . مثلاً چنانچه شخص ناتوانی که از لحاظ قوای جسمی ضعیف است ورزشکاری را تهدید نماید که در صورت عدم انجام تخریب مال دیگری وی را به قتل خواهد رساند بعید است معاونت در تخریب موضوع ماده 43 قانون مجازات اسلامی را بر آن حمل نمود چرا که تهدید کننده عرفاً توانایی انجام مورد تهدید را نسبت به تهدید شونده ندارد ونمی توان گفت موثر در تهدید شونده بوده. تهدید مندرج در ماده 669 قانون مجازات اسلامی که علمای حقوق آنرا تهدید و اخاذی هم خوانده اند به عنوان جرمی مستقل شامل تهدید به قتل ، ضررهای نفسی یا شرافتی یا مالی و یا افشاء سری نسبت به خود یا بستگان مجنی علیه قابل مجازات است.

رکن معنوی : تهدید از جرائم عمدی و جهت تحقق آن صرفا"سوء نیت عام لازم است که قصد مجرمانه شخص در ایجاد تشویش و اضطراب در مجنی علیه است اینکه واقعاً مرتکب قصد انجام دادن موضوع تهدید را دارد و یا خیر. صرف ایجاد نگرانی کافی است بدون آنکه مقید به انجام مورد تهدید توسط تهدید کننده باشد . صرف اینکه شخص مجنی علیه را تهدید و قصد تشویش و نگران کردن وی را داشته باشد جرم ماده 669تحقق یافته است ، چنانکه ماده نیز اشعار می دارد : « ... اعم از اینکه به این واسطه تقاضای وجه یا مال یا تقاضای انجام امر یا ترک فعلی را نموده یا ننموده باشد ... » البته اگر مطالبه امور مذکور را هم نمود مجازات وی تشدید می گردد.حال اگر تهدید منجر به نتیجه ای هم شد مثلاً شخصی دیگر را به احراق منزلش تهدید کرد و به تهدید خود نیز عمل نموده مجازات فعل اخیر نیز با رعایت شرایط قانونی در مورد وی اعمال می گردد . انگیزه مرتکب در وقوع جرم موضوع ماده 669 بی تاثیر است مثلاً شخص دیگری را به انگیزه شرافتمندانه یا نجات فرددیگر یاهر انگیزه انسان دوستانه تهدید به جرمی می کندو یا به انگیزه مزاح و تفریح چنین اقدامی انجام دهد البته قاضی دادگاه می تواند در صورت وجود انگیزه شرافتمندانه در محدوده بند 3 ماده 22 قانون مجازات اسلامی مبادرت به تخفیف مجازات مرتکب نماید .

منظور از انگیزه ی شرافتمندانه این است که مثلا" شخصی دیگری را که حق X را پایمال کرده تهدید به انتقام از طریق نفوذخود درامری بنماید که مثلا" حق طرف گرفته شود
مثلا" علی دوسال قبل مبلغی از حسن قرض کرده وحسن نمیتواند به هر دلیلی آن پول را از علی پس بگیرد در اینجا رضا که مثلا" ریس بخش تامین نیروی انسانی اداره علی است اورا تهدید کندکه اگر از پرداخت بدهی حسن طفره برود پرونده ی استخدامی اورا دچار اخلال میکند .که در اینجا رضا اعلام مکیند که تهدیدش را عملی نمیکرده وفقط برای احقاق حق حسن وخیر خواهی برای خاتمه ی نزاع این تهدید را انجام داده .

حق یارتان :Gol:

موضوع قفل شده است