عمر کبیر و عمر صغیر چه کسانی اند؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عمر کبیر و عمر صغیر چه کسانی اند؟

عمر کبیر و عمر صغیر چه کسانی اند؟ چه دوره ای زندگی می کردند؟

با سلام به سید مهران عزیز
عمر کبیر:
عمر بن خطاب(به عربی:ابو حفص عمر بن الخطاب بن نفيل بن عبدالعزی)، ملقب به عمر فاروق که گاهی نیز با عنوان عمر کبیر یا فاروق کبیر شناخته می‌شود،وی سیزده سال پس از عام الفيل متولد گرديد.

عمر صغیر:
عمر بن عبدالعزيز بن مروان بن حكم، هشتمين خليفه اموي است، كه بر تخت خلافت مسلمانان تكيه زد و بر مردم حكمراني نمود.وي در سال 61 و يا به روايتي 63 قمري ديده به جهان گشود.(1)
مورخان اهل سنت، وي را "عمر صغير"، "عمر ثاني" و "اشج بني اميه" مي نامند و از وي به نيكي ياد مي كنند.(2)

پاورقی:
1- التعديل و التجريح (سليمان بن خلف باجي)، ج3، ص 1060.
2- .
وقايع الايام، ص 321

محمد حسام شجاع;71155 نوشت:
درمورد شجره ی عمرها هم مینویسید

اگه لطف کنید شجره را برامون بزارید ممنون میشم

فکر شجره نامه عمر کبیر رو باید خصوصی ارسال کرد و نشه در ملا عام گفت :khandeh!:

با سلام به دوستان.
در مورد عمر بن خطاب وارد بحث نشویم به صلاح است.اما در مورد عمر بن عبدالعزیز توضیحاتی رو عرض می کنم.
"عمر بن عبدالعزيز بن مروان بن الحكم بن أبي العاص"، يكي از خلفاي اموي است. مادرش "امّ عاصم ليلي"، "دختر "عاصم بن عمر بن خطاب" است. وي در سال 62 هـ در شهر حُلوان مصر متولد شد. در كوچكي قرآن را حفظ كرد. وقتي به سن بلوغ رسيد، علاقه‌اش به فراگيري دانش افزايش يافت.
هنگامي كه پدرش خواست او را همراه خود به شام ببرد، وي درخواست كرد تا او را به مدينه بفرستد تا با فقها نشست و برخاست كرده و خلق و خوي ايشان را بگيرد، پدرش نيز پذيرفت[1]. او با بزرگان مدينه محشور شد و علم دين آموخت. عمر‌بن‌عبدالعزيز از افرادي چون انس بن مالك، سائب بن يزيد، يوسف بن عبدالله بن السلام و تعدادي ديگر از تابعين روايت كرده است. احمد بن حنبل مي‌گويد: من سخن هيچكدام از تابعين را جز عمربن‌عبدالعزيز حجّت نمي‌دانم.[2]
عمر تا سال 85 هـ، سال مرگ پدرش و بخلافت رسيدن عبدالملك در مدينه بود. در اين سال عبدالملك، برادرزاده‌اش را به دمشق فراخوانده و دخترش فاطمه را به همسري او درآورد و او را استاندار منطقۀ خناصره كرد.[3] در سال 87 هـ از طرف وليدبن‌عبدالملك، استاندار مدينه شد. وي مدت شش سال استاندار مدينه بود. سياست باز او مدينه را محل آرامش و امنيت قرار داد، بگونه‌اي كه افراد شكنجه شده يا تحت پيگرد از سوي حكومت اموي، بويژه حجّاج، به آنجا پناه مي‌بردند. لذا حجّاج به وليد شكايت كرد كه: عصيانگران و شورشيان عراقي در برابر نظام اموي، به عمر پناه برده و از حمابت وي برخوردار مي‌شدند. در نتيجه وليد در سال 93 هـ، عمر را از استانداري مدينه خلع كرد.[4]
عمر در زمان خلافت سليمان از مشاوران بزرگ و ياوران خليفه شد. سليمان قبل از مرگ، به پيشنهاد و راهنمايي «رجاء بن حيوه» در نامه‌اي عمر را به شرط جانشيني «يزيد بن عبدالملك» خليفه و عهده‌دار خلافت كرد. سليمان در دهم سفر سال 99 هـ در گذشت وعمربن‌عبدالعزيز به خلافت رسيد.[5]

پاورقی:
[1] . طقّوش، محمد سهيل؛ دولت امويان، مترجم حجّت الله جودكي، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، بهار، 1384.ص 173.
[2] . البداية والنهاية. ج 9 ص 192.
[3] . همان ج 9 ص 193.
[4]. طبري، م 310 ق، ابوجعفر محمد بن جرير تاريخ طبري، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت دارالتراث 1387 ق، 6 / 481.
[5]. طقّوش، محمد سهيل؛ دولت امويان، مترجم حجّت الله جودكي، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، بهار 1384.ص 173.

با تشکر از جواب دوستان خوبم و پوزش از همه سرورانم که تاخیر ما را به دید بزرگوارانه خویش می بخشند و با نگاه پر محبتشان همچنان ما را در پنچه محبت خویش نگه می دارند.
یاقوت حموی در معجم البلدان توضیحی درباره روستای زرنوق می دهد که گویا شخصی در روستایی نزدیک به آن به خاک سپرده شده است. نام او« عمر صغیر » و البته مسیحی مسلک بوده است. گویا آقای مرحوم کافی هم به این شخص در یکی از نوارهای سخنرانی اش اشاره کرده است. یاقوت آورده است: « دير زرنوق [د ر ز] با زاى نقطه‏دار و راى بى‏نقطه و نون و قاف پايانين: ديرى است مشرف بر دجله در دو فرسنگى جزيره ابن عمر. ديرى است كه تا كنون آباد مانده. داراى باغها و شرابسازى بسيار و معروف به «عمر الزّرنوق» است و نزديك آن دير ديگرى است كه به «عمر صغير» معروف است و راهبان بسيار دارد و خود نزهتگاهى است. شابشتى گويد: اين دير پيش از اين همنام ديرى بود كه در «طيزناباد» ميان كوفه و قادسيه در كنار راه در يك ميل قادسيه است‏».
معجم البلدان/ترجمه، ج‏2، ص: 442

موضوع قفل شده است