تکالیف مومنان در زمان غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ---راه وصال

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تکالیف مومنان در زمان غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ---راه وصال


بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین


سلام بر حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و منتظرانش

انشاء الله به یاری خداوند قادر متعال ، در این تاپیک تکالیفی را که در کتاب راه وصال ، تالیف آقای سیدمحمدرضاحسینی مطلق ذکر شده است را قرار خواهیم داد، تا چراغ راهی باشد برای ساماندهی نحوه انتظار و خط مشیِ زندگی مشتاقان آقا و ظهور.

و من الله التوفیق - التماس دعای فرج

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین


تکلیف اوّل

از مهم ترین و واجب ترین تکالیف مردم نسبت به امام زمان- عجّل الله تعالی فرجه الشریف- تحصیل معرفت و شناخت به آن حضرت است که ادلّۀ عقلیه و نقلیه بر آن دلالت دارند.

روشن است که باید صفات و خصوصیات امامی را که اطاعت از او بر همه کس واجب است، دانست تا دیگران را با او اشتباه نگرفت و او را از مدّعیان مقام و منصب آن حضرت تمیز و تشخیص داد. روایت بسیاری بر وجوب معرفت به امام زمان علیه السلام دلالت دارند.

از ابی عبدالله امام صادق علیه السلام روایت شده است که آن حضرت فرموده اند : رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است :

(( مَن ماتَ وَ لَم یَعرِف اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَةً جاهِلیَّةً.1))

((هرکس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است [بدون دین مرده است ].))

((قالَ حسنُ بن علی العسکری الامین علیه السلام: اِنَّ الاَرضَ لا تَخلُو مِن حُجَّةِ اللهِ عَلی خَلقِهِ، وَ اَنَّ مَن ماتَ وَ لَم یَعرِف اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَةً جاهِلیَّةً، فَقالَ: اِنَّ هذا حَقٌّ کَما اَنَّ النَّهارَ حَقٌّ فَقیلَ: یَا ابنَ رَسُولِ اللهِ فَمَنِ الحُجَّةُ وَ الاِمامُ بَعدَکَ، فَقالَ: یَا اِبنی مُحَمَّدٌ هُوَ الاِمامُ وَ الحُجَّةُ بَعدی، فَمَن ماتَ و لَم یَعرِفهُ ماتَ مِیتَةً جاهِلِیَّةً.2))

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: زمین از حجّت خدا بر خلقش خالی نخواهد ماند و همانا هر کس از دنیا رفت و امام زمان خود را نشناخت به مرگ جاهلیت مرده است. این مطلب حقیت دارد همان گونه که روز حقیقت دارد. به آن حضرت عرض شد: ای فرزند رسول خدا! چه کسی بعد از تو حجّت و امام است؟ فرمودند: فرزندم محمّد، امام و حجّت خدا بعد از من است؛ پس هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.))

بی شک، مقصود ائمّۀ طاهرین علیه السلام، از معرفتِ واجب در حق امام زمان علیه السلام، این است که مردم و اهل ایمان خود را آن گونه که هست بشناسند، در حدّی که موجبات سعادت دنیا و آخرت آنان فراهم آید و راه شبهات و ضلالت بر ایشان بسته شود، این معرفت و شناخت بر دو گونه است:

اوّل: معرفت و شناخت شخصیت امام علیه السلام؛

دوّم: معرفت و شناخت شخص امام علیه السلام.

برای تحصیل این دو نوع معرفت، باید به علما و مصنّفات و تألیفات،3. آن ها مراجعه کرد.

باید دانست، معرفت شخصیت امام از راه معرفت صفات و خصایص امامت و امام به دست می آید. اگر با مقام امامت و جایگاه آن و با ویژگی ها و صفات و خصایص امامت، آشنایی حاصل شود، با شخصیت هر امامی آشنایی حاصل شده است؛ زیرا همۀ آنان نور واحدند و به تعبیر خود ائمۀ هُدی علیه السلام، اوّل آنها محمّد و اوسط آن ها محمّد و آخر آنها محمّد، همۀ آن ها نور احد هستند.4

باید به فضائل و مناقب امامان علیه السلام شناخت پیدا کرد؛ همان فضایل و مناقبی که بسیاری از آن ها بین همۀ امامان علیه السلام مشترک است. ازطرفی باید به فضایل و مناقب خاص و ویژۀ خود آن حضرت نیز آشنایی و شناخت پیدا نمود تا شناخت انسان به آن حضرت کامل شود.

اما معرفت و شناخت شخص امام علیه السلام، از طریق آگاهی بر اسم، لقب، کنیه، نسب، صفات، خصایص، فضایل و مناقب شخصی و نیز هر ویژگی زمانی یا مکانی که مربوط به اوست، به دست می آید.

حداقل و حداکثر این دو شناخت و معرفت نیز قابل بیان است که در این جا حداقل معرفت به امام علیه السلام، طی روایتی، به طور اختصار بیان خواهد شد.

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

((کمترین حدّ معرفت به امام آن است که امام همسنگ و مساوی با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است، مگر در درجۀ نبوّت. امام وارث پیامبر است و همانا اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خدا می باشدو باید در هر امری تسلیم او بود و ردّ به سوی او نمود و به سخن و فرمان او عمل کرد و باید دانست که امام بعداز رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، علی بن ابی طالب است و بعد از او حسن و حسین و علی بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی وعلی بن محمّد و حسن بن علی و سپس حجّة بن الحسن علیه السلام هستند.5))

بیان شد که برای معرفت و شناخت شخص امام علیه السلام باید نام و کنیه و لقب او و نام پدر او را شناخت و صفات و ویژگی های ظاهری او را به قدر و اندازۀ کافی دانست. نام امام عصر علیه السلام، نام حضرت محّمد صلی الله علیه وآله و سلم و کنیۀ او،کنیۀ آن حضرت، و لقب او مهدی است. برگونۀ راست، خالی سیاه و زیبا دارد. چهرۀ او زیباست و بینی او کشیده و قد او معتدل است.

شناخت ویژگی های مکانی و زمانی امام علیه السلام و احوال، افعال و اقوال او جزئی از شناخت شخص امام علیه السلام است؛ به عنوان مثال، دانستن این که برای ظهور حضرت مهدی علیه السلام، پنج علامت حتمی خواهد بود و آن حضرت وقتی ظهور می نمایند که زمین پر از جور و ستم شده باشد و قبل از قیام او، ظهور صداهای آسمانی و یا صورت دستی در ماه و ظهور حَجَر موسی – علی نبیّنا و آله و علیه السلام – و عصای او در دست آن حضرت و ... خواهد بود، که همه در کتاب های،6. مربوط به این موضوع یاد شده اند و همه از علایم ظهور آن حضرت و از خصوصیات وویژگی های خاص ایشان می باشند، جزئی از شناخت شخص امام علیه السلام است .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- بحار ج53 ص175 باب31 ح7؛ الاحتجاج ص498.

2- وسائل ج11 ص491 باب33 ح23 .

3- تألیفاتی مانند: الغیبة (شیخ جلیل محمد بن ابراهیم نعمانی معروف به ابن ابی زینب)؛ الغیبة (شیخ طوسی)؛ نجم الثاقب (شیخ طبرسی نوری)؛ کمال الدین و تمام النعمة (شیخ صدوق)؛ اعیان الشیعة (بخش مهدی علیه السلام)؛ بحارالانوار (کتاب امامت و کتاب مهدی موعود)؛ اصول کافی ج1و2.

4- الغیبة (نعمانی) ص85؛ بحار ج36 ص399 باب46 ح9 .

5- البرهان ح2 ص34 ح3 .

6- مانند: کتاب الغیبة (نعمانی)؛ الغیبة (شیخ طوسی)؛ نجم الثاقب (شیخ طبرسی نوری)؛ کمال الدین و تمام التعمة (شیخ صدوق).

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین



تکلیف دوم(تابع تکلیف اول)

تکلیف دیگر طلب معرفت به امام زمان(ع) از خداوند متعال و دعا در این زمینه است.همانگونه که گفته شد،از مهم ترین وواجب ترین تکالیف مومنان،پس از معرفت به خدا و رسول او(ص) معرفت و شناخت ولی امر،امام زمان(ع) است.ولی از آنجاکه حصول این معرفت به دست خداوند متعال است و از عهده ی انسان خارج است،واین معرفت تنها با سعی و خواست انسان به دست نمیآید،بلکه آن نوری است که خداوند متعال در قلب هرکس که بخواهد،قرار می دهد باید حصول آن را از خداوندمتعال طلب کنند و با دعا آن را از خداوند متعال بخواهند.
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]«روی عن محمد بن حکیم انه قال: قلت لابی عبدالله علیه السلام: المعرفه مِن صنع مَن هی؟ قال: مِن صنع الله، لیس للعباد فیها صنع.»(۱)[/]
راوی می گوید:به امام صادق(ع)عرضه داشتم:معرفت ساخته ی کیست؟آن حضرت فرمودند:از ساخته های خداوند است و بندگان در این ساخته سهمی ندارند.

در این زمینه و برای حصول معرفت به آن حضرت،خواندن این دعا بسیار مناسب است:

«اللّهمَ عرِّفنی نَفسَک،فإنّک إن لَم تُعَّرِفنی نَفسَک لَم أعرِف نَبیّکَ
اللّهم عرِّفنی رَسولَکَ فإنّکَ إن لَم تُعَرِّفنی رَسولَک لَم أعرِف حُجَّتَک
اللّهم عَرِّفنی حُجَّتَک فإنَّکَ إن لَم تُعَرِّفنی حُجَّتَک ضَلَلتُ عَن دینی»

------------------------
1-کافی جلد ۱ صفحه ۱۶۳ باب لزوم الحجه ح ۲

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

تکلیف سوم (تابع تکلیف اوّل)

خواندن بعضی از ادعیّه که اهل بیت علیه السّلام بر آن تصریح نموده اند، تکلیف دیگر مؤمنان است؛ مانند: دعایی که در این روایت بر آن تصریح شده است.

« عَن زُوارَةٍ قالَ : سَمِعتُ اَباعَبدِاللهِ علیه السّلام یَقُولُ: اِنَّ لِلغُلامِ غَیبَةُ قَبلَ اَن یَقُومَ. قالَ: قُلتُ: وَ لِمَ؟ قالَ: وَ اَومی بِیَدِهِ اِلی بَطنِهِ، ثُمَّ قالَ: یا زُرارَةُ وَ هُوَ المُنتَظَرُ وَ هُوَ الَّذی یُشَکُّ فی وِلادَتِهِ، مِنهُم مَن یَقُولُ: ماتَ اَبُوهُ بِلا خَلَفٍ، وَ مِنهُم مَن یَقُولُ: حَملٌ وَ مِنهُم مَن یَقُولُ: اِنَّهُ وُلِدَ قَبلَ مَوتَ اَبیهِ بِسِنَتَینِ؛ وَ هُوَ المُنتَظرُ غَیرَ اَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ اَن یَمتَحِنَ الشِّیعةَ، فَعِندَ ذلِکَ یَرتابُ المُبطِلُونَ. یا زُرارَةُ: اِذا اَدرَکتَ ذلکَ الزَّمانَ فَادعُ بِهذَا الدّعاء: اللهُمَّ عَرِّفنی نَفسَکَ؛ فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرِّفنی نَفسَکَ لَم اَعرِف نَبِیِّکَ، اللهُمَّ عَرِّفنی رَسولَکَ فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرِّفنی رَسولَکَ لَم اَعرِف حُجَّتَکَ، اَللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرِّفنی حُجَّتَکَ، ظَلَلتُ عَن دینی.(1)»

امام صادق علیه السّلام می فرمایند: «برای آن جوان پیش از آن که قیام کند، غیبتی است. زراره عرضه داشت: به چه خاطر؟ آن حضرت فرمودند: می ترسد- و به شکم خود اشاره کردند- سپس فرمودند: ای زراره! و اوست منتظر و اوست کسی که در ولادتش شک می شود؛ بعضی می گویند: پدرش بدون بازمانده مرده است و بعضی می گویند: در حالی که در شکم مادر بود، پدرش فوت نمود و بعضی می گویند: دو سال پیش از فوت پدرش فوت نمود و بعضی می گویند: دو سال پیش از فوت پدرش متولد شد. و اوست منتظَر؛ الّا این که خداوند عزّوجلّ دوست دارد که شیعیان را امتحان کند؛ در آن هنگام، اهل باطل تشکیک و توهّم خود را آغاز می نمایند. ای زراره! اگر آن زمان را دریافتی، پس این دعا را بخوان: اللهم عرفنی نفسک ... .» یعنی: « بار خدایا! خود را به من بشناسان، همانا اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت. بارخدایا ! رسول و فرستادۀ خود را به من بشناسنان، همانا اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجّت تو را نخواهم شناخت. بار خدایا! حجّت خود را به من بشناسان، همانا اگر حجّتت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه خواهم شد

پینوشت:
1. بحار ج 44 ص 282 باب 34 ح 14

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

تکلیف چهارم


(( قالَ ابو عبداللهِ الصادقُ علیه السّلام : لِلقائمِ علیه السَلام خَمسُ علاماتٍ : ظهورُ السُِفیانِیّ وَ الیَمانِیّ وَ الصَّیحَةُ مِنَ السَّماء وَ قَتلُ النَّفسِ الزَِکِیَِة وَ الخَیفُ بِالبَیداء. 1))
امام صادق علیه السّلام: (( برای قائم ، پنج علامت است: ظهور سُفیانی و ظهور یمانی و صدایی از آسمان و کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن در زمین بیداء.))

در روایات آمده است که سُفیانی مردی است سفید و سرخ و چشم کبود که در ماه رجب قیام خواهد کرد وچند کشور را تسخیر خواهد نمود و خروج و قیام او و حضرت مهدی – عجّل الله تعالی فرجه الشریف- در یک سال است .

او پس از فتوحاتی چند، در عراق متوجه می شود که حضرت مهدی علیه السّلام در مکه قیام نموده است؛ بنابراین، سپاهی بزرگ به سوی او گسیل می دارد که این سپاه در زمینی به نام بیداء – بین مکّه و مدینه – در زمین فرو می رود و این، دومین علامت حتمی ظهور است.

هم چنین پیش از ظهور آن حضرت قیام هایی نظیر قیام حسنی و قیام یمانی خواهد بود که قیام یمانی از علایم حتمی است.

شنیدن دو صدا و ندای عام، یکی از آسمان و دیگری از زمین، از علایم حتمی خواهد بود. در ندای نخست، جبرئیل علیه السّلام به نام حضرت قائم به نام پدرش علیه السّلام صدا می کند و ندا در می دهد که حق با علی بن ابی طالب علیه لسّلام و شیعیان اوست، و همگان آن را به گوش خود می شنوند حتّی زنان پشت پرده و محجوب .

هم چنین قبل از قیام امام علیه السّلام، فردی جلیل القدر، در مکّه و در مراسم حج کشته می شود که از او تعبیر به "نفس زکیه" می شود که تفصیل تمام این مطالب در کتب غیبت امام زمان علیه السّلام آمده است.

اهمیت شناخت علایم ظهور، به ویژه علایم حتمی، آن گاه آشکار می شود که بدانیم بسیاری از آنان که در طول تاریخ در برخورد با مدّعیان دروغین مهدویّت، از دین بازگشته و سر از ارتداد در آورده و گرفتار ظلمات و گمراهی شده اند، به آن جهت بوده است که با علایم و ویژگی های قیام و ظهور آن حضرت و توابع آن ها، چه در مقدمات ظهور و چه در مؤخرات آن، آشنا نبوده اند و گرنه دچار گمراهی نمی شدند و برامامت و ولایت آن حضرت ثابت قدم می ماندند و هرگز دچار اشتباه نشده، فریب نمی خوردند و امام علیه السّلام را با غیر، اشتباه نمی گرفتند.

آشنایی و شناخت علایم ظهور به ویژه علایم حتمی، می تواند ما را برای تشخیص حق از باطل یاری نماید و امام زمان علیه السّلام را به ما معرفی نموده و بر آن دارد تا خود را برای لقا و قیام آن حضرت مهیّا و آماده سازیم و در اطاعت از فرامین او کوتاهی ننموده و تأخیری روا نداریم .

(( قال زرارة : قالَ الصادقُ علیه السّلام : یُنادی مُنادٍ مِنَ السَّماء اَنَّ فُلاناً هُوَ الاَمیرُ وَ یُنادی مُنادٍ: اَنَّ عَلِیِاً وَ شیعتَهُ هُمُ الفائِزونَ.
قُلت: فَمَن یُقاتِلُ المَهدیَّ علیه السلام بَعدَ هذا؟ فَقالَ: اِنَّ الشَّیطانَ یُنادی: اَنَّ فُلاناً وَ شیعَتَهُ هُمُ الفائزُونَ، یَعنی رَجُلاً مِن بَنی اُمَیَّةِ. قُلتُ فَمَن یَعرِفُ الصّادِقَ مِنَ الکاذِبِ ؟
قالَ علیه السّلام: یَعرِفُهُ الَّذینَ کانُوا یَروُونَ حدیثَنا، وَ یَقُولُونَ: اَنَّهُ یَکُونُ قَبلَ اَن یَکُونَ وَ یَعلَمُونَ اَنَّهُم هَُمُ المُحِقُّونُ الصّادِقٌونَ.2 ))
زراره می گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: (( آواز دهند ای از آسمان بانگ خواهد زد که تنها فلانی (مهدی) امیر است و آوازدهنده ای ندا خواهد داد که همانا تنها علی و شیعیان او رستگارند. زراره عرضه داشت : پس، بعد از این آوازه و ندا، چه کسی با مهدی می جنگد؟
آن حضرت فرمودند: همانا شیطان ندا خواهد داد : به درستی که فلانی و شیعیان او رستگارند، یعنی مردی از بین امیه.
زراره می گوید: پس چه کسی راست گو را از دروغ گو باز می شناسد ؟ فرمودند: کسانی که از قبل، حدیث ما را روایت نموده و می گفتند : پیش از قیام، این ندای آسمانی خواهد بود، صادق را می شناسند، و می فهمند آنان خود بر حق و راست گو هستند.))
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ــــــــــــــــــــــــ
۱- الغیبة (نعمانی) ص ۲۵۲ باب علامت ظهورح۹.
۲- الغیبة (نعمانی) ۲۶۴ح ۲۸

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین


تکلیف پنجم

تکلیف دیگر، ادای حقوق امام علیه السّلام و انجام تکالیف و وظایفی است که مردم در برابر آن بزرگوار، بر عهده دارند. روشن است، بالاترین و مهم ترین حق پس از حق خداوند متعال و رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، حق اما م علیه السلام است که باید به بهترین شکل ادا شود.

ادلّه و روایات بسیاری در این موضوع وجود دارد که ذکر آن ها به رساله ای مستقل نیاز دارد.

(( قالَ المَعصُوم علیه السّلام: اَنَّ ما کانَ لِلهِ تَعالی مِن حَقٍ فَهُوَ لَنا.1))
امام معصم علیه السّلام می فرمایند: هر حقی که برای خداوند تعالی هست آن حق برای ما می باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- مکیال امکارم ج2 ص 282؛ در بحار ج27 ص 314باب 9 ح 11 آمده است:
((فما کان علیهم لله فهو لنا ))

موضوع قفل شده است