جمع بندی ازدواج های بدون عقد؟!

تب‌های اولیه

135 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج های بدون عقد؟!

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

با توجه به ارزشي كه اسلام به زن بخشيد و او را از خرافات و ستم هاي جاهليت نجات داد چرا با كنيز اين گونه برخورد مي شود. يك دختر بايد با اذن پدرش ازدواج كند ولي در عين حال اگر دختر راضي نباشد به زور نمي توان ان را به عقد كسي در آورد ولي براي كنيز مي بينيم كه اسلام مي گويد صرف خريد او همسرش مي شود و نيازي به عقد نيست از ان بدتر اين كه برخي اعتقاد دارند كنيز را مي توان به مهمان هم داد. حتما اسلام كه دين جامعي است براي اين كار دليل دارد لطفا دليل ان را بيان كنيد تا ذهنم از اين شبهه آزار دهند پاك شود؟


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مشکور

طاهر;668596 نوشت:
سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

"با توجه به ارزشي كه اسلام به زن بخشيد و او را از خرافات و ستم هاي جاهليت نجات داد چرا با كنيز اين گونه برخورد مي شود. يك دختر بايد با اذن پدرش ازدواج كند ولي در عين حال اگر دختر راضي نباشد به زور نمي توان ان را به عقد كسي در آورد ولي براي كنيز مي بينيم كه اسلام مي گويد صرف خريد او همسرش مي شود و نيازي به عقد نيست از ان بدتر اين كه برخي اعتقاد دارند كنيز را مي توان به مهمان هم داد. حتما اسلام كه دين جامعي است براي اين كار دليل دارد لطفا دليل ان را بيان كنيد تا ذهنم از اين شبهه آزار دهند پاك شود؟با تشکر"

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید


سلام و تشکر:Gol:

در پاسخ به سؤال و ابهام شما گفتنی است:

اولاً: بر اساس آموزه های اسلام و قرآن، روابط جنسی انسان تنها در دو قالب، مورد تایید شرع مقدس اسلام بوده، و در غیر این موارد خروج از حیطه شریعت به حساب می آید. این دو قالب هم در سوره مومنون به روشنی بیان شده است؛ خداوند حکیم در آیات ابتدایی این سوره در بیان علائم مومنان می فرماید: « الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ * فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ(1)؛ [مومنان]کسانی هستند که دامن های خود را حفظ می کنند مگر در برابر همسران شان یا کنیزانی که در تملک دارند که در این صورت مورد ملامت نیستند . هر کس بیش از این بطلبد ، در زمره تجاوزکاران است» .

بر این اساس روابط جنسی تنها در مورد همسران و یا کنیزان قابل تایید شریعت است، البته با رعایت دیگر ضوابط و شرایطی که در این خصوص وجود دارد. پس به روشني در اين آيه كنيزان و كساني كه تحت ملكيت در مي آمدند، غير از ازدواج و همسراني كه از راه ازدواج بر انسان حلال مي شدند معرفي شده اند. فلذا تصور اينكه با كنيزان هم بايد ازدواج صورت مي گرفت، صحيح نيست. ضمن آنکه وظیفه فرد مسلمان، تبعیت از احکام شرع مقدس است و مسأله ازدواج و ملکیت کنیز هم به اجازه شارع مقدس بوده و بدون شک، همه احکام تشریع شده توسط خدای حکیم، تابع مصلحت و مفسده است.

ثانیاً: اصولا بر اساس مبانی فکری اسلام ازدواج یا هر نوع رابطه جنسی با هیچ زن شوهر داری که در تعابیر فقهی«محصنه» نامیده می شود، جایز نیست ، قرآن به این امر به صراحت اشاره می کند و در زمره زنانی که ازدواج با آنان حرام است می فرماید: « وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء ؛(2) زنـان شـوهـردار (بـر شما حرام است ؛) »؛ این حکم اختصاصى به زنان مسلمان ندارد ،بلکه زنان شوهردار از هر مذهب و ملتى همین حکم را دارند؛ یعنى ازدواج با آن ها ممنوع است.

ثالثاً: در ادامه همین آیه به این قانون کلی یک استثنا تعلق می گیرد: « إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ؛ مگر آن ها را که مالک شده اید ».تـنـها استثنای این حکم ، زنان غیر مسلمانى هستند که به اسارت مسلمانان در جنگ ها درمى آیند. اسلام اسارت آن ها را به منزله طلاق از شوهران سابق تلقى کـرده ، اجـازه مى دهد بعد از تمام شدن عده با آنان ازدواج کنند و یا همچون یک کنیز با آنان رفتار شود (الا ما ملکت ایمانکم ). البته با دقت روشن می شود که این مورد هم استثنا محسوب نمی شود، زیرا این زنان دیگر شوهر دار محسوب نمی شوند. به اصطلاح علم بلاغت ایـن اسـتـثـنا، استثناى منقطع است، یعنى چنین زنان شوهردارى که در اسارت مسلمانان قرار مى گیرند، رابطه آن ها به مجرد اسارت با شوهران شان قطع خواهد شـد، درسـت هـمـانـنـد زن غـیر مسلمانى که با اسلام آوردن رابطه او با شوهر سابقش (در صورت ادامه کفر شوهر) قطع مى گردد، به منزله طلاق تلقی شده و در ردیف زنان بدون شوهر قرار خواهد گرفت.

رابعاً: اما اینکه در مورد سؤال شما چرا اصولا این زنان به منزله کنیز به حساب می آیند یا عقد زوجیت آن ها با همسران قبلی باطل محسوب می گردد، مباحث گسترده ای دارد، اما فـلسـفـه حـکـم ایـن اسـت کـه ایـن گونه زنان یا باید به محیط کفر بازگشت داده شوند، یا بدون شوهر همچنان میان مسلمانان بمانند و یا رابطه آن هـا بـا شـوهـران سـابـق قـطـع شـود و از نـو ازدواج دیـگـرى نـمـایـنـد.(3) صـورت اول بـر خـلاف اصـول تـربـیـتى اسلام بوده که در موارد غیر ضروری انجام نمی شد. صورت دوم ظالمانه بوده، برخلاف نیازهای طبیعی هر انسانی است. در عین حال می تواند منشا بروز بسیاری از مشکلات اجتماعی و اخلاقی در جامعه اسلامی گردد، بنابر این تنها راه، همان راه سوم است که فرد، به عنوان همسر یک مرد مسلمان یا کنیز او در جامعه اسلامی بماند تا زمینه آشنایی با حقایق معرفتی اسلام و گرویدن به این دین برای او فراهم گردد.(4)

موفق باشید ...:Gol:

پی نوشت ها______________________________________________
1. مومنون (23) آیه 5-7.
2. نساء (4) آیه 24.
3. تفسیر نمونه، ج 3، ص 371.
4. برای مطالعه بیشتر ر.ک به: پایگاه مرکز ملی پاسخگویی؛ محرم بودن کنیز.

با سلام
آیا حقیقت دارد که می شده کنیز را به مهمان داد؟

aminjet;669159 نوشت:
آیا حقیقت دارد که می شده کنیز را به مهمان داد؟

مولي مجاز است مملوك مؤنث خود را بدون ازدواج و حتي بدون رضايت وي در اختيار مرد ديگري ولو يكى از غلامانش قرار دهد. در اين عمل كه به آن «تحليل» گفته مى‌شود، تعيين مدت و ذكر مهريه لازم نيست و تنها اذن در انتفاع است. با تحليل كليه استمتاعات جنسى مجاز است مگر اينكه موردى از سوى مولي استثنا شده باشد. (جواهر 30 / 307، العروه الوثقي 2 / 848، منهاج الصالحين 2 / 277)
در تحقّق تحلیل، صرف رضایت کافی نیست بلکه لفظ معتبر است، به اینکه بگوید: وطی کنیزم را بر تو حلال کردم{أَحْلَلْتُ لَکَ وَطْئَها }یا{جَعَلْتُکَ فی حِلٍّ مِنْ وَطْئِها }و بنابر مشهور لفظ عاریه ـ به اینکه بگوید: کنیز خود را جهت انتفاع از او به تو عاریه دادم ـ کفایت نمی‏کند و در کفایت لفظ اباحه و مانند آن، که مترادف با تحلیل است اختلاف می‏باشد.(جواهر الکلام ج۳۰، ص۲۹۸)

طاهر;668596 نوشت:
از ان بدتر اين كه برخي اعتقاد دارند كنيز را مي توان به مهمان هم داد. حتما اسلام كه دين جامعي است براي اين كار دليل دارد لطفا دليل ان را بيان كنيد تا ذهنم از اين شبهه آزار دهند پاك شود؟

aminjet;669159 نوشت:
آیا حقیقت دارد که می شده کنیز را به مهمان داد؟

بچه محله امام رضا;669166 نوشت:
مولي مجاز است مملوك مؤنث خود را بدون ازدواج و حتي بدون رضايت وي در اختيار مرد ديگري ولو يكى از غلامانش قرار دهد. در اين عمل كه به آن «تحليل» گفته مى‌شود، تعيين مدت و ذكر مهريه لازم نيست و تنها اذن در انتفاع است. با تحليل كليه استمتاعات جنسى مجاز است مگر اينكه موردى از سوى مولي استثنا شده باشد. (جواهر 30 / 307، العروه الوثقي 2 / 848، منهاج الصالحين 2 / 277)

تحليل با هرزگي تفاوت دارد. هر چيزي که خدا اجازه داده باشد ، مجاز است. سفاح و زنا با ازدواج تفاوتش در اجازه خدا است و گر نه ظاهر هر دو عمل يکي است. کسي در جبهه اسلام مي جنگد ،با کسي که در جبهه کفر مي جنگد، هر دو در ظاهر مي کشند اما يکي به امر خدا مي کشد و ديگري به امر نفس و شيطان.
عبد، ملک و مال است . وقتي کسي در جنگ هجومي عليه اسلام شرکت کرده و در سرش اين بوده که اسلام و حکومت اسلام را سرنگون کند و مسلمانان را بکشد و بعد از پيروز شدن بقيه را به بردگي بگيرد و مالک شود، حالا خودش و گروهش شکست خورده و اسير شده، آيا به بردگي گرفتن او ظلم است؟ مگر اين فرد همين چاه را براي مسلمانان نکنده بود؟ چگونه حالا که خودش در چاهي که خودش کنده، افتاده است، ظلم حساب مي شود؟
هيچ عاقلي به بردگي گرفتن ظالمان متجاوز را ظلم نمي داند.
برده هم ملک و مال صاحبش است. حالا اگر اسلام اجازه داده کنيزي که برده و ملک و مال صاحبش است، با شرايط و مقرراتي به ديگري تحليل کند و اجازه بهره بردن جنسي به او بدهد، آيا فحشا و زنا است؟
فحشا و زنا روابط بدون قيد و شرط و بر خلاف امر خدا است، در حالي که تحليل هم به امر و اجازه خدا است و هم قيد و شرط دارد. کنيزي که تحليل مي شود، اگر صاحبش با او همبستري کرده ، بايد اول استبرا شود ، يعني يک بار عادت شده و پاک گردد تا بتوان او را به ديگري تحليل کرد . وقتي تحليل شد ، اگر مولي و صاحب کنيز اجازه آميزش داده و فرد با کنيز تحليل شده ، آميزش کرد، براي اين که دوباره صاحبش با کنيز بتواند ارتباط جنسي داشته باشد، بايد دوباره استبرا شود، يعني يک بار عادت شده و پاک گردد.
آيا ازدواج موقت يا طلاق و ازدواج با فرد ديگر خلاف عفت عمومي است؟
اسلام که اجازه تحليل مي دهد ، به مسلمانان امر مي کند که کنيزان خود را که مي خواهند پاک و پاکدامن باشند ، براي به دست آوردن پول بي ارزش دنيا، به هرزگي وادار نکنيد.(1)
کنيز از لحاظ معنوي ارزش انساني دارد، ولي از لحاظ ظاهري ملک صاحبش است . تا زماني که آزاد نشده، با او معامله ملک مي شود . البته اسلام راه هاي زيادي براي آزاد شدن بردگان قرار داده تا به اجبار و قهر يا با احسان و نيکي از جانب ديگران آزاد شوند ،ولي تا زماني که آزاد نشده اند ،ملک و مال صاحب خود به حساب مي آيند.
اسلام نه ايجاد کننده برده داري بوده و نه مروج آن ،ولي با توجه به جهاني بودن اين مساله و پذيرش عمومي آن در آن عصر، مبارزه اسلام با اين مساله از طريق تدريج و فرهنگ سازي و محدود کردم راه هاي برده شدن و ... بوده است . مبارزه از غير اين طريق قطعا با شکست مواجه مي شد.
پي نوشت :
1. نور(24)آيه33.

[="Tahoma"]

رحمت;669168 نوشت:
هر چيزي که خدا اجازه داده باشد ، مجاز است.

بر منکرش لعنت
ایشون سوال کردند منم جواب دادم، مشکلی داره؟

[="Black"]

بچه محله امام رضا;669171 نوشت:
بر منکرش لعنت
ایشون سوال کردند منم جواب دادم، مشکلی داره؟

سلام.
ان شاء الله خداوند منکرش را هدایت بفرماید چون اگر لعنت شود همیشه منکر خواهد بود:Nishkhand:
ایشون سوال کردند من هم مجموعه سوال ها و پاسخ ها رو نقل قول کردم و جواب دادم مشکلی دارد؟:khandeh!:[/]

رحمت;669168 نوشت:
مگر اين فرد همين چاه را براي مسلمانان نکنده بود؟ چگونه حالا که خودش در چاهي که خودش کنده، افتاده است، ظلم حساب مي شود؟
سلام
قیاس درستی نیست. فرض کنیم گروهی باشن که زنان مسلمان رو که اسیر کردن ، بطور دسته جمعی به او تجاوز کنن. حالا اگر مسلمانان زنی از اونها رو اسیر کردن ، باید دسته جمعی به او تجاوز کنن و بعد هم بگن:
مگه اونها همین قصد رو نداشتن؟!!!

اگر سؤال درمورد اصل بردگی بود این قیاس درست بود چون کسی که حمله کرده حقش هم هست که اسیر و برده بشه. اما بحث استفادهء جنسی دیگه در قالب این قیاس نمیگنجه و باید از دید خود اسلام بررسی بشه

یعنی اصل اسارت با قیاس به حملهء دشمن قابل توجیحه ، اما چگونگی این اسارت دیگه ارتباطی به حملهء دشمن نداره ، بلکه باید از احکام و قواعد اسلامی براش دلیل آورده بشه

طاهر;668596 نوشت:
برخي اعتقاد دارند كنيز را مي توان به مهمان هم داد.

aminjet;669159 نوشت:
با سلام
آیا حقیقت دارد که می شده کنیز را به مهمان داد؟

سلام علیکم:Gol:

در خصوص این بخش از سؤال، بهتر است کارشناسان حدیث و یا فقه و احکام ورود کنند. با تشکر

اما پرسشگر سؤال اصلی بنظر نقطه ثقل سؤال شان بر این مدار است که:

طاهر;668596 نوشت:
چرا به زور؟ چرا ان زن اسير ارزش انساني اش رعايت نمي شود تا با دلخواه خود به مسلمانان ازدواج كند مگر نظام سرمايه داري است كه مطيع مالكش باشد و همسرش؟

در پاسخ گفتنی است: در خصوص عدم رضایت قلبی زنان اسیر نسبت به ازدواج، باید گفت: این امر مساله ای کاملا طبیعی است. نباید توقع داشت که یک اسیر جنگی که در بسیاری از موارد به سرعت حکم قتل در مورد او اجرا می شود یا سال ها در بدترین شرایط روحی و جسمی نگهداری شده و به فجیع ترین شکل با او برخورد می شود، اختیار و رضایت قلبی در خصوص نحوه برخورد با او وجود داشته باشد ؛ در این وضعیت، انتقال چنین اسیری به منزل یک مرد مسلمان و محسوب شدن به منزله افراد عادی جامعه، آنهم با آن مصالح حکیمانه ای که بمنظور تربیت دینی و اعتقادی ایشان بیان شد، در واقع، بالاترین خدمتی است که به این افراد می شود.

فلذا چنانکه در دیگر موارد برخور د با اسیر، رضایت خود فرد شرط نیست، بلکه هر مکتبی بر اساس آموزه های خود به روشی برخورد می کند، اسلام بعنوان کاملترین مکتب الهی، پسندیده ترین و حکیمانه ترین روش را روش مورد اشاره می داند. اینکه کنیز در این قالب، تحت تملک فردی مسلمان قرار می گیرد اتفاقاً زمینه سؤء استفاده و فساد اخلاقی فرد و جامعه را می گیرد و اگر چنین شیوه ای اتخاذ نمی شد و کنیز در سطح جامعه آزادانه و بدون صاحب، رها می گشت زمینه سوء استفاده و فساد جامعه فراهم می گشت.

موفق باشید ...:Gol:

رحمت;669168 نوشت:

تحليل با هرزگي تفاوت دارد. هر چيزي که خدا اجازه داده باشد ، مجاز است. سفاح و زنا با ازدواج تفاوتش در اجازه خدا است و گر نه ظاهر هر دو عمل يکي است. کسي در جبهه اسلام مي جنگد ،با کسي که در جبهه کفر مي جنگد، هر دو در ظاهر مي کشند اما يکي به امر خدا مي کشد و ديگري به امر نفس و شيطان.
عبد، ملک و مال است . وقتي کسي در جنگ هجومي عليه اسلام شرکت کرده و در سرش اين بوده که اسلام و حکومت اسلام را سرنگون کند و مسلمانان را بکشد و بعد از پيروز شدن بقيه را به بردگي بگيرد و مالک شود، حالا خودش و گروهش شکست خورده و اسير شده، آيا به بردگي گرفتن او ظلم است؟ مگر اين فرد همين چاه را براي مسلمانان نکنده بود؟ چگونه حالا که خودش در چاهي که خودش کنده، افتاده است، ظلم حساب مي شود؟
هيچ عاقلي به بردگي گرفتن ظالمان متجاوز را ظلم نمي داند.
برده هم ملک و مال صاحبش است. حالا اگر اسلام اجازه داده کنيزي که برده و ملک و مال صاحبش است، با شرايط و مقرراتي به ديگري تحليل کند و اجازه بهره بردن جنسي به او بدهد، آيا فحشا و زنا است؟
فحشا و زنا روابط بدون قيد و شرط و بر خلاف امر خدا است، در حالي که تحليل هم به امر و اجازه خدا است و هم قيد و شرط دارد. کنيزي که تحليل مي شود، اگر صاحبش با او همبستري کرده ، بايد اول استبرا شود ، يعني يک بار عادت شده و پاک گردد تا بتوان او را به ديگري تحليل کرد . وقتي تحليل شد ، اگر مولي و صاحب کنيز اجازه آميزش داده و فرد با کنيز تحليل شده ، آميزش کرد، براي اين که دوباره صاحبش با کنيز بتواند ارتباط جنسي داشته باشد، بايد دوباره استبرا شود، يعني يک بار عادت شده و پاک گردد.
آيا ازدواج موقت يا طلاق و ازدواج با فرد ديگر خلاف عفت عمومي است؟
اسلام که اجازه تحليل مي دهد ، به مسلمانان امر مي کند که کنيزان خود را که مي خواهند پاک و پاکدامن باشند ، براي به دست آوردن پول بي ارزش دنيا، به هرزگي وادار نکنيد.(1)
کنيز از لحاظ معنوي ارزش انساني دارد، ولي از لحاظ ظاهري ملک صاحبش است . تا زماني که آزاد نشده، با او معامله ملک مي شود . البته اسلام راه هاي زيادي براي آزاد شدن بردگان قرار داده تا به اجبار و قهر يا با احسان و نيکي از جانب ديگران آزاد شوند ،ولي تا زماني که آزاد نشده اند ،ملک و مال صاحب خود به حساب مي آيند.
اسلام نه ايجاد کننده برده داري بوده و نه مروج آن ،ولي با توجه به جهاني بودن اين مساله و پذيرش عمومي آن در آن عصر، مبارزه اسلام با اين مساله از طريق تدريج و فرهنگ سازي و محدود کردم راه هاي برده شدن و ... بوده است . مبارزه از غير اين طريق قطعا با شکست مواجه مي شد.
پي نوشت :
1. نور(24)آيه33.


تا بحال نشنیدم که کسی زمان جنگ همسرش رو هم ببره!! پس این ادعا از پایه غلطه چون اسیر گرفتن زنان تنها از راه حمله مسلمانان به شهرهای دیگه امکان پذیره! و همچنین اونقدر که از حمله اعراب به سایر ممالک شنیدیم، از حمله به اعراب نشنیدیم!
حالا سوال درستو میگم: آیا حمله کردن به شهرهای دیگر و به بردگی گرفتن و تجاوز به زنان اون شهرها ظلم به اونهاست!؟(تازه از اونجا که حداقل سن ازدواج در اسلام 9 سال هست، به احتمال زیاد به بچه ها هم تجاوز شده!!)

مشکور;669523 نوشت:
در پاسخ گفتنی است: در خصوص عدم رضایت قلبی زنان اسیر نسبت به ازدواج، باید گفت: این امر مساله ای کاملا طبیعی است. نباید توقع داشت که یک اسیر جنگی که در بسیاری از موارد به سرعت حکم قتل در مورد او اجرا می شود یا سال ها در بدترین شرایط روحی و جسمی نگهداری شده و به فجیع ترین شکل با او برخورد می شود، اختیار و رضایت قلبی در خصوص نحوه برخورد با او وجود داشته باشد ؛ در این وضعیت، انتقال چنین اسیری به منزل یک مرد مسلمان و محسوب شدن به منزله افراد عادی جامعه، آنهم با آن مصالح حکیمانه ای که بمنظور تربیت دینی و اعتقادی ایشان بیان شد، در واقع، بالاترین خدمتی است که به این افراد می شود.

فلذا چنانکه در دیگر موارد برخور د با اسیر، رضایت خود فرد شرط نیست، بلکه هر مکتبی بر اساس آموزه های خود به روشی برخورد می کند، اسلام بعنوان کاملترین مکتب الهی، پسندیده ترین و حکیمانه ترین روش را روش مورد اشاره می داند. اینکه کنیز در این قالب، تحت تملک فردی مسلمان قرار می گیرد اتفاقاً زمینه سؤء استفاده و فساد اخلاقی فرد و جامعه را می گیرد و اگر چنین شیوه ای اتخاذ نمی شد و کنیز در سطح جامعه آزادانه و بدون صاحب، رها می گشت زمینه سوء استفاده و فساد جامعه فراهم می گشت.

سلام
دو نکته رو اینجا لازم میدونم بگم!
طبق روایات و قران، کنیز و زنان آزاد از نظر حجاب با هم متفاوت بودن و حجاب برای کنیز واجب نبوده و حتی در مواردی منع میشده! پس به منزله افراد عادی جامعه نبودن! و اینطور که خوندم آیه ی حجاب برای این بوده که اوباش زنان آزاد و کنیزا رو از هم تشخیص بدن و فقط مزاحم کنیزا بشن!!(یا مزاحم زنان آزاد نشن که البته همونه!) پس این امر نه تنها از فساد اخلاقی جلوگیری نمیکرده، بلکه تا حدودی میشه گفت با قوانین مکملش مشوقش هم بوده!!

مشکور;669131 نوشت:
اجـازه مى دهد بعد از تمام شدن عده با آنان ازدواج کنند و یا همچون یک کنیز با آنان رفتار شود

سلام
اگر با کنیز ازدواجی صورت می گیرد یا فرد صاحب و مالک کنیز می شود یعنی آن کنیز شوهر دار شده و در ردیف زنان شوهر دار قرار می گیرد پس این را چگونه معنی می کنید

رحمت;669168 نوشت:
فحشا و زنا روابط بدون قيد و شرط و بر خلاف امر خدا است، در حالي که تحليل هم به امر و اجازه خدا است و هم قيد و شرط دارد. کنيزي که تحليل مي شود، اگر صاحبش با او همبستري کرده ، بايد اول استبرا شود ، يعني يک بار عادت شده و پاک گردد تا بتوان او را به ديگري تحليل کرد . وقتي تحليل شد ، اگر مولي و صاحب کنيز اجازه آميزش داده و فرد با کنيز تحليل شده ، آميزش کرد، براي اين که دوباره صاحبش با کنيز بتواند ارتباط جنسي داشته باشد، بايد دوباره استبرا شود، يعني يک بار عادت شده و پاک گردد.

اینجا نه به کنیز به چشم زن شوهر دار نگاه شده نه به چشم یک انسان، بلکه فاحشه ایی هست که به دستور صاحبش باید با مردان همبستر شود در واقع یه خانه فساد میشه تشکیل داد
درسته لفظ زنا رو براش بکار نبردند ( هرچند به نظر من هیچ فرقی بین زنا و چنین کاری وجود ندارد ) ولی خلاف فطرت انسانی ست با همنوع خودش چنین کاری بکنه !!!!!
به نظر می رسه اگر قوانین حقوق بشر بکار برده شه ( بشرط اجرا شدن عملی ) از دین و احکام دینی بهتر حقوق انسان ها رعایت بشه دین با فطرت انسانی در تضاده
هیچ فرد آزاداندیشی چنین چیزی رو نمی پسنده حتی اگر نوشته باشه و به کار هم برده نشه ( عملا در این دروه و زمانه هیچ گاه نمیشه چنین احکامی رو زنده کرده عفت عمومی رو جریحه دار میکنه )

[="Black"]

Reza-D;669395 نوشت:
یعنی اصل اسارت با قیاس به حملهء دشمن قابل توجیحه ، اما چگونگی این اسارت دیگه ارتباطی به حملهء دشمن نداره ، بلکه باید از احکام و قواعد اسلامی براش دلیل آورده بشه

سلام.
متوجه سخنان شما نشدم بنده هم اصل اسارت را با آن توجیه کردم و قوانینش را از این جهت که خداوند دستور داده.[/]

[="Black"]

Masood11;669538 نوشت:
تا بحال نشنیدم که کسی زمان جنگ همسرش رو هم ببره!!

ما هم تا حالا این حرف شما رو نشنیده بودیم در زمان قدیم جنگ ها بسیار طول می کشید و ... بنا بر این تعدادی از زنان را برای پرستاری و هم رفع نیاز جنسی می بردند که اینهایی که اسیر می شدند کنیر می شدند.
Masood11;669538 نوشت:
حالا سوال درستو میگم: آیا حمله کردن به شهرهای دیگر و به بردگی گرفتن و تجاوز به زنان اون شهرها ظلم به اونهاست!؟(تازه از اونجا که حداقل سن ازدواج در اسلام 9 سال هست، به احتمال زیاد به بچه ها هم تجاوز شده!!)

شما بیا همین رو ثابت کن که در زمان پیامبر یا امام معصوم به دستور معصومین این کار ها انجام شده که به شهر ها حمله شده و به زنها تجاوز شده حالا اگر در زمان عمر و کسی مثل عمر چنین کاری در جنگ ها داشته به ما ربطی ندارد می توانید این سوالها را از برادران اهل سنت بپرسید.[/]

شبـنم;669555 نوشت:
اینجا نه به کنیز به چشم زن شوهر دار نگاه شده نه به چشم یک انسان، بلکه فاحشه ایی هست که به دستور صاحبش باید با مردان همبستر شود در واقع یه خانه فساد میشه تشکیل داد
درسته لفظ زنا رو براش بکار نبردند ( هرچند به نظر من هیچ فرقی بین زنا و چنین کاری وجود ندارد ) ولی خلاف فطرت انسانی ست با همنوع خودش چنین کاری بکنه !!!!!
به نظر می رسه اگر قوانین حقوق بشر بکار برده شه ( بشرط اجرا شدن عملی ) از دین و احکام دینی بهتر حقوق انسان ها رعایت بشه دین با فطرت انسانی در تضاده
هیچ فرد آزاداندیشی چنین چیزی رو نمی پسنده حتی اگر نوشته باشه و به کار هم برده نشه ( عملا در این دروه و زمانه هیچ گاه نمیشه چنین احکامی رو زنده کرده عفت عمومی رو جریحه دار میکنه )

قرآن فحشا را برای کنیزان نهی می کند و می گوید:
وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿النور: ٣٣﴾
و کنیزان خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی دنیا مجبور به خود فروشی نکنید اگر خودشان می‌خواهند پاک بمانند! و هر کس آنها را (بر این کار) اجبار کند، (سپس پشیمان گردد،) خداوند بعد از این اجبار آنها غفور و رحیم است! (توبه کنید و بازگردید، تا خدا شما را ببخشد!)

اما تحلیل کنیز شبیه نوعی از ازدواج است و قوانینی دارد که باعث فساد نمی شود.

رحمت;669168 نوشت:
برده هم ملک و مال صاحبش است. حالا اگر اسلام اجازه داده کنيزي که برده و ملک و مال صاحبش است، با شرايط و مقرراتي به ديگري تحليل کند و اجازه بهره بردن جنسي به او بدهد، آيا فحشا و زنا است؟

پناه بر خدا،اصلا این حکم برای من قابل درک نیست
یه جورایی انگار داره با انسان مثل یک ابزار برخورد میشه،یعنی چه کنیزش را به مهمان بدهد؟؟؟
آیا صرف کنیز بودن،منزلت و شان انسان از او سلب میشود؟؟؟
کافیه خودتون رو چند لحظه بذارید جای اون کنیزه،بازم همین حرفا رو میزنید؟؟؟
خدا منو امثال منو هدایت کنه
التماس دعا

میشه از این تاپیکا نزنین؟؟؟

:Nashnidan:

[="Black"]

دیوانه;669581 نوشت:
پناه بر خدا،اصلا این حکم برای من قابل درک نیست
یه جورایی انگار داره با انسان مثل یک ابزار برخورد میشه،یعنی چه کنیزش را به مهمان بدهد؟؟؟
آیا صرف کنیز بودن،منزلت و شان انسان از او سلب میشود؟؟؟
کافیه خودتون رو چند لحظه بذارید جای اون کنیزه،بازم همین حرفا رو میزنید؟؟؟
خدا منو امثال منو هدایت کنه

از منظر اسلام هر قوم و آئینی ازدواجی مختص به خود دارد که محترم و مشروع است. و حتی درباره کسانی که با اعمالشان مستحق مجازات شده اند و احترام اموالشان از بین رفته است، کسی حق دست درازی به نوامیس آنها ندارد. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: تمام اموال ناصبی (فرقه ای که دشمنی با اهل بیت را به اوج رسانده اند.) برای دیگران حلال است به غیر از همسرش، به درستی که ازدواج مشرکین نیز مشروع است. و پیامبر (ص) می فرمودند هر قومی ازدواج خاص خود را دارد.

از همین رو زنای با کفار معنا دارد و کسی که با کافری زنا کند نیز حدود الهی بر او جاری می شود: اگر مرد مسلمانی با زن کافر ذمی زنا کند، حکم او همان حکم زنا با زن مسلمان است؛ یعنی اگر محصن باشد حکم او رجم (اعدام) است و اگر غیر محصن باشد، صد ضربه شلاق به او زده می شود، اما در مورد زن کافر حاکم شرع اختیار دارد که یا حکم اسلام را در باره او اجرا کند و یا او را به محکمه کفار می دهند تا بر طبق مذهب خودشان بر او حکم جاری کنند.

و به طور کلی زندگی مسالمت آمیز، منحصر به هم فکران و هم مذهبان خود نیست. بلکه اسلام رعایت عدالت و نیکی درباره کفار را مجاز می داند:

«لا یَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِیارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ[ممتحنه/۸] خدا شما را از نیكى كردن و رعایت عدالت نسبت به كسانى كه در راه دین با شما پیكار نكردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى‏ كند چرا كه خداوند عدالت‏ پیشگان را دوست دارد.»

البته اگر منظور بحث کنیزان است، آن مساله ای جداگانه می باشد. کنیز گرفتن تنها از گروهی جایز است که دست به سلاح برده اند و علیه مسلمانان اقدام کرده اند. و طبق قوانین اسلامی، در صورت ضعیف شدن آنها و برطرف شدن فتنه شان، می توان به جای کشتن آنها، آنان را به اسارت گرفت. و به جای نگهداری در کمپ ها یا زندان، به عنوان شهروند درجه دو در جامعه زندگی کنند تا با آداب زندگی جدید آشنا شوند و بعد از مدتی با راههای متعددی که اسلام قرار داده، آزاد شوند.

در مساله کنیز نیز تنها حق انتخاب همسر از او گرفته می شود و اصلا سخن از تجاوز نیست. کنیزان نیز مانند زنان دیگر، تنها یک شوهر می توانند داشته باشند و در صورت تغییر کردن شوهرشان باید مدتی برای پاک شدن رحمشان از هر گونه رابطه جنسی پرهیز شود. و مالک کنیز می تواند او را به همسری خود درآورد یا اینکه به عقد کس دیگری درآورد همانند طلاقی که در ازدواج دائم وجود دارد.بنا بر این این چیزی که درباره تحلیل کنیز ذکر شد مثل نوعی از ازدواج بوده و عمل خلاف نمی باشد

همچنین قرآن از اجبار کنیزان برای روابط غیر مشروع نهی می کند و می فرماید:
وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿النور: ٣٣﴾
و کنیزان خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی دنیا مجبور به خود فروشی نکنید اگر خودشان می‌خواهند پاک بمانند! و هر کس آنها را (بر این کار) اجبار کند، (سپس پشیمان گردد،) خداوند بعد از این اجبار آنها غفور و رحیم است! (توبه کنید و بازگردید، تا خدا شما را ببخشد!)[/]

[="Black"]

Miss Chadoriii;669582 نوشت:
میشه از این تاپیکا نزنین؟؟؟

:Nashnidan:


مشکل تاپیک چیه؟:Nishkhand:[/]

رحمت;669576 نوشت:
سلام.
متوجه سخنان شما نشدم بنده هم اصل اسارت را با آن توجیه کردم و قوانینش را از این جهت که خداوند دستور داده
سلام به شما برادر
من هم عرض کردم اگه سؤال درمورد اصل اسارت و بردگی بود ، قیاس شما درست بود. اما سؤال در اصل اسارت نبود

استارتر تاپیک نپرسیدن:

چرا آنها اسیر میشوند؟

بلکه پرسیدن:


طاهر;668596 نوشت:
براي كنيز مي بينيم كه اسلام مي گويد صرف خريد او همسرش مي شود و نيازي به عقد نيست و از ان بدتر اين كه برخي اعتقاد دارند كنيز را مي توان به مهمان هم داد
یعنی سؤال استارتر این بود که:
اولاً چرا بدون عقد میشود با کنیز رابطهء جنسی برقرار کرد؟
ثانیاً چرا میشود اون را به مهمان داد؟

این دو سؤال هم ارتباطی با اصل اسارت نداره

مشکور;669523 نوشت:
فلذا چنانکه در دیگر موارد برخور د با اسیر، رضایت خود فرد شرط نیست، بلکه هر مکتبی بر اساس آموزه های خود به روشی برخورد می کند، اسلام بعنوان کاملترین مکتب الهی، پسندیده ترین و حکیمانه ترین روش را روش مورد اشاره می داند. اینکه کنیز در این قالب، تحت تملک فردی مسلمان قرار می گیرد اتفاقاً زمینه سؤء استفاده و فساد اخلاقی فرد و جامعه را می گیرد و اگر چنین شیوه ای اتخاذ نمی شد و اگر کنیز در سطح جامعه آزادانه و بدون صاحب، رها می گشت زمینه سوء استفاده و فساد جامعه فراهم می گشت
استاد "مشکور" سلام
شما دیگه چرا برادر؟! ببخشید ولی دارید مغلطه میفرمایید
مگه الان کسی گفت کنیز رو ول کنید در سطح جامعه آزادانه و بدون صاحب بگردد؟!

وقتی میگیم چرا باید زنی به کنیزی بُرده شود؟ پاسخ میدید که:
این شخص میخواست به اسلام و مسلمین ضربه بزند! باید هم چنین انتظاری داشته باشد که به بردگی و کنیزی بُرده شود!

اما وقتی میپرسیم چرا باید از او استفادهء جنسی بشه و حتی به دیگری داده بشه؟ (مثل بحث ازدواج با زنان اسیر که شوهر دارن) ، پاسخ میدید که:
خب گناه دارد طفلکی! این بنده خدا نیاز جنسی دارد! اگر نیازش پاسخ داده نشه به فساد کشیده میشه!

آخرش ما نفهمیدیم باید تنبیه شود یا گناه دارد؟! متجاوز است یا بیچاره؟!

مهمتر از اون ، اصلاً حکم تملک کیز رو پذیرفتیم. اینطور میگیم که این خانم در مقابل اسلام ایستاده ، پس همین که او را نمیکشند باید خوشحال هم باشد. لذا بجای کشتن وی ، به کنیزی (همسری پایین تر از یک زن آزاد) یک مرد مسلمان در میاید. خیلی هم خوب

اما مگه تا همینجا نیاز جنسی این خانم و اون آقا رفع نشده؟ مگه جلوی فساد گرفته نشده؟ دیگه تحلیل چیه این وسط؟!

[SPOILER]عجیبه که توی این مسائل ، همه نگران نیازهای جنسی و احتمال به فساد افتادن جامعه هستن و برای همین انواع حکم ها ، از همسری زنان شوهر دار ، تا رابطهء جنسی با کنیز ، تا تحلیل و تقدیم کنیز به دیگری پیشنهاد میشه

بعد به جوان های بی همسر مسلمان میگن: اگر شرایط ازدواج ندارید تقوا پیشه کنید!!!! :Gig:[/SPOILER]

رحمت;669584 نوشت:
مشکل تاپیک چیه؟

مشکل اینه که میترسییم ایمانوم متذلذل شه!(خودمو میگم!)[SPOILER]متذلذل درسته اینطوری؟![/SPOILER]

[="Black"]

Reza-D;669591 نوشت:
سلام به شما برادر
من هم عرض کردم اگه سؤال درمورد اصل اسارت و بردگی بود ، قیاس شما درست بود. اما سؤال در اصل اسارت نبود

استارتر تاپیک نپرسیدن: چرا آنها اسیر میشوند؟

بلکه پرسیدن:یعنی سؤال استارتر این بود که:
اولاً چرا بدون عقد میشود با کنیز رابطهء جنسی برقرار کرد؟
ثانیاً چرا میشود اون را به مهمان داد؟
این دو سؤال هم ارتباطی با اصل اسارت نداره


سلام.
پاسخ به سوال دوم فرع بر پاسخ به پرسش اول است که چرا اصلا باید کنیز شوند چون اگر ثابت شد که باید کنیز شوند طبیعی است که برده اعم از زن و مرد، ملک صاحبش به حساب می آید و صاحبش مانند اموال دیگرش از آنها استفاده می کند و استفاده جنسی از زن اولین استفاده ای است که به ذهن می رسد و همه کس به صاحب یک کنیز چون مالک او است، حق می دهد از آن کنیز بهره جنسی بگیرد یا بهره جنسی گرفتن از او را باشرایطی به دیگری واگذارد .این یک حکم طبیعی است. ممکن است برده گیری را ممنوع کنیم ولی نمی توانیم بگوییم زنی برده شما باشد. اما از او بهره جنسی نگیر یعنی زنی مدام در خانه با مردی باشد اما ارتباط به کلی ممنوع باشد همچنان که مالک حق دارد غلام و برده اش را به کار بگیرد و منع او از این به کارگیری، یعنی لغو بردگی.پس یا باید کنیز با شرایط را پذیرفت یا کلا برده داری را لغو کرد که لغو برده داری ممکن نبوده پس باید با آن شرایط قبول می شده.[/]

maryam27;669595 نوشت:
مشکل اینه که میترسییم ایمانوم متذلذل شه!(خودمو میگم!)[SPOILER]متذلذل درسته اینطوری؟![/SPOILER]

سلام.
اگی می خواهید ایمانتون متظلضل :Nishkhand: نشود (ظاهرا متزلزل صحیح باشد) در روایتی هست که در آخرالزمان شبهاتی بر شما وارد می شود و امام معصومی هم برای پاسخ به آنها نیست پس این دعا را بخوانید
یا اللهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ
[SPOILER]
نقل قول:
عَبْدِ اللَّهِ‏ بْنِ سِنَانٍ قَالَ :قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع سَتُصِیبُکُمْ شُبْهَةٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ یُرَى وَ لَا إِمَامٍ هُدًى لَا یَنْجُو مِنْهَا إِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِیقِ قُلْتُ وَ کَیْفَ دُعَاءُ الْغَرِیقِ قَالَ تَقُولُ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ بحارالأنوار ج : 52 ص : 149
عبدالله بن سنان می‌گوید: حضرت صادق علیه السلام فرمود: به زودی شبهه‌‌ای عارض شما می‌گردد؛ پس (در ایام) بدون نشانه‌ای که دیده شود و بدون امامی که شما را هدایت کند باقی خواهید ماند. در آن روز کسی نجات نمی‌یابد مگر آن کسی که به دعای غریق، دعا کند.
عرض کردم: «دعای غریق چیست؟» فرمود: می‌گویی:
یا اللهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ
[/SPOILER]

Reza-D;669591 نوشت:
اما مگه تا همینجا نیاز جنسی این خانم و اون آقا رفع نشده؟ مگه جلوی فساد گرفته نشده؟ دیگه تحلیل چیه این وسط؟!

سلام.
مگر مالک کنیز فقط مرد است؟ ممکن است مالک کنیز زن باشد،آنوقت چکار کنند؟یا باید همجنس گرایی را آزاد کنند یا اسلام قانون بگذارد که زن نمی تواند مالک کنیز باشد که اگر اینطور می شد عزیزان فمنیست و مدافع حقوق زنان الان می گفتند این هم از ظلم دیگر به زن!
بنا بر این چاره ای نیست جز اینکه زنی که مالک کنیز است بتواند کنیز را به مردی تحلیل کند با قوانینی که دارد.
اما پس چرا مرد هم می تواند کنیزش را تحلیل کند؟ چون ممکن است شخصی مثلا 60 کنیز داشته باشد و نتواند به تمام آنها رسیدگی کند بنا بر این به افراد مختلف این کنیز ها را تحلیل کند.

maryam27;669595 نوشت:
مشکل اینه که میترسییم ایمانوم متذلذل شه!(خودمو میگم!)[SPOILER]متذلذل درسته اینطوری؟![/SPOILER]

نههههههههههههههه

متزلزل درسته:khandeh!:

رحمت;669584 نوشت:

مشکل تاپیک چیه؟:Nishkhand:

سر تا پاش مشکله

آدمو بد دل میکنه

طاهر;668596 نوشت:
برخي اعتقاد دارند كنيز را مي توان به مهمان هم داد.

[=arial black]بنده یه سری سوال در مورد دین دارم که وقتی نگاشون میکنم اینجوری میشم :ajab!:
البته مطمئنم دین اسلام واسه همشون جواب داره
ولی دقیقا نمیدونم چرا کارشناسان دینیمون هیچ جواب قانع کننده ای برای اینجور مسائل ندارن
واسه همین نگهشون داشتم اون دنیا از خود خدا بپرسم
با اجازه این سوالم به لیستم اضافه میکنم

رحمت;669659 نوشت:
سلام.
مگر مالک کنیز فقط مرد است؟
سلام جناب "رحمت"
نقدهایی به فرمایش شما دارم. اما قبلش یه درخواست دارم. لطفاً موضوع تحلیل رو بطور دقیق بیان بفرمایید. چون من اطلاع دقیق از چگونگی اون ندارم و ممکنه نظری بدم که صحیح نباشه. این رو بفرمایید بعدش اگر نکته ای بود عرض میکنم

Reza-D;669591 نوشت:
یعنی سؤال استارتر این بود که:
اولاً چرا بدون عقد میشود با کنیز رابطهء جنسی برقرار کرد؟

سلام مجدد:Gol:

در پاسخ قبلی گفتیم که خدای حکیم همانطور که برای زنان آزاد طریق عقد و ازدواج را تشریع کرده در خصوص زنان اسیر (کنیزان) طریق تملک را تشریع نموده، این چه اشکالی می تواند داشته باشد؟ تصور اینکه انتظار داشته باشیم و برای خدای حکیم تعیین تکلیف کنیم که چگونه احکامش را تشریع کند خلاف رسم بندگی و مسلمانی است.

Reza-D;669591 نوشت:
ثانیاً چرا میشود اون را به مهمان داد؟

گفتیم که صحت و سقم این مطلب از نظر مکتب امامیه و فقه شیعه را باید اساتید حدیث و یا فقه و اجکام بیان کنند.

Reza-D;669591 نوشت:
وقتی میگیم چرا باید زنی به کنیزی بُرده شود؟ پاسخ میدید که:
این شخص میخواست به اسلام و مسلمین ضربه بزند! باید هم چنین انتظاری داشته باشد که به بردگی و کنیزی بُرده شود!

اما وقتی میپرسیم چرا باید از او استفادهء جنسی بشه و حتی به دیگری داده بشه؟ (مثل بحث ازدواج با زنان اسیر که شوهر دارن) ، پاسخ میدید که:
خب گناه دارد طفلکی! این بنده خدا نیاز جنسی دارد! اگر نیازش پاسخ داده نشه به فساد کشیده میشه!

آخرش ما نفهمیدیم باید تنبیه شود یا گناه دارد؟! متجاوز است یا بیچاره؟!


حتی تنبیه و محدودیتی که اسلام برای کنیز و برده ی اسیر در نظر گرفته خارج از اصول تربیتی اسلام نیست فلذا قرارگرفتن کنیز در تملک مسلمانان بعنوان شهروند درجه دو در کنار تنبیه، در واقع نوعی برخورداری است که اتفاقا زمینه های تربیت و هدایت وی را نیز فراهم می سازد و این رویکرد عین لطف الهی است.

موفق باشید ...:Gol:

رهگذر آسمان;669699 نوشت:
بنده یه سری سوال در مورد دین دارم که وقتی نگاشون میکنم اینجوری میشم
البته مطمئنم دین اسلام واسه همشون جواب داره
ولی دقیقا نمیدونم چرا کارشناسان دینیمون هیچ جواب قانع کننده ای برای اینجور مسائل ندارن
واسه همین نگهشون داشتم اون دنیا از خود خدا بپرسم
با اجازه این سوالم به لیستم اضافه میکنم

سلام و ادب:Gol:

گزاره دومتون کاملاً درسته اما گزاره سوم منصفانه نیست و فقط یک قضاوت بدون دلیل و مجاز است.

در خصوص همین سؤال جاری، چه ابهامی وجود دارد که پاسخ داده نشده؟ اگر دقت کرده باشید ضمن دلایلی که برای حکم خدای حکیم مبنی بر مصالح و مفاسد تملک کنیز به مسلمانان گفته شد، چه دلیلی محکمتر از حکم صریح خداوند حکیم در آیه شریفه است. اگر از طریق عقل، به شناخت خدای حکیم ایمان و اعتقاد پیدا کرده باشیم تمام احکام تشریع شده من جمله همین مسأله و اجازه به تحلیل کنیز هم از این قاعده مستثنی نیست. یعنی واجد حکمت و بر اساس رعایت مصالح و مفاسد است.

چنانکه وقتی به طبابت پزشک حاذقی ایمان می آوریم در خصوص کم و کیف طبابت و نسخه او چون و چرا نمی کنیم اینکه مثلا توصیه می کند، این کپسول را هر 8 ساعت بخورید و این قرص را هر 6 ساعت، از دکتر استنطاق نمی کنیم که چرا آن قرص را هم هر 8 ساعت نخوریم؟

در خصوص احکام الهی، هم نباید چون و چرا کنیم که چرا حکم تملک کنیز نباید همچون حکم ازدواج و عقد با زنان آزاد باشد؟

علیرغم اینکه پاسخ همه سؤالات و ابهامات شما و دوستان در همین معنای مورد اشاره نهفته است، با این وجود شما مختارید که سؤالاتتان را نگهداشته و در قیامت از خداوند بپرسید.

موفق باشید ...:Gol:

Reza-D;669702 نوشت:
سلام جناب "رحمت"
نقدهایی به فرمایش شما دارم. اما قبلش یه درخواست دارم. لطفاً موضوع تحلیل رو بطور دقیق بیان بفرمایید. چون من اطلاع دقیق از چگونگی اون ندارم و ممکنه نظری بدم که صحیح نباشه. این رو بفرمایید بعدش اگر نکته ای بود عرض میکنم

سلام علیکم:Gol:

ملاحظه لینک زیر، برای فهم مطلب، خالی از لطف نیست.

http://www.pasokhgoo.ir/node/18244

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;669708 نوشت:
حتی تنبیه و محدودیتی که اسلام برای کنیز و برده ی اسیر در نظر گرفته خارج از اصول تربیتی اسلام نیست فلذا قرارگرفتن کنیز در تملک مسلمانان بعنوان شهروند درجه دو در کنار تنبیه، در واقع نوعی برخورداری است که اتفاقا زمینه های تربیت و هدایت وی را نیز فراهم می سازد و این رویکرد عین لطف الهی است
برادر "مشکور" عزیز ، دو مورد قبلی قبول. اما این بخش رو قانع نشدم. فکر میکنم به عرض بنده توجه نفرمودید:
Reza-D;669708 نوشت:
اما وقتی میپرسیم چرا باید از او استفادهء جنسی بشه و حتی به دیگری داده بشه؟ (مثل بحث ازدواج با زنان اسیر که شوهر دارن) ، پاسخ میدید که:
این بنده خدا نیاز جنسی دارد! اگر نیازش پاسخ داده نشه به فساد کشیده میشه!

من پرسیدم چرا تنها جایی که بحث دلسوزی برای اسیر مطرح میشه ، فقط زمانیه که در مورد میل جنسی اسیران زن صحبت میشه و اون هم فقط زمانی که در ارتباط با میل جنسی خودمون باشه

چرا اونجایی که باید شریک جنسی باب میل اونها باشه از این دلسوزی ها نمیشه؟

اونطور که شما میفرمایید ، مردانی که کنیز داشتن ، با نیت قربتاً الی الله باهاش همبستر میشدن و اصلاً خودشون میل جنسی نداشتن


به این دو مثال توجه بفرمایید:
شخصی فرزندش رو به شهری دور از خانواده میفرسته برای تحصیل
شخصی فرزندش رو به شهری دور از خانواده میفرسته تا بیگاری کنه و برای این پدر پول بیاره

این دو تا خیلی با هم فرق میکنه. حالت اول برای تربیت خود فرزنده ، اما در حالت دوم ، پدر داره برای راحتی خودش فرزند رو برای کارگری میفرسته. در بحث کنیز هم شهوت خود مرد مسلمان مطرحه ، نه شهوت کنیز

مشکور;669708 نوشت:
زمینه های تربیت و هدایت وی را نیز فراهم می سازد
یعنی یه زن رو اسیر کنی ، بعد بدون توجه به رضایت و عدم رضایتش باهاش ..... انجام بدی ، و باز بدون توجه به رضایت یا عدم رضایتش بدیش به یکی دیگه که اونم باهاش ...... انجام بده ، اینطوری این خانم تربیت و هدایت میشه؟!!! :Gig:

رحمت;669651 نوشت:
سلام.
پاسخ به سوال دوم فرع بر پاسخ به پرسش اول است که چرا اصلا باید کنیز شوند چون اگر ثابت شد که باید کنیز شوند طبیعی است که برده اعم از زن و مرد، ملک صاحبش به حساب می آید و صاحبش مانند اموال دیگرش از آنها استفاده می کند و استفاده جنسی از زن اولین استفاده ای است که به ذهن می رسد و همه کس به صاحب یک کنیز چون مالک او است، حق می دهد از آن کنیز بهره جنسی بگیرد یا بهره جنسی گرفتن از او را باشرایطی به دیگری واگذارد .این یک حکم طبیعی است. ممکن است برده گیری را ممنوع کنیم ولی نمی توانیم بگوییم زنی برده شما باشد. اما از او بهره جنسی نگیر یعنی زنی مدام در خانه با مردی باشد اما ارتباط به کلی ممنوع باشد همچنان که مالک حق دارد غلام و برده اش را به کار بگیرد و منع او از این به کارگیری، یعنی لغو بردگی.پس یا باید کنیز با شرایط را پذیرفت یا کلا برده داری را لغو کرد که لغو برده داری ممکن نبوده پس باید با آن شرایط قبول می شده.

سلام و تشکر :Gol:

البته تمتع جنسی فرع بر تملک کنیز بودن است و تلازمی بین در تملک فرد مسلمان بودن و الزاماً مورد تمتع جنسی قرار گرفتن نیست، بعبارتی یک زن اسیر می تواند کنیز فردی مسلمان باشد اما مورد بهره برداری جنسی که اتفاقاً مشروع هم هست قرار نگیرد.

مضافاً اینکه راهکار دیگری هم برای این امر وجود دارد به روش زیر:

در مورد زنانی که در جنگ اسیر می شدند، باید گفت: این گروه یا خود کنیز بودند (یعنی به عنوان برده در جامعه کفر زندگی می کردند) که در حکم دیگر کنیزان هستند. زمانی که تحت تملک یک مسلمان درآیند، با توجه به شرایط خاصی که در این زمینه وجود دارد، بر صاحب خود حلال خواهند بود.

اما اگر زنانی آزاد باشند، در ابتدای امر کنیز نمی شوند تا تحت ملکیت درآیند، بلکه در اسلام راهکارهای گوناگونی در نظر گرفته شد که بر اساس آن ها امکان آزادی این افراد وجود داشته باشد. با توجه به نیازمندی های همان زمان مثلا با تعلیم سواد یا دادن فدیه امکان آزادی برای این افراد فراهم می شد.

اما اگر این گونه نبود، این اسیران هم در حکم کنیز در می آمدند، چنان که در همه جوامع آن زمان، زن اسیر به منزله کنیز محسوب می شد . به محض تعلق این عنوان بر یک زن، عقد ازدواج او با همسر قبلی اش ملغی محسوب شده، امکان بازگشت او به بلاد کفر منتفی می شد. بر اساس ضوابط خاص خود در تملک مردی مسلمان در می آمد و رابطه با او بعد از طي شرايطي خاص حلال بود.

البته در هر دو نوع اسیر(زنان آزادی که اسیر و سپس کنیز می شوند و زنان کنیزی که به اسارت در می آیند) امکان ازدواج با این افراد هم ممکن است، یعنی مرد مسلمانی که مالک این زن شده است، می تواند او را آزاد کرده و با او ازدواج نماید، چنان که در بسیاری از موارد همین رفتار با زنان متشخص می شد تا حرمت و جایگاه اجتماعی مناسب خود را دارا باشند.

موفق باشید ...:Gol:

مادر هفت نفر از ائمه ع کنیز بوده اند که عبارت است از:

مادر امام سجاد (ع) شهربانو، مادر امام کاظم (ع) حمیده، مادر امام رضا (ع) نجمه، مادر امام جواد (ع) سبیکه، مادر امام هادی (ع) سمانه، مادر امام حسن عسگری (ع) سوسن، و مادر امام زمان (عج) نرگس، همه انسان های عالی مقام و نورانی ای بوده اند که به حسب ظواهر دنیوی، آزاد نبوده اند. اما شانی بسیار عالی داشته اند.
سوال پیش میاد اگر قوانین اسلام برای کنیز مناسب نیست و یا اگر اصلا غلطه پس چرا در زمان پیامبر و امامان کلی کنیز مسلمان و متعهد داشتیم ؟؟
خیلی سوال خوبیه فکر کنم

Reza-D;669713 نوشت:
یعنی یه زن رو اسیر کنی ، بعد بدون توجه به رضایت و عدم رضایتش باهاش ..... انجام بدی ، و باز بدون توجه به رضایت یا عدم رضایتش بدیش به یکی دیگه که اونم باهاش ...... انجام بده ، اینطوری این خانم تربیت و هدایت میشه؟!!!

سلام:Gol:

متأسفانه شما در این مسأله و طرح حکیمانه خداوند برای تملک مسلمان بر کنیز، تمرکزتان را صرفاً روی مسأله تمتع جنسی برده اید و این بر خلاف فرض اصلی در طرح حکیمانه خداوند در این مسأله است که ابعاد و جهات مختلف و فواید و آثار بسیاری دارد و شما بدون توجه به دیگر آثار و برکات تربیتی و فواید این رویکرد، ذهنتان را مصروف این مسأله جزئی کرده اید، توجه داشته باشید بحث تمتع جنسی از کنیز هم داخل در بحث تملک مسلمان نسبت به کنیز است(گرچه می تواند نباشد) نه همه آن.

موفق باشید ...:Gol:

[="Black"]

Reza-D;669702 نوشت:
سلام جناب "رحمت"
نقدهایی به فرمایش شما دارم. اما قبلش یه درخواست دارم. لطفاً موضوع تحلیل رو بطور دقیق بیان بفرمایید. چون من اطلاع دقیق از چگونگی اون ندارم و ممکنه نظری بدم که صحیح نباشه. این رو بفرمایید بعدش اگر نکته ای بود عرض میکنم

سلام.
خیلی،خیلی خلاصه بگم که سه طریق برای رابطه جنسی وجود دارد و غیر از این سه طریق حرام است ازدواج دائم و ازدواج موقت و ملک یمین یا همان داشتن کنیز
حالا شما فرض کنید زنی با شخصی با یکی از این طرق شرعی ارتباط برقرار کرد،این زن با شرایطی که احکام دارند می تواند پس از پایان یکی از آن سه طریق با احکامی که وجود دارد باز با یکی از آن سه طریق با مرد دیگری رابطه داشته باشد.
البته دین اجازه نمی دهد که اگر رابطه برقرار شده در یکی از ان سه طریق به سرعت با شخص دیگری هم ارتباط برقرار شود که فاصله ای وجود دارد به اسم عده که در رابطه با تحلیل کنیز به آن استبراء می گویند.
یکسری از زنان عده ندارند یا عده انها متفاوت است که احکام زیادی دارد اما ما حالت عادی آن را بررسی می کنیم و کاری به موارد خاص که زن حامله باشد یا یائسه باشد و ... نداریم که احکام متفاوتی دارند.
اگر زنی در ازدواج دائم مرد با او رابطه داشته و طلاق گرفته باید سه طهر عده نگه دارد و برای ازدواج موقت پس از پایان مدت یا بخشیدن مدت عده زن دو طهر است و برای کنیز حالات متفاوت است اگر ازدواج کرده باشد همان عده ازدواج دائم یا موقت را دارد اما اگر ازدواج نکرده باشد یک طهر باید صبر کند بعد می توانند طبق یکی از آن سه طریق رابطه شرع داشته باشند با شخص دیگری.
در کل تحلیل کنیز تفاوتی که با ازدواج موقت و دائم دارد یکی در این است که رضایت کنیز برای تحلیل شرط نیست و رضایت مولا و صاحب آن کنیز شرط است در حالی که رضایت زن آزاد برای ازدواج شرط است و یکی اینکه زمانی که بین دو رابطه باید فاصله باشد و تفاوت دیگری ظاهرا نداشته باشد.
و شبهه شما هم تنها می تواند به همان باشد که چرا رضایتش شرط نیست که ما هم می گوییم که این کنیز به پیکنیک نیامده که مطابق میل او رفتار شود بلکه در حمله به مسلمانان اسیر شده و خیلی به او هم تخفیف داده شده که او را نکشته اند بلکه دارند با بزرگ شدنش در خانواده مسلمین هم او را با فرهنگ اسلام آشنا می کنند و هم به مسلمین خدمت می کنند و پس از مدتی هم مثلا مسلمانی روضه اش را نمی گیرد و این کنیز را به جای کفاره آن روزه آزاد می کند و کنیز که کافر ضد اسلام بود الان یک زن آزاد مومن مثل سایرین خواهد بود و آخرتش هم تضمین شده تازه یک پولی هم برای زندگی در جامعه مسلمین به او داده می شود و می شود عضو جامعه اسلامی در قران هست وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ و چیزی از مال خدا را که به شما داده است به بردگان آزاد شده بدهید!
کجای دنیا دیده شده که کسانی که به آنها حمله می کنند و اسیر می شوند پس از مدتی بشوند عضو همان جامعه و با همان فرهنگ آشنا شوند؟[/]

رحمت;669725 نوشت:
کجای دنیا دیده شده که کسانی که به آنها حمله می کنند و اسیر می شوند پس از مدتی بشوند عضو همان جامعه و با همان فرهنگ آشنا شوند؟
بله این بسیار پسندیده ست ، ولی موضوع بحث ما نیست
ضمناً شما بیشتر سعی کردید دلایل حکم رو بفرمایید ، اما من چگونگی اجرای حکم رو از شما خواسته بودم. یعنی شرایط و احکام تحلیل رو

رحمت;669725 نوشت:
این کنیز به پیکنیک نیامده که مطابق میل او رفتار شود بلکه در حمله به مسلمانان اسیر شده و خیلی به او هم تخفیف داده شده که او را نکشته اند بلکه دارند با بزرگ شدنش در خانواده مسلمین هم او را با فرهنگ اسلام آشنا می کنند و هم به مسلمین خدمت می کنند
از طریق رابطهء جنسی این کارها رو میکنن؟!

ضمناً باز هم که همون حالت قبلی رو گرفتید برادر. یعنی یه جا میفرمایید دارن با فرهنگ اسلامی آشناش میکنن ، یه جا میگین به پیکنیک نیامده! یعنی این ارتباط جنسی صرفاً برای تنبیه اون خانمه تا بفهمه که به پیکنیک نیامده؟!

عزیز برادر ، به پیکنیک نیامده بلکه به جنگ آمده ، قبول. خب از او کار بکشند ، شستشو ، پخت غذا و.....................

درمورد تمتع جنسی به هیچ وجه راضی نمیشم برادر ، بخصوص بحث تحلیل. این حکم فقط و فقط برای میل مردان مسلمان گذاشته شده و هیچ دلیل دیگه ای هم نمیشه براش آورد

در چند پست قبل فرمودید ممکنه مالک کنیز یه زن باشه. پاسخ:
اگر این زن نیاز به کنیز داشته ، چرا میخواد اون رو ببخشه؟!
اگر نیاز نداشته ، چرا اون رو به کنیزی گرفته؟!
(از استثنائات نفرمایید لطفاً)

همچنین فرمودید ، ممکنه مردی چندین کنیز داشته باشه و برای همین بخواد اون رو ببخشه. پاسخ:
مردی که چندین کنیز داشته و از عهدهء مخارج اونها هم بر نمیومده ، مگه بیکار بوده بره یه کنیز بگیره بعد ببخشش به یکی دیگه؟!

حالا اجازه بدید که من هم یه امکان رو مطرح کنم:
ممکنه مرد مسلمانی ، زن کافری رو به کنیزی بگیره و چند روزی باهاش رابطهء جنسی داشته باشه ، بعد که عادت ماهیانه شد بدش به پسر داییش اون هم چند روزی با کنیز باشه ، بعد که کنیز عادت ماهانه شد بدش به پسر عموش...... بعد دوستشون ، بعد پسرخاله ، بعد برادر زن ، بعد همسایه و...............

یکی برای من توضیح بده چه هدایت و تربیتی توی این کار هست؟!

مشکور;669724 نوشت:
متأسفانه شما در این مسأله و طرح حکیمانه خداوند برای تملک مسلمان بر کنیز، تمرکزتان را صرفاً روی مسأله تمتع جنسی برده اید
برادر عزیز ، اولاً موضوع تاپیک اینه برادر. ثانیاً جوری میفرمایید انگار من چنین حکمی قرار دادم!

مشکور;669724 نوشت:
بدون توجه به دیگر آثار و برکات تربیتی و فواید این رویکرد، ذهنتان را مصروف این مسأله جزئی کرده اید
متاسفانه شما بدون توجه به عرض بنده نتیجه گیری فرمودید و باز هم بحث رو به سمت اصل اسارت بردید
صحبت ما بر سر برکات تربیتی اسارت نیست ، بلکه بنده از شما خواستم برکات تربیتی بردن تمتع جنسی از کنیز رو بفرمایید

و نکتهء دیگه اینکه فرمودید مسألهء جزئی!
برادر گرامی ، برخی تکفیری ها دارن با استناد به همین مسألهء جزئی! زنهای اسیر رو دست به دست میکنن. درمورد بنده قضاوت اشتباه نفرمایید ، میدونم که اصل کار اونها غلطه پس حتی اگر نماز هم بخونن دارن گناه میکنن ، چه برسه به چنین احکامی. این رو کامل می فهمم. اما این رو گفتم که یادآوری کنم نه تنها جزئی نیست ، بلکه بسیار بزرگ و مهمه

سلام
آقا رضا در مورد احکام که نیاز داشتید اینجا معتبر و کامل هست:
http://lib.eshia.ir/23017/2/377/%D8%AA%D8%AD%D9%84%D9%8A%D9%84

البته بعضا احکام کاملتر هر موضوع رو میشه در کادر بالاش جستجو زد.

درخواستم از کارشناس محترم یا دوستانی که میتوونند کمک کنند من سوالی که برام هست اینه که لزوما اینکار باید به صورت هبه باشه یا به صورت عقد اجاره صحیح است؟
منطقا اگه هبه صحیح بوده اجاره هم صحیح خواهد بود. مثل وقتی که مولا اوقاتی که به غلام نیاز نداشته میتوانسته برای انجام کارهای فیزیکی دیگران مثل باربری و ... اجاره بدهد.
آیا در این مورد هم میتواند اجاره بدهد؟ (نص میخوام)
و در اینصورت با این آیه قرآن در تضاد نیست؟
[=arial]وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿النور: ٣٣﴾
و کنیزان خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی دنیا مجبور به خود فروشی نکنید اگر خودشان می‌خواهند پاک بمانند! و هر کس آنها را (بر این کار) اجبار کند، (سپس پشیمان گردد،) خداوند بعد از این اجبار آنها غفور و رحیم است! (توبه کنید و بازگردید، تا خدا شما را ببخشد!)

یا این که این آیه در مورد زناست و آن تحلیل و موضوعا متفاوته؟

رحمت;669578 نوشت:

ما هم تا حالا این حرف شما رو نشنیده بودیم در زمان قدیم جنگ ها بسیار طول می کشید و ... بنا بر این تعدادی از زنان را برای پرستاری و هم رفع نیاز جنسی می بردند که اینهایی که اسیر می شدند کنیر می شدند.

شما بیا همین رو ثابت کن که در زمان پیامبر یا امام معصوم به دستور معصومین این کار ها انجام شده که به شهر ها حمله شده و به زنها تجاوز شده حالا اگر در زمان عمر و کسی مثل عمر چنین کاری در جنگ ها داشته به ما ربطی ندارد می توانید این سوالها را از برادران اهل سنت بپرسید.

اینی که میگید با بردن همسر متفاوته! اونا کارشون همینه و چه اونجا و چه جای دیگه فرقی نمیکنه! که البته فکر نکنم کشورای یکتاپرست همچین کسایی تو ارتششون داشته باشن!

مگه پیامبر و معصومین علم عدنی نداشتن!!؟؟ پس چطور نشد برای خاموش کردن این آشفته بازار شرایطی رو برای این عمل اعلام کنن!!؟ و اصلا حتی نگفتن که کنیز جنگی باشه!!
البته پیامبر و معصومینم کنیز داشتن و حتی شنیدم که پیامبر یه بار با یکی از کنیزاش بوده که زن دیگه ش میرسه و ناراحت میشه و...! داستان کاملش رو میتونید پیدا کنید!

عرض سلام خدمت جناب مشکور
اولا بنده کاری به دلایل تملک کنیز ندارم
حتی مطمئنم در بعضی موارد تنها شیوه درست برخورد با دشمنان اسلام همین اسارت و تملک بوده
ثانیا من نگفتم حکم تحلیل واجد حکمت خدا یا براساس رعایت مصالح و مفاسد نیست
عرض کردم کارشناسان دینی جواب قانع کننده ای برای این احکام ندارن
پس انتقاد من به کارشناسان بود نه به حکم خدا.

میشه برای چند لحظه از نگاه یک زن به این قضیه نگاه کنید؟
خب فرض میکنیم یک زن در طی جنگی به اسارت درمیاد و فروخته میشه به عنوان کنیز
تااینجا همه چیز منصفانه است حتی آیه ای که میگه ارباب این کنیزمیتونه باهاش رابطه داشته باشه مشکلی نداره

ادامه دارد

[=arial black]سلام مجدد

ولی بحث از جایی دچار مشکل میشه که موضوع تحلیل پیش میاد
این کنیز کافر هم که باشه بالاخره آدمه و به نظر من فطرت هیچ آدمی قبول نمیکنه که به صرف کنیزبودن مجبور باشه هرشب با یکی باشه
چون بودن این کنیز با اربابش (کسی که یه روزی دشمنش بوده ) به اندازه کافی عذاب آورهست

اومدیم و ارباب هرشب مهمان داشت یا یک شب چند مهمان باهم آمدند یا این کنیز حسابی زیبا بود
این حکم باعث میشه مردان هوسران هرچند وقت یکبار به بهانه مهمانی و به نیت .... مهمان آن خانه شوند
در این موارد تکلیف چیست؟؟؟

سوالی که پیش میاد اینه که اگه کسی به کشور ما حمله کنه چون خدا و پیغمبر حالیش نیست با زنان ما همین کار رو میکنه
ما هم که بخاطر حکم خدا همین کارو با زنان اونها انجام میدیم
فقط دلایلمون فرق میکنه دلیل اون هوسرانیه دلیل ما الهی

سوال من اینه
برای یک زن چه فرقی میکنه در یک کشور اسلامی اسیر بشه یا در کشوری بی دین؟؟؟
در هر حالت تمتع جنسی شامل حالش میشه

لطفا از مزایای زندگی در کشور اسلامی نگید ، بحث ما سر حکم تحلیله

در ضمن خیلی خوشحال میشم جواب سوالاتم رو در همین دنیا بگیرم
با تشکر

[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]

رهگذر آسمان;669828 نوشت:
اومدیم و ارباب هرشب مهمان داشت یا یک شب چند مهمان باهم آمدند یا این کنیز حسابی زیبا بود
این حکم باعث میشه مردان هوسران هرچند وقت یکبار به بهانه مهمانی و به نیت .... مهمان آن خانه شوند
در این موارد تکلیف چیست؟؟؟

سلام شما احکام تحلیل رو میدونین؟؟؟؟
خیلی با اینکه میگین متفاوته
احکام تحلیل شباهت عجیبی به صیغه داره و منو که خودم قبلاً ذهنم درگیر مسایل مربوط به کنیز بود، کلاً به آرامش رسوند

لینکی که جناب مشکور گذاشتند رو کامل بخونین این سوالتون رفع میشه[/]

mkhahande313;669882 نوشت:
احکام تحلیل شباهت عجیبی به صیغه داره
سلام خواهر گرامی
درمورد شباهت با صیغه درست میفرمایید ، اما با صیغه یه تفاوت خیلی بزرگ داره
اینکه کنیز هیچ اجازه ای برای اظهار نظر نداره! چکار کنم آخه نمیشه همه چیز رو باز توضیح داد!

ممکنه خانمی صیغه انجام بده و بعد از عادت ماهانه دوباره با کسی دیگه صیغه انجام بده ، اما بعدش (با عرض شرمندگی) نیاز به استراحت داشته باشه.........! پس دیگه صیغه نمیشه تا وقتی خودش بخواد

اما توی تحلیل تا اینجایی که من حکمش رو فهمیدم

(اگر اشتباه فهمیدم یکی بیاد اصلاح کنه) اصلاً این چیزا مهم نیست. تا هر وقت که مردها از این زن لذت جنسی طلب کنن ، باید بگه چشم!

[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]

Reza-D;669928 نوشت:
اما توی تحلیل تا اینجایی که من حکمش رو فهمیدم (اگر اشتباه فهمیدم یکی بیاد اصلاح کنه) اصلاً این چیزا مهم نیست. تا هر وقت که مردها از این زن لذت جنسی طلب کنن ، باید بگه چشم

والا من که نگرفتم منظورتونو
اگه منظور عده هست که در تحلیل هم معادلش استبراء داریم
و این به نظرم اتفاقا احترام به کنیز هست که میتونستن اونطور که برخی توهمین تاپیک اشاره کردن خیلی برخورد بدی باهاش داشته باشن اما حقوقی برای جنبه انسانی بودنش درنظر گرفته شده

مساله اصلی اینجاس که الان با مفهوم کنیز بیگانه ایم که اصلاً ملک فرده نه یک انسانی که تفیض اختیاراتی به غیر کرده!!!
باید تو اون زمان میبودیم و بهتر بحث میکردیم[/]

mkhahande313;669930 نوشت:
باید تو اون زمان میبودیم و بهتر بحث میکردیم
با احترام ، تا حدود بسیار کمی حرف شما رو میپذیرم ولی بطور کلی خیر
اگر اینطور باشه که باید بگیم زنده به گور کردن دختران رو هم باید در اون زمان میبودیم تا درک کنیم!

mkhahande313;669930 نوشت:
والا من که نگرفتم منظورتونو
چکار کنم آخه؟! :Gig:
منظورم اینه که بعد از چندین بار رابطهء جنسی که یک زن با چندین نفر داشته باشه (در صیغه) ، حتی با در نظر گرفتن بحث عده (در تحلیل استبرا) ، باز هم چه از نظر روحی و چه جسمی ، بدن زن خسته و فرسوده میشه (دیگه چجوری باید بگم آخع!!! :geryeh:) و نیاز داره مدتی رابطه نداشته باشه. ولی کنیز چنین حقی نداره و تا هر زمان که ازش خواسته بشه باید اجابت کنه

mkhahande313;669882 نوشت:
شباهت عجیبی به صیغه داره
و یه تفاوت دیگه ای هم که یادم رفت
در صیغه ، زن کسی رو باب میل خودش و طبق شرایط خودش انتخاب میکنه
اما در تحلیل ، زن مجبوره با هر کسی که براش تعیین میشه همخوابی داشته باشه. چه یه پیرمرد 80 ساله که جای بابابزرگشه ، چه یه نوجوان 17 - 18 ساله که جای پسرشه

خب بله درهرحال باید این تفاوت ها رو داشته باشه
چون کنیز با انسان آزاد تفاوت داره.

مثال شما رد میشه چون اون رفتار با دختران آزاد میشده که همین الانشم داریم میبینیم این دختران آزاد رو.
حرف من اینه ما امروزه کنیز به عنوان ملک انسان نمی بینیم تا درک کنیم احکامش رو.

آقاجان مساله اینجاس
اسلام وقتی اومده که بشر بدلیل توحش یا بی انصافی یا هر دلیل خوب وبدی برده داری داشته، کنیز داشته و خیلی غیر انسانی باهاشون رفتار میکرده و اصلاً حقی براشون قائل نبوده

اسلام یا باید هیچ نظر نمیداده در این باره که انصاف نبوده
یا باید متناسب ظرفیت مخاطب و اقتضائات زمان احکامی رو تعدیل میکرده به نفع کنیز
یا کلاً لغوش میکرده

سومی ظرفیتش نبوده وگه نه انجام میشده
پس راه باقیمونده دومیه.

توجه کنید مردم اون زمان میگفتن خونه دارم اسب و گاو و لباس دارم کنیز دارم یعنی اون رو یک انسان عادی مث بقیه اطرافیان نمیدونستن
چطور اسلام میتونسته بهو احکام انقلابی صادر کنه ؟؟؟
فقط با احکامی مثل استبراء و اینها یادآور شده بابا اینها درسته ملک شمان اما بهرحال انسان هستن!!

یه جور دیگه هم به قضیه نگاه کنید اگه یهو احکامی مث صیغه و تحلیل تفاوت هاشون برداشته میشد خیلیا که قبل از اسلام بسیار مورد ظلم قرار گرفته بودند و حالا بدون هیچ برنامه قبلی یهو حکمشون با حکم انسان آزاد یکی میشد. اگه یه ذره دقت کنیم و انصاف خرج بدیم این ناخودآگاه بی نظمی میاره. و بی نظمی زمینه ظلم جدید رو فراهم میکنه(تصورکنین بدون برنامه تربیتی خاصی یهو زندانیا آزاد بشن تو جامعه. نگین شبیه نیستن زندانیا خودشون خلافی کردن و زندان حقشونه. چرا شبیه هستن. این ها کسانی نبودن که برا رسیدن به قرب الهی قدمی برداشتن و افتادن به دست مسلمونا و چنین شده اینا غالبا در جنگ با مسلمونا همراه و همگام شوهراو پدراشون و پسراشون بودن. )

mkhahande313;669947 نوشت:
اسلام یا باید هیچ نظر نمیداده در این باره که انصاف نبوده
یا باید متناسب ظرفیت مخاطب و اقتضائات زمان احکامی رو تعدیل میکرده به نفع کنیز
یا کلاً لغوش میکرده

سومی ظرفیتش نبوده وگه نه انجام میشده
پس راه باقیمونده دومیه

پس الان (با توجه به وجود ظرفیت) این حکم لغو شده؟
یعنی اگر زن کافریی در جنگ اسیر بشه ، چنین احکامی بر اون وارد نیست. درسته؟

mkhahande313;669947 نوشت:
تصورکنین بدون برنامه تربیتی خاصی یهو زندانیا آزاد بشن تو جامعه
بابا تو رو خدا بیخیال این نکته بشید!
مگه کسی از آزاد شدنشون حرفی زد؟!

mkhahande313;669947 نوشت:
خب بله درهرحال باید این تفاوت ها رو داشته باشه
چون کنیز با انسان آزاد تفاوت داره.

مثال شما رد میشه چون اون رفتار با دختران آزاد میشده که همین الانشم داریم میبینیم این دختران آزاد رو.
حرف من اینه ما امروزه کنیز به عنوان ملک انسان نمی بینیم تا درک کنیم احکامش رو.

آقاجان مساله اینجاس
اسلام وقتی اومده که بشر بدلیل توحش یا بی انصافی یا هر دلیل خوب وبدی برده داری داشته، کنیز داشته و خیلی غیر انسانی باهاشون رفتار میکرده و اصلاً حقی براشون قائل نبوده

اسلام یا باید هیچ نظر نمیداده در این باره که انصاف نبوده
یا باید متناسب ظرفیت مخاطب و اقتضائات زمان احکامی رو تعدیل میکرده به نفع کنیز
یا کلاً لغوش میکرده

سومی ظرفیتش نبوده وگه نه انجام میشده
پس راه باقیمونده دومیه.


با این تفسیر میتونیم بگیم حضرت لوطم باید متناسب با شرایطی که قومش داشت، فقط حقوقی رو برای مفعول در نظر میگرفت و این کارو حلال میکرد!!
موضوع قفل شده است