جمع بندی چرا تکبر برای خدا بد نیست؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا تکبر برای خدا بد نیست؟

چرا خضوع برای خدا بد است و تکبر خوب است
مگه این صفات حسن و قبح ذاتی ندارند؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مشکور

samansami;664349 نوشت:
چرا خضوع برای خدا بد است و تکبر خوب است
مگه این صفات حسن و قبح ذاتی ندارند؟

سلام و ادب:Gol:

در پاسخ به سؤال شما توجه به نکاتی حائز اهمیت است:

اول. «کبر» نزد علمای اخلاق، عبارت است از: حالتی که انسان خود را بالاتر از دیگری ببیند و بر این باور باشد که از دیگران برتر است. این خصیصه از بزرگ ترین صفات رذیله در انسان است.(1)

دوم. «متکبر» از ماده «تکبر» به دو معنا است: یکى از آن معانی، ممدوح و پسندیده است که در مورد خداوند به کار مى ‏رود، و آن دارا بودن بزرگى و صفات پسندیده فراوان است، و دیگرى نکوهیده و مذموم است که در مورد غیر خدا به کار مى ‏رود، و آن حالتی است که انسان خود را بالاتر و برتر از دیگران ببیند. و صفاتى را که ندارد به خود نسبت دهد. اولی پسندیده و دومی در وصف عموم مردم بوده و نکوهیده است.(2)

طبق تعریف ارائه شده از کبر و تکبر؛ تکبر صفتی از صفات خدا است؛ چون عظمت و کبریایی مختص ذات خداوند است، و هر بنده ای که تکبر کند در صفتی از صفات خدا با او به مقابله و منازعه برخاسته است. بنابر این، از آن جا که عظمت و بزرگى تنها شایسته مقام خدا است، این واژه به معناى ممدوحش تنها در باره او به کار مى ‏رود، و هرگاه در غیر مورد او به کار رود به معناى مذموم است.(3) در حدیثى از امام صادق(ع) نقل شده است: «کبریا و بزرگى رداى خداوند است و هر کس بر سر این ردا با او ستیزه و کشمکش کند، وى را در آتش سرنگون سازد». (4)

از اینرو، مفسران قرآن کریم، عموماً صفت تکبر در خدا را به عظمت و کبریایی معنا کرده اند؛ زیرا که کبریایى و عظمت و جلال، مخصوص ذات بى زوال خداوند است و بزرگ تر و بالاتر از آن است که بتواند کسى در مقابل او اظهار بزرگى و منیّت نماید. (5) فلذا خضوع که ویژگی و صفتی شایسته بندگی بندگان خدا در برابر حضرت احدیت است شایسته خداوند نیست.

بنابراین، اینکه گفته می شود صفات دارای حسن و قبح ذاتی هستند مؤید مطالب پیش گفته است؛ بدین معنا چنانکه گفتیم: صفت کبر و بزرگی (تکبر ممدوح) تنها شایسته اوست و بر همین اساس از صفت خضوع و شکستگی مبراست.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی____________________________________________________
1. نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، ج 1، ص 328، اسماعیلیان، قم، چاپ هفتم، 1386ش.
2. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 696- 698، واژه «کبر».
3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏23، ص 554، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
4. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 83، ص 369، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.
5. بانوى اصفهانى، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‏12، ص 244.

روایتی از معصوم داریم می فرماید چگونه معصیت خدا را می کنی؟
روی زمین خدا راه نرو
از روزی او نخور
جایی برو که او تو رو نبیند
آنگاه هرچقدر دوست داشتی معصیت او را بکن

مالک خداست و ما همه محتاج
خدایا... چه خوب است که تو خدای منی و من بنده تو. الحمدالله

موضوع قفل شده است