خواهشا نظر بدید(به همسر خود بگوییم یا نه؟)

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خواهشا نظر بدید(به همسر خود بگوییم یا نه؟)

مثالی هست که میگویند جز راست نباید گفت---- هر راست نشاید گفت
توی زندگی گاهی همسر آدم دلش میخواد بدونه که چی تو دل شوهرش میگذره در حالی که شوهر نمیدونه واقعا چه جوابی بده که زندگیش آسیبی نبینه...
برا شما هم اتفاق افتاده تا حالا؟؟؟؟؟
یه خانمی از شوهرش پرسیده بود که اگه شرایطش رو داشته باشی ، دوست داری زن دوم بگیری؟؟؟
به نظر شما اگه شوهر بگه بله ، این نشونه ی اینه که همسرش رو دوست نداره یا نمیخواد دیگه برا همسرش تکیه گاه محکمی باشه یا ممکنه گفتن این حرف منافاتی با علاقه نسبت به همسر اولش نداشته باشه??
خواهشا نظرتون رو بدید که جوابش برام خیلی مهمه محصوصا از کارشناسای محترم سایت...:Gol::Gol::Gol:

آیا ما مجاز هستیم در این جور موارد برای خوشایند همسرمون دروغ هم بگیم؟؟؟؟؟
آیا اسم این رو میذارند دروغ مصلحتی ؟؟؟؟

به نام خدا
با سلام

این جناب راهی هر تاپیکی میزنه همه میاند میرند هیچکی نظر نمیده :Nishkhand:
با اجازه استارت کار رو بنده میزنم بلکه بقیه در مقام دفاع به حرف بیان! :Nishkhand:

قبل از اینکه بخوایم جواب این سوال رو بدیم باید ببینیم از این جواب چه هدفی رو دنبال میکنیم
وگرنه هر دروغی رو میشه اسم دروغ مصلحتی گذاشت!
حدیثی داریم که میگه 3 جا میشه دروغ گفت که یکیش همینه اما قطعا اون هم ضابطه ای داره

در مورد مثالی که در مورد زن دوم زدید دو حالت داره، یا شما میخواید زن دوم بگیرید یا نه! این هم چیزی نیست که خودتون جوابش رو ندونید،
اگر جوابش نه باشه که دیگه مسئله ای نیست که بخواد روش بحث بشه اما اگه جوابش بله باشه باید دید این بله چقدر محکمه! یعنی اینکه ببینید واقعا میخواید زن دوم بگیرد یا نه؟ چون ممکنه شرایط باشه دلتون بخواد اما اینکار رو نکنید خوب قاعدتا جواب توی این مورد با "نه" هیچ فرقی نمیکنه پس گفتن آره یعنی شروع دردسری که هیچ وقت هم عمل مربوط به اون اتفاق نخواهد افتاد

اما نه، اگه میخواید بگیرید اینجا اگه شما بگید "نه" شاید الان به اسم دروغ مصلحتی گفته باشید اما فردا که زن دوم گرفتید قطعا اوضاع خراب تر خواهد شد چون اینجا دیگه شما رسما دروغ گفتید و شاید زیر تعهدتون هم زده باشید!

پس باید دید با چه نگاهی به مسئله جواب میدید، بنده خودم رو در نظر میگیریم، حتی بر فرض بخوام زن دوم بگیریم لازمش رو این میدونم که همسر اول کاملا به دلیل زن دوم گرفتن بنده واقف شده باشه و حدالمقدور راضی باشه
چون اگر زندگی همسر اول بخواد به بهای این زندگی زن دوم خراب بشه هیچ خیری در این دومی نیست

که چرایی زن دوم گرفتن اینجا در روشن شدن موضوع و قانع شدن همسر نقش اول رو بازی میکنه
متاسفانه این دوره و زمونه کمتر کسی بخاطر خدا زن دوم میگیره بلکه بیشتر برای هوسه و خوب این بالطبع دید و پیامد های منفی رو بهمراه خودش ببار میاره که حق والنصاف نمیشه ایرادی بهش گرفت و خودمون رو هم در اون جایگاه بگذاریم میبینیم همین موضع رو میگیریم

اینجاست که میگم شما اول هدفت رو باید مشخص کنی تا جواب سوالت رو بتونی بدی، شاید خانومتون با این مورد مشکلی نداشته باشید
که این دیگه به شخصیت خودتون برمیگرده (قطعا کسی که تا بحال به هیچکی کمک نمیکرده یهو در راه خدا دلش واسه یه خانم نمیسوزه، میخواست بسوزه قبلش واسه زن و بچه خودش میسوخت!)

ولی در کل اگه دقت کنی سری که درد نمیکنه رو دستمال نمیبندند :Nishkhand:

در پناه حق به دور از رانده شده درگاه حق :Sham:

ممنون از توضیحات خوبتون

راهی;147933 نوشت:
آیا ما مجاز هستیم در این جور موارد برای خوشایند همسرمون دروغ هم بگیم؟؟؟؟؟ آیا اسم این رو میذارند دروغ مصلحتی ؟؟؟؟

با سلام
جناب استاد حامی در تاپیک احکام تربیتی - روانشناختی یک سوال شبیه سوال شما مطرح فرمودند ملاحظه بفرمایید شاید به جوابتان برسید

حامی;143109 نوشت:
ممکن است همسرانی بگویند ما واقعا از ته دل همسرمان را دوست نداریم آیا برای دفعه مفسده ، ابراز دروغی این کلمات محبت آمیز واجب نیست؟

عترت;143773 نوشت:
باز داشتن از منکر واجب است اما اگر این باز داشتن متوقف به انجام حرام (مثل دروغ گفتن)باشد ، انجام حرام جایز نیست مگر این که
مورد از اهمیتی بالاتری بر خوردار باشد که خداوند به ترک آن راضی نباشد.

امام خمینی تحریرالوسیله،ج1،کتاب امر به معروف ونهی از منکر،م12

زززز

راهی;147933 نوشت:
آیا ما مجاز هستیم در این جور موارد برای خوشایند همسرمون دروغ هم بگیم؟؟؟؟؟ آیا اسم این رو میذارند دروغ مصلحتی ؟؟؟؟

با تشکر از سئوال شما جناب راهی گرامی

دروغ مصلحتی نوعی دروغ است . دروغ در اسلام بلکه تمامی ادیان الهی حرام است . دروغ‌ها با همدیگر هیچ تفاوتی ندارد؛ زیرا همه آن ها بر خلاف حقیقت هستند؛ اما آن چیزی که دروغ را عملی زشت می‌کند، آثار و تبعات و نتایج منفی و ناپسند آن است که از جمله از بین رفتن اعتماد انسان ها، بر هم خوردن نظم اجتماعی و اختلال در سیستم و نظام درست انسان‌ها است و...، اما اگر حالت هایی فرض شود که فساد راست گویی بیش از فساد دروغ باشد، مثلا با راست گفتن، جان انسان بی گناهی به خطر افتد، به خاطر فساد بیش تر راست گویی، دروغ نه تنها اشکال ندارد، بلکه برای حفظ جان انسان بی گناه لازم است؛

پس علت خوب و اخلاقی بودن راستگویی، این است که نفع انسان و انسانیت و مصلحت جامعه انسانی به آن وابسته است. حال در موردی که راست گفتن موجب قتل و خونریزی بی گناهی شود، این عمل تحت دو عنوان قرار می‌گیرد.



بنابراین در مواردی که مصلحت دروغ گفتن بیش تر از مفسده آن باشد، دروغ و حتی قسم دروغ حرام نیست. این گونه موارد، دروغ مصلحت ‏آمیز نام گرفته است؛ از جمله موارد آن:

1- اصلاح بین مردم؛
امام صادق(ع) فرمود: «انّ اللَّه أحبّ الکذب فی الإصلاح... و أبغض الکذب فی غیر الاصلاح؛(1) خداوند دروغ گفتن را در مورد اصلاح بین مردم دوست دارد».
2- دفع شر ظالمان؛
امام صادق(ع) فرمود: «الکذب مذموم الاّ فی امرین: دفع شرالظلمه و اصلاح ذات البین؛(2)
دروغ بد است مگر در دو مورد: با دروغ شر ظالمی را از خود یا از دیگران دفع کند، یا با دروغ بین دو نفر اصلاح ایجاد کند».

اما اینکه دروغ مصلحتی پایه برای دروغ باشد، صحیح نیست، متأسفانه در بعضی موارد می‌بینیم که عده‌ای با عنوان کردن دروغ مصلحتی، به دروغ گفتن دست می‌زنند تا به سود و نفعی برای خود دست یابند، این دروغِ مصلحتی نیست بلکه دروغ منفعتی و سوء استفاده از آن است.

در مورد سئوال هم باید گفت در مواردی که انسان ها در تنگنا قرار می گیرند نباید فوری به دروغ مصلحتی متوسل شوند بلکه می توان از پاسخ دادن طفره رفت یا دست به توریه زد .

برای مزید اطلاع در مورد توریه نیز باید گفت که:

توریه (بر وزن توصیه) به سخنى گفته مى ‏شود که شنونده از آن چیزى مى ‏فهمد و گوینده از آن چیز دیگرى را اراده مى ‏کند، یا به تعبیر دیگر سخنى است دو پهلو، که عبارت تحمل هر دو معنى را دارد، و افرادى که مقید به پرهیز از دروغ هستند، گاه به آن متوسل مى‏شوند، تا هم دروغ نگفته باشند و هم شنونده از اسرار آنها آگاه نشود.(3)

همیشه موفق و پیروز باشید


پی‌نوشت‌ها:
1. میزان الحکمه، عنوان 3466، حدیث 17474.
2. همان، حدیث 17476.

3. آیت الله مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن ، ج 3، ص:240

سلام ممنون از استاد سجاد برای پست اموزشیشون:)
فکر کنم همه مردان تو این زمینه توریه میکنن یا متوسل به دورغ مثلا مصلحتی میشن بنظر من از اونجایی که ذات تنوع طلب و بی وفای مردان ثابت شده است جز در موارد نادر (در معرض انقراض) بهتره خانمها قید چنین سوالاتی رو بزنن چون مردان زندگی رو یه میدون کسب لذت که حقشون هست میبینن زنها هم باید فقط خاضعات قانتات باشن
یا حق

چرا انسان سوالی بپرسه که در صورت آگاه شدن، برایش خوشایند نباشد و جبهه بگیرد، بگذارد زندگی روال عادی اش را طی کند. :Narahat az:
این که از واضحات است، هر مردی دلش میخاد چنتا زن داشته باشه،:Khandidan!: خانما قبل پرسیدن جواب رو میدونن،:Ghamgin: فقط میخان به خودشون ثابت کنن که اشتباه فکر نمیکنن.
خانما لطفی کنن از این سوالا نپرسن که مردها مجبور شن دروغ بگن.

پرنده بهشتی;148574 نوشت:
این که از واضحات است، هر مردی دلش میخاد چنتا زن داشته باشه،

سلام.
اصلا هم اینطور نیست.
کی گفته همه مردا چند تا زن می خوان...؟

علیک سلام:Gol:
در لفظ هر مردی باید تجدید نظر بشه!
در ضمن بین دل خواستن و واقعا گرفتنش فاصله هست، اگه خانم ها وقتی سوال پرسیدن قول بدن در صورت شنیدن جواب مثبت مردشون در امانه! معمولا جواب همینه!:khandeh!:
میخایی برا رسیدن به واقعیت از همین سایت دینی نظر خواهی کن!

راهی;147931 نوشت:

راهی;147931 نوشت:

باعرض سلام و تشکر
توجه به دو نکته ضروری است یکی اینکه هر رفتاری بر اساس نیاز روی می دهد و اگر زوجین در کنار یکدیگر به نیازها، انتظارات خود نرسند زمینه انحراف به تدریج آغاز می شود در این میان مردان به دلایل مختلفی مانند امکان شرعی ازدواج موقت و یا مجدد ، ممکن است تصمیم ارتباط با فردی غیر از همسر خود را در ذهن بپرورانند و یا اقدام عملی کنند.
نکته دوم اینکه همانطور که در احادیث آمده مؤمن باید زیرک و هوشیار باشد و در مقابل چنین سوال هایی با قاطعیت کامل از همسر خود حمایت و طرفداری کرده و به طور کلی پایبندی و تعهدش را به همسرش گوشزد کند و وارد بازی ها و آزماش هایی که ممکن است بعضی خانم ها برای پی بردن ازسطح عشق و علاقه همسرشان ، انجام می دهند نشود. البته در همه زمینه باید ساختمان روانی و جسمانی مرد و زن ملاحظه شود و زنان نباید برای تست وفاداری همسرشان از این آزمایش ها انجام دهند بلکه به رفتارها و روابط عاطفی و کلامی و غیر کلامی همسرشان در مدت زمان تشکیل زندگی مشترک نگاه کرده و اگر تغییرات منفی می بینند با همسرشان صحبت، ریشه یابی و چاره اندیشی کنند .

بی دل;148553 نوشت:

فکر کنم همه مردان تو این زمینه توریه میکنن یا متوسل به دورغ مثلا مصلحتی میشن بنظر من از اونجایی که ذات تنوع طلب و بی وفای مردان ثابت شده است

با سلام و احترام

پس اگر تنوع طلبی -منهای بی وفایی- واقعاً جزء ذات آقایون باشه(که فکر می کنم تا حدودی در همه آقایون هست.) یعنی خداوند متعال بنا بر حکمت خودش این تمایل و خواهش رو در آقایون قرار داده منتهی اکثریت آقایون به خاطر حفظ نظام خانواده و جلوگیری از اختلافات احتمالی و... قید همسر دوم رو می زنند.

به نظر در این مسایل بزرگترین اشتباه رو خانم مرتکب میشه که چنین سوالاتی رو می پرسه!؟

گاهی اوقات برخی خانم ها تست های بسیار سخت و عجیبی از همسران شون میگیرند که نه تنها باعث آرامش خاطرشون نمیشه بلکه اکثراً باعث پشیمونی و آشفتگی خاطر بیشتر خودشون میشه!!

موفق باشید.

بی دل;148553 نوشت:
سلام ممنون از استاد سجاد برای پست اموزشیشون:)
فکر کنم همه مردان تو این زمینه توریه میکنن یا متوسل به دورغ مثلا مصلحتی میشن بنظر من از اونجایی که ذات تنوع طلب و بی وفای مردان ثابت شده است جز در موارد نادر (در معرض انقراض) بهتره خانمها قید چنین سوالاتی رو بزنن چون مردان زندگی رو یه میدون کسب لذت که حقشون هست میبینن زنها هم باید فقط خاضعات قانتات باشن
یا حق

با سلام
اینکه گفته شود مردان ذاتا موجودات بی وفایی هستند درست نیست ؛شاید بهتر بود گفته میشد که وفای زنان نسبت به مردان بیشتر است نه اینکه مردها کلا بی وفا هستند...

با سلام هر کلمه ای در هر یک از جنسیت های مرد وزن بار معنی خاصی دارد مثلا عشق به یک زن درذهن مردان نهایت دوست داشتن و رسیدن به نهایت التذاذ جنسی با وی معنی میدهد در حالی که عشق نسبت به یک مرد در ذهن یک زن
نهایت دوست داشتن وحفظ کل عشق ووجودان مرد برای خویش تا ابد میباشد وکلمه وفا هم از دیدگاه مرد وزن معانی متفاوتی دارد بارها دیده شده زنانی که در سنین جوانی شوهران خود را از دست داده اند وتا ابد ازدواج نکرده اند و در ذهن خویش و دیگران با وفا تفسیر شده اند یا زنی را میشناختم که در دوران جنگ شوهرش بعد از یک ماه از ازدواجش مفقودالاثر شد وی بیست سال به خانه پدرش برنگشت و همچنان هر شب انتظار امدن شوهرش را میکشید تا اینکه بعد از بیست سال استخوانها وپلاک شوهرش را اوردند او به خانه پدر برگشت ولی هیچگاه ازدواج نکرد واو این عمل را در ذهن خویش وفا تفسیر میکرد اما به عقیده من وفا در ذهن مردان تفسیر دیگری دارد چون در عملکرد انان تفاوت فاحشی با زنان دارند از اینسو است که اغلب انان را اکثریت ما زنان بی وفا مینامیم مرد تا زمانی که زنش زیبا وبا احساس ودوست داشتنی وتو دل برو است او را عاشقانه دوست دارد همه او را حتی زن ذلیل مینامند چون فوق العاده زنش را دوست دارد حتی ادعا میکند به زنش وفا دار است اما گذشت زمان ان زن زیبا وتودل برو را به زنی خسته تکراری بی رنگ ورو تبدیل میکند اینجاست که مرد از نق زدنهای زنش مینالد زیرا او حتی نیم نگاهی به او و خواسته هایش نمی اندازد حتی اگر در این گذشت زمان مرد هم پیر شده باشد اکثرا دلش زنی را میخواهد که در جوانی میخواست اکثرا میبینیم مردانی که زنانشان فوت شده یه از زنانشان جداشده اند با زنانی که خیلی جوانترند ادواج میکننند ودر این حالت اصلا قبول نمیکنند که بی وفا هستند حال به عقیده من به خانمی که این سوال را از شوهرش میکند باید عرض کنم خانم محترم شما باید ابتدا تفاوت کامل این دو جنس را بدانی انوقت به تمام جوابهای سوالاتت در این زمینه خواهی رسید -

راهی;149448 نوشت:
با سلام
اینکه گفته شود مردان ذاتا موجودات بی وفایی هستند درست نیست ؛شاید بهتر بود گفته میشد که وفای زنان نسبت به مردان بیشتر است نه اینکه مردها کلا بی وفا هستند...

من هم موافقم
ولی وفای زنان یه زمانی واقعا قوی بود
ولی الان روز به روز ترازو به سمت مردا داره سنگینی می کنه و وفا و معرفت مردا نسبت به زنان داره بیشتر می شه

البته باید اینو هم بگم طبق نظر من و چیزای که دیدم زندگی به زیبایی و خوشکلی زن نیس بلکه اون تفاهم و دوست داشتن و مدیریت زندگی هست که به زندگی رنگ و بو می ده
مرد همانطور که زن مهریه رو حق خودش می دونه که البته اسلام این حقو بهش داده اونم چند ازدواج رو حق خودش می دونه ولی واقعا دیگه کمتر مردی تو زمان حال سراغ داریم که بخواد چند زن بگیره
این دوره زمونه مردا خیلی دقت می کنن تا کسی رو انتخاب کنن که بتونن تا اخر عمر باهاش زندگی سراسر عشق و محبت داشته باشن نه با هدف ازدواج های متعدد
یا علی

سلام
نظرهای همه جالب و اموزنده بود البته سوال جالبی بودیه خانمی از شوهرش پرسیده بود که اگه شرایطش رو داشته باشی ، دوست داری زن دوم بگیری؟؟؟
والله ما گفتیم بریم از چند تا از بستگان سوال کنیم:Ghamgin:رفتم از بابام پرسیم گفت مامانت اولین اخرین عشق منه بیکاری دختر:Nishkhand:رفتم سراغ عموم ازش پرسیدم دیدم انقدر خوشحال شد که گفت یعنی زن عموت میذاره گفتم الان از زن عمو سوال می کنم گفت پیشین سر جات امر خیر که سوال نداره:Gig:رفتم سراغ بابا بزرگم داشت نماز می خوند گفتم اقاجون تو شرایطشو داشته باشی ازدواج می کنی گفت امر خیر هست ثواب داره ادم به یه زن بیوه کمک کنه سر پناه داشته باشه هم سایه سر :khandeh!:مادر بزرگم گفت چی پیری معرکه گیری باید بری قبرستون 2 متر قبر برای خودت بخری :Ghamgin:زن می خوای پس من اینجا چی هستم شروع کرد به گریه کردن :geryeh:بقیه دیگه باشد یواش چادرم براشتم اومدم خونه همه دنبالم می گشتن :ghati:

باید همیشه راستشو بگین
مثلا می گفتین من به جز تو به هیچ کس دیگه ای فکر نمیکنم
یا داری سر به سرم می ذاری؟یا می خوای امتحانم کنی
یا مثلا بندازین تو شوخیو بگین حالا کی رو برام پسندیدی؟
یا بگین تو اولین، دومین،سومین و...هزارمین زنمی! از سرمم زیادی
هاهاها
ولی اگه جواب دادین باید جوابتون رو درست کنید
مثلا بگین می خواستم ببینم چی میگی یا چکار میکنی!
و دیگه از جملات بالا استفاده بکنین ولی دروغ نگین! هیچ کس از آینده خبر نداره! درسته؟
به نظر من اسلام خوب کاری کرد اجازه داد چون بعضی جاها لازمه ولی عوضش از عدالت ترسوند و از عواقب بی عدالتی
کسی که مومنه از آخرتش می ترسه و کسی هم که نیست نیازی به اجازه ی خدا برای ازدواج نداره!

راهی;147931 نوشت:
مثالی هست که میگویند جز راست نباید گفت---- هر راست نشاید گفت توی زندگی گاهی همسر آدم دلش میخواد بدونه که چی تو دل شوهرش میگذره در حالی که شوهر نمیدونه واقعا چه جوابی بده که زندگیش آسیبی نبینه... برا شما هم اتفاق افتاده تا حالا؟؟؟؟؟ یه خانمی از شوهرش پرسیده بود که اگه شرایطش رو داشته باشی ، دوست داری زن دوم بگیری؟؟؟ به نظر شما اگه شوهر بگه بله ، این نشونه ی اینه که همسرش رو دوست نداره یا نمیخواد دیگه برا همسرش تکیه گاه محکمی باشه یا ممکنه گفتن این حرف منافاتی با علاقه نسبت به همسر اولش نداشته باشه??

شما فک کن برعکسه!
چی به ذهنت میرسه؟
معنیش این نیست که:

راهی;147931 نوشت:
این نشونه ی اینه که همسرش رو دوست نداره یا نمیخواد دیگه برا همسرش تکیه گاه محکمی باشه یا ممکنه گفتن این حرف منافاتی با علاقه نسبت به همسر اولش نداشته باشه??
فک میکنی شوهرت برای چی میخواد زن بگیره؟
بگو معنیش چیه؟
یا بهتر بپرسم بگو دلیلش چیه؟

راهی;149448 نوشت:
با سلام
اینکه گفته شود مردان ذاتا موجودات بی وفایی هستند درست نیست ؛شاید بهتر بود گفته میشد که وفای زنان نسبت به مردان بیشتر است نه اینکه مردها کلا بی وفا هستند...

نه فکر می کنم واقعا مردا بی معرفتند چون در مواقع حساس اول خودشون رو از مهلکه نجات می دن بعد اگه دیدن نجات دیگرون براشون آسیبی نداره تازه میفتن وسط 2 راهی که کمک بکنه یا نه بعد هم که کار از کار میگذره میگه به فکرت بودما!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

nali;279704 نوشت:
نه فکر می کنم واقعا مردا بی معرفتند چون در مواقع حساس اول خودشون رو از مهلکه نجات می دن بعد اگه دیدن نجات دیگرون براشون آسیبی نداره تازه میفتن وسط 2 راهی که کمک بکنه یا نه بعد هم که کار از کار میگذره میگه به فکرت بودما!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خیر اینطور نیست
اگر روابط دوستی رو می گی قبول
ولی اگر منظور زندگی خانوادگی است اصلا اینطور نیس
اکثرا مرد برای همسر و فرزندان خودش از جانش هم می گذره
ولی دوستی های پوچ اره همین طوره چون هدفشون زندگی نیس

به نظرمن دراین مورد نباید روی شوهر رو باز کنیم چون آقایون به یک اشاره بندن وتا بخوای ازشون نظر بپرسی زود جهره ی واقعی شون رونشون میدن:Gig:

موضوع قفل شده است