شناخت امام زمان (عج)

تب‌های اولیه

65 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شناخت امام زمان (عج)

امام زمان(عج)در شب نیمه شعبان سال 255 ه ق در شهر سامراء چشم به جهان گشود.
مادر آن حضرت ملیکه دختر بشوعا پسر قیصر روم بود و مادر ملیکه از نسل حواریون (یاران خاص) حضرت عیسی بود و به شمعون وصی حضرت عیسی نسبت داشت.هنگامی که به دست سپاه اسلام اسیر شد نام خود را نرجس گذاشت تا سرپرستش او را نشناسد.
وقتی که نور حضرت ولی عصر(عج) در رحم این بانوی با عظمت قرار گرفت نور و درخشندگی تابانی او را فرا گرفت از این رو به نام (صیقل)(که به معنی جلا دهنده است)خوانده شد.

شناخت امام زمانشناخت امام در هر زمان بر پيروان لازم و ضروري است؛ ولي آنچه شناخت رهبر آخرين را از اهميتي دو چندان برخوردار مي سازد، شرايط ويژه او است. ولادت پنهان، زيست پنهان، امتحانات سخت و دشوار، و... برخي از اين ويژگي ها است. زمينه سازان - که همان ياران حضرت مهدي عليه السلام هنگام ظهور هستند - امام خويش را به بهترين وجه مي شناسند و اين شناخت آگاهانه در تمامي وجودشان رسوخ کرده است. بنابراين زمينه سازي براي ظهور آن حضرت، بدون شناخت آن بزرگوار امکان پذير نخواهد بود. حضرت مهدي عليه السلام هر چند در پس پرده غيبت است؛ ولي هرگز جمال وجودش براي انسان هاي مهدي باور و مهدي ياور پنهان نبوده است. اگر معرفت به آن حضرت نباشد، ديدن ظاهري ايشان نيز سودي در بر نخواهد داشت، چنان که کساني بودند که همواره جمال دلنشين پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السلام را زيارت مي کردند؛ ولي بهره معرفتي چنداني از آن اسوه هاي آفرينش نبردند.
خدایا ما را جزو منتظران واقعی حجت بن الحسن المهدی (عج) قرار بده

سلاح حضرت مهدي
در هنگام ظهور و قيام حضرت مهدي عليه السلام ، تمام قدرت ها مقهور و مغلوب قدرت بي پايان حضرت مهدي عليه السلام شده، بسان علف هاي هرز از روي زمين برداشته مي شوند تا زمينه رشد و کمال انسان ها، به صورت کامل فراهم آيد و زمين پر از عدل و داد گردد. اما سؤال اين است که نحوه اين پيروزي به چه صورت است و اساساً حضرت مهدي عليه السلام با چه ابزاري در اين قيام بر آن قدرت ها فائق خواهد آمد؟ در روايات کمتر سخن روشني در اين باره به چشم مي خورد و تنها سلاح مورد اشاره در کلام معصومين عليهم السلام براي آن حضرت هنگام قيام، «سيف» (شمشير) ذکر شده است. حال آيا اين شمشير حمل بر معناي حقيقي مي شود يا معناي کنايي؛ خود باعث پديد آمدن اقوال متعددي شده است. برخي مي گويند: اگرچه حضرت با شمشير قيام مي کند؛ ولي خداوند در آن شمشير قدرت و اعجازي نهفته که تمامي سلاح هاي موجود را مقهور نيروي خود مي سازد.دسته ديگر مي گويند: خداوند در عصر ظهور تمامي تسليحات پيشرفته را از کار انداخته، مردم به ناگزير در جنگ از همان سلاح هاي ابتدايي (يعني شمشير و مانند آن) استفاده مي کنند و بنابراين حضرت مهدي عليه السلام با همان شمشير مي جنگد. برخی معتقدند به رغم آنکه تمامي تسليحات در اختيار حضرت قرار مي گيرد ولي از آنجايي که استفاده از آنها به ناگزير ظالمانه نيز خواهد بود حضرت تنها از سلاح شمشير بهره خواهد برد. برخي ديگر گفته اند: به سبب جنگ هاي خونين فراواني که در آستانه ظهور به وقوع مي پيوندد، تمامي سلاح هاي پيشرفته از بين خواهد رفت و از آن پس در جنگ تنها از ابزارهاي ساده استفاده مي شود.

زمينه سازان ظهورانقلاب حضرت مهدي عليه السلام همچون ديگر انقلاب ها، بدون مقدمه و زمينه سازي، به وجود نمي آيد؛ بلکه در آستانه ظهور، حرکت هايي شکل مي گيرد و زمينه را براي ظهور آن حضرت فراهم مي آورد. اين سلسله قيام ها و انقلاب ها - که از سوي حق پويان صورت مي گيرد - بر اساس آنچه در بعضي از روايات آمده، زمينه را براي حرکت جهاني حضرت مهدي عليه السلام آماده مي کند. پيشگويي تحقّق اين نشانه ها، به تعبيرهاي گوناگوني در روايات آمده که به بعضي از آنها اشاره مي شود: پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله مي فرمايد: «گروهي از ناحيه مشرق، قد بر مي افرازند و زمينه حکومت مهدي عليه السلام را فراهم مي سازند». در روايتي ديگر مي فرمايد:«افرادي با بيرق هاي سياه از ناحيه مشرق مي آيند که دل هاي آنان مانند قطعه هاي فولاد، محکم است. پس هر کس قيام آنان را شنيد، براي بيعت به سوي آنان بشتابد؛ هر چند لازم باشد با سينه بر روي برف برود». در اين روايات به روشني از برپايي قيام ها و انقلاب هايي در آستانه ظهور حضرت مهدي عليه السلام خبر داده شده است. افزون بر اينها، روايات فراوان ديگري نيز بر اين نکته اتفاق دارند که پيش از ظهور حضرت مهدي عليه السلام، حکومتي به رهبري يکي از صالحان - که گمان مي رود از فرزندان، پيامبر هم باشد - در ناحيه مشرق تشکيل مي گردد و زمينه ظهور را مهيا مي سازد. اين حکومت، تا ظاهر شدن مهدي عليه السلام و تسليم آن به حضرت ايشان، ادامه مي يابد. در زمان ما ، برخي با استناد به ويژگي هايي که در روايات آمده، انقلاب اسلامي ايران را - که در سال 1357 ه .ش به رهبري امام خميني رحمه الله به پيروزي رسيد - همان دولتي دانسته اند که زمينه را براي ظهور و قيام مهدي عليه السلام آماده مي کند و ان شاء اللّه تا ظهور آن حضرت ادامه مي يابد. بر اساس اين ديدگاه بسياري از نشانه ها که در روايات آمده بر انقلاب اسلامي ايران تطبيق مي کند؛ به ويژه در برخي روايات به رهبري قيام که سيدي از اولاد پيغمبر است و از قم قيام مي کند و ياران او، بدون ترس و واهمه در برابر طاغوت پايدارند» اشاره شده است که همگي آنها به انقلاب اسلامي صدق مي کند. در هر صورت، گرچه قراين فراواني اين احتمال را قوّت مي بخشد؛ ولي دليل قطعي و صحيحي در دست نيست که ثابت کند منظور از حکومت زمينه ساز - که ائمه عليهم السلام از آن خبر داده اند - انقلاب اسلامي، به رهبري امام خميني رحمه الله است.

نيابت عام
پس از پايان يافتن دوران غيبت صغري و نيابت خاصه و با آغاز «غيبت کبري» هدايت شيعيان تحت عنوان «نيابت عامّه» از طرف حضرت مهدي عليه السلام به خود شکل گرفت. به اين صورت که امام عليه السلام ضابطه اي کلي و صفات و مشخصاتي عام به دست داد که در هر عصر، فرد شاخصي که آن ضابطه - از هر جهت و در همه ابعاد - بر او صدق کند، نايب امام شناخته شود و به نيابت از او در امر دين و دنيا، ولي جامعه باشد. سخنش سخن امام و اطاعتش واجب و مخالفش حرام خواهد بود. به راستي همين نايبان عام حضرت مهدي عليه السلام هستند که در طول غيبت کبري، دين مقدس اسلام را از انحراف حفظ نموده، مسائل مورد نياز را براي مسلمانان بيان کرده اند و دل هاي شيعيان را بر اساس عقايد صحيح، استوار ساخته اند. به راستي تمامي موفقيت ها و پيروزي هاي مختلف، با مجاهدت و تلاش خستگي ناپذير محدثان و فقيهان شيعه - از اواخر غيبت صغري تا به امروز - بوده و حيات و نشاط و پويايي تشيّع را تضمين نموده است.

اعجاز در توقيعات
چگونگي ارتباط نواب خاصّ امام زمان عليه السلام با مقام شامخ امامت در صدور توقيعات هر چند به طور دقيق روشن نيست؛ اما بدون شک بسياري از اين توقيعات، به گونه اي معجزه آسا صادر شده است؛ به نحوي که قاطعانه مي توان گفت: صدور آنها به نحو عادي و از شخص معمولي صورت نگرفته است. در متن توقيعات نيز موارد فراواني از معجزات به چشم مي خورد که بيشتر به صورت اخبار غيبي از حوادث آينده، اتفاقات پنهاني، شفاي بيماران و مانند آن مي باشد. به تصريح عده اي از راويان و ناقلان توقيعات، برخي از اين نوشته ها به خط شريف آن حضرت نوشته شده است.البته تنها افرادي خاصّ و مورد اعتماد، توقيعات را به خط امام مشاهده مي کردند؛ سپس از روي آنها نسخه برداري و رونويسي کرده يا مضمون آنها را به ذهن مي سپردند. بعضي از اين توقيعات نيز بنا بر اقتضاي مصلحت، در بين عموم شيعيان منتشر مي شد. همه توقيعات حضرت مهدي عليه السلام به وسيله نواب خاصّ آن حضرت در طول غيبت صغري، براي افراد ظاهر مي شد و ارتباط کتبي با حضرتش منحصراً از طريق آنان امکان پذير بود؛ به صورتي که حتي وکلاي آن حضرت نامه هاي خود و ديگران را نزد نايب امام مي فرستادند و از او پاسخ دريافت مي کردند. اساساً فلسفه نيابت خاصه نيز همين است؛ وگرنه چنانچه هر کسي مي توانست به شرف گرفتن توقيع نايل آيد، ديگر چه نيازي به نايب خاصّ بود.

صاحب الناحيه
اطلاق لقب «صاحب الناحيه» به مهدي موعود (عج) در اخبار فراوان است وليکن علماي رجال فرموده اند که بر امام حسن عسکري عليه السلام بلکه بر امام علي النقي عليه السلام نيز اطلاق مي شود. کفعمي در حاشيه «مصباح» خود گفته که، صاحب الامر (عج) در غيبت صغري در آنجا بود.

محل زندگي قائم در دوران كودكي
امام قائم (عج) از هنگام تولّد تا زماني که پدر بزرگوارشان امام حسن عسکري عليه السّلام به شهادت رسيد (از سال 255 تا سال 260 ه.ق) مخفي بود و تنها خواص از اصحاب او را مي ديدند و مسائل خود را از ايشان مي پرسيدند آن حضرت هنگام رحلت پدر، پنج سال داشت. به هر حال در روايات آمده، محلّ زندگي قائم (عج) در دوران کودکي همچون محلّ زندگي حضرت موسي عليه السّلام مخفي بود تا از گزند طاغوتيان محفوظ گردد.

اقامتگاه قائم در غيبت كبري
از روايات معصومين عليهم السلام استفاده مي شود که امام قائم (عج) هم اقامتگاه مخصوص و هم همسر و هم فرزند دارد. در مورد اقامتگاه آن حضرت و فرزندان و بستگان و ياران مخصوص، چندين مکان مانند: مدينه، دشت حجاز، کوه رضوي، کرعه، خرابات، سرزمين هاي دور دست، جزيره ي خضراء و... گفته شده است. همچنين آن حضرت همه ساله در مراسم حج شرکت مي کند. از بررسي مجموع احاديث استفاده مي شود که حضرت مهدي (عج) اقامتگاه و فرزندان بسياري دارند که همه از اولياء و صُلَحا و شرفا هستند، امّا سِمَت امامت ندارند، که امامت منحصر به دوازده معصوم است و جايگاه واقعي آن حضرت بر همگان پوشيده است.

:crying:خدایاظهورامام زمان عج رابرسان هرکس نظرموخوندیه صلوات براسلامتی امام زمان عج وظهورشون بفرسته

مبدئي الآيات
لقب مهدي موعود (عج) است. «مُبْدِئي الآيات» يعني ظاهر کننده آيات خداوندي يا محلّ بروز و ظهور آيات الهي».
:Gol:

زندگي شخصي قائم:Gol:
زندگي حضرت مهدي (عج) همچون زندگي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلّم و امامان معصوم عليهم السلام است. امام رضا عليه السلام فرمود: «لباس قائم (عج) جز پارچه ي زبر و خشن، و غذاي او جز غذاي ساده نيست».او در بر خورد با مستضعفان آنچنان است که به فرموده ي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلّم: «هنگام حکومت مهدي (عج) نيازمنداني به حضورش مي آيند و درخواست نيازمنديهاي خود مي کنند، آن حضرت مقداري که درخواست کنندگان بتوانند حمل کنند بدون شماره به آنها مي دهد».امام صادق عليه السلام به «مفضّل» فرمود: «کار امام قائم (عج) سياست شب و سياحت روز و غذاي ساده است. همچون زندگي اميرالمؤمنين عليه السلام».
:Gol:

سيصد و سيزده نفردر همه جا معروف است و در کتابهاي مربوط به امام زمان (عج) نوشته شده که هنگام ظهور آن حضرت، 313 نفر ياران مخصوص ايشان به او مي پيوندند و همچون کوه در برابر حوادث ايستادگي کرده و همراه امام (عج) هستند. اصل حديث متواتر است و نبايد شکّي در صدور حديث مذکور از جانب معصومين عليهم السلام نمود. و امّا چند نکته: 1- آنان در «ذي طوبي» به امام زمان (عج) مي پيوندند. 2- آنان از اطراف جهان و دورترين نقاط جمع شده و به امام قائم (عج) پيوسته اند. در اين باره امام باقر عليه السلام فرموده است: «خداوند براي حضرت قائم (عج) - از دورترين شهرها، به تعداد جنگاوران جنگ بدر، 313 مرد را جمع مي کند». 3- هنگام ظهور، نخستين کساني که پس از جبرئيل امين با امام قائم (عج) بيعت مي کنند، همين 313 نفرند، چنانکه اين مطلب را امام باقر عليه السلام در ضمن حديثي فرمودند. 4- اين افراد در روايات شبيه به 313 نفر مسلمانان شجاع و سلحشوري شده اند که در جنگ بدر، نخستين شکست بزرگ را بر کفّار و دشمنان اسلام وارد آورند. به علاوه، اينان پرچمداران روي زمين، و حاکمان خدا بر مردم در سراسر زمين مي باشد. در کتاب «المحَجَّة...» در ضمن روايتي از امام صادق عليه السلام نام تمام سيصد و سيزده نفر و قبيله و شهر آنان ذکر شده است.

خليفة الله
يکي از القاب حضرت قائم (عج)، «خليفة الله» است. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله وسلّم فرمود: «مهدي (عج) درحالي خروج مي کند که بر سر او ابريست و در آن منادي است که ندا مي کند: اين مهدي خليفة الله است او را پيروي کنيد».

مجموعه فرمايشات حضرت بقية اللّه
کتاب مجموعه فرمايشات حضرت بقيةاللّه به وسيله محمد خادمي شيرازي گردآوري شده و همراه با ترجمه ارائه گرديده است. اين کتاب مجموعه اي از سخنان و توقيعات صادر شده از حضرت ولي عصرعليه السلام همراه با دعاهاي آن حضرت است. نگارنده در فصل هاي کتاب، به نقل سخنان حضرت مهدي عليه السلام از لحظات قبل از ولادت و تا آغاز غيبت صغري، توقيعات صادره از ناحيه مقدسه در غيبت صغري و کبري و گفتارهاي ايشان در روزهاي اوّل ظهور مي پردازد. ارزش اين اثر در جمع آوري سخنان امام و ترجمه و شرح آنها در يک مجموعه مستقل است.

شمشيرهاي آسماني
از خصائص حضرت قائم (عج)، آوردن شمشير هاي آسماني براي انصار و اصحاب آن حضرت است.

حفظ جان امام زمان
نخستين فلسفه، حفظ جان حضرت مهدي عليه السلام به وسيله زندگاني مخفيانه است و خداوند با پنهان ساختن آن حضرت، ايشان را از شرّ دشمنان حفظ کرد. آن حضرت چون آخرين ذخيره الهي در زمين است و آن حاکميت فراگير و جهاني که در تمامي اديان وعده داده شده، تنها به دست او تحقق مي يابد بنابراين بر خداوند است که به هر وسيله ممکن، او را تا روز موعود حفاظت نمايد و حکمت الهي نيز بر پنهان زيستي او تعلق گرفته است.

فتوريسم
«فتوريسم» (fotorism) يعني اعتقاد به دوره آخر الزّمان، و انتظار ظهور منجي، عقيده ا ي که در کيشهاي آسماني يهوديّت (جودائيسم)، و زردشتي (زوراستريانيسم)، و مسيحيّت (در سه مذهب عمده آن: کاتوليک، پروتستان، و ارتدوکس) و مدّعيان نبوّت عموماً، و دين مقدّس اسلام خصوصاً، به مثابه يک اصل مسلّم قبول شده است. و درباره آن در مباحث تئولوژيک مذاهب آسماني، رشته تئولوژي بيبليکال، کاملاً شرح و بسط داده شده است.

عدل و قسط
از مهم ترين اهداف قيام حضرت مهدي عليه السلام، بر پايي عدل و قسط در جامعه بشري و بسط و توسعه آن بر کل کره زمين و بين تمام انسان ها است. معناي لغوي «عدل» آن است که از نظر انسان ها مستقيم است و آن ضد جور است و حکم به حق را نيز گويند.«قسط» در لغت به معناي عدل است.عبدالعظيم حسني مي گويد: به امام جوادعليه السلام عرض کردم: اميدوارم شما قائم اهل بيت محمد باشيد کسي که زمين را پر از عدل و داد نمايد؛ همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد. فرمود: «اي ابوالقاسم! هيچ يک از ما نيست جز آنکه قائم به امر خداوند و هادي به دين الهي است، اما قائمي که خداي تعالي به وسيله اوزمين راازاهل کفر و انکار پاک سازد و آن را پر از عدل و داد نمايد، کسي است که ولادتش برمردم پوشيده و شخصش ازايشان نهان وبردن نامش حرام است. او هم نام و هم کنيه پيامبرصلي الله عليه وآله است و...».

مليكه
به معني ملکه و شهبانو و نام مادر بزرگوار امام زمان (عج) است. او از طرف مادر نوه «شمعون بن حمون بن صفا» از حواريون مخصوص حضرت عيسي عليه السّلام و وصيّ او به شمار مي رفت. او نامهاي ديگر مانند: نرجس، ريحانه، خمط، صقيل (صقيل)، سوسن، حديث، حکيمه، و مريم نيز دارد، خواهر امام هادي عليه السّلام (حکيمه) او را به عنوان (سيّده) يعني خانم مي خواند. هنگامي که مليکه به خانه امام حسن عسکري عليه السّلام وارد شد. امام هادي عليه السّلام به خواهرش حکيمه فرمود: «او را به خانه ببر و دستورات اسلامي را به او بياموز، او همسر فرزندم حسن عليه السّلام و مادر مهدي آل محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّّم خواهد بود، آنگاه به مليکه رو کرد و فرمود: مژده باد تو را به فرزندي که سراسر جهان را با نور حکمتش پر از عدالت و داگري کند، پس از آنکه پر از ظلم و جور باشد». او در سال 261 هجري و به روايتي قبل از به شهادت رسيدن امام حسن عسکري عليه السّلام از دنيا رفت و قبر شريفش در سامراء پشت قبر منوّر همسر بزرگوارش قرار گرفته است.

صاحب الغيبة
در برخي روايات از اين لقب، براي معرفي حضرت مهدي عليه السلام و اثبات غيبت براي ايشان استفاده شده است. امام رضاعليه السلام فرمود: «... وَهُوَ صاحِبُ الغَيبَةِ قَبلَ خُرُوجِهِ»؛«و او است صاحب غيبت قبل از ظهورش...». البته اين احتمال نيز وجود دارد که مقصود از اين ترکيب لقب نبوده؛ بلکه ترجمه آن مقصود باشد؛ يعني، کسي که داراي غيبت است. احتمال ديگر اينکه اين لقب نيز مانند بعضي از القاب، جهت تقيّه به کار مي رفته است.

سلام؛ خدا قوت
و ممنون از تاپیک و مطالب مفیدش.
یک پیشنهاد؛ برای مطالب خود مراجع ارائه دهید و اگر همه آنها از مرجعی یکسان (مثلا همان کتاب معرفی شده) می باشد لطفا اطلاع رسانی کنید تا شک و شبهات احتمالی بر طرف شود.

به ادامه ی پست های ویژه ی شناخت امام زمان (عج) ادامه می دهیم اما هنوز نظرات فوق ادامه خواهد داشت.
اخيار

در لغت به معناي نيکان و انسان هاي نيک رفتار است. در فرهنگ مهدوي گروهي از ياران خاصّ حضرت مهدي عليه السلام و از جمله 313 تن هستند که از عراق به آن حضرت مي پيوندند و بين رکن و مقام با ايشان بيعت مي کنند. امام باقرعليه السلام در اين باره فرمود: سيصد و چند نفر به تعداد اهل بدر با قائم بين رکن و مقام بيعت مي کنند. در بين آنان نجبا از اهل مصر، ابدال از اهل شام و اخيار از اهل عراق مي باشند...

  • آیا می دانستید!
اكنون در سال 1434 هجرى قمرى هستيم و با توجه به اينكه تولد امام مهدى در سال 255 هجرى قمرى واقع شده است، پيشواى ما هم اكنون 1179 سال دارد.

السلام علیک یا صاحب الامر(عج)

صدقه دادن
يکي از تکاليف مردم نسبت به امام عصر (عج) صدقه دادن براي حفظ وجود مبارک آن امام عزيز، در هر وقت است. چرا که هيچ نفسي عزيز و گرامي تر از وجود امام قائم (عج) نمي باشد، حتي نفْس خود آدمي. اگر چنين نباشد در ايمان نقصان و در اعتقاد خلل و سستي است.

دعای كميل

«دعاء کميل از ادعيّه معروف است و علاّمه مجلسي فرموده که آن بهترين دعاهاست. آن دعاي حضرت خضر عليه السلام است. حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام آن دعا را به «کميل بن زياد نخعي» که از خواصّ حضرت امير عليه السلام بود تعليم فرموده است. اين دعا در شبهاي نيمه ي شعبان (شب ميلاد حضرت قائم (عج)) و در هر شب جمعه خوانده مي شود. و براي راحت بودن از شرّ دشمنان و گشايش روزي و آمرزش گناهان سودمند است.

ويژگيها و اختيارات مهدي منتظر
در منابع روايي اسلامي (به ويژه شيعي)، از ويژگي ها، اختيارات و عملکردهايي ياد شده است که آنها جز با تشکيل حکومت واحد جهاني محقق نخواهند شد. از جمله گفته شده است: حضرت مهدي عليه السلام ظلم و جور را براي هميشه بر مي اندازد و عدالت و دين حق را در سطح جهان براي هميشه مستقر مي کند. در برخي روايات از اختيارات قدرت و امکانات مطلق و جهاني امام غايب ياد شده است که نتيجه آن، چيرگي بر جهان و تشکيل حکومت مقتدر جهاني است. امام باقرعليه السلام مي فرمايد: «قائم ما با در انداختن بيم و هراس در دل ستمگران ياري مي شود، با پشتيباني و حمايت از جانب خداوند تأييد مي گردد. زمين برايش خاضع و تسليم مي شود گنج ها برايش آشکار و نمايان مي شود. حکومت او شرق و غرب عالم را فرا مي گيرد. خداوند به وسيله او دينش را بر تمامي اديان چيرگي و غلبه مي بخشد؛ هر چند مشرکان کراهت داشته باشند. در عصر ظهور در زمين خرابي و ويراني نمي ماند؛ مگر آنکه آباد مي شود. عيسي بن مريم عليه السلام از آسمان فرود آيد و پشت سر او نماز گزارد».

طريد
در برخي روايات از حضرت مهدي عليه السلام به عنوان «طريد» ياد شده است. «طريد» به معناي طرد شده از طرف مردم است.عيسي خشاب گويد: «به امام حسين عليه السلام گفتم: آيا شما صاحب الامر هستيد؟ فرمود: «خير، ليکن صاحب الامر طريد (رانده شده) و شريد (آواره) است و خونخواه پدرش و عمويش مي باشد...».

مقدس اردبيلي

«احمد بن محمّد»، از علماء و متکلّمين بزرگ شيعه و معروف به «مقدّس» يا «مقدّس اردبيلي» و «محقّق اردبيلي» است. وي از جمله کساني است که لياقت مشاهده جمال ملکوتي يوسف زهرا سلام الله عليها را پيدا کرد. او در سال 993 ه.ق در نجف اشرف در گذشت. «مقدّس اردبيلي» صاحب تأليفات بسياري است که از جمله: «آيات الاحکام يا زبدة البيان، اثبات الواجب، استيناس المعنوية، الخراجيه و حديقة الشّيعه».

مغيريه

«مغيريّه» اصحاب «مغيرة بن سعيد» هستند که بعد از وفات امام محمّد باقر عليه السّلام مذهبي اختراع نمودند و «محمّد بن عبد الله بن حسن بن حسن بن علي بن ابي طالب» را مهدي موعود مي دانند. آنان معتقدند که او زنده است و در کوهي به نام «علميّه» که در راه مکّه در حدّ حاجز از طرف چپ که به مکّه مي رود، مقيم است و در آنجاست تا هنگامي که در مدينه خروج کند و در همان جا کشته شود.

زن و فرزند حضرت مهدي
از مجموع روايات سه احتمال درباره زن و فرزندان حضرت مهدي عليه السلام به دست مي آيد: 1. اساساً حضرت مهدي عليه السلام ازدواج نکرده است. 2. ازدواج انجام گرفته، ولي اولاد ندارد. 3. ازدواج کرده و داراي فرزنداني نيز هست.

وقت معلوم
عبارت «وقت معلوم» يک بار در آيه 38 سوره «حجر» و بار ديگر در سوره «ص» آيه 81 به کار رفته است. آن هنگام که ابليس مأمور به سجده بر آدم شد؛ ولي سجده نکرد، خداوند فرمود: «اي ابليس! چه چيز مانع تو از سجده کردن بر مخلوقي که با قدرت خود او را آفريدم گرديد؟ آيا تکبر کردي. يا از برترين ها بودي؟ گفت: من از او بهترم! مرا از آتش آفريده اي و او را از گل! فرمود: از آسمان ها و از صفوف فرشتگان خارج شو که تو رانده درگاه مني! و مسلماً لعنت من بر تو تا روز قيامت خواهد بود. عرض کرد: پروردگار من! مرا تا روزي که انسانها برانگيخته مي شوند، مهلت ده. فرمود تو از مهلت داده شدگاني؛ ولي تا روز و زمان معيني».ابليس هنگامي که خود را رانده درگاه خدا ديد و احساس کرد که آفرينش انسان سبب بدبختي او شده، آتش کينه در دلش شعله ور گشت و خواست انتقام خويش را از فرزندان آدم بگيرد. مفسّران در اينکه منظور از «يوم الوقت المعلوم» چه روزي است، احتمالات متعددي داده اند. برخي آن را پايان اين جهان مي دانند؛ چرا که در آن روز همه موجودات زنده مي ميرند، و تنها ذات خداوند مي ماند.گروهي احتمال داده اند: منظور از آن روز قيامت است؛ اين احتمال نيز وجود دارد که آيه ياد شده، اشاره به زماني باشد که هيچ کس جز خدا نمي داند.آنچه اين عبارت را در بحث «مهدويّت» وارد ساخته؛ برخي رواياتي است که «يوم الوقت المعلوم» را دوران ظهور حضرت مهدي عليه السلام دانسته است.

[="#FF0000"]يوسف زهرا [/]

استفاده از لقب «يوسف زهرا سلام الله عليها» براي قائم (عج) اغلب در مديحه سرائي و اشعار شاعران اهل بيت به صورت کنائي به کار مي رود. همانگونه که مي دانيم حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها، همسر حضرت علي عليه السّلام و مادر گرامي بقيّه ائمّه به شمار مي روند و از طرف ديگر در احاديث و قرآن کريم مي خوانيم که حضرت يوسف عليه السّلام مدّت مديدي از ديد و نظر پدر خويش (حضرت يعقوب عليه السّلام) پنهان و غائب بود.

[="Tahoma"][="Red"][="#FF0000"]سرزمينهاي دوردست[/]
[="#FF0000"][="#FF0000"][="#000000"]
آنگونه که از احاديث بر مي آيد، يکي از اقامتگاههاي حضرت قائم (عج) «سرزمينهاي دور دست» است. لازم به توضيح نيست که سرزمينهاي دور دست نام مکان مشخّص و اسم خاصّ نمي باشد. در توقيع شريفي که در سال 410 هـ ق از ناحيه ي مقدّسه ي آن حضرت به افتخار «شيخ مفيد» صادر شده است و با خطّ شريف حضرت حجّت (عج) شرف تحرير يافته، چنين آمده است: «اگر چه ما در سرزمين دوردستي سکني گزيده ايم که از جايگاه ستمگران به دور هستيم، زيرا که خداوند مصلحت ما و شيعيان مؤمن ما را در اين ديده که تا حکومت دنيا در دست تبهکاران است در اين نقطه ي دوردست مسکن نمائيم، ولي از اخبار شما آگاهيم. و هرگز چيزي از اخبار شما بر ما پوشيده نيست».[/][/][/]
[/]

[="Tahoma"][="Red"]علي بن مهزيار

يکي از زيارت کنندگان جمال عالم آراي يوسف زهراء (س)، حضرت حجّت (عج) است. او مي گويد: «بيست حج به قصد اينکه حضرت صاحب الامر را ببينم انجام دادم امّا ميسّر نشد. شبي در رختخواب خود خوابيده بودم، صدائي شنيدم که کسي گفت: اي فرزند مهزيار! امسال به خدمت امام زمان خود خواهي رسيد...» و او به آرزويش رسيد. در کتب حديث از سه تن به نام «ابن مهزيار» نام برده شده است که هر کدام روايات و حکايات جداگانه اي دارند.[/]

[="Tahoma"][="#FF0000"]طلوع خورشيد از مغرب
[/]

[="#000000"]در روايات آمده است يکي از نشانه هاي برپايي قيامت، «طلوع خورشيد از مغرب» است. در برخي ديگر از گفته ها آمده است مقصود از طلوع خورشيد از مغرب، ظهور حضرت مهدي عليه السلام است. بدين معنا که حضرت مهدي عليه السلام، همان خورشيد است که در پايان عمر طولاني خويش، طلوع خواهد کرد. شاید هم طلوع خورشيد از مغرب، حادثه اي است خارق العاده که پس از ظهور حضرت مهدي عليه السلام و در آستانه قيامت اتفاق خواهد افتاد.[/]

از کارشناسان محترم تقاضا دارم که درستی این عبارت را مشخص کنند. متشکرم

[="Tahoma"][="#FF0000"]سفياني
[/]

از جمله نشانه هاي ظهور امام زمان (عج) خروج «سفياني» است. در وصف سفياني آمده است که او مردي بدصورت و آبله رو و چهارشانه و ارزق چشم و اسم او «عثمان بن عنبسه» و از اولاد يزيد بن معاويه است. در ظاهر مقدّس مآبي مي کند و ذکرش اينست: ياربّ، ياربّ، ياربّ. سفياني آنقدر پليد است که کنيزش را که از او بچه دار شده زنده به گور مي کند.آن ملعون پنج شهر بزرگ «دمشق»، «حمص»، «فلسطين»، «اردن» و «قنسرين» را متصرّف مي شود، پس از آن لشکر بسيار به اطراف مي فرستد. سفياني پليد با دارودسته اش بر ضدّ حضرت مهدي (عج) قيام مي کند. مهدي (عج) به مردم فرمان مي دهد به جنگ با اين دشمن خدا و دشمن خودتان برخيزيد. ارتشي که سفياني براي جنگ با مهدي (عج) آماده کرده است، در سرزمين بيداء، ميان مکّه و مدينه، در ذي الحُلَيْفه، در زمين فرو مي رود و نابود مي گردد، به طوري که فقط دو تن از آن ارتش که از طايفه ي «جهنيّه» هستند موفّق مي شوند، بگريزند و آن دو نفر يکي به سوي حضرت صاحب الامر(عج) رفته و ايشان را به هلاکت سفياني خبر مي دهد و ديگري روانه شام مي شود تا خبر شکست سپاهش را به او بدهد. سفياني پس از شنيدن خبر به کوفه مي آيد و هنگامي که امام عصر (عج) به کوفه مي رسد، آن ملعون فرار کرده و به شام بر مي گردد. پس حضرت لشکري از عقب او مي فرستد که او را در صخره ي بيت المقدّس دستگير کرده و سرنحس او را بريده و روح پليدش را وارد جهنّم مي کنند.در برخي از روايات آمده که سفياني زير درخت بغوطه ي دمشق به هلاکت مي رسد. در مورد سفياني هم مانند دجّال يک نظر وجود دارد و آن اينکه سفياني يک طاغوت پليد داراي يک رژيم جهنّمي است که با ويژگيهاي خاص با انقلاب جهاني مهدي (عج) مخالفت مي کند و شکست مي خورد.

[="Tahoma"][="#FF0000"]منتخب الانوار المضيئه[/]

کتاب منتخب الانوار المضيئه اثر سيد علي بن عبدالکريم نيلي نجفي، از علماي قرن نهم هجري است. موضوع اين کتاب اثبات امامت امام عصرعليه السلام و بيان ظهور و شرايط آن است. مؤلف محترم در کتاب خويش، از روش عقلي و نقلي بهره برده است؛ بدين شکل که قياس هاي منطقي از انواع مختلف را در لابه لاي مطالب کتاب و همراه روايات آورده است تا هيچ اشکالي از طرف غير شيعيان و حتي غير مسلمانان بر کتاب وارد نشود.

[="Tahoma"][="#FF0000"]غيبت شأنيه
[/]

[="#FF0000"][="#FF0000"][="#000000"]با توجّه به شئون و تصرّفات گوناگون امام در جهان، به اين نتيجه مي رسيم که غيبت حجّت خدا غيبت کلّي نيست، بلکه اين غيبت و عدم حضور، غيبت جزئي است، يعني: غيبت و عدم حضور در شأني از شئونات ولايت. و آن شأن، معاشرت با مردم و هدايت مستقيم اجتماع بشري و تشکيل حکومت حق است. امام عصر (عج) در عصر غيبت، در همين يک شأن از شئونات ولايت و مقامات و تصرّفات خويش غائب است و در ديگر شئون، حاضر، نافذ و فعّال است. اين يک واقعيّت شناختي بزرگ است که از آن در ابواب معرفت به «غيبت شأنيه» تعبير مي شود. امام در عصر غيبت، داراي «غيبت شأنيه» و «حضرت (حاضر بودن) شئونيّه» است. آن حضرت در يک شأن و امر غائب و در بقيّه حاضر است، زيرا که اين شئون و حضور، در ارتباط مستقيم با بقاء و امتداد تکوّن کائنات است.[/][/][/]

[="Tahoma"][="#FF0000"]حكومت صالحان[/]

اعتقاد به «حکومت صالحان» ميان مسلمانان (به ويژه شيعيان) وجود داشته است. مراد از «حکومت صالحان» آن است که در جامعه بشري - و به طور خاصّ در جامعه ديني و اسلامي - چاره اي جز به دست گرفتن قدرت سياسي، به وسيله انسان هاي صالح، ديندار، عادل، امين، پارسا، شجاع و مورد اعتقاد و اعتماد مردم نيست؛ وگرنه نه ديانت بر جاي مي ماند و نه عدالت محقق مي شود و نه مردم به سعادت واقعي خواهند رسيد. از نظر شيعيان دوازده امامي، حکومت صالحان منحصراً حکومتي است که در رأسش معصوم باشد و معصوم نيز در حال حاضر فقط يک تن بيش نيست که غايب است؛ از اين رو تا کنون حکومت صالحان بر جهان حکم نرانده است و پس از اين فقط با ظهور امام زمان و مهدي منتظرعليه السلام مورد اعتقاد شيعيان، حکومت صالح جهاني و ايده آل محقق خواهد شد.

[="Tahoma"][="#FF0000"]انتظار ويرانگر[/]

انتظار ويرانگر، فلج کننده و باز دارنده - که در واقع نوعي «اباحي گري» است - همواره مورد مذمت و سرزنش قرار گرفته است. اين نوع انتظار حاصل برداشتِ قشريِ مردم، از مهدويّت و قيام و انقلاب مهدي موعودعليه السلام است که صرفاً ماهيت آن را انفجاري مي دانند که فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها، تبعيض ها، اختناق ها، حق کشي ها و تباهي ها ناشي مي شود. نوعي سامان يافتن است که معلول پريشان شدن است. آن گاه که حق و حقيقت طرفداري نداشته باشد، باطل، يکّه تازِ ميدان گردد و جز نيروي باطل نيرويي حکومت نکند و فرد صالحي در جهان يافت نشود؛ اين انفجار رخ مي دهد و دست غيب براي نجات حقيقت - نه اهل حقيقت زيرا حقيقت طرفداري ندارد - از آستين بيرون مي آيد. بنابراين هر اصلاحي محکوم است؛ زيرا هر اصلاح يک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع، نقطه روشني هست دست غيب ظاهر نمي شود! بر عکس، هر گناه، فساد، ظلم، تبعيض، حق کشي و هر پليدي به حکم اينکه مقدمه صلاح کلي است و انفجار را قريب الوقوع مي کند، روا است؛ پس بهترين کمک به تسريع در ظهور و بهترين شکل انتظار، ترويج و اشاعه فساد است! اين نوع برداشت از ظهور و قيام مهدي موعودعليه السلام و اين نوع انتظار فرج - که منجر به نوعي تعطيل در حدود و مقررات اسلامي مي شود و نوعي «اباحي گري» بايد شمرده شود - به هيچ وجه با موازين اسلامي و قرآني وفق نمي دهد. بنابراين نکته مهم و اساسي اين است که منتظر واقعي، براي چنان برنامه مهمي، هرگز نمي تواند نقش تماشاچي را داشته باشد؛ بلکه بايد از هم اکنون حتماً در صف انقلابيون قرار گيرد؛ چرا که ايمان به نتايج و عاقبت اين تحوّل بزرگ، هرگز به او اجازه نمي دهد که در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نيز محتاج به داشتن «اعمال پاک» و «روحي پاکتر» و برخورداري از «شهامت» و «آگاهي» کافي است.

[="Tahoma"][="#FF0000"]خسف[/]

از علائم قيام حضرت مهدي (عج) واقع شدن «خَسْف» است. به فرو رفتن در زمين و زير آوار ماندن به وسيله ي زلزله، سيل، طوفان، موشک، بمباران و بالا آمدن آب دريا و جز آنها خسف میگويند.

[="Tahoma"][="#FF0000"]درخت بغوطه
[/]

در روايات اسلامي آمده که «درخت بغوطه» درخت بلند و پر شاخه اي در دمشق است. سفياني که بر عليه امام زمان (عج) خروج کرده است، در زير آن به هلاکت مي رسد. گفته اند در آن هنگام اين درخت در «حيره» خواهد بود.

[="Tahoma"][="#B22222"][="#FF0000"]نميريه[/][/]

از «غلاة» شيعه و پيروان محمدبن نصير نميري بودند که در روزگار امام علي بن محمدعليه السلام قائل به امامت او گرديدند. پس از وي به پيامبري مردي که محمدبن نصير نميري نام داشت، اعتقاد پيدا کردند!شيخ طوسي در رجال خود، وي را از ياران امام محمدتقي عليه السلام و در «کتاب الغيبة» او را از ياران امام حسن عسکري عليه السلام شمرده است و چون امام عليه السلام درگذشت، دعوي بابيّت و مقام محمدبن عثمان را - که از نواب اربعه و اصحاب امام زمان بود - کرد. ابوجعفر محمدبن عثمان وي را لعنت نمود و از وي تبرّي جست. وقتي هنگام مرگ محمدبن موسي فرا رسيد، کسي از يارانش پرسيد: پس از تو چه کسي جانشين خواهد بود؟ چون از رنج بيماري زبانش بند آمده بود، چيزي جز کلمه «احمد» نگفت. وقتي او درگذشت، پيروانش بر سر نام «احمد» گفت وگوي بسيار کردند و ندانستند که خواست وي از آن نام، کدامين احمد بود! پس بر سه گروه شدند: عده اي گفتند: احمد پسر وي است. گروهي گفتند: احمدبن محمدبن موسي بن حسن فرات است که از رجال بد نام اماميّه بود. دسته سوم گفتند: محمدبن محمدبن بشربن زيد بود. سرانجام پراکنده شدند.

[="Tahoma"][="#FF0000"]ثائر[/]

«ثائر» از القاب امام قائم (عج) است. «ثائر» اسم فاعل از «ثار» است. «ثار» در لغت به معناي خون، کينه کشي، انتقام و خونخواهي است.حضرت مهدي (عج) روزي که ظهور کند، مطالبه ي خون جدّ بزرگوار خود، بلکه خون جميع اصفياء را خواهد کرد. در دعاي ندبه، در اوصاف حضرت منتظر(عج) آمده است: «أيْنَ الطّالِبُ بِذُحولِ الانْبياءِ وَ اَبْناءِ الابْنياءُ، ايْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتولَ بَکَربَلاء».

یافضیل اعرف امامک فانک اذا عرفت امامک لم یضرک تقدم هذاالامر اوتاخر....

اگرامام شناسی درستی داشته باشیم انجام وظیفه کرده ایم حال درحضور امام باشد یا غیاب ایشان ...خیلی ها درمحضر امام خار راه هستند...

[="Tahoma"][="#FF0000"]پرچم حضرت مهدي هنگام ظهور[/]

در روايات فراواني ذکر شده که پرچم حضرت مهدي عليه السلام هنگام ظهور، همان پرچم پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله است.اهميت اين امر به قدري زياد است که در غيبت نعماني بابي تدوين شده با اين عنوان که پرچم پيامبر بعد از جنگ جمل، باز نخواهد شد؛ مگر به دست قائم عليه السلام. امام صادق عليه السلام درباره آن پرچم به ابوبصير فرمود: «اي ابا محمد! به خدا قسم آن پرچم نه از پنبه است و نه از کتان و نه از ابريشم و نه از حرير، عرض کردم: پس از چه چيزي است؟ فرمود: از ورق (برگ) بهشتي است. رسول خداصلي الله عليه وآله در روز بدر آن را برافراشت، و بعد آن را در هم پيچيد و به علي عليه السلام داد. پس همچنان نزد علي عليه السلام بود تا هنگامي که روز بصره فرا رسيد، آن را برافراشت. پس خداوند پيروزي را نصيب او ساخت. سپس آن حضرت آن را در هم پيچيد و آن اينجا نزد ما است. هيچ کس آن را نخواهد گشود تا آن گاه که قائم عليه السلام قيام کند و چون او قيام نمود، آن را برخواهد افراشت.». و از علي عليه السلام روايت شده، آنگاه که حضرت مهدي عليه السلام پرچم خويش را به اهتزاز در آورد بين مشرق و مغرب براي او روشن خواهد شد.

[="Tahoma"][="#FF0000"]دعاي عهد[/]

از دعاهاي مشهور که خواندن آن در دوران غيبت حضرت مهدي عليه السلام فراوان مورد سفارش قرار گرفته «دعاي عهد» است. اين دعاي شريف مشتمل بر درود خاصّ از طرف خواننده دعا و نيز از سوي تمامي مردان و زنان مؤمن - در شرق و غرب جهان و خشکي و دريا، و از پدر و مادر و فرزند - به پيشگاه حضرت ولي عصرعليه السلام است. پس عهد و پيمان و بيعت با آن حضرت را تجديد مي کند و پايداري بر اين پيمان را تا روز قيامت اظهار مي دارد. آن گاه از خداوند درخواست مي کند که اگر مرگ من فرا برسد، در حالي که امام زمان عليه السلام ظهور نکرده باشد؛ پس از ظهور او مرا از قبرم بر آور و به ياري آن حضرت سعادتمند کن. بعد از اين درخواست ديدار امام عليه السلام با عبارت ظريفي بيان شده و دعا براي تعجيل ظهور و فرج و برپايي حکومت حقه و سامان يافتن جهان و زنده شدن حقايق دين و اهل ايمان پايان بخش اين دعاي شريف است. مهم ترين آثار مداومت بر اين دعا سه چيز است: ثواب کساني را خواهد داشت که در زمان ظهور در خدمت امام عليه السلام مي باشند؛ تجديد عهد مايه ثبات و کمال محبت و اخلاص و ايمان شخص مي شود؛ مايه توجه خاصّ و نظر رحمت کامل آن حضرت نسبت به بنده مي شود.

[="Tahoma"][="#FF0000"]

معجم احاديث الامام المهدي
[/]

کتاب معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام از سوي هيئت علمي مؤسسه معارف اسلامي قم - که مرکب از عده اي از افاضل و فرهيختگان است - با اشراف حجةالاسلام علي کوراني و تحت رياست آيةاللّه سيد عباس مهري جمع آوري شده و در سال 1412 ق در پنج جلد انتشار يافته است. اين کتاب، تقريباً داراي دو هزار حديث در موضوعات مختلف و متنوع مربوط به امام زمان عليه السلام است. با نگاه به چهارصد منبع قديم و جديد، مطبوع و مخطوط و سنّي و شيعي گردآوري شده است.

[="Tahoma"][="#FF0000"]

اشراط الساعة
[/]

اشراط جمع شَرَط به معناي علامت است. بنابراين «اشراط الساعة» به معناي نشانه هاي نزديک شدن قيامت است. اين اصطلاح بر مجموع حوادثي اطلاق مي شود که پيش از واقعه عظيم قيامت، اتفاق خواهد افتاد. تعبير «اَشْراطُ السَّاعَة» تنها يک بار در قرآن کريم در آیه 18 سوره محمد بکار رفته است.در روايات - به ويژه از طريق اهل سنّت اين انگاره، فراوان مورد اشاره قرار گرفته است. يکي از حوادث مهمي که در آستانه قيامت رخ خواهد داد و مورد اتفاق شيعه و اهل سنّت است، ظهور مردي از خاندان پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله مي باشد. شيعه معتقد است: او فرزند امام حسن عسکري عليه السلام است که در سال 255 ق. متولد شده و هم اکنون به قدرت الهي زنده است. هر گاه خداوند اراده کند، او پرچم قيام را بر دوش خواهد گرفت و تا او نيايد و حکومت عدل را در گيتي برپاي ندارد، عمر جهان به سر نمي رسد و قيامت بر پا نمي گردد. به نظر مي رسد روايات بيانگر نشانه هاي ظهور و روايات حکايتگر نشانه هاي برپايي قيامت، در هم آميخته شده باشند.

[="Tahoma"][="#FF0000"]دين نوين[/]

امام صادق عليه السلام فرمود: «هنگامي که قائم (عج) خروج مي کند، فرمان نو، کتاب نو و روش نو و قضاوت نو مي آورد». براي برخي با توجّه به اين روايت و روايات ديگر اين سؤال پيش مي آيد که آيا به هنگام ظهور مهدي موعود (عج) دين جديدي آورده خواهد شد و آيا دين ديگري غير از اسلام هم وجود دارد؟ در پاسخ مي توان گفت: تعبير به نو و جديد، اشاره به اين است که انقلاب مهدي (عج) يک دگرگوني اساسي است نه روبنايي، از اين رو جامعه گمان مي کند چيز جديدي غير از اسلام است. به عبارت ديگر پيرايه هايي که در طول تاريخ اسلام زمامداران ناطق و ديگران به اسلام بسته اند، اسلام را طوري کرده، که اگر امام قائم (عج) آنها را از اسلام دور کند و حقيقت اسلام را آشکار سازد، مردم عادي خواهند گفت اين يک چيز جديدي است نه اسلام، در صورتي که اسلام واقعي همين است.

موضوع قفل شده است