بت چیست؟

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بت چیست؟

سلام بر سروران گرامی

بت چیست و اولین بت را که ساخت ؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: کریم

[=Times New Roman]بت چیست و اولین بت را که ساخت ؟
بت در عربی صنم ویا وثن نامیده می شود، و همانطور که در کتب لغت مانند:مفردات راغب،التحقیق وغیره آمده است بت ویا صنم هیکل وجثه ای است که از نقره،ویا مس ویا چوب ساخته می شود ومردم برای تقرب به خداوند او را عبادت می کنند وبرای او نذر می کنند. وفرق صنم با وثن در این است که اگر بت شکل صورت وجسم داشته باشد صنم است واگر نداشته باشد وثن گفته می شود.
اما در مورد اینکه چه کسی اولین بار بت ساخت در کتاب قصص الانبیاء قطب الدین راوندی ص 67آمده است که.و امام باقر می فرماید اولین نفری که بت را ساخت شیطان بوده است که شکل حضرت آدم علیه السلام را به صورت مجسمه ساخت ، تا بین آنها فتنه ایجاد کند وآنها را از عبادت خدا باز دارد...عد از اینکه ود که از فرزندان ونوادگان حضرت آدم علیه السلام بود می میرد ومردم شیون وزاری می کنند شیطان دوباره پیش آنها آمده ومجسمه او را می سازد ومردم بر او تعظیم کرده وسجده می کنند. وبه این ترتیب بت پرستی شروع می شود.
به اسامی بت های اولیه در قرآن نیز در سوره نوح اشاره شده است.

[=Akhbar MT]وَ قال[=system]ُ والا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَ نَسْراً (نوح/23)و گفتند: زنهار، خدايان خود را رها مكنيد، و نه «وَدّ» راواگذاريد و نه «سُواع» و نه «يَغُوث» و نه «يَعُوق» و نه «نَسْر» را.

بنابر احادیث سکه امروزی و مال منال نیز نوعی بت است

[=times new roman]الاعراف
وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یكُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ«11»
و در حقیقت‏شما را خلق کردیم سپس به صورتگری شما پرداختیم آنگاه به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید پس [همه] سجده کردند جز ابلیس که از سجده‏کنندگان نبود

قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ«12»
فرمود چون تو را به سجده امر کردم چه چیز تو را باز داشت از اینکه سجده کنی گفت من از او بهترم مرا از آتشی آفریدی و او را از گل آفریدی

سلام

در حقیقت اولین کسی که بت را افرید خود خدا بود و تنها کسی که به این بت سجده نکرد ابلیس بود چه رمزی در این ایات نهفته است !

[=times new roman]سلام
پس هرچه به صورت انسان یا هر شیء دیگری ساخته شود و بر او سجده نیز بشود لزوماً بت نیست بلکه اگر انرا خدا بسازد و فرمان به سجده بر او بدهد هرکه سجده نکند شیطان میشود .
قابل توجه وهابیون و انان که تحت تاثیر تبلیغات نادرست انان قرار گرفته اند !

[=times new roman]سلام
نمونه شیء آن خانه کعبه است و نمونه انسان آن زمانی است که امام عصر و الزمان به آن تکیه کند .

antiuwamism;356307 نوشت:
بنابر احادیث سکه امروزی و مال منال نیز نوعی بت است

آنچه ما عرض کردیم براساس معنای رایج واصلی آن بود واین معنا قابل گسترش است به این طریق که هر چه انسان به دید استقلال بنگرد وآنرا موثر در سرنوشت خود وجامعه بداند نوعی بت است واین شامل پول،خانواده،پست ومقام وغیره می شود که شخص عشق علاقه اش به این بیشتر از نقش اصلی وابزاری آنها باشد مثلا به خاطر علاقه بیش از حد به همسر نظر او را بر تکالیف الهی مقدم دارد ویا به خاطر رسیدن به منصب ومقام حدود الهی را رعایت نکند واقدام به کارهای حرام وضد انسانی بکند.

فتا 1;356339 نوشت:
وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یكُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ«11»
و در حقیقت‏شما را خلق کردیم سپس به صورتگری شما پرداختیم آنگاه به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید پس [همه] سجده کردند جز ابلیس که از سجده‏کنندگان نبود
قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ«12»
فرمود چون تو را به سجده امر کردم چه چیز تو را باز داشت از اینکه سجده کنی گفت من از او بهترم مرا از آتشی آفریدی و او را از گل آفریدی سلام
در حقیقت اولین کسی که بت را افرید خود خدا بود و تنها کسی که به این بت سجده نکرد ابلیس بود چه رمزی در این ایات نهفته است !

اگر به کتب اعتقادی بحث مربوط به توحید در عبادت رجوع کنید از جمله کتاب الهیات آیةالله سبحانی وآموزش عقاید استاد مصباح جواب مفصل این سوال را خواهید یافت ولی به طور اجمالی می توان گفت: سجده فرشتگان برحضرت آدم علیه السلام عبادت او نبود چون آنچه در معنای عبادت وجود دارد مستقل دانستن موجود مورد عبادت در تاثیر گزاری برسرنوشت انسان است ومشرکان نیز همانطور که قرآن نقل می کند بتها را عبادت می کردند،مانعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی، ما آنها را جزبرای آنچه ما را به خدا نزدیک کنند عبادت نمی کنیم.(زمر/3)
بت پرستها خود اعتراف دارند که عبادت این بتها موجب قرب آنها به خدا می شود در حالی که خدا این نوع عبادت را اجازه نداده است چون آنها اجسام بی خاصیتی هستند.اما سجده فرشتگان بر حضرت آدم از باب عبادت او نبوده است بلکه بخاطر امر خدا وامتثال امر ایشان بوده است.

کریم;356616 نوشت:
اگر به کتب اعتقادی بحث مربوط به توحید در عبادت رجوع کنید از جمله کتاب الهیات آیةالله سبحانی وآموزش عقاید استاد مصباح جواب مفصل این سوال را خواهید یافت ولی به طور اجمالی می توان گفت: سجده فرشتگان برحضرت آدم علیه السلام عبادت او نبود چون آنچه در معنای عبادت وجود دارد مستقل دانستن موجود مورد عبادت در تاثیر گزاری برسرنوشت انسان است ومشرکان نیز همانطور که قرآن نقل می کند بتها را عبادت می کردند،مانعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی، ما آنها را جزبرای آنچه ما را به خدا نزدیک کنند عبادت نمی کنیم.(زمر/3)
بت پرستها خود اعتراف دارند که عبادت این بتها موجب قرب آنها به خدا می شود در حالی که خدا این نوع عبادت را اجازه نداده است چون آنها اجسام بی خاصیتی هستند.اما سجده فرشتگان بر حضرت آدم از باب عبادت او نبوده است بلکه بخاطر امر خدا وامتثال امر ایشان بوده است.

[=times new roman]

إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِی عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیئًا وَأُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ

[=times new roman]«آل عمران/10» [=times new roman]
در حقیقت کسانی که کفر ورزیدند اموال و اولادشان چیزی [از عذاب خدا] را از آنان دور نخواهد کرد و آنان خود هیزم دوزخند

إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِی عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیئًا وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

[=times new roman]«آل عمران/116» [=times new roman]
کسانی که کفر ورزیدند هرگز اموالشان و اولادشان چیزی [از عذاب خدا] را از آنان دفع نخواهد کرد و آنان اهل آتشند و در آن جاودانه خواهند بود

وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ

[=times new roman]«الأنفال/28»[=times new roman]
و بدانید که اموال و فرزندان شما [وسیله] آزمایش [شما] هستند و خداست که نزد او پاداشی بزرگ است

إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ

[=times new roman]«التغابن/15» [=times new roman]
اموال شما و فرزندانتان صرفا [وسیله] آزمایشی [برای شما]یند و خداست که نزد او پاداشی بزرگ است


[=times new roman]وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ بِالَّتِی تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِی الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ«سبأ/37»
و اموال و فرزندانتان چیزی نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند مگر کسانی که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند پس برای آنان دو برابر آنچه انجام داده‏اند پاداش است و آنها در غرفه‏ها[ی بهشتی] آسوده خاطر خواهند بود
[=times new roman]

اگر دقت فرمایید اموال و فرزندان موجب فتنه اند اما اگرصحیح استفاده شوند موجب پاداشی عظیم میگردند .

[=times new roman]پس هر سجده ای از روی عبادت نیست کما اینکه سجده ساحران بر موسی و حضرت یعقوب بر یوسف از روی اطاعت حق بود نه عبادت معبودی دیگر .[=times new roman]

و اگر چنین باشد پاداشی دو چندان خواهد داشت !

فتا 1;356076 نوشت:
[=times new roman]سلام بر سروران گرامی

بت چیست و اولین بت را که ساخت ؟


سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
به نظر میرسد از دید شما بزرگوار یک بررسی منطقی مد نظرتان است . یعنی اینکه بت وبت پرستی را از دو دیدگاه مفهومی وماهیتی مورد بررسی قرار گیرد . جناب کارشناس محترم موضوع را از دیدگاه ماهیتی به بررسی موضوع پرداخته اند .از آنجا که سؤال از ماهیت، سؤال از حقیقت و چیستی شیء است، بنا براین، در مقام سؤال از ماهیت باید پاسخی داده شود که به اصطلاح، تعریف حدی آن شیء باشد، گفته اند: "حد عبارت است از قولی که ماهیت شیء را بیان می کند .می دانیم که در علم منطق تعریف شیء با حد عبارت است از: تعریف با فصل قریب (وجه تمایز اصلی شیء)؛ چه حد تام که باید جنس قریب و فصل قریب آن ذکر شود و چه حد ناقص که شامل جنس بعید و فصل قریب یا فصل قریب به تنهایی می باشد.

بنابراین ماهیت از آنجا که اشاره به حدود حقیقی اشیاء دارد و آن را از سایر حدود وجودی مشخص می کند قابل تعریف با حد است اما مفهوم (غیر از مفاهیم حقیقی که همان ماهیت است) از چنین اتحاد و تطابق ذاتی با شیء یا فرد خارجی برخوردار نیست بنابراین قابل تعریف با حد هم نخواهد بود . مگر آن که بخواهیم خود مفهوم را باقطع نظر از اینکه مفهوم برای چه چیزی باشد تعریف کنیم که در این صورت به عنوان کیف نفسانی قابل تعریف خواهد بود.
دراین صورت بت عبارت است از هر انچه که در نظر انسان دارای ارزشی از نوع پرستش و اکرامی باشد که این ارزش حقیقی نیست و مجازی هم نیست بلکه مطلقا" کاذب است . یعنی بت عبارت است از نوعی ارزش اعتباری کاذب ، در مفهوم کلی . وبدیهی است که هر آنچه از اعتبارات مفهومی که کاذب باشد حجاب ومانعی است برای دریافت حق وحقیقت .

[=times new roman]سلام
پس بت انچیزیست که انرا مقدس بدانیم و بپرستیم حتی اگر خانه کعبه یا حجرالاسود باشد که در این صورت مشرک میشویم حال اگر شیء یا شخص را مقدس بدانیم ولی نپرستیم نه ان شیء یا شخص بت است و نه ما مشرک .

فتا 1;357180 نوشت:
[=times new roman]سلام
پس بت انچیزیست که انرا مقدس بدانیم و بپرستیم حتی اگر خانه کعبه یا حجرالاسود باشد که در این صورت مشرک میشویم حال اگر شیء یا شخص را مقدس بدانیم ولی نپرستیم نه ان شیء یا شخص بت است و نه ما مشرک .

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش بزرگوار شما هم که نصف مطلب را که مرادتان بود را دریافت کردید واصل مطلب را به باد سپردید !!!:ok: دوباره با دقت مطالعه بفرمایید وبه کلمه ی اعتبار کاذب هم دقت کنید !!!!:read: کعبه وحجر الاسود درمیان معتقدانش اعتبار حقیقی دارند ونه اعتبار کاذب :Gol: اما اعتبار بت عقلا" وعرفا" وحقیقتا" کاذب است . حال این بت از هر نوعی باشد . پس تفاوت میان بت و مقدسات اعتبار حقیقی یا اعتبار کاذب آنها است .:Gol:

••ostad••;357190 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش بزرگوار شما هم که نصف مطلب را که مرادتان بود را دریافت کردید واصل مطلب را به باد سپردید !!!:ok: دوباره با دقت مطالعه بفرمایید وبه کلمه ی اعتبار کاذب هم دقت کنید !!!!:read: کعبه وحجر الاسود درمیان معتقدانش اعتبار حقیقی دارند ونه اعتبار کاذب :Gol: اما اعتبار بت عقلا" وعرفا" وحقیقتا" کاذب است . حال این بت از هر نوعی باشد . پس تفاوت میان بت و مقدسات اعتبار حقیقی یا اعتبار کاذب آنها است .:Gol:

[=times new roman]
روزی کـه بـرفـتـنـد حـریـفـان پـی هـر کـار
زاهـد سـوی مـسـجـد شـد و مـن جانب خمار
مــن یــار طــلــب کـردم و او جـلـوه‌گـه یـار
حــاجــی بـه ره کـعـبـه و مـن طـالـب دیـدار
او خـانـه هـمـی جـویـد و مـن صـاحـب خانه

سلام

یعنی میخواهید بفرمایید کسی که به جای خدای کعبه ، کعبه را میپرستد بت پرست نیست .

فتا 1;357246 نوشت:

[=times new roman]
روزی کـه بـرفـتـنـد حـریـفـان پـی هـر کـار
زاهـد سـوی مـسـجـد شـد و مـن جانب خمار
مــن یــار طــلــب کـردم و او جـلـوه‌گـه یـار
حــاجــی بـه ره کـعـبـه و مـن طـالـب دیـدار
او خـانـه هـمـی جـویـد و مـن صـاحـب خانه

سلام

یعنی میخواهید بفرمایید کسی که به جای خدای کعبه ، کعبه را میپرستد بت پرست نیست .

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش بزرگوار تقدس خانه ی کعبه به اعتبار صاحبش است . وگرنه که خانه ی کعبه خود جز مشتی خاک وسنگ نیست واگر اعتبار حقیقی صاحب خانه نباشد خانه ی کعبه با دیگر خانه ها چه تفاوتی میتواند داشته باشد ؟ این شرافت صاحب خانه است که اعتباری حقیقی میباشد . وگرنه از لحاظ عظمت ظاهری و .... برجهایی اکنون در جهان است که..... پس شرافت خانه ی خدا یک اضافه ی تشریفی است نه یک اضافه ی حقیقی ! واین واضح است که هرکس حقیقت را به تشریف ترجیح دهد نیز گمراه است . البته دقت بفرمایید عرض کردم تشریف ونه شرافت که شرافت از آن صاحب خانه است . وتشریف اضافه ی مکان این شرافت است .:Gol:

[=times new roman]

••ostad••;357275 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش بزرگوار تقدس خانه ی کعبه به اعتبار صاحبش است . وگرنه که خانه ی کعبه خود جز مشتی خاک وسنگ نیست واگر اعتبار حقیقی صاحب خانه نباشد خانه ی کعبه با دیگر خانه ها چه تفاوتی میتواند داشته باشد ؟ این شرافت صاحب خانه است که اعتباری حقیقی میباشد . وگرنه از لحاظ عظمت ظاهری و .... برجهایی اکنون در جهان است که..... پس شرافت خانه ی خدا یک اضافه ی تشریفی است نه یک اضافه ی حقیقی ! واین واضح است که هرکس حقیقت را به تشریف ترجیح دهد نیز گمراه است . البته دقت بفرمایید عرض کردم تشریف ونه شرافت که شرافت از آن صاحب خانه است . وتشریف اضافه ی مکان این شرافت است .:Gol:

سلام

عرض بنده نیز همین است اگر شرافت خانه به واسطه صاحبش میباشد خانه پیامبر نیز دارای شرافت است حال چگونه است که مشتی توسل به انرا شرک میدانند و توسل به کعبه و حجرالاسود مانعی ندارد که اگر توسل به خانه پیامبر شرک باشد چرا توسل به حجرالاسود شرک نیست .

فتا 1;357276 نوشت:

سلام

عرض بنده نیز همین است اگر شرافت خانه به واسطه صاحبش میباشد خانه پیامبر نیز دارای شرافت است حال چگونه است که مشتی توسل به انرا شرک میدانند و توسل به کعبه و حجرالاسود مانعی ندارد که اگر توسل به خانه پیامبر شرک باشد چرا توسل به حجرالاسود شرک نیست .

0

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش بزرگوار شرافت یک امر اعتباری است وامر اعتباری یک موضوع نسبی است . شرافت خالق هرگز با شرافت مخلوق در هر مقام قابل مقایسه نیست . پیامبر عظیم الشأن اسلام نیز گرچه بر کل خلق عالم شرافت دارند اما هرگز این شرافت عظمی با شرافت خالق قابل مقایسه نیست . به همین جهت اضافه ی تشریفی خانه ی کعبه و حجر الاسود که از شرافت خالق تفویض شده را در مقام نسبت نمیتوان با شرافت خانه ی پیامبر (ص) ، دریک مقام دانست .گرچه این خانه نیز به واسطه ی نور وجود مقدس پیامبر (ص) دارای شرافتی عظیم است . به عبارتی خانه ی خدا بدون واسطه شرافت تقدس راا از خالق کسب نموده اما خانه ی پیامبر ( ص) به واسطه ، «نور وجود یک مخلوق مقدس» شرافت یافته . نتیجه این که خانه ی پیامبر درمقام نسبت بعد از تقدس خانه ی خدا میباشد . اما به هر حال مقدس شمردن خشت و دیوار را در حد پرستش بدون لحاظ نمودن صاحب قداست و شرافت را میتوان در مفهوم اعتباری با بت پرستی قرین دانست . یعنی کعبه به اذن خداوند مقدس است و ادای احترام به آن با اذن شرعی میباشد . اما قداست خانه پیامبر (ص) یک قداست عرفی است .

••ostad••;357292 نوشت:
0[/]

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش بزرگوار شرافت یک امر اعتباری است وامر اعتباری یک موضوع نسبی است . شرافت خالق هرگز با شرافت مخلوق در هر مقام قابل مقایسه نیست . پیامبر عظیم الشأن اسلام نیز گرچه بر کل خلق عالم شرافت دارند اما هرگز این شرافت عظمی با شرافت خالق قابل مقایسه نیست . به همین جهت اضافه ی تشریفی خانه ی کعبه و حجر الاسود که از شرافت خالق تفویض شده را در مقام نسبت نمیتوان با شرافت خانه ی پیامبر (ص) ، دریک مقام دانست .گرچه این خانه نیز به واسطه ی نور وجود مقدس پیامبر (ص) دارای شرافتی عظیم است . به عبارتی خانه ی خدا بدون واسطه شرافت تقدس راا از خالق کسب نموده اما خانه ی پیامبر ( ص) به واسطه ، «نور وجود یک مخلوق مقدس» شرافت یافته . نتیجه این که خانه ی پیامبر درمقام نسبت بعد از تقدس خانه ی خدا میباشد . اما به هر حال مقدس شمردن خشت و دیوار را در حد پرستش بدون لحاظ نمودن صاحب قداست و شرافت را میتوان در مفهوم اعتباری با بت پرستی قرین دانست . یعنی کعبه به اذن خداوند مقدس است و ادای احترام به آن با اذن شرعی میباشد . اما قداست خانه پیامبر (ص) یک قداست عرفی است .[/b][/]

[=times new roman][=times new roman][=times new roman][=times new roman]سلام

از كجا به اين نتيجه رسيديدكه خانه پيامبر قداست عرفي دارد حال در مورد كربلا چه نظري داريد در مورد مسجد الاقصي نظرتان چيست ايا محلي كه روزي قبله مسلمانان بوده نيز قداست عرفي دارد ؟

فتا 1;357321 نوشت:
[=times new roman]سلام

از كجا به اين نتيجه رسيديدكه خانه پيامبر قداست عرفي دارد حال در مورد كربلا چه نظري داريد در مورد مسجد الاقصي نظرتان چيست ايا محلي كه روزي قبله مسلمانان بوده نيز قداست عرفي دارد ؟


سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش بنده به این نتیجه نرسیدم بلکه مستندات از آیات قرآن کریم این نتیجه را حاصل مینماید :Gol: ‹‹ ان اول بيت وُضِعَ للناس للذي ببكه` مباركاً و هدي للعالمين فيه آيات بينات مقام ابراهيم و من دخله كان امنا و لله علي الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلاً و من كفر فان الله غني عن العالمين ››
(1) در حقيقت، نخستين خانه اي كه براي [عبادت ] مردم، نهاده شده، همان است كه در مكه است و مبارك، و براي جهانيان [مايه] هدايت است. در آن، نشانه هايي روشن است [از جمله ] مقام ابراهيم و هركه درآن درآيد در امان است؛ و براي خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است، [البته بر] كسي كه بتواند به سوي آن راه يابد و هركه كفر ورزد، يقيناً خداوند از جهانيان بي نياز است. میبینید که مقام تشریفی خانه کعبه یک مقام تشریعی نیز است وخداوند خود این شرافت را بر خانه کعبه عنایت فرموده اما درمورد خانهی پیامبر (ص) اینگونه تشریعی را نداریم .بلکه عرف اسلامی به واسطه ی حضور نورانی پیامبر (ص) قداست یافته است . درسایر موارد نیز هرکجا در شریعت مستقیما" تفویض قداست نشده باشد نیز وضع به همین صورت است . به نظرم بحث در این قسمت تکمیل شده :ok: به دلیل خاتمه تعطیلات از پیگیری مستمر بحث معذورم . خیر دوجهان را برای دوستان بزرگوار از خداوند طلب میکنم . :Gol:

فتا 1;357276 نوشت:
عرض بنده نیز همین است اگر شرافت خانه به واسطه صاحبش میباشد خانه پیامبر نیز دارای شرافت است حال چگونه است که مشتی توسل به انرا شرک میدانند و توسل به کعبه و حجرالاسود مانعی ندارد که اگر توسل به خانه پیامبر شرک باشد چرا توسل به حجرالاسود شرک نیست .

اسلام
عبادت مخصوص خداوند است،ا(ایاک نعبد وایاک نستعین) واشکال اساسی بر بت پرستان عبادت سنگ وچوب بود چون همانطور که قبلا نیز اشاره شد طب آیات قرآن آنها بت را که ساخته دست بشر بود عبادت می کردند وآنها موثر در نزدیکی به خدا می دانستند واین عبادت مستقل بود در حالی که خدا اجازه چنین عبادتی را نمی دهدیل اما تعظیم در برابر حجرالاسود ویا کعبه از باب عبادت آنها نیست و وبرای این تعظیم واحترام دلیل از جانب خداوند وجود دارد که اجازه داده اند ما به سمت کعبه نماز بخوانیم ویا حجرالاسود را ببوسیم و آنرا استلام کنیم. اما نسبت به بتها ویا خانه پیامبر چنین اجاز های وجود ندارد.
پس نکته مهم در اینجا این است که ما برای احترام وکرنش در مقابل ا شیاء باید دلیل داشته باشیم. البته آنچه که در مورد حجرالاسود وجود دارد استحباب بوسیدن و دست کشیدن بر آن از باب تبرک است و توسل
به آن نقل نشده است. توسل واسطه قرار دادن شخص با آبرویی است بین خود وخداوند متعال (یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله) واین واسطه اولیاء الهی هستند. واحترامی که آنها در پیشگاه خدا دارند ویا قسم دادن خدا به مقام ومنزلت کعبه ویا امور مقدس که اینها را از خدا گرفته اند .لذا در اینجا شرک پیش نمی آید چون ما با این واسطه قرار دادن آنهارا عبادت نمی کنیم وعبادت آن است که با اعتقاد به استقلال آنها در تاثیر گذاری در برابر آنها تعظیم کنی واز آنها طلب حاجت نمایی واین منوط به این است که ما برای واسطه قرار دادن این موارد دلیل ومجوز شرعی ودینی داشته باشیم.

[="Times New Roman"][="Navy"]سلام علیکم و رحمه الله


[/]

[="Times New Roman"][="Navy"]سلام علیکم و رحمه الله


[/]

موضوع قفل شده است