جمع بندی جهنم بودن باطن دنیا

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جهنم بودن باطن دنیا

با سلام خدمت شما کارشناس گرامی
از برخی علما و حکمای الهی شنیده ام که باطن دنیا جهنم است!!
لطفا این مطلب را شرح بفرمایید.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: جناب استاد

فهیمه.;806965 نوشت:
با سلام خدمت شما کارشناس گرامی
از برخی علما و حکمای الهی شنیده ام که باطن دنیا جهنم است!!
لطفا این مطلب را شرح بفرمایید.

بسمه تعالی
بابت تاخیر در پاسخگویی از محضرتان عذر خواهم.

علامه حسن زاده آملی درباره دنیا فرموده: و هی الجسر (الصّراط) الممدود بین الجنّه والنّار/ این همان پل است که در وصف او مأثور است که از مو باریک تر و ازشمشیرتیزتر است.
واعظی برمنبرمردم را اندرز و بیم می دادکه ای مردم! پلی بر روی جهنّم کشیده شده است که از مو باریک تر و از شمشیرتیزتر است و همه باید از این پل عبور کنند هرکس از آن بگذرد وارد بهشت می شود. یکی از مستمعین گفت: آقا ! آیا این پل دستگیره هم دارد؟ گفت: خیر. گفت: پس همه ی ما را افتاده ببین.
ای عزیز! باطن دنیا، جهنّم است ((وَ إِن مِنکُم إِلاَّ وَارِدُهَا کَانَ عَلَی رَبِّکَ حَتماً مَقضِیاً ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقُوا وَ نَذَرُ الظَّالِمینَ فِیهَا جِثِیاً )) / مریم . 74 ؛ به قضای حتم الهی همه باید وارد دنیا بشوند و این پل که بر روی جهنّم کشیده شده است صراط مستقیم است که به لحاظ عقل عملی؛ عدالت متوسط بین افراط و تفریط است که اَحَدِّ مِنَ السَّیف یعنی از شمشیرتیزتر است و به لحاظ عقل نظری؛ در علم توحید و فروع آن مثلاً اَدَقِّ مِنَ الشَّعر یعنی از مو باریک تر است. معصوم درباره ورودش به دنیا فرموده است (( جِزنَاهَا وَ هِی خَامِدَهٌ )) .
در حدیث است که روزی جناب رسول الله ( صلّی الله علیه و آله) با اصحابش درمسجد نشسته بودند، ناگهان آوازی سخت شبیه صدای فرو ریختن دیوار و فرود آمدن خرسنگی مثلاً شنیدند وهولناک شدند. رسول الله فرمود : مدّت هفتاد سال است که سنگی ازبالای جهنم رها شده است واینک به قعرآن رسیده است و این صدا ازسقوط آن سنگ به قعر جهنّم بوده است! هنوز رسول الله از کلامش فارغ نشده بود که فریاد و شیون ازخانه منافقی برخاست که هفتاد سال عمر کرد و درآن ساعت بمرد. رسول الله گفت : الله اکبر. پس صحابه دانستند که آن سنگ این منافق بودکه از آن روز (که)خلق شده است تا کنون در جهنّم سرازیر بود و فرود می آمد و در آن وقت به قعر آن رسیده است.
قال الله تعالی (( إِنَّ المُنَافِقینَ فِی الدَّرَکِ الأسفَلِ مِنَ النَّار )) مانند این صدای هولناک در هرشبانه روز بسیار است ولیکن گوش برزخی باز نیست تا بشنود. کاملی باید که در چشم ها و گوش ها تصرّف کند تا بتوانند وقایع و احوال برزخی نفوس را ببینند و بشنوند. تو که جسر ممدود بین جنّت و ناری، خود را باش تا نیفتی... عاقل را اشاره کافی است ...

* قسمتی از مقاله ی حقیقت انسان درعرفان علاّمه حسن زاده آملی/ کیهان اندیشه، آذر و دی1371، ص39

پاسخی دیگر از بیان حکیم بزرگوار مرحوم حاج ملا هادی سبزواری :



فان الدنیا باطنه جهنم ؛ ان جهنم لمحیطة بالکافرین(1)؛
ان الذین یاکلون اموال الیتامی ظلما انما یاکلون فی بطونهم نارا ،
(2)و روی عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم : انه کان قاعدا مع اصحابه فی المسجد فسمعوا هدة عظیمة فارتاعوا فقال صلی الله علیه و آله و سلم : اتعرفون ما هذه الهدة . قالوا : الله و رسوله اعلم . قال : حجر القی من اعلی جهنم منذسبعین سنة ، الان وصل الی قعرها و من سقوطه فیها هذه الهدة . فما فرغ من کلامه الا و الصراخ فی دار منافق من المنافقین قد مات و کان عمره سبعین سنة فقال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم الله اکبر فعلمت الصحابة ان هذا الحجر هو ذلک و انه منذخلقه الله یهوی فی جهنم فلما مات حصل فی قعرها . قال الله تعالی : ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار(3).
و لکون باطن الدنیا هو جهنم کان المراد بالورود علی النار فی قوله تعالی : و ان منکم الا واردها کان علی ربک حتما مقضیا(4)،
هو الورود علی الدنیا و لذا حیث یسئل عن شموله لهم علیهم السلام قال علیه السلام : جزناها و هی خامدة یعنی لم ینشب فینا مخالب الدنیا و لم نقع فی اشراکها ولم یتعلق باذیالنا ایدی علائقها (5).


معنای فرمایش ایشان با اندکی توضیح این است که دنیا را دو صورت است : یکی ظاهری و دیگری باطنی . ظاهر دنیا همین است که مردم شاهد آن هستند و خداوند درباره آن می فرماید : یعلمون ظاهرا من الحیوة الدنیا و هم عن الاخرة هم غافلون ؛ (6)اینان از زندگی دنیا چیزی جز ظاهر نمی دانند و از آخرت غافلند . »
و اما باطن دنیا عبارت است از جهنم که در آخرت ؛ یعنی روز « تبلی السرائر » برای مردم آشکار می گردد . خداوند می فرماید : « بی شک جهنم بر کافران محیط است . » و در جای دیگر می فرماید : « بی گمان آنان که اموال یتیمان را ظالمانه می خورند همانا در شکم هایشان آتش می خورند . »
و از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت است که ایشان با جمعی از صحابه در مسجد نشسته بودند که ناگهان صدای سهمگینی شبیه صدای ریزش دیوار شنیدند . حضرت فرمود : آیا می دانید این صدای چه بود ؟ گفتند : خدا و رسولش بهتر می دانند . فرمود : هفتاد سال پیش سنگی از بالای جهنم رها شد و الآن به قعر آن رسید . این صدای سقوط آن سنگ در جهنم بود . هنوز پیامبر از سخن گفتن فارغ نگشته بود که صدای شیون از خانه منافقی که درهمان ساعت ، در سن هفتاد سالگی مرد برخاست . سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تکبیرگفت و یاران دانستند مراد از سنگی که حضرت لحظاتی پیش بدان اشاره فرمودندهمین منافق بود و از همان زمان که خدایش آفرید ، در جهنم افتاد و وقتی که مرد به ته آن رسید .
خداوند می فرماید : « منافقان در پایین ترین جای جهنم قرار دارند . » و چون جهنم ، باطن دنیاست منظور از ورود بر آتش در قول خداوند که می فرماید : « کسی از شما نیست مگر آن که بر آتش وارد گردد و این چیزی است حتمی و شدنی . » همین ورود در دنیاست . لذا وقتی که از امام علیه السلام می پرسند آیاشما هم مشمول این آیه و این سخن هستید ؟ امام پاسخ می دهد : « آری ، اماهنگامی که ما از آن عبور کردیم خاموش بود ؛ یعنی ما از دنیا در حالی عبور کردیم که چنگال هایش در ما فرو نرفت و در دام هایش نیفتادیم و وابستگی های آن به دامان ما بند نشد . »

اکنون ای عزیز ! اگر به مبدا و معاد اعتقادی داشته باشی و هم چنین دراین ادعا که می گویی : می خواهم خوب باشم و گناه نکنم ولی راه آن رانمی دانم ، راست بگویی . در صورتی که سبب ابتلای تو به گناه ، فقط غفلت ازاعتقادات باشد ، باید بدانی که درمان درد تو و راه علاج بیماری تو همان است که از زبان گهربار حسین بن علی علیهما السلام برای تو بیان شد : بنابر این ، لازم است در تک تک اوامر آن حضرت به خوبی تامل کنی و همه آنها را به خاطر بسپاری ، تا بلکه به یاری خدا در تخفیف گناهان و اصلاح مفاسد اخلاقی قدم های مؤثری برداشته و به طور کلی از گناهان فاصله بگیری ، و ما ذلک علی الله بعزیز .

پی نوشتها:

1. توبه (9) آیه 49 .
2 . نساء (4) آیه 10 .
3 . نساء (4) آیه 145 .
4 . مریم (19) آیه 71 .
5 . شرح الاسماء الحسنی ، ص 30 .
6 . روم (30) آیه 7 .

بسمه الخبیر

استاد;809274 نوشت:
پس صحابه دانستند که آن سنگ این منافق بودکه از آن روز (که)خلق شده است تا کنون در جهنّم سرازیر بود و فرود می آمد و در آن وقت به قعر آن رسیده است.

با سلام و عرض ادب و همینطور تسلیّت ایّام

استاد گرامی قسمتی که رنگی نمودم،ممکن است شائبه ی جبر را در ذهن تداعی کند

که این منافق بدبخت از بدو تولد سرنوشتی محتوم و ختم به دوزخ داشته است.

در حالیکه سقوطش از بدو خلقت دنیایی به اعماق جهنم، به نظر همان قرار گرفتنش در دنیا

است،منتهی مؤمنین از این جهنم سالم گذر می کنند و منافقین به لحاظ اعمال سوء خویش

به قعر جهنم سقوط کرده و در آن باقی می مانند همانگونه که در حیات دنیائیشان نیز به زمین

و زرق و برق آن چسبیده بودند.آیا این تحلیل درست است و یا مسئله چیز دیگری است؟

با تشکر

حبیبه;809287 نوشت:
با سلام و عرض ادب و همینطور تسلیّت ایّام

استاد گرامی قسمتی که رنگی نمودم،ممکن است شائبه ی جبر را در ذهن تداعی کند

که این منافق بدبخت از بدو تولد سرنوشتی محتوم و ختم به دوزخ داشته است.

در حالیکه سقوطش از بدو خلقت دنیایی به اعماق جهنم، به نظر همان قرار گرفتنش در دنیا

است،منتهی مؤمنین از این جهنم سالم گذر می کنند و منافقین به لحاظ اعمال سوء خویش

به قعر جهنم سقوط کرده و در آن باقی می مانند همانگونه که در حیات دنیائیشان نیز به زمین

و زرق و برق آن چسبیده بودند.آیا این تحلیل درست است و یا مسئله چیز دیگری است؟

با تشکر

سلام علیکم و رحمة الله
بله برداشت و تحلیل شما کاملا درست است.
خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید.

پرسش:
از برخی علما و حکمای الهی شنیده ام که باطن دنیا جهنم است!! لطفا این مطلب را شرح بفرمایید.

پاسخ:
این امر بر اساس تجسم اعمال است که در «یوم تبلی السرائر» که روز آشکار شدن حقیقت‌ها است، دنیا حقیقت خود را نشان خواهد داد. مرحوم جاج ملا هادی سبزواری در این زمینه می‌فرمایند:
فان الدنیا باطنه جهنم ؛ ان جهنم لمحیطة بالکافرین(1)؛
ان الذین یاکلون اموال الیتامی ظلما انما یاکلون فی بطونهم نارا ،
(2)و روی عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) : انه کان قاعدا مع اصحابه فی المسجد فسمعوا هدة عظیمة فارتاعوا فقال صلی الله علیه و آله و سلم : اتعرفون ما هذه الهدة . قالوا : الله و رسوله اعلم . قال : حجر القی من اعلی جهنم منذسبعین سنة ، الان وصل الی قعرها و من سقوطه فیها هذه الهدة . فما فرغ من کلامه الا و الصراخ فی دار منافق من المنافقین قد مات و کان عمره سبعین سنة فقال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم الله اکبر فعلمت الصحابة ان هذا الحجر هو ذلک و انه منذخلقه الله یهوی فی جهنم فلما مات حصل فی قعرها . قال الله تعالی : ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار(3).
و لکون باطن الدنیا هو جهنم کان المراد بالورود علی النار فی قوله تعالی : و ان منکم الا واردها کان علی ربک حتما مقضیا(4)،
هو الورود علی الدنیا و لذا حیث یسئل عن شموله لهم علیهم السلام قال علیه السلام : جزناها و هی خامدة یعنی لم ینشب فینا مخالب الدنیا و لم نقع فی اشراکها ولم یتعلق باذیالنا ایدی علائقها (5).

معنای فرمایش ایشان با اندکی توضیح این است که دنیا را دو صورت است : یکی ظاهری و دیگری باطنی . ظاهر دنیا همین است که مردم شاهد آن هستند و خداوند درباره آن می فرماید : یعلمون ظاهرا من الحیوة الدنیا و هم عن الاخرة هم غافلون ؛ (6)اینان از زندگی دنیا چیزی جز ظاهر نمی دانند و از آخرت غافلند . »
و اما باطن دنیا عبارت است از جهنم که در آخرت ؛ یعنی روز « تبلی السرائر » برای مردم آشکار می گردد . خداوند می فرماید : « بی شک جهنم بر کافران محیط است . » و در جای دیگر می فرماید : « بی گمان آنان که اموال یتیمان را ظالمانه می خورند همانا در شکم هایشان آتش می خورند . »
و از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت است که ایشان با جمعی از صحابه در مسجد نشسته بودند که ناگهان صدای سهمگینی شبیه صدای ریزش دیوار شنیدند . حضرت فرمود : آیا می دانید این صدای چه بود ؟ گفتند : خدا و رسولش بهتر می دانند . فرمود : هفتاد سال پیش سنگی از بالای جهنم رها شد و الآن به قعر آن رسید . این صدای سقوط آن سنگ در جهنم بود . هنوز پیامبر از سخن گفتن فارغ نگشته بود که صدای شیون از خانه منافقی که درهمان ساعت ، در سن هفتاد سالگی مرد برخاست . سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تکبیرگفت و یاران دانستند مراد از سنگی که حضرت لحظاتی پیش بدان اشاره فرمودندهمین منافق بود و از همان زمان که خدایش آفرید ، در جهنم افتاد و وقتی که مرد به ته آن رسید .
خداوند می فرماید : « منافقان در پایین ترین جای جهنم قرار دارند . » و چون جهنم ، باطن دنیاست منظور از ورود بر آتش در قول خداوند که می فرماید : « کسی از شما نیست مگر آن که بر آتش وارد گردد و این چیزی است حتمی و شدنی . » همین ورود در دنیاست . لذا وقتی که از امام (علیه السلام) می پرسند آیاشما هم مشمول این آیه و این سخن هستید ؟ امام پاسخ می دهد : « آری ، اماهنگامی که ما از آن عبور کردیم خاموش بود ؛ یعنی ما از دنیا در حالی عبور کردیم که چنگال هایش در ما فرو نرفت و در دام هایش نیفتادیم و وابستگی های آن به دامان ما بند نشد . »

اکنون ای عزیز ! اگر به مبدا و معاد اعتقادی داشته باشی و هم چنین دراین ادعا که می گویی : می خواهم خوب باشم و گناه نکنم ولی راه آن رانمی دانم ، راست بگویی . در صورتی که سبب ابتلای تو به گناه ، فقط غفلت ازاعتقادات باشد ، باید بدانی که درمان درد تو و راه علاج بیماری تو همان است که از زبان گهربار حسین بن علی (علیهما السلام) برای تو بیان شد : بنابر این ، لازم است در تک تک اوامر آن حضرت به خوبی تامل کنی و همه آنها را به خاطر بسپاری ، تا بلکه به یاری خدا در تخفیف گناهان و اصلاح مفاسد اخلاقی قدم های مؤثری برداشته و به طور کلی از گناهان فاصله بگیری ، و ما ذلک علی الله بعزیز .

______________________________
پی نوشت‌ها:
1. توبه (9) آیه 49 .
2 . نساء (4) آیه 10 .
3 . نساء (4) آیه 145 .
4 . مریم (19) آیه 71 .
5 . شرح الاسماء الحسنی ، ص 30 .
6 . روم (30) آیه 7 .

موضوع قفل شده است