جمع بندی چرا انسان اشرف مخلوقات است؟

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا انسان اشرف مخلوقات است؟

بسم الله الرحمن الرحیم

طی بررسی ای که بنده حقیر داشتم یکی از برادران یا خواهران قبلا سوالی در این مورد پرسیده بودند به این صورت که چرا اجنه از انسان بهترند ؟
اما بنده سوال دیگری دارم:
آن این که ، چرا انسان ها اشرف «مخلوقات» است . وقتی می گوییم مخلوقات منظورمان فقط موجودات نیست بلکه تمام مخلوقات است . شما به جهان آفرینش بنگرید : این همه ستاره و زیبایی در جهان آفرینش وجود دارد ، آخر انسان چه ویژگی ای دارد که از این همه بزرگی بهتر است ؟

به نظر شما اشرف مخلوقات بودن انسان ها را مغرور نمی سازد ؟ همان طور که باعث شد به اشتباه فکر کنند زمین در مرکز جهان است ؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد جلیل

amirhosseinzarei151;748097 نوشت:
اما بنده سوال دیگری دارم:
آن این که ، چرا انسان ها اشرف «مخلوقات» است . وقتی می گوییم مخلوقات منظورمان فقط موجودات نیست بلکه تمام مخلوقات است . شما به جهان آفرینش بنگرید : این همه ستاره و زیبایی در جهان آفرینش وجود دارد ، آخر انسان چه ویژگی ای دارد که از این همه بزرگی بهتر است ؟

با عرض سلام و خسته نباشید

پاسخ اين سؤال چندان پيچيده نيست، زيرا مى‏ دانيم تنها موجودى كه از نيروهاى مختلف، مادى و معنوى، جسمانى و روحانى تشكيل شده، و در لابلاى‏ تضادها مى ‏تواند پرورش پيدا كند، و استعداد تكامل و پيشروى نامحدود دارد، انسان است.

حديث معروفى كه از امير مؤمنان على ع نقل شده نيز شاهد روشنى بر اين مدعا است:
«خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفريد: فرشتگان و حيوانات و انسان‏، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حيوانات مجموعه‏اى از شهوت و غضبند و عقل ندارند، اما انسان مجموعه‏اى است از هر دو تا كدامين غالب آيد، اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چيره گردد، از حيوانات پست‏تر» -نور الثقلين جلد 3 صفحه 188-

در اينجا يك سؤال باقى مي ماند و آن اينكه آيا همه انسانها از فرشتگان برترند؟ در حالى كه گروهى بى ايمان و شرور و ستمگر هستند كه از پست‏ ترين خلق خدا محسوب مى‏ شوند و به تعبير ديگر آيا بنى آدم در آيه مورد بحث همه انسان ها را شامل مى‏ شود يا تنها گروهى از آن ها را.

پاسخ اين سؤال را در يك جمله مى ‏توان خلاصه كرد، و آن اينكه: آرى همه انسانها برترند، اما بالقوه و بالاستعداد، يعنى همگى اين زمينه و شايستگى را دارند، حال اگر از آن استفاده نكنند، و سقوط نمايند مربوط به خودشان است.
گر چه برترى اساسى انسان بر ساير موجودات روى جنبه‏هاى معنوى و انسانى او است ولى بى مناسبت نيست كه بدانيم به گفته دانشمندان انسان حتى از نظر نيروهاى جسمانى در بعضى از جهات از ساير جانداران قويتر و نيرومندتر است (هر چند از پاره‏اى جهات ضعيفتر به نظر مى‏ رسد).- تفسير نمونه، ج‏12، ص: 200-

amirhosseinzarei151;748097 نوشت:
به نظر شما اشرف مخلوقات بودن انسان ها را مغرور نمی سازد ؟

ابتدا توجه داشته باشید که این برتری انسان بالقوه است - در بالا اشاره شد- و ناظر به جایگاه انسانیت است (نه جایگاه من و شما) جائی برای مغرور شدن من و شما نمی ماند زیرا ممکن است من و شما به این جایگاه نرسیم و حتی برعکس از پلکان ترقی سقوط کنیم و جایگاه خود را به جائی رسانیم که قرآن در مورد آن می فرماید:
«أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل؛‏ آنها همچون چهارپايانند؛ بلكه گمراهتر» (اعراف آیه 179)

ثانیاً بالفرض بپذیرم بودن این مقام برای انسان، انگیزه ای در من و شما ایجاد می کند تا مغرور شویم اما دقت نمائید که وجود همین انگیزه خود از عللی است که انسان را اشرف مخلوقات می سازد زیرا ما در دل خود کششی دارد که باید از آن چشم پوشی کند (یعنی مبارزه با غرور) و الا از مقام خود تنزل پیدا می کنیم و این همان پرورش یافتن در میان تضاد هاست که در بالا اشاره به آن شد.

در نتیجه از دیدگاه ما وجود این مقام ایجاد غرور نمی کند و بالفرض اگر ایجاد غرور هم کند با توجه به اینکه باید با آن مبارزه کرد، نیروی خواهد بود که می تواند انسان را به سمت کمال یا به سمت جهالت هدایت کند (وجود تضاد) لذا وجود این انگیزه، نیروی می شود که برای پرورش انسان لازم خواهد بود.
همانند بحث لذات شهوانی که اگر در مسیر خود استفاده شود پله ای برای صعود و اگر در غیر مسیر خود استفاده شود چاهی برای سقوط انسان خواهد شد و بسته به هر فرد دارد که چگونه با آن برخورد کند.

طبعاً فردی که این مقام را شناخت و در میان این تضاد ها از آن خوب بهره گرفت، مسیری برای سعادت خود یافته تا آن را طی کند.

بسمه العلیّ

با سلام و عرض ادب استاد گرامی

در آیه شریفه ی:"و لقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیرا ممن خلقناه تفضیلا" 70 /اسراء

به برتری انسان بر بسیاری از مخلوقات تاکید شده است نه همه ی آنها.ضمن اینکه اگر درست خاطرم باشد،حضرت علامه محمد تقی جعفری

رحمة الله علیه،از این آیه به عنوان استشهادی بر نفی اشرفیت انسان بر مخلوقات استفاده کرده بودند(کتاب هدف آفرینش).

حال سؤال بنده این است که وصف اشرف مخلوقات برای انسان از کجا نشأت می گیرد و چه مستنداتی دارد؟

با سپاس

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين تابیک

پاسخ:

اشرف مخلوقات بودن انسان و برتري او بر تمام مخلوقات الهي، امري مسلّم و قطعي در آيات قرآن نيست، در عين حال، برخي از مفسّران بر آنند كه انسان اشرف بر تمام مخلوقات الهي است (1).
قرآن مجيد از كرامت و ارجمندي انسان و برتري او بر بسياري از موجودات ديگر سخن به ميان آورده(2) و فرموده است: "ما انسان را در بهترين شكل آفريده‏ايم".(3)
اما اصل كرامت انسان از دو ناحيه قابل برّرسي است:
1- كرامت ذاتي، يعني انسان از نظر ساختار وجودي و امكانات، برتري دارد، كه نشانه عنايت ويژه خداوند به نوع انسان است. انسان بر خلاف حيوان و فرشته از شهوت و عقل برخوردار است.
2- كرامت اكتسابي، يعني انسان در پرتو ايمان و عمل صالح، كمالاتي را به دست مي آورد . از جهت همين كمال اختياري است كه مي­تواند به مراتب بالاي هستي دست يابد و از فرشتگان نيز برتر شود. مقام والاي انساني نيز از طريق دست يافتن به كمال اختياري تحقق مي يابد.
انسان تنها موجودي است كه از نيروهاي مختلف، مادي و معنوي تشكيل شده و در لابه لاي تضادها مي‏تواند پرورش پيدا كند و استعداد تكامل و پيشروي نامحدود دارد. امام علي(ع) در اين باره مي‌­فرمايد: "خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفريد: فرشتگان، حيوانات و انسان ها.
فرشتگان عقل دارند، بدون شهوت و غضب.
حيوانات مجموعه‏اي شهوت و غضب­اند و عقل ندارند. اما انسان مجموعه‏اي است از هر دو ؛ هم عقل دارد و هم شهوت و غضب ، تا كدامين غالب آيد.
اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است . اگر شهوتش بر عقلش چيره گردد، از حيوانات پست‏تر". (4)
در نتيجه شرافت انسان در آن است كه مي تواند در ميان تمايلات گوناگون و مختلف و تضادها و تعارضات دروني زمينه و بستر تعالي و رشد خود را فراهم آورده ، به سعادتي عظيم و غير قابل دسترسي ساير موجودات برسد .( موفق باشید)

حبیبه;748363 نوشت:
با سلام و عرض ادب استاد گرامی

در آیه شریفه ی:"و لقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیرا ممن خلقناه تفضیلا" 70 /اسراء

به برتری انسان بر بسیاری از مخلوقات تاکید شده است نه همه ی آنها

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما:
بعضى از مفسران آيه فوق را دليل بر فضيلت فرشتگان بر كل بنى آدم دانسته ‏اند، چرا كه قرآن مى‏ گويد ما انسانها را بر بسيارى از مخلوقات خود برترى داديم، و طبعا گروهى در اينجا باقى مي ماند كه انسان برتر از آنها نيست و اين گروه جز فرشتگان نخواهند بود.

ولى با توجه به آيات آفرينش آدم و سجود و خضوع فرشتگان براى او و تعليم علم اسماء به آنها از سوى آدم، ترديدى باقى نمى ‏ماند كه انسان از فرشته برتر است، بنا بر اين،« كثير» در اينجا به معنى جميع خواهد بود و به گفته مفسر بزرگ طبرسى در مجمع البيان، در قرآن و مكالمات عرب، بسيار معمول است كه اين كلمه به معنى جميع مى‏ آيد.

طبرسى مى‏ گويد: معنى جمله اين است «انا فضلناهم على من خلقناهم و هم كثير: ما انسان را بر ساير مخلوقات برترى بخشيديم و ساير مخلوقات بسيارند».
قرآن در باره شياطين مى‏ گويد: «و اكثرهم كاذبون» (سوره شعراء آيه 223) بديهى است كه شياطين همه دروغگو هستند نه اكثر آنها.
و به هر حال اگر اين معنى را خلاف ظاهر بدانيم آيات آفرينش انسان قرينه روشنى براى آن خواهد بود -تفسیر نمونه ج 12 ص 199-

حبیبه;748363 نوشت:
حال سؤال بنده این است که وصف اشرف مخلوقات برای انسان از کجا نشأت می گیرد و چه مستنداتی دارد؟

برخی از ادله که نشان از برتری جایگاه انسان نسبت به سایر مخوقات را دارد عبارت است از:

الف: روایات که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1 - مَجَالِسُ ابْنِ الشَّيْخِ، عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَمَاعَةٍ عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ الشَّيْبَانِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ النَّخَعِيِّ عَنْ جَدِّهِ سُلَيْمِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ نَصْرِ بْنِ مُزَاحِمٍ الْمِنْقَرِيِّ

عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الزِّبْرِقَانِ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ ع‏ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى‏ وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ‏ يَقُولُ فَضَّلْنَا بَنِي آدَمَ عَلَى سَائِرِ الْخَلْقِ‏... – بحار الانوار ج 57 ص 298-

امام سجاد علیه السلام در مورد آیه‌ی لقد کرمنا بنی آدم فرمودند که خداوند می فرماید ما بنی آدم را بر سائر مخلوقات برتری دادیم.

2 - أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ‏ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ ع

فَقُلْتُ الْمَلَائِكَةُ أَفْضَلُ‏ أَمْ‏ بَنُو آدَمَ فَقَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَكَّبَ فِي الْمَلَائِكَةِ عَقْلًا بِلَا شَهْوَةٍ وَ رَكَّبَ فِي الْبَهَائِمِ شَهْوَةً بِلَا عَقْلٍ وَ رَكَّبَ فِي

بَنِي آدَمَ كِلَيْهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ‏ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ مَنْ غَلَبَتْ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ الْبَهَائِم‏ - علل الشرائع، ج‏1، ص: 5-

راوی بیان می کند که از امام صادق علیه السلام سوال کردم که آیا ملائکه برتر هستند یا بنی آدم؟ امام فرمودند که امام علی علیه السلام فرمود: خداوند ملائکه را عقل داد اما شهوت به آنان نداد و حیوانات را شهوت داد اما عقل به آنها نداد و به انسان هر دوی آنها را داد هر کسی که عقل او بر شهوتش برتری یابد از ملائکه بهتر است و هرکه شهوتش بر عقلش غلبه کند از حیوانات پست تر است.

3 - كما قال سبحانه في الحديث القدسي مخاطبا صفوة خلقه: خلقت‏ الأشياء لأجلك و خلقتك لأجلي‏ - رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين ؛ ج‏1 ؛ ص363 –
خداوند در حدیثی قدسی خطاب به انسان می فرماید تمام اشیا را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم.
در هر حال در روایات فراوانی بر برتری مقام انسان بر جمیع خلق اشاره شده است که در این مختصر به همین مقدار از روایات کفایت می کنیم.

حبیبه;748363 نوشت:
حال سؤال بنده این است که وصف اشرف مخلوقات برای انسان از کجا نشأت می گیرد و چه مستنداتی دارد؟

ب – دلائلی از قرآن که دلالت بر برتری انسان بر سایر موجودات دارد:
انسان گل سرسبد آفرینش است چرا كه خداوند متعال در آغاز آفرينش چهار امتياز و ويژگى منحصر به فرد براى انسان ذكر كرد كه در هيچ يك از موجودات ديگر، حتّى فرشتگان يافت نمى‏شود. توجّه كنيد:
الف) نمايندگى پروردگار
خداوند متعال در آيه 30 سوره بقره، خطاب به فرشتگان فرمود: «إِنِّى جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»؛ من در روى زمين جانشينى [/ نماينده‏اى‏] قرار خواهم داد». يعنى شما فرشتگان شايستگى نمايندگى مرا در زمين نداريد، بلكه موجودى برتر و بالاتر به نام انسان‏ خلق خواهم كرد، كه خليفه من بر روى زمين خواهد بود.
ب) روح خدايى!
در دو آيه از قرآن كريم تعبير «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُّوحِي» آمده است، و اين تعبير فقط در مورد انسان ديده مى‏ شود، نه موجودات ديگر، و اين نشانه عظمت و بزرگى بشر است.

ج) معلّم فرشتگان!

پس از گفتگويى كه بين خداوند و فرشتگان پيرامون آفرينش موجودى جديد به نام انسان صورت گرفت، و فرشتگان به چنين كارى رأى منفى دادند، خداوند آنها را با جمله: «من حقايقى مى‏ دانم كه شما نمى‏ دانيد» -بقره آیه ی 30- قانع كرد، و انسان را آفريد، فرشتگان را به آزمون «علم الاسماء» فرا خواند، تا از اين طريق برترى انسان بر فرشتگان براى

آنان عينيّت يافته و ملموس شود. فرشتگان كه از اين امتحان موفّق بيرون نيامدند، خطاب به پروردگار عرضه داشتند: «منزّهى تو! ما چيزى جز آنچه به ما تعليم داده‏اى نمى‏ دانيم». - همان آیه 32-
آنگاه آنان را بسوى آدم رهنمون شد، و به وى دستور داد علم الاسما را به فرشتگان تعليم دهد. هنگامى كه حضرت آدم عليه السلام به فرمان پروردگار فرشتگان را از علم الاسماء آگاه كرد، خداوند مطلبى را كه قبلًا بصورت كوتاه و سربسته به آنها گوشزد كرده بود، با شرح بيشترى بيان كرد كه: «آيا به شما نگفتم كه من، غيب آسمانها و زمين را مى‏دانم؟ و نيز مى‏دانم آنچه را شما آشكار مى‏كنيد، و آنچه را پنهان مى ‏داشتيد».- همان آیه 33-
و ملائكه فرموده خدا را تصديق كردند، و علم اجمالى آنها در مورد برترى انسان تبديل به علم تفصيلى شد، و بدين وسيله آدم معلّم فرشتگان شد، و اين نيز از امتيازات ويژه انسان است.

د) مسجود فرشتگان‏

پس از آنكه فرشتگان در گام اوّل لفظاً تصديق كردند كه انسان موجود برتر است، و بعد از تلمّذ و شاگردى در محضر حضرت آدم عليه السلام، در گام دوم قلباً نيز به اين معنا اعتقاد پيدا كردند، بايد مرحله سوم اين تصديق، كه تصديق عملى است را نيز به انجام رسانند. و لذا فرمان سجده بر آدم خطاب به فرشتگان صادر شد. همه فرشتگان در راستاى ارج نهادن به اين آفرينش ويژه، و به منظور اطاعت فرمان الهى در پيشگاه حضرت آدم، سر بر سجده سائيدند.
و فقط يك نفر تخلّف كرد، و او ابليس بود!
كسى كه جزء فرشتگان نبود، بلكه از جنّيان بود، و بخاطر تكبّر و نافرمانى‏اش در صف كافران قرار گرفت. و چه خوب كه ابليس بر آدم سجده نكرد، چرا كه او لياقت اين عبادت الهى را نداشت.
آرى! نمايندگى پروردگار، برخوردارى از روح خدايى، احراز مقام استادى فرشتگان، و مسجود ملائكه شدن چهار ويژگى ممتاز و منحصر به فرد انسان است، كه هيچ يك از موجودات آن را در اختيار ندارند. - سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص216 الی 219-

قرینه ی دیگر از قرآن در این مورد آیه 72 سوره احزاب است که خداوند می فرماید

إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً (72)

ما امانت تعهد، تكليف، و ولايت الهى را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسيدند و اظهار ناتوانى كردند)؛ امّا انسان آن را بر دوش كشيد؛ او بسيار ستمكار و نادان بود، چون بر خود ستم كرد و قدر اين مقام والا را ندانست).
این نیز دلیلی دیگر بر برتری انسان است.
توصیه می کنیم تفسیر این آیه را ببنید.

جلیل;748438 نوشت:
و طبعا گروهى در اينجا باقى مي ماند كه انسان برتر از آنها نيست و اين گروه جز فرشتگان نخواهند بود.

بسمه الخالق

با سلام و عرض ادب و تشکر از پاسخ بسیار خوب حضرتعالی

اما استاد گرامی چرا ما باید خلق را منحصر در ما فی الارض کرده آنگاه انسان را جدا و با فرشتگان مقایسه، آنگاه نتیجه گیری کنیم

که "کثیرا" به معنای "جمیعا" است؟

زمین یک سیاره از منظومه شمسی و آن یکی از میلیاردها منظومه ی کهکشان راه شیری و آن یکی از میلیاردها کهکشان در کیهان است.

آیا ممکن نیست در جایی از این پهنه گسترده ی هستی موجوداتی برتر از انسان باشند که مصداق کثیرا محسوب گردند؟

به قرینه ی آیه ی 8 سوره نحل:"و یخلق ما لا تعلمون"و خلق کرد آنچه را شما نمی دانید.

حبیبه;748444 نوشت:
بسمه الخالق

با سلام و عرض ادب و تشکر از پاسخ بسیار خوب حضرتعالی

اما استاد گرامی چرا ما باید خلق را منحصر در ما فی الارض کرده آنگاه انسان را جدا و با فرشتگان مقایسه، آنگاه نتیجه گیری کنیم

که "کثیرا" به معنای "جمیعا" است؟

زمین یک سیاره از منظومه شمسی و آن یکی از میلیاردها منظومه ی کهکشان راه شیری و آن یکی از میلیاردها کهکشان در کیهان است.

آیا ممکن نیست در جایی از این پهنه گسترده ی هستی موجوداتی برتر از انسان باشند که مصداق کثیرا محسوب گردند؟

به قرینه ی آیه ی 8 سوره نحل:"و یخلق ما لا تعلمون"و خلق کرد آنچه را شما نمی دانید.


با عرض سلام و تشکر از این سوال.
در تایید فرمایش شما من لینک زیر را پیوست کرده ام که کاملترین تصویر گرفته شده از بخشی از کهکشان راه شیری است. تصویر قابل زوم کردن است و بسیار تامل بر انگیز است. حصوصا اگر توجه داشته باشیم همانطور که شما اشاره کرده اید این تنها تصویر بخشی از یک کهکشان از میان میلیارد ها کهکشان است. آیا کسی هست که با اطمینان بگوید در این پهنه (شناخته شده هستی) تنها ما هستیم و بس ویا ما از همه آنهایی که ممکن است وجود داشته باشند و آنها را نمی شناسیم اشرف تریم؟؟
امیدوارم این لینک برای دوستان فابل باز کردن باشد:
astro.vm.rub.de

با تشکر

حبیبه;748444 نوشت:
بسمه الخالق

با سلام و عرض ادب و تشکر از پاسخ بسیار خوب حضرتعالی

اما استاد گرامی چرا ما باید خلق را منحصر در ما فی الارض کرده آنگاه انسان را جدا و با فرشتگان مقایسه، آنگاه نتیجه گیری کنیم

که "کثیرا" به معنای "جمیعا" است؟

زمین یک سیاره از منظومه شمسی و آن یکی از میلیاردها منظومه ی کهکشان راه شیری و آن یکی از میلیاردها کهکشان در کیهان است.

آیا ممکن نیست در جایی از این پهنه گسترده ی هستی موجوداتی برتر از انسان باشند که مصداق کثیرا محسوب گردند؟

به قرینه ی آیه ی 8 سوره نحل:"و یخلق ما لا تعلمون"و خلق کرد آنچه را شما نمی دانید.

================================================
در میان عواملی که برانگیختن توجه عمومی درباره حیوانات را سخت می کنند شاید مشکل ترین آن ها این فرض و گمان باشد که " انسان ها بر دیگر موجودات مقدم هستند و ارجحیت دارند " و به همین دلیل هیچ یک از مشکلات حیوانات قابل مقایسه با مسائل جدی اخلاقی و یا سیاسی انسان ها نمی باشد . در مورد این فرضیه می توان چند مطلب بیان کرد . اول اینکه ، این خود نشانه ای از گونه پرستی است . فردی که مطالعه کاملی در این مورد ندارد از کجا می داند که مشکلات حیوانات به اندازه رنجی که انسان ها از مشکلاتشان می برند جدی نمی باشد ؟ فردی می تواند این مطلب را ادعا کند که فکر می کند حیوانات اهمیتی ندارند و اینکه آن ها چقدر رنج می برند مهم نیست ، زجر و سختی آن ها در مقایسه با رنجی که انسان ها می برند از اهمیت کمتری برخوردار است . ولی درد ، درد است و تنها به این دلیل که موجودی که رنج می کشد از گونه ما نیست ، اهمیت جلوگیری از درد ها و رنجهای غیر لازم را از بین نمی رود . ما در مورد فردی که گفته است " سفید ها بر دیگر نژاد ها ارجحیت دارند " و اینکه بنابراین فقر و فلاکت در آفریقا به اندازه فقر در اروپا مسئله ای جدی را مطرح نمی کند چگونه فکر می کنیم ؟

yalda solimani;748460 نوشت:
در میان عواملی که برانگیختن توجه عمومی درباره حیوانات را سخت می کنند

بسمه الباری

با سلام و عرض ادب خواهر عزیز

عذرخواهم متوجه مقصود شما از مقایسه ی حیوان با انسان در این بحث نشدم:Gol:

حبیبه;748444 نوشت:
چرا ما باید خلق را منحصر در ما فی الارض کرده آنگاه انسان را جدا و با فرشتگان مقایسه، آنگاه نتیجه گیری کنیم

با سلام
با توجه به اینکه آیات و روایاتی که دلالت بر «فضیلت و برتری جایگاه انسانیت بر سایر موجودات دارد» اطلاق دارد باید گفت این فضیلت تنها بر موجودات روی زمین نیست و همانگونه که در روایت اول که ذکر کردیم بیان شده است انسان بر تمام مخلوقات خدا برتری دارد حال این مخلوقات در این سیاره باشند یا در آن سیاره و...

هر چند مصداق ملموس آن برای ما موجوداتی است که درک از آنان داشته ایم مثل زمین

حبیبه;748464 نوشت:
بسمه الباری

با سلام و عرض ادب خواهر عزیز

عذرخواهم متوجه مقصود شما از مقایسه ی حیوان با انسان در این بحث نشدم:Gol:

با سلام و عرض ادب خدمت خواهر عزیزم
به هر حال این عقیده که " انسان ها بر دیگر موجودات مقدم هستند " عذر و بهانه ای است برای اینکه هیچ کاری برای چه انسان های دیگر و چه موجوداتی غیر از انسان ها انجام ندهیم و بین گزینه های ناسارگار و ناهمگون انتخابی نداشته باشیم . واقعیت این است که در این جا هیچ گونه ناسازگاری وجود ندارد ...

جلیل;748473 نوشت:

با سلام
با توجه به اینکه آیات و روایاتی که دلالت بر «فضیلت و برتری جایگاه انسانیت بر سایر موجودات دارد» اطلاق دارد باید گفت این فضیلت تنها بر موجودات روی زمین نیست و همانگونه که در روایت اول که ذکر کردیم بیان شده است انسان بر تمام مخلوقات خدا برتری دارد حال این مخلوقات در این سیاره باشند یا در آن سیاره و...

هر چند مصداق ملموس آن برای ما موجوداتی است که درک از آنان داشته ایم مثل زمین

عرض سلام و ادب

در بین سه روایتی که نقل فرمودید فقط روایت اول:فضلنا بنی آدم علی سائر الخلق معنای مقصود حضرتعالی را می رساند که

از بحار الانوار نقل شده است.دو حدیث دیگر در بیان فضیلت انسان بر فرشتگان است که نافی پرسش بنده نیست.

آیات شریفه هم در بیان شرافت و فضیلت انسان بر فرشتگان و سایر موجوداتی است که می شناسیم.

البته عرض بنده فقط یک فرض و سؤال است کما اینکه وجود موجودات دیگری در کهکشان در علم هم قابل اثبات نیست

چرا که جهان مشهود انسان نسبت به حقیقت موجود بسیار ناچیز است.اما چرا نتوانیم طبق آیه 8 سوره ی نحل احتمال

این موضوع را در نظر بگیریم؟

yalda solimani;748476 نوشت:
با سلام و عرض ادب خدمت خواهر عزیزم
به هر حال این عقیده که " انسان ها بر دیگر موجودات مقدم هستند " عذر و بهانه ای است برای اینکه هیچ کاری برای چه انسان های دیگر و چه موجوداتی غیر از انسان ها انجام ندهیم و بین گزینه های ناسارگار و ناهمگون انتخابی نداشته باشیم . واقعیت این است که در این جا هیچ گونه ناسازگاری وجود ندارد ...

علیکم السلام یلدا خانم عزیز

موضوع مقدم بودن با افضل بودن تفاوت دارد.

مثل اینکه رعایت حال ضعیفان مقدم بر افراد توانمند است،و خب این دلیل افضل بودن آنها نیست.

حبیبه;748478 نوشت:
عرض سلام و ادب

در بین سه روایتی که نقل فرمودید فقط روایت اول:فضلنا بنی آدم علی سائر الخلق معنای مقصود حضرتعالی را می رساند که

از بحار الانوار نقل شده است.دو حدیث دیگر در بیان فضیلت انسان بر فرشتگان است که نافی پرسش بنده نیست.

آیات شریفه هم در بیان شرافت و فضیلت انسان بر فرشتگان و سایر موجوداتی است که می شناسیم.

البته عرض بنده فقط یک فرض و سؤال است کما اینکه وجود موجودات دیگری در کهکشان در علم هم قابل اثبات نیست

چرا که جهان مشهود انسان نسبت به حقیقت موجود بسیار ناچیز است.اما چرا نتوانیم طبق آیه 8 سوره ی نحل احتمال

این موضوع را در نظر بگیریم؟

با سلام

این مساله که موجودات دیگری در سایر کرات داشته باشیم امری دور از ذهن نیست و حتی وجود اینگونه موجودات مویداتی از قرآن و روایات دارد.
اما در فرض وجود، آیا این موجودات می توانند برتر بر انسان باشند یا خیر؟ باید گفت که دلیلی بر آن نداریم.(طبعا اگر می بود اشاره ای در قرآن یا روایات به آن می شد) علاوه بر آن این مساله که ملائکه کارگزاران خداوند و موجودات مقرب به او در میان خلائق مادی و غیر مادی هستند از دیدگاه قرآن و روایات امری مفروغ عنه گرفته شده است که اگر دلیلی بر برتری موجود دیگری نباشد به یقین باید گفت آنان اشرف مخلوقات خداوند هستند.
حال اگر ثابت شود جایگاه انسانیت بر ملائکه مقدم گشته است احتمال برتری موجود مادی یا غیر مادی دیگر بر انسان بی معنا خواهد شد.

به نام خدا
سوال:
چرا انسان اشرف مخلوقات است؟
آیا آیه 70 سوره اسراء (ِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا) مخالف ادعای برتری انسان بر تمام مخلوقات نیست؟
آیا اشرف مخلوقات بودن انسان ها را مغرور نمی سازد؟

پاسخ:
پاسخ اين سؤال چندان پيچيده نيست، زيرا مى‏ دانيم تنها موجودى كه از نيروهاى مختلف، مادى و معنوى، جسمانى و روحانى تشكيل شده، و در لابلاى‏ تضادها مى ‏تواند پرورش پيدا كند، و استعداد تكامل و پيشروى نامحدود دارد، انسان است.

حديث معروفى كه از امير مؤمنان على ع نقل شده نيز شاهد روشنى بر اين مدعا است:
خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفريد: فرشتگان و حيوانات و انسان‏، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حيوانات مجموعه ‏اى از شهوت و غضبند و عقل ندارند، اما انسان مجموعه ‏اى است از هر دو. تا كدامين غالب آيد، اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چيره گردد، از حيوانات پست‏تر [1]

در اينجا يك سؤال باقى مي ماند و آن اينكه آيا همه انسان ها از فرشتگان برترند؟ در حالى كه گروهى بى ايمان و شرور و ستمگر هستند كه از پست‏ ترين خلق خدا محسوب مى‏ شوند و به تعبير ديگر آيا بنى آدم در آيه مورد بحث همه انسان ها را شامل مى‏ شود يا تنها گروهى از آن ها را.
پاسخ اين سؤال را در يك جمله مى ‏توان خلاصه كرد، و آن اينكه: آرى همه انسان ها برترند، اما بالقوه و بالاستعداد، يعنى همگى اين زمينه و شايستگى را دارند، حال اگر از آن استفاده نكنند، و سقوط نمايند مربوط به خودشان است.

گر چه برترى اساسى انسان بر ساير موجودات روى جنبه‏ هاى معنوى و انسانى او است ولى بى مناسبت نيست كه بدانيم به گفته دانشمندان انسان حتى از نظر نيروهاى جسمانى در بعضى از جهات از ساير جانداران قوي تر و نيرومندتر است.[2]

با توجه به اینکه این برتری برای انسان بالقوه و ناظر به جایگاه انسانیت است جائی برای مغرور شدن باقی نمی ماند زیرا ممکن است به این جایگاه نرسیم و حتی برعکس از پلکان ترقی سقوط کنیم و جایگاه خود را به جائی رسانیم که قرآن در مورد آن می فرماید: أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل؛‏ آنها همچون چهارپايانند؛ بلكه گمراهتر (اعراف آیه 179)
ثانیاً بالفرض بپذیرم وجود این مقام برای انسان، ایجاد انگیزه می کند تا انسان مغرور شود اما باید توجه داشت که همین انگیزه، از عللی است که انسان را اشرف مخلوقات می سازد زیرا ما در دل خود کششی دارد که باید از آن چشم پوشی کند (یعنی مبارزه با غرور) و الا از مقام خود تنزل پیدا می کنیم و این همان پرورش یافتن در میان تضاد هاست.
همانند بحث لذات شهوانی که اگر در مسیر خود استفاده شود پله ای برای صعود و اگر در غیر مسیر خود استفاده شود چاهی برای سقوط انسان خواهد شد و بسته به هر فرد دارد که چگونه با آن برخورد کند.

درمورد آیه 70 سوره اسراء

واژه‌ی «كثير» در آیه‌ی مذکور به معنى جميع است و به گفته مفسر بزرگ طبرسى در مجمع البيان، در قرآن و مكالمات عرب، بسيار معمول است كه اين كلمه به معنى جميع مى‏ آيد.
طبرسى مى‏ گويد: معنى جمله اين است «انا فضلناهم على من خلقناهم و هم كثير» ما انسان را بر ساير مخلوقات برترى بخشيديم و ساير مخلوقات بسيارند.


قرآن در باره شياطين مى‏ گويد «و اكثرهم كاذبون سوره شعراء آيه 223» بديهى است كه شياطين همه دروغگو هستند نه اكثر آنها.

و به هر حال اگر اين معنى را خلاف ظاهر بدانيم آيات آفرينش انسان قرينه روشنى براى آن خواهد بود.[3]

اگر پرسیده شود وصف اشرف مخلوقات برای انسان از کجا نشأت می گیرد و چه مستنداتی دارد؟

درپاسخ میگوئیم

برخی از ادله که نشان از برتری جایگاه انسان نسبت به سایر مخوقات را دارد عبارت است از:

الف: روایات. من جمله:


1 - مَجَالِسُ ابْنِ الشَّيْخِ، عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَمَاعَةٍ عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ الشَّيْبَانِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ النَّخَعِيِّ عَنْ جَدِّهِ سُلَيْمِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ

نَصْرِ بْنِ مُزَاحِمٍ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الزِّبْرِقَانِ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ ع‏ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى‏ وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ‏ يَقُولُ فَضَّلْنَا بَنِي آدَمَ

عَلَى سَائِرِ الْخَلْقِ‏...[4]


امام سجاد علیه السلام در مورد آیه‌ی لقد کرمنا بنی آدم فرمودند که خداوند می فرماید ما بنی آدم را بر سائر مخلوقات برتری دادیم.


2 - أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ‏ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ

مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ ع فَقُلْتُ الْمَلَائِكَةُ أَفْضَلُ‏ أَمْ‏ بَنُو آدَمَ فَقَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَكَّبَ فِي الْمَلَائِكَةِ عَقْلًا بِلَا شَهْوَةٍ وَ رَكَّبَ

فِي الْبَهَائِمِ شَهْوَةً بِلَا عَقْلٍ وَ رَكَّبَ فِي بَنِي آدَمَ كِلَيْهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ‏ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ مَنْ غَلَبَتْ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ الْبَهَائِم‏ [5]

راوی بیان می کند که از امام صادق علیه السلام سوال کردم که آیا ملائکه برتر هستند یا بنی آدم؟ امام فرمودند که امام علی علیه السلام فرمود: خداوند ملائکه را عقل داد اما شهوت به آنان نداد و حیوانات را شهوت داد اما عقل به آنها نداد و به انسان هر دوی آنها را داد هر کسی که عقل او بر شهوتش برتری یابد از ملائکه بهتر است و هرکه شهوتش بر عقلش غلبه کند از حیوانات پست تر است.

3 - كما قال سبحانه في الحديث القدسي مخاطبا صفوة خلقه: خلقت‏ الأشياء لأجلك و خلقتك لأجلي‏ [6]


خداوند در حدیثی قدسی خطاب به انسان می فرماید تمام اشیا را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم.

در هر حال در روایات فراوانی بر برتری مقام انسان بر جمیع خلق اشاره شده است که در این مختصر به همین مقدار از روایات کفایت می کنیم.


ب دلائلی از قرآن که دلالت بر برتری انسان بر سایر موجودات دارد:


انسان گل سرسبد آفرینش است چرا كه خداوند متعال در آغاز آفرينش چهار امتياز و ويژگى منحصر به فرد براى انسان ذكر كرد كه در هيچ يك از موجودات ديگر، حتّى فرشتگان يافت نمى ‏شود. توجّه كنيد:

الف) نمايندگى پروردگار


خداوند متعال در آيه 30 سوره بقره، خطاب به فرشتگان فرمود: «إِنِّى جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»؛ من در روى زمين جانشينى [/ نماينده‏اى‏] قرار خواهم

داد». يعنى شما فرشتگان شايستگى نمايندگى مرا در زمين نداريد، بلكه موجودى برتر و بالاتر به نام انسان‏ خلق خواهم كرد، كه خليفه من بر روى زمين خواهد بود.

ب) روح خدايى


در دو آيه از قرآن كريم تعبير «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُّوحِي» آمده است، و اين تعبير فقط در مورد انسان ديده مى‏ شود، نه موجودات ديگر، و اين نشانه عظمت و بزرگى بشر است.
ج) معلّم فرشتگان


پس از گفتگويى كه بين خداوند و فرشتگان پيرامون آفرينش موجودى جديد به نام انسان صورت گرفت، و فرشتگان به چنين كارى رأى منفى دادند،

خداوند آنها را با جمله: «من حقايقى مى‏ دانم كه شما نمى‏ دانيد» -بقره آیه ی 30- قانع كرد، و انسان را آفريد، فرشتگان را به آزمون «علم الاسماء» فرا
خواند، تا از اين طريق برترى انسان بر فرشتگان براى آنان عينيّت يافته و ملموس شود. فرشتگان كه از اين امتحان موفّق بيرون نيامدند، خطاب به پروردگار عرضه داشتند: «منزّهى تو! ما چيزى جز آنچه به ما تعليم داده‏اى نمى‏ دانيم». - همان آیه 32-

آنگاه آنان را بسوى آدم رهنمون شد، و به وى دستور داد علم الاسما را به فرشتگان تعليم دهد. هنگامى كه حضرت آدم عليه السلام به فرمان پروردگار فرشتگان را از علم الاسماء آگاه كرد، خداوند مطلبى را كه قبلًا بصورت كوتاه و سربسته به آنها گوشزد كرده بود، با شرح بيشترى بيان كرد كه: «آيا به شما نگفتم كه من، غيب آسمانها و زمين را مى ‏دانم؟ و نيز مى ‏دانم آنچه را شما آشكار مى ‏كنيد، و آنچه را پنهان مى ‏داشتيد».- همان آیه 33-

و ملائكه فرموده خدا را تصديق كردند، و علم اجمالى آنها در مورد برترى انسان تبديل به علم تفصيلى شد، و بدين وسيله آدم معلّم فرشتگان شد، و اين نيز از امتيازات ويژه انسان است.


د) مسجود فرشتگان‏


پس از آنكه فرشتگان در گام اوّل لفظاً تصديق كردند كه انسان موجود برتر است، و بعد از تلمّذ و شاگردى در محضر حضرت آدم عليه السلام، در گام دوم قلباً نيز به اين معنا اعتقاد پيدا كردند، بايد مرحله سوم اين تصديق، كه تصديق عملى است را نيز به انجام رسانند. و لذا فرمان سجده بر آدم خطاب به فرشتگان صادر شد. همه فرشتگان در راستاى ارج نهادن به اين آفرينش ويژه، و به منظور اطاعت فرمان الهى در پيشگاه حضرت آدم، سر بر سجده سائيدند.


و فقط يك نفر تخلّف كرد، و او ابليس بود!

كسى كه جزء فرشتگان نبود، بلكه از جنّيان بود، و بخاطر تكبّر و نافرمانى‏اش در صف كافران قرار گرفت. و چه خوب كه ابليس بر آدم سجده نكرد، چرا كه او لياقت اين عبادت الهى را نداشت.


آرى! نمايندگى پروردگار، برخوردارى از روح خدايى، احراز مقام استادى فرشتگان، و مسجود ملائكه شدن چهار ويژگى ممتاز و منحصر به فرد انسان است، كه هيچ يك از موجودات آن را در اختيار ندارند.[7]

قرینه ی دیگر از قرآن در این مورد آیه 72 سوره احزاب است که خداوند می فرماید:


إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً


ما امانت تعهد، تكليف، و ولايت الهى را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسيدند و اظهار ناتوانى كردند)؛ امّا انسان آن را بر دوش كشيد؛ او بسيار ستمكار و نادان بود، چون بر خود ستم كرد و قدر اين مقام والا را ندانست.


این نیز دلیلی دیگر بر برتری انسان است.

پی نوشت:
[1] العروسى الحويزى، نور الثقلين، اسماعيليان‏، 1415ق، چهارم، قم، ج 3 ص 188
[2] آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى دام ظله‏، تفسير نمونه،دارالكتب الاسلاميه‏،1374،سی ودوم، تهران،ج‏12،ص: 200


[3] همان، ج 12 ص 199
[4] مجلسى، ‏بحار الانوار، دار إحياء التراث العربي‏،1403 ق، بيروت،‏ چاپ دوم، ج 57 ص 298

[5] ابن بابويه‏، علل الشرائع، كتاب فروشى داورى‏،1385،قم، چاپ دوم، ج‏1، ص5

[6] سيد على خان بن احمد،رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، دفتر انتشارات اسلامى‏، 1409، قم، چاپ اول، ج‏1، ص363

[7] آیه الله مکارم شیرازی، سوگندهاى پر بار قرآن، مدرسه الامام على بن ابى طالب‏، 1386، قم، چاپ دوم، ص216 الی 219
موضوع قفل شده است