جمع بندی شيعه بودن و بيماری برص

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شيعه بودن و بيماری برص

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام

بیش از ده سال است که لک و پیس دارم. زمانی عاشق خدا و اهل بیت بودم. از خودم راضی بودم. از عبادت لذت می بردم. اما حالا روز به روز از خدا دور می شوم. و ابتدای بیماری نزدیکی من به خدا شاید بیشتر شد اما بعد مدتی که نتیجه ای نیافتم همه چیز عکس شد.
وقتی در کتاب های دینی نوشته شده است برص در شیعه ی ما نیست.
وقتی شبه لعنت خوانده شده است.
وقتی قاتل امام حسین ع مبتلا به این بیماری است.
وقتی در سریال مختار شمر به واسطه ی این بیماری یک چهره منفور است.
وقتی مسلمان ها با نگاه بدی به مبتلایان نگاه می کنند و ... چگونه باید این نژاد پرستی را تحمل کنم؟
چرا باید این همه بد باشیم؟ چرا ما باید یک موجود درجه دوم باشیم؟
چگونه سخن کسی را باور کنم که می گوید اینها با اسلام سازگار نیست و اسلام این چنین نیست، با اینکه در همین کتابهای دینی و فرهنگ دینی و تاریخ اینها به عینه دیده میشود. اگر اینها خرد پذیر نیست و در اسلام نیست پس سنگسار و برده داری و ارث و ... نیز نباید باشد. حتی در دین یهود و تورات مبتلایان رانده میشوند و گویی خبث و بد هستند حتی نمی دانم شاید خواهر موسی به واسطه ی مخالفت با فرمان خدا به این بیماری مبتلا میشود.
نمی دانم چرا زندگی من این چنین شده است. بیش از اینکه باور کنم اینها از اسلام نیست که قسمتی از وجودم می گوید اینها از خدا نیست. اما باز باور دارم که اینها در اسلام است و گویی می دانم که ناخودگاه به سوی انچه در دین گفته شده کشیده میشود. بعد از این بیماری بود که بعد از مدتی روز به روز از خدا دور میشوم. شاید این جبر است؟
گاهی ارزو می کنم کاش در مملکت غیرمسلمانها بودم تا اینقدر تحقیر نمیشدم.
زندگی من به واسطه ی این بیماری وارونه شد.راهی که نه راه پیش دارم و نه راه پس.
شاید دارم به دنبال خدای دیگری می گردم که این چنین نباشد.

لطفا راهنمایی کنید.

توضیح: این سوال از جنبه مشاوره ای در تاپیک:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=51780

مورد بررسی و پاسخگویی قرار گرفته است و در این تاپیک فقط از جنبه کلامی و اعتقادی مورد پاسخگویی قرار می گیرد.

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مشکور

طاهر;806022 نوشت:
با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

سلام

بیش از ده سال است که لک و پیس دارم. زمانی عاشق خدا و اهل بیت بودم. از خودم راضی بودم. از عبادت لذت می بردم. اما حالا روز به روز از خدا دور می شوم. و ابتدای بیماری نزدیکی من به خدا شاید بیشتر شد اما بعد مدتی که نتیجه ای نیافتم همه چیز عکس شد.
وقتی در کتاب های دینی نوشته شده است برص در شیعه ی ما نیست.
وقتی شبه لعنت خوانده شده است.
وقتی قاتل امام حسین ع مبتلا به این بیماری است.
وقتی در سریال مختار شمر به واسطه ی این بیماری یک چهره منفور است.
وقتی مسلمان ها با نگاه بدی به مبتلایان نگاه می کنند و ... چگونه باید این نژاد پرستی را تحمل کنم؟
چرا باید این همه بد باشیم؟ چرا ما باید یک موجود درجه دوم باشیم؟
چگونه سخن کسی را باور کنم که می گوید اینها با اسلام سازگار نیست و اسلام این چنین نیست، با اینکه در همین کتابهای دینی و فرهنگ دینی و تاریخ اینها به عینه دیده میشود. اگر اینها خرد پذیر نیست و در اسلام نیست پس سنگسار و برده داری و ارث و ... نیز نباید باشد. حتی در دین یهود و تورات مبتلایان رانده میشوند و گویی خبث و بد هستند حتی نمی دانم شاید خواهر موسی به واسطه ی مخالفت با فرمان خدا به این بیماری مبتلا میشود.
نمی دانم چرا زندگی من این چنین شده است. بیش از اینکه باور کنم اینها از اسلام نیست که قسمتی از وجودم می گوید اینها از خدا نیست. اما باز باور دارم که اینها در اسلام است و گویی می دانم که ناخودگاه به سوی انچه در دین گفته شده کشیده میشود. بعد از این بیماری بود که بعد از مدتی روز به روز از خدا دور میشوم. شاید این جبر است؟
گاهی ارزو می کنم کاش در مملکت غیرمسلمانها بودم تا اینقدر تحقیر نمیشدم.
زندگی من به واسطه ی این بیماری وارونه شد.راهی که نه راه پیش دارم و نه راه پس.
شاید دارم به دنبال خدای دیگری می گردم که این چنین نباشد.
لطفا راهنمایی کنید.


[=book antiqua]پرسشگر گرامی سلام و ادب@};- از اینکه به کارشناسان این مرکز اعتماد کردید سپاسگذاریم.

در پاسخ به سؤال شما گفتنی است: برص یا پیسی همانند بسیاری از بیماری ها است که به علت نا آگاهی یا بی توجهی به برخی از مسایل که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد برای هر کسی ممکن است بروز کند. بنابراین، چنین سخنانی که: «برص نشانه غضب خدا است»، یا «فرد مبتلا به برص مورد لعنت است» و یا اینکه «برص در شیعه ما نیست» سخنی بی اصل و نادرست است. زیرا نه تنها چیزی در منابع شیعی تحت عناوین گزاره های فوق نیافتیم (لطفاً منبع مطالبی که گفتید را ارائه کنید) بلکه برعکس در روایات داریم که برخی از شیعیان در زمان امامان معصوم (ع) به بیماری برص و پیسی مبتلا شدند و برای اخذ درمان به حضور ایشان می رسیدند و ضمن اینکه برخورد مناسب می دیدند راهنمایی هم می گرفتند. بعنوان نمونه:[=book antiqua] «مردی از بابت وضح و بهق(نوعی برص) به امام صادق (ع) شکایت کرد. (امام (ع) فرمود: به گرمابه شو، حنا به نوره بیامیز و این (آمیزه) را بر آنها ( آثار وضح و بهق) طِلا کُن؛ پس از آن، چیزی (از آن آثار) نخواهی دید.(1) و یا دعاء هایی نیز برای درمان برص نقل کرده‌اند ــ مثلاً، [=book antiqua]دو دعا از امام جعفر صادق علیه‌السلام، برای رفع برص و «بیاض» به روایت عبدالله و حسن نیشابوری، فرزندان بسطام بن سابور الزَیّات نقل شده است. (2).

ناگفته نماند در تورات همانطور که شما بیان کردید کسی که مبتلا به برص می شد را از جامعه طرد میکردند (البته شاید به این دلیل بوده که درمان نداشته و یا باعث مبتلا شدن دیگران میشده) به هر حال اثبات اینکه این قسمت تورات تحریف شده یا کار آسانی نیست. اما برخورد ائمه(ع) با کسانی که به بیماری های اینچنینی مبتلا میشدند با آیات تورات بسیار متفاوت است؛ [=book antiqua]مثلا امام سجاد(ع) هنگامی که به عده ای جزامی میرسد انها را به خانه خود دعوت کرده و به انها احترام گذاشته و به خدمت کار خود دستور میدهد تا غذای لذیذی برای انها تهیه کند.(3). همه اینها نشان دهنده آنست که حتی شیعیان هم ممکن است بدلایلی مبتلا به برص بشوند و مبتلایان به برص، نه مغضوب خدایند و نه مورد لعن.

بله در تاریخ داریم کسی که ولایت امیر المومنین(ع) را منکر شد به برص مبتلا گشت و شمر هم به برص مبتلا شد. در برخي از روايات، اولياي الهي ابتلا به برص را براي معاندان حق خواستار شدند و به اين صورت آنها را نفرين کردند؛ [=book antiqua]مثلا هنگامي که امام علي(ع) به بصره رسيد، از انس بن مالک خواست به سراغ طلحه و زبير رود و حديثي را که از رسول خدا(ص) درباره آنها شنيده بود، يادآورشان شود. فلوي عن ذلک فرجع اليه فقال: اني انسيت ذلک الامر. فقال(ع): ان کنت کاذبا فضربک الله بها بيضاء لامعه لاتواريها العمامه؛ انس سرپيچي کرد و بازگشت و بهانه آورد که آن حديث فراموشم شده است. مولا فرمود: اگر دروغ مي گويي، خدا تو را به لکه اي سفيد دچار کند که دستارش نپوشاند.(4) اینکه حضرت(ع) او را نفرین کرد و او مبتلا شد ربطی به خصوص بیماری برص ندارد، زیرا نفرین معمولا به چیزی تعلق میگیرد که درمان نداشته باشد و ممکن بود حضرت(ع) چیز دیگری را به عنوان نفرین در نظر بگیرد و این نشانه ای بر حقانیت نفرین کننده است، به هر حال این بلایی که بر سر انس امد هم حقانیت امیر المومنین(ع) را ثابت کرد و هم عناد انس را با حق! گاهی ظلم در همین دنیا باعث میشود خدا او را به بلایا و مشکلاتی و یا بیماری سختی مبتلا کند. چنانکه در حديثي نوراني آمده است: [=book antiqua]«إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِيَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِيَاءِ كَرَامَةٌ ؛ (5) بلاها برای ظالم تـأدیب و برای مؤمنان امتحان و برای پیامبران درجه و برای اولیا کرامت و مقام است».(6)

جهت آگاهی بیشتر شما به برخی از ریشه های پیدایش پیسی یا برص و راه های پیشگیری یا درمان آن با نگاه به روایات اشاره می کنیم. تا خدای نا کرده از این بابت دغدغه و ناراحتی نداشته باشید. دانشمندان نظریات مختلفی درباره علت پیدایش برص یا پیسی داده اند. آنان می گویند: قهر و ترس و هیجانات و ناراحتی های روحی در پیدایش آن بی تأثیر نیست. برخی گفته اند این بیماری ارثی است. (7) از روایات و احادیث فهمیده می شود که ریشه این بیماری هر چه باشد، قابل درمان است. بنا بر این نباید با متمرکز ساختن ذهن و خیال خود در مورد این بیماری و آثار و عواقب آن، سیستم دفاعی بدن خود را ضعیف و سست کنید، بلکه با توکل و امیدواری به لطف و فضل خدا، به جای اضطراب و دلهره، نشاط و شادی و آرامش روحی در خودت ایجاد کنید که قطعا آرامش روحی و ثبات ذهن و فکر در درمان بیماری ها تأثیر مثبت و نقش تعیین کننده ای دارد.

[=book antiqua]پیسی و برص از نگاه احادیث و روایات:

الف) برخی از علل و عوامل زمینه ساز پیسی و برص:

1- امام صادق (ع) فرمود: [=book antiqua]سنگ پا را به بدن نمال، چرا که پیسی (برص) می آورد. (8) به طور کلی مالیدن جایی از بدن به آجر، خشت، سفال، و ظروف سفالین و به هر چیزی که از سفال یا از گِل پخته به عمل آمده باشد، ممکن است باعث پیدایش پیسی شود.

2- وضو گرفتن یا غسل کردن و یا شستن سر و صورت یا بدن با آب راکدی که در برابر نور خورشید قرار گرفته و گرم شده باشد. (9)

3- در حال سیری و پر بودن شکم، چیزی خوردن نیز موجب برص و پیسی می شود. (10)

4- اگرچه نوره گذاشتن و از بین بردن موهای زاید بدن مستحب است و یکی از سنت های پیامبر صلی الله علیه و آله شمرده می شود، لیکن از نوره گذاشتن در روز چهارشنبه و جمعه نهی شده، زیرا [=book antiqua]از امام کاظم علیه السلام نقل شده که نوره گذاشتن در روز جمعه و چهارشنبه احتمال دارد باعث بروز پیسی شود. (11)

5- در روایتی از رسول اکرم (ص) به پنج عامل پیسی اشاره شده است: [=book antiqua]از حضرت نقل شده که پنج چیز است که پیسی می آورد: نوره کشیدن در روز جمعه و چهارشنبه، وضو گرفتن و غسل کردن با آبی که با آفتاب گرم شده است، خوردن در حال جنابت، آمیزش با زن در هنگام حائض بودنش، و خوردن در حال سیری. (12)؛ (13)

[=book antiqua]ان شاء الله در پست بعدی به راههای درمان بیماری پیسی و برص از منظر روایات اشاره می کنیم.

ادامه دارد ...@};-

پاورقی______________________________________________________
1. بحار، ج 59، ص 211.
2. بحار، ج 1، ص 102؛ عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، الرحمه فی الطب والحکمه، ج۱، ص۱۵۸، دهلی.
3. فرازهایی برجسته از سیره امامان، ج ۲، ص ۲۰۵.
4. نهج البلاغه، کلمات قصار 312.
5. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت ، لبنان، 1404 هجرى قمرى ،‌ج 78، ص 198 .
6. اقتباس از بحث «خدای اسلام و تورات»، همین سایت؛ با کمی تغییر و تصرف.
7. فرید وجدی، دائره المعارف، بیروت ، دار الفکر ، محرم الحرام 1399 ، ج 2، ص 125.
8. ثقه الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1365 ه.ش، ج6 ، ص 501.
9. همان ، ج 3 ، ص 15.
10. همان ، ج 6 ، ص 269.
11. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت، قم، 1409 ه.ق ، ج2 ، ص81.
12. محمد محمدی ری شهری، دانش نامه احادیث پزشکی، ترجمه دکتر حسین صابری ، قم دارالحدیث،چاپ ششم، 1385، ج2، ص379.
13. برگرفته از سایت پرسمان قرآن، مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، با کمی تغییر و تصرف.

مشکور;807309 نوشت:
ان شاء الله در پست بعدی به راههای درمان بیماری پیسی و برص از منظر روایات اشاره می کنیم.

سلام مجدد@};-

برای درمان این بیماری به دو دسته عوامل مؤثر اشاره می شود.

اول: عوامل مادی درمان این بیماری بایستی با صبر و مقاومت و با حوصله کامل صورت پذیرد تا پس از ماه ها یا حتی پس از سال ها نتیجه را به دست آورند. البته درمان های گیاهی و سنّتی در کتاب ها از جمله در کتاب « دانش نامه احادیث پزشکی»، جمع آوری شده توسط آقای محمدی ری شهری نوشته شده، همین طور داروهای شیمیایی را پزشکان تجویز می کنند: 1- خوردن آب گوشت با گوشت گاو. (1) 2- خوردن گوشت گاو همراه با چغندر. (2) 3- قاووت خشک. (3) 4- خوردن آب گوشت ( با گوشت گاو) همراه با قاووت برای بهبودی برص مفید است. (4) 5- خوردن نمک پیش و پس از غذا؛ پیامبر اکرم (ص) فرمود: یا علی! غذا را با خوردن مقداری نمک شروع کن و با نمک به پایان برسان!زیرا این کار باعث شفا و عافیت از هفتاد نوع بلا و بیماری است که یکی از آن ها برص می باشد. (5) 6- چیدن ناخن ها برای مرد و زن و کوتاه کردن شارب برای مردها، در هر جمعه. (6) 7- پیدایش دمل در بدن، باعث ایجاد امنیت از پیسی می گردد. در روایت آمده است که زکام و ریزش آب از بینی سبب خلاصی از جذام می گردد و پیدایش دمل باعث از بین رفتن برص می شود. (7) 8- شستن سر با گل خطمی در هر جمعه. (8) 9- مالیدن حنا به بدن: در روایت آمده است: اگر انسان بعد از آن که نوره گذاشته و موهای زاید بدن را از بین برده، همه جای بدن از پیشانی تا نوک پا - به ویژه جاهایی را که نوره مالیده، حنا بگذارد، سبب عافیت از برص می شود. (9) 10- خوردن بادنجان بورانی که با روغن زیتون سرخ شود. (10)

دوم: عوامل معنوی شفا و عافیت در دست خداوند رب العالمین است. عوامل و علل وسیله هایی هستند که خداوند شفا و عافیت را در آن قرار داده است. خدایی که شفا و عافیت را در علل و عوامل مادی قرار داده، در عوامل معنوی نیز می تواند این خاصیت را قرار دهد و قرار داده است. در ذیل به چند نمونه از عوامل معنوی اشاره می شود. در کتاب مکارم الاخلاق آمده: این دعا را بخواند و بنویسد با خود داشته باشد: "بسم الله الرحمن الرحیم یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده أمّ الکتاب. الحمد لله فاطر السّموات و الارض جاعل الملائکه رُسُلاً اولی اجنحة مثنی و ثلاث و رباع". (11) جهت اطلاع بیش تر از دعا برای برص به مفاتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی رجوع شود. علاوه بر این راهها، توسل به اهل بیت (ع) و حضور مداوم در اماکن و بقاع متبرکه امامان معصوم (ع) و امامزادگان نیز جهت طلب شفا مفید فایده است. ضمنا راههایی که اولیاء خدا برای رسیدن به حاجت و رفع گرفتاری و دفع و رفع بلا و بیماری توصیه کرده اند نظیر اهتمام به نماز اول وقت، مداومت بر دستگیری از مستحقین پنهانی و آشکارا و اقدام به ترک ذنوب و ... نیز بسیار مؤثر و مجرب است.

موفق باشید ...@};-

پاورقی__________________________________________
1. همان ، ج2 ، ص513.
2. همان.
3. همان.
4. همان، ص379 .
5. الکافی، ج6 ، ص326.
6. همان، ص 409.
7. همان، ج8 ، ص 382.
8. همان، ج6 ، ص 409.
9. همان، ج6 ، ص509.
10. دانش نامه احادیث پزشکی، ج2 ، ص511.
11. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، دار الشریف الرضی ، قم ، 1412 ه ق ، ج 2، ص 226 .

مشکور;807309 نوشت:
چنین سخنانی که: «برص نشانه غضب خدا است»، یا «فرد مبتلا به برص مورد لعنت است» و یا اینکه «برص در شیعه ما نیست» سخنی بی اصل و نادرست است. زیرا نه تنها چیزی در منابع شیعی تحت عناوین گزاره های فوق نیافتیم (لطفاً منبع مطالبی که گفتید را ارائه کنید)

با سلام و عرض احترام

بفرمایید این هم منبع:

قال أبو عبد الله (ع) البرص شبه اللعنة لا يكون فينا ولا فى ذريتنا ولا فى شيعتنا ( صفات الشیعه ص 32)

ترجمه : امام صادق فرمودند: برص شبیه لعنت است و فرزندان و شیعیان ما مبتلا به آن نمی شوند.

حدثنا أبي رضي الله عنه قال: حدثنا محمد بن يحيى العطار قال: حدثنا أبو سعيد الادمي، عن أحمد بن محمد السياري ، عن محمد بن يحيى الخزاز، عمن أخبره، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إن الله عز وجل أعفى شيعتنا من ست خصال من الجنون والجذام، والبرص، والابنة وأن يولد له من زنا، وأن يسأل الناس بكفه. ( خصال ص336)

ترجمه: امام صادق فرمودند: خداوند شیعیان ما را از شش امر معاف کرده است؛ جنون و جذام و برص و ابنه و اینکه از زنا متولد شود و اینکه حالش به جایی برسد که گدایی کند.

حدثنا أبي رضي الله عنه قال: حدثنا سعد بن عبد الله، عن أحمد بن أبي - عبد الله البرقي قال: حدثني محمد بن عبد الله بن مهران قال: حدثني علي بن الحسين ابن عبيد الله اليشكري قال: حدثني محمد بن المثنى الحضرمي، عن عثمان بن زيد، عن جابر بن يزيد، عن أبي جعفر عليه السلام قال: للمؤمن على الله عز وجل عشرون خصلة يفي له بها، ... وله على الله أن لا يسلط عليه من الأدواء ما يشين خلقته، وله على الله أن يعيذه من البرص والجذام... ( خصال ص 516)

ترجمه : امام باقر فرمودند: مومن بیست حق بر خدا دارد که خداوند به آنها وفا می کند... ( دو تا از آنها چنین است )بیماری هایی بر او مسلط نمی کند که خلقتش را زشت کند و حقی برخدا دارد که او را از برص و جذام محافظت کند..

عصران;812845 نوشت:
با سلام و عرض احترام

بفرمایید این هم منبع:

قال أبو عبد الله (ع) البرص شبه اللعنة لا يكون فينا ولا فى ذريتنا ولا فى شيعتنا ( صفات الشیعه ص 32)

ترجمه : امام صادق فرمودند: برص شبیه لعنت است و فرزندان و شیعیان ما مبتلا به آن نمی شوند.

حدثنا أبي رضي الله عنه قال: حدثنا محمد بن يحيى العطار قال: حدثنا أبو سعيد الادمي، عن أحمد بن محمد السياري ، عن محمد بن يحيى الخزاز، عمن أخبره، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إن الله عز وجل أعفى شيعتنا من ست خصال من الجنون والجذام، والبرص، والابنة وأن يولد له من زنا، وأن يسأل الناس بكفه. ( خصال ص336)

ترجمه: امام صادق فرمودند: خداوند شیعیان ما را از شش امر معاف کرده است؛ جنون و جذام و برص و ابنه و اینکه از زنا متولد شود و اینکه حالش به جایی برسد که گدایی کند.

حدثنا أبي رضي الله عنه قال: حدثنا سعد بن عبد الله، عن أحمد بن أبي - عبد الله البرقي قال: حدثني محمد بن عبد الله بن مهران قال: حدثني علي بن الحسين ابن عبيد الله اليشكري قال: حدثني محمد بن المثنى الحضرمي، عن عثمان بن زيد، عن جابر بن يزيد، عن أبي جعفر عليه السلام قال: للمؤمن على الله عز وجل عشرون خصلة يفي له بها، ... وله على الله أن لا يسلط عليه من الأدواء ما يشين خلقته، وله على الله أن يعيذه من البرص والجذام... ( خصال ص 516)

ترجمه : امام باقر فرمودند: مومن بیست حق بر خدا دارد که خداوند به آنها وفا می کند... ( دو تا از آنها چنین است )بیماری هایی بر او مسلط نمی کند که خلقتش را زشت کند و حقی برخدا دارد که او را از برص و جذام محافظت کند..


با سلام و تشکر@};-

در پاسخ گفتنی است: اینکه در برخی روایات، می بینیم بیماری برص از شیعیان نفی شده، تبیین این مطلب، در گرو روشن شدن معنای برص و شیعه است.

برص: عبارت است از سفيد شدن پوست در اثر از بين رفتن رنگ طبيعى آن و به صورت لكه هايى در اندازه هاى مختلف پديدار مى گردد. و اين نوعى از انواع چندگانه جذام است و (ابرص) به چنين بيمارى گفته می شود.(1) براین اساس (برص) بايد نوعى بيمارى صعب العلاج باشد ونه تنها تغيير رنگ پوست.(برخی به غلط تصور می کنند هر تغییر رنگی در چهره و یا پوست صورت یا دیگر اعضای بدن خود و یا دیگری، ابتلاء به بیماری برص است.)

از طرفی ممکن است منظور از شیعه در روایات مورد اشاره، شیعه واقعی باشد که مبتلا به برص نمیشود، از همین رو شخصی به نام [=book antiqua]ابواسماعیل می گوید در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم و عرض کردم شیعیان در آنجایی که ما زندگی می کنیم بسیار هستند. امام باقر(ع) فرمودند : آیا ثروتمندان آنها نسبت به مستمندان مهربان هستند و به آنها توجه می کنند؟ و آیا نیکوکاران نسبت به گناهکاران گذشت دارند؟ آیا آنها نسبت به هم دیگر همکاری و برادری دارند؟ ابواسماعیل عرض کرد خیر. این ویژگیها در میانشان نیست امام فرمود: لیس هؤلاء شیعۀ، الشیعۀ من یفعل هذا. اینها شیعه نیستند شیعه کسی است که این ویژگیها را داشته باشد.

از این دسته روایتها در توصیف و تفکیک شیعیان واقعی از شیعیان زبانی و اسمی بسیار است. بدین ترتیب گاهی منظور روایات، شیعه واقعی است نه شیعه زبانی، پس ممکن است کسی که اسماً شیعه است مبتلا به این بیماری بشود. همچنین بسیاری از بیماریها و بلایایی که بر سر انسان می آید ساخته و پرداخته بی تدبیری و سهل انگاری خود اوست:[=book antiqua] وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ (شوری/30)؛ و هر آسيبى به شما رسد به سبب اعمالى است كه مرتكب شده‏ ايد، و از بسيارى [از همان اعمال هم‏] درمى‏ گذرد. اما اگر خداوند متعال در مواقعی فردی را به بیماری مبتلا کند، طبق روایت امام رضا(ع)(2) بر درجات او افزوده و بهشت جاودان را نصیب او خواهد کرد. و این هم داخل در نظام رحمت و عدالت الهی است. ناگفته نماند گاهی ظلم کردن شخصی در دنیا باعث میشود خدا او را در این دنیا به بلایا و مشکلاتی مبتلا کند. [=book antiqua]در حديثي نوراني آمده است: ان البلاء للظالم ادب و للمؤمن امتحان و للاولياء درجه؛(3) گرفتاري و زيان ها براي ستمگر موجب ادب و مكافات عمل اوست و براي مؤمن امتحان و آزمايش است و براي اولياء خدا موجب ترفيع مقام و درجه است.

در نتیجه؛ از آنجایی که در آیات و روایات برص در کنار جذام قرار داده شده، پس منظور یک بیماری لا علاج است(نه صرف تغییر رنگ پوست) که باعث طرد انسان از جامعه و انزجار دیگران از انسان میشود، و اینکه گفته شده این حالت در شیعیان رخ نمی دهد مقصود روایات، شیعیان خالص و حقیقی هستند.(4)

موفق باشید ...@};-

پی نوشتها_____________________________________________
1. معجم الفاظ القرآن كريم،چاپ مصر، 1970 م.
2. امام رضا(ع) در ثواب صبر بر بیماری میفرماید: أَنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يَوَدُّ أَهْلُ الْبَلَاءِ وَ الْمَرْضَى أَنَّ لُحُومَهُمْ قَدْ قُرِضَتْ بِالْمَقَارِيضِ‏ لِمَا يَرَوْنَ مِنْ جَزِيلِ ثَوَابِ الْعَلِيلِ.( الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام؛ ص341)
ترجمه: روز قیامت کسانی که مبتلا به بیماری و بلایا بودند هنگامی که ثواب بی شمار خداوند را به بیماران مشاهده میکنند، آرزو میکنند ای کاش گوشت ما را با قیچی تکه تکه میکردند!
3. جامع الأخبار(للشعيري)، ص: 114
4. اقتباس از همین سایت(اسک دین)، مبحث خدای اسلام و تورات، کارشناس ارجمند جناب عامل. با کمی تصرف.

بنام خدا

سلام و ادب

سؤال: نگاه دین و مکتب اسلام به بیماری لک و برص چیست؟ آیا در نگاه دین منفور و ملعون است؟ آیا شیعه لک و برص نمیگیرد؟ ریشه این بیماری در چه چیزهایی است و راه درمان آن چیست؟

پاسخ:
در پاسخ به سؤال شما گفتنی است: برص یا پیسی همانند بسیاری از بیماری ها است که به علت نا آگاهی یا بی توجهی به برخی از مسایل (که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد) برای هر کسی ممکن است بروز کند.

بنابراین، چنین سخنانی که: «برص نشانه غضب خدا است»، یا «فرد مبتلا به برص مورد لعنت است» و یا اینکه «برص در شیعه ما نیست» سخنی بی اصل و نادرست است.
زیرا نه تنها چیزی در منابع شیعی تحت عناوین گزاره های فوق نیافتیم. بلکه برعکس در روایات داریم که برخی از شیعیان در زمان امامان معصوم(علیه السلام) به بیماری برص و پیسی مبتلا می شدند و برای اخذ درمان به حضور ایشان می رسیدند و ضمن اینکه برخورد مناسب می دیدند راهنمایی هم می گرفتند.

به عنوان نمونه: [=book antiqua]«مردی از بابت وضح و بهق(نوعی برص) به امام صادق(علیه السلام)[=book antiqua] شکایت کرد. (امام (ع) فرمود: به گرمابه شو، حنا به نوره بیامیز و این (آمیزه) را بر آنها ( آثار وضح و بهق) طِلا کُن؛ پس از آن، چیزی (از آن آثار) نخواهی دید.(1)
و یا دعاهایی نیز برای درمان برص نقل کرده‌اند ــ مثلاً، دو دعا از امام جعفر صادق(علیه السلام)، برای رفع برص و «بیاض» به روایت عبدالله و حسن نیشابوری، فرزندان بسطام بن سابور الزَیّات نقل شده است. (2).

علی فرض اینکه در برخی روایات، بیماری برص از شیعیان نفی شده باشد، لکن تبیین این مطلب، در گرو روشن شدن معنای برص و شیعه است.
برص: عبارت است از سفيد شدن پوست در اثر از بين رفتن رنگ طبيعى آن و به صورت لكه هايى در اندازه هاى مختلف پديدار مى گردد. و اين نوعى از انواع چندگانه جذام است و (ابرص) به چنين بيمارى گفته می شود.(3) براین اساس (برص) بايد نوعى بيمارى صعب العلاج باشد ونه تنها تغيير رنگ پوست.(برخی به غلط تصور می کنند هر تغییر رنگی در چهره و یا پوست صورت یا دیگر اعضای بدن خود و یا دیگری، ابتلاء به بیماری برص است.)

از طرفی ممکن است منظور از شیعه در روایات مورد اشاره، شیعه واقعی باشد که مبتلا به برص نمیشود،
[=book antiqua]از همین رو شخصی به نام ابواسماعیل می گوید در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم و عرض کردم شیعیان در آنجایی که ما زندگی می کنیم بسیار هستند. [=book antiqua]امام باقر(علیه السلام)[=book antiqua]فرمودند :
آیا ثروتمندان آنها نسبت به مستمندان مهربان هستند و به آنها توجه می کنند؟ و آیا نیکوکاران نسبت به گناهکاران گذشت دارند؟ آیا آنها نسبت به هم دیگر همکاری و برادری دارند؟ ابواسماعیل عرض کرد خیر. این ویژگی ها در میانشان نیست امام فرمود: لیس هؤلاء شیعۀ، الشیعۀ من یفعل هذا. اینها شیعه نیستند شیعه کسی است که این ویژگیها را داشته باشد.

از این دسته روایتها در توصیف و تفکیک شیعیان واقعی از شیعیان زبانی و اسمی بسیار است. بدین ترتیب گاهی منظور روایات، شیعه واقعی است نه شیعه زبانی، پس ممکن است کسی که اسماً شیعه است مبتلا به این بیماری بشود.

همچنین بسیاری از بیماری ها و بلایایی که بر سر انسان می آید ساخته و پرداخته بی تدبیری و سهل انگاری خود اوست: [=book antiqua]وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ (4)؛ و هر آسيبى به شما رسد به سبب اعمالى است كه مرتكب شده‏ ايد، و از بسيارى [از همان اعمال هم‏] درمى‏ گذرد.

اما اگر خداوند متعال در مواقعی فردی را به بیماری مبتلا کند، [=book antiqua]طبق روایت امام رضا(ع)( امام رضا(ع) در ثواب صبر بر بیماری میفرماید: أَنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يَوَدُّ أَهْلُ الْبَلَاءِ وَ الْمَرْضَى أَنَّ لُحُومَهُمْ قَدْ قُرِضَتْ بِالْمَقَارِيضِ‏ لِمَا يَرَوْنَ مِنْ جَزِيلِ ثَوَابِ الْعَلِيلِ.(5) ترجمه: روز قیامت کسانی که مبتلا به بیماری و بلایا بودند هنگامی که ثواب بی شمار خداوند را به بیماران مشاهده میکنند، آرزو میکنند ای کاش گوشت ما را با قیچی تکه تکه میکردند!) بر درجات او افزوده و بهشت جاودان را نصیب او خواهد کرد.
و این هم داخل در نظام رحمت و عدالت الهی است. ناگفته نماند گاهی ظلم کردن شخصی در دنیا باعث میشود خدا او را در این دنیا به بلایا و مشکلاتی مبتلا کند.

ناگفته نماند در تورات همانطور که شما بیان کردید کسی که مبتلا به برص می شد را از جامعه طرد میکردند (البته شاید به این دلیل بوده که درمان نداشته و یا باعث مبتلا شدن دیگران میشده) به هر حال اثبات اینکه این قسمت تورات تحریف شده یا خیر، کار آسانی نیست.
اما برخورد ائمه(ع) با کسانی که به بیماری های این چنینی مبتلا میشدند با آیات تورات بسیار متفاوت است؛ مثلا امام سجاد(علیه السلام) هنگامی که به عده ای جزامی میرسد انها را به خانه خود دعوت کرده و به انها احترام گذاشته و به خدمت کار خود دستور میدهد تا غذای لذیذی برای انها تهیه کند.(6).
همه اینها نشان دهنده آنست که حتی شیعیان هم ممکن است بدلایلی مبتلا به برص بشوند و مبتلایان به برص، نه مغضوب خدایند و نه مورد لعن.

بله در تاریخ داریم کسی که ولایت امیر المومنین(ع) را منکر شد به برص مبتلا گشت و شمر هم به برص مبتلا شد. در برخي از روايات، اولياي الهي ابتلا به برص را براي معاندان حق خواستار شدند
و به اين صورت آنها را نفرين کردند؛ [=book antiqua]مثلا هنگامي که امام علي(علیه السلام)[=book antiqua] به بصره رسيد، از انس بن مالک خواست به سراغ طلحه و زبير رود و حديثي را که از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) درباره آنها شنيده بود، يادآورشان شود. فلوي عن ذلک فرجع اليه فقال: اني انسيت ذلک الامر. فقال(ع): ان کنت کاذبا فضربک الله بها بيضاء لامعه لاتواريها العمامه؛ انس سرپيچي کرد و بازگشت و بهانه آورد که آن حديث فراموشم شده است. مولا فرمود: اگر دروغ مي گويي، خدا تو را به لکه اي سفيد دچار کند که عمامه آن را نتواند پوشاند.(7)

اینکه حضرت(علیه السلام) او را نفرین کرد و او مبتلا شد ربطی به خصوص بیماری برص ندارد، زیرا نفرین معمولا به چیزی تعلق میگیرد که درمان نداشته باشد و ممکن بود حضرت(علیه السلام) چیز دیگری را به عنوان نفرین در نظر بگیرد و این نشانه ای بر حقانیت نفرین کننده است، به هر حال این بلایی که بر سر انس امد هم حقانیت امیر المومنین(علیه السلام)را ثابت کرد و هم عناد انس را با حق!

جهت آگاهی بیشتر شما به برخی از ریشه های پیدایش پیسی یا برص و راه های پیشگیری یا درمان آن با نگاه به روایات اشاره می کنیم. تا خدای ناکرده از این بابت دغدغه و ناراحتی نداشته باشید. دانشمندان نظریات مختلفی درباره علت پیدایش برص یا پیسی داده اند. آنان می گویند: قهر و ترس و هیجانات و ناراحتی های روحی در پیدایش آن بی تأثیر نیست. برخی گفته اند این بیماری ارثی است. (8)

از روایات و احادیث فهمیده می شود که ریشه این بیماری هر چه باشد، قابل درمان است. بنابراین نباید با متمرکز ساختن ذهن و خیال خود در مورد این بیماری و آثار و عواقب آن، سیستم دفاعی بدن خود را ضعیف و سست کنید، بلکه با توکل و امیدواری به لطف و فضل خدا، به جای اضطراب و دلهره، نشاط و شادی و آرامش روحی در خودت ایجاد کنید که قطعا آرامش روحی و ثبات ذهن و فکر در درمان بیماری ها تأثیر مثبت و نقش تعیین کننده ای دارد.

پیسی و برص از نگاه احادیث و روایات:
الف) برخی از علل و عوامل زمینه ساز پیسی و برص:
1-[=book antiqua]امام صادق (ع) فرمود: سنگ پا را به بدن نمال، چرا که پیسی (برص) می آورد. (9) به طور کلی مالیدن جایی از بدن به آجر، خشت، سفال، و ظروف سفالین و به هر چیزی که از سفال یا از گِل پخته به عمل آمده باشد، ممکن است باعث پیدایش پیسی شود.

2- وضو گرفتن یا غسل کردن و یا شستن سر و صورت یا بدن با آب راکدی که در برابر نور خورشید قرار گرفته و گرم شده باشد. (10)

3- در حال سیری و پر بودن شکم، چیزی خوردن نیز موجب برص و پیسی می شود. (11)

4- اگرچه نوره گذاشتن و از بین بردن موهای زاید بدن مستحب است و یکی از سنت های پیامبر(صلی الله علیه و آله) شمرده می شود، لیکن از نوره گذاشتن در روز چهارشنبه و جمعه نهی شده، زیرا [=book antiqua]از امام کاظم علیه السلام نقل شده که نوره گذاشتن در روز جمعه و چهارشنبه احتمال دارد باعث بروز پیسی شود. (12)

5- [=book antiqua]در روایتی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)[=book antiqua] به پنج عامل پیسی اشاره شده است: از حضرت نقل شده که پنج چیز است که پیسی می آورد: نوره کشیدن در روز جمعه و چهارشنبه، وضو گرفتن و غسل کردن با آبی که با آفتاب گرم شده است، خوردن در حال جنابت، آمیزش با زن در هنگام حائض بودنش، و خوردن در حال سیری. (13)؛ (14)

ب) راههای درمان:
برای درمان این بیماری به دو دسته عوامل مؤثر اشاره می شود:

اول: عوامل مادی درمان این بیماری بایستی با صبر و مقاومت و با حوصله کامل صورت پذیرد تا پس از ماه ها یا حتی پس از سال ها نتیجه را به دست آورند. البته درمان های گیاهی و سنّتی در کتاب ها از جمله در کتاب « دانش نامه احادیث پزشکی»، جمع آوری شده توسط آقای محمدی ری شهری نوشته شده، همین طور داروهای شیمیایی را پزشکان تجویز می کنند. برای این منظور می توانید به منابع مربوطه مراجعه کنید.

دوم: عوامل معنوی شفا و عافیت در دست خداوند رب العالمین است. همانگونه که خداوند شفا و عافیت را در علل و عوامل مادی قرار داده، در عوامل معنوی نیز می تواند این خاصیت را قرار دهد و قرار داده است. در ذیل به چند نمونه از عوامل معنوی اشاره می شود.

[=book antiqua]در کتاب مکارم الاخلاق آمده: این دعا را بخواند و بنویسد با خود داشته باشد: "بسم الله الرحمن الرحیم یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده أمّ الکتاب. الحمد لله فاطر السّموات و الارض جاعل الملائکه رُسُلاً اولی اجنحة مثنی و ثلاث و رباع". (15)

جهت اطلاع بیش تر از دعا برای برص به مفاتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی رجوع شود. علاوه بر این راهها، توسل به اهل بیت (ع) و حضور مداوم در اماکن و بقاع متبرکه امامان معصوم(علیه السلام) و امامزادگان نیز جهت طلب شفا مفید فایده است. ضمنا راههایی که اولیاء خدا برای رسیدن به حاجت و رفع گرفتاری و دفع و رفع بلا و بیماری توصیه کرده اند نظیر اهتمام به نماز اول وقت، مداومت بر دستگیری از مستحقین پنهانی و آشکارا و اقدام به ترک ذنوب و ... نیز بسیار مؤثر و مجرب است.
نتیجه آنکه:
از آنجایی که در آیات و روایات برص در کنار جذام قرار داده شده، پس منظور یک بیماری لا علاج است(نه صرف تغییر رنگ پوست) که باعث طرد انسان از جامعه و انزجار دیگران از انسان میشود، و اینکه گفته شده این حالت در شیعیان رخ نمی دهد قطعاً مقصود روایات، شیعیان خالص و حقیقی هستند. البته این بیماری نیز همانند بسیاری بیماری های دیگر راههای درمان مادی و معنوی دارد. والله العالم

موفق باشید ...@};-

پاورقی_________________________________

  1. بحار، ج 59، ص 211.
  2. بحار، ج 1، ص 102؛ عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، الرحمه فی الطب والحکمه، ج۱، ص۱۵۸، دهلی.
  3. معجم الفاظ القرآن كريم،چاپ مصر، 1970 م.
  4. شوری/30.
  5. الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام؛ ص341.
  6. فرازهایی برجسته از سیره امامان، ج ۲، ص ۲۰۵.
  7. نهج البلاغه، کلمات قصار 312.
  8. فرید وجدی، دائره المعارف، بیروت ، دار الفکر ، محرم الحرام 1399 ، ج 2، ص 125.
  9. ثقه الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1365 ه.ش، ج6 ، ص 501.
  10. همان ، ج 3 ، ص 15.
  11. همان ، ج 6 ، ص 269.
  12. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت، قم، 1409 ه.ق ، ج2 ، ص81.
  13. محمد محمدی ری شهری، دانش نامه احادیث پزشکی، ترجمه دکتر حسین صابری ، قم دارالحدیث،چاپ ششم، 1385، ج2، ص379.
  14. برگرفته از سایت پرسمان قرآن، مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، با کمی تغییر و تصرف.
  15. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، دار الشریف الرضی ، قم ، 1412 ه ق ، ج 2، ص 226 .
موضوع قفل شده است