100 هزار قندیل... این روایت در چه کتبی آمده است؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
100 هزار قندیل... این روایت در چه کتبی آمده است؟

با سلام و عرض ادب :Gol:

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: ان الله سبحانه خلق مئه الف قندیل و علقها بالعرش والسموات والارض و مافیها حتی جنة والنار کلها فی قندیل واحد ولا یعلم مافی القنادیل الباقیة الا الله سبحانه .» «خداوند منزه و پاک 100 هزار قندیل آفرید و به عرش آویزان کرد تمام آسمان ها و زمین و آنچه در آن است حتی بهشت و جهنم در یک قندیل است و هیچ کس جز خداوند پاک و منزه نمی داند که در بقیه قندیل ها چه خبر است.»

این روایت را در اینترنت خواندم، ولی اشاره ای به سند آن نشده بود. جستجو هم کردم، سندی نیافتم. این حدیث در چه کتبی آمده است؟ آیا سند محکمی دارد؟

با تشکر فراوان
یا حق

..با سلام...

امام باقر عليه السلام در حديثی فرمود: «لقد خلق الله تبارك و تعالى الف الف عالم و الف الف آدم، و انت في آخر تلك العوالم و اولئك الادميين »

خداوند هزار هزار [كنايه از عدد بى شمار] جهان و هزار هزار آدم آفريد كه شما در آخرين جهان و از آخرين آدم ها هستيد.

از انجایی که عرش خارج از ذات می باشد؛نتیجتا علم حضرت حق در مقام فعلش می باشد؛نتیجتا انچه ؛ایجاد گشته به این عرش تعلق دارد؛و یا به عبارتی به ان اویخته شده است...

شاید مراد عوالم دیگر باشد...:Labkhand:

الله یعلم..

با عرض سلام

ما در حد توانمان در كتب حديثي و تفسيري گشتيم تنها سندي كه براي اين روايت يافتيم يكي از تفاسر اهل سنت به نام روح المعاني آقاي آلوسي بود كه ايشان هم سند محكمي براي آن ارائه نداده است

روي في بعض الأخبار أن اللّه تعالى خلق مائة ألف قنديل و علقها بالعرش و السماوات و الأرض و ما فيهن حتى الجنة و النار في قنديل واحد و لا يعلم ما في باقي القناديل إلا اللّه تعالى.

روح المعاني في تفسير القرآن العظيم ج‏1 82 [سورة الفاتحة(1): الآيات 1 الى 7] ..... ص : 36

با سلام و عرض ادب :Gol:

ممنون از پاسخگویی شما. :Mohabbat:

یا حق

..یا ستار..

با سلام..

چند مورد دیگر در مورد قندیل عرش..

إِلَى سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ ره قَالَ كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ النَّبِيِّ ص فِي الْمَسْجِدِ إِذْ دَخَلَ الْعَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَسَلَّمَ فَرَدَّ النَّبِيُّ ص وَ رَحَّبَ بِه فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ الْمَعَادِنُ وَاحِدَةٌ فَقَالَ النَّبِيُّ ص إِذاً أُخْبِرَكَ يَا عَمِّ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنِي وَ خَلَقَ عَلِيّاً وَ لَا سَمَاءَ وَ لَا أَرْضَ وَ لَا جَنَّةَ وَ لَا نَارَ وَ لَا لَوْحَ وَ لَا قَلَمَ فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَدْوَ خَلْقِنَا تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ فَكَانَتْ نُوراً ثُمَّ تَكَلَّمَ كَلِمَةً ثَانِيَةً فَكَانَتْ رُوحاً فَمَزَجَ فِيمَا بَيْنَهُمَا وَ اعْتَدَلَا فَخَلَقَنِي وَ عَلِيّاً مِنْهُمَا ثُمَّ فَتَقَ مِنْ نُورِي نُورَ الْعَرْشِ فَأَنَا أَجَلُّ مِنَ الْعَرْشِ ثُمَّ فَتَقَ مِنْ نُورِ عَلِيٍّ نُورَ السَّمَاوَاتِ فَعَلِيٌّ أَجَلُّ مِنَ السَّمَاوَاتِ ثُمَّ فَتَقَ مِنْ نُورِ الْحَسَنِ نُورَ الشَّمْسِ وَ مِنْ نُورِ الْحُسَيْنِ نُورَ الْقَمَرِ فَهُمَا أَجَلُّ مِنَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ وَ كَانَتِ الْمَلَائِكَةُ تُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى وَ تَقُولُ فِي تَسْبِيحِهَا سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ مِنْ أَنْوَارٍ مَا أَكْرَمَهَا عَلَى اللَّهِ تَعَالَى فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ يَبْلُوَ الْمَلَائِكَةَ أَرْسَلَ عَلَيْهِمْ سَحَاباً مِنْ ظُلْمَةٍ وَ كَانَتِ الْمَلَائِكَةُ لَا تَنْظُرُ أَوَّلَهَا مِنْ آخِرِهَا وَ لَا آخِرَهَا مِنْ أَوَّلِهَا فَقَالَتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا مُنْذُ خَلَقْتَنَا مَا رَأَيْنَا مِثْلَ مَا نَحْنُ فِيهِ فَنَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَنْوَارِ إِلَّا مَا كَشَفْتَ عَنَّا فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأَفْعَلَنَّ فَخَلَقَ نُورَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءَ ع يَوْمَئِذٍ كَالْقِنْدِيلِ وَ عَلَّقَهُ فِي قُرْطِ الْعَرْشِ فَزَهَرَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ السَّبْعُ مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءَ وَ كَانَتِ الْمَلَائِكَةُ تُسَبِّحُ اللَّهَ وَ تُقَدِّسُهُ فَقَالَ اللَّهُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأَجْعَلَنَّ ثَوَابَ تَسْبِيحِكُمْ وَ تَقْدِيسِكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لِمُحِبِّي هَذِهِ الْمَرْأَةِ وَ أَبِيهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِيهَا قَالَ سَلْمَانُ فَخَرَجَ الْعَبَّاسُ فَلَقِيَهُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع فَضَمَّهُ إِلَى صَدْرِهِ وَ قَبَّلَ مَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ قَالَ بِأَبِي عِتْرَةَ الْمُصْطَفَى مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ مَا أَكْرَمَكُمْ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى‏...

سلمان فارسى مى گويد: خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله در مسجد نشسته بودم. عباس بن عبدالمطلب وارد شد و سلام كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله جواب سلام داد و خوش آمد گفت. عباس عرض كرد: يا رسول الله، چرا خداوند على بن ابى طالب عليه السلام را بر اهل بيت برترى داده با اينكه اصل ما يكى است؟ حضرت فرمود: عمو جان به تو خبر مى دهم.

هنگامى كه خداوند من و على را آفريد، آسمان و زمين و بهشت و دوزخ و لوح و قلم نبود. آنگاه كه خداوند ابتداى خلقت مرا اراده كرد كلمه اى گفت كه آن كلمه نور شد. بعد كلمه ى ديگرى گفت و آن كلمه روح شد و بين نور و روح ممزوج شد و آن دو به اعتدال رسيدند. بعد خداوند من و على را از آن دو آفريد.
سپس از نور من نور عرش را جدا كرد و من برتر از عرش هستم. سپس از نور على نور آسمانها را جدا كرد و على برتر از آسمانها است. سپس از نور حسن نور خورشيد را و از نور حسين نور ماه را جدا كرد، و حسن و حسين برتر از خورشيد و ماه هستند. فرشتگان خداى تعالى را تسبيح مى كردند و در تسبيحشان مى گفتند: «سبوح قدوس! از نورهائى كه در پيشگاه خداوند چقدر گرامى هستند»! و قتى خداوند تعالى خواست فرشتگان را امتحان كند ابرى از ظلمت بر آنان فرستاد كه فرشتگان اول آن را از آخرش و آخر آن را از اولش تشخيص نمى دادند. فرشتگان به خدا عرض كردند: خداى ما و سيد ما، از روزى كه ما را آفريدى مثل اين تاريكى نديديم. به حق اين انوار از تو درخواست مى كنيم اين ظلمت را از ما بردارى. خداوند عزوجل فرمود: قسم به عزت و جلالم اين كار را خواهم كرد.
آنگاه نور فاطمه زهرا عليهاالسلام را مانند قنديل آفريد، و از گوشه ى عرش آويخت. با آن نور آسمانهاى هفتگانه و زمينهاى هفتگانه نورانى شد و براى همين فاطمه عليهاالسلام به زهرا نامگذارى شد.
فرشتگان خدا را تسبيح و تقديس مى كردند. خدا فرمود: قسم به عزت و جلالم، ثواب تسبيح و تقديس شما را تا روز قيامت براى دوستان اين بانو و پدرش و همسرش و فرزندانش قرار مى دهم.
سلمان مى گويد: عباس از خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله بيرون آمد و على بن ابى طالب عليه السلام را ديد و او را به سينه چسبانيد و ميان ديدگانش را بوسيد و گفت: پدرم فداى عترت مصطفى، اهل بيتى كه چقدر در پيشگاه خداوند تعالى گرامى هستند.


[ بحار الانوار: ج 43 ص 17 ح 16 از ارشاد القلوب.]





یا به این تعبیر..


..سپس خداوند بقدرت خود ظلمت را آفريد و آن را بر پرده چشمها افشاند ملائكه گفتند: سبوح قدوس ربنا. خدايا از وقتى اين اشباح را شناخته ايم چيز بدى مشاهده نكرديم ترا سوگند ميدهم بمقام آنها كه اين گرفتارى را از ما برطرف فرما در اين موقع خداوند قنديل‏هاى رحمت را آفريد و بر سرادق عرش آويخت.
گفتند خدايا اين فضيلت و نورها از كيست، خطاب نمود اين نور كنيزم فاطمه زهرا است بهمين جهت او را زهرا ناميدم چون آسمانها و زمين بواسطه نور او پديدار شد ...









---پادشاه روم نامه‏اى براى معاويه فرستاد و از او سؤالاتى كرد. از آن جمله پرسيد بگو لا شى‏ء چيست؟ معاويه در جواب فرو ماند. عمرو بن عاص گفت يك اسب خوب بفرست در سپاه على عليه السلام كه آن را به قيمت لا شى‏ء بفروشند شايد مسأله روشن شود. فرستاده معاويه وارد سپاه امير المؤمنين عليه السلام شد و برخورد به على عليه السلام كرد كه قنبر همراه او بود. مولى به قنبر فرمود اسب را قيمت كن.
پرسيد اين اسب را چند مى‏فروشى؟ گفت (بلا شى‏ء) فرمود اسب را از او بگير.
صاحب گفت لا شى‏ء را بده او را به صحرا برد و سراب را به او نمود گفت لا شى‏ء اين است و فرمود برو بگو به معاويه. عرض كرد به چه دليل مى‏گوئى؟ فرمود مگر نشنيده‏اى خداوند در قرآن مى‏فرمايد...... يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتَّى إِذا جاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً..............................



در ادامه...

ابن عباس گفت دو برادر يهودى از امير المؤمنين عليه السلام پرسيدند يكتائى كه دو ندارد چيست و دو تائى كه سه ندارد تا صد تا كه متصل است در تورات و انجيل مى‏يابيم و در قرآن شما مى‏خوانيد؟



امام در بین جوبهایی که دادند.....در مورد چهارده می باشد که فرمودند..

وَ أَمَّا الْأَرْبَعَةَ عَشَرَ فَهُوَ أَرْبَعَةَ عَشَرَ قِنْدِيلًا مِنْ نُورٍ مُعَلَّقاً بَيْنَ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيِّ طُولُ كُلِّ قِنْدِيلٍ مَسِيرَةُ مِائَةِ سَنَةٍ وَ أَمَّا الْخَمْسَةَ عَشَر..


چهارده تا: آن چهارده قنديل از نور است كه آويخته بين عرش و كرسى است كه فاصله بين هر قنديل صد سال راه است...




بحار الانوار، ج‏1، ص: 332





پس همه این جهان از یک قندیل است...


یا علی..




با سلام و عرض ادب :Gol:

ممنون از اشاره ای که کردید. :Mohabbat:
دوستان اگر روایات دیگری از این قبیل می شناسید، لطفاً در این تاپیک پست کنید. روایاتی که مربوط به خلقت عرش و آسمانها و زمین و معصومین (ع) و احیاناً جهانها و آدمهای دیگر باشند.

با تشکر مجدد
یا حق

موضوع قفل شده است