توصیه هایی از حضرت آیت الله علامه حسن زاده آملی

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
توصیه هایی از حضرت آیت الله علامه حسن زاده آملی

توصیه هایی از حضرت آیت الله علامه حسن زاده آملی
همنشینی و شکل گیری شخصیت

همنشینی مؤثر است . مصاحبت اثر دارد . نفس انسانی خوپذیر است . انسانی که با انسانی مدتی به سر برده است می بینی چنان از یکدیگر خو گرفته اند که احوالات هر یک حکایت از دیگری می کند بلکه مطلقا همنشینی اثر دارد . مثلا شاگرد بر اثر مصاحبت با استاد، از سیرت و خوی استاد حکایت می کند و همچنین فرزند از پدر که «الولد سر ابیه .» به قول خواجه عبدالله انصاری: دود از آتش چنان نشان ندهد و خاک از باد که ظاهر از باطن و شاگرد از استاد .
غرض، این که مصاحبت مطلقا مؤثر است حتی در حیوانات، بلکه در جمادات، به قول شیخ اجل سعدی:
گلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مشکی یا عبیری
که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا من گلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
حالا این معنا را بالا ببرید . در مصاحبت با ملکوت عالم، با حقیقت عالم، با خدای عالم در نظر بگیرید . اگر چنین توفیقی پیدا کردیم که توانستیم همواره و در همه حال عندالله حضور داشته باشیم، چه خواهیم شد؟ ! خوشا به حال کسانی که همواره مصاحبت با خدایشان دارند، جلیس و انیس آنان خدایشان است .
آن هایی که همنشینی با خداوند عالم دارند، کسانی هستند که اسمای جمالی و جلالی خداوند سبحان در ایشان رسوخ کرده است . جوادند، رحیمند، عطوفند، عالمند و همچنین دارای دیگر اسماء الله هستند .
×××
دهان روح و تن

انسان دو دهان دارد: یکی گوش که دهان روح او است و دیگر دهان که دهان تن او است . این دو دهان خیلی محترم اند . انسان باید خیلی مواظب آن ها باشد . یعنی باید صادرات و واردات این دهنها را خیلی مراقب باشد . آن هایی که هرزه خوراک می شوند، هرزه کار می گردند . کسانی که هرزه شنو می شوند، هرزه گو می گردند .
وقتی واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف می شود . یعنی قلم او هرزه و نوشته هایش زهرآگین خواهد داشت . حضرت وصی امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: عمل نبات است و هیچ نبات از آب بی نیاز نیست و آب ها گوناگون اند . هر آبی که پاک است، آن نبات هم پاک و میوه اش شیرین خواهد بود; و هر آبی که پلید است، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است . ()
خود عمل، حاکی است که از چه آبی روییده شده است .
×××
وقت اندک و کار بسیار

بدان که باید تخم و ریشه سعادت را در این نشاه، در مزرعه دلت بکاری و غرس کنی . این جا را دریاب، این جا جای تجارت و کسب و کار است; و وقت هم خیلی کم است . وقت خیلی کم است و ابد در پیش داریم . این جمله را از امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کنم، فرمود: «ردوهمورودالهیم العطاش » ; یعنی شتران تشنه را می بینید که وقتی چشمشان به نهر آب افتاد چگونه می کوشند و می شتابند و از یکدیگر سبقت می گیرند که خودشان را به نهر آب برسانند، شما هم با قرآن و عترت پیغمبر و جوامع روایی که گنج های رحمان اند این چنین باشید . بیایید به سوی این منبع آب حیات که قرآن و عترت است . وقت خیلی کم است و ما خیلی کار داریم . امروز و فردا نکنید . امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر پرده برداشته شود و شما آن سوی را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت تسویف، به کیفر اعمال بد این جای خودشان مبتلا شده اند .» تسویف یعنی سوف سوف کردن، یعنی امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن .
وقت نیست، و باید به جد بکوشیم تا خودمان را درست بسازیم .
پی نوشت:
1) نهج البلاغه، خطبه 155 .

حضرت علامه حسن زاده آملی:

گوش دهان جان است

عده ای از جوانان خدمت علامه حسن زاده املی رسیدند و از حضرتش خواستند که ان ها را نصیحتی بفرمایند.حضرت اقا فرمودند:سعی کنید با نامحرم رابطه نداشته باشید چه زن باشد چه مرد! گفتند اقا مگر مرد هم نامحرم می شود؟ علامه فرمودند:هر کس با خدا ارتباط ندارد نامحرم است.

فرمایش استاد حسن زاده آملی هست: بچه کوچک که بلد نیست صحبت کنه زمانی که براش یه اتفاقی بیفته شروع میکنه به گریه کردن یکی به فریادش برسه...با گریه کردن حوائج خودش رو تامین می کنه ....
این تمثیل بسیار زیبا که به برکت دریافت نورانی علامه به ماها رسیده واقعا تو سیر و سلوک راه گشا هست وقتی بنده بلد نباشه جلوی خدا حرف بزنه یا ندونه چی می خواد فقط بشینه گریه کنه ...

کسی میتونه کتاب هزار و یک کلمه علامه رو برای دانلود بزاره چون من نمی خوام پول بدم :Nishkhand:

نکات اخلاقی زیر از کتاب 'تازیانه سلوک' انتخاب شده است که سلسله دستور العمل های اخلاقی ایشان بوده است:


با خلق خدا مهربان باش. از سخنان ناهنجار گرچه به مزاح باشد بر حذر باش. خلاف مگو گرچه به مطایبت باشد. از قسم خوردن هم اگر چه به راست، احتراز کن. چه ایستاده ای دست افتاده گیر و تا می توانی نماز را در اول وقت به جای آر.
با خلق خدا مهربان باش. از سخنان ناهنجار گرچه به مزاح باشد بر حذر باش. خلاف مگو گرچه به مطایبت باشد. از قسم خوردن هم اگر چه به راست، احتراز کن. چو ایستاده ای دست افتاده گیر و تا می توانی نماز را در اول وقت به جای آر.
انسان بیدار همواره کشیک نفس می کشد و پاسبان حرم دل است و واردات و صادرات دهان خود را می پاید و دار هستی را کارخانه ای بزرگ می یابد که با عمّال بیشمار " و ما یعلم جنود ربک الا هو" دست هم گرفته در کارند تا انسان بسازند و از عالمی تحویل به عالم دیگر دهند و می گوید که مروت نباشد که کفران شود و جبران نشود.
از شاه اولغلام عشق علی (ع) سوال کردند که وجود چیست؟ گفت:
به غیر وجود چیست؟

اما در باب شیوه پسندیده سکوت، حق است که :
هر که را اسرار حق آموختند
مُهر کردند و دهانش دوختند

هر که خاموش شد گویا شد. هر که چشم سر بست بینا شد. هر که مراقب است سرور است. چه این که کلید نیکبختی در مشت اوست و نگین پیروزی در انگشت او.


فلسفه حرف می آورد و عرفان سکوت.
آن عقل را بال و پر می دهد و این عقل را بال و پر می کند.
آن نور است و این نار.
آن درسی بود و این در سینه.
از آن دلشاد شوی و از این دلدار.
از آن خداجو شوی و از این خداخو.
آن به خدا کشاند و این به خدا رساند.
آن راه است و این مقصد.
آن شجر است و این ثمر .
آن فخر است و این فقر .…
آن کجا و این کجا.
هزار و یک نکته، علامه حسن زاده آملی


آقای من!
در نزد اولیاء الله مجرب است که إکثار ذکر شریف «یا حیّ و یا قیّوم یا من لا اله الّا انت» موجب حیات عقل است. وقتی با خدایت خلوت کن که بدن استراحت کرده باشد و از خستگی بدر آمده باشد و در حال امتلاء و اشتها نباشد. در آن حال با کمال حضور و مراقیت و ادب مع الله، خداوند سبحان را بدان ذکر شریف میخوانی. عدد ندارد؛ اختیار مدت با خود جنابعالی است، مثلا در حدود بیست دقیقه یا بیشتر و بهتر اینکه (تعدادش) کمتر از یک اربعین نباشد؛ بیشترش چه بهتر.


نامه ها برنامه ها، ص226

فلسفه حرف مي آورد و عرفان سکوت.
آن عقل را بال و پر مي دهد و اين عقل را بال و پر مي کند.
آن نور است و اين نار. آن درسي بود و اين در سينه. از آن دلشاد شوي و از اين دلدار. از آن خداجو شوي و از اين خداخو.
آن به خدا کشاند و اين به خدا رساند. آن راه است و اين مقصد، آن شجر است و اين ثمر آن فخر است و اين فقر، آن کجا و اين کجا.

هزار و يک نکته، صفحه 128

آثار طهارت و وضو از زبان آیت الله حسن زاده آملی


1) بحث طهارت، ابتدایی ترین عمل و مرحله برای رسیدن به کمالات انسانی می باشد.
2) آنچه اصل و محور است نزدیکی دلها است نه نزدیکی تن.
3) اگر دلها به هم رو کنند، قهراً موفقیت هست.
4) فقه شریف مربوط به بدن است و با انجام دادن احکام شرعی، انسان در مرتبه بدن به مقام تجلیه می رسد.
5) شاخصه مرتبه طهارت «وضو» می باشد.

6) قصص قرآنی و نقل وقایع و حوادث مهم در امور مختلف برای شرح و بیان اطوار وجودی انسان و شئون مختلف اوست، به این معنی که هر کسی بخواهد از حیوان بودن به در آید و به مقام انسانیّت برسد، باید مسیری را طیّ کند که در این مسیر همانند پیغمبران دچار حوادث و موانع شود و با مشکلاتی برخورد کند و همانند آنها حلّش کند.
7) باید صفات نفسانی را کشت[ تعدیل کرد] تا بالهای طیران به عالم قدس گشوده شود.
8) تعلّق با توحّد سازگار نیست.
9) اگر کسی از لابلای سختی ها بالا نرود، اصلاً بزرگ نمی شود.«لقد خلقنا الإنسان فی کبد».
10) اگر کسی بگوید: من ازدواج نمی کنم تا هنگامی که خود را خوب بسازم، چنین فردی خطا رفته است.

11) وضو راهی برای طهارت از آلودگی است – وضو از بهترین راههای بر طرف نمودن آلودگی قهری در محیط است.
12) وضو و طهارت، تمام اثرات آلودگی تکوینی را بر طرف کرده، انسان را نورانی می کند.
13) دائما وضو داشته باشید.[ مداومت بر وضو].
14) به محض اینکه چشمتان به نامحرمی افتاد یا کمترین دگرگونی در حالات روحانی تان پدید آمد، فورا وضو بگیرید که بسیار کار ساز است.
15) وضو گرفتن، منطقه دل را صاف می کند تا ان شاء الله حرم برای صاحبدلی چون خدا گردد.

16) عزیزان! کار شما نیز عبادت است؛ لذا صبح که به کار می روید، قبل از آن وضویی بگیرید و رو به قبله « یا الله» بگویید سپس به راه بیفتید.

17) هر صبح که برای کار بر می خیزید، وضویی بگیرید، بعد از آن نوزده بار «بسم الله الرحمن الرحیم» را به عدد حروف این آیه مبارکه تلاوت کنید تا آن «وضو» تطهیرتان کند و آن «بسم الله» آفات و بلیّات و شعله های اشتغالات جهنمی دنیا را از شما دور نماید.
18) این قدر به زور بازویتان متّکی نباشید، رزق را باید از جای دیگر بدهند.
19) شما دائما اهل طهارت و پاکی باشید، رزقتان وسیع خواهد شد.
20) یکی از راههای بدست آوردن روزی، وضو است.

علامه حسن زاده آملی (حفظه الله):


بزرگ ترین جهل ، جهل انسان است به نفس خویش .
بزرگ ترین حکمت معرفت انسان است به نفس خویش ، و بزرگى انسان به مقدار همان معرفت اوست .
برترین عقل ، معرفت انسان به نفس خویش است ؛ پس کسى که نفس ‍ خویش را شناسد عاقل بود و کسى که آن را نشناسد، جاهل .
برترین معرفت ، معرفت انسان به نفس خویش است . آن که نفس خویش را بهتر شناسد، خوفش از خدایش بیشتر باشد.
عارف آن است که نفس خویش را رها ساخته و از هر آنچه که از خدایش ‍ دور کند پاک سازد.
زیرک آن است که نفسش را شناسد و اعمال به اخلاص گذارد. معرفت نفس ، نافع ترین دو معرفت است . نفس جوهرى است گران مایه ؛ کسى که مصونش دارد، مقامش را رفیع گردانیده ، و کسى که به ابتذالش کشد، آن را به فرو کشانده .
در شگفتم ! از آن کس که گمشده اش را مى جوید، در حالى که خویشتن را گم کرده است و در جستجویش نیست .
در شگفتم ! چگونه کسى که نفس خویش را نشناخته ، تواند که خداى خویش را شناسد! غایب معرفت آن است که انسان نفس خویش را شناسد. آدمى را همان جهالت بس که انسان بر نفس خود جاهل باشد.
آدمى را همان معرفت بس که نفس خویش را شناسد. آنکه نفس خویش را نشناسد، چگونه غیر آن را تواند که بشناسد. به نفس خویش جاهل مباش ؛ چه کسى که چنین باشد، به همه چیز جاهل است .
معرفت نفس ، نافع ترین معارف است . کسى که نفس خویش را نشناسد، در حقش کوتاهى کرده است . آن کسى که به نفس خویش جاهل است ، به غیر آن جاهل تر بود.
کسى که نفس خویش را شناسد، از امور دنیوى بریده شود.
کسى که نفس خویش را شناسد، به جهاد با آن بر خیزد.
آن که نفس خویش شناسد، جلیل گردد.
کسى که نفس خویش را شناخته ، به غایت از معرفت و علمى رسیده است .
آن کس که نفس خویش را شناسد، غیر آن را بیشتر شناسد.
آن کسى که نفس خویش را نشناسد، از راه رستگارى دور افتد است و در بیابان ضلالتها و نادانى ها گم گردد. کسى که به ظفر معرفت نفس رسیده ، به فوز اکبر نایل گشته است . کسى که نفس خویش را شناسد، خدایش را خواهد شناخت


منبع:عیون مسائل نفس و شرح آن ، ج 1، ص 88- 89

رزق چیست؟

رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند.

آیا می دانی نمازت ، رزقی است از سوی خداوند؟
چه بسا خیلی از انسان ها نماز نمی خوانند !

اذکاری که صبح و شام می خوانی رزق است.

یا زمانی که خواب هستی سپس ناگهان بیدار می شوی ، به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار می شوی و نماز می خوانی رزق است
چون بعضی ها بیدار نمی شوند .
زمانی که با مشکلی رو به رو می شوی ، خداوند صبری به تو می دهد که چشمانت را از آن بپوشی . این صبر ، رزق است.

زمانی که در خانه لیوانی آب به دست پدرت می دهی. این فرصت نیکی کردن ، رزق است.

گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست نباشد ، ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی. این تلنگر ، رزق است.

یکباره یاد امام زمانت می افتی و سلامی به ایشان هدیه می کنی و دلت حسابی تنگ می شود ...

رزق واقعی این است !!!
رزق خوبی ها ؛ نه ماشین ، نه درآمد .
اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش می دهد.
اما رزق خوبی ها را فقط به دوستدارانش می دهد.
الهی
رویم را نیکو کردی ،
خویم را هم نیکو گردان...
آمین
حضرت علامه حسن زاده آملی

موضوع قفل شده است