شبهه تشکیل حکومت برای امام حسین (ع)

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهه تشکیل حکومت برای امام حسین (ع)

آيا تشكيل حكومت براي امام حسين ـ عليه السلام ـ در صورت پيروزي و به شهات نرسيدن يك اصل بود يا آن كه امام حسين صرفاً به نهي از منكر پرداخت و تشكيل حكومت بر ايشان اهميت نداشت؟

باسمه تعالی
3عامل زمینه ساز قیام امام حسین(ع)بود:
1-تقاضای بیعت با یزید
2-امربه معروف ونهی از منکر
3-دعوت مردم کوفه
اما کدام یک از این عوامل از جهت زمانی مقدم است؟ایا اول مردم کوفه دعوت کردندوامام چون به تقاضای کوفیان جواب مثبت داد بیعت نکرد؟
از همان روزی که معاویه مرد از امام تقاضای بیعت شد همان کسی که خبر مرگ معاویه را به والی مدینه داد دستور بیعت گرفتن از امام هم داد،اصلا مسئله دعوت کوفیان مطرح نبود.ان روزی که امام قصد خروج از مدینه را کردند به دلیل بیعت نکردند با شعار امر به معروف و نهی از منکر بود .
حتی مسئله این هم نبود چون که از من بیعت می خواهند ومن نمی پذیرم قیام مکنم،اگر بیعت هم نمی خواستند باز به حکم وظیفه شرعی و دینی امر به معروف و نهی از منکر باید قیام کرد.
بعضی گمان می کنند عامل اصلی در این جریان دعوت کوفیان بود وامام میخواستند زمام امور را در دست گیرند و دو جریان دیگر مقدمه این کار بود.
اگر چنین بود همین که حضرت میدیدند که اوضاع کوفه مساعد نیست دست از مواضع دیگر هم بر می داشتند(بیعت و اعتراض) در حالی که امام چنین نکردند ایشان از همان ابتدا به مردم کوفه حسن ظن نداشتند اما اگر جواب مثبت نمی دادند تاریخ،امام را ملامت می کرد که اگر رفته بود ریشه یزیدیان کنده شده بود.
این گونه بود که امام اعلام امادگی به دعوت مردم کوفه کردند اما صرفا هدف امام تشکیل حکومت نبود.
برگرفته از کتاب حماسه حسینی شهید مطهری

با سلام

امامان ما در اصل حاکمان حکم الهی اند و اصل حکومت برای ایشان می باشد

حال که حکومت را از ایشان گرفته اند دلیل نمی شود که این سوالات مطرح شود

که هدف قیام چه بوده و پس از پیروزی تشکیل حکومت می دهند یا نه؟و.....

ایشان به عنوان امام زمان خویش و منصوب از طرف خداوند به نص حضرت رسول(ص) حاکم حکم الهی می باشند

و قیام ایشان هم برای برگرداندن دین حضرت رسول(ص) بود به جای خود و جلوگیری از ،نه انحراف دین، که نابودی و از بین رفتن دین

اگر حضرت قیام نمی کردند دین خدا نابود می شد و بنی امیه کمر به نابودی دین خدا بسته بودند زیرا ایشان اعتقادی به اسلام و دین نداشتند واسلام ایشان هم از سر ناچاری بود .

حضرت قیام کردند برای تشکیل حکومت اسلامی و بله در همین راه امر به معروف هم بود نهی از منکر هم بود و.....

اگر حکومت اسلامی با رهبریت معصوم تشکیل شود همه این احکام در ان حکومت جاری خواهد شد برای همین اصل اولی تشکیل حکومت اسلامی است.

به نام خدا
سلام

در صورت امکان در مورد زمان امام حسین ع بیشتر واسمون بگید . اوضاع مردم و اسلام چجوری بود ؟

با تشکر

[="Tahoma"]

vahid_barvarz;234030 نوشت:
به نام خدا
سلام

در صورت امکان در مورد زمان امام حسین ع بیشتر واسمون بگید . اوضاع مردم و اسلام چجوری بود ؟

با تشکر

با سلام

در زمان امام حسین ـ علیه السلام ـ انحراف از اصول و موازین اسلام، كه از «سقیفه» شروع شده و در زمان عثمان گسترش یافته بود، به اوج خود رسیده بود. در آن زمان معاویه كه سالها از سوی خلیفه دوم و سوم به عنوان استاندار در منطقه شام حكومت كرده و موقعیت خود را كاملا تثبیت كرده بود، بنام خلیفه مسلمین سرنوشت و مقدرات كشور اسلامی را در دست گرفته و حزب ضد اسلامی اموی را بر امت اسلام مسلط ساخته بود و به كمك عمال ستمگر و یغماگر خود مانند: زیاد بن ابیه، عمرو بن عاص، سمره بن جندب و... حكومت سلطنتی استبدادی تشكیل داده، چهره اسلام را وارونه ساخته بود.

معاویه از یك سو، سیاست فشار سیاسی و اقتصادی را در مورد مسلمانان آزاده و راستین اعمال می‏كرد و با كشتار و قتل و شكنجه و آزار، و تحمیل فقر و گرسنگی بر آنان، از هر گونه اعتراض و جنبش و مخالفت جلوگیری می‏ كرد، و از سوی دیگر، با احیای تبعیضهای نژادی و رقابتهای قبیله ‏ای در میان قبائل، آنان را به جان هم می ‏انداخت و از این رهگذر نیروهای آنان را تضعیف می‏كرد تا خطری از ناحیه آنان متوجه حكومت وی نگردد، و از سوی سوم، به كمك عوامل مزدور خود با جعل حدیث و تفسیر و تاویل آیات قرآن به نفع خود، افكار عمومی را تخدیر كرده، و به حكومت خودش وجهه مشروع و مقبول می‏بخشید.
این سیاست ضد اسلامی، به اضافه عوامل دیگر همچون ترویج فرقه‏ های باطل نظیر: جبریه و مرجئه كه از نظر عقیدتی با سیاست معاویه همسو بودند، آثار شوم و مرگبار در جامعه به وجود آورده و سكوت تلخ و ذلت باری را بر جامعه حكم فرما ساخته بود.

در اثر این سیاست شوم، شخصیت جامعه اسلامی مسخ و ارزشها دگرگون شده بود، به طوری كه مسلمانان، با آن‏كه می‏دانستند اسلام هیچ وقت اجازه نمی‏دهد آنان مطیع زمامداران بیدادگری باشند كه بنام دین بر آنها حكومت می‏ كنند، با این حال بر اثر ضعف و ترس و ناآگاهی، از زمامداران ستمگر پشتیبانی می‏كردند. در اثر این سیاست، مسلمانان، بر خلاف منطق قرآن و تعالیم پیامبر (ص)، تبدیل به افرادی ترسو، سازشكار، و ظاهر ساز گشته بودند.

تاریخ این دوره از زندگی مسلمانان، پر از شواهدی است كه نشان می‏دهد این دگرگونی و انحراف فراگیر شده، جامعه اسلامی را با خود همرنگ ساخته بود.

اگر عكس العملی را كه مسلمانان در برابر سیاست عثمان و عمال وی از خود نشان دادند، با روشی كه در برابر سیاست معاویه در پیش گرفتند مقایسه كنیم، آثار شوم این سیاست شیطانی را در جامعه اسلامی بوضوع مشاهده می‏كنیم، زیرا مسلمانان در برابر سیاست عثمان با قیام عمومی، عكس العمل نشان دادند؛ قیامی كه بزرگترین شهرهای اسلامی یعنی مدینه، مكه، كوفه، بصره، مصر و سایر شهرها و روستاها در آن شركت داشتند؛ ولی با توجه به اینكه در زمان معاویه ظلم به مراتب بیشر، میزان قتل و تهدید زیادتر و گسترده ‏تر؛ و محرومیت مسلمانان از حقوق و ثروت و درآمد خود آشكارتر بود، با این حال عكس العمل دسته جمعی در برابر رفتار ضد اسلامی معاویه دیده نمی ‏شد، بلكه مردم كوركورانه در برابر معاویه مطیع و خاضع بودند. بلی گاه گاه اعتراضهای پراكنده‏ ای مثل مخالفت «حجر بن عدی» و «عمرو بن حمق خزاعی» و امثال آنها صورت یك جنبش عملی و عمومی در نمی ‏آمد، بلكه شعله آن بسرعت خاموش می ‏گشت، زیرا حكومت وقت، سران جنبش را می‏ كشت و انقلاب را در نطفه خفه می‏ كرد و جامعه هیچ تكانی نمی‏خورد.[1]

پی نوشت:
[1] . جهت اطلاع بیشتر در این زمینه ر.ك به: ارزیابى انقلاب حسین، تالیف محمد مهدى شمس الدین، ترجمه مهدى پیشوائى، چاپ 2، قم، انتشارات توحید.

منبع: اینجا



[=&quot]
رقابت بنی امیه و بنی هاشم به سالها پیش از اسلام بر می گردد. رقابتی که پس از ظهور اسلام و تا روی کار آمدن عباسیان ادامه پیدا نمود. در دوران زمام داری امویان، معاویه کوشید با جعل تاریخ برای خود و خاندانش افتخاراتی را پدید آورد. معاویه در تبلیغاتش به مردم شام گفته بود کاتب وحی و خال المؤمنین بوده است.

خود را خال المومنین می دانست چونکه ام حبیبه خواهر معاویه، پس از اتفاقات هجرت به حبشه، همسر رسول اکرم(ص) شده بود. همسرانی که لقب ام المومنین را به همراه داشتند.


[=&quot]معاویه همچنین برای تحکیم موقعیت دینی خود گفته بود نحن شجرة رسول الله (ص).[=&quot]او کسانی از راویان حدیث را نیز واداشت تا دهها حدیث در فضیلت او بسازند و در میان مردم رواج دهند مثلا از قول رسول خدا (ص) نقل کرده اند که فرمود: «[=&quot]الامناء عند الله ثلاثة جبرئیل و انا و معاویه».[=&quot][=&quot][1]



[=&quot]در کنار این رویکرد امویان با تحریف تاریخ و گسترش روایاتی خاص سعی می کردند تا بنی هاشم و شخصیت افراد مهم آنها و اجداد پیامبر را زیر سوال برند تا با خوار نمودن آنان در چشم مسلمانان پایه های حکومت خود را استوار کنند[=&quot][=&quot][2][=&quot].

به همین دلیل، برخورد و دشنام به حضرت علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با تمام جدیت پیگیری میشد. به نظر می رسد این مسائل از دلائل بسیار مهمی هستند که باعث شدند تا امام حسین(ع) حاضر به بیعت با یزید نشوند.



[=&quot][1] [=&quot]مختصر تاریخ دمشق جلد11 ص 87 و جلد 25 ص 5 تا 16

[=&quot][2] [=&quot] تاریخ صدر اسلام، ابراهیم ورکیانی، ص90-99

موضوع قفل شده است