رهایی از فکر گذشته

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
رهایی از فکر گذشته

گاهی عزیزی را از دست می دهیم اما زندگی جریان دارد و باید به آینده فکر کنیم اما این کار ساده ای نیست. توصیه‌هایی که برایتان آورده‌ایم کمکتان می‌کند با گذشته خداحافظی کنید و به سمت آینده پیش روید.




فراموش کردن گذشته زمانی که خاطره ی تلخی را برایمان تداعی می کند آسان نیست، اما راه‌های عملی وجود دارد که کمکتان کند گذشته‌تان را فراموش کنید. قبل از اینکه با گذشته خداحافظی کنید، لازم است با خاطرات و تجربیاتتان روبه‌رو شوید.

شش قدم برای فراموش کردن گذشته

بنویسید، حرف بزنید، طراحی کنید، نقاشی کنید، وگرنه به دام خاطراتتان می‌افتید. فراموش کردن گذشته یعنی احترام گذاشتن به خاطراتتان.
احساسات و عواطف مربوط به خاطرات دردناک را با شستن آنها از ذهنتان فراموش کنید – شاید در طول آن احساس وحشتناکی داشته باشید اما بعد از آن آرام و راحت خواهید شد. با زندگی کردن دوباره با آن خاطرات، فراموششان کنید.

در صورت امکان به عقب برگردید و با آدم‌هایی که در آن خاطرات کنارتان بودند صحبت کنید. فراموش کردن گذشته می‌تواند به معنی برگشتن به گذشته باشد.
احساسات واقعی‌تان را تقسیم کنید؛ اگر درست بود اعتراف کنید. فراموش کردن گذشته به معنی ابراز احساساتتان است. اگر لازم است با اشتباهاتتان کنار بیایید، باید گناه و خجالت ناشی از آن را گردن بگیرید.

اگر لازم است عذرخواهی کنید و بخشش بطلبید.
فراموش کردن یک عزیز – چه همسرتان باشد که از او طلاق گرفته‌اید، چه خواهر یا برادر از دست رفته فراموش کردن کار سختی است.
باید بپذیرید که نمی‌توانید برای تغییر گذشته کاری کنید. هر چه در توان داشته‌اید را انجام داده‌اید. وقتی با شکست مواجه می‌شوید، بدانید که تا جاییکه می‌توانسته‌اید خوب، مهربان و موثر بوده‌اید. اگر می‌بایست به عقب برگردید، کار متفاوت‌تری نمی‌توانستید انجام دهید زیرا هر چه در توانتان بوده را همان موقع انجام داده‌اید و همه چیز تمام شده است. گذشته را فراموش کنید.
خودتان را بخاطر اشتباهاتتان ببخشید. فکر کردن به کارهایی که می‌توانستید یا باید انجام می‌دادید، بی‌تاثیر و ناسالم است. اگر می‌خواهید با اشتباهات یا شکست‌هایتان کنار بیایید، باید بتوانید خود را ببخشید

مراقب افکارتان باشید. وقتی می‌بینید که مشغول فکر کردن به گذشته هستید، به آرامی افکارتان را به زمان حال برگردانید.
به ذات و طبیعت زمان اعتماد کنید. مطمئن باشید به مرور زمان التیام یافته و پیش می‌روید. زخم‌هایتان به تدریج رویه بسته و خیلی زود فقط جای آن باقی می‌ماند””البته به شرطی که بتوانید گذشته را رها کنید.

با افراد جدید وارد رابطه شوید. لازم نیست دایره دوستانتان را به کل عوض کنید؛ می‌توانید یک دوستی تازه با یکی از همکارانتان برقرار کنید یا همسایه‌تان را برای صرف چای دعوت کنید. اگر درمورد اینکه مشغول کنار آمدن با شکست‌هایتان هستید برای او حرف بزنید، خیلی بهتر خواهید توانست با گذشته دردناکتان خداحافظی کنید.

در مکالماتتان به دنبال تعادل باشید. خیلی مهم است که درد و ناراحتی خود را تقسیم کنید اما به همان اندازه هم مهم است که علاقه‌تان به زندگی دیگران را نشان دهید. رها کردن گذشته یعنی رها کردن خودتان.
دنیایی تازه را تجربه کنید. در یک رشته جدید ثبت‌نام کرده و برای آموزش بروید. برای فراموش کردن گذشته، باید بتوانید از جهت‌های تازه‌ای به زندگی نگاه کنید.

وقتی می‌خواهید شریک زندگی خود در گذشته را فراموش کنید، باید جدی فکر کنید که آیا عاقلانه است با هم وقت بگذرانید یا باید به کلی او را فراموش کنید. شاید هنوز دوستش داشته باشید و افکار و احساساتتان درمورد او هنوز پیچیده باشد. ایجاد یک وقفه عاقلانه‌ترین کاری است که می‌توانید انجام دهید””شاید بتوانید با این وقفه او را به کلی فراموش کنید.
فرآوری: نوریه نوچمنی


تبیان

ولی بعضی وقت ها نمی شه که نمی شه

لیلا 53;272692 نوشت:
ولی بعضی وقت ها نمی شه که نمی شه

آثار رو می شه از بین برد ولی هیچ وقت نمی شه اتفاق رو فراموش کرد
توی نوشته بالا هم اولین قدم رو ذهن انسان دونستن
تو این اتفاقات علاوه بر ذهن باید بر کلیه عملکردهای روحی و روانی فرد هم بررسی بشه
تا 6ماه پس از حادثه هر عملکرد و رفتار از فرد کاملا طبیعی هست ولی بعد از اون اگر ادامه داشت باید به روانشناس مراجعه بکند که به افسردگی و اختلالات روانی منجر نشود
موفق باشید

سلام .
نمیشه فراموش کرد .یا اینکه خودمان را ببخشیم یا بگذاریم تازمان درستش کند نمیشه .
ببنید من آدمی هستم که سرم تو کار خودمه و تو زندگی هیچ کسی دخالتی نمی کنم. ولی خویشان من در زندگی من دخالت زیادی دارند.
قبول دارم که نمیشه اتفاقات رو فراموش کرد .شاید به قول معروف زخم سله ببندد ولی جایش گاهی درد میگیرد .
هرچه ما هم بخواهیم فراموش کنیم نمیشود.حالا شما بگویید در مورد کسی که حتی حاضر نیست کمی تامل کند وحرفهای ما راهم بشنود چه باید کرد وواینکه که هر وقت ما را ببیند کنایه میزند وبا حرکاتی ناشایست موجب آزرده خاطری ما می شود چه باید کرد .
این چیزهایی که دوستان می گویند در کلام خیلی زیباست اما هر که به آن عمل کند مرد است.
وقتی عزیزترین کست که همخونت هست در مورد تو ناحقی کند چه باید کرد .
در همه احادیثی که خوانده ام ائمه فرموده اند که صبر پیشه کنید .ولی این صبری که گفته اند باعث جری تر شدن این چنین اشخاصی می شود که حتی نمیشود اسمشان را گذاشت خویشاوند.
حالا شما بگویید من چه کنم.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

موضوع قفل شده است