دل نبستن به دنيا و امكانات مادي ديگران

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
دل نبستن به دنيا و امكانات مادي ديگران

از جمله اهداف نبوت پيامبر اسلام(ص) كه در آيه88 سوره «حجر» آمده است دل نبستن به دنيا است، خداي متعال در اين آيه دو دستور مهم به پيامبر(ص) مي دهد: نخست مي گويد: «هرگز چشم خود را به نعمت هاي مادي كه به گروه هائي از كفار داده ايم ميفكن» (لاتمدن عينيك الي ما متعنا به ازواجا منهم). اين نعمت هاي مادي نه پايدارند، نه خالي از درد سر، حتي در بهترين حالاتش نگاهداري آن سخت مشكل است، بنابراين، چيزي نيست كه چشم تو را به سوي خود جلب كند، و در برابر آن موهبت بزرگ معنوي (قرآن) كه خدا به تو داده است، قابل اهميت باشد. سپس اضافه مي كند:

«هرگز به خاطر اين مال و ثروت و نعمت هاي مادي كه در دست آنهاست، غمگين مباش» (ولاتحزن عليهم). در حقيقت، دستور اول راجع به چشم ندوختن به نعمت هاي مادي است، و دستور دوم، درباره غم نخوردن در برابر محروميت از آنست.

اين احتمال نيز در تفسير جمله «ولاتحزن عليهم» داده شده است كه: اگر آنها به تو ايمان نمي آورند، غمگين مباش، زيرا ارزش و لياقتي ندارند، ولي تفسير اول با جمله هاي قبل مناسبتر به نظر مي رسد. به هرحال، نظير همين مضمون در سوره «طه»، آيه 131 به طور واضحتر آمده است: و لاتمدن عينيك الي ما متعنا به ازواجا منهم زهره الحياه الدنيا لنفتنهم فيه و رزق ربك خير و ابقي: «چشم خود را به نعمتهائي كه به گروه هائي از آنها داده ايم نيفكن، اينها گل هاي زندگي دنياست (گلهائي ناپايدار كه زود پژمرده و پرپر مي شوند)،

اينها به خاطر آن است كه مي خواهيم آنها را با آن بيازمائيم، آنچه خدا به تو روزي داده است براي تو بهتر و پايدارتر است.»

نكته اي كه بايد به آن توجه نمود اين است كه: چشم به امكانات ديگران دوختن مايه انحطاط و عقب ماندگي است.

توضيح اين كه: بسيارند افراد تنگ نظري كه، هميشه مراقب اين و آن هستند كه اينها چه دارند و آنها چه دارند؟ و مرتباً وضع مادي خويش را با ديگران مقايسه مي كنند، و از كمبودهاي مادي در اين مقايسه رنج مي برند هرچند آنها اين امكانات را به بهاي از دست دادن ارزش انساني و استقلال شخصيت به دست آورده باشند. اين طرز تفكر كه نشانه عدم رشد كافي و احساس حقارت دروني و كمبود همت مي باشد، يكي از عوامل موثر عقب ماندگي در زندگي، حتي در زندگي مادي، خواهد بود. كسي كه در خود احساس شخصيت مي كند به جاي اين كه گرفتار چنين مقايسه زشت و رنج آوري شود، نيروي فكري و جسماني خويش را در راه رشد و ترقي خويشتن به كار مي گيرد، و به خود مي گويد:

من چيزي از ديگران كمتر ندارم و دليلي ندارد كه نتوانم از آنها پيشرفت بيشتري كنم؛ من چرا چشم به مال و مقام آنها بدوزم من خودم بهتر و بيشتر كار و توليد مي كنم.

اصلاً زندگي مادي هدف و همت او نيست، او آن را مي خواهد اما تا آنجا كه به معنويت او كمك كند، و به دنبال آن مي رود اما تا آنجا كه استقلال و آزادگي او را حفظ كند، نه حريصانه به دنبال آن مي دود، و نه همه چيزش را با آن مبادله مي كند كه اين مبادله آزاد مردان و بندگان خدا نيست، و نه كاري مي كند كه نيازمند ديگران گردد. در حديثي از پيامبر(ص) مي خوانيم:

من رمي ببصره ما في يدي غيره كثر همه و لم يشف غيظه:

«كسي كه چشم خود را به آنچه در دست ديگران است بدوزد، هميشه اندوهگين و غمناك خواهد بود، و هرگز آتش خشم در دل او فرو نمي نشيند.»!(1)

1- تفسير نمونه، جلد11، صفحه051.