یک شبهه در باره نظریه ولایت فقیه

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یک شبهه در باره نظریه ولایت فقیه

سلام
این شبهه رو یکی از من پرسید ولی جوابی نداشتم
این حدیث زیر
حضرت صادق عليه السلام فرمود: احدى از اهل بيت ما تا روز قيام قائم ما، براى رفع ستمى يا به پا داشتن حقى خروج نكرده و نخواهد كرد، مگر آنكه طوفان بلائى او را از بن بر كند و موجب افزايش اندوه ما و شيعيان ما گردد.
این حکومت اسلامی ما رو که پابرجاست زیر سوال نمیبره؟

اگه دوستان نظرشون رو بدن ممنون میشم

سلام علیکم و رحمة الله

shombokh;69480 نوشت:
سلام
این شبهه رو یکی از من پرسید ولی جوابی نداشتم
این حدیث زیر
حضرت صادق عليه السلام فرمود: احدى از اهل بيت ما تا روز قيام قائم ما، براى رفع ستمى يا به پا داشتن حقى خروج نكرده و نخواهد كرد، مگر آنكه طوفان بلائى او را از بن بر كند و موجب افزايش اندوه ما و شيعيان ما گردد.
این حکومت اسلامی ما رو که پابرجاست زیر سوال نمیبره؟

با تشکر از پست زیبایتان
بزرگوار
من این روایت را بررسی کردم با این وجود که از جانب متوکل بازگو شده ولی بازهم مشکلی با حکومت اسلامی ما ندارد
اول حدیث را بنگرید "احدی از اهل بیت ما" امام رحمة الله و آیت الله خامنه ای مگر از اهل بیت اند؟؟
حدیث هم به نظر می رسد به طور کامل به واقعیت پیوسته مگر از اهل بیت کسی خروج کند و به جایی (حکومتی) برسد؟

والسلام علینا و علی عبادالله الصاحین

با سلام به دوستان خوبم
باید عرض کنم که تفسير صحيح اين روايت و رواياتي مشابه این با چند مطلب چنين است:
1- اگر روايات مذكور به معناي ظاهري آنها كه برخي خيال كرده اند، گرفته شود، معناي آن و جوب سكوت در برابر همه ظلم ها و طاغوت ها و بي عدالتي ها است و اين مخالفت نص صريح قرآن و روايات مكرر اهل بيت عليهم السلام است كه اسلام دين عدالت است و مردم را به عدالت و زندگي عادلانه دعوت كرده و سكوت در برابر اهل ظلم و كفر را جايز ندانسته است. بنابراين قيام امام حسين عليه السلام تنها براي ايشان جايز بود و عملي نيست كه بشود از آن پيروي كرد و كلام امام حسين عليه السلام خطاب به كوفيان كه فرمود «فلكم في اسوه» همانا من براي شما الگو هستم،(تحف العقول، ص505) لغو مي گردد و ما تنها موظفيم براي امام حسين عزاداري كنيم و پيروي از سنت و روش ايشان براي ما جايز نيست. ضمن اينكه قيام عليه طاغوت و ظلم مقدمه تشكيل حكومت عدل است و اگر ما پيش از ظهور دعوت به سكوت شده باشيم به آياتي كه دلالت بر جامعيت اسلام دارد (مائده، 33-38؛ نور، 2؛ حجرات، 9؛ انفال، 39-60) و همچنين روايات متعددي كه بر اين واقعيت دلالت دارند لغو مي گردند. بنابراين معناي روايات چيز ديگري غير از آن است كه برخي از آنها با وجوب سكوت برداشت كرده اند.
پاسخي كه مي توان در تفسير اين روايات داد چنين است:
2- لزوم تشكيل حكومت اسلامي امري مهم و آشكار است زيرا كه بخش عظيمي از قوانين اسلامي، برنامه هايي سياسي اجتماعي است كه جز در سايه يك تشكيلات و حكومت قابل اجرا نيست. و چون اين احكام دائمي است و در زمان غيبت هم لازم الاجرا است بنابراين هر گاه تشكيل حكومت امكان داشته باشد به عنوان مقدمه اجراي احكام الهي ، واجب است به آن اقدام گردد . (ر.ك به «حكومت اسلامي» از آثار امام خميني)
3- آنچه در روايات به عنوان نهي از قيام پيش از قيام حضرت مهدي(عج) آمده معني و مفهوم خاصي دارد كه نياز به تحقيق جامع دارد. روشن است كه احاديث در هر موضوعي هم از حيث سند و راويان بايد مورد بررسي قرار گيرند و هم از جهت محتوا و مضمون، در بحث قيام پيش از ظهور مهدي(عج) نيز چنين است .
بسياري از روايات اين بخش غير قابل اعتمادند و آنها كه معتبرند تنها قيام هايي را مردود مي شمارد كه رهبر آن مدعي مهدويت باشد و به عنوان قائم آل محمد (ص) قيام كند (ر.ك. طاهري، حبيب الله ، سيماي آفتاب.) يا هدف غير الهي داشته باشد يا بدون تهيه مقدمات و اسباب لازم و قبل از فرا رسيدن زمان مناسب اقدام شود. اما گر رهبر قيام نه به عنوان مهدويت و نه به منظور تأسيس حكومتي در برابر حاكميت الله، بلكه به منظور دفاع از اسلام و قرآن و مبارزه با ظلم و استكبار و به قصد تأسيس حكومت اسلامي و اجراي كامل قوانين آسماني قيام كرد و مقدمات نهضت را نيز پيش بيني نمود و مردم را به ياري طلبيد، روايات مذكور چنين نهضت و انقلابي را مردود نمي شمارد و پرچم چنين نهضتي را پرچم طاغوت نمي شمارد. تأسيس چنين حكومتي به منظور حاكميت الله و در مسير حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) و زمينه ساز آن مي باشد. بنابر اين احاديث مذكور مخالف چنين قيام و نهضتي نخواهد بود. (ر.ك به دادگستر جهان نوشته ابراهيم اميني)
اين احاديث(مخالف قيام) در شرائطي صادر شده است كه عده اي از علويان و يا حتي از عباسيان ، براي مقابله با حكومت اموي و با استفاده از جهل مردم، خود را به عنوان مهدي موعود كه پيامبر(ص) وعده ظهور او را بشارت داده بود، قلمداد مي كردند و از مردم براي خود بعنوان مهدي منتظر بيعت مي گرفتند. در چنين اوضاعي ائمه(ع) با موضع گيري بجا جلوي سوء استفاده آنان را گرفتند .
شاهد اين قضيه اين است كه «مهدي عباسي» كه يكي از خلفاي ظالم عباسي است بهمين جهت لقب مهدي به خود داده و از مردم بيعت گرفت و نيز محمد بن عبدالله بن الحسن _ معروف به نفس زكيه، به نام مهدي موعود براي خود از مردم بيعت مي گرفت و حتي از امام صادق(ع) نيز خواست كه بنام مهدي آل محمد (ص) با او بيعت كند و همراه او در جنگ با بني اميه شركت نمايد! وقتي امام صادق(ع) حاضر به بيعت با اين عنوان نشد «عبدالله» پدر محمد، سخت عصباني شد و به حضرت، سخناني ناروايي نيز گفت .(سيماي افتاب - ص 142 _ نوشته دكترحبيب الله طاهري «به نقل از ارشاد مفيد ص 260»)
و در اين مناظره حضرت به عبدالله مي فرمايد: نه پسر تو آن مهدي موعود است و نه الان وقت قيام است و اگر مي خواهيد براي خدا غضب كرده و امر به معروف و نهي از منكر نماييد شما پدر محمد، شيخ ما هستي و بفرماييد رهبري قيام را بر عهده بگيريد ما نيز با شما بيعت مي كنيم.(همان، ص 143، به نقل از ارشاد مفيد ص 277)
اين روايت خود دليل بر اين است كه از نظر ائمه هر قيامي محكوم نبوده بلكه امام(ع) براي شركت در قيامي كه براي امر به معروف و نهي از منكر باشد اعلام همكاري نيز نموده است و اين گونه قيام و انقلاب را امضا نموده و مشروع اعلام فرموده است. غالب روايات نهي از قيام كه مخالفين به آن استناد نموده اند، از اين نوع روايات و در چنين فضايي صادر شده است و منع از قيام مشروط و ناظر به افراد خاص است نه مطلق.

ادامه دارد...

انقلاب اسلامي ايران نيز به رهبري فقيهي جامع شرايط و آگاه به شرايط زمان و مكان شكل گرفته است. رهبري كه انگيزه الهي او و اخلاص او مورد اعتراف دوست و دشمن بود. همگان مي دانستند كه او جز براي اهداف الهي و اسلامي و اجراي قوانين الهي قيام نكرده و در راه نهضت نيز بر همه قوانين خدايي پايبند است. او در اين مسير پيوسته مورد تاييد عالمان ديني و متفكران اسلامي شيعه و سني بود و حتي علمايي كه معتقد به تلاش براي تآسيس حكومت اسلامي نبودند نيز پس از تشكيل حكومت اسلامي تآييد و حمايت از حكومت اسلامي را لازم مي دانند. تأييدات الهي همواره همراه اين انقلاب بوده، از اين رو در عرصه داخل و خارج به موفقيت هاي فراوان دست يافته است . بعضي ناكامي هايي كه ديده مي شود معلول كارشكني ها و دشمني هاي فراوان زورمداران شرق و غرب و مرتجعان منطقه بوده است. اين انقلاب نقطه مقابل منافع شرق و غرب بوده و هميشه مورد هجوم دشمنان خدا و مسلمين بوده است و با اين همه چون شجره اي طيبه و بارور ايستاده است و چون شمعي فراروي مسلمين عالم و آزادگان جهان است.
گذشته از اينها روايات متعددي درباره آخر الزمان و علائم ظهور است كه اشاره دارد پيش از قيام و ظهور مقدس حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه، در ايران و بين حكومت هاي شيعي و مورد تأييد امام تشكيل مي شود و در دنياي پر از ظلم و جور آن زمان، مردم را به حق و عدالت دعوت مي كنند. در اين روايات به قيام ايرانيان و حكومت آنها تأييد بسياري شده است. آقاي علي كوراني از علماء لبناني مقيم ايران، روايات مربوطه را جمع آوري و دسته بندي كرده اند و با توضيحاتي جامع درباره اين روايات توضيح داده است. (كوراني علي، عصر ظهور، ترجمه عباس جلالي، ص 217 - 275، شركت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي، چاپ دوم 1379، تهران).
پس نه تنها حكومت جمهوري اسلامي، مصداق رواياتي كه نهي از قيام و احيانا تشكيل حكومت مي كند نيست، بلكه به دليل عقل و نقل مصداق واقعي حكومت زمينه ساز حكومت جهاني حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه است و همين امر نشان مي دهد رواياتي كه نهي از قيام مي كنند بررسي دقيق تري شوند و درباره آنها بيشتر انديشه شود. حداقل اينكه اين روايات قيامهاي برحق و مطابق برنامه ائمه را شامل نمي شوند.
تفسير صحيح روايات باطل بودن قيام هاي قبل از ظهور چنين است:
1- اگر روايات مذكور به معناي ظاهري آنها كه برخي خيال كرده اند، گرفته شود، معناي آن و جوب سكوت در برابر همه ظلم ها و طاغوت ها و بي عدالتي ها است و اين مخالفت نص صريح قرآن و روايات مكرر اهل بيت عليهم السلام است كه اسلام دين عدالت است و مردم را به عدالت و زندگي عادلانه دعوت كرده و سكوت در برابر اهل ظلم و كفر را جايز ندانسته است. بنابراين قيام امام حسين عليه السلام تنها براي ايشان جايز بود و عملي نيست كه بشود از آن پيروي كرد و كلام امام حسين عليه السلام خطاب به كوفيان كه فرمود «فلكم في اسوه» همانا من براي شما الگو هستم،(تحف العقول، ص505) لغو مي گردد و ما تنها موظفيم براي امام حسين عزاداري كنيم و پيروي از سنت و روش ايشان براي ما جايز نيست. ضمن اينكه قيام عليه طاغوت و ظلم مقدمه تشكيل حكومت عدل است و اگر ما پيش از ظهور دعوت به سكوت شده باشيم به آياتي كه دلالت بر جامعيت اسلام دارد (مائده، 33-38؛ نور، 2؛ حجرات، 9؛ انفال، 39-60) و همچنين روايات متعددي كه بر اين واقعيت دلالت دارند لغو مي گردند. بنابراين معناي روايات غير از آن است كه برخي با وجوب سكوت برداشت كرده اند.
2- امام علي(عِ در وصف مردم در آخر الزمان مي فرمايند: «... تضل فيها اقوام و يهتدي فيها اخري؛ در آن زمان گروههايي گمراه مي شوند و گروهي ديگر بر هدايت ثابت قدم مي مانند...»
بعد امام(ع) در وصف گروه هدايت شدگان مي فرمايند: «اولئك خيار هذه الامه مع ابرار هذه العتره؛ آنها بهترين اين امت هستند كه با خوبان اين خاندان (پيامبر اكرم(ص)) به سر مي برند» (بحارالانوار، ج 51، ص 118).

ادامه دارد...

روايت شريف صريح است در اين كه مردم آخر الزمان دو گروه هستند گروهي به بيراهه گمراهي كشانده مي شوند اما بهترين اين امت در شاهراه خير و صلاح و هدايت ثابت قدم مي مانند. در اين دوران هر چه اهل باطل و شر و ستم در رفاه و آسايش هستند اهل حق در سختي به سر مي برند زيرا حاكميت با ظلم و ستم است و اهل حق در اقليت به سر مي برند.
3- امام سجاد(ع) مي فرمايند: «ان اهل زمان غيبته القائلين بامامته والمنتظرين لظهوره... الدعاه الي دين الله عزوجل سرا و جهرا» معتقدان به مهدي و منتظران ظهور او در عصر غيبت .... (داراي چنين صفاتي هستند كه) در پنهان و آشكار مردم را به دين خدا فرا مي خوانند. (كمال الدين، شيخ صدوق، ص 320)
4- امام صادق(ع) مي فرمايند: «... و رايت اصحاب الايات يحقرون و يحتقر من يحبهم» مردمان حق را مي نگري كه خوار شمرده مي شوند و هر كس به آنها علاقه داشته باشد نيز كوچك شمرده مي شود. (بحارالانوار، ج 52، ص 256)
برخورد امروز دولت مستكبر آمريكا و دنباله روان آن با مردم ايران و مسلمانان نمونه اي از تحقق اين روايت است. آري در اين زمان حفظ دين بسيار سخت است.
5- پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند: «لاحدهم اشد بقيه علي دينه من خرط القتاد في الليله الظلماء او كالقابض علي جمر الغضاء» هر يك از آن (مؤمنان) دين خويش را به سختي نگاه مي دارد چنان كه گويي درخت خار مغيلان را در شب تاريك با دست پوست مي كند يا آتش پر دوام را در دست نگاه مي دارد(همان، ص 124).
آري حفظ و نگهداري دين، بسيار سخت است و به اين دليل است كه انتظار فرج بهترين عبادت است.
6- پيامبر اسلام(ص) مي فرمايد: «افضل اعمال امتي انتظار الفرج من الله عز وجل» انتظار فرج از جانب خداوند متعال برترين عمل امت من است (همان، ص 128).
7- امام علي(ع) مي فرمايد: «المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه في سبيل الله» منتظر امر ما، بسان كسي است كه در راه خدا به خون خود غلطيده است (همان، ص 123).
در چنين زمان پر فتنه اي است كه به ما دستور داده اند كه هوشيار باشيم و مواظب دين خود باشيم زيرا از هر طرف براي گمراهي ما تلاش مي شود.
زور و زر و تزوير و تبليغات و سياست بازي ها و تهديدها و هزار و يك اقدام ديگر در سر راه ماست تا ما را از دين حق جدا كند.
خلاصه كلام اين كه در برابر ظلم و فساد سراسري كه جهان را پر كرده است گروهي مؤمن واقعي هستند كه انتظار عدالت گستر را مي كشند و زمينه ساز ظهورند.
«آنها پولاد دل اند و همه وجودشان را يقين به خدا پر كرده است. مردماني سخت تر از صخره ها» (به نقل از امام صادق(ع) همان، ص 308).
«آنها در حالي كه پيامبر را نديده اند و امامشان هم پنهان است به سبب يقين قلبي، داراي ايماني مستحكم هستند» (از پيامبر اكرم(ص)، همان، ص 125).
«آنها برادران پيامبر(ص) هستند كه او را نديده اند، اما به او ايمان دارند و او را از صميم قلب دوست مي دارند و با تمام وجود او و دين او را ياري مي رسانند» (از پيامبر اكرم(ص)، همان، ص 132).
«آري چنين مردماني برترين مردم همه زمان ها هستند زيرا خداوند عقل ها و فهم ها و شناخت آنها را قوت بخشيده است به حدي كه امام غائب نزد آنها همچون امام حاضر است و به نهايت درجه اخلاص رسيده اند» (كمال الدين، ص 320).
«چقدر مقام آنها بالاست كه پاداش يك نفر اين گروه همانند پاداش پنجاه صحابه پيامبر(ص) است كه در ركاب آن حضرت در جنگ هاي بدر و احد و حنين جنگيده اند، زيرا سختي ها و آزار ها و رنج هايي كه بر آنان وارد مي شود، فوق طاقت اصحاب پيامبر(ص) است و اگر چنين رنج ها و آزارهايي به اصحاب پيامبر(ص) مي رسيد شكيبايي نمي داشتند» (بحارالانوار، ج 52، ص 130).
پس بكوشيد جزء اين گروه باشيد تا نامتان را در فهرست ياران با اخلاص امام مهدي حضرت بقيه الله الاعظم(عج) ثبت كنند و جزء برادران ودوستان پيامبر بزرگوار اسلام(ص) و شهدا در ركابش شمرده شويد.
براي اطلاع بيشتر نگاه کنید به:
( كوراني، علي؛ عصر ظهور؛ ترجمه عباس جلالي؛ شركت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي؛ تهران؛ چاپ دوم 1379 (همه كتاب خواندني است اما بحث ايرانيان و نقش آنان در ظهور و زمينه سازي ظهور را در صفحات 275 - 211 مطالعه كنيد)

موضوع قفل شده است