آنهایی که از خودشون راضی نیستند ، بخونند!

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آنهایی که از خودشون راضی نیستند ، بخونند!


آيا شما هم فرد کمال گرايی هستيد؟؟؟
آيا شما هم هموار فکر می کنيد آن کسی که می خواهيم باشيد نيستيد؟
آيا احساس مي كنيم كارهايي كه به اتمام رسانده ايم به اندازه كافي خوب نيستند؟
آيا نوشتن مقالات و طرحها را با اهداف انجام دقيق آنها به تعويق مي اندازيم ؟
آيا احساس مي كنيم كارها را بايد صد در صد درست انجام دهيم و در غير اين صورت فردي متوسط و يا حتي بازنده هستيم؟
اگر چنين باشد در آن صورت ما به جاي حركت در مسير موفقيت سعي در كامل بودن داريم.
كمال گرايي:
به افكار و رفتار هاي خود تخريب گرانه اي اشاره مي كند كه هدف آنها رسیدن به اهداف به شدت افراطي و غير واقع گرايانه است. در جامعه امروزي ‍ به اشتباه كمال گرايي چيزي مطلوب و حتي لازم براي موفقيت در نظر گرفته مي شود.
به هرحال مطالعات اخير نشان مي دهند نگرش كمال گرايانه موجب اخلال در موفقيت مي شود. آرزوي كامل بودن ‍ ، هم احساس رضايت از خودمان را از ما مي گيرد و هم ما را به اندازه ساير مردم ( كساني كه اهداف واقع گرايانه دارند ) ، در معرض ناكامي قرار مي دهد.
علل كمال گرايي
اگر ما فردي كمال گرا باشيم ،‌احتمالا در كودكي ياد گرفته ايم ديگران با توجه به ميزان كارآييمان در انجام كارها به ما بها مي دهند در نتيجه آموخته ايم در صورتي ارزشمنديم كه مورد قبول ديگران واقع شويم ( فقط بر پايه ميزان پذيرش ديگران به خود بها مي دهيم ) ،‌ بنا بر اين عزت نفس ما ، بر اساس معيارهاي خارجيپايه ريزي شده است . اين امر مي تواند ما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات ديگران ، آسيب پذير و به شدت حساس سازد. در نتيجه تلاش براي حمايت از خودمان و رهايي از اينگونه انتقادات ، سبب مي گردد كامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانيم . بعضي از احساسات ‍، افكار و باورهاي منفي ذيل ،‌احتمالا با كمال گرايي مرتبط هستند:
ترس از بازنده بودن:
افراد كمال گرا ،‌غالبا شكست در رسيدن به هدف هايشان را با از دست دادن ارزش و بهاي شخصي مساوي مي دانند.
ترس از اشتباه كردن :
افراد كمال گرا ،‌غالبا اشتباه را مساوي با شكست مي دانند . موضع آنها در زندگي ،‌حول و حوش اجتناب از اشتباه است . كمال گراها فرصت هاي يادگيري و ارتقاء را از دست مي دهند.
ترس از نارضايتي :
افراد كمال گرا ،‌ در صورتي كه ديگران شاهد نقايص يا معايب كارشان باشند ، غالبا به دليل ترس از عدم پذيرش از سوي آنان ، دچار وحشت مي گردند. تلاش براي كامل بودن در واقع روشي جهت حمايت گرفتن از ديگران به جاي انتقاد ، طرد شدن يا نارضايتي مي باشد.

همه يا هيچ پنداري :
افراد کمال گرا، بندرت بر اين باورند كه در صورت به پايان رسانيدن يك كار بطور متوسط ، هنوز با ارزش هستند. افراد كمال گرا در ديدن دورنماي موقعيت ها دچار مشكل هستند. براي مثال ،‌ دانش آموزي كه هميشه نمره Angel داشته ، در صورت گرفتن نمره (‌ b ) بر اين باور است كه - كه من يك بازنده كامل هستم-
تاكيد بسيار بر روي بايدها :
زندگي كمال گرا غالبا بر اساس ليست پايان ناپذيري از بايدها بنا شده است كه با قوانين خشكي براي هدايت زندگي آنها به خدمت گرفته مي شود . افراد كمال گرا با داشتن چنين تاكيدهايي بر روي بايد ها بندرت بر روي خواسته ها و آرزوهاي خود حساب مي كنند.
اعتقاد داشتن به اين امر كه ديگران به آساني به موفقيت مي رسند:
افراد كمال گرا مشاهدات خود را به گونه اي جمع آوري مي كنند كه بگويند افراد ديگر با كمترين تلاش ، خطاهاي كم ، استرس هاي عاطفي كمتر و بالاترين اعتماد به نفس به موفقيت دست مي يابند . در عين حال افراد كمال گرا كوششهاي خود را پايان نا پذير و ناكافي تلقي مي كنند.

شما چطور ؟
منبع: همدردي نت

سلام سادات عزیز
من متوجه نمیشم این متن داره کمال گرایی رو کاملا رد میکنه
در صورتی که به نظر من کمال گرایی میتونه خیلی مفید باشه
من فکر میکنم این ویژگی ها برای افراد کمال گرا نیست باید یه اسم دیگه رو این افراد گذاشت:Gig:

سلام ريحانه جان.
فكر مي كنم منظور متن كمال گرايي كاذب باشد يا به زبان ساده تر غرور. چون اگر در كمال گرايي افراط شود بيشتر حالت تكبر پيدا ميكند.


من کمالگرام!
پدرم در اومده!!!:Cheshmak:
حالا آدم های کمالگرا باید چیکار کنند ؟!
:Gig:

ولی کمالگرایی با غرور خیلی فرق داره!!! من موافق نیستم!
آدم کمالگرا خیلی دیر از خودش راضی میشه و اتفاقأ به همین دلیل زیادم از خودش راضی نیست که بخواد از خود راضی و مغرور بشه!

بسم الله الرحمان الرحیم
سلام

من هم کمالگرا هستم و با نظر مریم خانم موافقم . از سادات جان که زحمت کشیده ، در مورد کمالگرایی توصیح داده و خصوصیات این اشخاص را نوشته خواهش می کنم راه حل و درمان را هم بدهد .

با تشکر


کمال گرایی که در روانشناسی مطرحه ارتباطی به تمایل انسان برای رسید به کمال نداره بلکه همونطور که در بالا توضیح داده شد یک عدم واقع بینی و سخت گیری شخصیتی هست که فرد مدام نگران اشتباه کردن بی کفایتی و .. هست و امکان تحربه و خطا رو از خودش سلب میکنه و از اشتباه و یا همان اظهار به نمیدانم جلوی خود و غیر خودش میترسه و کلا خیلی بر خودش در کارها سخت میگیره لذا شکست ها وخطاهاش بهش فشار روحی میارن شدید و اگر فکری بحال خودش نکنه اعتماد بنفسش کم میشه اینطوری فرد روند پیشرفتش کند میشه بخاطر تحمل همین فشارهای روحی...

نقل قول:
[=arial]آيا شما هم فرد کمال گرايی هستيد؟؟؟
[=arial]آيا شما هم هموار فکر می کنيد آن کسی که می خواهيم باشيد نيستيد؟
[=arial]آيا احساس مي كنيم كارهايي كه به اتمام رسانده ايم به اندازه كافي خوب نيستند؟
[=arial]آيا نوشتن مقالات و طرحها را با اهداف انجام دقيق آنها به تعويق مي اندازيم ؟
[=arial]آيا احساس مي كنيم كارها را بايد صد در صد درست انجام دهيم و در غير اين صورت فردي متوسط و يا حتي بازنده هستيم؟
بله همینطوره:Ghamgin:

کمال گراها اومدن خوندن:ok:شما راه درمان رو بفرما.(فقط می خواستین نمک رو زخم ما بپاشین:geristan:)

سلام

:Nishkhand:اميدوارم كمكتون كنه :Cheshmak::Hedye:

تلاش (پشتکار) سالم

انتخاب اهداف سالم و داشتن تلاش و پشتکار با فرآیند خود تخریبگر کمال گرایی کاملا تفاوت دارد. تلاش سالم (سازنده) ، منجر به انتخاب اهداف ، برپایه خوسته‌های شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی ، می‌گردد. اهداف این افراد ، همیشه تنها یک قدم از آنچه همزمان به پایان برده‌اند، فراتر است. به عبارتی اهداف آنها ، واقعی ، خود جوش (درونی) و ذاتا قابل حصول است. افراد کوشای سالم از انجام کار در دست اجرا بیشتر از تفکر در مورد نتیجه پایانی آن لذت می‌برند. وقتی این افراد یا تجاربی چون نارضایتی یا شکست مواجه می‌شوند، واکنشهای آنها عموما به موقعیت ویژه موجود محدود می‌شود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمی‌دهند.

در مورد کمال گرایی چه باید کرد؟

اولین گام در تغییر نگرشهای کمال گرایانه به تلاشهای سالم ، داشتن عدم رضایت از کمال گرایی است، بی‌نقص بودن یک خطای غیر قابل حصول است. گام بعدی چالش با افکار و رفتارهای خود تخریب گرانه‌ای است که بی‌نقص گرایی را تغذیه می‌کنند. :Gig:احتمالا برخی از دستورالعملهای زیر می‌توانند کمک کننده باشند:

  • اهداف واقعی و قابل دسترسی را برپایه خواسته‌های شخصی ، نیازها و عملکردهای قبلی خود هماهنگ نمایید. این امر شما را قادر خواهد ساخت، تا به خواسته‌های خود برسید و نیز احساس ارزشمندی شما را افزایش خواهد داد.
  • اهداف بعدی را به ترتیب ارزش آنها مرتب نمایید. به محض آنکه به یک هدف می‌رسید، هدف بعدی را یک سطح فراتر از سطح قبلی عملکردتان تعیین نمایید.
  • با معیارهای خودتان برای رسیدن به موفقیت تلاش نمایید. هر گونه فعالیت و هدفی را که انتخاب می‌کنید، با 100 % ، 90 %، 80 % یا حتی 60 % موفقیت بپذیرید. این امر به شما کمک خواهد کرد، تشخیص دهید که کامل نبودن شما به معنی پایان دنیا نیست.
  • طی مراحل انجام کار در فعالیت ، تنها بر روی نتیجه پایانی تمرکز نکنید. موفقیت خود را تنها بر اساس اینکه چه چیزی را به پایان رسانیده‌اید، ارزیابی ننمایید، بلکه به این مساله نیز تنها دهید که انجام این کار چقدر موجب احساس لذت در شما شده است. به این موضوع دقت کنید که ، مراحل به انجام رسانیدن یک هدف نیز می‌تواند ارزشمند باشد.
  • احساس اضطراب و افسردگی:Ghamgin: را همچون فرصتی جهت ارزیابی خویش مغتنم شمارید و با خود این پرسش را مطرح سازید که آیا من انتظارات غیر ممکن را در چنین موقعیتی برای خود فراهم کرده‌ام؟
  • با طرح سوالاتی از خود از قبیل از چه چیزی در هراسم؟ بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیافتد چیست؟ با ترسی که در پشت کمال گرایی شما نهفته است، رویارو شوید.
  • به این نکته دقت کنید که بسیاری از چیزهای مثبت تنها با اشتباه کردن ، قابل یادگیری هستند.:Cheshmak: بطور مشخص به آخرین اشتباه خود فکر کرده و عبرتهایی را که از آن گرفته‌اید، برای خود فهرست کنید.
  • از تفکر همه یا هیچ در ارتباط با اهدافتان اجتناب نمایید. بیاموزید که بین کارهای که اولویت بالایی برای شما دارند و کارهایی که اهمیت کمتری دارند، تفاوت بگذارید و نسبت به کارهایی که اهمیت تلاش کمتری داشته باشند کوشش کمی به عمل آورید.
• دوست داشتن خود؛ باور اینکه شما ارزش و لیاقت بهترین چیزها را دارید.:Kaf:

وقتی این پیشنهادات را بکار ببندید، احتمالا تشخیص می‌دهید که کمال گرایی در زندگی شما مسئله مفید ، ضروری و موثر نمی‌باشد. با استفاده از این روشها نه تنها بدون نیاز به کمال گرایی به اهدافتان خواهید رسید، بلکه احساس بهتری نیز در مورد خود خواهید داشت. :Mohabbat:

منم اومدم خوندم نه این که از خودم راضی نباشم ها!!! ولی خب از خودراضی هم نیستم.:Cheshmak:
یه سوال: این که انسان فقط توی بعضی از بخشهای زندگیش کمالگرا باشه بده؟ منظورم اینه که کلا کمالگرا نباشه ولی مثلا دلش بخواد تو یه کار یا زمینه خاص بهترین باشه و از شکست و بازنده شدن هم بترسه. یه مقدار کمی از این ترس محرک نیست؟ یعنی باعث تلاش و انگیزه نمیشه؟ که خب، نکنه بازنده بشم؟ پس تمام تلاشمو میکنم
.

موضوع قفل شده است