آیا خدا در قیامت قابل رویت هست؟؟
تبهای اولیه
سلام خدمت دوستان عزیز
من یک سوال مبهم دیگه دارم
1-اینکه میگن در روز قیامت همه خدا رو مشاهده میکنن چه معنی داره؟در حالی که بارها گفته شده که خدا قابل رویت نیست و انسانها نمی توانن او را ببینن حتی پبامبر هم قادر نبود اونو ببینه فقط با قلبش اونو حس کرد!
2-و اینکه میگن خدا در بهشت عدن خودش به میان پیامبران و امامان میاد و با دستان خودش براشون شراب بهشتی می ریزه چه معنی میدهد ؟ایا این درسته؟
من اینو در یک قرآن قدیمی خوندم!
با سلام
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ (22) إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ (23):آن روز چهرههايى تازه و خرم است، (22)
كه [پاداش] پروردگار خويش را چشم مىدارند (23)
جمعى از بيخبران آيه فوق را اشاره به مشاهده حسى خداوند در قيامت گرفتهاند. و مىگويند در آن روز خدا را با همين چشم ظاهر مشاهده خواهند كرد! در حالى كه چنين مشاهدهاى لازمهاش جسمانى بودن خداوند، و وجود در مكان و كيفيت و حالت خاص جسمانى است، و مىدانيم ذات پاكش از اين آلودگيها بر كنار است، همانگونه كه در آيات مختلف قرآن كرارا روى آن تكيه شده است از جمله در آيه 103 سوره انعام مىخوانيم: لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ:" چشمها او را نمىبيند، و او چشمها را مىبيند" اين آيه مطلق است، و هيچ اختصاص به دنيا ندارد.
پيغمبر اكرم ص فرمودند:
اذا دخل اهل الجنة الجنة يقول اللَّه تعالى تريدون شيئا ازيدكم؟
فيقولون ا لم تبيض وجوهنا؟ ا لم تدخلنا الجنة و تنجينا من النار؟
قال فيكشف اللَّه تعالى الحجاب فما اعطوا شيئا احب اليهم من النظر الى ربهم!:
" هنگامى كه اهل بهشت وارد بهشت مىشوند خداوند مىفرمايد: چيز ديگرى مىخواهيد بر شما بيفزايم؟
آنها مىگويند: (پروردگارا همه چيز به ما دادهاى) آيا روى ما را سفيد نكردى؟ آيا ما را وارد بهشت ننمودى؟ و رهايى از آتش نبخشيدى؟
در اين هنگام حجابها كنار مىرود (و خداوند را با چشم دل مشاهده مىكنند) و در آن حال چيزى محبوبتر نزد آنان از نگاه به پروردگارشان نيست" .
جالب توجه اينكه: در حديثى از" انس بن مالك" از آن حضرت ص آمده است كه فرمود:
ينظرون الى ربهم بلا كيفيت و لا حد محدود و لا صفة معلومة
:" آنها به پروردگارشان مىنگرند بدون كيفيت و حد محدود و صفت مشخصى"! .
و اين حديث تاكيدى است بر شهود باطنى نه مشاهده با چشم.( تفسير نمونه، ج25، ص: 305)
در روايات اهل بيت ع شديدا اين عقيده خرافى نفى شده و با تعبيرات كوبندهاى از معتقدين آن انتقاد گرديده است از جمله اينكه يكى از ياران معروف امام صادق ع به نام" هشام" مىگويد: نزد امام صادق ع بودم كه معاويه بن وهب (يكى ديگر از دوستان آن حضرت) وارد شد و گفت: اى فرزند پيامبر چه مىگويى در مورد خبرى كه در باره رسول خدا ص وارد شده كه او خداوند را ديد؟ به چه صورت ديد؟!
و همچنين در خبر ديگرى كه از آن حضرت نقل شده كه مؤمنان در بهشت پروردگار خود را مىبينند، به چه شكل خواهند ديد؟! امام صادق ع تبسم (تلخى) كرد و فرمود: اى معاوية بن وهب! چقدر زشت است كه انسان هفتاد، هشتاد سال عمر كند، در ملك خدا زندگى نمايد و نعمت او را بخورد، اما او را درست نشناسد، اى معاويه! پيامبر ص هرگز خداوند را با اين چشم مشاهد نكرد، مشاهده بر دو گونه است مشاهده با چشم دل و مشاهده با چشم ظاهر، هر كس مشاهده با چشم دل را بگويد درست گفته و هر كس مشاهده با چشم ظاهر را بگويد دروغ گفته و به خدا و آيات او كافر شده است، زيرا پيامبر ص فرمود: هر كس خدا را شبيه خلق بداند كافر است(معانى الاخبار شیخ صدوق)
و در روايت ديگرى كه در كتاب توحيد صدوق از اسماعيل بن فضل نقل شده مىگويد: از امام صادق ع پرسيدم آيا خدا در قيامت ديده مىشود؟ فرمود:
منزه است خداوند از چنين چيزى و بسيار منزه است ...
ان الأبصار لا تدرك الا ما له لون و الكيفية و اللَّه خالق الالوان و الكيفيات
:" چشمها نمىبيند جز چيزهايى را كه رنگ و كيفيتى دارند در حالى كه خداوند آفريننده رنگها و كيفيتها است"(نور الثقلين جلد اول صفحه 753)
فقط با قلبش اونو حس کرد!
اینم توی اون قرآن قدیمی گفته بود؟
درود و رحمت خدا بر آیت الله جوادی آملی که ابتدای اکثر کتابهایشان را با مبحث انسانشناسی آغاز می کند. ما انسان را نشناخته ایم. حدیث داریم که انسان 4 چشم دارد. 2 چشم حیوانی و 2 چشم ملکوتی. و در کتاب تذکره الاولیای جناب عطار، می خوانیم که
شخصی پیش حضرت امام صادق علیه السلام آمد و گفت که من گناه نمیکنم اما نمیدانم چرا خدایم را نمی بینم؟
حضرت فرمود مگر نشنیده ای که خدای سبحان به جناب موسی فرمود «لن ترانی»؟ اما ما شیعه ها این اجازه را داریم! حضرت دستور داد که دست و پای او را ببندند و در رودخانه بیاندازند.
آن شخص زیر آب می رفت، بالا که می آمد صدا میزد که ای فرزند رسول خدا به دادم برس.
چند بار همین عمل، تکرار شد تا آن شخص فریاد زد که الهی الغیاث، الهی الغیاث.
حضرت دستور داد او را از آب در بیاورند. آنگاه از او پرسید: چه شد که اول مرا صدا می زدی و بعد الله را؟
آن شخص گفت: وقتی که از همه خلق بریده شدم نور روشنی در دلم پدید آمد....
حضرت فرمود: اینک مراقب آن نور باش
سلام
انسان مومن در محضر اولیاء کامل حضور خدا را حس می کند و این بخاطر شدت قربی است که ایشان به خدای متعال دارند به این اعتبار شاید بعضی سخنان قابل توجیه باشد البته مرزها را هم باید رعایت کرد
موفق باشید
با سلام
اِلهي هَبْ لي كَمالَ الانْقِطاعِ اِلَيْكَ، وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها اِلَيْكَ، حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، ...
وسيد ساجدان (ع) هم فرمود :
إلهِي لا تُغْلِقْ عَلى مُوَحِّدِيكَ أَبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَلا تَحْجُبْ مُشْتاقِيكَ عَنِ النَّظَرِ إلَى جَمِيلِ رُؤْيَتِكَ.
وَشَوْقِي إلَيْكَ لا يَبُلُّهُ إلاَّ النَّظَرُ إلى وَجْهِكَ
وَلِقاؤُكَ قُرَّةُ عَيْني، وَوَصْلُكَ مُنى نَفْسِي، وَإلَيْكَ شَوْقِي، وَفِي مَحَبَّتِكَ وَلَهِي، وَإلى هَواكَ صَبابَتِي، وَرِضاكَ بُغْيَتي، وَرُؤْيَتُكَ حاجَتِي، وَجِوارُكَ طَلَبِي، وَقُرْبُكَ غايَةُ سُؤْلِي، وَفِي مُنَاجَاتِكَ رَوْحِي وَراحَتِي، وَعِنْدَكَ دَوآءُ
http://noorportal.net/PrintArticle.aspx?id=2403
و اینکه میگن خدا در بهشت عدن خودش به میان پیامبران و امامان میاد و با دستان خودش براشون شراب بهشتی می ریزه چه معنی میدهد ؟ایا این درسته؟
اشاره به أيه شريفه : وسقاهم ربهم شرابا طهورا : دارد که ظاهریه و حشویه از ان معنای ظاهری برداشت کرده اند .
اشاره به أيه شريفه : وسقاهم ربهم شرابا طهورا : دارد که ظاهریه و حشویه از ان معنای ظاهری برداشت کرده اند .
سلام
دستت درد نکنه باید همین باشه من خیلی تعجب کردم که نوشته بود خدا میاد براشون شراب میریزه!
اما یک سوال مهمتر از این:
چرا خدا میگه من زیبا هستم در حالی که:
نه حالتی داره ،نه قالبی،نه شکلی ،نه رنگی،نه تمثالی بلکه یک نوع حس درونی و ملکوتی هست
و همنطور وقتی هیچکس اونو نمی بینه و نمی فهمه که منظورش چیه......برای چی این مثال ها رو میاره؟آیا صرفا برای آشنایی ماست و فقط می خواد ما رو ترغیب کنه؟!....یا حقیقت چیز دیگه ای هست که به امامان فقط مربوط میشه!
مثلا قضیه نمازی که امام زمان دربارش گفتن :« مردم عادی فقط بخونن! خدا فقط از دو نفر عبادت حقیقی میخواد!یعنی انتظار داره! ( که منظور یکی پیامبر بود و دیگری خودشون بودن!)
تشکر
چرا خدا میگه من زیبا هستم در حالی که: نه حالتی داره ،نه قالبی،نه شکلی ،نه رنگی،نه تمثالی بلکه یک نوع حس درونی و ملکوتی هست و همنطور وقتی هیچکس اونو نمی بینه و نمی فهمه که منظورش چیه......برای چی این مثال ها رو میاره؟آیا صرفا برای آشنایی ماست و فقط می خواد ما رو ترغیب کنه؟!....یا حقیقت چیز دیگه ای هست که به امامان فقط مربوط میشه!
با سلام
شما وقتي از چیزی لذت میبرید چگون آنرا توصیف میکنید ؟ همینطور درجات بالاتر وعمیقتری از خوشی ودرد وجود دارد که در عالم دیگر توسط روح درک میشود وبرای تقریب به ذهن آثار ملموس و محسوس آورده شده ، بقول شیخ شبستری در گلشن راز می گوید: معانی هرگز اندر حرف ناید *** که بحر بیکران در ظرف ناید .
بنابراین کلمات و جملات قدرت بیان بعضی معانی را ندارند بزبان ساده بعضی موضوعات یافتنی هستند تا دانستنی .علم الیقین ، عین الیقین ، حق الیقین
در قرآن کریم هم :
رسولی با هزاران لطف و احسان *** رسید از خدمت اهل خراسان
چه خواهد مرد معنی زان عبارت *** که دارد سوی چشم و لب اشارت؟
چه جوید از رخ و زلف و خط و خال *** کسی کاندر مقامات است و احوال!
هر آن چیزی که در عالم عیان است *** چو عکسی ز آفتاب آن جهان است
جهان چون زلف و خط و خال و ابروست *** که هرچیزی به جای خویش نیکوست
تجلی، گه جمال و گه جلال است *** رخ و زلف آن معانی را مثال است
صفات حق تعالی لطف و قهر است *** رخ و زلف بتان را زان دو بهر است
چو محسوس آمد این الفاظ مسوع *** نخست از بهر محسوسند موضوع
ندارد عالم معنی نهایت *** کجا بیند مر او را چشم غایت
هر آن معنا که شد از ذوق پیدا *** کجا تعبیر لفظی یابد او را
مثلا قضیه نمازی که امام زمان دربارش گفتن :« مردم عادی فقط بخونن! خدا فقط از دو نفر عبادت حقیقی میخواد!یعنی انتظار داره! ( که منظور یکی پیامبر بود و دیگری خودشون بودن!)
خدای سبحان اکمل و اتم موجودات است و کاملترین الگو و جانشین را برای ما قرار داده که همان 14 معصوم علیهم السلام هستند .