جمع بندی تبعیض در مجازات قتل میان مسلمان و غیر مسلمان

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تبعیض در مجازات قتل میان مسلمان و غیر مسلمان

سلام.

مطابق با دستورات اسلام: اگر مرتدّ، ذمّی را بکشد، در قصاص او اختلاف است، (جواهر الکلام، ج۴۲، ص۱۶۳) ولی در صورت توبه و بازگشت به اسلام، قصاص نمی‌شود؛ هرچند باید دیه را پرداخت کند. (جواهر الکلام، ج۴۲، ص۱۶۴)
اگر ذمّی، مرتدّ را بکشد، قصاص می‌شود، ولی اگر مسلمان او را بکشد، قصاص نمی‌شود و در لزوم پرداخت دیه، اختلاف است. (جواهر الکلام، ج۴۲، ص۱۶۵)

با توجه به این مسائل، تبعیض زیادی بین مسلمان و نامسلمان و حتی بین مرتد و کافر ذمی هست. دلیل این تبعیضها چیست؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صادق

rejection;679473 نوشت:
سلام.

مطابق با دستورات اسلام: اگر مرتدّ، ذمّی را بکشد، در قصاص او اختلاف است، (جواهر الکلام، ج۴۲، ص۱۶۳) ولی در صورت توبه و بازگشت به اسلام، قصاص نمی‌شود؛ هرچند باید دیه را پرداخت کند. (جواهر الکلام، ج۴۲، ص۱۶۴)
اگر ذمّی، مرتدّ را بکشد، قصاص می‌شود، ولی اگر مسلمان او را بکشد، قصاص نمی‌شود و در لزوم پرداخت دیه، اختلاف است. (جواهر الکلام، ج۴۲، ص۱۶۵)

با توجه به این مسائل، تبعیض زیادی بین مسلمان و نامسلمان و حتی بین مرتد و کافر ذمی هست. دلیل این تبعیضها چیست؟

باسلام وتشکر .
اولا _ فلسفه احکام مقدس برای کسی جز صاحب شریعت به طور دقیق مشخص نیست ولی به طور کلی هر حکمی از احکام الهی بر اساس مصلحت نفس الامری خاص خود وضع شده است که حکمت آن برای ما معلوم نیست .
ثانیا _ این گونه موارد از باب تبعیض نیست، بلکه تفاوت‌ است .
تفاوت‏ها به لحاظ شرایط خاص موضوعات تنظیم و تشریع شده است تفاوت غیر از تبعیض است. تفاوت‏ها بر اساس ویژگى‏ها و استعدادها تنظیم مى‏شود و تبعیض بى عدالتى است، اما تفاوت در ویژگى‏ها بر اساس حکمت تنظیم شده تا هر یک وظایف خاصى را بر عهده گرفته و مکمل یکدیگر باشند.
ثالثا _ آنچه به انسان ارزش می دهد ایمان وباور است طبعی است که معاندان با خلق هستی با معتقدان به آفریدگار عالم متفاوت اند ونمی توانند یکسان باشد ویک سانی آنها خلاف عدل است
ونه تفاوت شان . البته موارد فرق می کند گاهی ممکن است نسبت به تفاوت ها مسا محه گردد اما در مقام تعارض آن تفاوتها عملی می شود .

صادق;679971 نوشت:
باسلام وتشکر .
اولا _ فلسفه احکام مقدس برای کسی جز صاحب شریعت به طور دقیق مشخص نیست ولی به طور کلی هر حکمی از احکام الهی بر اساس مصلحت نفس الامری خاص خود وضع شده است که حکمت آن برای ما معلوم نیست .
ثانیا _ این گونه موارد از باب تبعیض نیست، بلکه تفاوت‌ است .
تفاوت‏ها به لحاظ شرایط خاص موضوعات تنظیم و تشریع شده است تفاوت غیر از تبعیض است. تفاوت‏ها بر اساس ویژگى‏ها و استعدادها تنظیم مى‏شود و تبعیض بى عدالتى است، اما تفاوت در ویژگى‏ها بر اساس حکمت تنظیم شده تا هر یک وظایف خاصى را بر عهده گرفته و مکمل یکدیگر باشند.
ثالثا _ آنچه به انسان ارزش می دهد ایمان وباور است طبعی است که معاندان با خلق هستی با معتقدان به آفریدگار عالم متفاوت اند ونمی توانند یکسان باشد ویک سانی آنها خلاف عدل است
ونه تفاوت شان . البته موارد فرق می کند گاهی ممکن است نسبت به تفاوت ها مسا محه گردد اما در مقام تعارض آن تفاوتها عملی می شود .

با سلام، سؤال بر سر واژه ها مطرح نشده است، که بخواهیم بگوییم تبعیض نیست بلکه تفاوت است. به هر حال تفاوت وقتی که به معنای دادن چیزی به کسی و ندادنش به دیگری بدون هیچ جبرانی باشد، نام تبعیض به خودش می گیرد.

حال تمام کافران که معاند نیستند، شاید مستضعف فکری باشند؛ آیا باید قاتلشان اگر مسلمان بود قصاص نشود ولی اگر مسلمانی را کشتند قصاص شوند؟

rejection;680871 نوشت:
با سلام، سؤال بر سر واژه ها مطرح نشده است، که بخواهیم بگوییم تبعیض نیست بلکه تفاوت است. به هر حال تفاوت وقتی که به معنای دادن چیزی به کسی و ندادنش به دیگری بدون هیچ جبرانی باشد، نام تبعیض به خودش می گیرد.

حال تمام کافران که معاند نیستند، شاید مستضعف فکری باشند؛ آیا باید قاتلشان اگر مسلمان بود قصاص نشود ولی اگر مسلمانی را کشتند قصاص شوند؟

باسلام وتشکر .
اگر در بند اول پاسخ دقت بفرماید نکته ی مطرح شده است .
از این روست جناب حافظ گفته است :
حدیث از مطرب ومی گو وراز از دهر کمتر جو
کسی نگشود ونگشاید به حکمت این معما را

صادق;680887 نوشت:
باسلام وتشکر .
اگر در بند اول پاسخ دقت بفرماید نکته ی مطرح شده است .
از این روست جناب حافظ گفته است :
حدیث از مطرب ومی گو وراز از دهر کمتر جو
کسی نگشود ونگشاید به حکمت این معما را

سلام. جناب کارشناس، فرض بفرمایید ما بخواهیم در برابر یک نامسلمان در برابر ایمانمان دفاع کنیم. آیا منطقی است که بگوییم اینجوری است زیرا خدا اینجوری گفته است؟!

rejection;680991 نوشت:
سلام. جناب کارشناس، فرض بفرمایید ما بخواهیم در برابر یک نامسلمان در برابر ایمانمان دفاع کنیم. آیا منطقی است که بگوییم اینجوری است زیرا خدا اینجوری گفته است؟!


باسلام وتشکر .
بلی درست ومنطقی است چون فلسفه واسرار احکام وشریعت برای غیر صاحب شریعت معلوم نیست .
ما بنده وآفریده ودر برابر دستورات او متعبد هستیم .
از باب مثال وقتی مریضی به پزشک مراجعه می کند وپزشک برای درمان او نسخه ی تجویز ونسبت به برخی خوراکی ها پرهیز می دهدآیا او مجاز به تحقیق وپرس و جو از پزشک است که چرا چنین نسخه ی به او داده است ؟
پس چرا وچطور در برابر نسخه های شفا بخش طبیب دلها این گونه طلب گارانه از فلسفه تجویز نسخه درمانی سوال می کند ؟؟!!
البته ممکن است برخی احکام دینی در برخی روایات فلسفه حکمش بیان شده باشد ولی در مجموع باید توجه داشت که ما ( بشر = بندگان ) از حکمت های نهفته احکام دین الهی اطلاعی نداریم هر چه او گفته همان به نفع ما است وعمل باید نمود .
هرچه آن خسرو کند شرین بود .

صادق;681119 نوشت:

باسلام وتشکر .
بلی درست ومنطقی است چون فلسفه واسرار احکام وشریعت برای غیر صاحب شریعت معلوم نیست .
ما بنده وآفریده ودر برابر دستورات او متعبد هستیم .
از باب مثال وقتی مریضی به پزشک مراجعه می کند وپزشک برای درمان او نسخه ی تجویز ونسبت به برخی خوراکی ها پرهیز می دهدآیا او مجاز به تحقیق وپرس و جو از پزشک است که چرا چنین نسخه ی به او داده است ؟
پس چرا وچطور در برابر نسخه های شفا بخش طبیب دلها این گونه طلب گارانه از فلسفه تجویز نسخه درمانی سوال می کند ؟؟!!
البته ممکن است برخی احکام دینی در برخی روایات فلسفه حکمش بیان شده باشد ولی در مجموع باید توجه داشت که ما ( بشر = بندگان ) از حکمت های نهفته احکام دین الهی اطلاعی نداریم هر چه او گفته همان به نفع ما است وعمل باید نمود .
هرچه آن خسرو کند شرین بود .

با سلام. جناب کارشناس، خب آنها که قبول ندارند که اینها احکام خداست. در بحث برون دینی که نمی شود بگوییم «چون خدا گفته» می شود؟

rejection;681202 نوشت:
با سلام. جناب کارشناس، خب آنها که قبول ندارند که اینها احکام خداست. در بحث برون دینی که نمی شود بگوییم «چون خدا گفته» می شود؟


باسلام وتشکر .
برای آن گونه افراد اول باید مبانی معرفتی که زیر ساخت درک این گونه معارف است ایجاد نمود .
چون از وسط کار که نمی شود به نتجه دلخواه دست یافت .
باز هم اجازه دهید مثال بزنم :
اگر آن شخص بخواهد آپانتیس خود عمل نماید آیا می تواند به دکترش بگوید بدون ابزاری جراحی اورا نجات دهد وعمل جراحی صورت گیرد ؟؟
پس اگر برای جراحی کوجک آپاندیس مقدمات کار باید تامین گردد برای جراحی اعتقادی به طریق اولی نیاز به پذریش مبانی است .
کسی که به خداباور ندارد از فلسفه این احکام گفتن هم برای اون سودی نخواهد داشت .

صادق;681119 نوشت:

باسلام وتشکر .
بلی درست ومنطقی است چون فلسفه واسرار احکام وشریعت برای غیر صاحب شریعت معلوم نیست .
ما بنده وآفریده ودر برابر دستورات او متعبد هستیم .
از باب مثال وقتی مریضی به پزشک مراجعه می کند وپزشک برای درمان او نسخه ی تجویز ونسبت به برخی خوراکی ها پرهیز می دهدآیا او مجاز به تحقیق وپرس و جو از پزشک است که چرا چنین نسخه ی به او داده است ؟
پس چرا وچطور در برابر نسخه های شفا بخش طبیب دلها این گونه طلب گارانه از فلسفه تجویز نسخه درمانی سوال می کند ؟؟!!
البته ممکن است برخی احکام دینی در برخی روایات فلسفه حکمش بیان شده باشد ولی در مجموع باید توجه داشت که ما ( بشر = بندگان ) از حکمت های نهفته احکام دین الهی اطلاعی نداریم هر چه او گفته همان به نفع ما است وعمل باید نمود .
هرچه آن خسرو کند شرین بود .

با سلام.
ببینید استاد صادق، هر حکمی باید دلیل داشته باشد بدون دلیل که نمیشود.
این حکم احتمالا بنا بر روایت یا حدیث یکی از معصومین بوده است.
و کاملا واضح است که معصومین حکمت آن را میدانند.
خب اینجا دو سوال مطرح است.
1. چرا معصومین حکمت آن را بیان نکرده اند (درحالی که احتمالا از آمدن چنین روزگاری که کسی بی دلیل چیزی را قبول نمیکند اطلاع داشته اند)
2. چرا مردم آن زمان از معصومین سوال نکرده اند که حکمت آن چیست.

از نظر ظاهری این حکم معقول به نظر نمیرسد و موجب شک و تردید است به خصوص برای کسی که میخواهد مسلمان شود.

خداوند در قرآن چندین مرتبه به تفکر و تعقل دعوت میکند.

Mohammad-Za;681530 نوشت:
با سلام.
ببینید استاد صادق، هر حکمی باید دلیل داشته باشد بدون دلیل که نمیشود.
این حکم احتمالا بنا بر روایت یا حدیث یکی از معصومین بوده است.
و کاملا واضح است که معصومین حکمت آن را میدانند.

باسلام وسپاس .
از آن عکس پیدا ست عارف منش هستید وعارفان در پی دلیل عقلی احکام نیستند بلکه در پی تعبد وکشف قلبی امور اند .
ولی در این مسله فیلسوف منش سخن می کنید .!!
خوب است در صدد درک وتدبر معارف باشید جوینده یابند است .

خب اینجا دو سوال مطرح است.
1. چرا معصومین حکمت آن را بیان نکرده اند (درحالی که احتمالا از آمدن چنین روزگاری که کسی بی دلیل چیزی را قبول نمیکند اطلاع داشته اند)
بی تردید ائمه ع از آمدن چنین زمان وزمانه ی خبر داشته اند ولی
نه تنها این مسله بلکه حکمت بسیاری دیگر از احکام نیز بیان نشده و یا بدست ما نرسیده است .

2. چرا مردم آن زمان از معصومین سوال نکرده اند که حکمت آن چیست.
این را باید از خود آنها پرسید که چرا از ائمه ع نپرسیده اند ؟
از نظر ظاهری این حکم معقول به نظر نمیرسد و موجب شک و تردید است به خصوص برای کسی که میخواهد مسلمان شود.
همین که در شرع مقدس آمده معلوم می شود معقول است وگرنه چیزی نا معقول که در دین نمی آید
خداوند در قرآن چندین مرتبه به تفکر و تعقل دعوت میکند.


بلی امر بتدبر در آیات قران شده است .
وامر به تعقل هم شده است ولی برای درک مسله ونه نقل خیال گونه

صادق;681552 نوشت:
بلی امر بتدبر در آیات قران شده است .
وامر به تعقل هم شده است ولی برای درک مسله ونه نقل خیال گونه

با سپاس فراوان از شما استاد گرامی،

البته من این سوال را برای این پرسیدم که اگر زمانی با کسی که به دین اسلام اعتقاد ندارد و با او مواجه شدم و او این سوال را از من پرسید، چه جوابی به او بدهم.

درضمن قبول دارم سوال دومم که چرا مردم نپرسیده اند، اصلا جالب نبود و یک سوال احمقانه بود.

Mohammad-Za;681567 نوشت:
با سپاس فراوان از شما استاد گرامی،
باسلام وسپاس مضاعف .
برای شما بشترین توفیقات را آرزو مندم .
سوال شما عزیز بسیار بجا وخوب بود ولی متاسفانه برخی امور در روایات بیان نشده ویا بدست ما نرسیده از جمله مسله یاد شده .

البته من این سوال را برای این پرسیدم که اگر زمانی با کسی که به دین اسلام اعتقاد ندارد و با او مواجه شدم و او این سوال را از من پرسید، چه جوابی به او بدهم.

درضمن قبول دارم سوال دومم که چرا مردم نپرسیده اند، اصلا جالب نبود و یک سوال احمقانه بود.

شما عزیز وبزگوارید پرسیدن عیب نیست .
از تاپیک حفظ خطبه کوثر تا کنون سر زده اید ؟؟
حیف است در آن طرح مشارکت ننماید .


سوال :
تبعیض در مجازات قتل میان مسلمان و غیر مسلمان

مطابق با دستورات اسلام: اگر مرتدّ، ذمّی را بکشد، در قصاص او اختلاف است، (جواهر الکلام، ج۴۲، ص۱۶۳) ولی در صورت توبه و بازگشت به اسلام، قصاص نمی‌شود؛ هرچند باید دیه را پرداخت کند. (جواهر الکلام، ج۴۲، ص۱۶۴)
اگر ذمّی، مرتدّ را بکشد، قصاص می‌شود، ولی اگر مسلمان او را بکشد، قصاص نمی‌شود و در لزوم پرداخت دیه، اختلاف است. (جواهر الکلام، ج۴۲، ص۱۶۵)
با توجه به این مسائل، تبعیض زیادی بین مسلمان و نامسلمان و حتی بین مرتد و کافر ذمی هست. دلیل این تبعیضها چیست؟

پاسخ:
فلسفه احکام مقدس برای کسی جز صاحب شریعت به طور دقیق مشخص نیست ولی به طور کلی هر حکمی ازاحکام الهی براساس مصلحت نفس الامری خاص خودوضع شده است که حکمت آن برای مامعلوم نیست .
این گونه مواردازباب تبعیض نیست،بلکه تفاوت‌ است .
تفاوت‏ها به لحاظ شرایط خاص موضوعات تنظیم وتشریع شده است تفاوت غیرازتبعیض است.تفاوت‏هابراساس ویژگى‏هاواستعدادهاتنظیم مى‏شودوتبعیض بى عدالتى است،اما تفاوت در ویژگى‏ها براساس حکمت تنظیم شده تاهریک وظایف خاصى رابر عهده گرفته ومکمل یکدیگر باشند.
آنچه به انسان ارزش می دهد ایمان وباور است طبعی است که معاندان با خلق هستی با معتقدان به آفریدگار عالم متفاوت اند ونمی توانند یکسان باشد ویک سانی آنها خلاف عدل است
ونه تفاوت شان.البته مواردفرق می کندگاهی ممکن است نسبت به تفاوت هامسا محه گرددامادر مقام تعارض آن تفاوتها عملی می شود .

بلی درست ومنطقی است چون فلسفه واسرار احکام وشریعت برای غیر صاحب شریعت معلوم نیست .
ما بنده وآفریده ودر برابر دستورات او متعبد هستیم .
از باب مثال وقتی مریضی به پزشک مراجعه می کند وپزشک برای درمان او نسخه ی تجویز ونسبت به برخی خوراکی ها پرهیز می دهدآیا او مجاز به تحقیق وپرس و جو از پزشک است که چرا چنین نسخه ی به او داده است ؟
پس چرا وچطور در برابر نسخه های شفا بخش طبیب دلها این گونه طلب گارانه از فلسفه تجویز نسخه درمانی سوال می کند ؟؟!!
البته ممکن است برخی احکام دینی در برخی روایات فلسفه حکمش بیان شده باشد ولی در مجموع باید توجه داشت که ما ( بشر = بندگان ) از حکمت های نهفته احکام دین الهی اطلاعی نداریم هر چه او گفته همان به نفع ما است وعمل باید نمود .
هرچه آن خسرو کند شرین بود .

موضوع قفل شده است