عناد کورکورانه نداشته باشیم!

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
عناد کورکورانه نداشته باشیم!

با سلام

شیخ بهائی در یکی از سفرهای خود، با یکی از علمای اهل عامه ملاقات نمود، و خود را در مقابل او، در ظاهر شافعی وانمود کرد.
آن دانشمند اهل عامه که از علمای شافعی بود، وقتی که دانست شیخ بهائی ، شافعی است ، و از مرکز تشیّع (ایران) آمده به او گفت : آیا شیعه برای اثبات مطلوب و ادعای خود، شاهد و دلیل دارد؟
شیخ بهائی گفت : من گاهی در ایران با آنها روبرو شده ام می بینم آنها برای ادعای خود شواهد محکمی دارند.
دانشمند شافعی گفت : اگر ممکن است یکی از آنها را نقل کنید.

شیخ بهائی گفت مثلا می گویند: در صحیح بخاری آمده ، پیامبر (صل الله علیه و آله) فرمود: فاطمه بضعه منّی من اذاها فقد آذانی و من اغضبها فقد اغضبنی. : فاطمه (سلام الله علیها) پاره تن من است ، کسی که او را آزار دهد، مرا آزار داده و کسی که او را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است .

و در چهار ورق دیگر در همان کتاب است : و خرجت فاطمه من الدنیا و هی غاضبه علیهما. : و فاطمه وفات کرد در حالی که نسبت به ابوبکر و عمر، خشمگین بود.

جمع این دو روایت و پاسخ به این سؤال طبق مبنای اهل سنّت چگونه است ؟
دانشمند شافعی در فکر فرو رفت (که با توجه به این دو روایت ، نتیجه این است که آن دو نفر، عادل نبودند پس لایق مقام رهبری نیستند) پس از ساعتی تامل گفت : گاهی شیعیان دروغ می گویند، ممکن است این هم از دروغهای آنها باشد، به من مهلت بده امشب به کتاب صحیح بخاری مراجعه کنم ، و صدق و کذب دو روایت فوق را دریابم ، و در صورت صدق ، پاسخی برای سؤال فوق پیدا کنم .

شیخ بهائی می گوید: فردای آن روز، آن دانشمند شافعی را دیدم و گفتم ، مطالعه و بررسی تو به کجا رسید؟
او گفت : همان گونه که گفتم ؛ شیعه دروغ می گویند، زیرا من صحیح بخاری را دیدم هر دو روایت فوق در آن مذکور است ، ولی بین نقل این دو روایت ، بیش از پنج ورقه فاصله است، در حالی که شیعه می گفتند: چهار ورق فاصله است !!
براستی عجب پاسخی ؟ :khaneh:
و شگفت مغلطه ای، منظور وجود این دو روایت در آن کتاب است ، خواه بین نقل آن دو روایت پنج ورق فاصله باشد یا پنجاه ورق ، چه فرق می کند؟!