ابوهریره که بود ؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ابوهریره که بود ؟

ابوهریره دوسی ( منسوب به یکی از قبایل یمن به نام دوس ) که نام اصلی او روشن نیست و بیش از 30 اسم برای وی ذکر کرده اند ( الکنی و الالقاب ج 1 ص 224 ) در حالی وارد مدینه شد و اسلام آورد که سی بهار را پشت سر گذاشته بود (ابوهریره ص 21 ) .
او تنها سه سال پایانی عمر پیامبر اکرم (ص) را درک کرد البته برخی گفته اند :
تنها یک سال ونه ماه با آن حضرت بوده است ( وسایل الشیعه ج 1 ص 40 مقدمه )

وی که ( لا بد برای بیشتر و بهتر خوردن ) دندانهایی سالم و معده ای هضم کننده از خدا طلب می کرد « اللهم ارزقنی ضرسا طحونا و معدة هضوما » و بر اثر علاقه اش به نوعی غذا به نام «مضیره » می گفت :
مضیره خوردن در کنار معاویه با نماز پشت سر علی رقابت می کند لذا به شیخ مضیره معروف بود

او می گوید :
از آن جهت پیامبر اکرم (ص) مرا ابو هریره نامید که در دوران چوپانی ، هریره ای ( گربه ای کوچک ) داشتم و با آن بازی می کردم ( سنن ترمذی ج 5 ص 454 ح 3866 )
او تنها افتخارش در جنگها ی مسلمانان فرار از جنگ موته بود ( ابو هریره ص 27 )
بر اثر شدت فقر «ابو المساکین »نام گرفت ( همان ص 26 )

سه سال ( یا یک سال و اندی ) معاشرت فقیرانه اش با پیامبر اکرم (ص) بسیار و بسیار و بسیار با برکت بود !!! زیرا نیم قرن پس از رحلت آن حضرت ، نقل مجالس وی نقل احادیث نبوی بود ولی احادیثش تمام نشد به گونه ای که به تنهایی 5374 حدیث بیان کرد ، یعنی به تنهایی بیشتر از ابوبکر ، عمر ، ابن مسعود ، عایشه ، حضرت علی (ع) ( البته به زعم اهل سنت و نقل آنان ) حدیث نقل کرده است ( به گفته ابن حزم مجموع روایات این پنج نفر که از نخستین مسلمانان هستند از 4275 عدد نمی گذرد ( الفصل فی الملل و الاهواء و النحل ج 4 ص 137- 138 )

حقا باید بر پشتکار ابو هریره آفرین گفت !!! که اینها همه از نتایج سحر معاشرت وی با پیامبر اکرم (ص) بود وگرنه صبح دولتش هرگز ندمید زیرا می گفت :
اینها نصف احادیثی است که از پیامبر آموختم و اگر از نصف دیگر آن بگویم ، گردنم بریده خواهد شد ( صحیح بخاری ج 1 ص 59 ح 120 باب حفظ العلم )
و گاهی می گفت : سنگسار خواهم شد

نه تنها حضرت علی (ع) درباره وی می فرمود :
دروغگوترین مردم - یا دروغگوترین جنبنده - نسبت به پیامبر اکرم (ص) ابوهریره است « الا ان اکذب الناس - او قال : اکذب الاحیاء - علی رسول اله (ص) ابو هریره الدوسی ( شرح نهج البلاغه ج 4 ص 68 ) بلکه عایشه نیز وی را به حدیث سازی متهم کرد ( الکنی و الالقاب ج 1 ص 173 )
ابو حنیفه روایت او و سمره بن جندب و مالک بن انس را نمی پذیرفت (همان )

عمر که از ارادتمندان او بود هنگامی که حس کرد تشت رسوایی ابوهریره از پشت بام افتاده است و حنای او رنگ ندارد وی را از حدیث گویی نهی وتبعید کرد ( کنز العمال ج 10 ص 291 ح 29472 ) به گونه ای که وی پس از این تهدید جرات نقل حدیث نداشت « ما کنا نستطیع ان نقول :قال رسول الله حتی قبض عمر ( الکنی و الالقاب ج 1 ص 173 )
اما انتقال این پیر حدیث فروش به شام شوم اموی و حمایت کسرای عرب از او بازارش را رواج مجدد داد
( منبع : ادب فنای مقربان ، آیت الله جوادی ج 4 ص 226 )
ادامه دارد ....

وی هنگامی که مشکل را جدی میدید تلاش می کرد که به نوعی خود را از این مخمصه نجات دهد از این رو گاهی می گفت :
« مهاجران دنبال تجارت و انصار دنبال کشاورزی بودند اما من ملازم پیامبر اکرم (ص) بودم تا بر سر سفر او شکم خود را سیر کنم در نتیجه در مجالسی حضور داشتم که دیگران نبودند و چیزهایی را حفظ کردم که دیگران حفظ نکردند ( صحیح بخاری ج 1 ص 118 )

قضییه جیب ابوهریره چیست؟

صحابه و تابعين در مورد رواياتي که ابو هريره از رسول خدا نقل مي کرد ، مشکوک بودند(علت این شک را باید خودتان حدس زده باشد) به همين جهت از او سوال کردند آيا اين روايت را از رسول خدا شنيده اي ؟
اما وي پاسخ میداد خير اين روايت را از جيب ( کيسه ) خويش آورده ام!!!
حدثنا عمر بن حفص حدثنا أبي حدثنا الأعمش حدثنا أبو صالح قال حدثني أبو هريرة رضي الله عنه قال قال النبي صلى الله عليه وسلم أفضل الصدقة ما ترك غنى واليد العليا خير من اليد السفلى وابدأ بمن تعول تقول المرأة إما أن تطعمني وإما أن تطلقني ويقول العبد أطعمني واستعملني ويقول الابن أطعمني إلى من تدعني
فقالوا يا أبا هريرة سمعت هذا من رسول الله صلى الله عليه وسلم قال لا هذا من كيس أبي هريرة
صحيح البخاري ج5 ص2048 کتاب النفقات باب وجوب النفقة على الآهل والعيال ش 5040

ابو هريره گفت : رسول خدا فرمودند : بهترين صدقه آن است که سبب بي نيازي شود و دست بالاتر ( دهنده ) بهتر از دست پايين تر است ؛ و در ابتدا به کسي کمک نما که عيال وار باشد ؛ زن مي گويد يا به من غذا بده يا من را طلاق بده و بنده مي گويد به من غذا بده و از من کار بخواه و فرزند مي گويد : به من غذا بده ؛ من را به که واگذار مي کني ؟
گفتند : اي ابو هريره اين را از رسول خدا شنيدي ؟ پاسخ داد : خير اين از جيب ابو هريره است !!!
راستی اگر ابوهريره ، احاديثي نقل مي‌كرده است كه حقيقتاً از پيامبر اسلام شنيده بوده ، چرا عمر وي را از اين كار منع و حتي او را تهديد به تبعيد مي‌كند ؟
آيا امكان دارد كه عمر ، صحابي رسول خدا را بدون هيچ گناهي ، تنبيه كند ؟
ذهبي ، عالم مشهور اهل سنت در ترجمه ابوهريره مي‌نويسد :

عن السائب بن يزيد : سمع عمر يقول لأبي هريرة : لتتركن الحديث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم ، أو لألحقنك بأرض دوس ! .

از سائب بن زید :شنیدم عمر به ابوهریره میگوید :باید نقل حدیث از پیغمبر صلی الله علیه و اله و سلم را ترک کنی وگرنه تو را تبعید میکنم...

سير أعلام النبلاء ج 2 ص 600 و كنز ج 10 ص 291 و البداية والنهاية ج8 ص106 و أخبار المدينة ج2 ص12 ش 1361 و تاريخ مدينة دمشق ج50 ص172 و ج67 ص343

نکته حیرت انگیز و جالب اینکه بخاری در صحیح خود 446 حدیث از ابوهریره نقل کرده است.
ما سکوت میکنیم و قضاوت را به عهده خود خوانندگان میگذاریم.

از امام صادق (ع) روایت است که ابوهریره از جمله کسانی است که ( زیاد ) به پیامبر دروغ می بست
بحار ج 37 ص 1999

:Narahat: خدالعنت کندکسانی که به پیامبردورغ بستند

موضوع قفل شده است