قرآن كريم براي تفكيك بين نژاد يهوديان و آيين يهوديت از دو اصطلاح «اليهود» و «بني اسرائيل» استفاده ميكند به اين صورت كه هر گاه ميخواهد از اولاد حضرت اسحاق نام ببرد و آنان را از جهت نژادي و قبيلگي مورد اشاره قرار دهد، از نام بني اسرائيل استفاده ميكند[2] و هر گاه ميخواهد از اين افراد به عنوان پيروان يك آيين نام ببرد از اصطلاح «اليهود» بهره ميگيرد.[3] بنابراين در قرآن مشكل اختلاط مباحث نژادي و ديني اولاد حضرت اسحاق وجود ندارد لكن به اين نكته بايد توجه كرد كه آيين يهود از دو ديدگاه ميتواند مورد توجه واقع شود.
ديدگاه اول اين است كه دين يهود يا ديني كه بر حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ نازل شده و از سوي پيامبران ديگر تشريح گرديده، ديني آسماني بود و قبل از نزول دين حضرت عيسي بر همگان واجب بود كه از آن تبعيت كنند.
ديدگاه دوم به اين منظر توجه دارد كه بعد از نزول دين اسلام و تبليغ آن توسط حضرت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ آيين يهود نميتوانست پاسخگوي بشر باشد و تحريفهاي به وجود آمده آن را بي اعتبار و بي ارزش ساخته بود. بنابراين ما سعي خواهيم كرد آيين يهود موجود را كه يهوديان كنوني به آن اعتقاد دارند را از ديدگاه قرآن مورد بررسي قرار دهيم. شايد بتوان ادعا كرد كه پيروان هيچ آييني به اندازه يهوديان مورد خطاب قرآن قرار نگرفته است، با اين همه ميتوانيم تحقيق خود را محصور در آياتي كنيم كه صراحتاً به نام اين قوم اشاره كرده است.
[1] . ر.ك: معين، محمّد، فرهنگ معين، تهران، انتشارات امير، چ دهم، 1375 هـ ش، ج 6، ص 2351. [2] . ر.ك: صف/6؛ و اعراف/105. [3] . ر.ك: بقره/113؛ و مائده/18؛ و توبه/30.